دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

باران دژواخ

نام پدر: علی تاریخ تولد: 01/01/1344
محل تولد: ایران - هرمزگان - بندرعباس - خورگوی تاریخ شهادت: 05/06/1360
محل شهادت: - طول مدت حیات: 16 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
روز اول فروردین ماه سال 1344 بود. نم نم باران کوچه های روستای خورگوی بندرعباس را نمناک ساخت. علی هراسان و شتابان به خانه بازگشت و صدای گریه نوزاد در فضای خانه طنین انداخت. مادر نام رحمت الهی باران را بر او نهاد. در دوران خردسالی به همراه خانواده به بندرعباس مهاجرت کرد و در سن 6 سالگی راهی دبستان شد، تا از علم روز چیزی بیاموزد. دژواخ در سالهای مبارزه با رژیم سلطنتی پهلوی همراه مردم غیور ایران فریاد مرگ بر شاه سر داد و پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج در آمد. با تشکیل دادگاه ویژه مبارزه با مواد مخدر به این گروه پیوست تا با عوامل فساد مبارزه نماید. پاسداشت حرمت خون شهدای انقلاب باران را بر آن داشت تا فعالیتش را در خصوص مبارزه علیه گروهک وابسته به شرق و غرب افزایش دهد. اما منافقین کوردل در نیمه شب پنجم شهریور ماه سال 1360 قامت رعنایش را به خاک انداختند و او در سن 16 سالگی جانش را به اسلام و انقلاب تقدیم نمود.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 9 مرداد 1394  ] [ 1:34 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیدعبدالحسین دستغیب شیرازی(آیت الله)

نام پدر: سیدمحمدتقی تاریخ تولد: - / - /1292
محل تولد: ایران - فارس - شیراز تاریخ شهادت: 20/09/1360
محل شهادت: شیراز طول مدت حیات: 68 سال
مزار شهید: سریه محمد


زندگینامه
سیدعبدالحسین در عاشورای 1332ه. ق (1292ه.ش)در شیراز متولد شد و از همان کودکی کمر به غلامی حسین بست. تا سن 12 سالگی نزد پدر به تحصیل علم پرداخت و پس از فوت ایشان مراقبت و تکفل خانواده را بر عهده گرفت. مدتی بعد برای کسب معارف اسلامی به نجف سفر کرد و در خدمت بزرگان دانش آموخت. هنگامی که به شیراز بازگشت مردم ایشان را به عنوان امام جماعت مسجد جامع برگزیدند. به دلیل کمبود جا برای نماز گزاردن، او تصمیم به تعمیر مسجد گرفت و خود نیز دوشادوش مردم کارکرد. در سال 1341 با آغاز مبارزات حضرت امام (ره) ایشان نیز پیغام دادند که من هم در شیراز آماده ام و از آن تاریخ به بعد مستقیماً با امام (ره) در ارتباط بود. هر شب پس از نماز مغرب و عشاء برای نماز گزاران سخنرانی می کرد و به افشاگری ظلم طاغوتیان می پرداخت. در سال‌های اوج گیری انقلاب اسلامی ایران ایشان مسئولیت نمایندگی مردم فارس در مجلس خبرگان را بر عهده گرفت و به فرمان امام و درخواست مردم امام جمعه شیراز شدند. آیت الله دستغیب که همواره از حافظان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود، در روز جمعه 20 آذر 1360 (1402ه.ق) به دست منافقان کوردل، در سن 68 سالگی به شهادت رسید. 
پیکر پاکش را در سریه محمد به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 9 مرداد 1394  ] [ 1:34 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیدعبدالحسین دفتریان

نام پدر: - تاریخ تولد: 21/09/1323
محل تولد: ایران - اصفهان - اصفهان تاریخ شهادت: 08/06/1360
محل شهادت: دفتر نخست وزیری طول مدت حیات: 37 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
در بیست و یکمین روز آذرماه سال 1323 که خورشید با اشعه هایش سرما را از بین می برد نوزادی از سلاله پاک نبوی (امام موسی بن جعفر (ع) در اصفهان دیده به جهان گشود. و دامان پر مهر پدر و مادر را نوری دوباره بخشید و عبدالحسین نام گرفت. او دوران شیرین کودکی را با کنجکاوی پشت سر نهاد و پای در رکاب علم آموزی نهاد، سید عبدالحسین تحصیلات ابتدایی و متوسطه را با تلاش فراوان همراه با اشتغال برای رفع برخی مشکلات مالی خانواده گذراند و توانست پس از پایان خدمت سربازی مدرک دیپلم خویش را اخذ کند، و در سال 1348 وارد مدرسه عالی بازرگانی گشت و همزمان در دیوان محاسبات مشغول به کار شد. دفتریان طبق سنت حسنه نبوی در 28 مردادماه سال 1349 با دوشیزه ای مؤمنه ازدواج نمود. ثمره این پیمان مقدس سه غنچه به نامهای محمد، علی، ریحانه می باشند. اخذ مدرک لیسانس حسابداری و اقتصاد در سال 1352 به سید عبدالحسین این امکان را داد که ضمن بر عهده گرفتن مسئولیت امور مالی سازمان محیط زیست، با عنوان سرممیزی وزارت مسکن و شهرسازی به کار مشغول گردد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ریاست هیئت مدیره شرکت واحد را بر عهده گرفت، و مدتی بعد به مدیریت امور مالی نخست وزیری منصوب گشت. سرانجام سید عبدالحسین دفتریان در هشتم شهریور سال 1360 در سن 47 سالگی دعوت حق را لبیک گفت و در جریان انفجار بمب در ساختمان نخست وزیری به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 9 مرداد 1394  ] [ 1:34 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

یوسف دقت

نام پدر: شکرالله تاریخ تولد: 02/01/1341
محل تولد: ایران - هرمزگان - بندرعباس تاریخ شهادت: 22/05/1360
محل شهادت: - طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
روز دوم بهار سال 1341 در بندرعباس آغاز زندگی یوسف بود، پدرش شکرالله به مسائل اسلامی اهمیت زیادی می داد و سعی داشت فرزندش با دستورات اسلام عجین شود.
یوسف با تلاش شبانه روزی پدر به مدرسه رفت و به آموختن پرداخت و در سال 1358 موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید.
وی در سن 14 سالگی به عضویت گروه های انقلابی درآمد و فعالیت سیاسی خود را اغاز نمود. همیشه حدیث قدسی (من طلبی وجدنی و من وجدنی عرفنی) را زمزمه می کرد.
تلاوت زیبای قرآن او زبانزد خاص و عام بود و مردم او را بلبل مسجد صدا می زدند. او به عنوان خبرنگار در روزنامه ی جمهوری اسلامی مشغول به کار شد و در تیرماه سال 1358 به عضویت سپاه پاسداران درآمد و به عنوان مسئول روابط عمومی سپاه، در شورای فرماندهی به خدمات ارزنده و خالصانه اش ادامه داد. سرانجام یوسف دقت در صبحگاه بیست و دوم مردادماه سال 1360 به هنگام نجات یک هموطن، از حمله تروریستی منافقین در سن 19 سالگی با زبان روزه به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 9 مرداد 1394  ] [ 1:34 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

امین دریس

نام پدر: فالح تاریخ تولد: - / - /1349
محل تولد: ایران - خوزستان - آبادان تاریخ شهادت: 26/09/1367
محل شهادت: بیمارستان تهران طول مدت حیات: 18 سال
مزار شهید: گلزارشهدای آبادان


زندگینامه
امین سال 1349 در آبادان در میان خانواده ای زحمتکش و مذهبی چشم های کوچکش را برای اولین بار به روی این دنیای خاکی گشود؛ دنیایی که بعدها آموزه های دینی اش به او می گفتند فانی است و زودگذر. 
فقط 8 سال داشت که انقلاب پیروز شد؛ هرچند که کوچک بود، اما به خاطر فعالیتش با مسجد و بچه های محل، تصویر ها و اطلاعاتی از امام و انقلاب اسلامی داشت و به خاطر همین هم بود که در کمک رسانی به انقلابیون، از هیچ کوششی دریغ نورزید. 
جنگ که شروع شد، همانند بسیاری از دیگر کودکان و نوجوانان مشتاق به سپاه پاسداران و جهاد سازندگی رفت و التماس کنان خواستار شرکت در کار های حمایتی از رزمندگان اسلام شده بود؛ ولی سنّ کم، جثه ی کوچک و خطرات جنگ، مانع صدور مجوز از طرف مسئولان می شد. 
مراسم های مذهبی و حضور در هیئت های عزاداری عاشورا و تاسوعای حسینی، بخش مهمی از زندگی کوتاه او را به خود اختصاص داده بود؛ بارها و بارها گفته بود یکی از زیبا ترین صحنه های زندگی ام شکست حصر آبادان از چنگال بعثی ها بود؛ چرا که در این روز بود که شهر استوارم نفس راحتی کشید. 
شنیده بود مردانی آسمانی هستند که بی هیچ واهمه ای از دشمن در مقابل گلوله ها می ایستند و یاحسین گویان پنجه های لودرهایشان را در زمین فرو می برند و با شجاعت، عشق را روی بوم زندگی در جبهه به تصویر می کشند؛ به همین خاطر یک راست به جهاد رفت و گفت: «می خواهم لودر چی شوم.» 
در جهاد که استخدام شد، به یکی از آرزوهایش که کمک به رزمندگان اسلام و روستاییان محروم در هر دو جبهه ی جنگ و سازندگی بود، رسید و پس از فراگیری رانندگی با لودر به انجام خدماتی از این دست راه یافت. جنگ تمام شد و او محکوم به ماندن بود. ماندنی که نمی توانست با تأسف در جمع دوستانش آن را ابراز نکند. 
چند ماه از اتمام جنگ گذشته بود که خدا نخواست بیشتر از آن عذاب دوری را تحمل کند و در بیست و ششمین روز از آذرماه 1367 در حالی که 18 سال داشت، بر اثر انفجار مین در دفتر بازسازی آبادان مجروح و در بیمارستان تهران به شهادت رسید و به دیدار معبودش شتافت. 
پیکر پاک "امین" فضای گلزار شهدای آبادان را معطر به عطر آسمان ها کرد. 

 


ادامه مطلب

[ جمعه 9 مرداد 1394  ] [ 1:34 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

داود درویش

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1337
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 30/06/1362
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 25 سال
مزار شهید: گلزارشهدای فیروزبهرام-تهران


زندگینامه
داود درويش در سال 1337 در تهران و در خانواده‌اي مذهبي ديده به جهان گشود. تحصيلات خود را تا پايان مقطع ابتدايي ادامه داد. 
وي در دوران اوج‌گيري پيروزي انقلاب اسلامي فعاليتش را در جهت مبارزه با رژيم شاهنشاهي آغاز نمود و در تجمعات مردمي بر ضد شاه شرکت مي‌کرد. او هم‌چنين در جهت امرار معاش خانواده به کار و تلاش مشغول بود. 
درويش پس از پيروزي انقلاب اسلامي از مدافعان سرسخت آرمان‌هاي نظام اسلامي بود و پس از حمله تجاوزکارانه رژيم صدام به خاک ميهن، به جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل شتافت و به مبارزه پرداخت. 
و سرانجام در تاريخ 30 شهريور ماه سال 1362 در شهر تهران به دست منافقين کوردل در 25 سالگي به شهادت رسيد و در گلزار شهداي فيروزبهرام آرميد. 
از وي دو فرزند به يادگار مانده است.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 9 مرداد 1394  ] [ 1:34 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

ایوب دده جانی

نام پدر: عیسی تاریخ تولد: 01/01/1351
محل تولد: ایران - کردستان - قروه - سريش آباد تاریخ شهادت: 01/09/1361
محل شهادت: بیمارستان تهران طول مدت حیات: 10 سال
مزار شهید: گلزارشهدای سریش آباد-کردستان


زندگینامه
ایوب در یکم فروردین ماه سال 1351 در روستای سریش آباد به دنیا آمد و با قدوم مبارکش چشم و چراغ خانه شد. علاقه پدر و مادرش به وی بر آن شد تا الفبای کودکی را با محبت به ائمه اطهار (ع) بیاموزد. 
او در هفتمین پاییز عمرش تحصیلات خود را در مقطع دبستان آغاز نمود؛ در همان سال ها با شروع حرکت‌هاي انقلابي مردم غيور ايران، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
در این میان، گروهک های تروریستی منافقین طی اعمال جنایتکارانه خود هیچ برگی از تقویم انقلاب اسلامی را از ترور مردم بی گناه خالی نگذاشته بودند.
ایوب که دانش آموز بسیجی بود طی عملیات مسلحانه در منطقه مریوان توسط منافقین سنگ دل مجروح، و در یکم آذر ماه سال 1361 در سن 10 سالگی در یکی از بیمارستان های شهر تهران به شهادت رسید.
پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه در گلزار شهدای روستای سریش آباد قروه واقع در کردستان به خاک سپرده شد.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 9 مرداد 1394  ] [ 1:33 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

علی درخشان

نام پدر: - تاریخ تولد: - /04/1319
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 41 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س) قطعه 72 تن


زندگینامه
علی درخشان، در تیرماه 1319 در خانواده ای مذهبی در تهران متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان مرتضوی بازار و دوره متوسطه را در دبیرستان آزرم به پایان رسانید که در تمام آن سال ها، شاگردی ممتاز به شمار می رفت. در کنار مطالعات درسی، علاقه وافری به کتب مذهبی، سیاسی و شرکت در برنامه ها و جلسات اسلامی داشت. همین مسأله باعث گشت که او مبارزات خود را علیه طاغوت آغاز نماید و حدود 25 سال در این راه، به تلاش و مجاهدت پرداخت. وی که مبارزه در راه اسلام را مقدم بر کار خود می دانست، محل کارش را که یک مغازه فرش فروشی بود، پایگاهی برای تبادل نظر و تصمیم گیری جمعی،ارتباطات سیاسی، اجتماعی و حل مشکلات مردم، قرار داد. مبارزات سازمان یافته ی درخشان از مسجد هدایت و جلسات تفسیر قرآن «مرحوم طالقانی» آغاز شد. او در تظاهرات سال 41 13 مشتاقانه حضور داشت و نهضت اسلامی را تحت رهبری مرجع عالی قدر، امام خمینی (ره) ادامه داد و در زمینه های متعددی از جمله: چاپ و توزیع اعلامیه های مراجع دینی، برنامه ریزی و تشکیل مجالس و کوشش برای تعطیل نمودن بازار، نقش مؤثر و سازنده ای را ایفا نمود. در همین زمان، همکاری نزدیکی با مسئولان جمعیت مؤتلفه اسلامی داشت، در خدمات اجتماعی و سازمان های خیریه ی سیاسی نیز، فعالیت می کرد که در همان راستا به تأسیس و اداره ی مدرسه ی رفاه و هم فکری با مدارس علوی و غیره، پرداخت. تلاش های وی تا بهمن 1357 ادامه یافت و با شدت یافتن حرکت های انقلابی، در کمیته ی برگزاری راهپیمایی های تهران و هم چنین در کمیته استقبال امام، حضوری فعال داشت. پس از پیروزی انقلاب، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی شد که مسئولیت امور مالی حزب، به او واگذار گردید و رابطه ای نزدیک میان وی، دکتر بهشتی، شهید مطهری و مرحوم طالقانی برقرار شد.درخشان که شهید بهشتی را مجموعه ای از کرامات عالی انسانی می دانست، سعی درهمراهی پیوسته و مداوم با ایشان داشت تا آن جا که بررسی مکاتبات مردم و شخصیت ها را با دکتر، بر عهده ی وی نهادند. او درحقیقت دستیاری صدیق برای شهید مظلوم به شمار می رفت. سرانجام، در سن 41 سالگی در تاریخ 7 تیر ماه 1360 به دست شقی ترین مردمان، در فاجعه بمب گذاری دفتر حزب جمهوری در کنار همرزمانش به شهادت رسید. از او 3 فرزند به نام های امین، امیر و هاجر به یادگار مانده است. .

 


ادامه مطلب

[ جمعه 9 مرداد 1394  ] [ 1:33 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیدمحمدکاظم دانش(حجت الاسلام)

نام پدر: - تاریخ تولد: - /08/1318
محل تولد: ایران - خوزستان - دزفول تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 42 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
شهر دزفول در آبانماه سال 1318 میزبان کودکی دیگر از آل طه بود، او در خانواده ای روحانی بزرگ شد و در سن 7 سالگی به مدرسه رفت. با اتمام دوره ابتدایی از سال 1330 در حوزه علمیه دزفول ثبت نام کرد. در سال 1337 جهت ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت و تا پایان عمر از آموختن علوم دینی غافل نشد. سید محمدکاظم در این سال ها به تبلیغ دین اسلام روی آورد و از سرعین اردبیل تا سرخه در اطراف شوش؛ از قروه تا مرودشت شیراز را سفر کرد.
پخش نوارهای امام و سخنرانی برای مردم باعث شد ساواک ضمن تعقیب، او را ممنوع المنبر اعلام کند.
رهبری مبارزان شوش، دزفول و اندیمشک آن زمان بر عهده دانش بود. وی پس از پیروزی انقلاب به شوش رفت و در آنجا مقیم و سرپرست کمیته انقلاب و امام جمعه این شهرستان شد. این منطقه مشکلات بسیاری داشت. تفاوت های قومی و اختلافاتی که از قدیم مابین آن ها وجود داشت شخص با درایتی چون او را لازم داشت تا بتواند اسلحه هائی را که در جریان انقلاب به دست عناصرناباب مرتبط با عراق افتاده بود، بازپس بگیرد. در اردیبهشت ماه سال 1359 از طرف مردم شوش و اندیمشک و هفت تپه به مجلس شورای اسلامی راه یافت. حجة الاسلام دانش به منظور تحقیق در احوال مسلمانان به مصر، سوریه، عربستان و کویت رفت و دو جلد کتاب به نام های سیمای فداکاران (2 جلد) و غازهای مهاجر (داستان کودکان) به رشته تحریر درآورد و مقالاتی در مجله مکتب اسلام یادداشت نمود. او همچنین مسئولیت پاسخ دادن به سوالات مجله مکتب اسلام را بر عهده گرفت.
سرانجام در هفتم تیرماه سال 1360 در اثر بمب گذاری در سالن حزب جمهوری اسلامی در سن 42 سالگی بار سفر بست و نامش را در جرگه شاهدان روز حشر ثبت نمود.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 9 مرداد 1394  ] [ 1:30 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

جوانمرد داوطلب

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1341
محل تولد: ایران تاریخ شهادت: - / - /1360
محل شهادت: نقده طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
جوانمرد در سال 1341 چشم به جهان هستی گشود. کودکی او در سایه پر مهر خانواده سپری گشت و تعلیمات دین مبین اسلام را از آنان فرا گرفت. داوطلب خیلی زود درس ایثار و جوانمردی را از مکتب سرخ سیدالشهداء (ع) آموخت و دل بسته ی سیره ی اهل بیت (ع) گشت. وی با اغاز جنگ تحمیلی در جرگه سربازان لشگر اسلام به مصاف با بعثیان پرداخت و سرانجام در سال 1360 در منطقه ی نقده بر اثر ترور منافقین از شربت طهور بهشتی نوشید و در سن 19 سالگی شهید راه حق شد.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 9 مرداد 1394  ] [ 1:30 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 40 ] [ 41 ] [ 42 ] [ 43 ] [ 44 ] [ 45 ] [ 46 ] [ 47 ] [ 48 ] [ 49 ] [ > ]