نويسنده وبلاگ "ذوالفقار "، مطلبي با عنوان "مشاهدات من و بي بي سي " را در وبلاگ شخصي خود منتشر كرده است.
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:
به عنوان يك رويش بسيار كوچك در اين انقلاب بزرگ ،چهار سال است كه در راه پيمايي 22 بهمن شركت مي كنم ،در اكثر سال هاي گذشته ،تنها به اين راه پيمايي رفته بودم اما امسال با سه نفر از دوستان قرار گذاشتيم تا در كنار هم در صحنه حضور پيدا كنيم.
قرارمان را گذاشتيم ساعت 9 صبح ،مقابل پايگاه بسيج مقداد در خيابان آزادي.
به واسطه مسافت 10 دقيقه منزل ما تا محل قرار تا ساعت 8:45 دقيقه از منزل خارج نشده بودم ،يكي از دوستان تماس گرفت و اعلام كرد با وجود اينكه هنوز يك ساعت تا شروع راه پيمايي مانده است، جاده مخصوص كرج از اكباتان مسدود شده و كمي دير تر ميرسد.
به هر نحوي كه بود بالا خره توانستيم ساعت 9:30 در مكان قرار يكديگر را پيدا كنيم ، درحالي كه محل مورد نظر مملوو از جمعيت بود و بدون وقفه به سمت ميدان آزادي حركت مي كرد.
مانند سالهاي گذشته سعي كرديم در همان مكان قرار بمانيم و براي توزيع پوستر ها و نوشته ها كمي به مردم كمك كنيم.
اولين نكته اي كه ذكر آن را وظيفه خود مي دانم اين است كه ،با توجه به حضور بنده در ساعات اوليه در مقابل زير گذر يادگار امام ،بنده با اطمينان كامل اعلام مي كنم جمعيتي كه از مقابل بنده عبور كرد ،فاقد حتي يك نمونه نماد و يا شعار سبز بود.
لازم است توضيح دهم در حدود ساعت 10:30 مسير بعد از زير گذر يادگار امام تا ميدان آزادي كاملا پر شده بود و مردم شروع به بازگشت از حاشيه هاي خيابان آزادي كرده بودند و جمعيت جديد همچنان به سمت ميدان آزادي حركت مي كرد.
البته برخي چهره ها كه هيچ نمادي در دست نداشتند و در هيچ شعاري شركت نمي كردند ،كاملا نشان مي دادند كه سبز هستند اما براي چه كاملا در جمعيت حل شده بودند نمي دانم!!!
از اين رو با دوستان تصميم گرفتيم اين دوستان را براي شمارش هم كه شده شناسائي كنيم ،پس با در دست گرفتن دست نوشته هاي انقلابي و تعارف آنها به اين افراد آنها را شناسايي مي كرديم.
تمامي اين افراد از گرفتن اين نوشته ها سر باز مي زدند.
و يا هنگامي كه پشت سرشان شعاري در مورد مير حسين موسوي مي داديم نا خود آگاه بر مي گشتند و سر تكان مي دادند.
البته بايد بگويم آنقدر كم بودند كه نمي توان در مورد تعدادشان نظر داد اما وجود داشتند و هيچ نشاني از سبز بودن در ظاهر و كلامشان به چشم نمي خورد.
نكته مهم در اين زمينه آن است كه بدانيم حتي يك نماد و يا شعار سبز ،امروز در ميدان آزادي وجود نداشت.
هنگامي كه اذان گفتند از يك ديگر جدا شديم و با يكي از دوستان به منزل آمديم تا پس از نماز براي حس كردن كامل فضا در كل خيابان آزادي قدم بزنيم.
به اتفاق همديگر خيابان آزادي را تا ميدان توحيد ادامه داديم و دوباره از جمالزاده به خيابان آزادي وارد شديم و پياده به چهار راه وليعصر رفتيم تا در مورد شايعات تحقيق كنيم،مدت 30 دقيقه هم در پارك دانشجو استراحت كرديم و دوباره پياده باز گشتيم.
اما به صورت قاطع اعلام مي كنم هيچ خبري از نماد و شعار سبز و همچنين در گيري نبود.
البته در زمان بازگشت يعني حدود ساعت 17 كه خيابان ها تقريبا خالي شده بود ،نيروهاي امنيتي زيادي را ديديم اما خبري از درگيري نبود.
خلاصه وقتي به منزل رسيدم تصميم گرفتم به وبه سايت بي بي سي سر بزنم تا ببينم چگونه مي تواند اين شكست اجتماعي را توجيه كند كه در كمال نا باوري ديدم با نمايش دادن تصاويري از يك گروه 100 نفره كه معلوم نيست در چه زمان و چه مكاني هستند مدعي مي شود در فاصله اي نه چندان دور از جايگاه سخنراني احمدي نژاد ،گروهي هنگام سر دادن شعار هاي ساختار شكن با ماموران امنيتي در گير شده اند.
اين ادعا براي ايراني ها و مخصوصا كساني كه شايد روزانه 2 بار ميدان آزادي را ميبينند خنده دار بود.
چرا كه تصوير نمايش داده شده هيچ ربطي به ميدان و يا حتي نزديك آن نداشت.
اينجا بود كه ديگر مي خواستم نعره بزنم اما چه فايده.
كمي كه گذشت ديدم اصلا مشكلي با اين دروغ پردازيها براي اصل راه پيمايي ايجاد نمي شود.
مهم آن بود كه تمام سبز هايي كه امروز در مراسم شركت كردند خودشان فهميدن كه از ترس مردم نتوانستند اعلام هويت كنند.
تمام كساني كه شايد به آنها اعلاميه و پوستر تعارف كردم و نگرفتند و ممكن است الان در حال خواندن اين متن باشند به خوبي دانستند چه گذشت.
مهم اين بود كه غرب به خوبي به مقبوليت نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در ذهن ملت بيدارش پي برد ،حالا هر چه مي خواهد دروغ بگويد،با ترس خود چه ميكند. ادامه مطلب
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:
به عنوان يك رويش بسيار كوچك در اين انقلاب بزرگ ،چهار سال است كه در راه پيمايي 22 بهمن شركت مي كنم ،در اكثر سال هاي گذشته ،تنها به اين راه پيمايي رفته بودم اما امسال با سه نفر از دوستان قرار گذاشتيم تا در كنار هم در صحنه حضور پيدا كنيم.
قرارمان را گذاشتيم ساعت 9 صبح ،مقابل پايگاه بسيج مقداد در خيابان آزادي.
به واسطه مسافت 10 دقيقه منزل ما تا محل قرار تا ساعت 8:45 دقيقه از منزل خارج نشده بودم ،يكي از دوستان تماس گرفت و اعلام كرد با وجود اينكه هنوز يك ساعت تا شروع راه پيمايي مانده است، جاده مخصوص كرج از اكباتان مسدود شده و كمي دير تر ميرسد.
به هر نحوي كه بود بالا خره توانستيم ساعت 9:30 در مكان قرار يكديگر را پيدا كنيم ، درحالي كه محل مورد نظر مملوو از جمعيت بود و بدون وقفه به سمت ميدان آزادي حركت مي كرد.
مانند سالهاي گذشته سعي كرديم در همان مكان قرار بمانيم و براي توزيع پوستر ها و نوشته ها كمي به مردم كمك كنيم.
اولين نكته اي كه ذكر آن را وظيفه خود مي دانم اين است كه ،با توجه به حضور بنده در ساعات اوليه در مقابل زير گذر يادگار امام ،بنده با اطمينان كامل اعلام مي كنم جمعيتي كه از مقابل بنده عبور كرد ،فاقد حتي يك نمونه نماد و يا شعار سبز بود.
لازم است توضيح دهم در حدود ساعت 10:30 مسير بعد از زير گذر يادگار امام تا ميدان آزادي كاملا پر شده بود و مردم شروع به بازگشت از حاشيه هاي خيابان آزادي كرده بودند و جمعيت جديد همچنان به سمت ميدان آزادي حركت مي كرد.
البته برخي چهره ها كه هيچ نمادي در دست نداشتند و در هيچ شعاري شركت نمي كردند ،كاملا نشان مي دادند كه سبز هستند اما براي چه كاملا در جمعيت حل شده بودند نمي دانم!!!
از اين رو با دوستان تصميم گرفتيم اين دوستان را براي شمارش هم كه شده شناسائي كنيم ،پس با در دست گرفتن دست نوشته هاي انقلابي و تعارف آنها به اين افراد آنها را شناسايي مي كرديم.
تمامي اين افراد از گرفتن اين نوشته ها سر باز مي زدند.
و يا هنگامي كه پشت سرشان شعاري در مورد مير حسين موسوي مي داديم نا خود آگاه بر مي گشتند و سر تكان مي دادند.
البته بايد بگويم آنقدر كم بودند كه نمي توان در مورد تعدادشان نظر داد اما وجود داشتند و هيچ نشاني از سبز بودن در ظاهر و كلامشان به چشم نمي خورد.
نكته مهم در اين زمينه آن است كه بدانيم حتي يك نماد و يا شعار سبز ،امروز در ميدان آزادي وجود نداشت.
هنگامي كه اذان گفتند از يك ديگر جدا شديم و با يكي از دوستان به منزل آمديم تا پس از نماز براي حس كردن كامل فضا در كل خيابان آزادي قدم بزنيم.
به اتفاق همديگر خيابان آزادي را تا ميدان توحيد ادامه داديم و دوباره از جمالزاده به خيابان آزادي وارد شديم و پياده به چهار راه وليعصر رفتيم تا در مورد شايعات تحقيق كنيم،مدت 30 دقيقه هم در پارك دانشجو استراحت كرديم و دوباره پياده باز گشتيم.
اما به صورت قاطع اعلام مي كنم هيچ خبري از نماد و شعار سبز و همچنين در گيري نبود.
البته در زمان بازگشت يعني حدود ساعت 17 كه خيابان ها تقريبا خالي شده بود ،نيروهاي امنيتي زيادي را ديديم اما خبري از درگيري نبود.
خلاصه وقتي به منزل رسيدم تصميم گرفتم به وبه سايت بي بي سي سر بزنم تا ببينم چگونه مي تواند اين شكست اجتماعي را توجيه كند كه در كمال نا باوري ديدم با نمايش دادن تصاويري از يك گروه 100 نفره كه معلوم نيست در چه زمان و چه مكاني هستند مدعي مي شود در فاصله اي نه چندان دور از جايگاه سخنراني احمدي نژاد ،گروهي هنگام سر دادن شعار هاي ساختار شكن با ماموران امنيتي در گير شده اند.
اين ادعا براي ايراني ها و مخصوصا كساني كه شايد روزانه 2 بار ميدان آزادي را ميبينند خنده دار بود.
چرا كه تصوير نمايش داده شده هيچ ربطي به ميدان و يا حتي نزديك آن نداشت.
اينجا بود كه ديگر مي خواستم نعره بزنم اما چه فايده.
كمي كه گذشت ديدم اصلا مشكلي با اين دروغ پردازيها براي اصل راه پيمايي ايجاد نمي شود.
مهم آن بود كه تمام سبز هايي كه امروز در مراسم شركت كردند خودشان فهميدن كه از ترس مردم نتوانستند اعلام هويت كنند.
تمام كساني كه شايد به آنها اعلاميه و پوستر تعارف كردم و نگرفتند و ممكن است الان در حال خواندن اين متن باشند به خوبي دانستند چه گذشت.
مهم اين بود كه غرب به خوبي به مقبوليت نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در ذهن ملت بيدارش پي برد ،حالا هر چه مي خواهد دروغ بگويد،با ترس خود چه ميكند.