به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

در دوران هخامنشیان سال کبیسه وجود نداشت همیشه اسفند ماه ۲۹ روز بوده،در تقویم آن زمان هر چهار سال یک روز ذخیره میشد و طی ۱۲۰سال یک ماه ذخیره داشتند که آن سال را بجای ۱۲ماه،۱۳ ماه اعلام میکردند،در ماه سیزدهم هیچکس کار نمیکرد همه با خرج حکومت جشن میگرفتند بنابراین مردم در حق هم دعا میکردند که ۱۲۰سال عمر کنند تا حداقل یک جشن یک ماهه را ببینند.!!!

(فلسفه ى ایشالله ۱۲۰ ساله شى)

ادامه مطلب
سه شنبه 15 مهر 1393  - 5:40 PM

قوانین خنده داری که تو زندگی همه مون هست:

کافیه سیم جاروبرقی رو جمع کنی! اون موقع است که آشغالا یکی یکی خودشونو بهت نشون بدن.

ادکلن 200 هزار تومنی میزنی سه ساعتم بوش نمیمونه. بعد یه سیگار 200 تومنی میکشی تا سه روز بوش میمونه.

دقیقا وقتی داری با بابات راجع به گرفتن ماشین حرف می زنی، همون لحظه تلویزیون یه برنامه پخش می کنه در مورد تاسف بارترین تصادف های تاریخ بشر با ماشین؛ کلی هم خانواده ها رو نصیحت می کنه.

همیشه توی تاکسی او کسی که اون ته نشسته، زودتر پیاده می شه.

یک هفته رژیم حرفه ای شما با یک ساعت پرخوری برمی گرده.

هندزفری رو اتو هم بکشیم بعد از دو دقیقه گره می خوره.

اگه اسمت میرزا شمس الدین گل کلمیان هم باشه، وقتی می خوای ایمیل یاهو درست کنی می گه قبلا با این اسم ساخته شده.

کیلو کیلو آلبالو و آناناس و هلو و پرتقال تو یخچال باشه نمی خوریم اما یه رانی که می خری گیر می دی به او تیکه میوه که تهش مونده. دلت می خواد با کلید درش بیاری.

اگه تنها باشی همه ماشینا خالیه اما اگه دو نفر باشید 60 تا ماشینم بیاد فقط جا برای یک نفر دارن.

موقع رایت کردن سی دی یا 300 مگ خالی می مونه یا پنج مگ زیاد میاد که چون یه دونه فایله کاریش نمی تونی کنی.

یک ساعت اضافه می خوابی تا دو روز خوابت نمیاد، یک ساعت کمتر می خوابی تا دو روز خواب آلودی.

ادامه مطلب
جمعه 12 مهر 1392  - 8:35 PM

 

مدت‌ها بود كه سوالي ذهن مرا به خود درگير كرده بود: « پس از فارغ التحصيلي از دانشگاه به كدامين شغل روي بياورم؟! فلافل فروشي؟!!! آب هويجي؟!!! دست فروشي در مترو يا ...». خلاصه اين تعارض كه كدام يك از اين ها بيشتر درآمد زاست مرا رها نمي‌كرد!!! تا اين كه روزي استاد ادبيات دانشگاه‌مان را در خيابان ديدم و از او راهنمايي خواستم. پس ابتدا به من لبخندي زد و گفت: «اينكه تو همچون ديگر جوانان، خويشتن مجبور نمي‌بيني و قدرت انتخاب و اختيار براي خود قائلي، بسي جاي خرسندي است!!! چنان كه شاعر مي‌فرمايد:

 

اين كه گويي اين كنم يا آن كنم  خودت دليل اختيار است، اي گلم!!!

در ضمن يادت باشد كه جوانان هم سن و سال تو در آن سوي مرزها، اينقدر با تنوع انتخاب شغلي روبرو نيستند!!!» پس با حالتي حيران از او پرسيدم: «واقعا؟!» گفت: «آري! من خود در سفري كه به يكي از آن بلاد غربيه‌ي غريبه داشتم ديدم كه دانشجويان رشته مهندسي پس از فراغت از تحصيل فقط در زمينه مهندسي شاغل مي‌شدند و دانشجويان پزشكي به كار طبابت و محصلان هنر در كار هنر و قس علي هذا!!! تا اين حد در محدوديت به سر مي‌برند!!! چنان كه شاعر مي‌فرمايد:

در فرنگستان تو اين مطلب بدان  چون بگويم «ف» فرحزاد را بخوان!!!

هر کسی را بهر کاری ساختند!!!  مهر كردند، دست به پايش بافتند!!!

اما تو در اين جا مي‌تواني با فراغ بال هر شغلي را غير از رشته دانشگاهي‌ات انتخاب كني و از آزادي نزديك به مطلق لذت ببري!!! و آزادي تو فقط در جايي كه قصد داري در رشته‌ي خودت مشغول به كار شوي، زير سوال مي‌رود!!! كه آنقدر‌ها مهم نيست، زيرا يكي از دست مي‌دهي و هزاران به دست مي‌آوري!!!چنان كه شاعر مي‌فرمايد:

از دست دهي يكي، چرا غم بخوري؟!- يابي تو هزار، اين هست شگفت!!!

 

پس او را گفتم: « اما استاد! اين همه تحصيل و كسب علم را چه فايده؟!» پاسخ داد:

تاكي غم اين خوري كه شغلت ندهند؟!  يك خانه و يك پرايد، مفتت ندهند؟!

گيرم كه تو فارغ شده‌اي از تحصيل!!!  رو پيشه‌ي خود بياب، كه زوجت ندهند!!!

پس از او خواستم كه تفالي به دفتر شعرش بزند و مرا در يافتن شغلي درخور ياري كند. او نيز چنين كرد و اين ابيات مناسب حالم آمد كه :

اکنون که گل سعادتت پربار است - دستت ز فلافل فروشي، بیکار است؟!!

رو جور بكن مغازه‌اي كوچولو- زود باش! كه دست در آن بسيار است!!!!

پس اين‌گونه بود كه مدركم را بر روي كوزه‌اي سفالي گذاشتم و آبي خنك خوردم و در پيشه‌ي جديد كارم آغاز نمودم و اين ابيات به مباركي و شادي سرودم:

خوش باش كه شغل مايه‌داران اين است!!!  خود حاصلت از درس و كتابت اين است!!!

هـنگام گـل و مُل است و یاران سرمست - خــــوش باش دمی، که زندگانی این است!!!

ادامه مطلب
شنبه 17 فروردین 1392  - 8:45 AM

 

1)روش جزوه ای(مخصوص دانشجویان):در این روش شما در راه پله دانشگاه کمین کرده و مقداری برگه دستتون میگیرید و سوژه مورد نظر رو مد نظر گرفته,در این هنگام برخورد شدیدی با طرف کرده و برگه ها پخش زمین میشود و شادوماد خم میشه برگه ها رو جمع کنه و یه دل نه صد دل زیرچشی عاشق شما میشه

شانس های ازدواج : دکترx, مهندس y و….(کمترین احتمال)

2)روش اشرف خانومی: در این روش شما به همراه اشرف خانوم و دوستان دم در نشسته و سبزی پاک میکنید, کلم خورد کرده و سرکه اضافه میکنید,پس از چند روز آنها شما را عروس گلم صدا کرده و صاحب خواستگار میشوید.

شانسهای ازدواج: رضا کچل, اکبر قصاب, علی مکانیک, موری عقرب, بهزاد کلاغ و …

3)روش پلاستیکی: در این روش شما برای خرید میوه و سبزی به بیرون رفته و کلی پلاستیک در دست خود هنگام برگشت دارید, در این هنگام یهو یکی میگه آبجی بذار کمکت کنم و یه دل نه صد دل از سر تا ته کوچه عاشقتون میشه

شانسهای ازدواج: فردین, بهروز وثوق, داداش کایکو, ملوان زبل و…

4)روش جاده ای: در این روش لاستیک ماشین خود را پنچر کرده و کنار جاده ایستاده تا فرد مورد نظر پیداش شه بیاد کمکتون,اگه ازطرف خوشتون نیومد با اخم میگید مرسی شوهرم الان میاد عوض میکنه و یارو میره,اگ از طرف خوشتون اومد ی کلمه میگید:آخه لباستون کثیف میشه.طرف ی دل نه صد دل با این ی کلمه عاشقتون میشه.

شانسهای ازدواج: در این روش شما با چهره های مختلف امکان روبرو شدن دارید اما نترسید, از قبیل:اکبر دماغ, چنگیز سیبیل, وحید گوجه, علی بربری, حسن خوشگله, سعید خیار, مجید کله, ممد گلخار, داود مایتابه و….

5)روش کوهی: در این روش شما به کوه رفته و بلند فریاد زده “من شیرینم” کجایی پس؟

شانسهای ازدواج: فرهاد تیشه باز (که جدیدا معتاد شده بهش میگن فرهاد شیشه باز)! خسرو پرویزززززز (که الان آدم شده فامیلیشو گذاشته پرویز اما ما قبلا تو محل خسرو مگس صداش میکردیم) و…

6)روش شگفت انگیز: در این روش شما از شارژ شگفت انگیز ایرانسل استفاده کرده و در قرعه کشی ایرانسل برنده یک دستگاه پورشه میشوید و صاحب میلیونها خواستگار می شوید !

ادامه مطلب
جمعه 25 اسفند 1391  - 8:08 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 4

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5863656
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی