استادهای دانشگاهی که این روزها سر کلاس درس میروند و
مشغول سخنرانی میشوند با تعداد زیادی دانشجو مواجه میشوند که توجه و
تمرکز زیادی دارند … البته به لپتاپهایشان!
در یوتیوب ویدئویی
وجود دارد که دیدنش را به شما توصیه میکند، این ویدئو نشان میدهد که
وقتی یک استاد واقعا از دست دانشجوهای لپتاپ به دست عصبانی شود، چهها که
نمیتواند بکند، به خصوص وقتی ابزارهای لازم را در اختیار داشته باشد!
در تدریس به شیوه سخنرانی، یک نفر باید صحبت کند و
اطلاعات بدهد و بقیه باید سراپا گوش باشند، با این شیوه تفکر، لپتاپها
فقط ابزارهایی برای حواسپرتی هستند.
تازه وقتی سر و کله آیپد هم پیدا شود، قضیه بدتر شود،
آنها مصطح و نازک هستند و شاید استاد اصلا متوجه نشود که دانشجوهایش حین
تدریس مشغول کار با آنها هستند. از انجا که آیپد ارزان است و کار با آن
مفرح است، شاید مورد استقبال تعدادی از دانشجویان قرار بگیرد.
بعضی از اساتید عقیده دارند که لپتاپ و تدریس در کلاس
به صورت پایهای ناسازگار هستند، بنابراین با ممنوع کردن ورود لپتاپ به
کلاس درس کار خود را آسان میکنند. در مقابل این عقیده، اما، عقیده
مدرنتر و جالبی وجود دارد: چرا لپتاپها را آزاد نکنیم و تدریس به شیوه سنتی سخنرانی را ممنوع نکنیم؟!
واقعیت این است که بسیاری از دانشجوها گرچه وانمود
میکنند، در حال یادداشت برداشتن از حرفهای استاد هستند، اما در واقع
مشغول گیم، چت در فیسبوک یا جستجوی ویدئوهای جالب در اینترنت هستند!
مطلب دیگر این است که بسیاری از اساتیدی که آوردن
لپتاپ را سر کلاسشان آزاد میگذارند، هنگام تدریس عملا خود را در حال
تدریس در برابر تعدادی لپ تاپ میبینند و این موضوع باعث دلسردیشان
میشود.
اما در مقابل دانشجویانی هستند که واقعا استفاده درسی
بسیار جالبی از لپتاپهایشان میکنند، آنها با استفاده از نرم افزارهایی
مثل OneNote یا Evernote یادداشت برمیدارند، سخنرانیها را ضبط میکنند و
اطلاعات اضافی را به آنها ملحق میکنند.
مثلا پسر نویسنده منبع این مقاله،
با استفاده از آیفون خود سخنرانیها را ضبط میکند، از روی بورد، عکس
برمیدارد و با Evernote یادداشت برمیدارد. مانند بسیار از دانشجوهای
جوان دیگر، سرعت تایپ او از سرعت نوشتنش بیشتر است. او یادداشتهایش را به
طرز جالبی به قطعات صوتی ضبطشده و تصاویر پیوست میکندو به این ترتیب یاداشتهای با ارزش افزوده میسازد. به این ترتیب درس خواندن و آماده شدن برای امتحانات برای او سادهتر میشود.
البته مشخص است که کیفیت تدریسها و سخنرانیها در غرب
هم مانند ایران، طیف گستردهای دارند. شرکت در بعضی از کلاسها به جز
اتلاف وقت، سودی در بر ندارد، اساتید در این کلاسها با لحنی یکتواخت
مطالبی را تکرار میکنند که میتوان مطلب با کیفیت بهتر را به سادگی در
اینترنت پیدا کرد. بنابراین دانشجویی که سر این کلاسها از لپتاپش
استفاده بهینه میکند، مثلا سایر درسهایش را مرور میکند یا کارهایی را
که در نظر داشت در اوقات فراغت انجام دهد، به پایان میرساند، نباید عذاب
وجدان چندانی داشته باشد! اما کلاسهایی هم هستند که ارزش توجه و ضبط شدن
صوتی تصویری و یادداشتبرداری دارند و خوب نیست آدم نکتهای از آنها را جا
بیندازد.
پیدا کردن سریع محتوای مرتبط با سخنرانی از اینترنت هم میتواند چیز جالبی باشد، به خصوص این کار در حین بحثها به کار میآید.
بنابراین به نظر میرسد محروم کردن یک دانشجوی ساعی از
آوردن موبایل و لپتاپ سر کلاس، باعث یادگیری کمتر او میشود و او را
وادار میکند بعد از رفتن به خانه ساعاتی را صرف این عقبافتادگی کند. به
علاوه داشتن یک آرشیو دیجیتال از یادداشتها و سخنرانیهای صوتی تصویری هم
چیز بسیار جالبی است و دانشجو را قادر میسازد، ترمهای بعدی به راحتی، هر
وقت نیاز داشت، مطلبی را مرور کند.
تازه منطقی است تصور کنیم که دانشجویی که سر کلاس
استفاده غیردرسی از لپ تاپ میکند با محرومیت هم به راه راست هدایت نشود و
سر کلاس مشغول خیالبافی، چرت زدن یا صحبتهای درگوشی شود و تا حد امکان
غیبت کند!
چرا لپتاپها از شیوه تدریس به صورت سخنرانی بهتر هستند؟
بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که
شیوه سنتی تدریس به صورت سخنرانی به مانند خط تولیدی است که در آن
اطلاعات به صورت غیرفعال روی ذهن دانشجوها، سوار میشود. کلاس درس باید
جای چالش، بحث، مناظره، همکاری و تلاش برای فهم و یافتن پاسخها باشد.
کلاس درس سنتی، هدفشان آموزش نیست، بلکه مرادشان اعطای مدرک است. در این زمینه میتوانید متن سخنرانی جالبی را که در کنفرانس TED انجام شده، در اینجا بخوانید.
چیزی که بدیهی به نظر میرسد که گریز از انقلاب در آموزش ممکن نیست. مریسا مایر -سخنگوی گوگل- جایی گفته است: «مهم این نیست که شما چه میدانید، مهم این است که چه چیزی میتوانید پیدا کنید.» این چیزی نیست که تنها سخنگوی گوگل برای تبلیغ جستجوگر گوگل گفته باشد، آلبرت اینشتین هم نظری مشابه داشت: «هرگز چیزی را که در کتابها میتوانید پیدا کنید، به خاطر نسپارید.»
واقعیت این است که اطلاعات تقریبا همه سخنرانیهایی که
در کلاسهای درس انجام میشوند، میتوانند یا در کتابها در محیط اینترنت
پیدا شوند. از این دید که نگاه کنیم، لپتاپها تدریس سنتی را به چالش
میطلبند، اما آیا لپتاپها آموزش را هم به مبارزه دعوت میکنند؟ حقیقت
این است که لپ تاپها نه منجر به افت کیفیت آموزش میشوند و نه سطح متوسط
نمرات را پایین میآورند.
بعضی اساتید دانشجویانی را که لپ تاپ سر کلاس میآورند
را با چشم کسانی که میبینند که رغبتی به یاد گرفتن ندارند. اما شاید مشکل
این دانشجویان نباشند و مشکل اصلی در اساتیدی باشد که تمایلی به یادگیری
ندارند!
بنابراین شاید بهتر باشد به جای ممنوع کردن لپ تاپ ها، تدریس به شیوه سنتی را ممنوع کنیم!