حيوانات وحشي به دست انسان رام و به صورت حيوانات اهلي در مي آيند، جايي كه با تربيت بتوان خُلق و خوي يك حيوان را تغيير داد، چگونه نمي توان اخلاق انسان را تغيير دارد؟
شيخ حسين انصاريان در جواب سوال، آيا بد اخلاقي قابل تغيير است و راه هاي درمان آن چگونه است؟ اظهار داشت:
بعضي مي گويند: اخلاق قابل تغيير نيست و آن ها كه بدگوهرند عوض نمي شوند و به فرض كه تغيير يابند سطحي و ناپايدار است و دليلي كه ذكر كرده اند آن است كه ساختمان جسم و جان رابطه نزديكي با اخلاق دارد و در واقع اخلاق هر كس تابع چگونگي آفرينش روح و جسم او است و چون روح و جسم آدمي عوض نمي شود اخلاق او نيز قابل تغيير نيست . بعضي از شاعران نيز در تأييد اين نظريه گفته اند:
پرتو نيكان نگيرد هر كه بنيادش بد است
تربيت نا اهل را چون گردكان بر گنبد است
در پاسخ بايد گفت: همان گونه كه عادات و ملكات اخلاقي زشت در سايه تكرار عمل تشكيل مي گردد، از همين طريق قابل زوال است.
حيوانات وحشي به دست انسان رام و به صورت حيوانات اهلي در مي آيند. جايي كه با تربيت بتوان خُلق و خوي يك حيوان را تغيير داد، چگونه نمي توان اخلاق انسان را تغيير دارد؟
علاوه بر اين آياتي كه موضوع بعثت انبيا و انزال كتب آسماني را مي رساند و آياتي كه با صراحت تشويق به تهذيب اخلاق مي كند محكم ترين دليل بر امكان تغيير صفات اخلاقي است زيرا اگر صفات قابل تغيير نباشد بعثت انبيا لغو خواهد بود. هم چنين روايات اسلامي دليل واضحي بر امكان تغيير صفات اخلاقي است.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: بعثت من براي اتمام مكارم اخلاقي است. براي درمان بد اخلاقي بايد منشأ آن را شناخت كه مهم ترين آن ها سوء عادت و عقده هاي دروني و بيماري هاي جسمي مي باشد. اگر خُلق بد تنها ناشي از سوء عادت باشد بايد در ترك آن كوشيد و عادت بد را با جايگزين كردن عادت پسنديده، از صفحه خاطر محور كرد. امام علي(ع) مي فرمايد: خود را به اخلاق نيك عادت دهيد.
اگر بد خُلقي معلول عقده روحي يا بيماري جسمي باشد بايد اين عقده گشوده شود و بيماري حاصل از آن درمان گردد. مرحله ديگري كه در درمان بد خُلقي مهم است، تصميم قاطع براي درمان مي باشد. چه بسا افرادي از بد خُلقي رنج مي برند اما در مقام عمل با اراده جدي به علاج آن نمي پردازند. با مراقبت از نفس، محاسبه عمل و به تدريج بايد عادت برخلقي را ترك كرد.
پايگاه عرفان
مردم از شنيدن قدوم مسلم فوج فوج به خدمت ايشان مى آمدند و ايشان نيز نامه امام حسين(ع) را براى آنها مى خواند. مردم از شوق گريه مى كردند و با مسلم بيعت مى كردند تا اينكه هجده هزار نفر از اهل كوفه، بيعت كردند.
حضرت مسلم(ع) به حسب امر امام حسين(ع) براى رفتن به كوفه، با ايشان وداع نمود و به مدينه آمد، بعد از زيارت قبر رسول اكرم(ص) و خانواده خود با آنان وداع نمود و به همراه دو راهنما عازم كوفه شد.
آنان راه را گم كردند و آب آنان نيز به اتمام رسيد كه موجب شد آن دو راهنما از شدت تشنگى وفات كنند.
ولى مسلم خود را به روستاى رساند و از آنجا نامه اى به مضمون استعفاى خود از رفتن به كوفه، براى امام حسين(ع) فرستاد، در جواب، حضرت درخواست مسلم را قبول نفرمود و ايشان را امر به رفتن كرد، مسلم با سرعت به سمت كوفه رهسپار شد، تا اينكه در پنجم شوال سال 61 هجرى قمرى به كوفه رسيد و به منزل مختار رفت.
به روايت طبرى به خانه مسلم بن عوسجه رفت و مردم از شنيدن قدوم مسلم فوج فوج به خدمت ايشان مى آمدند و ايشان نيز نامه امام حسين(ع) را براى آنها مى خواند. مردم از شوق گريه مى كردند و با مسلم بيعت مى كردند تا اينكه هجده هزار نفر از اهل كوفه، بيعت كردند.(1)
1-حوادث الايام، صفحه 230.
پژوهشگران موسسه تحقيقات پزشكي كويينزلند استراليا موفق شدند با كمك دوقلوها ژن هاي عامل نابينايي را كشف كنند.
به نقل از سيدني مورنينگ هرالد، اين پژوهشگران با مطالعه بر روي بيش از 1000 جفت دوقلو توانستند ژن هاي جديدي را كه باعث نابينايي مي شود، كشف كنند.
در جريان اين بررسي پژوهشگران ژن عامل دوربيني يا نزديك بيني، ژن عامل بيماري آب سياه و ژن عامل تخريب اعصاب چشم كه منجر به نابينايي در كودكان مي شود را كشف كردند.
محققان اظهار داشتند: دوقلوهاي همسان، جفت هاي طبيعي هستند و به رغم داشتن ژن هاي مشابه، محيط مي تواند آنها را از يكديگر متمايز كند و مقايسه ماهيت و تربيت هر يك از اين دوقلوها در درك تغييرات كوچك ژني كه اثرات فراواني بر سلامتي دارد، كمك مي كند.
اين در حالي است كه پيش از اين عدم شناخت اين ژن ها باعث نابينايي افراد زيادي مي شد و محققان اميدوارند تا گام هاي مثبتي را در درمان اين بيماري ها بردارند.