حالا كه از همسرتان جدا شدهايد بعد از سپري كردن آداب فقدان بهتر است ديگر حدي براي گريههاي خود بگذاريد و بدانيدكه دنيا به آخر نرسيده است. بين خود و زندگي ديوار نكشيد و بگذاريد هرچه خدا ميخواهد پيش بيايد. سعي كنيد بيش از هميشه روي پاي خودتان بايستيد و زندگي كنيد. از همين حالا كاري كنيد كه فرزندتان سالها بعد، از اينكه پيش شما مانده و شما بزرگش كردهايد حسرت نخورد. براي او الگوي مناسبي درست كنيد. هرگز نگو هرگز اولين فكرهايي كه به ذهنتان ميرسد اين است: من هرگز ديگر روزهاي خوش ابتداي زندگي مشتركمان را تجربه نميكنم. من هرگز ديگر به مردي اعتماد نميكنم. من هرگز ديگر به ازدواج فكر نميكنم. من هرگز روي خوشبختي را نخواهم ديد. ديگر هرگز خوشحال نخواهم شد..... اگر همينطور ادامه دهيد هيچ بعيد نيست كه فردا از خواب بيدار شويد و ببينيد دنيا تمام شده است! سعي كنيد كه به خودتان انرژي مثبت برسانيد و كمي روشنبين باشيد. فراموش نكنيد هر پاياني فقط يك شروع جديد است. اين را خيلي از كساني كه به آغاز دوباره فكر كردهاند تجربه كردهاند. مريم يك مادر مجرد 37 ساله است. او خيلي وقت پيش هنرستان را كه تمام كرد ازدواج كرد. آن روزها دلش ميخواست طراحي لباس را ادامه دهد اما تنها كاري كه كرد اين بود كه با 3 فرزند و خياطي خانگي براي آنها خودش را مشغول كند. خيانت همسرش و اثبات فساد اخلاقي او سبب شد او به دنبال گرفتن حضانت بچهها باشد. وقتي پس از دو سه سال درگيري و دادگاه موفق شد اين كار را انجام دهد تصميم گرفت بدون در نظر گرفتن نفقه همسرش كه به بچهها تعلق ميگرفت زندگي را بگذراند. مريم ميگويد: همسرم مردي عياش شده بود و واقعا نميتوانستم روي پول او حساب كنم. حتي اين اواخر خودم مزدي دوزي ميكردم و خرج خانه را در ميآوردم و او فقط اسمش بالاي سرمان بود. وقتي سايهاش از سرمان كم شد تصميم گرفتم تمام اين سالها را جبران كنم و با دنبال كردن آرزوهايم زندگيمان را بسازم. من يك دختر 17 ساله و 2 پسر 6 و 4 ساله دارم. دخترم خيلي در كارها كمكم ميكند و بچهها خيلي مودب بار آمدهاند. دخترم به من قول داد كه كمكم ميكند و من با گرفتن وام يك مزون خانگي راه انداختم. با يك خياط ديگر هم شريك شدم و يك اتاق خانه را كارگاه كرديم و دو كارگر هم استخدام كرديم. استعدادي كه در اين كار داشتم سبب شد خيلي زود كارم گل كند. دخترم هم برايم سايت سفارش و تبليغات راه انداخت و دوستان مدرسهاي و حتي معلمهاي مدرسهاش مشتري من شدند. خيلي زود كارمان رونق گرفت و حالا به خوبي از پس مخارج بر ميآيم و قصد دارم به زودي طبقه بالاي ساختماني كه در آن ساكن هستيم را براي كارگاه و مزون اجاره كنم و كار را گسترش دهم. اگر شما هم به استعدادها و توانمنديهاي خود فكر كنيد ميبينيد كه دنيا تمام نشده است و ميتوانيد دوباره شروع كنيد. قطع رابطه نكنيد اگر همسرتان صلاحيت اخلاقي ملاقات با فرزندان را دارد با او قطع رابطه نكنيد. اگر دادگاه فرزندان را به همسر شما سپرده نيز بردبار باشيد و سعي كنيد از حق قانوني خود براي ملاقات آنها به خوبي استفاده كنيد ولي كار را به جنجال نكشانيد. به خاطر فرزندانتان با همسر سابق خود رابطه جديدي را تعيين كنيد. در رابطه سابق شما همسر وي بوديد اما در حال حاضر شما فقط پدر و مادر فرزندان مشترك هستيد مگر اينكه يكي از شما نخواهيد ديگر اين نقش را بپذيريد. در اين صورت سعي كنيد كودكانتان را قانع كنيد كه اگر همسرتان آنان را نميخواهد تقصير شما نيست و شما مانع اين كار نيستيد. يك شبكه همياري حالا كه ديگر يك مادر مجرد شدهايد بايد شبكهاي حمايتي اطراف خود تشكيل دهيد. اين شبكه ميتواند متشكل از دوستان صميمي، افراد خانواده و همكاران و اقوام باشد. اگر احساس افسردگي ميكنيد از مشاور خانواده كمك بگيريد. در دورههاي كار آفريني و مهارتهاي زندگي شركت كنيد. هركاري كه ميتوانيد براي رسيدن به موفقيت انجام دهيد. تواناييها و نقاط قوت خودتان را كشف كنيد و براي كمك به خود و حركت در يك مسير جديد و مثبت روي آنها متمركز شويد. زماني فقط براي خودتان نرگس ميگويد: مدتها بود كه اصلا از خودم نپرسيده بودم چه ميخواهم. دائم ميپرسيدم حسن چه دوست داري؟ برايت چه درست كنم؟ چه رنگي و چه لباسي بپوشم؟ برنامههاي تلويزيون فقط برنامههاي مورد علاقه او بود. رفت و آمدها فقط با افراد مورد علاقه او و دوستانش بود كه شايد بعضيهايشان را من اصلا تاييد نميكردم ولي نظر من حتي براي خودم اهميتي نداشت. عاقبت هم به خاطر اينكه بچهدار نميشديم از هم جدا شديم. حالا فكر ميكنم چقدر از خودم غافل بودهام. ميخواهم به خودم فكر كنم و همه آن سوالاتي را كه از حسن ميپرسيدم از خودم بپرسم.شايد وقت آن رسيده باشد كه شما هم خودتان را در اولويت قرار دهيد. كاري را فقط براي خودتان انجام دهيد. بهترين هديهاي كه شما ميتوانيد به فرزندانتان بدهيد اين است كه از خودتان خوب مراقبت كنيد. يك كلاس جديد را امتحان كنيد، ورزش را شروع كنيد و سرگرميهاي فراموش شده كه سابقا انجام ميداديد را دوباره شروع كنيد. شخصيت خود را دوباره كشف كنيد. براي اين كار ليستي از استعدادها و تواناييهاي خود تهيه كنيد. ليستي هم از خواستهها و آرزوهايتان آماده كنيد. تمام كارهايي كه بايد انجام شود با قيد اولويت. سپس همه سرمايهاي كه برايتان مانده است و آنچه داريد را با آنچه بايد داشته باشيد مقايسه كنيد. ليستي هم از ابزارهايي كه شما را به هدف ميرساند آماده كنيد. اگر سرمايه كافي براي ادامه زندگي نداريد به فكر كاري باشيد كه بتواند به خواستههاي شما پاسخ دهد. از ريسك كردن نترسيد. بچهها دارند دوران سختي را تجربه ميكنند سعي كنيد براي آنها بهترين باشيد اما خودتان باشيد. سعي نكنيد جاي پدرشان را برايشان پر كنيد. خصوصا اگر او در دسترس است و به سراغ بچهها ميآيد. اين بار سعي كنيد با استفاده از تجربه شكست خود موفقيت بزرگتري را رقم بزنيد. ماندانا ملاعلي