به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

يك پژوهش آكادميك متعلق به مركز مطالعات راهبردي زوريخ نشان داد كه با تحولات كنوني در منطقه، رژيم صهيونيستي روز به روز منزوي‌تر خواهد شد.

در اين پژوهش آمده است كه توافقنامه آشتي ملي فلسطين احتمال به رسميت شناخته شدن فلسطين به عنوان كشوري مستقل را بيشتر خواهد كرد و سياست‌هاي اتحاديه اروپا و آمريكا در قبال اين مسئله را وارد مرحله‌اي جديد مي‌كند.

اين پژوهش، طرف‌هاي مرتبط با موضوع فلسطين را به دنبال كردن سياست‌هاي واقعگرايانه‌تر با حماس فرا خواند و اعلام كرد در غير اين صورت آينده راهكار تشكيل دو كشور دور از واقعيت خواهد شد.

در اين گزارش آمده است كه تغييرات شگرفي كه در منطقه روي داده است، منطقه راهبردي براي اسرائيل را كاملا غيرمناسب كرده است در صورتي كه پيش از اين مصر براي اسرائيل ستوني قابل اتكا و نقطه اتكايي راهبردي در امور امنيتي بود.

اين پژوهش لغو توافقنامه صلح مصر و اسرائيل را بعيد مي‌داند ولي تاكيد مي‌كند كه سياست خارجي مصر براي اسرائيل انتقادي‌تر مي‌شود.

در اين پژوهش همچنين تصريح شده است كه تلاش مصر براي بازيافتن جايگاه منطقه‌اي خود و كاهش نقش آمريكا در منطقه به عنوان محركي براي حيات سياسي در بسياري از كشورهاي عربي، پيامدهايي منفي براي اسرائيل به همراه دارد.

بنا بر اين پژوهش، اين در حالي است كه تغييرات در منطقه با شكست آمريكا و اروپا در متقاعد كردن اسرائيل براي توقف طرح‌هاي شهرك‌سازي همزمان شده است.

ادامه مطلب
سه شنبه 20 اردیبهشت 1390  - 12:56 AM

ديدم مختار، از اسبش پياده شد و دو ركعت نماز خواند و سجده‌اش را طولاني كرد، سپس برخاست و سوار شد و تا آن وقت جسد «حرمله»، به ذغال تبديل شده بود


شيخ طوسي، در «امالي» مي‌نويسد: منهال بن عمرو (از شيعيان و ياران امام سجاد(ع) است) گويد: پس از زيارت خانه كعبه، از مكه عازم مدينه شدم و خدمت امام سجاد(ع) رسيدم. امام، از من پرسيد: منهال! از حرمله بن كاهل اسدي چه خبر؟ عرض كردم: هنگامي كه از كوفه آمدم، زنده بود ديدم امام(ع)، هر دو دستش را به دعا بلند كرد و چنين فرمود:
«اللهم اذقه حر الحديد، اللهم اذقه حر الحديد، اللهم اذقه حر النار؛ خدايا، سوزش تيغ را به او بچشان، خدايا سوزش تيغ را به او بچشان، خدايا سوزش آتش را به او بچشان.»
آري، گرگ‌صفتان كربلا، هركدام جنايتي بزرگ و فراموش‌ناشدني مرتكب شده بودند، اما از نفرين امام سجاد(ع) معلوم مي‌شود، هيچكس به اندازه حرمله، دل امام و اهل‌بيت(ع) را به درد نياورده بود.
ابومخنف از امام باقر نقل مي‌كند: «هنگامي كه علي‌اصغر، در دامن پدر هدف تير حرمله واقع شد، امام حسين(ع) دشمن را نفرين كرد و فرمود: «...و انتقم لنا من هولاء الظالمين؛ خدايا انتقام ما را از اينها بگير.» (1)


«حرمله» دستگير مي‌شود
منهال گويد: «پس از زيارت، از مدينه عازم كوفه شدم، هنگامي كه به كوفه رسيدم، مختار مشغول قلع و قمع قتله كربلا بود و من قبلاً با او رفاقت قديمي داشتم؛ چند روزي در خانه، براي ديد و بازديد مردم نشستم و پس از آن به قصد ديدار با مختار، سوار بر مركبم شدم و به سوي او شتافتم. او را در خارج از خانه‌اش با گروهي ديدار نمودم، گويا به مأموريتي مي‌رفتند، تا چشم مختار به من افتاد، گفت: ها، منهال، چطور تا حال به ديدن ما نيامدي؟ و براي تبريك و تهنيت به خاطر پيروزي و حكومت ما سري به ما نزدي؟ و ما را در قياممان همراهي نكردي؟!
منهال، گويد: به او گفتم امير! من به سفر حج رفته بودم و حال خدمت رسيدم. آنگاه همراه او به راه افتادم و از اوضاع صحبت مي‌كرديم تا به محله «كناسه» رسيديم مختار، در انجا ايستاد و گويي منتظر است و به نقطه‌اي مي‌نگريست و به او خبر داده بودند كه اينجا مخفيگاه «حرمله» است، سپس تعدادي از افرادش را به جستجوي حرمله، گسيل داشت و خود همچنان آنجا ماند. ديري نپائيد كه مأموران با تاخت برگشتند و با خوشحالي فرياد زدند، بشارت اي امر بشارت، «حرمله» دستگير شد. وعده‌اي، فردي را كشان كشان به نزد مختار آوردند. آري خودش بود، حرمله قاتل دلسنگ علي‌اصغر و جاني حادثه كربلا.»


مجازات «حرمله»
تا چشم مختار به قيافه وحشت‌زده حرمله افتاد، به او نگاه تندي كرد و گفت: «الحمدلله الذي مكنني منك؛ خداي را شكر كه به چنگ افتادي!» و بلافاصله فرياد زد: «جلّاد! جلّاد! (2) جلاد كه آماده و حاضر بود گفت: بفرمائيد قربان.»
مختار دستور داد: اول دو دوستش را بزن.
جلاد بلافاصله با ضربتي سخت دو دست نحس او را افكند (آري اين همان دو دستي كه با يكي كمان را مي‌گرفت و با ديگري تير را و يكبار گلوي طفل بي‌گناه امام حسين(ع) و يك بار، چشم اباالفضل و يك بار، قلب امام حسين(ع) را هدف قرار داده بود. آري اين دو دست پليد بايد قطع مي‌شد.) سپس فرياد زد: دو پايش را نيز قطع كن! و جلاد، فرمان را اجراء كرد. جسد بي دست و پاي حرمله، در خون كثيفش غوطه مي‌خورد كه باز مختار صدا زد: آتش، آتش. و بلافاصله، چوب‌هاي نازكي را روي جسد انداختند و آتش زدند و جسد آن جنايتكار همچنان مي‌سوخت.
منهال گويد:
من همچنان با چشمان حيرت‌زده، در كنار مختار ايستاده و منظره را تماشا مي‌كردم، هنگامي كه بدن حرمله، مي‌سوخت با صدا گفتم «سبحان‌الله!» مختار ناگهان رو به من كرد و گفت: ها! منهال! تسبيح خدا گفتي، خوب اما علتش چه بود؟! گفتم: اي امير! گوش كن تا برايت بگويم، در همين سفر كه از مكه برمي‌گشتم به خدمت علي بن الحسين امام سجاد(ع) رسيدم، او از من حال حرمله را پرسيد، من جواب گفتم: كه هنوز زنده است. ديدم، امام(ع) دست‌ها را به سوي آسمان بلند كرد، و دوبار فرمود: «خدايا، سوزش شمشير بر او بچشان و خداياي سوزش آتش را بر وي بچشان.»
مختار، با حالت تعجب پرسيد: راستي تو خودت از امام اين را شنيدي؟!
گفتم: آري، به خدا سوگند از خودش شنيدم.
منهال، مي‌گويد: ديدم مختار، از اسبش پياده شد و دو ركعت نماز خواند و سجده‌اش را طولاني كرد، سپس برخاست و سوار شد و تا آن وقت جسد «حرمله»، به ذغال تبديل شده بود، با هم به راه افتاديم تا به محله خودمان نزديك خانه‌ام رسيديم، من در اينجا تعارف كردم و گفتم: اي امير، اگر لطف كنيد سرافرازم فرمائيد و براي رفع خستگي چند لحظه‌اي به منزل من تشريف بياوريد و تغير ذائقه‌اي بدهيد و چيزي ميل بفرمائيد.


روزه شكر
مختار نگاهي كرد و گفت: منهال! تو چهار دعاي امام سجاد را برايم گفتي و خداوند دعاي حضرتش را بدست من به اجابت رساند، آنگاه مرا به غذا دعوت مي‌كني؟ خير، امروز وقت روزه شكر است و به اين توفيقي كه خدا نصيبم كرد نيت روزه كردم (3) و «حرمله» هموست كه سر بريده حسين(ع) را حمل مي‌كرد. (4)

پي نوشت:
1- تاريخ طبري، ج 5، ص 448
2- در بعضي نسخه‌ها: «جزار» دارد كه به همان معناست.
3- از اين روايت معلوم مي‌شود كه تا آن ساعت روز، مختار چيزي نخورده بود و مي‌شود روزه مستحبي را نيت كرد.
4- امالي شيخ طوسي؛ بحارالانوار، ج 45، ص 232-233، چ بيروت؛ رجال كشي و مناقب ابن شهرآشوب؛ كشف الغمه؛ محجه البيضاء في كاشاني، ج 4، ص
ادامه مطلب
سه شنبه 20 اردیبهشت 1390  - 12:54 AM

در خبرها آمده بود يك شبكه ماهواره اي به ظاهر شيعه، كه توسط يك روحاني نماي افغاني راه اندازي شده است. به بهانه ترويج مذهب تشيع، بدترين و زشت ترين توهين ها را به برادران اهل سنت وارد مي كند و نكته جالب هم اينجاست كه مركز پخش و سرويس دهي اين شبكه نيز در آمريكا است.


در حالي كه شرايط امروز جهان اسلام به لحاظ بيداري ملت هاي مسلمان، در بالاترين و درخشان ترين نقطه اوج خود قرار گرفته است، اما دست هايي مشكوك و وابسته به بيگانگان درصدند، با طرح مسائلي جزئي و بي ارزش، افكار عمومي جهان اسلام را از اين موضوع مهم منحرف كرده و به مسائل حاشيه اي ديگر بكشانند، كه بحث دامن زدن به اختلافات مذهبي، يكي از اين مسائل حاشيه اي است كه در عين حاشيه اي بودن، بسيار خطرناك و مهم است كه بايستي از سوي تمامي علما و بزرگان ديني و مذهبي فرق اسلامي مورد توجه و دقت قرار گيرد. يكي از ابزار تفرقه افكن در بين مسلمانان، شبكه هاي ماهواره اي به ظاهر مذهبي هستند كه غرض اين نوشتار نيز واكاوي پشت پرده اين شبكه هاست. در خبرها آمده بود يك شبكه ماهواره اي به ظاهر شيعه، كه توسط يك روحاني نماي افغاني راه اندازي شده است. به بهانه ترويج مذهب تشيع، بدترين و زشت ترين توهين ها را به برادران اهل سنت وارد مي كند و نكته جالب هم اينجاست كه مركز پخش و سرويس دهي اين شبكه نيز در آمريكا است! اين خبر را در كنار خبري از همين نوع كه در سال گذشته بر روي سايت ها و خبرگزاري ها آمده بود، بگذاريم، كه در آنجا هم، از شبكه اي به ظاهر شيعي با نام فدك نام برده شده بود كه گرداننده آن يك روحاني نماي شيعه كويتي به نام «ياسر يحيي عبدالله حبيب» بود كه از قضا مقر اين شبكه نيز در انگلستان! قرار داشت و اين شبكه نيز به مقدسات اهل سنت توهين مي كرد. حال سوالاتي كه مطرح مي شود اين است كه، سر و راز استقرار و پخش اين شبكه ها در كشورهاي خوشنامي! چون آمريكا و انگليس كه دست شان تا مفرق در خون مردم مسلمان شيعه و سني افغانستان و عراق و... فرو رفته است، در چيست؟! آيا واقعاً آمريكا و انگليس قصدشان از كمك به راه اندازي و حمايت از اين شبكه ها، ترويج و گسترش مذاهب اسلامي اي چون شيعه يا سني است؟! آيا واقعاً هيچ مسلمان خردمندي باور مي كند كه اين شبكه ها، جهت اطلاع رساني و آگاهي بخشي به مخاطبان و ترويج باورها و اعتقادات يك مذهب راه اندازي شده اند؟!
اما تحليل و واكاوي دقيق از راه اندازي اين گونه شبكه ها؛
1- قطعاً ساده ترين افراد نيز راه اندازي اين شبكه هاي تفرقه افكن را چه در بين شيعيان و چه اهل سنت به نفع اسلام و مسلمين ندانسته و نمي دانند و گردانندگان اين شبكه ها را مزدوران مزدبگير دشمنان اسلام مي دانند كه با هدف ضربه زدن به وحدت و اتحاد جوامع اسلامي راه اندازي شده اند.
2- آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي بدانند كه اكثريت جهان اسلام، آنها را دشمن اصلي مسلمانان مي دانند و دادن آدرس هاي غلط سبب نمي شود كه شيعه و سني يكديگر را دشمن خود بدانند، مسلمانان جهان، آمريكا و غرب را قاتلان برادران و خواهران مسلمان خود در عراق، افغانستان، بحرين، لبنان و... مي دانند. مسلمانان جهان فراموش نكرده و نمي كنند كه غرب همواره به بهانه آزادي بيان، به پيامبر مكرم اسلام(ص) توهين كرده و مي كنند، قرآن مجيد را آتش مي زنند، حجاب زنان مسلمان را در كشورهاي شان ممنوع مي كنند و ده ها مورد آزار و اذيت مسلمانان كه در اين مقال نمي گنجد.
3- نكته جالب در تمامي برنامه هاي اين شبكه هاي تفرقه افكن، حمله اين شبكه ها به جمهوري اسلامي به ويژه مقام معظم رهبري است. چرا كه معظم له منادي وحدت اسلامي در زمان حال است و چه خوب هم اين مزدوران را در سفرشان در سال 88 به سنندج معرفي كردند كه: «خدشه دار كردن وحدت به بهانه شيعه و سني، مزدوري دشمن و دشمني با اسلام است.»
و در انتها بايد گفت كه مسلمانان، امروز بهتر از گذشته، دوست و دشمن واقعي خود را مي شناسند و دادن آدرس غلط از سوي اين مزدوران و اربابان شان سبب نمي شود كه برادران شيعه و سني جاي دوست و دشمن را عوض كنند.

نويسنده:على اسماعيلى

منبع: هفته نامه صبح صادق 1390/02/19
ادامه مطلب
سه شنبه 20 اردیبهشت 1390  - 12:53 AM

جريان انحرافي اصولگرايان اين روزها طرح چالش مستمر را در دستور كار خود قرار داده است؛ طرحي كه بر اساس آن مي‌كوشد تا با ايجاد چالش‌هاي گوناگون براي نظام از فضاي گل‌آلود ايجاد شده به نفع خود بهره‌برداري كند و اهداف قدرت طلبانه خود را در آستانه انتخابات مجلس نهم و متعاقب آن رياست جمهوري يازدهم محقق كند؛ ماجرايي كه اين روزها با درايت رهبري، به ابزاري براي حذف آنان تبديل شده است.
ماجرا از آنجايي آغاز شد كه جريان انحرافي اصولگرايان كه اين روزها نفوذ بي سابقه‌اي در بدنه دولت پيدا كرده‌اند، تصميم گرفتند با اجراي سناريو از پيش تعيين شده علاوه بر محكم كردن جاي پاي خود در بدنه نظام، اقدام به جذب نيروهاي مخالف نظام براي بهره برداري از ظرفيت‌هاي آنان كنند. از اين رو طراحي ساختار شكنانه خود را براي تقابل نامحسوس با نظام به مرحله اجرا در آوردند؛ تقابلي كه اين بار از مسير شخص اول مملكت مي‌گذشت. البته اين سناريو كه برخي از كارشناسان از آن به پايه‌هاي فتنه بزرگتر ياد مي‌كنند با درايت مقام معظم رهبري و هوشياري ساير دلسوزان نظام با شكست مواجه شد اما به رغم اين شكست، وابستگان اين جريان انحرافي در اصولگرايان كه ديگر اميدي به اصلاح آنان وجود ندارد، تصميم گرفتند شكست خود را نيز به ابزاري براي فشار به نظام تبديل كنند و سناريو چالش مستمر را به مرحله اجرا بگذارند. سناريويي كه در آن تلاش شده است نقطه تكيه گاهي كه باعث متلاشي شدن اهداف اين جريان بوده است را به نقطه تهديد آفرين براي نظام تبديل كند.

جريان انحرافي در پي ايجاد چالش مستمر
در تحليل طرح چالش مستمر كه اين روزها توسط جريان انحرافي به عنوان مهم‌ترين سرفصل ادامه فعاليت اين جريان مطرح شده است، بايد گفت كه آنها در تلاش هستند تا با ايجاد موضوعات مختلف كه به نوعي براي نظام چالش بر انگيز است، نظير تغيير وزرا يا عدم اجراي طرح‌هاي مختلف كه دولت مسئول اجراي آن است، بارديگر پاي رهبر انقلاب را به اين قضايا باز كنند و ايشان را مجبور كنند براي حفظ مصلحت بارديگر از قدرت قانوني شان در صدور حكم حكومتي جهت اصلاح امور استفاده كنند؛ ماجرايي كه رهبر انقلاب صراحتا به آن اشاره كردند و فرمودند: "هرجا كه رهبري احساس كند از مصلحت بزرگي غفلت مي‌شود، وارد خواهد شد و رهبري تا زنده است هيچ گاه نخواهد گذاشت، در حركت عظيم ملت ايران به سوي آرمان‌ها، ذره‌اي انحراف ايجاد شود. " بنابراين تمامي اين ماجراها در كنار انتشار اخبار خلاف واقع در خصوص وقايع روزهاي گذشته توسط رسانه‌هاي وابسته به جريان انحرافي همه نشان مي‌دهد كه سناريوي چالش مستمر يكي از مهم‌ترين برنامه‌هاي اين جريان براي بقا است.

اختفا پشت شعارهاي انقلاب
پس از اين شكست مفتضحانه، جريان انحرافي براي جلوگيري از حذف شدن، تصميم به ايجاد پوششي جديد براي خود گرفت؛ پوششي كه در آن از شعارهاي انقلابي استفاده مي‌شود. بر اين اساس آنان به رغم تمامي مشكلاتي كه با ولي فقيه و حركات رهبر معظم انقلاب دارند، همچنان شعار ولايت مداري سر مي‌دهند و خود را در پشت پرچم‌هاي ساختگي پنهان مي‌كنند. به طور نمونه سامانه اطلاع رساني جريان انحرافي كه هم اكنون در دفتر رئيس‌جمهور فعال است با ارسال پيامك‌هايي از سخنان مقام معظم رهبري در خصوص اقدامات دولت سعي دارد اين گونه جلوه دهد كه اين جريان به عنوان بخشي از بدنه دولت همچنان به اصل ولايت فقيه پايبند است؛ موضوعي كه تاكنون خلاف آن را ثابت كرده‌اند. علاوه بر اين شعارها، اين جريان اخيرا دست به اقداماتي نيز زده است تا رنگي تازه به اين نيرنگ‌هاي خود بزند. اقداماتي نظير ديدار سرزده ليدر جريان انحرافي با خانواده شهدا و همچنين انتشار مصاحبه‌هايي از قول خانواده شهداي سرشناس به نفع اين جريان، فعاليت‌هايي است كه آنها جهت ايجاد پوشش براي فعاليت‌هاي خود و همچنين كاهش فشار از سوي دلسوزان نظام در دست اجرا دارند.

تشخيص فاصله شعار تا عمل
اما تمامي اين اقدامات در حالي است كه مردم در روزهاي گذشته با رفتارهاي خود و حمايت مثال زدني از موضوع ولايت فقيه در مراسم‌هاي مختلف نشان دادند كه فاصله شعار تا عمل جريان انحرافي را به خوبي تشخيص داده‌اند و درگير طراحي‌هاي اين جريان نخواهند شد. از اين رو لازم است تا سياسيون و ديگر كارگزاران نظام هم با تشخيص صحيح اين شعارها و ماهيت واقعي اين جريان، خط خود را از آنها جدا كنند و التزام عملي خود به ولايت فقيه را اثبات كنند. بي شك اين جريان كه از آن به عنوان فتنه بزرگتر ياد مي‌شود تمامي دستاوردهاي مسئولان دولت را در نزد مردم زير سوال خواهد برد.

نويسنده : جعفر تكبيري

منبع : روزنامه جوان 1390/02/19

ادامه مطلب
سه شنبه 20 اردیبهشت 1390  - 12:52 AM

رهبر انقلاب در جمع هزاران نفر از معلمان كشورخاطرنشان كردند كه بيداري اسلامي ملت هاي منطقه تا قلب اروپا پيش خواهد رفت و ملت هاي اروپا بر ضد سياستمداران و زمامداران خود كه آنها را تسليم محض سياست هاي فرهنگي و اقتصادي آمريكا و صهيونيست ها كرده اند به پا خواهند خاست. " اشاره به نكاتي درباره اين پيش بيني خالي از لطف نيست.




صحنه تحولات شتاب آلود منطقه طي ماه هاي اخير در بستر "بيداري اسلامي ملت هاي منطقه " حقايق و دقايق درخور تاملي را در خود دارد.
خيزش و خروش ملت هاي مسلمان بر ضد حاكمان دست نشانده و سرسپرده و حكومت هاي اسير و دربند سياست هاي آمريكايي- صهيونيستي آنچنان معادلات سياسي را در پهنه منطقه- و حتي فراتر از آن- بهم ريخته كه رسانه هاي غربي هم ناگزير به افول هژموني ايالات متحده و لابي صهيونيستي اعتراف دارند. گويا شانتاژهاي مطبوعاتي و پروپاگانداي رسانه اي نيز ديگر كارگر نمي افتد.
از يكسو، اعترافات مكرر و عجزآلود رسانه هاي غربي و صهيونيستي مبني بر الهام گيري خيزش ها و قيام ها از انقلاب اسلامي ايران و از سوي ديگر، پاره اي از رخدادها و وقايع در صحنه عمل به وضوح نشان مي دهد "چشم انداز منطقه " كابوسي را براي مقامات كاخ سفيد و تل آويو رقم زده است كه اينچنين بي پرده و علني، نگراني و واهمه شديد خودشان را از "فرداي منطقه " فرياد مي كشند.
براي اينكه صحنه و ميدان كنوني منطقه به روشني ديده شود بايد ديد اعترافات و واهمه ها ناظر به چيست؟
مصر "حسني مبارك " كه روزگاري براي آمريكايي ها يك متحد راهبردي به حساب مي آمد و در جرگه منافقان امت، خدمات وقيحانه و بي شرمانه اي به صهيونيست ها- بخصوص در جنگ 22 روزه غزه- ارايه مي داد امروزه به عامل و متغيري "نامبارك " براي واشنگتن و تل آويو مبدل گشته است.
اعتراضات گسترده و پرشمار مصري ها مبني بر لغو پيمان كمپ ديويد، آشفتگي و سراسيمگي را به اردوگاه صهيونيست ها كشانده است.
همچنان كه توافقنامه معنادار آشتي ملي ميان فتح و حماس در قاهره نيز وحشت را در دل و جان صهيونيست ها دوانده است تا جايي كه آويگدور ليبرمن، بنيامين نتانياهو و ايهود باراك به صحنه آمدند و از سر خشم و عصبانيت توام با ترس و وحشت رجزهاي توخالي سر دادند.
در همين خط و امتداد بايد موضوع بازگشايي گذرگاه رفح در كرانه باختري را مورد تامل قرار داد؛ آنچنان كه خبرگزاري آمريكايي آسوشيتدپرس با اشاره به تحولات منطقه و امكان بازگشايي اين گذرگاه مي نويسد: "مصر جديد مناسبات پيشين خاورميانه را برهم زده است؛ قاهره در تدارك گشايش مرز خود با غزه و عادي سازي روابط با دو دشمن اسرائيل و غرب يعني ايران و حماس است ".
و در همين راستا بايد اشاره كرد به تمايل برقراري روابط مصر جديد با ايران اسلامي كه وزير خارجه و سخنگوي كنوني دولت اين كشور رسما بر ارتقاء روابط با تهران پافشاري و اصرار كرده و اين موضع رسمي را علني نمودند.
اينجاست كه ريچارد هاس رئيس شوراي روابط خارجي آمريكا هفته پيش به ميدان مي آيد و با تصريح بر اين كه سيطره آمريكا در پهنه منطقه اي ضعيف شده اقرار مي كند ابتكار عمل در خاورميانه به دست جمهوري اسلامي ايران است.
اما آنچه در بحبوحه تحولات منطقه خاورميانه و شمال آفريقا حاوي نكته جديد و درخور توجهي است سخنان كليدي و راهبردي رهبر بصير انقلاب است كه هفته گذشته پيرامون گستره و افق آينده اين تحولات گوشزد نمودند.
"آقا " در جمع هزاران نفر از معلمان كشور با اشاره به تحولات كنوني منطقه خاطرنشان كردند كه بيداري اسلامي ملت هاي منطقه تا قلب اروپا پيش خواهد رفت و افزودند: "ملت هاي اروپا بر ضد سياستمداران و زمامداران خود كه آنها را تسليم محض سياست هاي فرهنگي و اقتصادي آمريكا و صهيونيست ها كرده اند به پا خواهند خاست. "
اكنون با توجه به ترسيم ياد شده از فضاي منطقه و هشدار دورانديشانه رهبرخبيرانقلاب اشاره به نكاتي خالي از لطف نيست:
1- از ابتداي شكل گيري قيام ها و انقلاب هاي مردمي در منطقه، نظام سلطه و حكومت هاي وابسته به آن سعي داشتند القاء نمايند كه جنس اعتراضات و قيام ها "اقتصادي " است و علت گسترش آن "شبكه هاي اجتماعي و فضاي مجازي و اينترنتي " است اما رخدادها و وقايعي كه در پي اين خيزش ها و خروش ها به وقوع پيوست آشكارا نشان داد كه هر چند مسايل اقتصادي بي تاثير نبوده است اما جنس و ماهيت انقلاب ها و انتفاضه ها "آموزه هاي اسلامي " است. شعارهاي توده هاي ميليوني مردم در مصر، تونس و... بيانگر خواسته هاي اسلامي بوده و هست. همچنانكه نمادها و نشانه ها در تجمعات گسترده نيز دلالت بر "اسلامي بودن " قيام ها داشته و دارد. آيا شروع حركت ها از نمازهاي جمعه و جماعت و تاكيد تشكل ها و گروه ها مبني بر تدوين قانون اساسي جديد بر اساس قرآن و احكام اسلامي چيزي جز آن است كه جوهره و جنس اين تحركات و بيداري، اسلامي است؟
با فرار "بن علي " از تونس مگر آحاد ملت پس از چند دهه استبداد و خفقان، با شوق و اشتياق وصف ناشدني به سوي مساجد و نمازهاي جماعت رهسپار نشدند؟
مگر امروز در مصر جديد طبق نظرسنجي هاي مختلف - از جمله نظرسنجي موسسه آمريكايي پيو- آحاد ملت بر تدوين قانون اساسي بر مبناي قرآن و آموزه هاي اسلامي تاكيد ندارند؟ و از همه مهم تر آنچه كه در تونس، مصر، يمن، بحرين و... جزو لاينفك قيام ها و انتفاضه ها است روحيه ضد آمريكايي و ضد صهيونيستي است كه موج مي زند.
بدون ترديد اين روحيه ناشي و برگرفته از آموزه هاي اسلامي است زيرا آنچه كه به اعتراف و اقرار آمريكايي ها و صهيونيست ها همواره در جاي جاي منطقه خاورميانه مانع افزون طلبي و سيطره جويي آنها بوده آموزه هاي اسلام ناب و اصيل بوده كه امروزه ترجمان آن در جمهوري اسلامي تجلي و تحقق يافته است.
بنابراين اگر علت العلل و جوهره اصلي قيام ها و انتفاضه ها در منطقه طرد سيطره و سلطه سياست هاي آمريكا و رژيم صهيونيستي به بركت آموزه هاي اسلام ناب است دليلي ندارد كه اين اقدام در مرزهاي كشورهاي اسلامي متوقف شود چرا كه مبارزه با زور و سلطه چپاولگران و زياده خواهان بر گرفته از "فرهنگ اسلام " ناب است نه جغرافياي اسلام.
2- از جمله آنچه كه باعث شده است تا "بيداري اسلامي " به مرزهاي كشورهاي اسلامي ختم نشود و به تعبير حكيمانه "آقا " حتي تا قلب اروپا امتداد يابد اين واقعيت است كه امروزه بر اثر تحولات منطقه و نضج يافتن نهضت عظيم بيداري اسلامي، بيش از گذشته چهره اصلي و بدون رتوش آمريكا و رژيم صهيونيستي براي افكارعمومي دنيا بخصوص در مقياس كشورهاي اروپايي بر ملا و عيان شده است.
اكنون جنايات ددمنشانه و مشمئزكننده آل خليفه و آل سعود در بحرين با چراغ سبز آمريكا و اسرائيل انجام مي گيرد و نقاب دموكراسي خواهي، صلح طلبي و حقوق بشر از چهره منفور آنها به زير كشيده شده است.
افكارعمومي نه تنها در اروپا بلكه در آمريكا ديگر قادر نيستند سياست هاي به اصطلاح صلح و حقوق بشري دولت هايشان را به رخ ديگر كشورها بكشند و حتي آنچه اكنون اتفاق افتاده است تحقير منزلت اجتماعي و سياسي آنهاست چه اينكه مردم دنيا فهميده اند و به اين باور رسيده اند كه حقوق بشر، صلح، آزادي، دموكراسي و شعارهايي از اين دست تنها اسم مستعاري براي چپاولگري و غارتگري غرب و آمريكا و اسرائيل بوده است كه در اقصي نقاط مختلف دنيا، اين سياست پليد و پلشت شان را دنبال مي كردند.
3- در سياست هاي جاه طلبانه نظام سلطه به سركردگي آمريكا، "اقتصاد " زيربناست و چون در اثر شرايط منطقه اي وضعيت اقتصادي آنها نيز لطمه خورده است بنابراين پس لرزه هاي تحولات منطقه اي در حال نمايان شدن است. از باب نمونه مي توان به افزايش قيمت بنزين در آمريكا اشاره داشت كه طبق گزارش خبرگزاري فرانسه، درصد قابل توجهي از آمريكايي ها علت افزايش بي سابقه قيمت بنزين را جنبش ها و قيام هاي مردمي در خاورميانه مي دانند.
اين پس لرزه ها را بايد علاوه كرد بر شرايط نامساعد اقتصادي در آمريكا و اروپا كه در سه سال گذشته در پي بحران مالي و اقتصادي از پرده برون افتاده است و كماكان هيچ راهكاري براي آن به صحنه نياورده اند. بطوري كه نشست هاي گروه 20 نيز بي خاصيت شده و رسانه هاي غربي از آن به عنوان نشستي براي "عكس يادگاري " ياد مي كنند.
و از آنجايي كه سياست هاي اقتصادي نظام سلطه و كشورهاي اروپايي دنباله روي آن با سياست هاي فرهنگي و اجتماعي گره خورده است با ضربه خوردن "اقتصاد " اين چالش براي عرصه هاي فرهنگي و اجتماعي نيز بوجود مي آيد و هر چقدر چالش ها عميق تر و گسترده تر شود روند و فرآيند اعتراضات جدي و دگرگون كننده بيشتر رخ مي نمايد و افكار عمومي بيشتر در صحنه حضور مي يابند و نتيجه طبيعي همه اين فعل و انفعالات امتداديافتن بيداري ملت ها فراتر از منطقه خاورميانه عليه سياست هاي آمريكايي و صهيونيستي است.
4- و بالاخره آنچه قابل اعتناست عدم توانايي و مديريت شرايط خاورميانه و شمال آفريقا از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي است. واقعيت فضاي منطقه حكايت از آن دارد كه آنها در مصادره انقلاب ها و دستبرد به خيزش و خروش مردم در منطقه ناتوان بوده اند و جايگاه و موقعيت آنها با چالش جدي ملت ها و بيداري اسلامي روبرو است و همين مسئله كمك خواهد كرد كه فراتر از منطقه نيز روحيه ضد آمريكايي و ضد صهيونيستي قد بكشد و حتي تا قلب اروپا رسوخ يابد و همه اينها در گرو قدرت نرم و خيره كننده و معجزه آساي اسلام اصيل و ناب است كه به تعبير روزنامه استراليايي سيدني مرنينگ هرالد، "اسلام از مرزهاي جغرافيايي عبور مي كند، مكتب هاي سياسي و رژيم ها را پشت مي گذارد و كشورهاي گوناگون شاهد تحرك سياسي و رشد پاينده اسلام خواهند بود " و اينك تحولات منطقه و بيداري اسلامي نشانه و نمادي غيرقابل انكار از درنورديدن مرزها حتي تا قلب اروپاست.

نويسنده : حسام الدين برومند

منبع : روزنامه كيهان 1390/02/19
ادامه مطلب
سه شنبه 20 اردیبهشت 1390  - 12:51 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 29

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5827339
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی