به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

وقتی تلفن همراه‌تان به درون آب می‌افتد، عامل سرعت در عکس‌العمل نقش مهمی ایفا می‌کند. پس توصیه‌های زیر را به خاطر بسپارید تا در صورت لزوم سریعا عکس‌العمل نشان دهید.ماشین لباسشویی، دستشویی، فنجان قهوه و هوای زیبای مه آلود. همه اینها را دوست داریم اما فقط تا زمانی که باعث مرگ گوشی مورد علاقه‌مان نشده‌اند.باز هم می‌گوییم نگران نباشید فقط با دنبال کردن این چند راه ساده شانس برگرداندن تلفن هوشمندتان به زندگی را خواهید داشت. در این شرایط بایدها و نبایدهایی وجود دارند؛ پس مقاله زیر را به دقت در هر دو مورد بخوانید تا اوضاع از آنچه که هست بدتر نشود.  

آنچه باید انجام دهیم:
همه می‌دانیم که در آوردن باتری یا به طور کلی جدا کردن قطعات تلفن همراه برای خشک شدن بهتر، یکی از راه‌های سنتی در مواجهه با این وضعیت است، اما باید بگوییم که همین کار باعث به خطر افتادن دستگاه و باطل شدن گارانتی می‌شود پس توصیه نمی‌کنم که از این روش استفاده کنید. به جای آن می‌توانید در ادامه با مطالعه مراحل زیر، روش بهتر و کارآمد‌تری را جایگزین کنید.
1: اولین کاری که باید انجام دهید این است که به سرعت دستگاه خود را از درون مایع در آورید. هرچه گوشی مدت زمان بیشتری در مایع غوطه ور باشد خطر آسیب دیدگی افزایش می‌یابد.
2: تا آنجایی که امکان دارد از فشردن هر دکمه جهت بررسی سلامت دستگاه خودداری کنید. چرا که با فشار هر دکمه احتمال نفوذ آب به قطعات داخلی دستگاه بیشتر می‌شود.
3: همیشه و در همه حال بهترین کار پس از بیرون آوردن دستگاه جدا کردن باتریست. در واقع این کار باعث قطع جریان الکتریسیته درون تلفن می‌شود.

4: اگر باتری تلفن شما از نوع غیر قابل تعویض است، آی‌فون یا نوکیا لومیا، بیرون کشیدن باتری غیر ممکن است، پس تنها راه پیش رو ریسک کردن و فشردن چند دکمه برای اطمینان از سلامت دستگاه است. اگر پس از فشردن دکمه‌ها دستگاه روشن بود سریعا خاموشش کنید. البته هنگام انجام این کار بسیار مراقب باشید.
5: هر نوع وسیله جانبی (مانند قاب‌های محافظ) را از دستگاه جدا کنید.
6: سیم کارت و کارت حافظه را بیرون بکشید و شکاف‌های مربوطه را باز بگذارید تا بهتر خشک شوند.
7: همه بخش‌های گوشی مخصوصا قسمت بیرونی را با حوله خشک کنید. در حین کار مراقب باشید که آب به درون قسمت‌های باز تلفن نرود.
8: حتی زمانی که همه چیز به نظر خشک می‌آید، امکان وجود رطوبت در بخش‌های داخلی وجود دارد که باید پیش از هر اقدامی جهت دوباره راه اندازی تلفن از خشک شدن آن قسمت‌ها مطمئن شوید. روشی که بیشتر اوقات در مواجهه با یک تلفن خیس انجام می‌شود، قرار دادن آن در میان مقداری برنج است. خاصیت جذب آب برنج باعث می‌شود رطوبت و خیسی احتمالی دستگاه به دانه‌ها جذب شود.
روش دیگر استفاده از بسته‌های رطوبت گیر درون کفش‌هاست که می‌توان گفت تاثیر بیشتری دارد. اما در صورت دسترسی نداشتن به این بسته‌ها برنج خام نیز کارتان را راه می‌اندازد.

تلفن خود را درون ظرفی غیرقابل نفوذ بگذارید و روی آنرا با ماده رطوبت گیر بپوشانید. بگذارید گوشی به مدت 24 تا 48 ساعت درون ظرف باقی بماند تا ماده جذب کننده تمام رطوبت موجود را به خود بکشد. اما اگر هنوز احساس می‌کنید که تلفن مرطوب است می‌توانید از بسته‌های بدون درز سیلیکا که مخصوص این کار تولید شده‌اند استفاده کنید.
9: حالا اگر از خشک بودن دستگاه اطمینان حاصل کرده‌اید باتری را درون آن قرار دهید و روشنش کنید. موفق باشید!


کا‌رهایی که نباید انجام دهیم:


یکی از روش‌هایی که به اشتباه در اذهان مردم جا افتاده است خشک کردن گوشی به وسیله سشوار یا گرما دادن به آن از طرق دیگر است. درسته که با این روش رطوبت موجود کاملا خشک می‌شود اما در اثر گرمای حاصل از سشوار قطعات درون تلفن آسیب می‌بیند.

در مواردی که گوشی کاملا خیس و درون آن پر از آب باشد، بر اثر گرما بخار به درستی خارج نمی‌شود و در بخش‌های دیگر جمع شده و باعث خرابی بیشتر می‌شود. پس توصیه می‌کنم از این شیوه استفاده نکنید.
روش دیگر قرار دادن گوشی درون دستمال و پس آن درون فریزر است. این باور اشتباه وجود دارد که یخ زدگی مانع از رسیدن آب به بخش‌های مختلف گوشی می‌شود و از ایجاد مشکل در برقراری جریان الکتریسیته درون گوشی جلوگیری می‌کند.
اما نمی‌توان به این روش به صورت طولانی مدت اعتماد کرد. چرا که به محض آب شدن یخ دوباره مشکل قبلی از نو آغاز می‌شود. همچنین ممکن است حین کار شیشه صفحه نمایش گوشی نیز آسیب ببیند. پس امتحان این روش به خطرات احتمالی بعد از آن نمی‌ارزد.

در مواردی که تلفن به طور کامل خیس نشده، خشک کردن سطح خارجی دستگاه کافی است. البته باید دقت کنید که آب از طریق درگاه USB یا جک هدفون به داخل دستگاه نرود. برخی توصیه کرده‌اند که می‌توان به کمک خلال دندانی که سر آنرا با تکه‌ای دستمال کاغذی پوشانده‌اید، درون محفظه‌های داخلی گوشی را خشک کرد اما باید بگوییم که ممکن است با انجام اینکار تکه‌ای از دستمال مرطوب شده درون محفظه باقی بماند و بعدها ایجاد خرابی کند.
امکان دیگری وجود دارد آن هم شارژ کردن مجدد گوشی است. زیرا بوسیله دمای ایجاد شده که مناسب دستگاه است احتمال خشک شدن آن وجود دارد اما می‌دانیم که همین شیوه خطر به جریان انداختن الکتریسیته در محیطی مرطوب را نیز به همراه دارد.

مراقب زنگ زدگی باشید
اگر توانستید با کمک روش‌های بالا تلفن خود را نجات دهید که تبریک می‌گوییم اما زیاد هم احساس پیروزی نکنید. شاید هنوز نتوانستید در جنگ برابر این نابود کننده خوف انگیز دستگاه‌های الکتریکی (آب) پیروز باشید. می‌دانید که به هر حال فلز درون گوشی شما با آب و در پی آن با اکسیژن تماس داشته پس خطر زنگ زدگی قطعات درونی بیش از پیش متوجه دستگاه شما است.
اگر قرار است قطعات درونی زنگ زده دستگاه را با الکل تمیز کنید این کار را به متخصص بسپرید و از انجام اینکار در خانه جدا خودداری کنید. به هر حال در صورت زنگ زدگی بخش‌های درونی، تنها چیزی که منتظر تلفن‌تان است مرگ تدریجی است.
آیا گارانتی دستگاه‌تان هنوز اعتبار دارد؟
روی گوشی‌ها، برچسب سفیدی به نام نمایشگر تماس با مایعات (LCI) وجود دارد که در صورت تماس گوشی به انواع مایعات به رنگ قرمز در می‌آید.

سازندگان این برچسب ترنسل را جهت آزمایش معتبر بودن گارانتی روی گوشی‌ها قرار می‌دهند و در بیشتر موارد زمانی که برچسب قرمز شده باشد از ارایه خدمات گارانتی شامل تعویض یا تعمیر خودداری می‌کنند.


مکان تعبیه شده برای این برچسب در گوشی‌های مختلف متفاوت است و سازندگان تمام تلاش خود را می‌کنند تا این برچسب در جایی به دور از چشم مشتریان قرار بگیرد.
ولی ما توصیه می‌کنیم بدون توجه به LCI در صورت رخ دادن هر گونه حادثه‌ای با بخش خدمات گارانتی تماس بگیرید و تلاش کنید حل مشکل ایجاد شده را به آنها بسپارید.

ادامه مطلب
پنج شنبه 26 بهمن 1391  - 12:41 PM

 

 یکی از موضوعات مهمی که در بحث نبوت و امامت مطرح است، موضوع اعجاز یا معجزه است.

اگر کسی بپرسد: چرا پیامبران به معجزه نیاز دارند؟
در کوتاه سخن می توان گفت: به این دلیل که نبوت و پیامبری، بزرگ ترین منصب و مقامی است که به گروهی از پاکان بشریت داده شده است؛ این منصب بر جان و دل جامعه ها حکومت می کند؛ بدین جهت مدعیان دروغین و افراد شیاد، ممکن است آن را ادعا نموده و از آن سوء استفاده کنند. از این رو، اگر مردم سخن هر مدعی پیامبری را بپذیرند، هرج و مرج لازم آید و اگر هیچ یک را نپذیرند، نتیجه اش گمراهی و دور افتادن از رهنمودهای پیامبران واقعی است. بنابراین باید نشانه هایی همراه مدعیان حقیقی باشد تا امتیاز آنان را از مدعیان دروغین بنمایاند و آشکار سازد، و این همان موضوع «معجزه» است.
درباره امامت نیز سخن بالا به گونه ای قابل طرح است که در بحث های اعتقادی به تفصیل آمده است. اکنون اگر سؤال شود: چه تفاوتی میان کارهای خارق العاده دیگران با معجزات پیامبران و امامان (علیهم السلام) وجود دارد؟ در پاسخ به دو جمله کوتاه بسنده کرده و توضیح بیشتر را در کتاب های مربوطه می توان ملاحظه کرد:
۱.بعضی از کارهای خارق العاده از افراد غیر مؤمن سر می زند؛ مانند مرتاضان که بر اثر انجام ریاضت هایی امور عجیب و غریبی انجام می دهند. اما کار آنان متکی به قدرت محدود بشری است، در حالی که معجزات پیامبران و امامان (علیهم السلام) بدون آن ریاضت ها و متکی بر قدرت بی پایان خداوند و نامحدود است.
۲.اگر برای کسانی از اهل ایمان و فرزانگان کار خارق العاده ای رخ دهد و به قول معروف اهل «کرامت» باشند، این کار آنان توأم و همراه با ادعای پیامبری یا امامت نیست، در حالی که کار خارق العاده آن وقت نام «معجزه» به خود می گیرد که همراه با ادعای نبوت یا امامت باشد. یکی از راه های شناخت امامان (علیهم السلام) همین معجزات است، اگرچه راه های دیگری نیز برای شناخت آن بزرگواران وجود دارد.
در این نوشتار به جلوه ای از اعجاز امام حسن عسکری (علیه السلام) می پردازیم.
 
طی الارض امام (علیه السلام) به گرگان
 
استان گلستان فعلی که در گذشته مشهور به جرجان و استرآباد بود , دارای یک شناسنامه روشن و تاریخ پر فراز و نشیبی ست که در آن وقایع مهمی رخ داد، که از جله آن می توان به طی الارض امام حسن عسکری به این سرزمین اشاره کرد.
 
بنا به گفته محدثین امام حسن عسکری آن زمان ۲۳ سال سن داشتند.
(روز جمعه سوم ربیع الثانی سال ۲۵۵ هجری)
ظاهرا اولین محدثی که داستان واقعی ورود امام را به گرگان نقل کرده , قطب الدین راوندی از محدثین قرن ۶ بود که در کتاب ( الخرائج و الجرائج) آورده است . بعدها محدثین دیگر از جمله علامه مجلسی در بحار الانوار, فخر الدین اردبیلی در "کشف الغمه فی معرفه الائمه " ,شیخ عباس قمی در منتهی الامال , محمد شریف رازی در کرامات الصالحین و . . .
 
راوندی به سند خود نقل کرده است که جعفر بن شریف جرجانی می گوید:
سالی عازم حج شدم و در «سامرّا» نزد امام عسکری (علیه السلام) رسیدم. شیعیان، مال زیادی را توسط من برای آن حضرت فرستاده بودند. خواستم از حضرت بپرسم که آنها را به چه کسی بدهم؟ اما پیش از این که چیزی بگویم، فرمود: آنچه با خود آورده ای به مبارک، خادم من بده!
من نیز چنان کردم. سپس گفتم: در گرگان شیعیانت به شما سلام می رسانند. فرمود: آیا بعد از اتمام مناسک حجّ به آنجا برمی گردی؟
گفتم: آری. فرمود: تو بعد از صد و هفتاد روز، به گرگان می رسی. و در آغاز روز جمعه، سه روز گذشته از ماه ربیع الآخر، به آنجا وارد می شوی. به آنها بگو که من نیز پایان همان روز، آنجا می آیم. برو که رهیافته ای! خدا تو را و آنچه با خود داری سالم نگه خواهد داشت. بر خانواده ات وارد می شوی و برای پسرت، شریف فرزندی به دنیا خواهد آمد، اسمش را صلت بن شریف بن جعفر بن شریف بگذار. و خداوند او را بزرگ می گرداند و از دوستان ما خواهد شد.
گفتم: ای فرزند رسول خدا! ابراهیم بن اسماعیل جرجانی از شیعیان شما است و بین دوستانت بسیار کار خیر انجام داده و هر سال بیش از صد هزار درهم از ثروت خود را به آنان می دهد.
فرمود: خدا به ابراهیم بن اسماعیل، به خاطر رفتارش با شیعیان ما پاداش دهد، گناهان او را بخشیده و فرزند سالمی به او روزی خواهد کرد که حق را می گوید، به او بگو که حسن بن علی گفت: نام پسرت را «احمد» بگذار.
آنگاه از پیش آن حضرت رفته و مناسک حج را انجام دادم. و خدا مرا سالم نگه داشت تا اینکه روز جمعه، از ماه ربیع الآخر، در ابتدای روز همچنان که امام (علیه السلام) فرموده بود، به گرگان رسیدم. دوستان و آشنایان برای تبریک به دیدارم آمدند. به آنها گفتم که امام حسن عسکری (علیه السلام) وعده داده است که تا پایان امروز اینجا بیاید، پس آماده شوید تا پرسش ها و حاجت های خود را از او بخواهید.
همین که نماز ظهر و عصر را خواندند، در خانه من گرد آمدند. به خدا سوگند! چیزی متوجه نشدیم جز اینکه امام آمد و وارد خانه شد. ابتدا او بر ما سلام کرد، آنگاه ما به استقبالش رفتیم و دستش را بوسیدیم.
سپس فرمود: من به جعفر بن شریف وعده داده بودم که آخر همین روز به اینجا بیایم. نماز ظهر و عصر را در سامرّا خواندم و به سوی شما آمدم تا تجدید عهد نمایم. و اکنون در میان شما هستم تا پرسش ها و حاجت های خود را مطرح سازید.
نخستین کسی که پرسش نمود، «نضر بن جابر» بود. او گفت: ای فرزند رسول خدا! چند ماه است که چشمان پسرم آسیب دیده است، از خدا بخواه تا بینایی را به او برگرداند.
حضرت فرمود: او را بیاور، پس دست مبارکش را به چشمان وی کشید، بینایی او به حالت اول برگشت، آنگاه مردم یکایک می آمدند و نیازهای خود را مطرح می کردند و حضرت نیز برای آنها دعا می نمود و نیازهایشان را برآورده می ساخت. سپس حضرت، همان روز به سامرّا برگشت.(۱)
 
 
پی‌نوشت‌ها:
۱.موسوعة الامام عسکری (علیه السلام) ج ۱، ص ۳۳۵، رقم ۳۵۰.
 
منبع: عقیق
ادامه مطلب
پنج شنبه 26 بهمن 1391  - 12:32 PM

 

در پی اعلام خبر استعفای پاپ بندیکت شانزدهم گمانه‌زنی‌ها درباره جانشینی وی در رسانه‌ها افزایش یافته است. از این رو نشریه آلمانی «فوکوس» به معرفی تعدادی از افرادی که بیشترین بخت را برای جانشینی پاپ دارند پرداخته است.
 
«یواخیم مایسنز» کاردینال کلن درباره انتخاب پاپ آینده به روزنامه آلمانی «کلنر اشتات آنتسایگر» گفت که باید شخصی انتخاب شود که از لحاظ سطح سواد و تجربیات در حد یوزف راتزینگر - پاپ بندیکت شانزدهم- باشد و در عین حال از سلامتی کامل برخوردار باشد از این رو سن وی اهمیت دارد و نباید بیشتر از ۷۰ ساله باشد.
 
قرار است کاردینال‌های کلیسای واتیکان در ماه مارس تشکیل جلسه دهند و پاپ جدید را برگزینند.
 
 
بقیه در ادامه

 

ادامه مطلب
پنج شنبه 26 بهمن 1391  - 12:26 PM

 

حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السّلام در چهارم ماه ربیع‌الثانی  سال ۱۷۳ هجری قمری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. 
 
حضرت عبدالعظیم، نسبش با چهار واسطه به امام حسن علیه‌السلام می‌رسد و به همین دلیل حسنی لقب گرفته است.
 
عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم، امام رضا، امام محمدتقی و امام علی النقی علیهم‌السلام مقارن بوده است.
 
 
عظمت معنوی زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی
 
مهم‌ترین نشانه عظمت معنوی زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام، برابری فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار، با فضیلت زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام مطابق برخی از روایات است.
 
شیخ صدوق، از محمد بن یحیی عطار – که یکی از اهالی ری است – این گونه نقل کرده که خدمت امام هادی علیه‌السلام رسیدم. ایشان فرمود: کجا بودی؟ گفتم: حسین بن علی علیه‌السلام را زیارت کردم. امام هادی علیه‌السلام فرمود: «أما إنّک لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیمِ عِندَکُم کُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیه‌السّلام»؛ بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی علیه‌السلام را زیارت کرده باشد.
 
عظمت علمی عبدالعظیم حسنی
 
از ابوحماد رازی نقل شده که خدمت امام هادی علیه‌السلام در سامرا رسیدم و مسائلی از حلال و حرام از ایشان پرسیدم. امام به پرسش‌های من پاسخ داد و هنگامی که خواستم از ایشان خداحافظی کنم به من فرمود: ای ابو حماد! هنگامی که چیزی از امور دینی در منطقه‌ات برای تو مشکل شد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان.
 
 
هدیه و کرامت حضرت عبدالعظیم حسنی به آیت الله مرعشی نجفی (ره)
 
آیت الله العظمی مرعشی نجفی، پس از آنکه مقطعی از درسش را در نجف به پایان می‌برد به تهران می‌آید و مقدّمات ازدواج ایشان فراهم می‌شود. پدر دختر، شرطی را برای ایشان مطرح می‌کند تا پس از تحقّق آن، دختر به خانه بخت برود.
 
شرط پدر دختر، تهیه این اقلام بود: یک جفت گوشواره، چهار عدد النگو، دو عدد پیراهن، دو قواره چادری و دو جفت کفش.
 
اگر چه درخواست خانواده عروس، چندان سخت و چشمگیر نبود، ولی برای آن عالم بزرگوار تهیه همین قدر هم مقدور نبود.
 
ایشان ناامید از انجام شرط، عازم قم می‌شود امّا قبل از حرکت به سمت قم به قصد زیارت حضرت عبدالعظیم علیه‌السّلام در شهر ری توقف می ‌کند.
 
آن عالم بزرگوار قبل از آنکه به حرم مشرف شود، دقایقی را در حیاط صحن و مقابل ایوان می‌ایستد و تمام حواسش به شروطی است که از عهده انجام آن بر نیامده است. در این لحظه کاملا متوجه آن حضرت می‌شود و مشکل را با عبدالعظیم حسنی در میان می‌گذارد.
 
چند لحظه بعد، کسی دست روی شانه‌اش می‌گذارد و آرام به گوشش می‌خواند که: آقا، بسته‌تان را بردارید تا خدای نکرده کسی آن را نبرد! و ایشان ناراحت از اینکه او را از چنین حالی بیرون آورده‌اند، مکثی می‌کند و بعد می‌بیند، بسته‌ای جلوی پایش افتاده است! ابتدا اعتنا نمی‌کند، اما بلافاصله طنین صدایی را که لحظاتی قبل او را متوجه این بسته کرده بود در ذهنش می‌نشیند. نگاه جستجو‌گرش کسی را نمی‌یابد، بسته را می‌گشاید و می‌بیند درون بسته، این اشیاء وجود دارد؛ دو جفت کفش زنانه، دو قواره چادری، دو عدد پیراهن، چهار عدد النگوی طلا و یک جفت گوشواره!
 
ایشان پس از این کرامت «خادم افتخاری» آستان مقدس حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام شده و تا آخر عمر شریفشان این مدال خادمی را به سینه داشتند.
 
 
مدفن حضرت عبدالعظیم حسنی با اشاره پیامبر(ص)
 
شب وفات حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام یکی از شیعیان ری در عالم رویا، پیامبر خدا صلی الله علیه وآله را دید که به او فرمود: «مردی از فرزندان مرا فردا از سکة الموالی می‌آورند و در باغ عبدالجبّار، در کنار درخت سیب دفن خواهند کرد.» آن شخص نزد صاحب باغ رفت تا آن درخت و مکان آن را بخرد. صاحب باغ به او گفت: این درخت و مکانش را برای چه می‌خواهی؟ او جریان رویای خود را بازگو کرد. صاحب باغ گفت: من هم چنین خوابی دیده‌ام و بدین جهت محل این درخت و همه این باغ را وقف سادات و شیعیان کرده‌ام که اموات خود را در آن دفن کنند.
 
منبع: خبرگزاری فارس
ادامه مطلب
پنج شنبه 26 بهمن 1391  - 12:24 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 48

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5970046
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی