کاردینالها از سهشنبه در واتیکان دور هم جمع شدند تا برای انتخاب پاپ جدید تصمیمگیری کنند.

سرانجام دود سفید از دودکش کلیسای «سیستین» در واتیکان به علامت انتخاب پاپ جدید توسط کاردینالها بیرون آمد.
کاردینالها از سهشنبه در واتیکان دور هم جمع شدند تا برای انتخاب پاپ جدید تصمیمگیری کنند.
سرانجام دود سفید از دودکش کلیسای «سیستین» در واتیکان به علامت انتخاب پاپ جدید توسط کاردینالها بیرون آمد.
سایت نامه نوشت: در بین هنرمندان ایرانی، کم نیستند کسانی که شریک زندگی خود را از دنیای هنر انتخاب کرده و زندگی مشترک خود را اینگونه رقم زدهاند. ازدواج هنرمندان گرچه خبرهای بسیار با خود به همراه دارد، اما همواره یکی از جذابترین بخش زندگی هنرمندان است. نکته جالب توجه در این گونه ازدواجها، پرورش فرزندان هنرمند است تا جایی که لیلی رشیدی و باران کوثری از جمله بازیگران مطرح سینمایی هستند. در ادامه این مطلب میتوانید با برخی از زوجهای هنری آشنا شوید.
* علی مصفا و لیلا حاتمی
علی مصفا و لیلا حاتمی، شناختهشدهترین زوج هنریاند که هر دو در خانواده هنری پرورش یافتهاند. علی مصفا فرزند مظاهر مصفا و دکتر امیر بانو کریمی است و لیلا حاتمی نیز تنها فرزند علی حاتمی و زری خوشگام است. حاصل ازدواج این دو زوج هنری، مانی و عسل است. آخرین کار هنری علی مصفا بازی در فیلم «گذشته» به کارگردانی اصغر فرهادی است و در حال حاضر نیز فیلم «پله آخر» به کارگردانی وی اکران شده است. لیلا حاتمی نیز علاوه بر حضور در فیلم «پله آخر» در فیلم «سر به مهر» به کارگردانی هادی مقدمدوست نیز بازی کرده است.
* جهانگیر کوثری و رخشان بنیاعتماد
جهانگیر کوثری را علاوه بر تهیهکنندگی سینما، بیشتر به عنوان گزارشگر برنامههای ورزشی میشناسیم. او که فارغالتحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشکده هنرهای دراماتیک است، همسر رخشان بنیاعتماد و پدر باران کوثری است. بنیاعتماد نیز یکی از شناختهشدهترین کارگردانان، فیلمنامهنویسان و تهیهکنندگان زن است که در پرونده کاری او آثاری چون روسری آبی، گیلانه و خونبازی ثبت شده است.
* رامبد جوان و سحر دولتشاهی
رامبد جوان، هنرپیشه، مجری و کارگردانی است که نامش همواره با شیطنتهای خاص او همراه است. جوان که با نقش «فرید صباحی» در مجموعه خانه سبز شناخته شد، این روزها به خاطر بازی در فیلم «گناهکاران» به کارگردانی فرامرز قریبیان سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کرد. البته سحر دولتشاهی نیز از انتخاب در جشنواره فیلم فجر بینصیب نبوده است و بازی در فیلم طلا و مس (همایون اسعدیان) برایش کاندیداتوری جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن را به همراه داشت.
* نیما فلاح و سحر ولدبیگی
نوع بازی نیما فلاح او را از سایر بازیگران متمایز میکند و همین موضوع باعث شد تا در مجموعههای طنزی چون ساعت خوش، جنگ 77 و ببخشید شما به خوبی بدرخشد و مدیری را از خود راضی نگه دارد. هرچند که سحر ولدبیگی نیز تا مدتها در مجموعههای مدیری حضور داشت و به طنزهای پاورچین و نقطهچین جذابیت بسیار میبخشید.
* مهراب قاسمخانی و شقایق دهقان
مهراب نویسنده مجموعه «پاورچین» بود و شقایق بازیگر این مجموعه. همین حضور باعث آشناییشان و زمینه ازدواجشان را فراهم کرد. شقایق دهقان علاوه بر بازی در این مجموعه، کارهای غالبا طنزی چون مسافران، دزد و پلیس، ساختمان پزشکان و باغ مظفر نیز در پرونده خود دارد. مهراب قاسمخانی نیز که با نگارش مجموعه 90 قسمتی شناخته میشود نگارش مجموعههای بسیاری را در پرونده کاری خود ثبت کرده است. حاصل این ازدواج «نویان» است.
* محمود پاکنیت و مهوش صبرکن
پاکنیت با فیلم «گشتیها» به عرصه بازیگری وارد و با «روزی روزگاری» شناخته شد. او که نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد، همسر مهوش صبرکن، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر است.
* حمید سمندریان و هما روستا
مرحوم حمید سمندریان را به حق پدر تئاتر میدانند چرا که هنرمندان بزرگی چون عزتالله انتظامی، رضا کیانیان، مهدی هاشمی، شهاب حسینی، قطبالدین صادقی و حمید فرخنژاد زیر نظر او شاگردی کرده و درس آموختهاند. سمندریان بین سالها 51 تا 57 به دعوت پروفسور رگنبرگ استاد دانشگاه مونیخ و کارگردان تئاتر به انستیتو گوته دعوت شد و نمایشنامههای بسیاری را با بازیگران آلمانی روی صحنه برد. این هنرمند ارجمند، امسال از بین ما رفت و فعالیتهای او را همسرش پی گرفته است. روستا علاوه بر فعالیت در رشته تئاتر، در فیلمهایی چون پرنده کوچک خوشبختی، از کرخه تا راین و تمام وسوسههای زمین نیز بازی کرده است. حاصل ازدواج این دو هنرمند، کاوه سمندریان است.
* داوود رشیدی و احترام برومند
داود رشیدی فارغالتحصیل کنسرواترا ژنو در رشته کارگردانی و بازیگری تئاتر و لیسانس حقوق سیاسی از همین دانشگاه است. رشیدی که کار خود را با بازی تئاتر آغاز کرده است، با فیلم فرار از تله به عرصه سینما وارد شد. او در آثاری چون کمالالملک و گلهای داودی حاضر شده و همواره به عنوان یکی از بزرگان سینمایی شناخته میشود. احترام برومند که بیش از بازیگری در اجرای برنامههای کودک دهه 50 شناخته میشود، خواهر مرضیه و راضیه برومند است. برومند همواره در کنار داود رشیدی است و این زوج موفق توانستهاند فرزند هنرمندی چون لیلی را به جامعه هنری تحویل دهند. فرهاد دیگر فرزند آنهاست.
* امیر جعفری و ریما رامینفر
جعفری در کنار بازیگری، طرفداری از تیم محبوبش را فراموش نکرده و همواره و در موقعیتهای مختلف استقلالی بودنش را به همه یادآوری میکند. او که در کنار ریما رامینفر زوج محبوبی را تشکیل داده است، در فیلمهایی چون قاعده تصادف، نفوذی، بیپولی و مکس نیز بازی کرده است. رامینفر نیز با بازی در مجموعه پایتخت طرفداران بسیاری به دست آورده و این روزها همه منتظرند تا دومین مجموعه پایتخت را در ایام نوروز مشاهده کنند. رامینفر که مادر یک پسر 6 ساله است، برای حضور در مجموعه پایتخت فرزندش را برای مدتی تنها گذاشته و تلاش میکند تا بار دیگر اثری درخور از خود ارائه دهد.
* پیمان قاسمخانی و بهاره رهنما
پیمان قاسمخانی را بیشتر با فیلمنامههایی که نگاشته میشناسیم در صورتی که او در فیلم «زندگی مشتری آقای محمودی و بانو» بازی و این تجربه را نیز در پرونده هنری خود ثبت کرده است. البته پیش از آن قاسمخانی در فیلم عاشقانهها نیز حاضر شده و از آموختههای علیرضا داوودنژاد بهره برده است. البته بهاره رهنما نیز علاوه بر بازیگری، نویسنده هم هست و همواره یکی از پایثابتهای نشریات. پریا، فرزند این زوج هنری است.
* پژمان بازغی و مستانه مهاجر
پژمان بازغی بیش از مستانه مهاجر شناخته شده است. هر چه باشد بازغی بازیگر است و مهاجر در پشت صحنه و مسئول تدوین است. کار مهاجر در فیلمهای زندگی خصوصی، دختر شاهپریون، سوت پایان، آتش بس و سوپراستار ستودنی است. بازغی نیز با اینکه فارغالتحصیل رشته مهندسی صنایع از دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر است اما در نقشهای خود به خوبی درخشیده تا جایی که آثاری چون ندارها، دولت مخفی، دوئل و سربازهای جمعه را در پرونده کاری خود ثبت کرده است.
* مسعود رایگان و رویا تیموریان
زوجی هنری که بش از آنکه بازیگر سینما و تلویزیون باشند، بازیگر تئاترند و برای این هنر صحنه زحمات بسیار کشیدهاند. البته رایگان در آثاری چون مدار صفر درجه، سقوط یک فرشته، سنتوری، خونبازی، گلچهره و بوسیدن روی ماه حاضر شده است و تیموریان نیز در فیلمهای زندان زنان، گزارش یک جشن، سنتوری، شب دهم و کافه ستاره بازی کرده است. این زوج در مجموعه شمسالعماره نقش زوج عاشقپیشهای را بازی میکردند که در نوع خود، جالب و دیدنی بود.
* امین زندگانی و الیکا عبدالرزاقی
الیکا عبدالرزاقی گرچه لیسانس ادبیات نمایشی دارد و در پرونده کاریاش آثار بسیاری ثبت کرده است، اما حضورش در مجموعه قهوه تلخ چنان زیبا بود که بسیاری او را برای بازی در همین نقش میشناسند. او که همچون بسیاری از بازیگران فارغالتحصیل آموزشگاه هنری استاد سمندریان است، در فیلمهای فرزند صبح، ویلای من، میوه ممنوعه و مرد هزار چهره بازی کرده است. امین زندگانی هم که بازیگر سینما و تلویزیون است در آثاری چون ملک سلیمان، مختارنامه، معصومیت از دست رفته و روزگار جوانی بازی کرده است.
* امین حیایی و نیلوفر خوشخلق
حیایی سال 70 با فیلم دو همسفر به دنیای بازیگری آمد و خوشخلق در سال 79 با فیلم مونس. حیایی که در پرونده کاری خود آثار بسیاری به ثبت رسانده است، جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر در سال 1386 از آن خود کرد. البته حیایی به بازیگری اکتفا نکرده و وارد عرصه موسیقی نیز شده و تاکنون 2 آلبوم روانه بازار کرده است.
* محسن قاضیمرادی و مهوش وقاری
قاضی مرادی، فارغالتحصیل مدرسه عالی مدیریت تهران است و بازی در سینما را از سال 1351 با فیلم «حسن سیاه» کارش را آغاز کرده است. مهوش وقاری، همسر او نیز در فیلمهای بسیاری بازی کرده و یکی از چهرههای هنری شناخته میشود.
* مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی
این زوج هر دو از دیار اصفهان وارد عرصه هنر شدهاند و در نهایت با یکدیگر ازدواج کردند. پاکدل دانشجوی انصرافی رشته گرافیک دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز است و در مجموعه محمد(ص) به کارگردانی مجید مجیدی بازی میکند. بهنوش طباطبایی نیز لیسانس مهندسی کامپیوتر دارد و دوره بازیگری را در دانشگاه تهران گذرانده است. تئاتر برهان آخرین کار مشترک این زوج هنری است که با استقبال بسیار مخاطبان روبرو شد.
* فرهاد آئیش و مائده طهماسبی
آئیش از جمله بازیگرانی است که تحصیلات هنری خود را در آمریکا و انگلیس گذرانده و پس از 27 سال و در سال 76 به همراه همسر خود به تهران آمده است. بازی در فیلمهای مکس، پوپک و مشماشالله، زندگی با چشمان بسته و سریال قصههای در شهر از جمله کارهای اوست. طهماسبی نیز فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته خبرنگاری با گرایش تئاتر و علوم سیاسی است. طهماسبی که علاوه بر بازیگری، کارگردانی تئاتر نیز انجام میدهد آثاری چون پارکوی، سنتوری و ماهیها عاشق میشوند را در پرونده کاری خود دارد.
* فلورا سام و مجید اوجی
مجید اوجی، تهیهکننده است و فلورا سام بازیگر. سام در مجموعههای شیخ مفید، روزهای زندگی، همسایهها، شبی از شبها، نشانی و ماه عسل ایفای نقش کرده و سریال توطئه فامیلی، آخرین کار اوست؛ اثری که نگارش آن را نیز خودش بر عهده گرفت. فلورا سام در فیلم راز پنهان کارگردانی را نیز تجربه کرده است. مجید اوجی نیز تهیهکننده فیلمهایی چون توطئه فامیلی، ماه عسل و نشانی بوده است.
* تهمینه میلانی و محمد نیکبین
تهمینه میلانی که همگان او را به عنوان کارگردان میشناسند، در پرونده کاری خود فیلمنامهنویسی، منشی صحنه، طراحی صحنه و لباس و تهیهکنندگی فیلم را نیز تجربه کرده است. محمد نیکبین تهیهکننده بیشتر آثار اوست و این زوج هنری دختری به نام جینا دارند.
بوی خوش با ایجاد هماهنگی بین جسم و روح شرایط ویژهای را برای افراد پدید میآورد که نقش عودها در این زمینه پررنگ است.
بوها در زندگی ما نقش تعیین کنندهای دارند و موجب تحریک احساسات و تعادل روحی و روانی میشوند.
بوی خوش با ایجاد هماهنگی بین جسم و روح شرایط ویژهای را برای افراد پدید میآورد.
عطر آگین کردن محل کار، منزل و اتومبیل علاوه بر خاصیت ضد عفونی کردن و پاک کردن که دارد، موجب برانگیختن عواطف و احساسات نیز میشود.
از نظر روانشناسی بوها مهمترین عامل در بازگردانی یک خاطره یا حادثه در ذهن هستند.
هر فرد با استشمام هر بوی خاص واکنش خاصی را نشان داده و سبب میشود که بر سیستم اعصاب مرکزی اثر کرده و موجب ترشح مواد نوروشیمیایی مانند: اندروفین، نورآدرنالین و انکفالین که مسئولیت شادی و سر خوشی فرد را بر عهده دارد، میشود.
اما عودها نیز انواع مختلفی دارند که عبارتند از:
عود صندل که یکی از بهترین رایحههای طبیعی میباشد، چوب صندل از جنگلهای هند استخراج میشود و بوی این چوب ذهن را آرام کرده و موجب ایجاد افکار مقدّس در ذهن میشود.
عود هفت شیر آفریقا نیز تقویتکننده اعصاب، آرامبخش، رفع فشارهای عصبی و ناآرامی، ضد استرس و اضطراب و همچنین رایحه بسیار دلانگیز این عود موجب شده که یکی از پرفروشترین عودها شناخته شود.
عود باران جنگل نیز شادابکننده و نشاط آور بوده و به افزایش حافظه کمک میکند و آرام بخش است و احساس قدرت را افزایش میدهد.
در مورد عود ماه نیز میتوان گفت که دارای رایحهای خنک و آرام بخش است و به افراد، راحتی و آرامش اعصاب میبخشد.
عود آلوئه ورا نقش مهمّی در شادابی با خواص مرطوب کنندگی معجزه آسای خود داشته همچنین کاربرد گستردهای در ایجاد آرامش جسم و روان دارد.
عود اسطوخودوس در زمان رم باستان برای شستوشو و درمان ناراحتیهای پوستی و تسکین درد مورد استفاده قرار میگرفته است و دارای خاصیت ضد اضطراب، ضدعفونی کننده، آنتی بیوتیک، باز کننده ذهن، ضد تشنج، ضد ویروس، ضد افسردگی و تقویت اعصاب و روان است.
اما عود یاسمن برای رفع اختلالات خلق و خوی، رفع استرس و اضطراب و آرام بخشی کاربرد دارد.
آرامش بخشی، رفع اختلالات خلق و خوی، ضد استرس و اضطراب، رفع کابوس شبانه و رفع افسردگی نیز از ویژگیهای عود رز است.
============
گزارش از مهدی تجلیفر
به نقل از وبگاه بنیاد بینالمللی امام رضا(ع)، مدرس خاتونآبادی اصفهانی مؤلف کتاب «جنات الخلود» (تألیف شده در سال 1125 هجری) که از علمای برجسته عصر صفوی به شمار میرود، در این باره مینویسد: حضرت علیبن موسی الرضا(ع) را بدین لحاظ قبله هفتم میگویند که مردم در روی زمین به هفت موضع توجه دارند یا هفت موضع از زمین، قبلهگاه مسلمانان است: 1. مکه معظمه 2. مدینه منوره 3. نجف اشرف 4. کربلای معلی 5. مقابر قریش یعنی قبور کاظمین علیهما السلام 6. سامرا و 7. مشهدالرضا(ع). بدین جهت آن بزرگوار را قبله هفتم مینامند.
برخی از این نکته استفاده میکنند و میگویند شاید ثواب زیارت امام رضا(ع) با این هفت موضع برابر باشد، زیرا شیعیانی که به امامت امام رضا(ع) قائل هستند، امامتشان کامل است. برای اینکه بعد از آن حضرت فرقه دیگری در تشیع به وجود نیامد.
وجه تسمیه دیگری که برای اطلاق قید «قبله هفتم» برای حضرت رضا(ع) بیان میشود، این است: روزی امام موسیبن جعفر(ع) در برابر فرزندان خود موقع نماز فرمودند: باید فرزندم علی برای اقامه نماز جماعت باشد تا من به او اقتدا کنم. بنابراین، حضرت رضا(ع) امام جماعت شدند و از آنجا، حضرت را به قبله هفتم (یعنی قبله امام هفتم) ملقب میکردند.
حجتالاسلام فاضل بسطامی در کتاب «تحفه الرضویه» در این باره مینویسد: احتمالاً امام کاظم(ع) میخواستند به فرزندان و خویشان بفهمانند که امام بعد از ایشان، «علیبن موسی» است.
* چرا امام هشتم را «رضا» نامیدند
میان همه نامها و القاب هشتمین امام شیعیان، حضرت علیبن موسی(ع)، لقب «رضا» به معنای خشنود و خرسند از همه مشهورتر است. اما آن حضرت از چه چیزی خرسند بودند که به این نام شهره شدند؟
نام اصلی امام هشتم «علی» است و لقب یا نام معروفش رضاست، به طوری که از روایات فهمیده میشود، علت نامگذاری رضا بر آن حضرت از چند جهت است: 1. آن حضرت مورد رضا و پسند خداوند در آسمان، و رسول خدا(ص) و امامان در زمین بود. (بحار الانوار، ج49، ص4) 2. مخالف و موافق شیعه و سنی او را پسندیدند و آن حضرت مورد رضا و پسند همه بود. 3. آن حضرت راضی به رضای پروردگار بود و این خصلت ارزشمند را که مقامی بالاتر از مقام صبر نیست، به طور کامل داشت. (انوار البهیّه، ص 14)
جالب اینکه به دلیل رابطه میان مأمون و امام رضا(ع) و قبول ولایتعهدی از سوی ایشان، این سؤال در زمان حیات حضرت و چندی پس از آن نیز مطرح شده است و برخی دلیل آن را رضایتمندی امام از پذیرش ولایتعهدی عنوان میکردند!
در روایات آمده شخصی از فرزند امام رضا (امام جواد) علت این نامگذاری پدر را جویا میشود. حضرت جواد(ع) ضمن رد هرگونه رضایت پدر بزرگوارش از پذیرش ولایتعهدی، به صراحت میفرماید: دروغ گفتند و به گناه اندر افتادند! چنین نیست، بلکه خداوند تبارک و تعالی او را «رضا» نام داده است؛ زیرا او در آسمان خدا از او راضی بود و در زمین خدا از پیامبر و امامان پس از او رضایت داشت.
آن شخص از امام میپرسد: مگر همه نیاکان چنین نبودند که خدای عزوجل و پیامبرش از او راضی باشند، پس چرا در این میان، تنها پدر شما را رضا نامیدند؟
امام جواد(ع) در پاسخ فرمود: چون همان گونه که همسویان و دوستانش از او خرسند بودند، دشمنان و مخالفانش هم از وی رضایت داشتند؛ و این وضعیت برای هیچ یک از نیاکان ایشان رخ نداده بود؛ از همین رو تنها او را «رضا» نامیدهاند.
در روایت دیگری هم آمده است که حضرت موسیبن جعفر(ع) هر گاه فرزندش علیبن موسی را خطاب میکرد، او را با کنیه «ابوالحسن» فرا میخواند، و هنگامی که میخواست فرزندش را نزد او آورند یا درباره او سخن میگفت، وی را با لقب «رضا» نام میبرد. این در حالی است که آن زمان، هنوز نه از حکومت مأمون خبری بود و نه از ولیعهد شدن امام رضا(ع).
بعضی از پرندگان به علت وجود پلکهایشان که مانند عینک غواضی عمل می کنند می توانند در عمق آب بروند، از طرفی چون مجیدی غواص بوده، پرنده مجیدی را دنبال خود می کشد، سپس به عمق آب رفته، مجیدی را با خود می برد.
شهید محمد مهدی مجیدی
منطقه جفیر به لحاظ موقعیت استراتژیک خاص، در شرایط جنگی، برای دشمن بعثی از حساسیت بالائی برخوردار بود، به همین علت بعثی های عراق، منطقه را آب بسته بودند تا جلوی پیشروی نیروهای پیاده بسیجی را بگیرند.
یک گروه «12 نفره» از بچه های اطلاعات عملیات از لشکر خط شکن 25 کربلا برای شناسائی با لباس غواصی و اکسیژن، به زیر آب رفته و تا نزدیکی های مقر دشمن جلو می روند. اما معلوم نمی شود، که دیگر چرا هرگز باز نمی گردند و سرنوشت آنها چگونه شده است.
مدتی از این ماجرا می گذرد، تا این که یک بسیجی به نام « محمد مهدی مجیدی» اول صبح، به طور غیر محسوس برای شنا به آب می رود، هنگامی که به آب می زند، پرنده ائی را می بیند، به طرفش می رود، بعضی از پرندگان به علت وجود پلکهایشان که مانند عینک غواضی عمل می کنند می توانند در عمق آب هم بروند، از طرفی چون مجیدی غواص بوده، یک حس غریبی با آن پرنده پیدا می کند، پرنده مجیدی را دنبال خود می کشد، سپس به عمق آب رفته، مجیدی را با خود می برد، پرنده در عمق آب بال بال می زند، مجیدی دلش برای پرنده می سوزد، فکر می کند دارد خفه می شود، در صورتی که دیگر خودش هم داشت نفس کم می آورد، اما کمی که جلوتر می رود، ناگهان شوکه می شود، دوازده شهید با لباس غواصی و اکسیژن، با طنابی به هم بسته شده می بیند، فوری بالا آمده آنقدر محو شهدا شده که دیگر پرنده را فراموش می کند، به سمت فرماندهی می رود، موضوع را به فرمانده گردان اطلاع می دهد، این موضوع شور حالی خاص به بچه ها می دهد، محمد مهدی از فرمانده گردان اجازه می خواهد که خودش سعادت دیدار با این دوازده شهید را داشته، خودش به تنهائی این دوازده شهید را بیرون بیاورد، از طرفی منطقه زیر آتش دشمن بوده باید تا غروب آفتاب صبر کنند، محمد مهدی ساعت شش غروب لباس غواصی پوشیده و از بچه ها می خواهد که فقط با صدای بلند زیارت عاشورا بخوانند، جوری که صدای آنها زیر آب هم شنیده بشود، مجیدی به آب می زند، هر شهیدی را که بیرون می آورد بچه ها با یک «یاحسین شهید» با صلوات و تکبیر از شهید پذیرائی می کنند، شب هنگام شده و مجیدی از فرصت های خاص زیر آب، از نور منور استفاده می کند و همه دوازده شهید را تا ساعت یازده شب بیرون می آورد.
وقتی مجیدی بیرون آمد، بچه ها پرسیدند واقعا تو این همه شهید را چگونه بیرون آوردی؟
گفت: طنین زیارت عاشورا زیر آب پیچیده بود، من به هر شهیدی که دست می زدم، شهید منتظر تماس با دست های من بود، من اصلا خودم هم نفهمیدم، خود شهدا روی دست های من حرکت می کردند و من را به سمت شما می آوردند.
«محمد مهدی مجیدی» یک ماه پس از آن که به همراه پرنده غواص دوازده شهید را شناسائی کرده بودند، خود نیز در مورخ 24 بهمن سال 61 در منطقه عملیاتی فاو به شهادت رسید و به آن دوازده شهید شناسائی ملحق شد.
* نویسنده: غلامعلی نسائی