فراماسونری با ایجاد شبهه در فیلمهای به ظاهر مذهبی و مقدس،پایههای ابتدایی تهاجم خود را آغاز کرد.در فیلم کتاب آفرینش که مطابق با تورات تحریف شده ساخته شده بود،با احتیاط شروع به تخریب پیامبران و وجهه مقدس آنان کردند
اشاره: با اختراع دوربین فیلمبرداری در سال 1895 توسط برادران لومیر و روبرو شدن مردم با پدیدهای به نام سینما، جریان فراماسونری با سیطره بر این پدیده و نفوذ در صف تهیه کنندگان، نویسندگان و کارگردانان و هنرپیشگان، در صدد تحمیل و تبلیغ جهانبینی مادی خود توسط این رسانه برآمد. فراماسونرها با استفاده از نمادها و شعارهای خود در فیلمها و تحریف تاریخ توحیدی، با قداستزدایی از پیامبران الهی و چهرهسازی در مقابل آنان، در صدد تخریب باورها و ارزشهای الهی برآمدند. این جریان که نقش محوری در اشاعه فساد و فحشا در بین جهانیان را ایفا میکند، هر روز بر سیطره خود بر سینمای جهان به ویژه هالیوود میافزاید. این مقاله نگاهی است کوتاه و محققانه در چگونگی نفوذ و استفاده ابزاری جریان فراماسونری از پدیدهای به نام سینما. سینما در سالهای نخستین، موقعیت خود را به عنوان ابزار جعل و مظلومنمایی برای صهیونیسم جهانی یافته بود. درسال 1988 ژُرژ میلیس1 کارگردان مشهور فیلمهای علمی تخیلی ازجمله فیلم سفر به ماه، فیلمی با نام آلفرد دریفوس ساخت. دریفوس2 از خانوادهای مرفه و فرزند یک تاجر یهودی بود که به سال 1870 در پی اشغال آلزاس و لورن توسط آلمان برای حفظ تابعیت فرانسوی آنجا را ترک کرده بود. آلفرد در 13 اکتبر 1894 به وزارت جنگ احضار شده و متهم به جاسوسی شد. دریفوس اتهام را رد کرد، اما با آزمایش دوباره دستخط، شک بیشتر شد. همزمان با این اتفاق، روزنامههای ضدیهودی، در مقالهای با عنوان خیانت بزرگ، دریفوس را به خیانت متهم و خواستار مجازات شدید وی شد. پس از آن بود که فشارها بر دریفوس افزایش یافت و فعالیت مطبوعات در رابطه با این موضوع شدت گرفت و حتی یهودیان مسئول شکست 1870 از آلمان معرفی شدند که تاثیر زیادی در جامعه داشتند. در 22 سپتامبر 1894 دادگاه جنگی وی را به خلع درجه، حبس، تبعید ابد و محرومیت دائمی از حقوق اجتماعی محکوم کرد و در روز 5 ژانویه، طی مراسمی تحقیرآمیز، از وی خلع درجه شد. دریفوس به جزیره گویان که به «جزیره شیطان» لقب گرفته بود، تبعید و در آنجا زندانی شد. چهار سال از تبعید و حبس وی گذشت. اِمیل زولا3 روز 13 ژانویه در مقالهای با عنوان «من متهم میکنم» در نشریه اُورُوِر(Aurore) (سپیدهدم) که نامهای سرگشاده به رئیسجمهور وقت فرانسه بود، به اعتراض برآمد. این رخداد باعث تخفیف مجازات دریفوس به ده سال ترک وطن انجامید، اما پس از آن باز هم زولا و برخی دیگر به اعتراضات خود ادامه دادند تا در سال 1899 به دستور رئیسجمهور وقت فرانسه، دریفوس آزاد شد؛ اما آزادی وی در حکم بیگناهیاش نبود. در سال 1902 و همزمان با پیروزی حزب چپ فرانسه بود که پس از کش و قوس و درخواست تجدیدنظر از طرف وکیل دریفوس، در 12جولای 1906 وی از تمامی اتهامات تبرئه شد. در سال 1895 دوربین فیلمبرداری - که قابل حمل بود - توسط برادران لومیر اختراع شد که آن را سینماتوگراف نامیدند. و دریفوس در سال 1894 محکوم و به جزیره شیطان تبعید شد. این در حالی بود که در فیلم آلفرد دریفوس که بازسازی صحنههایی از دادگاه و بردن دریفوس تا کنار کشتی و حرکت کشتی به سمت جزیره شیطان است، ادعا شد که این صحنهها واقعی است و آن شخصِ در تصویر، دریفوس است. صحنههای این فیلم صامت توسط متولّی پخش برای مردم شرح داده میشد و قلب مردم را به شدت از سرنوشت دردناک دریفوس متأثر میکرد. این نمایشها و داستانهای همراه آن، جوّ عمومی را به نفع دریفوس تغییر داد. تحریف و تغییر واقعیات از طریق سینما، در همان سالهای ابتدایی سینما به حربهای برای آمال صهیونیسم جهانی بدل شد. یکی از سازمانهای مدافع صهیونیسم جهانی که در قالب روشنفکرانه به جذب نخبگان و تغییر دیدگاه آنان میپردازد، فراماسونری است. فراماسونری درصدد است تا عقاید، افکار، نمادها و اهداف خود را به وسیله ماشین جنگی سینما، بر فرهنگ مخاطبینش غلبه دهد. سیاستهای هالیوودی که در دست یهودیان4 سرمایهدار و ماسونر میچرخد5, به صورت کاملاً حساب شده، در برهههای متفاوت نشأت گرفته از تفکر ماسونی، همگام و همقدم به تولید محصولات جدید میپردازد. در سایت لژ بزرگ بریتیش کلومبیا و یوکن (Grand Lodge of British Columbia and Yukon)، نتیجه تحقیقی6 را بر روی سایت خود قرار دادهاند که بسیار قابل تأمل است. طبق ادعای خود این لژ، تعداد دو هزار و 107 فیلم به صورت تصادفی انتخاب شد که قریب به 100 فیلم در تعداد گفته شده، به طور مستقیم به نمادها و مناسک و آداب سازمان پرداخته است. البته این تحقیق یادآور شده است که رویهای کاملاً بیطرفانه داشته و از هر دو روند عاشق ماسونری یا ضد ماسونری گریزان بوده است، ولی این ادعا کاملاً کاذب است، به طوری که برای اثبات ادعای بیطرفی خود، دو فیلم «چشمان کاملاً بسته» و «ارباب حلقهها» را به عنوان دو نمونه از این دو روند (عاشق و ضد ماسونری) قلمداد کرده و اذعان به حذف آنها از لیست کرده است، در حالی که ماسونی بودن این دو فیلم و اشاره مستقیم آنها به آداب و مناسک آنها، کاملاً مشهود است؛ ولی چون در این دو فیلم ماهیت پلید مراسمها و عقاید آنها آشکار میگردد، اقدام به برائت و بیزاری از آنها کردهاند، با این حال با وجود حذفهای سلیقهای، باز هم اقرار خود فراماسونرها بر وجود فیلمهایی که در تمام تاریخ سینما برای تبلیغ این سازمان ساخته شده است، مؤید استفاده آنها از این ماشین جنگی است.به طور خلاصه میتوان روند تسلّط تفکر فراماسونری بر سینما را، به پرداختن سینما به موضوعات زیر عنوان کرد: بقیه در ادامه