به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

کریمی چشم غره‌ای به من رفت و به دستور حاجی سوار موتور شد و زد به پل، که از آن طرف ماشینی آمد و کریمی تعادلش به هم خورد و افتاد توی آب. حالا مگر خنده حاجی بند می‌آمد...

خبرگزاری فارس: وقتی خنده حاج همت بند نمی‌آمد

 

 روایت زیر خاطره‌ای است از شهید محمد ابراهیم  همت که توسط یکی از همرزمانش تقل شده است؛‌ در این خاطره که در سایت نوید شاهد منتشر شده، آمده است:

از دست کریمی، زیر لب غرولند می‌کردم که "اگر مردی، خودت برو. فقط بلده دستور بده." گفته بود باید موتورها را از روی پل شناور ببرم آن طرف. فکر نمی‌کرد من با این سن و سالم، چطور اینها را از پل رد کنم؛ آن هم پل شناور. وقتی روی موتور می‌نشستم، پام به زور به زمین می‌رسید. چه جوری خودم را نگه می‌داشتم؟

ـ چی شده پسرم؟ بیا ببینم چی می‌گی. کلاه اورکتش روی صورتش سایه انداخته بود. نفهمیدم کی است. کفری بودم، رد شدم و جوری که بشنود گفتم "نمردیم و توی این برّ و بیابون بابا هم پیدا کردیم" باز گفت "وایسا جوون. بیا ببینم چی شده." چشمت روز بد نبینه. فرمانده‌مان بود؛ همت. گفتم "شما از چیزی ناراحت نباشید، من از چیزی دل خور نیستم. ترا به خدا ببخشید." دستم را گرفت و من را کنارش نشاند. من هم براش گفتم چی شده.

کریمی چشم غره‌ای به من رفت و به دستور حاجی سوار موتور شد و زد به پل، که از آن طرف ماشینی آمد و کریمی تعادلش به هم خورد و افتاد توی آب. حالا مگر خنده حاجی بند می‌آمد؟ من هم که جولان پیدا کرده بودم، حالا نخند و کی بخند. یک چیزی می‌دانستم که زیر بار نمی‌رفتم. کریمی ایستاده بود جلوی ما و آب از هفت ستونش می‌ریخت؛ حاجی گفت "زورت به بچه رسیده بود؟"

ـ نه به خدا، می‌خواستم ترسش بریزه. 

ـ حالا برو لباست رو عوض کن تا سرما نخوردی؛ خیلی کارِت داریم. از جیبش کاغذی در آورد و داد به دستم و گفت "بیا این زیارت عاشورا رو بخون، با هم حال کنیم." چشمم خیلی ضعیف بود، عینکم همراهم نبود و نمی‌توانستم این جوری بخوانم. حس و حالش هم نبود.

گفتم "حاجی بیا خودت بخون و گریه کن. من هزار تا کار دارم." وقتی بلند شدم بروم، حال عجیبی داشت؛ زیارت را می‌خواند و اشک می‌ریخت...

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 آبان 1391  - 9:23 PM

 

 آوازهای زیر و بم در گنبدی‌های طلایی خواجو یادآور آوازخوانی در عهد صفوی است که هنر و معماری جای بسیاری ارزنده داشته است.

خبرگزاری فارس: پل خواجو یادآور آوازخوانی در عهد صفوی

 

  چراغ‌های بناهای تاریخی که روشن می‌شود و گنبدی‌های طلایی آواهای شیرین‌تر از عسل را در خود به زمزمه می‌پیچید، آدم انگار سفر می‌کند به دوران طلایی صفوی که هر چیزش به قاعده و اصلوب بود، پل خواجو یکی از پل‌های خانوادگی عصر صفوی بود که پلکان‌های آرمیده در وسط پل و نشستن خانواده‌ها در روی پله‌ها در کنار جوش و خروش آب، یادآور اهمیت خانواده برای عهد صفوی در یکی دیگر از بناهای تاریخی‌اش است و این نشانگر آن است که هر کدام از این آثار تاریخی دارای فهم و فلسفه‌ای خاص است.

اما سابقه برگزاری جشن و مراسم‌های مختلف در کنار پل خواجو به دوران صفویه باز می‌گردد، آن زمان که خواجو به عنوان یک معبر مهم و دیدنی در زمان صفویه و در سال 1060 هجری مطابق با زمان شاه عباس دوم ساخته شد، ساختار متفاوت و منحصر به ‌فرد این پل گویای این مطلب است که در آن زمان نیز از این بنای ارزشمند استفاده‌های متعددی صورت می‌گرفت.

پژوهشگر میراث فرهنگی پیرامون ساختار پل خواجو گفت: یکی از کاربردهای این پل احداث بنایی  بود که به عنوان یک اقامتگاه سلطنتی در وسط هر یک از دو ضلع شرقی و غربی آن ساخته شد و این بنا که آن را بیگلربیگی می‌نامند، شامل چند اتاق مزین به نقاشی بود که پادشاه و درباریان در مواقعی که قصد تماشای جشن آبریزان را داشتند در آن حضور یافته و به نظاره جشن می‌نشستند.

مهدی فقیهی افزود: شاه‌ نشین یا بیگلربیگی، جایگاهی بود که به طور عمده برای استقرار موقت سران حکومتی و دربار طراحی می‌شد و علاوه بر این اتاق‌هایی که در طرفین این پل نیز قرار دارد، محل مناسبی برای اخذ عوارض از کاروان‌های عبوری و تقویت سازه‌های آجری دو نقطه آغازین پل به شمار می‌آمد.

وی ادامه داد: در عین حال دیواره‌ها و قوس‌های پوشیده از تزئینات هفت رنگ این پل و نیز مجاری و کانال‌هایی که برای جلوگیری از عبور آب و سد و بند پل استفاده می‌شد، از دیگر نکات جالب توجه این پل به شمار می‌آید و در آن زمان برای برگزاری جشن‌هایی چون آبریزان و خاج شویان که در ضلع غربی پل قرار می‌گرفت، با مسدود کردن چشمه‌های زیرین پل، قسمت غربی آن را به صورت دریاچه کوچکی در می‌آوردند تا امکان برگزاری مراسم در آن جا مهیا شود.

فقیهی گفت: جشن آبریزان که در کنار پل خواجو صورت می‌گرفت، یادآور جشن آبریزان ایرانیان عهد باستان در روز 13 تیرماه هر سال بود و از جمله جشن‌های ملی مردم این شهر به شمار می‌آمد که شاهان صفوی به آن علاقه داشتند.

وی افزود: جشنی که اسکندر بیگ آن را عرف اهل عجم و شگون کسری و جم معرفی کرده و بدون مقدمه و تشریفات و با یک اعلام عمومی در کنار زاینده‌رود برگزار می‌شد.

پژوهشگر میراث فرهنگی با اشاره به اینکه در این جشن مردان در حالی ‌که به منظور جلب توجه دیگران لباس‌های غیرمعمول بر تن داشتند، وارد رودخانه شده و با ظروفی مسی یا برنجی آب رودخانه را به سر و روی یکدیگر می‌پاشیدند، تصریح کرد: در بعضی اوقات هیجان کار به جایی می‌رسید که آنها ظرف‌های همراه خود را به سمت یکدیگر پرتاب می‌کردند که حاصل آن مصدوم و مجروح شدن عده‌ای از شرکت کنندگان در جشن بود.

وی افزود: دیگر جشنی که در حاشیه زاینده‌رود و حوالی این پل برگزار می‌شد، خاج شویان نام داشت که ارامنه آن را به عنوان یک مراسم دینی در کنار زاینده‌رود اجرا می‌کردند و با دیگر جشن‌های دینی متداول در عصر صفوی تفاوت داشت.

فقیهی با بیان اینکه مراسم مذکور که با نام عید کلیسا همه ساله در ششم ژانویه برگزار می‌شد، شامل متبرک کردن آب رودخانه با روغن و فرو بردن صلیب نقره‌ای شکل در آب بود، تاکید کرد: در این جشن که در فصل زمستان و در سرمای شدید و منجمد شدن آب در کناره‌های رودخانه به انجام می‌رسید، ارامنه یخ‌ها را شکسته و ساعتی را در آب آن به سر می‌بردند و سپس به یکدیگر آب پاشیده و پس از ساعتی جشن به پایان می‌رسید.

وی گفت: برگزاری این جشن‌ها مقدمه‌ای بود که در دوره‌های بعدی به ویژه در دوره پهلوی نیز مردم با تجمع در حاشیه رودخانه زاینده‌رود به شور و شادی و تفریح بپردازند که این تفریحات از قالب سنتی و جشن و مراسم رسمی به صورت آب‌تنی، قایق‌سواری و آوازه‌خوانی تغییر ماهیت داد.

*آوازخوانی جالب‌ترین نوع تفریح

این محقق میراث فرهنگی با اشاره به اینکه جالب‌ترین نوع تفریح در کنار این پل، آوازه‌خوانی بود، افزود: در این میان افرادی همگام با صدای دلنشین و آرام زاینده‌رود و به دلیل انعکاس و پیچیدن صدای صوت در دهانه‌های زیرین پل، نواها و زمزمه‌های آرامی سر می‌دادند که در اغلب شب‌ها انجام این کار غوغایی بر پا می‌کرد.

وی ادامه داد: چنان که افراد پیر و جوان گردهم آمده و به صورت تکی و یا دسته‌جمعی آغاز به خواندن آواز می‌کردند و این نوع تجمعات از زمان پهلوی تاکنون تداوم داشته است.

فقیهی اضافه کرد: در گذشته و در بسیاری از مواقع افرادی خارج از شئونات اخلاقی و به دور از خانواده‌هایی که به منظور تفریح و گردش در کنار رودخانه گرد هم می‌آمدند به مصرف مشروبات الکلی پرداخته و از روی لاابالی‌گری و بی‌پروایی به خواندن و نواختن می‌پرداختند که البته حاصل آن به جای تخلیه روح و روان، آزار و اذیت دیگران بود.

وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر برخی از مردم بر حسب عادت و گذراندن اوقات فراغت گردهم آمده و به خواندن و شادی می‌پردازند که این گردهمایی‌ها را ساختار زیبا و خنک‌بخش تحتانی پل خواجو تحت تأثیر قرار داده و منسجم‌تر می‌کند.

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 آبان 1391  - 9:19 PM

 

  به نظر شما تخیلات علمی یک قرن پیش چگونه بوده‌اند و انسان‌هایی که در سال 1910 میلادی زندگی می‌کردند، جهان سال 2000 را چگونه تصور می‌کردند.

خبرگزاری فارس: تخیلات علمی در سال 1910 + تصاویر

 

  انسان‌ها در هر دوره و مرحله‌ای که زندگی کنند، نگاهی به آینده نیز دارند. به نظر شما تخیلات علمی یک قرن پیش چگونه بوده‌اند و انسان‌هایی که در سال 1910 میلادی زندگی می‌کردند، جهان سال 2000 را چگونه تصور می‌کردند.

بقیه در ادامه

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 آبان 1391  - 9:18 PM

 

این روزها حفاظت از حریم خصوصی کار آسانی نیست مخصوصاً در دنیایی که در دست هر کس یک گوشی موبایل یا دوربین عکاسی دیجیتال هست که می‌تواند عکس‌های با کیفیتی بگیرد.

خبرگزاری فارس: لیزرهای حریم خصوصی در کشتی آبراموویچ!

 

 «رومان ابراموویچ» میلیاردر معروف روسی دارای کشتی تفریحی به ارزش یک میلیارد دلار است که توسط سیستم لیزری جالبی در برابر عکاسی محافظت می‌شود.

این سیستم مجهز به یک اسکنر لیزری است که بالای کشتی نسب شده و به سنسور دوربین‌های دیجیتال حساس است و به صورت مداوم محیط اطراف را برای پیدا کردن دوربین دیجیتال جستجو می‌کند و در صورتی که دوربینی در حال عکاسی از کشتی باشد با فرستادن نور شدیدی به سمت آن مانع از عکاسی می‌شود.

چنین سیستم‌های برای محافظت از حریم خصوصی روز به روز در حال گسترش است اما استفاده از آن‌ها بی دردسر هم نیست و بر سر آن‌ها دعوای حقوقی وجود دارد زیرا این سیستم‌ها می‌توانند هر دوربینی که در شعاع اشعه آن قرار بگیرد را از کار انداخته و مانع کسانی شوند که می‌خواهند در آن محدوده عکاسی کنند.

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 آبان 1391  - 9:15 PM

 

نام این جانور هم وحشتناک است و تصور هشت پای مکنده با یک دهان منقارمانند در زیر آن بر وحشت نام این حیوان می‌افزاید اما هشت پای نارگیلی با دیگر انواع خود تفاوت دارد.

خبرگزاری فارس: هشت پای خجالتی+عکس

 

 هشت پای نارگیلی یا رگ دار یکی از انواع هشت پاها با جثه ای متوسط است که در آب‌های گرمسیری اقیانوس آرام زندگی می‌کند. این جانور از میگو،‌ خرچنگ و ماهی‌های کوچک تغذیه می‌کند و طول پاهای آن تا 15 سانتیمتر می‌رسد.

اما آنچه در مورد این آبزی جالب است رفتار عجیب اوست،‌ این جانور در مواقع خطر مانند انسان روی دو پا راه می ورد و علاقه زیادی به جمع آوری صدف‌های بزرگ و پوست نارگیل دارد تا از آن برای خود سر پناه بسازد.

بدن این هشت پای خجالتی هم با سایر انواع خود متفاوت است و پاهای آن بیشتر حالت کیسه ای دارند تا 8 عدد پای دراز و مجزا.

 

ادامه مطلب
پنج شنبه 25 آبان 1391  - 9:13 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 67

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5828442
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی