آوازهای زیر و بم در گنبدیهای طلایی خواجو یادآور آوازخوانی در عهد صفوی است که هنر و معماری جای بسیاری ارزنده داشته است.
چراغهای بناهای تاریخی که روشن میشود و گنبدیهای طلایی آواهای شیرینتر از عسل را در خود به زمزمه میپیچید، آدم انگار سفر میکند به دوران طلایی صفوی که هر چیزش به قاعده و اصلوب بود، پل خواجو یکی از پلهای خانوادگی عصر صفوی بود که پلکانهای آرمیده در وسط پل و نشستن خانوادهها در روی پلهها در کنار جوش و خروش آب، یادآور اهمیت خانواده برای عهد صفوی در یکی دیگر از بناهای تاریخیاش است و این نشانگر آن است که هر کدام از این آثار تاریخی دارای فهم و فلسفهای خاص است.
اما سابقه برگزاری جشن و مراسمهای مختلف در کنار پل خواجو به دوران صفویه باز میگردد، آن زمان که خواجو به عنوان یک معبر مهم و دیدنی در زمان صفویه و در سال 1060 هجری مطابق با زمان شاه عباس دوم ساخته شد، ساختار متفاوت و منحصر به فرد این پل گویای این مطلب است که در آن زمان نیز از این بنای ارزشمند استفادههای متعددی صورت میگرفت.
پژوهشگر میراث فرهنگی پیرامون ساختار پل خواجو گفت: یکی از کاربردهای این پل احداث بنایی بود که به عنوان یک اقامتگاه سلطنتی در وسط هر یک از دو ضلع شرقی و غربی آن ساخته شد و این بنا که آن را بیگلربیگی مینامند، شامل چند اتاق مزین به نقاشی بود که پادشاه و درباریان در مواقعی که قصد تماشای جشن آبریزان را داشتند در آن حضور یافته و به نظاره جشن مینشستند.
مهدی فقیهی افزود: شاه نشین یا بیگلربیگی، جایگاهی بود که به طور عمده برای استقرار موقت سران حکومتی و دربار طراحی میشد و علاوه بر این اتاقهایی که در طرفین این پل نیز قرار دارد، محل مناسبی برای اخذ عوارض از کاروانهای عبوری و تقویت سازههای آجری دو نقطه آغازین پل به شمار میآمد.
وی ادامه داد: در عین حال دیوارهها و قوسهای پوشیده از تزئینات هفت رنگ این پل و نیز مجاری و کانالهایی که برای جلوگیری از عبور آب و سد و بند پل استفاده میشد، از دیگر نکات جالب توجه این پل به شمار میآید و در آن زمان برای برگزاری جشنهایی چون آبریزان و خاج شویان که در ضلع غربی پل قرار میگرفت، با مسدود کردن چشمههای زیرین پل، قسمت غربی آن را به صورت دریاچه کوچکی در میآوردند تا امکان برگزاری مراسم در آن جا مهیا شود.
فقیهی گفت: جشن آبریزان که در کنار پل خواجو صورت میگرفت، یادآور جشن آبریزان ایرانیان عهد باستان در روز 13 تیرماه هر سال بود و از جمله جشنهای ملی مردم این شهر به شمار میآمد که شاهان صفوی به آن علاقه داشتند.
وی افزود: جشنی که اسکندر بیگ آن را عرف اهل عجم و شگون کسری و جم معرفی کرده و بدون مقدمه و تشریفات و با یک اعلام عمومی در کنار زایندهرود برگزار میشد.
پژوهشگر میراث فرهنگی با اشاره به اینکه در این جشن مردان در حالی که به منظور جلب توجه دیگران لباسهای غیرمعمول بر تن داشتند، وارد رودخانه شده و با ظروفی مسی یا برنجی آب رودخانه را به سر و روی یکدیگر میپاشیدند، تصریح کرد: در بعضی اوقات هیجان کار به جایی میرسید که آنها ظرفهای همراه خود را به سمت یکدیگر پرتاب میکردند که حاصل آن مصدوم و مجروح شدن عدهای از شرکت کنندگان در جشن بود.
وی افزود: دیگر جشنی که در حاشیه زایندهرود و حوالی این پل برگزار میشد، خاج شویان نام داشت که ارامنه آن را به عنوان یک مراسم دینی در کنار زایندهرود اجرا میکردند و با دیگر جشنهای دینی متداول در عصر صفوی تفاوت داشت.
فقیهی با بیان اینکه مراسم مذکور که با نام عید کلیسا همه ساله در ششم ژانویه برگزار میشد، شامل متبرک کردن آب رودخانه با روغن و فرو بردن صلیب نقرهای شکل در آب بود، تاکید کرد: در این جشن که در فصل زمستان و در سرمای شدید و منجمد شدن آب در کنارههای رودخانه به انجام میرسید، ارامنه یخها را شکسته و ساعتی را در آب آن به سر میبردند و سپس به یکدیگر آب پاشیده و پس از ساعتی جشن به پایان میرسید.
وی گفت: برگزاری این جشنها مقدمهای بود که در دورههای بعدی به ویژه در دوره پهلوی نیز مردم با تجمع در حاشیه رودخانه زایندهرود به شور و شادی و تفریح بپردازند که این تفریحات از قالب سنتی و جشن و مراسم رسمی به صورت آبتنی، قایقسواری و آوازهخوانی تغییر ماهیت داد.
*آوازخوانی جالبترین نوع تفریح
این محقق میراث فرهنگی با اشاره به اینکه جالبترین نوع تفریح در کنار این پل، آوازهخوانی بود، افزود: در این میان افرادی همگام با صدای دلنشین و آرام زایندهرود و به دلیل انعکاس و پیچیدن صدای صوت در دهانههای زیرین پل، نواها و زمزمههای آرامی سر میدادند که در اغلب شبها انجام این کار غوغایی بر پا میکرد.
وی ادامه داد: چنان که افراد پیر و جوان گردهم آمده و به صورت تکی و یا دستهجمعی آغاز به خواندن آواز میکردند و این نوع تجمعات از زمان پهلوی تاکنون تداوم داشته است.
فقیهی اضافه کرد: در گذشته و در بسیاری از مواقع افرادی خارج از شئونات اخلاقی و به دور از خانوادههایی که به منظور تفریح و گردش در کنار رودخانه گرد هم میآمدند به مصرف مشروبات الکلی پرداخته و از روی لاابالیگری و بیپروایی به خواندن و نواختن میپرداختند که البته حاصل آن به جای تخلیه روح و روان، آزار و اذیت دیگران بود.
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر برخی از مردم بر حسب عادت و گذراندن اوقات فراغت گردهم آمده و به خواندن و شادی میپردازند که این گردهماییها را ساختار زیبا و خنکبخش تحتانی پل خواجو تحت تأثیر قرار داده و منسجمتر میکند.