به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

عاقبت شوخی با گناه!

عواملی دست به دست هم می دهد كه گناه، قبحش برداشته شده و عادی می شود:

۱.سكوت و بی تفاوتی در برابر گناه:

یكی از زمینه های عادی شدن گناه، همین سكوت و بی تفاوت بودن در برابر آن است، در مسئله تربیت كودك، اگر والدین كار زشت كودك را به او گوشزد نكرده و او را از راه‌های مختلف راهنمایی نكردند، پیداست كه اصلا كودك آن كار را زشت نشمرده و همیشه انجام می دهد، در جامعه هم قضیه از این قرار است كه وقتی عده ای ناظر و شاهد كار زشت كسی هستند، و بی تفاوت از كنارش رد می شوند و می گویند: به من ربطی ندارد، این خود تأیید آن است یا می گویند حرف ما تاثیر ندارد، حتی اگر تاثیر هم نداشته باشد نباید حاكی از تایید باشد، چراكه سكوت نشانه رضایت است و در روایت است كسی كه به كار گروهی راضی باشد مثل كسی است كه آن كار را انجام داده است (وسائل ج۱۶ ص۱۴۱)

حتی اگر در جایی نمی توانیم سخنی بگوییم لاقل با چهره در هم كشیده كه می توانیم نارضایتی خود را اعلام كنیم، و اگر هر كس از افراد جامعه به همین اندازه سكوت نكنند، گناه این قدر راحت و فراگیر نمی شود، اگر هر یك به نوبه خود نهی از منكر كند هر چه نشود، حداقل زمینه فراهم نمی شود.

۲. گناه بزرگان:

یكی دیگر از زمینه های عادی شدن گناه، انجام شدن گناه توسط بزرگان است، چه اینكه كودك وقتی شاهد كار زشت والدین باشد، از آنجا كه آنان را معلم خود می داند آنرا درست شمرده و انجام می دهد، از این رو خداوند خطاب به همسران پیامبر می فرماید: شما با سایر زنان متفاوتید، اگر از شما زشتی سر زند مضاعف و دوبله شمرده می شود. چرا كه راه را برای دیگران باز می كند.(سوره احزاب آیه ۳۰)

یکی از چیزهایی که زمینه عادی شدن گناه را فراهم می کند، این است که انسان گناه را نقل کند و به دیگران بگوید، چه اینکه این نظیر همان اشاعه فحشاء یا گسترده کردن و پخش کردن گناه در جامعه اسلامی است و در دین ما شدیدا مورد نهی قرار گرفته است، مثلا کسی حق ندارد حتی اگه خیلی هم گنهکار است گناهش را نزد مردم بازگو کند

۳.خودداری از نگاه به گناه:

قرآن دستور به چشم پوشی می دهد، چرا كه یكی از مهم‌ترین عوامل عادی شدن گناه، نگاه به گناه است، نگاه به گناه، گناه است، حتی اگر انسان مرتكب آن گناه نشده باشد. نگاه به گناه، زمینه گناه را فراهم می كند و برای همین باید از آن خودداری شود، خداوند در این خصوص به مردان و زنان مۆمن دستور چشم پوشی داده است. آنجا كه می‌فرماید: به مردان مۆمن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگه دارند، این برایشان پاکیزه تر است زیرا خدا به کارهایی که می کنند آگاه است.(سوره نور آیه ۳۰) باید نگاه را كنترل و مدیریت كرد، باید به چشم آموخت كه هر چیز و هر كس ارزش دیدن ندارد.*

۴. دوری از همنشینی با گناهکاران:

در اینجا دو بحث هست، یکی اینکه نباید با بدان همنشین شد، چرا که به قول معروف: پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد، آیات و روایات هم زیاد داریم بر اینکه مراقب همنشین باشید که انسان خوبی است یا شر؟ از نشست و برخاست با نا اهلان بپرهیزید که در فکر و عمل انسان تاثیر مستقیم دارند، بعنوان نمونه، آیه شریفه که می فرماید:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ» ای کسانی که ایمان آورده‌ اید، یهود و نصاری را به عنوان دوستان خود نگیرید!، آنان خود دوستان یکدیگرند، هر کس از شما که ایشان را به دوستی گزیند در زمره آنهاست و خدا ستمکاران را هدایت نمی کند.(۱)

و نیز روایت امیرالمۆمنین علی(علیه السلام) که فرمودند:
هم نشین

«إِیَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْفُسَّاقِ، فَإِنَّ الشَّرَّ بِالشَّرِّ مُلْحَق» از رفاقت و مصاحبت با فاسقان بپرهیز! چرا که شر به شر ملحق می شود. در نتیجه تو هم آن‌طور خواهی شد.(۲)

در روایت دیگری مولای متقیان فرمودند:

«إیاكَ و مُصاحَبَةَ أهلِ الفُسوقِ! فَإنَّ الرَّاضِی بِفِعلِ قَومٍ كَالدَّاخِلِ مَعَهُم» از دوستی با اهل گناه و بی‌بند و باران بپرهیز که اگر از فسق آن‌ها خوشت بیاید و کار آنها را بپسندی، اثرش این است که تو هم مثل آنها می‌شوی.(۳)

اما گاهی نشست و برخاست به جهت امر به معروف و نهی از منکر است، چرا که برای تأثیرگذاری بیشتر نیاز به رفاقت است، اما خب این هم حد و اندازه دارد، می تواند این رفاقت در قالب سخنان زیبا و نشستی کوتاه خلاصه شود نه اینکه انسان به بهانه هدایت دیگران خودش منحرف شود.

یكی دیگر از زمینه های عادی شدن گناه، انجام شدن گناه توسط بزرگان است، چه اینكه كودك وقتی شاهد كار زشت والدین باشد، از آنجا كه آنان را معلم خود می داند آنرا درست شمرده و انجام می دهد، از این رو خداوند خطاب به همسران پیامبر می فرماید: شما با سایر زنان متفاوتید، اگر از شما زشتی سر زند مضاعف و دوبله شمرده می شود. چرا كه راه را برای دیگران باز می كند

۵. نقل گناه

یکی از چیزهایی که زمینه عادی شدن گناه را فراهم می کند، این است که انسان گناه را نقل کند و به دیگران بگوید، چه اینکه این نظیر همان اشاعه فحشاء یا گسترده کردن و پخش کردن گناه در جامعه اسلامی است و در دین ما شدیدا مورد نهی قرار گرفته است، مثلا کسی حق ندارد حتی اگه خیلی هم گنهکار است گناهش را نزد مردم بازگو کند. اینها همه برای این است که گناه در جامعه عادی نشود. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ.(۴)

کسانی که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناکی برای آن‌ها در دنیا و آخرت است، و خداوند می‌‏داند و شما نمی‌‏دانید.

از رسول خوبیها حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمودند: هر کس گناه و کار زشتی را نشر دهد، همانند کسی است که آن را در آغاز انجام داده است.(۵)

۶. انجام گناهان به شوخی

باز از عوامل عادی شدن گناه می توان به ارتکاب گناه به شوخی اشاره کرد، در تعالیم دینی به ما آموخته اند که از گناهان حتی به شوخی دوری کنید تا زمینه جدی آن به وجود نیاید، مثلا در مورد دروغ روایتی از امیرالمۆمنین است که می فرمایند: «لا یجد عبد طعم الایمان حتی یترك الكذب هزله و جده: هیچ بنده ای طعم ایمان را نمی چشد، مگر این كه دروغ را چه شوخی و چه جدی ترك كند.»(۶). اینها همه به خاطر این است که گناه کبیره دروغ به شکل عادت و بازیچه قرار نگیرد تا کم کم افراد از شوخی به دروغ جدی گرفتار شوند. پس برای آنکه گناهان رنگ عادت به خود پیدا نکنند باید از گناهان حتی به شوخی و مزاح دوری کرد.



پی نوشت ها :

۱. سوره مائده آیه ۵۱.

۲. بحارالأنوار ج۳۳ ص۵۰۸.

۳. غررالحكم، ص ۴۳۳.

۴. سوره نور آیه ۱۹.

۵. کافی ج ۴ ص ۸۰.

۶. اصول کافی، ج۴، باب الکذب، ح۱۱.

ادامه مطلب
دوشنبه 20 خرداد 1392  - 7:05 AM

پرسمان ؛

بهشت-جهنم

آیا بهشت و جهنمى كه قرآن مطرح مى كند، اكنون موجود است یا به تدریج با اعمال انسان آفریده مى شود؟ اگر آفریده شده، مكان آن دو كجاست؟

قرآن كریم دو نوع بهشت و جهنّم را مطرح مى كند; یكى بهشت و جهنّم برزخى، كه در آیه هاى 26 و 27 سوره یس; 169 سوره آل عمران; 46 سوره مۆمن و 25 سوره نوح، مطرح شده است. این نوع بهشت و جهنّم هم اكنون موجود است، ولى موقتى مى باشد و با برپایى قیامت پایان مى یابد.[1]

دیگرى بهشت و جهنّم در قیامت است كه در آیه هاى فراوانى مطرح شده است.

از آیات قرآن و روایات اسلامى استفاده مى شود كه این نوع بهشت و جهنّم هم اكنون موجود است.

بسیارى از مفسران در ذیل آیاتى كه براى بهشت و جهنّم كلمه «اعدّت» (مهیا شده) به كار رفته، گفته اند، از این كلمه استفاده مى شود كه بهشت و جهنّم، هم اكنون موجود است; مانند این آیات:

(وَجَنَّة عَرْضُهَا السَّمَـوَ تُ وَالاَْرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِین)[2]; و بهشتى كه پهنایش [به قدر] آسمان ها و زمین است[و] براى پرهیزگاران آماده شده است.

(وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى أُعِدَّتْ لِلْكَـفِرِین)[3]; و از آتشى كه براى كافران آماده شده است بترسید. و آیه 21 سوره حدید، 24 سوره بقره و ... .

«هروى» به امام رضا(علیه السلام) عرض مى كند: یابن رسول اللّه، آیا بهشت و جهنّم هم اكنون آفریده شده اند؟ امام فرمود:

نَعَمْ وَ اِنَّ رَسُولَ اللّهِ(صلی الله علیه و آله) قَدْ دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ رَأَى النّارَ لَمّا عُرِجَ بِه اِلَى السَّماءِ; بلى، هنگامى كه رسول خدا به آسمان عروج كرد، وارد بهشت شد و جهنّم را دید.[4]

در روایت دیگرى پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مى فرماید:

مَكْتُوبٌ عَلى بابِ الْجَنَّةِ، لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ، عَلىٌّ اَخُو رَسُولِ اللّهِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ اللّهُ السَّموتِ وَ الاَرْضَ بِاَلْفَىْ عام; بر در بهشت، دو هزار سال قبل از این كه خداوند آسمان ها و زمین را بیافریند، نوشته شده، لااله الاّ اللّه محمد رسول اللّه، علىّ اخو رسول اللّه.[5]

مكان بهشت و جهنّم برزخى در درون و باطن این جهان است. در مورد مكان بهشت و جهنّم قیامت اختلاف نظر است

گرچه بهشت و جهنّم هم اكنون موجود است، ولى اعمال آدمیان در شكل دهى به برخى از خصوصیات و ویژگى هاى آنها نقش دارند.

در روایتى مى خوانیم هر بار كه مۆمن ذكر  «لاحول و لاقوة الاّ باللّه» مى گوید، یك درخت در بهشت غرس مى شود.[6]

مكان بهشت و جهنّم برزخى در درون و باطن این جهان است.

در مورد مكان بهشت و جهنّم قیامت اختلاف نظر است:

1. در آسمان ها است، چون قرآن خبر از معراج پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) به آسمان ها مى دهد و مى فرماید:(عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى);[7] بهشت جاویدان نزد سدرة المنتهى است، همان نقطه اى كه برترین مكان آسمان است.

در آیه دیگرى مى فرماید: (وَ فِى السَّمَآءِ رِزْقُكُمْ وَ مَا تُوعَدُون)[8; روزى شما و آن چه به شما وعده داده مى شود، در آسمان است.

2. بهشت و جهنّم مادى نیست تا نیازى به مكان داشته باشد. لذا با برپایى قیامت، طومار زمین  و كرات آسمانى در هم پیچیده مى شود، ولى بهشت و جهنّم موجود بوده و به حال خود باقى است.

3. بهشت و جهنّم در درون و باطن این جهان قرار دارد.[9]

 

پی نوشت:

[1] ر.ك: ناصر مكارم شیرازى و همكاران، پیام قرآن، ج 5، ص 443 ـ 456.

[2] آل عمران، آیه 133.

[3] همان، آیه 131.

[4] بحارالأنوار، ج 8، ص 119.

[5] همان، ص 131.

[6] همان، ص 149.

[7] نجم، آیه 15.

[8] ذاریات، آیه 22.

[9] ر.ك: ناصر مكارم شیرازى و همكاران، پیام قرآن، ج 6، ص 323 ـ 344.

ادامه مطلب
دوشنبه 20 خرداد 1392  - 7:03 AM

هر چند که شاید برخی از ما دیگران را جهنمی و خود را بهشتی می‌دانیم در حالیکه ممکن است خدای نکرده خودمان اهل جهنم آن هم از نوع بی‌حسابش باشیم.

 در ادامه به روایاتی اشاره می‌شود که در آنها به معرفی برخی از این افراد پرداخته شده است:

امام صادق (ع) می‌فرمایند:

«ثلاثة بدخلهم الله النار بغیر حساب: امام جائر، و تاجر کذوب و شیخ زان»(1)

"سه گروه را خداوند بدون حساب وارد آتش می کند؛ پیشوای ظالم، تاجر دروغگو و پیر مرد بدکار."

عده‌ای نیز هستند که از ریشه به یگانگی خدا ایمان نیاورده‌اند و مسیر شرک و کفر را پیموده‌اند آنها هم صلاحیت حساب و کتاب و رسیدگی به اعمال را ندارند و بی حساب وارد جهنم می‌شوند.

چنانکه در روایتی «شیخ صدوق (ره)» در روایتی از پیامبر (ص) می‌آورد:

"خداوند متعال همه خلایق را محاسبه می‌کند، مگر کسی که به خدا شرک آورد پس او را بدون حساب به سوی جهنم برند.»(2)

«چرا که شرط قبولی اعمال اعتقاد به اصل توحید است و بدون آن هیچ عملی پذیرفته نیست. "شرک" آتش سوزانی است که شجره اعمال آدمی را می‌سوزاند. شرک صاعقه‌ای است که تمام محصول زندگی او را به آتش می‌کشد و همچون طوفانی است که اعمال آدمی را متلاشی می‌سازد و با خود می‌برد.»

چنانکه در آیه 18 سوره ابراهیم می‌خوانیم:

«مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ ۖ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ ۖ لَا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلَیٰ شَیْءٍ ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ»

«اعمال کسانی که به پروردگارشان کافر شدند همچون خاکستری است در برابر تند باد در یک روز طوفانی، آنها توانایی ندارند کمترین چیزی از اعمالی را که انجام داده‌اند به دست آورند، و این گمراهی دور و دراز است.»(3)118

پی‌نوشت‌ها:

(1) . همان، ص 625.

(2) . مجلسی، محمد باقر،‌ حق الیقین، ج دوم، تهران، انتشارات جاویدان بی تا، ص 303.

(3) . تفسیر نمونه، ج 19، ص 527.

ادامه مطلب
دوشنبه 20 خرداد 1392  - 7:01 AM

چه خانه شما بزرگ باشد، چه کوچک. چه جنوبی باشد چه شمالی. آپارتمان باشد یا ویلایی در هر صورت به طور مرتب به گردگیری نیاز دارد. اگر همین حالا انگشت تان را روی میز تحریر فرزندتان یا روی صفحه تلویزیون بکشید خواهید دید که شاید همین حالا نیاز به یک گردگیری اساسی داشته باشید.

اما این کار به ظاهر ساده هم راه و رسم خاص خودش را دارد:

گرد و غبار از کجا می آید؟

راه حل هر چیزی در کشف علت وجودی اش است؛ اگر می خواهید با گرد و خاک درون خانه تان بجنگید اول از همه باید بدانید این همه خاک از کجا می آید. خاکی که در خانه ماست دو منبع داخلی و خارجی دارد؛ یکی از مقصرهای اصلی و البته خارجی ورود خاک به خانه خود ما هستیم! ما خاک را با خودمان، لباس ها و وسایل مان به خانه می آوریم حتی اگر دم در کفش هایمان را تمیز کنیم روی لباس مان حتما گرد و غباری نشسته است که به زودی بلند می شود و پا در خانه مان می گذارد. پس اولین راه تکان دادن لباس ها و وسایل قبل از وارد شدن به خانه است که البته زیاد هم شدنی نیست!درز در و پنجره ها هم متهم های ردیف بعدی هستند که می توان با بستن مناسب آن ها تا حد زیادی از ورود خا ک به خانه جلوگیری کرد. همچنین فیلتر دستگاه تهویه هوای خانه را حتما هر از چندگاهی عوض کنید تا گردوغبار وارد خانه نشود، بالکن خاکی خانه را بشویید و فرشی که دم در انداخته اید را هفته ای یک بار بشویید یا بتکانید.

پارچه مناسب گرد گیری

به جای استفاده از تی شرت قدیمی همسرتان یا گردگیر پَر رنگی از پارچه های میکروفیبر یا الکترواستاتیکی برای جمع کردن خاک استفاده کنید؛ چون خاک به این پارچه ها می چسبد و مثل پارچه های دیگر دوباره بلند نمی شود و روی جای دیگر نمی نشیند. بعد از گردگیری هم بهترین راه شستن و خشک کردن کامل این پارچه هاست.

پارچه مرطوب یا خشک؟

پارچه گردگیر مرطوب بهتر از نوع خشک آن عمل می کند اما برای پاک کردن بعضی سطوح مثل چوب نمی توان از پارچه مرطوب استفاده کرد. برای حل این مشکل پارچه های گردگیری میکروفیبری تهیه شده است که نوع مرطوب هم دارد. می توانید سطوح چوبی را با این نوع پارچه ها تمیز کنید.

اول جارو ، بعد گردگیری

بهتر است اول جاروبرقی بکشید و بعد گردگیری کنید چون با این کار دو سوم گردوغبارها را جمع می کنید و تنها یک سوم باقیمانده را با دست و پارچه جمع خواهید کرد. اما حتما از سر مخصوص جارو برقی که باریک است و پرز دارد، استفاده کنید.

ادامه مطلب
دوشنبه 20 خرداد 1392  - 6:59 AM

گناه آشکار، از حالت فردی و حوزه ی خصوصی بیرون می آید و جنبه ی اجتماعی پیدا می کند و آثار منفی آن دامن گیر دیگران نیز می شود زیرا چنین شخصی با کارش، دیگران را به گناه، دعوت و تشویق می کند.

خبرگزاری فارس: بایسته ها و راهکارهای ترویج فرهنگ حجاب
 

 

1. آموزش حجاب در مدارس

مدارس، مراکز تعلیم و تربیت و تزکیه اند. آموزش عملی احکام دینی، بخشی از وظایف معلم و دانش آموز را تشکیل می-دهد.توصیه، بدون تعلیم و تربیت، پوشش دینی را به دستوری خشک و تحمیلی مبدل می سازد، ولی توصیه ی هم راه با معرفت، پذیرش آن را آسان می کند. معرفت به حجاب، ضامن اجرا و دوام آن است. آن گاه که پوشش دینی در محیط های اجتماعی و پس از پایان تحصیلات، به شکل فرهنگ پذیرفته شده درآید، رسمیت علمی پیدا می کند.

2. تشویق

این اصل در تربیت آدمی، کاربرد فراوان دارد. ماهیت تشویق ها متفاوت است و می تواند بار عاطفی، مالی، تشریفاتی، شغلی، سیاسی، عملی و امثال آن داشته باشد که در ترویج فرهنگ حجاب مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اگر فردی نیازمند نوعی تشویق نباشد، باید از نوع دیگر بهره بگیریم. احترام لازم و محسوس مردم به بانوان با حیا و با حجاب جامعه سبب ترویج فرهنگ حجاب خواهد شد. همان طور که برخورد منفی با زنان بی حجاب نیز می تواند عاملی بازدارنده به حساب آید؛ با این شرط که حد و اندازه آن را باید رعایت کرد تا به لجاجت نیانجامد.

3. فعالیت های علمی، فرهنگی و هنری

انتشار نشریه و کتاب، تشکیل میزگردهای ادبی، فراخوانی مقاله، تعیین موضوع حجاب برای انشا و پرسش مهر، به کارگیری هنرهای تصویری، مسابقات فرهنگی و ... آثار مثبتی دارند. تولید برنامه ها و فیلم های مفید و آموزشی نیز در رادیو و تلویزیون اثری فراگیردارد. رعایت کامل پوشش دینی بانوانی که در فیلم های سینمایی و تلویزیونی بازی می کنند یا عکسی که با پوشش اسلامی در صفحات مطبوعات به چاپ می رسد، آثار مثبتی دارد، چنان که پوشش های غیر شرعی نیز آثار زیان بار و گسترده ای بر فرهنگ جامعه می گذارد.

اساساً حضور زنان پوشیده در صحنه های مختلف جامعه، آثار مثبت و چشم گیری در همگانی کردن فرهنگ حجاب اسلامی در جامعه دارد. پخش آیات، روایات و کلمات حکمت آمیز و تصاویر الهام بخش درباره ی حجاب در محیط های عمومی، تابلوهای شهری و محیط های مناسب دیگر نیز به تقویت این فرهنگ خواهد انجامید.

4. تقویت فرهنگ غیرت

بی تردید، زنان با هر تفکر و عقیده ای، به نظر و سلیقه ی همسران خود در انتخاب های خویش از جمله لباس و وضع ظاهری توجه می کنند. از این رو، غیرت مندی مردان در نوع پوشش آن ها نقش به سزایی دارد. با توجه به این واقعیت، ترویج فرهنگ غیرت در میان مردان به ترویج و تحقق پوشش دینی در جامعه کمک می کند. خداوند در قرآن کریم می-فرماید:

«یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم ناراً وقودها الناس و الحجاره؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده ی خویش را از آتش دوزخی که هیزمش از مردم و سنگ خاراست، حفظ کنید.»[1]پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «خداوند بینی هر یک از مؤمنانی را که غیرت نمی ورزند، به خاک می مالد.»[2] ایشان در سخنی دیگر، غیرت را از ایمان می داند[3].

5. نظارت بر رسانه های جمعی

رسانه ها به ویژه صدا و سیما در ساختار فرهنگ اجتماعی مردم نقش مهمی دارند و می توانند با نوع برنامه های خود، آنان را به فساد یا صلاح بکشانند. کمترین تسامح در اعطای امتیاز کار فرهنگی جهت راه اندازی مؤسسه های هنری، نمایش تئاتر و فیلم و انتشار روزنامه، مجله و کتاب، به نفوذ فرهنگ بیگانه و ابتذال اخلاقی می انجامد. شرط پوشش دینی در تهیه و خرید فیلم ها و برنامه های تلویزیونی، ضرورتی انکارناپذیر است.حتی نمایش دختر بچه ها با وضع نامناسب از سیمای جمهوری اسلامی، بدآموزی فرهنگی دارد.

برخی والدین فکر می کنند دیدن صحنه های مستهجن در فرزندان شان تأثیری ندارد یا چون آن را درک نمی کنند، مسئله را جدی نمی گیرند. این توهمی بیش نیست. بچه ها این مسئله را خوب درک می کنند و از آن تأثیر می پذیرند. این صحنه ها بر روح شان تأثیر منفی می گذارد و در بزرگ سالی ظهور می یابد.

6. فعالیت قوای سه گانه

تصویب قوانین جامع و دقیق در این زمینه در مجلس شورای اسلامی و عمل کردن بدون تساهل و تسامح قوه ی قضائیه به قوانین یاد شده، سبب می شود فرهنگ حجاب ترویج یابد. قوه ی قضائیه سهمی مهم در حفظ سلامت جامعه دارد و اوضاع اخلاقی جامعه، کارنامه ی گویای این دستگاه است. نظارت جدی و دل سوزانه ی مسئولان دولتی بر محیط های تحت نظارت آن ها نیز از جمله عوامل ترویج حجاب و پیش گیری از بدحجابی در ادارات دولتی است.

7. احیای امر به معروف و نهی از منکر

پس از تقویت ریشه های حجاب، شناخت معروف و اجرای امر به معروف و نهی از منکر تأثیر به سزایی در کنترل اجتماعی دارد. امر و نهی دینی، تکلیف عمومی است. زن، ناموس جامعه اسلامی است و همه باید در حفظ این گوهر الهی بکوشند.جامعه ی دینی، هیچ گونه تساهل و تسامحی را در این راستا برنمی تابد. بی اعتنایی در این راه پسندیده نیست ولی وسواس و بدگمانی هم کارساز نخواهد بود. مبنای طهارت و تقوا، تربیت و ایمان است. اگر فقط ترس پشتوانه ی پرهیز باشد، در جایی که چنین ترسی نیست، شخص از ارتکاب محرّمات پروا نخواهد داشت. پی آمد چنین فضایی، ایجاد نفاق و دورنگی و دوگانگی در معاشرت و پوشش و رفتار خواهد بود.

8. معرفی الگوهای تازه در پوشش

یکی دیگر از عوامل فهم، تعریف درست از پوشش متناسب با سن و شرایط کاری بانوان است. الگویی که با رعایت معیارهای شرعی، آزادی عمل بیش تری را برای زنان مسلمان فراهم آورد.افزون بر این، با معرفی الگوی پوشش و تنوع دادن در آن، می توان تا حدود زیادی به نیازهای بانوان پاسخ داد.

فرجام سخن

از آن چه گذشت در می یابیم که طهارت و پاک دامنی، اصلی محوری در بینش اسلامی است. اسلام برای طهارت روحی و عفت عمومی، ارزش زیادی قائل است. تشریع برخی احکام مانند حجاب برای پیش گیری از تحریک جنسی است که با بهره گیری از پوشش مناسب بدن و خودداری از رفتارهای تحریک آمیز در مقابل نامحرم، محقق می شود. در حقیقت، عفاف، امری درونی است.

اگر عفاف بر روح کسی حاکم باشد، در رفتار و گفتار و نوع پوشش او تأثیر می گذارد و از میزان تحریکش خواهد کاست. چون سود و زیان عفاف متوجه کل جامعه است، تمام بهای آن را نباید زنان بپردازند بلکه مردان نیز باید از هر نوع رفتاری که به نوعی موجب تحریک جنسی است، خودداری کنند. هم چنین اگر برخی افراد، حجاب و پوشش اسلامی را رعایت کنند و شماری دیگر بدان بی اعتنا باشند، بر روحیه ی مردم اثر منفی می گذارد. کسانی که مسلمانی آن ها مبتنی بر ایمان و منطق قوی نیست، به تدریج، قیود شرعی را یکی پس از دیگری کنار می نهند و هویت و شخصیت شان را از دست می دهند. چون شخصیت جدید نیز با ساختار وجودی آن ها بیگانه است. دچار بی هویتی می شوند.[4]

از این رو، تجاهر به فسق و تظاهر به گناه، گناه مضاعفی است. گناه آشکار از حالت فردی و حوزه ی خصوصی بیرون می آید و جنبه ی اجتماعی پیدا می کند و آثار منفی آن دامن گیر دیگران نیز می شود زیرا چنین شخصی با کارش، دیگران را به گناه، دعوت و تشویق می کند.در این میان، حکومت اسلامی، در راستای عمل به وظیفه ی خود در ایجاد محیط سالم برای رشد مادی و معنوی جامعه، باید از گناه آشکار جلوگیری کند.اگر روح توحید و خداباوری بر آدمی حاکم شود، با حفظ ارزش ها و اصالت ها، فرد و جامعه اصلاح خواهند شد و مردم، خدا را حاضر و ناظر بر رفتارهای خود خواهند دید.

پی نوشت:

[1] . تحریم، آیه ی 6.

[2] . وسائل الشیعه، ج14، ص109.

3.همان.

4. محمد فنایی اشکوری، منزلت زن در اندیشه اسلامی، قم، انتشارات مؤسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ج1، ص26 و 27.

 

سید حسین اسحاقی

 

ادامه مطلب
دوشنبه 20 خرداد 1392  - 6:53 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 26

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6026862
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی