جاسوسی سازمان امنیت ملی آمریکا از سوابق اینترنتی و شنود مکالمات تلفنی میلیونها شهروند آمریکایی، موجب شگفتی مردم سراسر جهان شد، اما این اولین باری نیست که دولت آمریکا پایش را به حریم خصوصی شهروندان باز میکند.
هیچ چیز، تازه نیست. جاسوسی سازمان امنیت ملّی آمریکا از سوابق اینترنتی و شنود مکالمات تلفنی میلیونها شهروند آمریکایی موجب شگفتی مردم سرتاسر جهان شد، اما این اولین باری نیست که دولت آمریکا پایش را به حریم زندگی خصوصی شهروندانش باز میکند.
از زمانی که دولتیهای آمریکا با کمک گرفتن از شرکتهای ارتباطی مبادرت به جمعآوری اطلاعات از شهروندان بدون حکم قانونی کردند، نزدیک به یک قرن میگذرد.
گزارش زیر نگاهی است به برخی از مهمترین برنامههای جاسوسی آمریکا.
• رمزنگاری، سنگبنای «اتاق سیاه» جاسوسی
1- برنامه «اتاق سیاه»
برنامهای که خیلیها آن را پیشینه برنامه جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا میدانند در دهه 1920 شروع شد. در این سال گروهی از رمزگشاهای ارتش آمریکا که با اسم مستعار «اتاق سیاه» فعالیت میکردند پروژهای را برای جاسوسی از ارتباطات کشورهای دیگر آغاز کردند.
• داستان رمز شناسی که مدیر جاسوسی شد
مدیر پروژه اتاق سیاه، «هربرت اُ یاردلی» بود که یکی از بزرگترین رمزشناسان همه اعصار به حساب میآید. ایده این پروژه، نظارت بر تلگرافهای بینالمللی ارسال به آمریکا و از آن بود تا هر اطلاعات مربوط به امنیت ملّی آمریکا رصد شود ـ اما آنها ابتدا باید به آن تلگرافها دسترسی پیدا میکردند، بنابراین از رؤسای شرکتهای تلگراف درخواست کردند به آنها مجوز داده شود این تلگرافها را ببینند.
• همه موافق جاسوسی، جز یک نفر
ظاهراً شرکتهایی مانند «وسترن یونیون» با دادن اطلاعات به آمریکا مخالف بودند. طبق گفته «جیمز بامفورد»، روزنامهنگاری که گزارشهای زیادی درباره آژانس امنیت ملی آمریکا منتشر کرده، «یاردلی» بعداً نوشت: «پس از آنکه تمامی مردها کارتهای ما را روی میز گذاشتند، کارلتون از شرکت وسترن یونیون ظاهرا تمایلی به اینکه کارهای مدنظر ما را انجام دهد، نداشت.»
• الان پیامهای فیسبوک چک میشوند، آن موقع تلگرافها...
برنامه «اتاق سیاه» در آن زمان الگویی مشابه برنامههای فعلی داشت: گروهی به نام امنیت ملّی مسئول نظارت بر ارتباطات میشوند و با همکاری شرکتهای خصوصیِ مالکِ زیرساختهایِ ارتباطی، به آنها دسترسی پیدا میکنند. در حالی که الان پیامهای فیسبوک شهروندان چک میشود در آن زمان این تلگرافهای «وسترن یونیون» بودند که زیر ذرهبین قرار داشتند.
تأمین منابع مالی این برنامه در سال 1929 به پایان رسید و «یاردلی» کتابی به نام «اتاق سیاه آمریکایی» نوشت که فعالیتهای این گروه را افشا کرد.
• جاسوسی که افشاگر شد
«یاردلی که احتمالاً اولین افشاگر فعالیتهای جامعه اطلاعاتی آمریکا به شمار میرود در وبسایت آژانس امنیت ملی و در روایتهای رسمی آمریکا چهرهای مذموم است. در این روایتها او کارمندی لجباز و خو کرده به رفاه توصیف شده که بعد از بیکار شدن از کار، این کتاب افشاگرانه را نوشت.
از یاردلی، جاسوسی که افشاگر شد، در اسناد رسمی آمریکا استقبال نشده است.
آژانس امنیت ملی آمریکا این کتاب را یک «نابخردی تاریخی» میداند که آمریکا را به خطر انداخت. اما این افشاگری باعث نشد آمریکا برنامههای جاسوسیاش را قطع کند.
2- «شامروک» (SHAMROK)
عملیات «شامروک» در سال 1945 به عنوان یک برنامه ارتش آغاز شد. در خلال جنگ جهانی دوم، ارتش آمریکا به تلگرافهای سه شرکت ارتباطی اصلی آن زمان یعنی شرکتهای RCA GLOBAL ، ITT و وسترن یونیون دسترسی قانونی داشتند. اما پس از آنکه جنگ جهانی دوم به پایان رسید وآمریکا هم در آن پیروز شد این دسترسی، غیرقانونی اعلام شد، اگرچه ظاهراً دولت کماکان علاقهای نداشت برنامههای استراق سمعش را متوقف کند.
چنانکه در کتاب «دولت قانونگریز: جرائم آژانسهای اطلاعاتی آمریکا»، نوشته «هالپرین» آمده «آژانس امنیت علائم ارتش» از شرکتها خواست به آنها اجازه دهند به خطوط ارتباطی بینالمللی نظارت کنند. شرکتها با این درخواست ارتش موافقت کردند اما در یک جای کار این اجازه دور زده شد.
• آژانس غیرمشهور و شنود 150 هزار پیام در یک ماه
چنانکه نویسنده این کتاب مینویسد دولت ظاهراً هرگز به این شرکتها اطلاع نداد که فعالیتش تنها به اهداف خارجی محدود نخواهد بود، بلکه تلگرافهای آمریکاییها را هم تجزیه و تحلیل و منتشر خواهد کرد.
در سال 1952 آژانس امنیت ملی آمریکا تأسیس شد و اختیار برنامه شرموک را به دست گرفت و به زودی این آژانس که خیلی از آمریکاییها اسمش را هم نشنیده بودند 150 هزار پیام در یک ماه را شنود میکرد.
در خلال جلسههای استماع سال 1975 که وجود آژانس امنیت ملی آمریکا در خلال بررسی رفتارهای سوء سازمانهای اطلاعاتی آمریکا افشا شد، «لو آلن» مدیر وقت این آژانس گفت که کنگره آمریکا در سال 1959 قانونی را به تصویب رسانده که به این آژانس اجازه میدهد تا بدون افشای اطلاعاتی که مخل وظایفش باشد، بتواند فعالیت کند. معنای دیگر این سخن این بود که این آژانس باید بتواند هر کاری را که تمایل دارد، انجام دهد.
• نصب تجهیزات مرموز در شهرهای آمریکا
به گفته یک محقق مجلس نمایندگان آمریکا که برنامه شرموک را کشف کرد آژانس امنیت ملی از این اختیارات برای نصب تجهیزات مرموزی در برخی از شهرهای آمریکا، اعم از نیویورک، سانفرانسیسکو، واشنگتن و سنآنتانیو استفاده کرد. کارمندان آژانس به شرکتهای تلگراف میرفتند و با اجازه این شرکتها، اما بدون حکم قانونی، تلگرافها را کپی میکردند.
این برنامه که غیرقانونی بود اما با همکاری کامل دولت آمریکا و شرکتهای ارتباطی بزرگ آن زمان پیش میرفت برای 30 سال ادامه پیدا کرد. برنامه مذکور تا سال 1975 ادامه داشت تا اینکه کمیته کلیسا آن را افشا کرد.
3- مینارت (MINARET)
• جاسوسی از سیاهپوستان و فعالان ضدجنگ
یک سیستم ذخیره برنامههای الکترونیک که در سال 1963 آژانس امنیت ملی آن را خریداری کرده بود.
پروژه «مینارت» که از خانواده شرموک بود واکنشی به جنبش های اجتماعی شکل گرفته در آمریکا در خلال دهه 1960 بود. آژانس امنیت ملی آمریکا از این برنامه برای شناسایی دشمنان داخلی، یعنی افراد جنبشهای سیاهپوستان و فعالان ضد جنگ استفاده میکرد.
در این زمان، آژانس امنیت ملی آمریکا به ابزاری برای سایر سازمانهای فدرال مانند افبیآی و سیا تبدیل شده بود که اسامی «خرابکاران» را برای رصد کردن به این آژانس میدادند. آژانس امنیت ملی برای شنود تلفنهای افراد نیازی به حکم قانونی نداشت و با رضایتمندی این کار را انجام میداد.
• برای کنترل مواد مخدر جاسوسی میکنیم
آژانس امنیت ملی در این سالها با «اداره مواد مخدر و داروهای خطرناک» هم همکاری می کرد و این همکاری، پوشش خوبی برای رصد و دستگیری صدها آمریکایی بود. آقای آلن، رئیس وقت آژانس اغلب از عبارت «کنترل قاچاق» برای توجیه فعالیتهای سازمان تحت امرش استفاده میکرد و این عبارت را همانطوری به کار میبرد که دولتمردان آمریکایی اکنون عبارت «مبارزه با تروریسم» را به کار میبرند.
کمیته کلیسا افشا کرد که شرموک و مینارت هر دو برنامههایی غیرقانونی و ناقض «متمم چهارم قانون اساسی آمریکا» هستند که بر حق عدم دخالت در زندگی خصوصی شهروندان تأکید میکند.
برنامههایی مانند شرموک بنیانگذار مدلی از جاسوسی توسط آژانس امنیت ملی آمریکا بودند که این نهاد از زیرساختهای شرکتهای ارتباطی برای جاسوسی از آمریکا استفاده میکرد، اما پروژههایی مانند اشلون (ECHELON) بیانگر آغاز نیاز بی حد و حصر دولت برای گردآوری هر چه بیشتر اطلاعات از حداکثر تعداد مردم با کمک گرفتن از فناوری بود.
4ـ اشلون (ECHELON): مادر پریسم فعلی
آژانس امنیت ملی هرگز پروژه اشلون را به رسمیت نشناخته و در روایتهای رسمی هم اشارهای به آن نکرده است؛ اما بسیاری از روزنامهنگاران سرتاسر جهان از جمله نیکی هایگر به آن پرداختهاند. فعالیتهای نیکی هایگر در این زمینه باعث شد پارلمان اروپا درباره آن تحقیقات کند.
طبق آنچه امروز میدانیم پروژه اشلون را میتوان مادر برنامه مشهور «پریسم» دانست.
اما برنامه اشلون چه بود؟ «فدراسیون دانشمندان آمریکایی» آن را اینگونه توضیح میدهد: «یک شبکه جهانی از رایانهها که به طور خودکار میلیونها پیام شنود شده را جستجو میکند تا کلیدواژههای از پیش برنامهریزیشده یا فکس و آدرسهای ایمیل را بیابد. هر کلمه از هر پیام، طبق فراوانی و کانالهایی که در یک ایستگاه مشخص شده، به طور خودکار جستجو میشود.»
سیستم جاسوسی اشلون از 120 ماهواره ارتباطاتی، اکتشافی و نظارتی تشکیل شده که در مدارهای ثابتی دور زمین می گردند. علاوه بر این ماهواره ها، تعداد بسیار زیادی گیرنده های زمینی در نقاط مختلف دنیا نصب شده است تا نقاط کور ماهواره ها را پوشش دهند.
به این سازه کروی که از جنس فایبرگلاس است آنتنپوش گفته میشود. این آنتنپوش در یکی از پایگاههای نیروی هوایی انگلیس قرار دارد و گفته میشود از آن در پروژه اشلون استفاده شده است.
این ماهوارهها و گیرندهها وظیفه دارند روزانه حدود سه میلیارد تماس تلفنی، فاکس و ایمیل را ذخیره کرده، به رایانه های مادری که در پنج کشور آمریکا، انگلیس، کانادا استرالیا و نیوزلند وجود دارند، انتقال دهند.
• آغاز و انجام رمزآلود اشلون
گفته میشود اشلون در دهه 1970 شکل گرفته اما میتواند زودتر یا دیرتر هم آغاز شده باشد زیرا زمان آغاز آن، مانند بسیاری از جنبههای دیگرش کماکان رمزآلود باقی مانده است. چیزی که مشخص است این است که وقتی قانون میهنپرستی در سال 2001 تصویب شد، آژانس امنیت ملّی بیشترین مشغله را از لحاظ استخراج اطلاعات به دست آورد ـ و فناوری مورد استفاده این سازمان یک شبه و پس از حوادث 11 سپتامبر تولید نشده بود.
سالهاست اطلاعات مربوط به قابلیتهای آژانس امنیت ملی به صورت جسته و گریخته منتشر میشود. در سال 2005 یک وکیل اداره دادگستری آمریکا به نام «توماس تام» و یک تحلیلگر آژانس امنیت ملی به نام «راسل تایس» شواهدی را به روزنامه نیویورکتایمز افشا کردند که نشان میداد این سازمان، بدون داشتن حکم قانونی از یک سامانه جاسوسی برای استخراج اطلاعات از میلیونها تماس تلفنی و ایمیل افراد استفاده میکرده است.
اتاق 641A: اتاق شنود مکالمات
در سال 2006، یک تکنسین شرکت AT&T به نام «مارک کلین» از عملیات گسترده این آژانس برای گردآوری اطلاعات در ساختمان این شرکت در ایالت سانفرانسیسکو پرده برداشت. این عملیات به «اتاق 641A» شهرت یافت که اتاقی متشکل از ابررایانههای آژانس امنیت ملّی برای جمعآوری مکالمات تلفنی و ترافیک اینترنتی بود.
5- «پروژه تریل بلیزر»
باز هم در سال 2006 بود که پروژه سرّی دیگری از آژانس امنیت ملی آمریکا برملا شد. «توماس آندرو دریک» که از کارمندان آژانس امنیت ملی آمریکا بود درباره این پروژه به طور علنی صحبت کرد.
هدف از این پروژه هم توسعه قابلیت تحلیل دادهها روز شبکههای ارتباطی مانند اینترنت بود. این برنامه برای رصد کردن سازمانهایی ساخته شده بود که از روشهای ارتباطی مانند گوشیهای همراه و ایمیل استفاده میکردند.
چنانکه در گزارشی از روزنامه «فرانسیسکو کرانیکل» تصریح شده در این برنامه 2 میلیون قطعه دادهای که آژانس در هر ساعت گردآوری میکرد تجزیه و تحلیل میشد تا مهمترین اطلاعات مد نظر شناسایی شود.
آژانس امنیت ملی آمریکا حالا از تمامی این برنامهها عبور کرده و به پریسم رسیده است. اکنون دولت تحت فشارهای داخلی و خارجی قرار دارد. «ادوارد اسنودن» هم عنوان به یکی از بزرگترین افشاگران تاریخ جاسوسی آمریکا سر زبانها افتاده است.
اما سوالی که باز هم پرسیده میشود این است که آیا برنامههای جاسوسی آمریکا در سایه این افشاگری جدید قطع میشوند؟ نگاهی به تاریخچه جاسوسی آمریکا به این پرسش پاسخی منفی میدهد مگر اینکه سیر تاریخ از همینجا قطع شود.