تقلید کردن یکی از روشهای دفاعی برای حیوانات است که امروز به معرفی یکی از گونههای مقلد که روش بسیار جالبی را در پیش گرفته است میپردازیم.
بقیه در ادامه مطلب...
تقلید کردن یکی از روشهای دفاعی برای حیوانات است که امروز به معرفی یکی از گونههای مقلد که روش بسیار جالبی را در پیش گرفته است میپردازیم.
بقیه در ادامه مطلب...
با انتشار اطلاعات جدید از گذر فضاپیمای نیو هورایزنز خبرهایی جدیدی نیز در مورد پلوتون در اختیار ما قرار میگیرند و این بار نیز نوبت کشفی عجیب در مورد این سیارک است.
بقیه در ادامه مطلب...
همه ما از خوردن یک دیزی چرب و یا اندکی روغن زیتون به همراه غذایمان لذت میبریم. از چه چیز آن لذت میبریم؟ خب معلوم است! از چرب بودن آن. اما خب نام این مزه چیست؟ تا حالا نامی نداشت، اما به لطف محققان عزیز، به تازگی نامی بر این مزه نهاه شده که تلفظی دشوار دارد. نام این مزه جدید اولئوگاستوس است!
خب من که اگر بخواهم سر سفره دو بار این اسم را تکرار کنم و بگویم دیزی پدرم خیلی اولئوگاستوس است، مال من اصلا اولئوگاستوس نیست، 10 دقیقه زمان میبرد و دیزی از دهن میافتد. پس مسلما با ورود این لغت بیگانه به کشور، عزیزان فرهنگستان زبان و ادب پارسی پس از تفکری جمعی، آن را به چیزی در مایههای چیلیچربچسب انگیزناک! تبدیل کرده و تحویل ما میدهند!
دانشمندان و محققان دانشگاه پوردو، با خود گفته بودند که برای حس چربی مطبوع داخل دهان هم باید نامی گذاشت، و بدین ترتیب مزه ششم را به جهان معرفی کردند. مزههای قبلی عبارتند از شیرین، شور، ترش، تلخ و خوشمزه بودند. معادل خوشمزگی در انگلیسی Umami است، که بنده حدس میزنم مخفف عبارت Oh Mammy یعنی اوه مامان باشد. چون در اغلب خانهها معمولا مادر آشپز است و با گفتن این عبارت، به او میگوییم که مزه غذا عالی شده! Umami برای غذاهایی همچون گوشت یا قارچ که مزهای دلپذیر، اما متفاوت از 4 مزه تلخ، شور، ترش و شیرین دارند استفاده میشود.
این محققان هیچ اطلاعاتی از نحوه آزمایشات جدید خود که منجر به این کشف شده، ندادهاند. این یافتهها که به تازگی در مجله Chemical Senses (حواس شیمیایی) منتشر شدهاند، نشان میدهند که جوانههای چشایی ما میتوانند یک نوع اسید چرب که از تری گلیسرید تشکیل شده و مزه منحصر به فردی را برای ما ایجاد میکند، با دقت بسیار بالا تشخیص دهند. این مزه کاملا متفاوت از مزه چربیهای خامه مانند و نامطبوع است.
محقق ریچارد دی متس در بیانیهای تکمیلی گفته: البته اولئوگاستوس به خودی خود چندشآور است. مثلا وقتی میزان اسیدهای چرب در یک غذا بالا باشد، آن غذا را نمیخوریم و معتقدیم که فاسد شده است. در این مورد خاص، چربی به ما هشدار میدهد که این غذا را نخور که بدبخت میشوی. اما وقتی که میزان این چربی در غذا اندک باشد، آن را بسیار خوشمزه میکند. درست همانند تلخی اندکی که در قهوه و شکلات هست.
این تحقیق ممکن است تاثیر بسیاری در نحوه آشپزی شما داشته باشد. صنایع غذایی ممکن است به استفاده از این مزه روی بیاورند و چربیهای مفید را وارد سبد غذایی ما کنند. اگر چربیهایی سالم و عاری از اثرات مضر چربیهای اشباع و اسیدهای چرب ترانس وارد غذاهای ما شوند، بدون شک در سلامت دنیا گامی تاثیرگذار برداشتهخواهد شد.
به نظر شما مزه دیگری هست که نتوان آن را در ردیف 6 تایی مزهها دستهبندی کرد؟
برای شروع بد نیست بدانید که هواپیمایی که به آن خواهیم پرداخت ساخت کمپانی روسی آنتونوف است که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به شرکتی اوکراینی مبدل شده است. این شرکت در زمان اتحاد شوروی به ساخت هواپیماهای باری و مسافربری میپرداخت و به علت تعداد بالای تلفات و سقوطهای پیدرپی محصولاتش سابقه خیلی بدی در این زمینه داشت. این شرکت با ساخت مدلهای موفق آنتونوف ۷۴ و آنتونوف ۱۲۴ در صدد جبران ناکامیهای قبلی برآمد و سپس با معرفی آنتونوف ۲۲۵ که بزرگترین هواپیمای ساخته شده تاکنون است و قصد داریم به آن بپردازیم تمام رکوردهای پروازی و حمل بار هوایی را یکباره جابجا کرد.
بقیه در ادامه مطلب...
لیزر زنده میخواهید؟ همینجاست! دو فیزیکدان نوری در دانشکده پزشکی هاروارد به نامهای سوک هیون یون و متجاز هومر روشی بسیار هوشمندانه ابداع کردهاند که بر طبق آن میتوان کاری کرد که یک سلول زنده همانند لیزر عمل کند!
نوعی از لیزر که ما همهروزه با آن سر و کار داریم، با بازتاب مرتب نور بین دو آینه دقیقا موازی، کار میکند. لیزر ابداع شده توسط هومر و همکارش متفاوت از لیزرهای روزمره ماست. در واقع در سال 2011، هومر و یون توانستند با شناساندن DNA به یک سلولی که میتوانست موجب درخشش آن سلول شود، نسخه اولیهای از لیزری زنده بسازند. سپس سلول درخشان را در بین دو آینه کاملا موازی قرار داده و با تقویت پالسهای نوری، به آن تا سر حد انفجار نور بدهند! این بار تفاوتی با روش 4 سال پیش وجود دارد و آن هم این است که این بار آینهها در درون سلول قرار دارند!
کلید ساخت لیزر در درون یک سلول، ساختن یک میکرو تشدیدگر نوری است. میکرو تشدیدگر ورژنی مینیاتوری از همین آینههای بیرون سلولی است که نور را حبس میکند، به گونهای که دایم در درون کرهای بسیار بسیار کوچک در گردش باشد. هومر و همکارش یون برای اجرای این ایده حرفهای، از چندین روش ساخت میکرو تشدیدگر بهره گرفتند که دانستن آنها خالی از لطف نیست!
روش اول، شامل تزریق قطرات روغنی بود که با رنگهای مختلف داخل سلول جاسازی میشدند. این قطرات روغن، در این آزمایش نقش کره به داماندازنده نور را ایفا میکردند. در آزمایش دوم، آنها دانههای پلیاستایرن فلوئورسنت را داخل سلول قرار دادند. مواد فلوئورسنت موادی هستند که نور با طول موج معینی را جذب میکنند و سپس آن را با طول موج دیگری منتشر میکنند. بر خلاف مواد فسفرسنت، مواد فلوئورسنت به محض قطع شدن تابش نور از منبع نور، بلافاصله درخششان متوقف میگردد.
در هردو آزمایش، بمباران سلول با پالسهای نور موجب ایجاد یک لیزر زنده شد، چرا که نور به دام افتاده درون سلول شروع به درخشش میکرد. این موفقیت بسیار بزرگی است. دلایل مختلفی وجود دارد که ما باید لیزرها را وسایلی فوقالعاده بدانیم. اما اینجا کاربردهای پزشکی مشهودتر است. این آزمایش میتواند نگاه دقیقی از ماشینهای درون سلولی به دانشمندان بدهد. همچنین با این روش، میتوان سلولهای خاصی را که مدنظر زیست شناسان هستند، با رنگ خاصی درخشان کرد تا بررسی آنها راحتتر شود. یعنی زیست شناسان میتوانند یاد بگیرند که چگونه هر سلول را با امضا لیزری منحصر به فرد آن مشخص کنند و بتوانند هزاران سلول را در آن واحد ردیابی و بررسی کنند.