به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

بار دیگر عاشورایی از راه رسید و در فضای شهر ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) پیچیده است و مردم خداجوی و عزادار حسینی با حضور در تکایا و هیئات در سراسر کشور در سوگ این مصیبت عظمی بر سر و سینه می‌زنند و به یاد شب عاشورای سال 61 هجری در احیاء این شب و مناجات با خداوند و تدبر در قرآن کریم می‌کوشند.

سید بن طاووس در کتاب «اقبال الاعمال» خود در باب اهمیت و فضیلت این شب این چنین می‌نویسد: شب عاشورا شبی است که مولایمان امام حسین(ع) و اصحاب او، آن را با انجام نماز و خواندن دعا احیا کردند؛ در حالی که مسلمانان زندیق آنان را احاطه کرده و دور آن‌ها را فرا گرفته بودند تا خون آنان را بریزند و نفوس عظیم آنان را بگیرند و حرمت آنان را هتک کنند و زنان مصون و محجبه‌‌ آنان را به اسیری ببرند.

بنابراین، برای هر کس که این شب را درک می‌کند، سزاوار است که با شخصیت‌های باقی مانده از اهل دو آیه‌ «مباهله» و «تطهیر»، در مقام بزرگ آن بزرگواران با آنان هم دردی کند، همراه با خداوند و رسول او بر دشمنان آنان خشم و غضب کند و در تمام امور و ماجراها با خدا و رسول موافقت کند و با اخلاص در موالات اولیای خدا و دشمنی با دشمنان او، به درگاه خداوند نزدیکی بجوید.

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب
چهارشنبه 22 آبان 1392  - 10:32 PM

فارس، علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام مورد ستایش امامان معصوم علیهم‌السلام قرار گرفته است.

* حضرت ابوالفضل (ع) در بیان امام حسین علیه‌السلام

وقتی ابوالفضل علیه‌السلام از برادر و امامش حضرت حسین علیه‌السلام اجازه میدان خواست. امام علیه‌السلام به سختى گریست به گونه‏‌اى که محاسن شریفش از اشک دیدگانش‏‌، تر شد، و فرمود: «یا أَخی کُنْتَ الْعَلامَةَ مِنْ عَسْکَری وَ مُجْمِعَ عَدَدِنا، فَإِذا أَنْتَ غَدَوْتَ یَؤُلُ جَمْعُنا إِلَى الشِّتاتِ، وَ عِمارَتُنا تَنْبَعِثُ إِلَى الْخَرابِ»

برادر جان! تو نشانه (شکوه و عظمت و) برپایى سپاه من و محور پیوستگى نفرات ما هستى. اگر تو بروى (و شهید شوى)، جمعیّت ما پراکنده، و ویران مى‌‌‏شود. (بحارالانوار علامه مجلسی، ج 45 ص 41)

همچنین نقل شده است: هنگامى که عباس علیه‌السلام شهید شد امام حسین علیه‌السلام فرمود: «الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی» اینک کمرم شکست و راه چاره بر من محدود شد.

آنگاه گریست و این اشعار را خواند:

تَعَدَّیْتُمْ یا شَرَّ قَوْمٍ بِبَغْیِکُمْ / وَ خالَفْتُمْ دینَ النَّبِىِّ مُحَمَّدٍ

أَما کانَ خَیْرُ الرُّسُلِ أوْصاکُمْ بِنا / أَما نَحْنُ مِنْ نَجْلِ النَّبِىِّ المُسَدَّدِ

أما کانَتِ الزَّهْراءُ أُمّی دُونَکُمْ / أما کانَ مِنْ خَیْرِ الْبَرِیَّةِ أحْمَدَ

لُعِنْتُمْ وَ أُخْزیتُمْ بِما قَدْ جَنَیْتُمْ / فسَوْفَ تَلاقُوا حَرَّ نارٍ تُوَقَّدُ

اى بدترین مردم! با ستمکارى خویش بر ما تعدّى کردید، و با آیین پیامبر خدا محمّد صلى الله علیه و آله مخالفت ورزیدید.

آیا بهترین پیامبر، سفارش ما را به شما نکرده بود؟ آیا ما از نسل پیامبر راستین نیستیم؟

آیا جز این است که حضرت زهرا علیهاالسلام مادر من است نه شما؟ آیا او از نسل بهترین انسان‌‏ها نبود؟

به سبب جنایتى که مرتکب شدید ملعون و خوار گشتید، و به زودى گرفتار آتش شعله‏‌ور الهى خواهید شد. (مناقب ابن شهر آشوب، ج 4 ص 117 ؛ بحارالانوار، ج 45 ص 40 ؛ عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، ص 493)

* حضرت ابوالفضل (ع) در بیان امام صادق علیه‌السلام

حضرت امام صادق علیه‌السلام همواره از عمویش عباس ‌علیه‌السلام تجلیل به عمل مى‌آورد و با درود و ستایش‌هاى عطرآگین از ایشان یاد مى‌کرد و مواضع قهرمانانه‌اش در روز عاشورا را بزرگ مى‌داشت. از جمله سخنانى که امام درباره قمر بنى هاشم(ع) فرموده است، اینکه: «عمویم عباس بن على (علیه‌السلام) بصیرتى نافذ و ایمانى محکم داشت. همراه برادرش حسین جهاد کرد، به خوبى از بوته آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت...» (ذخیرة الدارین، ص 123 به نقل از عمدة الطالب)

امام صادق علیه‌السلام از برترین صفات مجسم در عمویش که مورد شگفتى اوست چنین نام مى‌برد:

1- «تیزبینى»

تیزبینى، پیامد استوارى رأى و اصالت فکر است و کسى بدان دست پیدا نمى‌کند، مگر پس از پالودگى روان، خلوص نیت و از خود راندن غرور و هواهاى نفسانى و عدم سلطه آنها بر درون آدمى.

تیز بینى از آشکارترین ویژگی‌هاى ابوالفضل العباس علیه‌السلام بود. از تیزبینى و تفکر عمیق بود که حضرت به تبعیت از امام هدایت و سیدالشهداء امام حسین علیه‌السلام برخاست و بدین گونه به قله شرف و کرامت دست یافت و خود را بر صفحات تاریخ، جاودانه ساخت. پس تا وقتى ارزشهاى انسانى پایدار است و انسان آنها را بزرگ مى‌شمارد، در برابر شخصیت بى مانند حضرت که بر قله‌هاى انسانیت دست یافته است سر بر زمین مى‌ساید و کرنش مى‌کند.

2- «ایمان استوار»

یکى دیگر از صفات بارز حضرت، ایمان استوار و پولادین اوست. از نشانه‌هاى استوارى ایمان حضرت، جهاد در کنار برادرش بود که هدفش جلب رضایت پروردگار متعال به شمار مى‌رفت و همانطور که در رجزهایش روز عاشورا بیان داشت از این جانبازى کمترین انگیزه مادى نداشت و همین دلیلى گویاست بر ایمان استوار حضرت.

3- «جهاد» با حسین علیه‌السلام

فضیلت دیگرى که امام صادق علیه‌السلام براى عمویش، قهرمان کربلا، عباس علیه‌السلام نام مى‌برد، جهاد تحت فرماندهى سالار شهیدان، سبط گرامى پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و آقاى جوانان بهشت است. جهاد در راه آرمان برادر، بزرگترین فضیلتى بود که حضرت ابوالفضل بدان دست یافت و نیک از عهده آزمایش به درآمد و در روز عاشورا قهرمانی‌هایى از خود نشان داد که در دنیاى دلاورى و شجاعت بى مانند است ...

* حضرت ابوالفضل (ع) در بیان حضرت مهدی علیه‌السلام

حجت خدا و بقیة الله الاعظم، امام زمان (عج) در بخشى از سخنان زیباى خود درباره عمویش عباس (ع) چنین مى‌گوید: «سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین، همدرد بزرگ برادر که جانش را فداى او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایى برادر بود و از او حفاظت کرد و براى رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش، «یزید بن رقاد» و «حیکم بن طفیل طایى» را لعنت کند...» (المزار، محمد بن مشهدى، از بزرگان قرن ششم)

امام عصر - عجل الله تعالى فرجه - صفات والاى ریشه‌دار در عمویش، قمر بنى هاشم و مایه افتخار عدنان را چنین بر مى‌شمارد و مى‌ستاید:

1- همدردى و همگامى با برادرش سید الشهداء (ع) در سخت‌ترین و دشوارترین شرایط تا آنجا که این همگامى و همدلى ضرب المثل تاریخ شد.

2- فرستادن توشه آخرت با تقوا، خویشتندارى و یارى امام هدایت و نور.

3- فدا کردن جان خود، برادران و فرزندانش در راه سرور جوانان بهشت، امام حسین (ع).

4- حفاظت از برادر مظلومش با خون خود.

5- کوشش براى رساندن آب به برادر و اهل بیتش هنگامى که نیروهاى ستمگر و ظالم، مانع از رسیدن قطره‌اى آب به خاندان پیامبر (ص) شده بودند.

ادامه مطلب
چهارشنبه 22 آبان 1392  - 10:23 PM

شهر مقدس کربلا به هفت بخش (طرف) تقسیم می‌شود که عبارتند از: طرف باب بغداد، طرف باب السلامة، طرف باب الطاق، طرف المخیم، طرف باب النجف، طرف العباسیة و طرف باب الخان.

هر یک از این بخش‌ها هیأتی برای عزاداری و تکیه‌ای برای خدمت به زائران حسینی تأسیس کرده‌اند. کنار این هیأت‌ها، هفت هیأت دیگر شامل صنف زرگرها، کفاش‌ها، مسگرها و قصاب‌ها و هیأت‌های بلوش، الحیدریه و شباب الزینبیه تأسیس شدند.

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب
چهارشنبه 22 آبان 1392  - 10:18 PM

اگر امّ البنین علیها السّلام همواره از حسین یاد می کرد و می فرمود: همه پسرانم به فدای حسین علیه السّلام، حضرت زهرا علیها السّلام نیز علاقه خاصی به حضرت عباس علیه السّلام داشته، و او را به عنوان پسرش یاد کرده است. 

نقل شده: شخصی از اهالی کربلا هر روز دو بار و سه بار مرقد منور امام حسین علیه السّلام را زیارت می کرد، شبی در عالم خواب، فاطمه علیها السّلام را دید و به حضور آن حضرت مشرف شد و سلام کرد. 

حضرت زهرا علیها السّلام از او روی گردانید، او علت پرسید، فرمود: «چرا از زیارت فرزندم، دوری می کنی؟» 
او عرض کرد: من روزی سه بار مرقد مطهر فرزندت امام حسین علیه السّلام را زیارت می کنم. فرمود: «آری، تو مرقد فرزندم امام حسین علیه السّلام را زیارت می کنی، ولی مرقد فرزندم عباس را جز اندک زیارت نمی کنی.» 

و نیز نقل شده: در روز قیامت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به علی علیه السّلام می فرماید: به فاطمه علیها السّلام بگو برای شفاعت و نجات امت، چه داری؟ علی علیه السّلام پیام پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را به فاطمه ابلاغ می کند، فاطمه علیها السّلام در جواب می گوید: 

«یا امیرالمؤمنین کَفانا لِاَجلِ هذا المَقامِ الیَدانِ المَقطُوعَتانِ مِن اِبنِی العَبّاسُ ؛ ای امیرمؤمنان! دو دست بریده پسرم عباس، برای ما در مورد مقام شفاعت کافی است.»۱ 

منبع: 
۱. سوگنامه آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم، ص۲۳۱. 
۲. ویژگی ها و فضائل حضرت عباس علیه السّلام، ص۱۱۱.

ادامه مطلب
سه شنبه 21 آبان 1392  - 6:07 PM

برادران مادری حضرت عباس علیه السّلام، سه نفر به نامهای: عبدالله، جعفر و عثمان همه فرزند ام البنین علیها السّلام بودند، عبدالله بیست و پنج سال داشت، جعفر نوزده سال داشت، عثمان بیست و یک سال داشت، وقتی که عباس علیه السّلام جنگیدن و شهادت بسیار یاران و بنی هاشم را مشاهده کرد، سه برادرش را به حضور طلبید و به آنها چنین فرمود: 

«ای فرزندان مادرم! به پیش تازید تا خیرخواهی شما نسبت به خدا و رسولش را بنگرم.» 

برادران به ترتیب نخست عبدالله، سپس جعفر، و بعد از او عثمان به میدان تاختند، و با دشمن جنگیدند، و از میدان بازنگشتند تا به شهادت رسیدند. 

و در روایت دیگر آمده، حضرت عباس علیه السّلام، به آنها چنین فرمود: 
«به پیش تازید، جانم به فدای شما، از آقا و سرورتان حسین حمایت کنید تا در راه او فدا و کشته گردید.» 

آنها عاشقانه به میدان شتافتند و جان خود را فدای امام حسین علیه السّلام قرار دادند و پیکر خود را پذیرای تیرهای دشمن نمودند. 

روایت شده: حضرت عباس علیه السّلام برادرانش را قبل از خود، به میدان فرستاد، تا مبادا بعد از او، به جانبازی آنها خللی برسد، و نیز خواست جانبازی آنها را به حساب خدا بگذارد، و با صبر و تحمل در مصیبت شهادت آنها پاداش صابران برسد. 

منبع: ویژگی ها و فضائل حضرت عباس علیه السّلام، ص۵۶-۵۷.

ادامه مطلب
سه شنبه 21 آبان 1392  - 6:05 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 146

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6151678
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی