به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

کفن‌های سه شهید تفحص شده در عکس دیده می‌شوند؛ شهیدانی که 14 سال به رسم مادرشان، گمنامی را تجربه کردند.

خبرگزاری فارس: عکس/ به دنبال فرزندان فاطمه(س)
 

 

 سایت جهان نیوز، وقتی که در سال یازدهم هجری، جگرگوشه پیامبر خدا، که خشم و غضب الهی، بسته به خشم و غضب او بود، با دلی شکسته و جسمی رنجور و مضروب، امت پیامبر خدا را ترک نمود، به حکم الهی و تدبیرِ مقام عصمت، توفیق زیارت مزارش از مسلمانان گرفته شد تا هم تنبیهی باشد برای کوتاهی و قصور در حق تنها یادگار پیامبر خدا(صلی الله و علیه و آله و سلم) و هم نشانه ای باشد تاریخی بر این سوال بزرگ که چرا چنین شد؟

قرن ها بعد، گروهی از آنان که پاسخ این سوال تاریخی را دریافته بودند، به انتقامِ خونِ به ناحق ریخته آن بانو و فرزندانش برخاستند. جوانانی از جنس شرف و غیرت که بر رزم جامه های خود می نوشتند: می رویم تا انتقام سیلی زهرا(س) بگیریم. چه بسیار از این جوانان، در مسیرِ این خونخواهی بزرگ، خون پاکشان را نثار کردند و در بهشتِ زهرای اطهر(س) آرام گرفتند اما پیکر جمعی از آن یکه سواران، به رسم مادرشان، دیرزمانی را بر خام رزمگاه ماند تا به همت آزاده مردانی دیگر، تفحص شد و مشتی خاکسترِ به جا مانده، به آغوش امت اسلام بازگشت تا یادگاری باشد بر وفای آن عزیزان بر عهدشان یا مادرشان فاطمه(س).

عکسی که در پیش رو دارید، در تابستان 1375، در شمالِ منطقه عملیاتی فکه گرفته شده است. سعید جانبزرگی (که بعدها، خود نیز به لقاء یاران شهیدش رسید) نیروهای تفحصِ شهدا را در حال جستجوی بقایای اجساد شهدای به جا مانده در فکه به تصویر کشیده است.

کفن های سه شهید تفحص شده در عکس دیده می شود. شهیدانی که 14 سال به رسم مادرشان، گمنامی را تجربه کردند و امروز نیز با گذشت قریب به سی سال،بسیاری از آنان هنوز هم بی مزار و مفقودند.

شادی روحشان صلوات

ادامه مطلب
یک شنبه 25 فروردین 1392  - 9:52 PM

 

خداوند متعال می‌فرماید: خدا بر زنده کردن مردگان توانایی دارد، بنابراین رجعت هم نوعی زنده کردن مردگان است، به این بیان که اگر تمام مردگان زنده شوند، قیامت نامیده می‌شود و اگر برخی از آنان زنده شوند، رجعت نام دارد.

خبرگزاری فارس: تعداد آیات قرآن درباره رجعت/ نخستین رجعت‌کننده از امامان کیست
 

 

 معارف عمیق مهدویت ضامن سلامت و سعادت جامعه و فرد فرد انسان‌هاست، اعتقاد به بشارت‌های پیامبران گذشته و ائمه دین(ع) افراد با انگیزه و پرتوانی را در جامعه می‌تواند پرورش دهد، باور به حضور امامی ناظر بر اعمال، از جنبه فردی موجب پاک نگاه داشتن روح و پیراستن اعمال از زشتی‌هاست و از جنبه اجتماعی باعث همدلی مؤمنان و ایستادگی در برابر ظالمان می‌شود، کارکرد وسیع و عمیق آموزه‌های مهدوی، جذابیت خاص موضوع را نشان می‌دهد، به همین دلیل، قشرهای مختلف جامعه پرسش‌های بسیاری در این موضوع دارند که لزوم پاسخگویی صحیح به آن‌ها از راهی مطمئن بر کسی پوشیده نیست.

پژوهشکده مهدویت در کتاب «مهدویت، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» به برخی از شبهات اینگونه پاسخ می‌دهد:

*چه آیاتی از قرآن رجعت را ثابت می کند؟

ـ بیش از 70 آیه بر رجعت دلالت دارند؛ به 3 دسته از آنان اشاره می‌شود:

دسته اول: توانایی خدا بر زنده کردن مردگان

«قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ،قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ»؛ گفت: چه کسی استخوان‌ها را زنده می‌کند، در حالی که پوسیده است؟ بگو: آن‌ها را زنده می‌کند، کسی که بار اول آن‌ها را آفریده است، او به تمام مخلوقات داناست.

«ألَیسَ ذلِکَ بِقادرٍ علی أنْ یحْیی الْمَوْتی»؛ آیا پروردگار توانایی زنده کردن مردگان را ندارد؟

این دو آیه شریفه در پاسخ کسانی که زنده کردن مردگان را انکار می‌کنند، می‌فرماید: خدا بر زنده کردن مردگان توانایی دارد، رجعت هم نوعی زنده کردن مردگان است؛ به این بیان که اگر تمام مردگان زنده شوند، قیامت نامیده می‌شود و اگر برخی از آنان زنده شوند، رجعت نام دارد.

دسته دوم: وقوع رجعت در امت‌های پیشین

1. زنده شدن هزاران نفر

«أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْیَاهُمْ...»؛ آیا از (حال) کسانی که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند و هزاران تن بودند، خبر نیافتی؟ خدا به آنان گفت: بمیرید(همه مردند) آن‌گاه آنان را زنده کرد... .

گروهی هزار نفری برای فرار از مرگ از شهر خود بیرون رفتند؛ چون در شهر بیماری طاعون فراگیر شده بود، به شهر ویرانه‌ای رسیدند، در آن ساکن شدند، حق‌تعالی فرمان داد همه بمیرند، همه مردند... . سالیانی که از این ماجرا گذشت، روزی حزقیل نبی از آنجا می‌گذشت، از خدا درخواست کرد تا آنان را زنده کند، خدا آنان را زنده کرد و طبق روایتی از امام باقر(ع) زندگی جدیدی از سر گرفتند و سالیانی زنده ماندند و در پایان به مرگ طبیعی در گذشتند.

2. زنده شدن 70 نفر از یاران حضرت موسی(ع)

«وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ، ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»؛ و چون گفتید: «ای موسی، تا خدا را آشکارا نبینیم، هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد»، پس در حالی که می‌نگریستند، صاعقه شما را فرا گرفت، سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم؛ باشد که شکرگزاری کنید.

در روایتی از امام رضا(ع) می‌خوانیم: تعدادی از قوم موسی - که بر اساس برخی روایت‌ها 70 نفر بودند ـ به او گفتند تا خدا را نبینیم ایمان نمی‌آوریم، خدا صاعقه‌ای فرستاد و همه مردند؛ موسی(ع) عرض کرد: خدایا اگر قوم، مرا متهم کنند که تو چون به دروغ ادعای پیامبری کردی، آنان را به کشتن دادی، چه بگویم؟ خدا آنان را زنده کرد و همراه موسی به میان قومش فرستاد.

تمامی مفسران و بسیاری از مفسران اهل سنت این آیه را به رجعت تفسیر کرده‌اند.

3. زنده شدن حضرت عزیز پس از صد سال

«أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَی قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَی عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّیَ یُحْیِـی هَـَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَام فَانظُرْ إِلَی طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَی حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَی العِظَامِ کَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»؛

یا چون آن کسی که به شهری که بام‌هایش فرو ریخته بود عبور کرد (و با خود) گفت: چگونه خدا این مردگان را زنده می‌کند؟ پس خدا او را صد سال میراند، آن‌گاه، او را برانگیخت و گفت: چقدر درنگ کردی؟ گفت: یک روز یا پاره‌ای از روز، گفت: بلکه صد سال درنگ کردی، به خوراک و نوشیدنی خود بنگر تغییری نکرده است و به چارپای خود نگاه کن (که چگونه متلاشی شده است، این ماجرا) نشانه‌ای (از قدرت خدا) برای مردم است، به استخوان‌ها بنگر چگونه آن‌ها را به هم پیوند می‌دهیم و گوشت بر آن می‌پوشانیم، پس هنگامی که (چگونگی زنده شدن مردگان) برای او آشکار شد، گفت: (اکنون) می‌دانم خدا بر هر چیزی تواناست.

داستان از این قرار است که پیامبری به نام عزیز یا ارمیا، روزی از کنار دهکده خرابه‌ای می‌گذشت که اهل آن نابود شده بودند، زیر سایه درختی برای استراحت توقف کرد و چارپایش را زیر سایه درخت بست، مقداری میوه (انجیر و خرما) چید، در این هنگام، برایش این پرسش پیش آمد که خدا اینان را چگونه زنده می‌گرداند؟ خدا او را صد سال میراند و دگرباره زنده ساخت، عبارت «اماته»، از ماده موت به معنای مرگ است، از این رو تفسیر آیه به نوعی خواب عمیق و مقایسه کردن با خواب اصحاب کهف نادرست است؛ زیرا در مورد اصحاب کهف عبارت اماته و احیاء نیامده است.

بسیاری از مفسران این آیه را به معنای زنده کردن مردگان گرفته‌اند، برخی از آیات دیگر هم مانند زنده شدن مردگان توسط حضرت عیسی(ع) و زنده شدن کشته بنی اسرائیل بر رجعت دلالت دارند که برای اختصار بیان نمی‌کنیم.

دسته سوم: رجعت در امت اسلامی

«وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن یُکَذِّبُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ»؛ روزی(فرا خواهد رسید) که از هر امتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را تکذیب می‌کردند، محشور می‌کنیم و آن‌ها را نگه می‌داریم تا به یکدیگر ملحق شوند.

«حشر» در آیه نظر عقلی از سه صورت خارج نیست، حشر پیش از قیامت، حشر در قیامت و حشر پس از قیامت، صورت دوم باطل است؛ زیرا در قیامت، طبق آیه «وَیَوْمَ نُسَیِّرُ الْجِبَالَ وَتَرَى الْأَرْضَ بَارِزَةً وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا»؛ ... آنان را محشور می‌کنیم و احدی را نمی‌گذاریم، خداوند تمام مردم را محشور می‌کند، اما آیه مورد استدلال در رجعت عبارت «مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا» دارد «من» در اصطلاح علم ادبیات به معنای تبعیض است؛ یعنی برخی از مردم محشور می‌شوند، نه همه.

صورت سوم نیز باطل است؛ زیرا پس از قیامت دیگر حشری نیست و همه قبلاً محشور شده‌اند، فقط صورت اول می‌ماند که همان حشر برخی از مردم (رجعت) است، بسیاری از مفسران، برای اثبات رجعت، به این آیه استدلال کرده‌اند و روایات اهل‌بیت(ع) نیز به این مطلب تصریح می‌کند.

مفسران براساس برخی روایات به آیات دیگری برای اثبات رجعت در امت اسلامی و آخرالزمان استدلال کرده‌اند و ما به خاطر رعایت اختصار از بیان آن‌ها صرف‌نظر می‌کنیم.

آیات دسته دوم به ضمیمه روایاتی که تصریح دارد هر اتفاقی که بر بنی ‌اسرائیل رخ ‌داد، برای شما هم اتفاق می‌افتد، اثبات می‌کند رجعت همان‌طور که برای امت‌های پیشین بوده، برای امت اسلامی هم اتفاق خواهد افتاد.

*اولین رجعت کننده از امامان کیست؟

در روایات متعددی امام حسین(ع) به عنوان اولین رجعت کننده از بین امامان معرفی شده است، اولین رجعت امام حسین(ع)، هم‌زمان با قیام امام زمان(عج) است و سپس از دنیا می‌رود و دومین رجعت او در اواخر عمر امام مهدی(عج) است.

ادامه مطلب
شنبه 24 فروردین 1392  - 5:12 PM

 

امام حسن عسکری علیه السلام در حدیث شریفی یکی از دلایل نهادن نام زهرا بر حضرت فاطمه سلام الله علیها را فرموده‌اند.

خبرگزاری فارس: چرا حضرت فاطمه(س)، زهرا نامیده می‌شد؟
 

 

 علامه مجلسی(ره) در بخش دهم بحارالانوار از شیرویه در کتاب فردوس نقل کرده است از ابی‏ هاشم عسکری

که گفته است: سئلت عن صاحب العسکر علیه السلام لم سمیّت فاطمة الزّهراء فقال کان وجه‌ها یزهر لامیرالمؤمنین من اوّل النّهار کالشمس الضّاحیة و عند الزّوال کالقمر المنیر و عند غروب الشمس کالکوکب الدُّری

ترجمه حدیث:

پرسیدم از امام حسن عسکری علیه ‏السلام که چرا فاطمه سلام الله علیها، زهراء نامیده شد فرمود: برای اینکه روی حضرت زهراء سلام الله علیها برای امیرالمؤمنین علیه ‏السلام در اوّل روز مانند آفتاب تابان می‏ درخشید و در هنگام زوال آفتاب مانند ماه تابان نور دهنده بود و در هنگام غروب آفتاب مانند ستاره درخشان و کوکب دری می‌درخشید.

* منبع: سایت مشرق

ادامه مطلب
شنبه 24 فروردین 1392  - 5:02 PM

 

استاد حوزه علمیه قم گفت: حضرت زهرا(س) در زمان حیات رسول خدا(ص) هر هفته یک روز را به حضور بر سر قبور شهدا به‌ ویژه قبر حضرت حمزه اختصاص می‌‌داد. ایشان کنار قبور شهیدان می‌نشست، بر آنها اشک ریخته و طلب رحمت و استغفار می‌کرد.

خبرگزاری فارس: حضرت زهرا(س) مزار چه کسی را هر هفته زیارت می‌کرد
 

 

زهرا فخر روحانی، استاد حوزه علمیه خواهران قم، به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس گفت: برجسته‌ترین ویژگی حضرت فاطمه (س) مادری ائمه اطهار و داشتن قلبی مملو از معرفت ولایت است.

زهرا (س) برترین انسان اهل زمین

فخر روحانی با اشاره به اینکه حضرت زهرا (س) همه صفات خوب را به طور کامل و جامع داشتند اظهار داشت: پیامبر اکرم (ص) در مورد حضرت فاطمه (س) فرمودند: «لَوْ کَانَ الْحُسْنُ هَیْئَةً لَکَانَتْ فَاطِمَةَ بَلْ‏ هِیَ‏ أَعْظَمُ‏ إِنَّ فَاطِمَةَ ابْنَتِی خَیْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ عُنْصُراً وَ شَرَفاً وَ کَرَماً» اگر همه نیکی‌ها قرار بود در صورت یک انسان ظاهر شود، قطعا آن انسان، فاطمه است، بلکه فاطمه از آن هم برتر است، دخترم فاطمه برترین اهل زمین است هم از حیث ذات وهم از حیث شخصیت و شرافت.

توصیف خانه‌داری حضرت زهرا (س) از زبان ائمه

این استاد حوزه علمیه قم درباره خانه‌داری حضرت زهرا (س) به حدیثی اشاره کرد و گفت: حضرت علی (ع) به مردی از قبیله بنی سعد در مورد وضع زندگی خود با حضرت زهرا (س) فرمودند: فاطمه با اینکه در میان خاندان پیامبر، از همه افراد نزد پیامبر محبوبتر بود، هنگامی ‌که در خانه من بود آن قدر گندم را آسیاب می‌کرد که دستانش تاول می‌‌زد، لباسش به خاطر نظافت خانه غبارآلود می‌‌شد، به قدری برای پختن غذا و نان، آتش روشن می‌‌کرد که رنگ لباس‌هایش عوض می‌‌شد و به خاطر حجم کار خانه به رنج و مشقت می‌‌افتاد.

وی افزود: در تفسیر عیاشی حدیثی از امام باقر (ع) نقل شده که فرمودند: «إِنَّ فَاطِمَةَ (س) ضَمِنَتْ‏ لِعَلِیٍ‏ (ع) عَمَلَ الْبَیْتِ وَ الْعَجِینَ وَ الْخُبْزَ وَ قَمَّ الْبَیْتِ» حضرت فاطمه (س) ضمانت کرد (به گردن گرفت) در خانه امیرالمومنین کارهای خانه را انجام دهد، گندم‌‌ها را آرد کند و آرد را خمیر کند و نان بپزد و خانه را جارو بزند.

فخر روحانی حدیث دیگری از ابو نعیم در کتاب حلیة‌الاولیاء از آن حضرت نقل کرد که می‌فرماید: «لَقَدْ طَحَنَتْ‏ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى مَجِلَتْ یَدَاهَا وَ طَبَّ الرَّحَى فِی یَدِهَا» آن قدر فاطمه (س) گندم را آرد می‌‌کرد که دستش مجروح می‌شد و دسته آسیاب روی دستان او جا می‌‌انداخت و آن‌ها را آغشته به خون می‌‌کرد.

این استاد حوزه ابراز داشت: حضرت زهرا سلام الله‌ علیها واجد برجستگی‌‌های شخصیتی هستند که اغلب محبان ایشان را با این برجستگی‌ها می‌‌‌شناسند. از جمله‌ این برجستگی‌ها همسرداری، ولایتمداری، عبادت و زهد و تقوای ایشان است که اگر به هر کدام به طور مستقل توجه کنیم شاید این توهم ایجاد شود که افراد دیگر هم دارای این برجستگی‌ها هستند اما چیزی که در مورد حضرت زهرا (س) به طور مجزا درخشان است جامعیت صفات است.

وی ادامه داد: با وجود اینکه خانه داری و تربیت فرزندان جزء اصلی‌‌ترین وظایف بانوان است و حجم مهمی از وقت روزانه را به خودش اختصاص داده، اما این‌ها در نظر حضرت عذری برای غفلت از ‌عرصه‌‌های سیاسی و اجتماعی شمرده نمی‌شد و ایشان در همه عرصه‌ها به بهترین شکل فعالیت داشتند.

توصیف حضور سیاسی حضرت زهرا (س) در جامعه

فخر روحانی عملکرد حضرت زهرا (س) در زمان حیات رسول خدا (ص) را چنین بیان کرد: هر هفته یک روز را به حضور بر سر قبور شهدا به‌ ویژه قبر حمزه اختصاص می‌‌داد. در کنار قبور شهیدان می‌نشست، بر آنها اشک ریخته و طلب رحمت و استغفار می‌کرد. در جنگ‌هایی که پیامبر در آنها حضور داشتند، حضرت فاطمه (س) پشت جبهه آنها را پشتیبانی می‌کرد. در بعضی از جنگ‌ها مثل خندق، گزارش‌هایی مبنی بر حضور ایشان داریم.

وی در مورد عمده فعالیت‌های سیاسی حضرت زهرا (س) خاطر نشان کرد: در حوادث و تشنجات پس از رحلت رسول اکرم (ص) حضور حضرت بسیار پر رنگ‌تر از قبل دیده می‌شود. دامنه این فعالیت‌ها آن‌قدر گسترده شده بود که حضرت مورد خشم دشمن قرار گرفت و همین امر موجب شهادت و کوتاه شدن دوران زندگی ایشان پس از رحلت پیامبر شد.

استاد حوزه علمیه قم گفت: حضرت فاطمه (س) ابتدا با امر به معروف آن هم به شکل خانه به خانه، درب خانه مهاجرین و انصار می‌رفت و توصیه‌های پیامبر را یادآوری می‌نمود و از آنها در خصوص یاری امیرالمومنین عهد می‌گرفت. گریه‌های پیوسته حضرت در بیت‌الاحزان و قبرستان شهدا، تداعی کننده نارضایتی او از وضع موجود بود.

آخرین روزهای حیات بانوی دو عالم

وی آخرین اقدامات حضرت زهرا (س) در دفاع از ولایت را چنین بیان کرد: ایشان در مسجد و در میان مهاجر وانصار خطبه فدکیه را ایراد کرد، عذر مخالفان را نپذیرفت، آنها را به خانه راه نداد و در جمع عیادت کنندگاش مطالب سیاسی و انحرافات پیش آمده را گوشزد می‌‌کرد.

زهرا فخرروحانی در پایان گفت‌وگوی خود با فارس اظهار داشت: سخت‌‌ترین تنشی که در زندگی حضرت زهرا (س) اتفاق افتاد، انحراف امت در تبعیت از رهبری و ولایت امیرالمومنین (ع) بود که در آخر جانشان را برای این هتک حرمت به ولایت فدا کردند. ایشان در زمان حیات با گریه ابراز نارضایتی کرد و با وصیتی مبنی بر عدم حضور افرادی که ولایت را زیر پا گذاشتند در مراسم تشییع و تدفین، خواست تا قبرش مخفی بماند.

ادامه مطلب
شنبه 24 فروردین 1392  - 5:01 PM

 

فاطمه(س) پس از رسول خدا(ص) ۷۵ یا ۹۵ روز زندگى کرد و بر اثر از دست دادن پدر، دچار اندوهى شدید شد. جبرئیل براى تعزیت نزد حضرت مى‌آمد و ایشان را از حوادثى که درباره فرزندانشان رخ مى‌دهد، آگاه مى‌کرد و امام على(ع) آن‌ها را مى‌نگاشت.

خبرگزاری فارس: مصحف فاطمه(س) چیست+پاسخ امام صادق(ع)
 

 

مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم در پاسخ به سؤال «مصحف فاطمه چیست؟ آیا خبر مصحف فاطمه در منابع شیعى حکایت از تحریف قرآن موجود دارد؟» یادداشتی در اختیار خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس قرار داده که متن آن را تقدیم مخاطبان گرامی می‌کنیم: 

*کم و کیف مصحف فاطمه به روایت امام صادق(ع)

منابع شیعى حکایت از وجود مصحفى دارند که در آن مجموعه حوادث آینده ثبت شده است، پس از وفات رسول خدا(ص) اخبار این مصحف توسط جبرئیل بر زهراى مرضیه(س) آورده و به خط امیرمؤمنان امام علی(ع) ثبت مى‌شده است -و به همین دلیل زهراى مرضیه(س) را «محدَّثه» مى‌نامند-این مصحف یکى از میراث هاى اهل بیت(علیهم السلام)است. در کتاب کافى از امام صادق(ع) نقل است: فاطمه(س) پس از رسول خدا(ص) هفتاد و پنج روز زندگى کردند و بر اثر از دست دادن پدر، دچار اندوهى شدید شدند، جبرئیل براى تعزیت نزد ایشان مى‌آمد... و ایشان را از حوادثى که درباره فرزندانشان رخ مى‌دهد آگاه مى‌کرد و امام على(ع) آن‌ها را مى‌نگاشت و این‌ها- این نگاشته‌ها- مصحف فاطمه(س) است.(1)

به همین مضمون روایات زیادى در مدارک شیعه وجود دارد،(2) کلمه «مصحف» در این روایات به همان معناى لغوى (مجموعه‌اى از نوشته‌ها که بین دو جلد قرار دارد) است، در منابع اهل سنت نیز، گاهى کلمه مصحف به همین معنا به کار رفته است، مانند مصحف خالد بن معدان (م. 104 ق.) که درباره وى گفته‌اند: دانش خالد بن معدان در مصحفى ثبت شده بود که داراى دکمه و دستگیره بود (3) و یا کلمه «المصاحف» درباره کتاب «المصاحف» ابن ابى‌داود که در آن مباحثى درباره مصاحف صحابه وجود دارد.

این بحث که آیا پس از وفات رسول خدا(ص) امکان فرود جبرئیل یا هر فرشته دیگر وجود دارد و یا این امر در مورد شخص زهراى مرضیه(س) به وقوع پیوسته است، مجال دیگرى را مى طلبد. اجمالاً باید گفت: طبق مدارک فریقین این امر در مقام ثبوت و امکان، محرز است و در مقام وقوع و اثبات نیز به صورت صریح در احادیث شیعه وارد شده است و جاى انکار نیست،(4) هم چنین به صورت استنتاج از چند مقدمه از مدارک اهل سنت نیز این امر قابل اثبات است و جایى براى تردید باقى نمى‌گذارد، خلاصه این مقدمات بدین شرح است:

الف) امکان وجود محدَّث -مردانى که فرشته با آنان سخن مى‌گوید بدون آنکه آنان نبىّ باشند-(5) در این امت وجود دارد، بخارى در صحیح خود حدیثى از پیامبر اکرم(ص) در این زمینه نقل کرده است(6) و از قول ابن عباس نیز نقل مى‌کند که وى آیه شریفه 52 سوره حج را چنین قرائت کرده است: «وَما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُول وَلا نَبِیّ ـ ولا محدَّث ـ إلاّ إذا تمنّى« (7) جملگى این احادیث در زمره احادیث صحیح به شمار مى‌آیند.(8)

ب) زهراى مرضیه(س) «سیدة نساء أهل الجنّة»است، این حدیث با طرق گوناگون در مدارک اهل سنت وارد شده است؛ از جمله در صحیح بخارى، باب مناقب فاطمه(9) ابن حجر نیز در شرح این حدیث به برخى از اسانید آن اشاره کرده است.(10)

بنابراین، اگر فرشتگان با مریم(س) سخن مى‌گویند به دلیل آن است که مریم، پاکدامن و سرور زنان عصر خود و برگزیده از ناحیه خداست، همان طور که قرآن درباره مریم مى‌فرماید: «وَإِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ»،(11) هنگامى که فرشتگان به مریم گفتند: اى مریم خداوند تو را برگزید و پاک کرد و بر زنان جهانیان برگزید.

درباره زهراى مرضیه(س) به طریق اولویت چنین امرى امکان داشته است؛ چون هیچ دلیلى بر اختصاص مقام «محدَّثه» به امت‌هاى پیشین ندارد و زهراى مرضیه(س) سرور بانوان بهشتى و یا طبق روایات دیگر، سرور بانوان جهانیان است.(12)

با این وجود برخى از سلفیان، مانند احسان الهى ظهیر(13)، محمد مال الله(14) و... که هرگز نمى‌توان آنان را محقّقان بى‌طرف نامید، از کلمه مصحف که اشتراک لفظى است، سوء استفاده مى‌کنند و آن را حمل بر معناى قرآن مى‌کنند و مى‌گویند: شیعه قرآنى دارد که نام آن «مصحف فاطمه» است و از آن جا که این مصحف به لحاظ محتوا با قرآن موجود به کلى متفاوت است، پس قرآن شیعه، قرآنى دیگر است!

محمد مال الله مى‌نویسد: قرآن نزد شیعه، سه برابر قرآن موجود است و در آن هیچ حرفى از این قرآن نیامده است، ابوجعفر کلینى در کتاب کافى خود از ابوبصیر، و وى از ابو عبدالله(ع) چنین نقل مى‌کند: ابو عبدالله گفت: نزد ما مصحف فاطمه است، آنان چه مى‌دانند مصحف فاطمه چیست؟ گفتم: مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: مصحف فاطمه 3 برابر قرآن شماست، به خدا سوگند در آن مصحف حرفى از این قرآن نیست.(15)

سپس در ادامه مى‌آورد: اجماع اهل سنت بر این است که هر کس حرفى از قرآن را انکار کند، یا بر این پندار رود که نقصان و تبدیلى در قرآن رخ داده، کافر شده...، چه رسد به ادعاى شیعه که مى‌گوید: قرآنى هست که حرفى واحد از این قرآن در آن نیست!!(16)

این نوع داورى‌ها که ریشه در جهل یا تجاهل، همراه با کینه‌ورزى دارد، موجب بدبینى مسلمین به یکدیگر و آثار بسیار زشت در بین آنان خواهد شد، ناگفته نماند در یکى از منابع شیعى چنین آمده است: از اهل بیت خبر رسیده که عثمان بن عفان -در هنگام رخداد توحید مصاحف- از امام على(ع) مصحف فاطمه را که با اشاره پدر تدوین کرده بود، طلب کرد و آن را با مصاحف دیگر که در دست صحابه بود تطبیق داد و... .(17)

مؤلف، این واقعه را از کتاب دیوان دین و آن نیز از کتاب تاریخ طبرستان (تألیف محمد بن محمود آملى که از مورخان قرن هفتم است) نقل کرده است،(18) هر چند در تاریخ طبرستان چنین مطلبى به چشم نمى‌خورد، لیکن، اگر چنین امرى مسجّل باشد، حکایت از قرآنى دارد که زهراى مرضیه(س) در زمان حیات پدر تدوین کرده‌اند، شاید از همین روست که ایشان در فرازى از خطبه خود، تعبیر «وعندنا کتاب الله»... کتاب خدا نزد ماست(19) را به کار برده‌اند.

اما باید توجه داشت که، به طور قطع، این مصحف که به اشاره رسول خدا(ص) و در زمان حیات ایشان تدوین شده، همین قرآن است و غیر از مصحفى است که پس از وفات رسول خدا(ص) با املاى حضرت فاطمه(س) و خط امام على(ع) نگاشته شده و به کلى از قرآن جداست.

متأسفانه، باز برخى از سلفیان تجاهل می‌ورزند و با چشم پوشى از این نکته که (بنا به اسناد و مدارک) این‌ها دو مصحف‌اند و هر کدام در زمان و موضوع خاص تدوین شده‌اند، براى رسیدن به نتایج و اهدافى ناشایست و شگفت آور، این دو را با یکدیگر خلط مى‌کنند.(20)

*پی‌نوشت‌ها:

1. ابوجعفر کلینى، همان: ج 1، ص 241، رقم 5، و ص 240، رقم 2.

2. ر.ک: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد.

3. ر.ک: ابن ابى داود سجستانى، کتاب المصاحف، تصحیح ارتور جفرى، ص 124 ـ 135.

4. ر.ک: محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد و سلیمان بن اشعث، کتاب المصاحف، تصحیح آرتور جفرى، ص 124 ـ 135.

5. ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 50، باب فضائل الصحابة. براى توضیح بیش تر درباره امکان «محدَّث» در این امت و مسائل جانبى آن ر.ک: علامه امینى، الغدیر، ج 5، ص 42 ـ 51.

6. ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 42، رقم 3689.

7. همان، ج 7، ص 42.

8. همان، ج 7، ص 51.

9. همان، ج 7، ص 105، باب مناقب فاطمه، رقم 3767.

10. همان، ج 7، ص 105.

11. سوره آل عمران (3)، آیه 42.

12. ر.ک: سید مرتضى فیروز آبادى، فضائل الخمسة من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبرة عند اهل السنة والجماعة، باب «ان فاطمة سیدة النساء وافضلهن» ج 3، ص 169 ـ 177.

13. احسان الهى ظهیر، الشیعة والقرآن، ص 32.

14. محمد مال الله، الشیعة و تحریف القرآن، ص 61.

15. همان، ص 62 ـ 63.

16. همان، ص 163.

17. سید عبد الرضا شهرستانى، المعارف الجلیة، ص 19.

18 ـ حبیب الله نوبخت، دیوان دین در تفسیر قرآن مبین، ص 52.

19. ر.ک: ابن ابى طاهر طیفور، کتاب بلاغات النساء، ص 28 و على بن عیسى الإربلى، کشف الغمة فى معرفة الأئمة، تعلیق سید هاشم رسولى، ج 2، ص 483.

20. ر.ک: ناصر قفارى، اصول مذهب الشیعة، ص 268.

ادامه مطلب
شنبه 24 فروردین 1392  - 5:00 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 146

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6161236
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی