به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

 یلدا، شب تولد مسیح یا انقلاب زمستانی، نام آخرین روز از پاییز را هر چه که بگذارید وجه اشتراک تمام‌شان مراسمی است که مردم برای زنده نگه‌داشتن طولانی‌ترین شب سال برگزار می‌کنند. شبی که خورشید در بیش‌ترین فاصله از استوا قرار می‌گیرد و در نتیجه زمستان نیمکره شمالی و تابستان نیمکره جنوبی از راه می‌رسد.

انقلاب زمستانی از هزاران سال قبل تا به حال بهانه برگزاری آئین‌های باستانی بوده است؛ در ایران باستان بهانه شب چله، در میان یهودیان بهانه حنوکا و در میان مسیحیان بهانه جشن کریسمس. اما به جز این آیین‌ها، در فرهنگ هر کشور رسم و رسومی برای زنده نگه داشتن طولانی‌ترین شب سال وجود دارد که فردا شب، وقتی شما پای سفره یلدایتان نشسته‌اید و با انار و خرمالو و دیوان حافظ به استقبال زمستان می‌روید‌، آنها در حال برگزار کردن این رسم و رسوم هستند.

پاکستانی‌ها بر اساس آیین‌های قدیمی شان در شب یلدا به دعا و نیایش می‌پردازند. مردان آیین حمام زمستانی را به جا می‌آورند و در حالی که تکه نانی را در دست گرفته اند روی سرشان آب می‌ریزند. این حمام باید ایستاده انجام شود و از صبح تا بعد از ظهر آخرین روز از پاییز ادامه خواهد داشت. زنان و دختران هم مراسم سنتی حمام را به جا می‌آورند و بعد از این تطهیر مراسم آتش افروزی، جشن و پایکوبی و خوردن غذایی که از شکمبه بز تهیه شده، آغاز می‌شود.

مردم شرق آسیا، انقلاب زمستانی‌شان را با مراسم دونگ‌ژی جشن می‌گیرند. مراسمی که در میان ژاپنی‌ها، چینی‌ها، کره‌ای‌ها و مردم فیلیپین و تایلند و ویتنام، یکی از مهم‌ترین مراسم آیینی به حساب می‌آید و از غروب روز آخر پاییز شروع می‌شود. خانواده‌ها در این روز دور هم جمع می‌شوند و غذایی به اسم تانگ یوآن و کوفته برنجی می‌خورند؛ غذاهایی که در فرهنگ شرق آسیایی‌ها، نماد همبستگی و اتحاد خانواده دانسته می‌شوند.

در کره، غذایی به نام سائیلسیم مرسوم است که با برنج و لوبیا قرمز تهیه می‌شود. آنها مایع مخصوصی را در این روز در اطراف خانه خود می‌پاشند تا ارواح خبیث و نیروهای شر را از اطراف شان دور کنند. کاری که شاید منشا آن، افسانه قدیمی چینی‌ها باشد که بر اساس آن در آخرین روز پاییز روح یک شکارچی به خانه روستاییان سرک می‌کشد تا طعمه فصل سرمایش را پیدا کند.

ژاپنی‌ها هم در این روز حمام مرکبات می‌گیرند تا نه فقط نیروهای منفی را از خود دور کنند، بلکه در زمستان پیش رو، از سرماخوردگی هم در امان باشند. حمام مرکبات در گذشته به معنی غوطه ور شدن در وان مرکبات بود اما امروزی‌ها اگر قرار باشد این رسم را به جا بیاورند، در وانی حمام می‌کنند که داخل آن چند لیمو و پرتقال را شناور کرده اند.

در اسکاتلند مراسمی به اسم هاگمانی برگذار می‌شود که در آن مراسم «اولین قدم» برگزار می‌شود. رسمی شبیه کاسه زنی نوروز ایرانی‌ها که در آن، یک نفر با موهای بلند و سیاه رنگ در خانه همسایه‌ها می‌رود و از آنها هدیه‌هایی مثل نمک، نان، نوشیدنی، پودینگ میوه، شیرینی و شکلات و... می‌گیرد. هاگمانی از نیمه شب به بعد آغاز می‌شود یکی از مهم‌ترین جشن‌های زمستانی اسکاتلندی‌ها است.

مردم بولیوی، پرو و اکوادور رسم مشترکی در طولانی‌ترین شب سال دارند: طناب پیچ کردن خورشید! آنها به ارتفاعات می‌روند و در مراسمی آیینی وانمود می‌کنند خورشید را به سنگ‌ها بسته اند تا روزها را طولانی‌تر کنند. ارتفاعات ماچوپیچو در اسپانیا یکی از مهم‌ترین نقاط باستانی طناب پیچ کردن خورشید بوده است.

اما پرهیجان‌ترین مراسم شاید فستیوالی باشد که در باهاماس، غرب آفریقا، جامائیکا و بخش‌هایی از کارولینا و ویرجینیا برگزار می‌شود. در این فستیوال، مردم با لباس‌های عجیب و غریبی مثل کله گاو، پیکر اسب، شیطان و فرشته و... به خیابان‌ها می‌آیند و موسیقی‌های آیینی شان را می‌نوازند تا به استقبال زمستان بروند.

در روسیه هم مردم طولانی‌ترین شب سال را به دعا و نیایش می‌پردازند و غذای مرسوم شان نان و پنیر و عسل است. آنها با ریسه کشیدن خیابان‌ها و روشن کردن چراغ‌های رنگین، به استقبال زمستان می‌روند و در طولانی‌ترین شب سال‌شان کلوچه‌های خانگی به یکدیگر هدیه می‌دهند.

آداب و رسوم شب یلدا در ایران هم پیشینه ای دراز دارد. آیینی که یکی از اهداف اصلی اش جمع کردن خانواده در کنار هم است. البته در این چندسال اخیر و همزمانی شب یلدا با ماه های محرم و صفر، در کنار محترم شمردن این ایام، تاکید بر جنبه خانوادگی این آیین کهن بیشتر شده است. موضوعی که در روایات دینی هم با عنوان «صله رحم» از آن یاد شده تا پیوند سنت های ایرانی و اسلامی با هم، رنگ دیگری به یلدای این چندسال بدهد.

منبع:مجله مهر

ادامه مطلب
پنج شنبه 30 آذر 1391  - 7:58 AM

 

فال در لغت به معنای طالع، بخت و نیز پیشگویی و عاقبت بینی است. کلمه‌ای عربی و در فارسی یعنی شگون، هم در معنای خوب و هم در معنای بد. فال گرفتن یعنی اطلاعات از ناشناخته‌ها که همواره با استقبال مواجه است؛ و در عربی به فال خوب زدن، «تفأل» و به فال بد زدن «طیره» می‌گویند.
 
 در فارسی، فال خوب زدن را «مروا» و فال بد زدن را «مرغوا» گویند که از دو کلمه «مرغ» و «آوا» تشکیل شده است. ایرانیان با آواز و جهت حرکت پرندگان فال می‌زده‌اند؛ مثلاً با دیدن عقاب به عقوبت و هدهد به هدایت پی می‌برده‌اند.
 
 در اسلام و در حدیث آمده است که پیامبر گرامی اسلام (ص)، فال نیکو زدن را توصیه می‌فرمودند و طیره را مکروه دانسته‌اند، به علت اینکه طیره مایه ناامیدی، بدبینی و بدگمانی بوده و در مقابل، فال نیکو و خوب، نشانه امیدواری و کامروایی در زندگی است. در اسلام استخاره یعنی طلب خیره (بر وزن جیره) به معنای با خدا مشورت کردن و طلب تقدیر خیر کردن رواج داشته است.
 
 مردم ایران اقبال بسیار زیادی به دیوان اشعار حافظ نشان داده‌اند، چرا که حافظ را «لسان الغیب» و حافظ کل قرآن، و از سویی این دفتر شعر را برگرفته از اسرار قرآن و وی را واقف بر گنج‌های پنهان الهی می‌دانند. 
 
  
 
  
 
 
  
 
 اما آنچه تعلق به عموم مردم دارد چه جشن‌ها چه کتاب‌هایی که در فرهنگ ما عمومی است و ریز، درشت، خرد، کلان، بزرگ و کوچک به آن ارادت دارند همانند حافظ و دیوان وی به اندازه تنوع اندیشه‌ها و احوال و گونه گونی و رنگارنگی، از تنوع و تکثر برخوردار است.
 
 البته برخی با حافظ فال می‌گیرند که این مهم خواسته بسیاری از بزرگان هم هست، اما اینکه این تفکر صورت های صحیح تری داشته باشد، چنین چیزی وجود ندارد اما نحوه تفال بر دیوان حافظ امری در عهده و اختیار مردم است.
 
 فردی می‌گوید غزل سمت راست را می‌خوانم و فردی دیگر غزل سمت چپ را، برخی در هنگام تفال خواجه را صلا زده و او را به نامی می‌خوانند و برخی قسم می‌دهندش به شاخ نباتی که حافظ دلشده او بوده؛ حتی برخی سوره‌ای از قرآن خوانده و حافظ را می‌گشایند؛ هر یک از این رسوم با تنوع و رنگارنگی که دارد در شکل خود صحیح و درست است چرا که از آن مردم است؛ آنچه از آن مردم باشد به اندازه و تنوع مردم هست و کسی نه می‌تواند تعیین کرده و حدودی برای آن قائل شود و نه می‌تواند بگوید چه بوده؛ یعنی در زمینه‌های مردم شناسی، هر آداب و آئینی، حتی با فال هر برخوردی می‌شود و چیز درست‌تری وجود ندارد، اما مسلما آنچه مردم می‌خواهند صحیح تر است.
 
 «دیوان حافظ» تنها کتابی است که بعد از قرآن در خانه هر ایرانی یافت می‌شود و فال گرفتن با اشعار «لسان‌الغیب» یکی از رسوم ایرانی است که در مناسبت‌های مختلف انجام می‌شود اما آیا حافظ از آینده خبر می‌دهد؟
 
 اینکه مرید در پی مرادش در دیوان حافظ باشد فال گیرنده را امیدوار به آینده‌اش می‌کند، حال آنکه سفر کرده داشته باشد یا در انتظار نزول خبر؛ هر آنچه باشد نوید در پی دارد. گونه‌گونی فرهنگ‌ها، افکار و مشکلات هر فرد را حتی با واژه‌ای امیدوار می‌کند و اینکه در دیوان خواجه از ناامیدی هیچ خبری نیست و بهار همیشه نویدبخش روزهای خوش در آینده است.
ادامه مطلب
چهارشنبه 29 آذر 1391  - 10:27 PM

 

  آمار اسیران کربلا، مختلف گزارش شده است، تعداد اسیران مرد چهار، پنج، ده و دوازده نفر گزارش شده است. تعداد اسیران زن نیز چهار، شش و 20 نفر گزارش شده است.

بنابراین، اظهار نظر قطعى در مورد تعداد اسرا، مانند تعداد شهداى کربلا، ممکن نیست، ولی نام شمارى از اسیران که در منابع مختلف گزارش شده است، با این حال آماری از بازماندگان واقعه کربلا از کتاب دانشنامه امام حسین(ع) تألیف آیت‌الله محمد محمدی ری‌شهری در ادامه می‌آید:

*نگاهی آماری به اسیران و بازماندگان واقعه کربلا

 

ردیف نام   شرح
اسیران مرد بنی‌هاشم
1  علی بن حسین(امام زین‌العابدین) دومین فرزند پسر امام حسین(ع) نیز على نام داشت و به دلیل این که او میان على‌اکبر و علی‌اصغر قرار داشت، على اوسط نیز نامیده شده است، ایشان چهارمین امام از امامان دوازده‌گانه اهل‌بیت(ع) است که پس از شهادت پدرش به مقام امامت، نائل آمد و امامت در نسل او امتداد یافت.

مادر وى، شهربانو دختر یزدگرد است، قول مشهور سال ولادت ایشان را سال 38 هجرى مى‌داند، امام با فاطمه دختر امام حسن(ع) ازدواج کرد و داراى 3 فرزند به نام‌هاى حسین، محمّد(امام باقر) و عبداللّه شد.

ایشان در 57 یا 58 سالگى، در روز 12 یا 25 محرم سال 94 یا 95 هجرى به وسیله ولید بن عبدالملک، مسموم شد و به شهادت رسید.                     

2 محمد بن علی الحسین(امام باقر) امام باقر(ع) در حادثه کربلا، 2 سال و چند ماه داشت.
3 حسن بن حسن، معروف به حسن مثنّا وى فرزند امام حسن(ع) و همسرش ، فاطمه دختر امام حسین(ع) بوده است، حسن مُثنّا در واقعه کربلا  20 ساله شمرده شده است که جنگید تا بر اثر جراحات، بیهوش شد، او را به کوفه بردند و درمان کردند. وى پس از بهبود ، به مدینه رفت، بر اساس نقل‌ها ، وى در 35، 37 یا 38 سالگى  به دستور ولید بن عبدالملک، مسموم شد و به شهادت رسید و در بقیع به خاک سپرده شد،  هر چند جمع این اقوال با هم، ممکن نیست.
4 عمرو بن حسن برخى از عمرو بن حسین یا عمر بن حسین، یاد کرده‌اند که ظاهرا همان عمرو بن حسن باشد.
5 محمّد بن حسین گرچه امام حسین(ع) فرزندى به نام محمّد داشته، ولى این احتمال وجود دارد که وى محمّد بن على بن الحسین(ع) بوده که نامش تصحیف شده است
6 قاسم بن محمّد بن جعفر همسر وى، امّ کلثوم دختر عبداللّه بن جعفر بوده است
7 محمّد بن عقیل عده‌ای وی را جزو شهدای کربلا آورده‌اند.
اسیران زن بنی‌هاشم
8 زینب کبری (س) پیام آور خون شهیدان، حماسه‌سراى قیام اباعبداللّه الحسین(ع)، رسواکننده زورمداران و تزویرگران ستم‌گستر، جلوه وقار، راز حیا، تبلور سربلندى و سرفرازى و اُسوه استوارى و عبادت و شکیبایى است.

او با پسرعمویش عبداللّه بن جعفر بن ابى‌طالب، ازدواج کرد و على زینبى، عون، محمّد، عبّاس و امّ‌کلثوم را برایش به دنیا آورد، او «اُمّ المصائب» نامیده شده است.

9 اُمّ کلثوم دختر امام علی(ع) وى «زینب صغرا» نیز نامیده شده و پدرش امیر مؤمنان(ع) است؛ ولى ظاهراً مادرش فاطمه زهرا(س) نیست؛ زیرا اُمّ‌کلثومى که دختر فاطمه زهرا(س) است، بنا بر مشهور در زمان حیات امام حسن(ع) از دنیا رفته است. 
10 فاطمه دختر امام على(ع) وى که «فاطمه صغرا» نیز نامیده شده، همسر ابوسعید بن عقیل بوده که در جریان کربلا به شهادت رسیده است، وى از راویان حوادث کربلاست
11 فاطمه دختر امام حسن(ع) وى همسر امام زین‌العابدین(ع) و مادر امام باقر(ع) و مادربزرگ سایر امامان اهل‌بیت(ع)است.

از امام صادق(ع) روایت شده که درباره او مى‌فرماید: «چنان شخصیت راستگو و درست کردارى بود که در میان خاندان حسن(ع) زنى چون او دیده نشده است».

12 سَکینه، دختر امام حسین(ع) نام وى ، آمنه است و امینه و اُمَیمه نیز گفته‌اند، سَکینه، لقب اوست که مادرش به وى داد، مادرش رَباب دختر اِمرؤ القَیس است.

سکینه، زنى خوش خو، ظریف، زیبارو، عفیف، اهل شعر و ادب و از راویان حدیث بود. بزرگان قریش و بزرگان شعر و ادب، در مجلس وى حاضر مى شدند. 

13 رَباب، همسر امام حسین(ع) وى مادر على اصغر(ع) است، پدرش ، امرؤ القیس بن عَدى، از مسیحیان شام بود که در روزگار خلافت عمر ، اسلام آورد و مادرش ، هند دختر ربیع بن مسعود است.

شعر امام حسین(ع) در مدح او و سَکینه، نشان دهنده علاقه فراوان امام(ع) به آنان است، رَباب، پس از شهادت همسرش امام حسین(ع)، یک سال بیشتر زنده نماند و در تمام این مدّت، به زیر سایه نرفت و برخى گفته‌اند در کنار مزار امام حسین(ع) به سوگ نشست و سپس از غم فراق او از دنیا رفت.

14 رُقَیّه، دختر امام على(ع) همسر مسلم بن عقیل(ع) نیز بوده، در کربلا حضور داشته است.
بازماندگان از غیر بنی‌هاشم
15 مُرَقّع بن ثُمامه اسدى پایه گزارشى، وى در کربلا مجروح شد و در کوفه از دنیا رفت، طبق گزارشى دیگر، وى پس از واقعه کربلا به زاره و در گزارشى دیگر به رَبَذه، تبعید شد و تا هلاکت یزید، آن جا ماند و پس از گریختن ابن زیاد به شام، به کوفه رفت.
16 سوّار بن عُمَیر جابرى وى در واقعه کربلا، مجروح و اسیر شد و شش ماه پس از آن، بر اثر جراحت‌هایى که برداشته بود، به شهادت رسید، در «زیارت ناحیه مقدّسه»، آمده است: «درود بر زخمىِ اسیر، سوّار بن ابى‌حِمیَر فَهْمى هَمْدانى»
17 عمرو بن عبداللّه جُندَعى او از مجروحان واقعه کربلاست که یک سال بعد از آن، به شهادت رسید، در «زیارت ناحیه مقدّسه»، از وى چنین یاد شده است: درود بر مجروحِ کم جان، عمرو بن عبداللّه جُندَعى
18 عُقْبة بن سَمعان وى، غلام رَباب، همسر امام حسین(ع) بوده است، شیخ طوسى او را در زمره یاران امام(ع) آورده است، او در تمام مسیر، همراه امام(ع) بوده و از راویان مشهور واقعه کربلاست
19 ضحّاک بن عبداللّه مشرقى وى همراهىِ خود با امام(ع) را مشروط به مفید بودن، کرده بود و پس از آن که مشخّص شد که سرنوشت، چیزى جز شهادت نیست، این موضوع را با امام(ع) در میان گذاشت، امام(ع) هم موافقت فرمود که اگر مى‌تواند، خود را از حلقه محاصره دشمن، خارج کند، به این ترتیب وى فرار را بر همراهى با امام(ع) و شهادت برگزید.
20 مسلم بن رباح غلام على بن ابى‌طالب(ع) و منشى ایشان بود که از آزادشدگان به دست امام(ع) بوده است، او همچنین، غلامِ حسین(ع) نیز بوده است، بر پایه برخى از گزارش‌ها، وى در روز عاشورا، در کنار امام(ع)، ولى احتمالاً به دلیل برده بودن، در امان مانده است.
21 غلام عبد الرحمان بن عبد ربّه انصارى او روایتگر شوخى کردن یاران امام(ع) با یکدیگر در صبح عاشوراست.
ادامه مطلب
یک شنبه 26 آذر 1391  - 1:05 PM

 

در سمت راست ورودی اصلی باب الصغیر مقبره کوچکی پذیرای سرهای مبارک شهدای کربلا است که به همراه حضرت امام حسین(ع) در کربلا شهید شدند. این مقبره یک اتاق بزرگ مربعی شکل است که از سنگ های سفید و سیاه ساخته شده که گنبد سفیدی بر بالای آن است و درب ورودی دارد که در وسط آن نوشته شده:

وفتیةٍ من بنی عدنانَ مـا نظـرَتْ    عین الغزالة أعلـى منهـمُ حَسَبـا  *** من کلّ جسم بوجهِ الأرضِ منطرحٍ     وکلّ رأس برأس الرمح قد نُصِبـا

این مقام متعلق به سرهای 16 شهیدی است که در واقعه طف کربلا به همراه امام حسین (ع) شهید شدند. همان اول که وارد اتاق می شوید با یک ضریح  ساخته شده از نقره روبه رو می‌شوید که یک تاج طلا کاری شده که بر روی آن آیات قرآنی و اشعاری حسینی حک شده وجود دارد. این ضریح به تازگی و در سال 1414 هجری توسط البهره معروف به ابوالقائد جوهر محمد برهان الدین الفاطمی پادشاه اسماعیلی ها بناشده است.

داخل این ضریح با 16 پارچه سبز رنگ پوشیده شده که به نشانه سرهای شهدای دفن شده است. نوع دیگری از پارچه های قرمز رنگ هم قرار داده شده که نشان از سرهای 72 شهید کربلاست.

غیر از اطلاعات تاریخی که در مورد این مکان وجود دارد حادثه عجیبی در این باره نقل شده که استاد لبیب بیضون آن را روایت کرده که دیگر جای شکی برای صحت مکان دفن این سرهای مقدس باقی نمی گذارد. «سید سلیم مرتضی» که از اهل ثقه و از کسانی است که متولی مقام‌های اهل بیت علیهم السلام در باب الصغیر بود این روایت را برای من ذکر کرد: دیوار مربوط به سرهای شهیدان خراب شد و سید سلیم خواست تا آن را اصلاح کند و بنیان آن را مستحکم‌تر کند. یک مرد مسیحی را برای تراشیدن سنگ ها به خدمت گرفت و از صبح زود تا عصر در آنجا کار می کرد.

سید سلیم نقل می کند: در یکی از روزها دیدم که این مسیحی در حال جمع کردن وسایل خود است و می‌خواهد که دیگر کار نکند. به او گفتم: مشکلت چیست؟  گفت : من می ترسم که اگر بخواهم این کار را ادامه دهم دین خود را ترک بگویم و مسلمان شوم. گفتم: چرا؟ گفت: دیروز وقتی داشتم خاک پیرامون مقام سرهای شهدا را حفر می‌کردم تا سنگ جدید بگذارم یک سوراخی برای من باز شد. از آن سوراخ دیدم که اتاقی در پایین وجود دارد که تعدای سر در آن قرار داده شده است. برخی سرها همراه با محاسن و برخی ها چشم بسته و برخی دیگر از سرها بر روی آن چیزی بسته شده بود.

سپس سید آمد و در آن سوراخ نگاهی انداخت و دید که تعداد سرها 16 عدد است که به شکل دائره مرتب شده‌اند و گویا که همین چند لحظه پیش دفن شده اند و هیچ نشانه خون و یا پوسیدگی روی این سرها مشاهده نمی شد و گوشت و پوست کامل داشت. سپس آن فرد مسیحی سوراخ را بست و مکان را ترک گفت.

سرهای دفن شده در آن مکان مقدس متعلق به این شهیدان است:

1- سر مقدس أبا الفضل العباس‌بن علی بن أبی طالب علیه السلام، مادرش أم البنین.

2- سر مقدس عبدالله بن أبی طالب علیه السلام، مادرش أم البنین.

3- سر مقدس عثمان بن علی بن أبی طالب علیه السلام، مادرش أم البنین.

4- سر مقدس محمد الأصغر بن علی بن أبی طالب علیه السلام از بنی هاشم

5- سر مقدس عمر بن علی بن أبی طالب علیه السلام، مادرش الصهباء دخترحبیب از قبیله بنی هاشم

6- سر مقدس علی بن الحسین الأکبر بن علی علیه السلام، مادرش لیلى بنت أبی مرة بن عروة

7- سر مقدس جعفر بن عقیل بن أبی طالب از قبیله بنی هاشم

8- سر مقدس عبد الله بن عقیل بن أبی طالب از بنی هاشم

9- سر مقدس الحسین بن عبد الله

10- سر مقدس عبد الله بن عوف

11- سر مقدس الحر بن یزید الریاحی التمیمی

12- سر مقدس القاسم بن الحسن بن علی بن أبی طالب(ع)از بنی هاشم

13- سر مقدس أبی بکر بن علی بن أبی طالب (ع). مادرش لیلى از بنی هاشم

14- سر مقدس جعفر بن علی بن ابی طالب (ع) از بنی هاشم

15- سر مقدس حبیب بن مظاهر الأسدی

16- سر مقدس محمد بن مسلم

این ضریح یک مسجد کوچک دیگری دارد که اخیراً بازسازی شده که نام آن، مسجد زین العابدین (ع) است و لازم به ذکر است که امام زین العابدین (ع) بعد از دفن سرها در این مکان نماز گزارده است.

همانگونه که در تصاویر ذیل نیز قابل مشاهده است، در این محل مقدس و در کنار ضریح سرهای شهدای کربلا، تشت فلزی بزرگی است که گفته می‌شود سرهای شهدای کربلا قبل از دفن شدن در آن قرار داده شده است.

 

ادامه مطلب
یک شنبه 26 آذر 1391  - 1:04 PM

 

  بی‌شک برای انسان افتخار و عزتی بالاتر از این نیست که پیوسته یار و یاور حق و در جبهه حق باشد و دفاع از اهل‌بیت(ع) و مظلومیت آنان و حمایت از وارثان به حق پیامبر، عالی‌ترین مصداق یاری حق است. همان‌طور که در قرآن یاران و اصحاب برجسته پیامبر(ص) که با جان و مال و از روی صفا و اخلاق و ایمان، در مقابل جبهه کفر و شرک، به یاری پیامبر(ص) شتافتند جایگاهی خاص و عظمتی بزرگ دارند؛ یاران و طرفداران امیرمؤمنان و ائمه معصومین(ع) نیز از آن مقام و عظمت، برخوردارند که روایت زیادی در این زمینه وجود دارد.

اما آنچه مهم است ایثار و فداکاری در راه نصرت آنان، با قلب و دست و زبان است و می‌توان ادعا کرد که براساس روایت و تاریخ، «مختار بن ابی‌عبید ثقفی» این مجاهد جبهه حق و یاور اهل بیت(ع)، از مصادیق یاوران و مدافعان حق، به شمار می‌رود.

با توجه به پخش مجدد سریال «مختارنامه» از شبکه‌های مختلف تلویزیون، در سلسله گزارش‌هایی به بررسی زندگانی مختار ثقفی می‌پردازیم. این مجموعه مطالب با استناد به کتاب «ماهیت قیام مختار» نوشته حجت‌الاسلام سید ابوفاضل رضوی ارائه می‌شود.

*روایاتی در مدح مختار

آیت‌الله العظمی خوئی درباره مختار می‌نویسد: «والاخبار الوارده فی حقه، علی قسمین: مادحه وذامه، اما المادحه، فهی متضافرة».

 اخبار و روایاتی که درباره مختار رسیده، دو قسم است: نخست؛ اخباری در مدح و ستایش او و دوم؛ اخباری که در مذمت اوست. اما اخبار در مدح، قوی‌تر و برتر است.

*بشارت علی(ع) به قیام مختار

در کتب «ملاحم و فتن» از طرق شیعه و سنی از پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) و روایاتی به عنوان پیشگویی حوادث آینده، به چشم می‌خورد.

یکی از حوادثی که در اختبار غیبی پیامبر و ائمه(ع) وجود دارد قیام و شهادت امام حسین(ع) و حوادث بعد از آن از جمله قیام مختار است.

«مقدس اردبیلی» روایتی از امام علی(ع) نقل می‌کند که حضرت فرمود:

«سیقتل ولدی الحسین وسیخرج غلام من ثقیف و یقتل من الذین ظلموا، ثلثماثة وثلثة و ثمانین الف، رجل»

به زودی فرزندم حسین، کشته خواهد شد، ولی دیری نخواهد پایید که جوانی از قبیله «ثقیف» قیام خواهد کرد و از این ستمکاران، انتقام خواهد گرفت به طوری که تعداد کشته‌های آنان به 383 هزار نفر خواهد رسید.

ممکن است بعضی این رقم را دور از واقعیت و اغراق‌آمیز تلقی کنند، اما آنچه مسلم است در واقعه قیام مختار، جمع کثیری از دشمنان اهل‌بیت(ع) و مسببان فاجعه کربلا به هلاکت رسیدند، البته سران آنان که اغلب در عراق بودند، به دست مختار و یارانش کشته شدند که تعداد آنان را می‌توان چندین هزار تن، تخمین زد و از آنجا که در جریان فتح کوفه، تعداد زیادی از دشمنان اهل‌بیت کشته شدند و در شورش بعد از پیروزی مختار نیز جمع بسیاری در معرکه هلاک گشتند و در ماجرای جنگ ابراهیم که منجر به شکست لشکر شام، به فرماندهی ابن‌زیاد شد، طبق تواریخ معتبر از لشکر 80 هزار نفری شام، تعداد اندکی جان سالم به در بردند، بنابر این، رقم فوق بعید نیست.

علامه مجلسی روایتی از علی(ع) نقل می‌کند که فرمود: «همانطور که گروهی از بنی اسرائیل، از حق اطاعت کردند و کرامت یافتند و گروهی از آنان عصیان کردند و در نتیجه عذاب شدند، شما امت محمد(ص) نیز چنین خواهد بود».

سؤال کردند: ای امیرمؤمنان! این عصیان کننده‌ها چه کسانی هستند؟

حضرت فرمود: آنان که به بزرگداشت ما و حقوق ما اهل‌بیت امر شدند، لیکن خیانت و مخالفت کردند و حقوق ما را نادیده گرفتند و انکار کردند و آن را سبک شمردند، فرزندان ما که همان فرزندان پیامبر خدا(ص) بوده به قتل رساندند، در صورتی که مأمور به اکرام و محبت آنان بودند.

عرض کردند: ای امیرمؤمنان! آیا چنین خواهد شد؟!

فرمود: «آری، این خبری حق و امری است شدنی، به زودی این دو فرزندم حسن و حسین(ع) کشته خواهند شد.»

سپس اضافه فرمود: به زودی ستمکاران به بلایی توسط کسی که خداوند برای انتقام، بر آنان مسلط خواهد نمود، گرفتار خواهند شد و این به خاطر فسق و جنایتی است که انجام دادند، همانگونه که بنی اسرائیل گرفتار عذاب شدند.

عرض کردند، او کیست؟

حضرت(ع) فرمود: جوانی از قبیله ثقیف که او را مختار بن‌ابی‌عبید می‌گویند.

مرحوم مامقانی می‌فرماید: این روایت، دلیل دیگری بر امامی بودن و صحت اعتقاد مختار است؛ زیرا عاقب کار مختار بر امیرمؤمنان(ع) مانند بسیاری از حوادث آینده که امام(ع) می‌دانست پوشیده نبود.

ادامه مطلب
یک شنبه 26 آذر 1391  - 1:00 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 146

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6187820
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی