به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

  حاج همت، خبر دستگیری بچه‌ها را به فرماندهان بالاتر داد و مورد اعتراض قرار گرفت. او را سخت ناراحت و گرفته و نگران می‌دیدم. گفت: «باید در تکی محدود، چند نفر از عراقی‌ها را اسیر بگیریم و اطلاعات ضروری را به دست آوریم.»

خبرگزاری فارس: مردی که باعث آرامش حاج همت شد

 

 خاطرات سال‌های دفاع مقدس از این لحظا در تاریخ ایران از اهمیت والای برخوردار است که پس از انقلاب اسلامی در ایران برای اولین مردم نیز در نگارش تاریخ نقش به سزایی را ایفا نمودند.

تا پیش از این شاهان و دست یافتگان به قدرت تاریخ را به سود خود به آیندگان منتقل می‌نمودند. البته استثنائاتی نی زوجود دارد.

حال اگر این خاطرات متعلق به یک نیروی اطلاعات و عملیات باشد که خواندنی تر هم می‌شود. آنچه پیش روی شماست ادامه خاطرات دکتر حسین الله کرم است که در کتاب بمو به نگارش در آمده است:

بچه‌های اطلاعات عملیات روی جبهه دشمن در منطقه سومار کار کردند و راهکارهای مناسبی ارایه دادند. شناسایی آنها ماه‌ها طول کشید. آنچه به دست آمد، نه تنها مقبول افتاد، بلکه مورد تحسین واقع شد. علت این بود که مجید در میان بچه‌های شناسایی حضور داشت.

بقیه در ادامه

ادامه مطلب
پنج شنبه 2 آذر 1391  - 5:49 PM

 

مرحوم علامه طهرانی می نویسد: حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام هیچ در روز عاشورا و نه قبل از آن دعا بر خلاصى و نجات ننمودند، بلکه چون طایفه فرشتگان و أجانین براى نصرت آمده بودند حضرت به آنها دعاى خیر نمودند و از آنها استمدادى نطلبیدند. تمام توکّل خود را به خداى خود داشته و امور را یکسره به ید با قدرت او سپردند و در این صورت خدا با آن حضرت بود، دیگر چه باک داشتند از قتل و عطش و ذبح و اسارت و غیرها!

 مهر، از حضرت على بن الحسین علیهما السّلام روایت است که: وقتى که در روز عاشوراء لشگر آماده شدند حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام دستانشان را به سوى آسمان بلند کردند و عرضه داشتند: خداوندا تو پشت و پناه من هستى در هر گرفتارى و امید من در هر تنگنائى و تو فقط براى من مى‏مانى در هر حادثه‏اى که بر من فرود آید از جهت اعتماد و دلگرمى.

چه بسیار از گرفتاری ها که قلب انسان را به ناتوانى مى‏افکند و چاره را از انسان سلب مى‏نماید و دوست را نسبت به انسان بى‏توجّه و بى‏اعتناء مى‏سازد و دشمن را به شماتت و سرزنش مى‏اندازد، به پیشگاه تو آوردم و شکایت به سوى تو نمودم زیرا جز تو کسى را براى حلّ آنها نیافتم و تو آنها را باز نمودى و رفع گرفتارى و شدائد کردى. پس فقط تو صاحب اختیار و ولىّ هر نعمتى هستى و صاحب هر امر خیر و نیکو تو مى‏باشى و نهایت هر میل و آرزو تو هستى.

این دعا را آن حضرت اوّل صبح عاشورا هنگام تسویه صفوف و تعیین میمنه و میسره و قلب انشاء کردند. و امّا آخرین دعاى آن حضرت نیز معلوم است که در آخرین لحظات حیات در حال آرامش و سکون صورت بر روى خاک نهاده مى‏گفت: إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ یا غِیاثَ المُستَغیثینَ. [اى خداى من، من راضى به قضاء و حکم تو هستم و تسلیم امر و اراده تو مى‏باشم. هیچ معبودى جز تو نمى‏باشد اى پناه هر پناه جوئى.]

کلام امام حسین علیه السّلام در روز عاشورا
علامه طهرانی کلام امام حسین علیه السّلام در روز عاشورا را چنین بیان می کند: صبح عاشورا حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام بر شترى بلند بر نشست و قرآنى را باز نموده برفراز سر گذاشت و به میان دو صف آمد و با صداى بلند ندا در داد که: میان من و شما کتاب خدا شاهد و حاضر است و جدّ من رسول خدا ناظر است؛ و به بانگى بلند به طورى که همگى از لشگریان بشنوند. ندا در داد: اى مردم! گفتار مرا بشنوید! و در کشتن من شتاب مورزید، تا اینکه من شما را موعظه ‏اى کنم و پندى دهم به آنچه گفتن آن و تذکّر آن حقّى است ثابت براى شما بر عهده من و بر ذمّه من! و تا اینکه راه عذر خود را از آمدنم به سوى شما برایتان شرح دهم!

اگر شما عذر مرا پذیرفتید و گفتار مرا تصدیق نمودید و خودتان به من انصاف دادید! (یعنى از در عدالت و انصاف و راه آن وارد شدید!) این براى سعادت شما بهتر است؛ و دیگر از براى شما حجّتى براى کشتن من، و راهى براى أخذ و دستگیرى من نخواهد ماند! و اگر شما عذر مرا نپذیرفتید؛ و با انصاف با من عمل ننمودید؛ و حجّت مرا کافى ندانستید؛ پس در آن هنگام، رأى خود و همراهان و شریکان خود را روى هم انباشته و گرد آورید؛ تا آن که کار شما، و نظر و تدبیر شما، و عاقبت امر شما، بر شما پوشیده نماند؛ سپس بدون، هیچ مهلتى به من بپردازید؛ و کار خودتان را درباره من یکسره نمائید!

بدانید که حقّاً صاحب اختیار و ولىّ من خداست که قرآن کریم را بفرستاد؛ و او صاحب اختیارى مردمان صالح را مى‏نماید.
امّا بعد، نسب مرا بیاد آرید! و ببینید من که مى ‏باشم؟! و سپس به خود و به نفوستان بازگشت کنید؛ و آن را سرزنش کنید، نظر کنید که: آیا مصلحت شما هست که مرا بکشید؟! و حرمت مرا پاره کنید؟! آیا من پسر دختر پیغمبر شما نیستم؟! و پسر وصىّ او، و پسر عموى او، و اولین از مؤمنین که رسول خدا را به تمام آن چه را که از جانب خدا آورده بود، تصدیق نمود؛ نیستم؟! آیا حمزه سیّدالشّهداء عموى من نیست؟! عموى پدرم نیست؟! آیا جعفر که در بهشت، با دو بال خود در پرواز است، عموى من نیست؟!

آیا به شما نرسیده است که: رسول خدا صلّى الله علیه و آله فرمود، درباره من و برادرم که: این دو، دو سیّد و سرور و سالار جوانان اهل بهشتند؟!

پس اگر گفتارم را تصدیق کردید و این گفتار حقّ است، سوگند به خدا از وقتى که دانستم که خداوند گوینده دروغ را مبغوض دارد؛ سخن از روى تعمّد به دروغ نگفته ‏ام و اگر گفتارم را تکذیب کردید، اینک در میان شما از اصحاب رسول خدا هستند کسانى که اگر از آنها بپرسید، به شما بگویند.

بپرسید از: جابر بن عبدالله انصارىّ، و أبوسعید خدرىّ، و سهل بن سعد ساعدىّ، و زید بن أرقم، و أنس بن مالک، آنها به شما خبر مى‏دهند که: این کلام را از رسول الله شنیده‏اند، درباره من و برادرم!

آیا در این مطالب، حاجز و رادعى براى شما از ریختن خون من پیدا نمى‏شود؟!

حسین علیه السّلام گفت: اگر در این شکّ دارید؛ آیا در این هم شکّ دارید که: من پسر دختر پیغمبر شما هستم؟! سوگند به خدا: در میان مشرق و مغرب عالم پسر دختر پیغمبرى در میان شما و در میان غیر شما، جز من کسى نیست! اى واى بر شما! آیا شما به خونخواهى کشته ‏اى را که از شما کشته ‏ام، از من مطالبه خون او را مى ‏کنید؟! و یا مالى را که از شما برده ‏ام؟! و یا به تلافى و قصاص جراحتى را که وارد کرده ‏ام؟!

همه لشگر، سکوت کردند؛ و هیچ پاسخى ندادند.

حسین علیه السّلام ندا کرد: اى شبث بن ربعىّ! و اى حجّار بن أبجر! و اى قیس بن أشعث! و اى یزید بن حارث! آیا شما به من نامه ننوشتید که: اینک میوه‏ ها رسیده است؛ و بستان ها سرسبز شده است؛ اگر بیائى، به سوى لشگرى آماده براى نصرتت مى ‏آیى؛ که از هر جهت تجهیزاتش تمام و کامل است! پس بیا به سوى ما!

قیس بن أشعث گفت: ما نمى‏دانیم: چه مى‏گوئى؟! ولیکن تو بر حکم پسران عمویت (بنى‏امیّه) تنازل کن! و ایشان براى تو غیر از آنچه را که دوست داشته باشى؛ انجام نمى ‏دهند!

در این حال حسین علیه السّلام گفت: نه! سوگند به خدا که همچون مردمان ذلیل، دست ذلّت به شما نمى‏دهم؛ و مانند بردگان بار ظلم و ستم شما را به دوش نمى‏کشم!

وپس از این ندا کرد: اى بندگان خدا! من پناه مى‏برم به پروردگارم و پروردگار شما از اینکه مرا سنگباران کنید! من پناه مى‏برم به پروردگارم و پروردگار شما از هر متکبّرى که به روز پاداش و حساب ایمان ندارد!

در این حال حضرت از آن شتر بلند بالا پیاده شد و امر کرد که عقبة بن سمعان او را عقال و دست بند زند؛ در این وقت عمر بن سعد فریاد زد: اى دُرید، آن پرچم را نزدیک کن سپس تیرش را در چله کمان گذارد و به سمت خیام سیّد الشّهداء پرتاب کرد و گفت: اى مردم شاهد باشید که من اوّلین نفرى بودم از این لشکر که به سمت خیمه‏هاى حسین تیر پرتاب نمودم، پس از او سایرین شروع به تیر باران خیمه‏ ها نمودند.

ادامه مطلب
پنج شنبه 2 آذر 1391  - 5:15 PM

 

 وبلاگ گروه پلاک 8 با پرداختن به تاریخچه قمه زنی در عزاداری سیدالشهدا علیه السلام نوشت:

قیام امام حسین(ع) در هر عصر و زمان و برای هر ملت و مردمی پیامی دارد، پیامی که هیچ‌گاه کهنه نمی‌شود، اما در شرایطی که همواره استعمارگران خون آشام در تلاش بوده‌اند تا نقش عاشورا را کمرنگ کنند و بنیانش را براندازند، مؤثرترین عاملی که می‌تواند آن را برای نسل‌های آینده حفظ کند، مراسم سوگواری امام حسین(ع) است، برپا داشتن مراسمی به یاد سیدالشهدا در ایام مختلف به ویژه دهه محرم و روز عاشورا می‌تواند روشی برای احیا خط ائمه و تبیین مظلومیت آنان باشد، تأکیدهای فراوان پیامبر(ص) و ائمه(ع) به برپایی مراسم سوگواری نیز هماهنگ با این اهداف عالیه بوده است.

اما متأسفانه با گذشت زمان و گسترش مذهب تشیع، این مراسم عزاداری به‌ پاره‌ای از آداب و رسوم قومی و ملی و سلایق فردی و جمعی از جمله قمه‌زنی ممزوج شد که خود می‌تواند مانعی برای درک مناسب پیام عاشورا باشد.

مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم با بیان اینکه مدعیان قمه زنی برای اثبات جواز قمه زنی خود به دلایلی استدلال می کنند، به نقد بررسی این دلایل پرداخته است که در ادامه می‌آید:

*نقد ادله قائلین به جواز قمه‌زنی

1- افسانه سر به محمل کوبیدن حضرت زینب(س):

قمه زنان به این روایت دروغ استناد کرده و می‌گویند: اگر قمه‌زنی و سر شکافتن در عاشورا و عزای سیدالشهدا جایز نیست، پس چرا حضرت زینب(س) سرش را به چوب محمل کوفت و سر و صورت خود را آغشته به خون کرد.

اصل ماجرا چنین است که فردی به نام «مسلم جصاص(گچکار)» نقل می‌کند: به هنگامی که در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بوده هیاهویی می‌شنود و به سمت هیاهو حرکت کرده و می‌بیند که اسرای واقعه عاشورا در کجاوه بودند و در این هنگام سر بریده امام حسین(ع) را بالای نیزه بردند که حضرت زینب با مشاهده سر بریده برادر، سر خود را از فرط ناراحتی به چوب محمل می‌کوبد، چنانچه خون از زیر مقنعه‌اش جاری شد و با چشم گریان اشعاری را قرائت کردند.[1]

این مطلب برگرفته شده از کتابی به نام «نورالعین فی مشهد الحسین» است که نویسنده آن مشخص نیست و تنها به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده می‌شود که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بود و بسیاری از علما در بی اعتبار بودن آن صحه گذاشته‌اند.

چنانچه محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان بیان می‌کند که نسبت سر شکستن به حضرت زینب(س) بعید است، چون ایشان عقیله بنی‌هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است ، وی سپس با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آن حضرت سرش را به آن بکوبد.[2]

2- جزع برای امام حسین(ع)

قمه زنان با استناد به این موضوع، قمه‌زنی را از مصادیق جزع و عزاداری می‌دانند؛ چون جزع و عزاداری برای امام حسین(ع) از شعائر الهی است، پس قمه‌زنی نیز به تبع آن جایز و حتی مستحب است.

ولی باید دانست که هر فعل و شیئی دارای تعریف و محدوده مشخصی است که این تعریف یا از ناحیه شرع مقدس معین شده و یا عقل و عرف برای آن محدوده معین می‌کند، در اینجا نیز باید محدوده عزاداری توسط شرع یا عقل معین شود.

امام خمینی(ره) در این باره چنین می‌گویند: در اینجا هم باید در خصوص عزاداری و مجالسی که به نام امام حسین(ع) بر پا می‌شود سخنی بگویم، ما و هیچ یک از دینداران نمی‌گوییم که با این مراسم، هر کسی هر کاری می‌کند خوب است، چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان، بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کرده‌اند.[3]

بنابراین در مورد قمه‌زنی باید گفت که هیچ دلیل شرعی که بتوان با آن قمه‌زنی یا اعمال شبیه به آن را به عنوان عزاداری و جزع بر می‌شمرد، وجود ندارد، اما متأسفانه بعضی از طرفداران قمه‌زنی برای این که کار خود را توجیه کنند و وجهه شرعی به آن بدهند، دست به تحریفاتی در متون روایات نیز زده‌اند.

3- مواسات و همدردی با امام حسین(ع)

دلیل دیگر قمه زنان برای قمه زدن، این است که آنان عنوان می‌دارند که عمل ما نوعی مواسات و همدردی با امام حسین(ع) است، در جواب گفت، ابتدا باید تعریف و محدوده مشخصی برای مواسات مشخص کرد سپس حکم کرد که قمه زنی مصداق مواسات است یا نه؟

مواسات در لغت به معنای آن است که از آنچه داریم به طرف مقابل خویش بدهیم تا با او مساوی شویم، پس اطلاق مواسات بر قمه‌زنی از نظر معنای لغوی غلط است، در اینجا چیزی به امام حسین(ع) داده نشده است، زیرا انجام این امور یا به خاطر دنیای ایشان است که آن حضرت در دنیا نیستند و یا به خاطر آخرت آن حضرت است که ایشان در آخرت، به این کارها نیازی ندارند، پس اگر سیدالشهدا به خاطر نبرد در راه خدا متألم می‌شد، همدردی ما این است که ما هم به خاطر نبرد در راه خدا متألم شویم، زیرا معنای مشارکت همین است که در جای او قرار گیریم.

4-احیای امر مذهب

مدافعان قمه زنی ادعا می‌کنند که با قمه زنی پایه‌های دین را تقویت کرده و بدین وسیله تعداد علاقه‌مندان به مذهب تشیع را می توان افزایش داد، در جواب از این استدلال باید گفت:

باطل بودن این استدلال بسیار مشخص است، زیرا اصلی‌ترین دلیل حرمت قمه‌زنی موضوع موهن و تضعیف مذهب بودن آن است، به گونه‌ای که انجام آن چهره‌ای زشت و وحشیانه از اسلام در نظر غیر مسلمانان و حتی بعضی از مسلمانان بر جای می‌گذارد.

امام خمینی(ره) در این باره می‌گوید: شما می‌خواهید برای خدا کاری انجام دهید، در شرایطی که کاری به ضرر اسلام تمام شود، بهتر است که انجام نشود، مثلاً قمه‌زنی که موجب وهن اسلام می‌شود شما تا می‌توانید دستجات و سینه‌زنی را با شکوه‌تر انجام دهید.[4]

5-استدلال به فرازی از زیارت ناحیه مقدسه

در قسمتی از زیارت منسوب به زیارت ناحیه مقدسه آمده است: «من صبح و عصر بر تو ندبه می‌کنم و به جای اشک‌ها بر تو خون می‌گریم». بعضی‌ها خواسته‌اند تا از این عبارت جواز قمه‌زنی و خونریزی را استفاده کرده و بگویند چون امام زمان(عج) حاضر است برای جد بزرگوارش خون گریه کند، پس ما نیز می‌توانیم قمه‌زنی و خونریزی کنیم!

این گونه استدلال‌ها یا از شدت تعصب آن‌هاست یا از روی قلت سواد، زیرا هر شخص غیر مغرضی با شنیدن این جملات متوجه می‌شود که خون گریه کردن امری است که عرفاً محال بوده و عملی نیست، پس اگر معنای کلام را آن گونه که قمه‌زنان معنی می‌کنند تصور کنیم، لازم می‌آید که نعوذبالله امام زمان(عج) در این کلمات دروغ گفته باشند، این گونه استعمالات ادبی که برای بیان شدت احساسات فرد به کار می‌رود در کلام فصحا به وفور یافت می‌شود و نباید آن را در غیر محل آن، معنی کرد.

6-امام سجاد و کوبیدن سر به دیوار

یکی دیگر از ادله مدافعان قمه‌زنی به نقل تاریخی است که آمده امام سجاد(ع) در عزای حسین به تمام قد بلند شده و سر را دیوار کوبید و... : «قام علی طوله و نطح الجدار بوجهه فکسر انفهه و شجّ رأسه و سال دمه علی صدره و خرّ مغشّیا علیه من شدة الحزن و البکاء»؛ تمام قد حضرت ایستاد و صورت خود را به دیوار منزل کوبید پس بینی آن حضرت و سر ایشان شکست و خونش بر صورت ایشان ریخت و از شدت حزن و گریه از هوش رفتند».[5]

در پاسخ باید گفت:

محدث نوری(متوفای 1320 قمری) کتابی با نام «دار السلام» دارد، در این کتاب احادیث ضعیفی مطرح شده است و قابل اعتنا نیست، ج. قضیه امام سجاد(ع) که نقل شده حدیث نبوده بلکه نقل تاریخی است و در کتاب‌های معتبر تاریخی نقل نشده است.

این گونه حرکات با مبانی اسلام و قرآن و عزاداری امام حسین(ع) منافات دارد و مصداق لطمه زدن به بدن است و حرام است، در نتیجه نمی‌توان به چنین حدیثی که نه ریشه تاریخی دارد و نه در منابع حدیثی و تاریخی وجود دارد و نه با مبانی قرآن سازگاری دارد، استناد کرد.

*تبیین دلایل حرمت قمه‌زنی

1-بدعت بودن قمه‌زنی

قمه‌زنی از امور اختراعی است که هیچ‌گونه سابقه‌ای در عصر ائمه(ع) و حتی قرون نزدیک به آن نداشته است، شهید مطهری در این رابطه می‌گوید: قمه‌زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکس‌های قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آن‌ها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید.[6]

علامه سید محسن امین می‌نویسد: بزرگترین گناه‌ها این است که انسان بدعت‌ها را به جای مستحب گرفته و یا امور مستحبی را بدعت وانمود کند، امور نهی شده که در عزاداری‌ها فراوان اتفاق می‌افتد، از قرار زیر است: کذب و دروغ گفتن؛ آزار نفس و اذیت کردن بدن که همان قمه زدن و ... حرام بودن این امور، عملاً و فعلاً ثابت است؛ جیغ زدن و فریادهای بلند زنان که علاوه بر زشت بودن آن، اصلاً گناه و معصیت است؛ غیر از اینها آنچه به نام دین در اینگونه مجالس، موجب آبروریزی و هتک حرمت فوق‌العاده دین می‌شود و حد مرزی نیز نمی‌توان بر آن شمرد.[7]

2- وهن و تضعیف مذهب

مهمترین دلیلی که برای حرمت قمه‌زنی ذکر شده وهن نسبت به مذهب است تا کنون در شبکه‌های تلویزیونی و رسانه‌های ضد اسلامی در جهان، با استناد به صحنه‌های قمه‌زنی که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عراق هم معمول است، تولیدات زیادی را بر علیه اسلام و مسلمین تهیه کرده‌اند که در آن‌ها چهره‌ای خشن و زشت از اسلام معرفی شده است، نظیر فیلم «شمشیر اسلام» که توسط شبکه تلویزیونی بی بی سی تهیه شده و یا فیلم «ترور شیعی» که از تلویزیون آمریکا پخش شد که در آن شیعیان به گونه‌ای معرفی شده بودند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمی‌کنند و در پایان نیز صحنه‌های از قمه‌زنی در روز عاشورا پخش شد.[8]

مقام معظم رهبری در این رابطه مطلبی نقل کرده‌اند: «... وقتی کمونیست‌ها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند و ... هیچ نشانه‌ای از اسلام و تشیع باقی نگذاشتند، فقط یک چیز را اجازه دادند و آن قمه زدن بود، دستورالعمل رؤسای کمونیستی به زیر دستانشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز جماعت برگزار کنند و یا قرآن بخوانند، اما اجازه دارند که قمه بزنند، چون خود قمه‌زنی برای آن‌ها یک وسیله تبلیغاتی بر ضد دین و تشیع بود ...» [9]


بازگزارشاتی ازدفاع انگلیس وبیگانه ازقمه زنان!

یکی از دوستان که خیلی در تیار صدر آشنا دارد،در یکی از مجالس برای من علت جلو گیری نکردن ازقمه زنی عراق در محرمی که گذشت را گفت: چند هفته قبل از ماه محرم مکتب مقتدی صدر بیانیه ای صادر کردند که تطبیر (قمه زنی در عربی را تطبیر گویند) ممنوع است و اگر حلقه های قمه زنی را دیدیم با اسلحه گرم از آنها جلوگیری می کنیم. ولی در ششم محرم سفارت انگلیس با ارسال نامه اى به وکلای تیار شیرازی و مؤیدین قمه زنى حمایت خود را از قمه زنی اعلام می کند و به آنها وعده می دهند که نیروهای انگلیسی سلامت قمه زنان در یوم العاشر محرم را تضمین می کنند! ببینید چگونه انگلیس از بدعت دفاع می کند!!


اکنون چندین نمونه دیگرکه کاملا مستندند، را به نقل ازچاپ هشتم کتاب دست پنهان می آورم:

دشمن ازقمه‏ زنی برضدتشیع استفاده می‏کند؛ خاطرات مستند چندتن ازعلما وصاحب‏نظران جهان اسلام را از دستهای پنهانی که ترویج این‏گونه رفتارها رادرکشورهای اسلامی به‏عهده داشته‏اند، بشنویم؛

 
1. عراق:علامه محمدجوادمغنیه، از علمای بزرگ عراق، در کتاب تجارب خود، بحثی دارد تحت عنوان «کفن‏هایی برای زنده‏ها»؛ هنگامی که از عالمی فلسطینی دربارة نظر علمای فلسطین نسبت به شیعه سوال می‏کند، می‏نویسد:همانا سبب اصلی این تفرقه‏ای که میان مسلمین ایجاد شده است، استعمار و ایادیش هستند؛ بدین طریق که آنها دائما مسلمانان را با هر وسیله‏ای که شده تحریک و تجهیز نموده و در مقابل هم قرار می‏دهند. از جملة این راه‏ها، این بود که دولت انگلیس در ماه محرم، هزار کفن به قمه‏زنان هدیه نمود و هنگامی که دولت آمریکا از آن با خبر شد، برای آن که فرصت را از دست‏ندهد، دو هزار کفن به آنها هدیه نمود.[10]   


در خصوص نقش سفارت‏های کشورهای استعماری در ورود و گسترش این‏گونه سنت‏ها به کشورهای اسلامی- از جمله عراق- منتشرشده است، در اینجا به سندی که محقق و جامعه‏شناس عراقی «ابراهیم الحیدری» در کتاب Sozioloyie آورده است، اشاره می‏کنیم: سفیر انگلیس در بغداد بعد از جنگ جهانی دوم و هم‏زمان با کاهش مواد غذایی و افزایش قیمت‏ها در بازار، مقدار زیادی چای و سیگار مورد نیاز هیئت‏ها و مجالس عزاداری را از طریق شخص ثالثی به بعضی از مسؤولین هیئت‏ها تقدیم کرد؛ جالب اینکه به این هیئت‏ها مقدار زیادی پارچة سفید هم برای استفاده در مراسم قمه‏زنی داده شد.[11]


دکتر تیجانی نیز در کتاب «اهل بیت(علیهم السلام)؛ کلید مشکل‏ها» در این‏باره می‏نویسد:یکی از علمای گذشته می‏فرمود : شمشیرهایی که در گذشته شیعیان آن را در برابر ظالمان بلند می‏کردند، امروز برای زدن به سرهای خود، از آن استفاده می‏کنند. تاجایی که انگلیسی‏ها مقدار زیادی شمشیر، در میان دسته‏های عزاداری - در کربلا- تقسیم می‏کردند.[12]


2. جمهوری آذربایجان: کسى که بامسائل کشور شوروى سابق و این بخشى که شیعه‌نشین است - جمهورى آذربایجان - آشنا بود، مى‌گفت: آن زمان که کمونیست‏ها بر منطقه‌ى آذربایجان شوروى سابق مسلّط شدند، همه‌‏ی آثار اسلامى را از آن‌جا محو کردند. مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند، سالن‏هاى دینى و حسینیه‌ها را به چیزهاى دیگرى تبدیل کردند و هیچ نشانه‌اى از اسلام و دین و تشیّع باقى نگذاشتند. فقط یک چیز را اجازه دادند و آن، قمه زدن بود! دستورالعمل رؤساى کمونیستى به زیردستان خودشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار کنند، قرآن بخوانند، عزادارى کنند، هیچ کار دینى نباید بکنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا؟ چون قمه زدن، براى آنها یک وسیلة تبلیغ بر ضدّ دین و بر ضدّ تشیع بود. بنابراین، گاهى دشمن از بعضى چیزها، این گونه علیه دین استفاده مى‌کند. هر جا خرافات به میان آید، دین خالص بدنام خواهد شد.[13]


3. بنگلادش: یکی از علمای مجتهد بنگلادشی که زمانی از شاگردهای ما بوده‏اند، برای من گفت: علت اینکه بنگلادش از پاکستان جدا شد، این بود که بنگلادش کاملا سنّی‏نشین بود، اما در پاکستان فرهنگ شیعه غلبه دارد... ولی رفته رفته پیشرفت مذهب تشیع در آنجا شروع شد. او می‏گفت شیعه مقداری در آنجا اوج گرفت. گروهی(؟!) از پاکستان به بنگلادش آمدند؛ به‏عنوان اینکه شیعه دارد پیشرفت می‏کند، پس باید اقامة شعائر حسینی هم در اینجا به نحو احسن و اکمل انجام بپذیرد!    برخی پاکستانی‏ها در عاشوراء از این زنجیرهایی که سرش چاقو دارد به پشت خود می‏زنند؛ ایشان برای من گفت: یک وقت دیدیم پیشرفت تشیع توقف کرد. متوجه شدیم که علت آن، این‏گونه کارهاست.[14]


4. ایران: اینکه من می‏گویم دست بیگانگان در میان است، شخص ثقه‏ای نقل کرد؛ گفت در مشهد در یکی از سالها،یک وقت دیدیم، از طرف یکی از سفارتخانه‏های خارجی آمدند، قمه‏های نو در میان بعضی عزاداران تقسیم می‏کنند؛ همه‏اش سفید؛ برّاق؛ یک شکل!    آیا این سفارتخانة خارجی دلش برای ما سوخته که عزاداری کنیم؟! یا اینکه می‏خواهد اینها را نشان بدهد و بگوید: اینها وحشی هستند؟![بیگانگان] برای اینکه اسلام را خرافی جلوه دهند، و نسل فرهیختة دانشمند را از اسلام دور کنند، می‏آیند خرافات را مخلوط می‏کنند؛ مسائلی که جزء دین نیست، جزء دین می‏کنند؛ در عزاداری‏ها دخالت می‏کنند؛ شکل عزاداری را عوض می‏کنند.    مسئلة قمه‏زنی که در هیچ زمانی در زمان معصومین نبوده، می‏آیند این را رایج می‏کنند، تا مردم را در نظر بیگانه‏ها خرافی جلوه دهند.  یک فیلم درست کرده‏اند در یکی از کشورهای خارجی، به‏ نام فیلم «فتنه» در کشورهای مختلف نشان دادند؛ گفتند: بیائید تماشا کنید؛ ببینید مسلمانها این‏اند: آدم کشند؛ خودزن‏اند! فیلم مرکب از سه بخش بود... بخش سوم، منظرة قمه‏زدنهاست؛ سر بچه را قمه می‏زند؛ خودش را قمه می‏زند، لباس سفیدشان، تمام مملو از خون نشان می‏دهد!  ...عزاداری سیدالشهداء از افضل قربات است؛ کیمیاست؛ وسیلة حل مشکلات است؛ اما کاری که مردم را از اسلام دور نکند...[15]

...................................................................................

فتوای علما:

سوال: قمه زدن چه حکمی دارد ؟

آیت الله خامنه ای(دام ظلّه):

آیا قمه زدن بطور مخفى حلال است یا اینكه فتواى شریف حضرت عالى عمومیت دارد؟

قمه زنى علاوه بر اینكه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمى‏شود و سابقه‏اى در عصر ائمه «علیهم السلام» و زمانهاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شكل خاص یا عام از معصوم «علیه السلام» در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مى‏شود بنابراین در هیچ حالتى جایز نیست. (رساله اجوبه، سوال 1461)

آیت الله مکارم شیرازی(دام ظلّه):قمه زنی قطعا حرام است و باید از انجام اعمالی که موجب وهن مذهب و یا آسیب به بدن می شود اجتناب کرد .

آیت الله  سیستانی(دام ظلّه): باید از کارهایی که عزاداری را خدشه دار می کند اجتناب شود .

آیة الله جوادی آملی(دام ظلّه): چیزی که مایه وهن اسلام و پایه هتک حرمت عزاداری است جایز نیست، انتظار می رود از قمه زنی و مانند آن پرهیز شود.
 
آیت الله بهجت(ره): ازهرعملی كه باعث وهن به تشیع می شود باید پرهیز نمود.

آیت الله نوری همدانی(دام ظلّه) : قمه زدن اشکال دارد.

آیة الله مظاهری اصفهانی(دام ظلّه): قمه زدن و مانند آن جائز نیست.
 
آیة الله سید كاظم حائری(دام ظلّه): خرافاتی مانند قمه‏ زنی، موجب بدنامی اسلام و تشیع است.

 
منابع و پاورقی ها:

[1] . ناسخ التواریخ، جلد 6، صفحه 54.

[2] . منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، جلد 1، صفحه 75

[3]. کشف اسرار، امام خمینی، صفحه 173

[4]. در سایه آفتاب، محمدحسن رحیمیان، صفحه 116

[5]. دارالسلام، جلد2، صفحه 179

[6]. جاذبه و دافعه علی(ع)، صفحه 154

[7]. التنزیه، صفحه 13

[8].کیهان عربی 6/1/1415، شماره 3113

[9]. نقل شده در دیدار عمومی با مردم مشهد در اول فروردین 1376

[10]. «إنّ السبب لهذه التفرقه هو الاستعماروعلماء الاستعماریثیرونها ویغذّونهابکل وسیله-ومن هذه الرسائل إنّ الانجلیزیهدون ألف کفن فی شهرالمحرم للضاربین أنفسهم بالسیوف والسلاسل، وأرادت أمریکا أن لاتفوتهاالفرصة فأهت هؤلاءألفی کفن»(محمدجوادمغنیه،تجارب،ص449 و450)

[11] .Ibrahim Al-Haidari, Sozioloyie. P. 176

[12] . دکتر محمد تیجانی، اهل بیت کلید مشکل ها، ترجمه سید محمد جواد مهری، ص 186

[13] - بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینى(ره) مشهد مقدس رضوى 01/01/1376

[14] . مصاحبه با آیت الله محمد هادی معرفت، عاشورا، عزاداری، تحریفات، ص 528 ؛ ص 519

[15] . بخشی ازسخنرانی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی درحرم مطهرحضرت معصومه(سلام الله علیها)،نهم رمضان

ادامه مطلب
چهارشنبه 1 آذر 1391  - 5:30 PM

 

در دیدار صدها نفر از بسیجیان، اساتید و مربیان طرح حلقه‌های تربیتی و معرفتی صالحین کشور که صبح امروز در حسینیه امام خمینی با رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد، هادی زینعلی، فرزند شهید صمد زینعلی به درد دل با مقام معظم رهبری پرداخت.
 
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
 
در خاتمه این چند دقیقه بهشتی ام در محضر نائب امام زمانم می‌خواهم چند کلمه با پدر شهیدم نجوا کنم. آقا جان از کودکی بارها به تصویر شما نگاه کردم و با پدر ندیده‌ام سخن گفتم. این بار در محضرتان با او سخن می‌گویم.
 
سلام بابا؛ و باز با شرمندگی بیشتر سلام بابا. روزی تو بر فراز خاکریز جهاد اصغر ایستاده بودی و با خون خود مدال سرافرازی ابدی را به گردن آویختی و امروز پسرت بر خاکریز جهاد اکبر ایستاده با همان عزم تو. پس دعا کن برای من؛ دعایی خاص که فرزند کوچک دیروزت بیش از 200 نفر متربی دارد که به هادی تو می‌گویند آقا؛ دعا کن شرمنده آقایش نشود آقای این بچه‌ها.

 


اما پدر! بگذار حرف دلم را بگویم که شرمنده از تو و دوستان شهیدت هستم، که با چرت تاریخی‌ام و نگاه منفعلم به صحنه جهاد تربیتی باعث استغاثه رهبرم به مولایش در فتنه 88 گشتم.
 
رهبرا! حلال کنید ما را که قد کشیدن و تربیت من و امثال من به قیمت سفید شدن محاسن شریف‌تان و فریادهای «این عمار»تان تمام شد.
 
رهبرا! حلال کنید ما را که روزمرگی‌هایمان فراموش‌مان کرد که قرار بود علی‌اکبرهای حضرت ماه باشیم.
 
امام من، فرزندی دارم 6 ماهه. واکسنش را که زدم سرفه می‌کرد و من اشک می‌ریختم به یاد «من الاذن الی الاذن» پای گهواره. خاطرش خیلی پیش بابایش عزیز است؛ اما بدان عزیز فاطمه! خودم، مادرم، همسرم و فرزند کنیز علی‌اصغرم، فدای یک تار موی سفیدتان به هنگام اشاره‌تان که تا هستم این است دعای من: خدایا ما را چون شهدای کربلا قبل از امام‌مان گلگون‌کفن بپذیر.
 
آقا سلام بچه‌های تهران و بچه‌های شهرک قدس ما و شهرک غرب دیگران راهی قلبتان. به امید بله گفتنتان در روزی که ان‌شاءالله سر به دامنتان با هزار حیا نگاه بدوزم به چشم حیدرانتان و بپرسم ارضیت یابن رسول الله.

ادامه مطلب
چهارشنبه 1 آذر 1391  - 5:29 PM

 

رضا محمدی‌نیا به سال 1335 در تهران متولد شد. ایشان از جمله کسانی است که در غرب کنار فرمانده ای چون شهید محمد بروجردی جنگیده و خاطرات فراوانی نیز از این شهید بزرگوار دارد. محمدی‌نیا می‌گوید فرزاندانم شهید بروجردی را کاملا می‌شناسند. وقتی از آقای محمدی‌نیا خواستیم خاطراتش را از دوران جنگ و همرزمی با شهید بروجردی تعریف کند می گوید:
 

بقیه در ادامه

ادامه مطلب
چهارشنبه 1 آذر 1391  - 5:14 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 146

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6181148
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی