به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

کودک 4 تا 6 ماهه، واکنش های فیزیکی بیشتری انجام می دهد، غلت می زند و حتی می تواند بنشیند. کودکان در این سن می توانند وسایل مختلف را در دست بگیرند و آنها را به سمت دهان خود ببرند و این کار را در همه ساعت هایی که بیدار هستند انجام دهند.  

به همین دلیل، بازی ها می توانند فیزیکی تر باشند. کودکان این سن بازی هایی همچون قلقلک را خیلی دوست دارند. واکنش آنها به فعالیت های شما نیز بیشتر می شود، از خودشان سروصدا ایجاد و به چشمان شما نگاه می کنند. 



سرگرمی های آموزنده برای نوزادان 4 تا 6 ماهه

کودکان از همان روز نخست تولد مشتاق اتفاق های اطراف خود هستند. مغز کودک همه تصاویر و صحبت را ثبت و ذخیره می کند. و بازی کردن کمک می کند تا بتواند تکه های پازل را کنار هم بچیند. به محض رشد کودک، بازی برای رشد روابط اجتماعی، احساسات، جسم و درک او بسیار حیاتی است. بازی باعث می شود تا روابط شما با فرزندتان نیز صمیمی تر و لحظه هایتان شادتر شود. بازی باعث خنده بیشتر و گریه کمتر کودک می شود.

بو کردن ظروف ادویه

در آشپزخانه هستید و هنگام تهیه غذا، کودک شروع به گریه کردن می کند. او را به سمت ظروف ادویه ببرید. اجازه دهید دارچین را بو کند. مقداری از آن را کف دست بریزید و جلوی بینی کودک بگیرید. اگر این بو را دوست داشت، ادویه های دیگر همچون وانیل، نعناع خشک، زیره سبز، میخک و هر ادویه و سبزی که بوی خوبی دارد را امتحان کنید.

همچنین می توانید از دیگر وسایل خوشبوی خانه همچون ژل اصلاح پدر، کرم دست و صورت مادر یا ... را نیز امتحان کنید. این سرگرمی باعث پرورش حس بویایی کودک می شود. 

الان می گیرمت!

در این سن کودک به اندازه ای بزرگ هست که حس پیش بینی داشته باشد. هیچ کودکی نمی تواند از تعقیب کودک از پشت سر و ناگهان در آغوش کشیدن و بوسیدن لذت نبرد. همه بچه ها این بازی را دوست دارند. در این زمان می توانید به طور مثال بگویید: «می بینمت که اونجا نشستی، الان میام می گیرمت».

 


حباب های آب

حباب های آب برای کودکان بسیار سرگرم کننده است. هنگامی که کودک بهانه گیر و بی‌قرار می شود، حباب درست و در هوا پراکنده کنید و ببینید کودک چگونه آرام و اشک هایش خشک می شوند. در پارک هم می توانید این کار را انجام دهید زیرا باعث جذب بچه های بزرگ تر می شود و آنها نیز باعث سرگرم شدن فرزند شما می شوند. هر گاه کودک بهانه گیری و کج خلقی های خودش را آغاز کرد یا داخل حمام می توانید بلافاصله برای او حباب درست کنید. این سرگرمی هیچ هزینه ای برای شما ندارد و باعث خوشحالی کودک نیز می شود. 
 

لی‌لی حوضک

دست کودک را بگیرید با انگشت دست دیگر كف دست كودك را قلقلك دهید و بگویید: « لی‌لی حوضک. جوو اومد آب بخوره افتاد تو حوضك» انگشت كوچك را جمع کنید و بگویید: « اين درش آورد»، انگشت دوم را جمع کنید و بگویید: «اين شستش»، انگشت سوم را جمع کنید و بگویید: «این پختش. کی خوردش؟» انگشت شصت را بگیرید و بگویید: «من. منِ كله گنده». جمله آخر را با بازی و هیجان بگویید تا کودک دوست داشته باشد. 

پرواز کن

در این سن کودک می تواند سر خود را نگه دارد. به همین دلیل، می توانید او را در هوا حرکت دهید. می توانید او را به طوری که مثلا هواپیماست در هوا حرکت دهید و صدای هواپیما در بیاورید. این بازی بیشتر برای پدر کودک مناسب است. 

ادامه مطلب
چهارشنبه 21 فروردین 1392  - 7:37 AM

 

رئیس بودن سخت است. مردم به طور طبیعی آرزوی داشتن رئیس نمی کنند و کسی هم نیست که آرزوی رئیس شدن داشته باشد. ولی اکثر مردم مشتاق به داشتن یک رهبر کاری خوب هستند و اکثر سازمان ها هم بر اساس کیفیت مدیران شان رشد کرده یا بر عکس، از بین می روند. 

 

  1. یک رییس خوب کنترل امور را در مشت خود گرفته و پروژه ها را به سر انجام می رساند. 
  یک رییس عالی می داند که در بلند مدت، "پرکار بودن" می تواند دشمن "اثرگذار بودن" باشد و از این رو می کوشد محیطی خلق کند که در آن رایحه "تفکر رو به توسعه" در جریان باشد. او "زمان، منابع و تکنیک های لازم" را در اختیار تیم های خود قرار می دهد تا مشکلات بزرگ را با ایده های بزرگ حل کنند، نه اینکه ارکستر کمک رسانی راه انداخته و فقط چک لیست ها را تیک بزنند. 

  2. یک رییس خوب روحیه کار گروهی را ترویج می کند و فضای کافی برای همه به وجود می آورد. 
  یک رییس عالی یک فرهنگ داخلی اختصاصی برای شرکتش طراحی می کند و مطمئن می شود که افراد مناسب جذب شرکت شده و در مَناسب درست مشغول به کار شوند. همین رییس است که جلوی ورود افراد اشتباهی (!) به شرکت را می گیرد و اگر هم نفوذی صورت گرفت، در ایستگاه بعدی او را پیاده می کند. 

  3. یک رییس خوب همه را به تفکر خلاقانه دعوت می کند. 
  یک رییس عالی می داند که چطور خلاقیت را با گفتگوی ها و فرآیند های کاری روزانه تلفیق و یکپارچه کند تا هر کارمندی احساس کند خلاقیت، یک کار طبیعی است و در همکاری با سایرین خلاقیت و تولید را تسریع کند. 

  4. یک رییس خوب فضایی باز برای ابراز نگرانی ها و ناامیدی ها ایجاد می کند. 
  یک رییس عالی فضایی خلق می کند که در آن افراد این قدرت را دارند که برای بهبود محصولات و فرآیندها، خودشان را تغییر دهند. او ارتباطات آزاد را تا جایی گسترش می دهد که همه در ابراز صادقانه نگرانی های خود احساس الزام و اجبار کنند و برحسب وفاداری خود به شرکت و میل به بالا بردن رتبه آن، با کمال میل مشکلات را در میان بگذارند. 

  5. یک رییس خوب میل به پیشرفت شغلی را در کارمندانش تشویق می کند. 
  یک رییس عالی فرآیند توسعه پروژه ها و آموزش افرادش را برای تمام مَناسب شغلی یکپارچه می کند طوری که پیشرفت فردی، الزامی بوده و همراه با پاداش باشد. او شرکت هایی را می شناسد که این کار را به لطف برخاستن رئسای خود از دل شرکت، به خوبی انجام می دهند و مطمئن می شود که تخصیص وقت و پول شرکت به افراد، همراه با رشد آنها باشد و هر کس انتظار معقولی درباره تعهد و موفقیت داشته باشد. 

  6. یک رییس خوب جلسات کاری موثر و مفید برگزار می کند. 
  یک رییس عالی مطمئن می شود که هر یک از اعضای تیم فرق بین جلسات ارزشمند و جلساتی که به اتلاف وقت و پول منجر می شوند را درک کرده. او به تیمش تکنیک های کار موثر را آموزش می دهد و با هر فردی به تمرین بر روی سازماندهی و هدایت جلسات موثر می پردازد. 

  7. یک رییس خوب اعتمادسازی می کند تا افراد احساس امنیت کنند. 
  یک رییس عالی تعامل پایدار و عملکرد سطح بالا را در درون تیمش تشویق می کند تا همه برای یکی و یکی برای همه کار کنند و با شکل گیری پیوندهای قوی و عمیق در کنار وفاداری به شرکت و یکدیگر، به پیش بروند. او ترتیبی می چیند تا موفقیت ها با تحسین ها و تشویق های مساوی همراه می شود در حالی که شکست ها با تشویق به پذیرش مسئولیت و حضور در بحث های کشف مشکل مواجه می شوند تا دوباره تکرار نشوند. (البته که یک رییس عالی مطمئن می شود اولین شکست افرادش، امنیت فکری و شغلی آنها را به هم نزند.) 

  8. یک رییس خوب جوی شاد در محیط کاری برقرار می کند. 
  یک رییس عالی به طور مدام به دنبال راه هایی برای کمک به کارمندانش است تا به احساس رضایت درونی عمیقی نسبت به مسئولیت های خود دست پیدا کنند و از حضور روزانه در محیط کاری احساس هیجان و شوق داشته باشند. 

  9. یک رییس خوب اطمینان حاصل می کند که افراد مسئولیت نقش ها و کارهای خود را می پذیرند. 
  یک رییس عالی پاسخگویی فردی را به وسیله ترویج ارتباطات شفاف در قالب "فرهنگ، چشم انداز و اهداف شرکت" تشویق می کند. او می داند که چطور به شکلی موثر و کارا تیم خودش را به صف کند، با ریتم مناسبی ارتباطات را برقرار کرده و پیشرفت را اندازه گیری کند تا آنها بتوانند با کمترین ریسک، خودشان را بالا بکشند. 

  10. یک رییس خوب می داند چطور سپاسگزاری و تحسین خود را ابراز کند. 
  یک رییس عالی می داند که چطور قطره قطره حس عمیق رضایت فردی و پیشرفت را در افرادش ایجاد کند. این دو مورد به کارمندان کمک می کنند که اعتماد به نفس مثبت و رضایت فردی عمیقی کسب کنند که هیچ پاداشی از آن پیشی نمی گیرد. 

ادامه مطلب
دوشنبه 19 فروردین 1392  - 3:05 PM

آخرين بار كه براي همسرتان كاري انجام داديد تا او را خوشحال كنيد، چه وقت بود؟ يادتان باشد مرد يا زني كه با او پيمان زناشويي بسته ايد كسي است كه هميشه در كنار شما است تا در مواقع ناراحتي شما را خوشحال كند و در اوقات شادي يار و همراه تان باشد. او دوست و يار شما و پدر يا مادر فرزندانتان است و بايد هميشه در فكر شادي او باشيد، اما چگونه؟ پاسخ اين پرسش را مقاله به شما مي دهد.

نكاتي براي مردان

ـ به همسرتان لبخند بزنيد و با او تماس چشمي برقرار كنيد. گاهي اوقات بدون آنكه حرفي بر زبان بياوريد به او لبخند بزنيد. هر وقت همسرتان كاري انجام مي دهد كه برايتان خوشايند است يا به خودش مي رسد، با لبخند موجب مي شويد بيش از هر عمل ديگري به خودش ارزش بگذارد.

ـ داد و فرياد راه نياندازيد. بلندي صداي خود را آرام، خوشايند و در حد مطلوب نگه داريد. داد و فرياد گوش او را آزار مي دهد. او حرف هاي شما را مي شنود. پس نيازي به بالا بردن صدا وجود ندارد.

ـ به حرف هايش گوش بسپاريد. هر چند خسته كننده باشد، شايد او حرف هاي مهمي دارد و بايد بيشتر مراقبش باشيد.
ـ وظايف مختص خود و كارهاي تعميرات را به تعويق نيندازيد. اگر قرار است در خانه تعميري انجام بدهيد، تا جايي كه مي توانيد، كار را زود انجام بدهيد.

ـ از همسرتان صادقانه تعريف و تمجيد كنيد. اگر به خريد مي رود، ببينيد براي خودش چه خريده است. علاقه شما به خريدهايش نشان دهنده آن است كه آنچه براي خودش مي خرد، برايتان خوشايند است.

ـ خسيس نباشيد. به هر طريقي كه مي توانيد هر چند وقت يك بار براي او هديه هاي كوچك بخريد. اگر بودجه او براي انجام خريدهاي شخصي كم است، با هديه هاي خود مي توانيد آن را جبران كنيد يا او مي تواند پول خودش را پس انداز كند.

ـ در خرج كردن افراط نكنيد، براي آنچه واقعاً به آن نياز نداريد خرج نكنيد. كمتر براي سيگار، نوشيدني هاي گازدار و غيره پول صرف كنيد.

ـ ريخت و پاش را به حداقل برسانيد. لباس هاي كثيف تان را در سبد مخصوص قرار بدهيد. پس از صرف غذا، بشقاب را در ظرفشويي بگذاريد و بعضي اوقات ظرف ها را بشوييد.

ـ زباله ها را بيرون ببريد. اين كار را هر شب انجام بدهيد.

ـ به اتومبيل او رسيدگي كنيد. اگر همسرتان خودروي شخصي دارد، در پاركينگ آن را سرويس كنيد يا در صورت لزوم آن را به تعميرگاه ببريد و روغن آن را تعويض كنيد و...

ـ بگذاريد او برنامه تلويزيوني را انتخاب كند. هر برنامه اي كه او مي خواهد تماشا كند، شما هم به او بپيونديد و به آن علاقه نشان بدهيد.

ـ از او بخواهيد برايتان لباس نو انتخاب كند. با اين كار علاوه بر اينكه ظاهر بهتري پيدا مي كنيد، مورد علاقه او نيز خواهيد بود.

ـ عصباني نشويد. اگر احساس مي كنيد ممكن است عصباني بشويد، از او دور بشويد تا شما را هنگام عصبانيت نبيند. وقتي خونسردي خودتان را به دست آورديد برگرديد و از احساسي كه پيدا كرده بوديد، به شيوه خاص خودتان اظهار پشيماني كنيد.

ـ به او ابراز عشق كنيد. جمله دوستت دارم را به كّرات به زبان بياوريد و آن را رك و راست بگوييد نه به صورت مبهم.

ـ با او همدلي كنيد. اگر همسرتان به طريقي خودش را به دردسر مي اندازد، او را درك كنيد، همدل او باشيد و تا جايي كه مي توانيد به او كمك كنيد تا خودش را از مشكلات بيرون بكشد. او را به دليل اشتباهاتي كه كرده، تحقير نكنيد بلكه حامي او باشيد.

ـ مخفيانه كارهاي منفي انجام ندهيد. پشت سر او كارهايي انجام ندهيد كه مي دانيد احساساتش را جريحه دار خواهد كرد.
ـ همسرتان عقايدي دارد كه علاقمند است شما آنها را بشنويد، موقع شنيدن، حرف او را قطع نكنيد.


نكاتي براي زنان

ـ نامه عاشقانه بنويسيد. كار را با نامه عاشقانه شروع كنيد. آيا دوران نامزدي تان را به ياد داريد كه مشتاقانه منتظر آن بوديد تا نامه يا يادداشتي از او دريافت كنيد. پس دوباره شروع كنيد و اين بار به خوبي هايش فكر كنيد و آنها را بنويسيد. همسرتان وقتي بداند شما را شاد مي كند، خودش نيز خوشحال مي شود.

ـ فعالانه به حرف هايش گوش بسپاريد. وقتي او نظر يا عقيده اي را بيان مي كند، به حرف هايش توجه كنيد. اين كار احترام تان را به او و نظراتش نشان مي دهد و هيچ چيز بيش از اين رضايت او را فراهم نمي آورد.

ـ با لبخند از او تشكر كنيد. وقتي همسرتان در خانه به شما كمكي مي كند، از او تشكر كنيد. چون او در مي يابد كه كمكش يك امر عادي تلقي نشده است و با شادي كارهاي بيشتري برايتان انجام مي دهد.

ـ غذاي مورد علاقه اش را تهيه كنيد. وقتي او از سر كار بر مي گردد، با غذاي مورد علاقه اش غافلگيرش كنيد. او نه تنها از غذايي كه پخته ايد خوشحال مي شود، بلكه به زمان و تلاشي كه صرف آن غذا كرده ايد، ارزش مي گذارد.

ـ كنترل تلويزيون را به دست او بسپاريد. البته شما بيشتر علاقه داريد كه همسرتان به شما توجه كند و با شما حرف بزند، تا اينكه كانال ورزشي مورد علاقه اش را ببيند، اما اگر مسابقه مهمي هست كه مي دانيد همسرتان عاشق تماشاي آن است، حق انتخاب را به او بدهيد.

ـ تماس چشمي را از ياد نبريد. هنگام گفتگو با همسرتان، از تماس چشمي تان اطمينان بيابيد تا توجه و احترام خود را كاملاً به او نشان بدهيد و با اين كار به او قدرت ببخشيد.

ـ براي مسافرت برنامه ريزي كنيد. براي رفتن به يك مسافرت رومانتيك و مقصدي كه مي دانيد همسرتان علاقه فراواني به ديدن آنجا دارد، برنامه ريزي كنيد.

ـ خانواده او را دعوت كنيد. خانواده همسرتان برايش معناي فراواني دارد. پس در يك روز تعطيل آنها را به خانه خود دعوت كنيد.

ـ نشريه مورد علاقه همسرتان را برايش آبونه بشويد.
ـ كاري را كه او علاقه اي به انجام دادنش ندارد، شما انجام بدهيد.

ـ براي علايقش ارزش قائل باشيد. اگر او به نجاري علاقه دارد و كتابخانه اي براي خانه درست كرده از آن تعريف كنيد. با اين كار او به خودش افتخار مي كند.

ـ وقتي به تماشاي فيلم يا برنامه مورد علاقه اش مي نشيند، يك كاسه ذرت بو داده يا تنقلات ديگر به دستش بدهيد.
ـ اولين ديدارتان را دوباره خلق كنيد تا او با شادي، دوباره عاشق تان بشود.

ـ به ظاهر خودتان اهميت بدهيد. پس از ازدواج خودتان را رها نكنيد. همسرتان از اينكه بداند هنوز در نظرتان آنقدر ارزش دارد كه برايش تلاش مي كنيد، خودش نيز سعي مي كند به خودش برسد.

ـ از همسرتان با ظاهري زيبا و تميز جلو در استقبال كنيد تا از اينكه دوباره به خانه برگشته و با چنين استقبالي روبرو شده، خوشحال بشود.

ـ وقتي كنار همسرتان مي نشينيد، آرام دستش را در دست بگيريد. او از ابراز صميميت راحت شما خوشش مي آيد.
ـ دست از تغيير دادن او برداريد، شما با كسي ازدواج كرده ايد كه هست.

ـ وقتي براي صرف شام بيرون مي رويد، بگذاريد او رستوران را انتخاب كند.

ـ از او بخواهيد روياهايش را با شما در ميان بگذارد و تا جايي كه توانستيد آن را تا حدودي حدس بزنيد. شايد در پايان هر دو به خنده بيفتيد، اما همسرتان از اينكه بداند به خواسته هايش اهميت مي دهيد، احساس رضايت مي كند.

ـ آنچه را همسرتان هميشه خواسته كه داشته باشد، اما براي خريد آن گامي بر نداشته، برايش تهيه كنيد.

ـ با هم به تماشاي عكس هاي دوران تحصيل بنشينيد و به او يادآور بشويد كه در آن سال ها هم جذابيت خاص خودش را داشته است.

ـ لحظات آرامي را بيابيد و زمزمه كنان به او بگوييد كه دوستش داريد. اگر تاكنون اين كار را كرده ايد، دوباره آن را بگوييد. چون هيچ وقت جمله «دوستت دارم» به اندازه كافي بيان نمي شود و مطمئن باشيد كه هر وقت همسرتان آن را بشنود، خوشحال خواهد شد.

ادامه مطلب
شنبه 17 فروردین 1392  - 8:20 AM

 

یک عادت برای خود بسازید: «این مهمترین مرحله است.» واندرکم می گوید برای آنکه عادتی برای خود بسازید، به برنامه خود وفادار بمانید، یادداشت برداری کنید و به خودتان جایزه های کوچکی برای زود بیدار شدن بدهید.

ادیتورهای سایت یاهو این مقاله را به عنوان مقاله محبوب سال 2012 انتخاب کرده اند. این مقاله ابتدا در ماه ژوئن در بخش کسب و کار های کوچک سایت قرار گرفت و یکی از محبوب ترین مقالات سایت بود.
خوانندگان ترفندهای خودشان را با هم رد و بدل کردند در مورد اینکه صبح ها چه کاری انجام دهند بهتر است و چرا. یک کاربر گفته بود: «من در یک مزرعه لبنیاتی بزرگ شدم و بدون آنکه انتخاب خودم باشد، صبح ها خیلی زود بیدار می شدم. اکنون که 52 سال دارم هم صبح ها ساعت 4 بیدار می شود و برای پیاده روی 5 مایلی ساعت 4:30 از خانه بیرون می زنم.»
لورا واندرکم نویسنده می گوید: «یک شبانه روز 24 ساعت مساوی دارد، ولی هر ساعت بطور مساوی آفریده نشده است.» او به پژوهش خود، نظرات مسئولین اجرایی و علوم جدید درباره اراده در کتاب اینترنتی آتی خود در مورد این مسئله حرف می زند که "موفق ترین افراد قبل از صبحانه چه می کنند؟" واندرکم می گوید استفاده هوشمندانه از صبح زود کاری است که اغلب افراد موفق انجام می دهند.
او در کتابش می نویسد: «استفاده از صبح برابر است با همان توصیه مالی سالمی که باید قبل از فکر کردن به پول، به آن فکر کنید. اگر برای جمع کردن پولی که برایتان مانده است تا آخر ماه صبر کنید، هیچ چیزی برای شما نمی ماند. همچنین اگر برای انجام کارهای معنادار و نه ضروری مثل ورزش کردن، دعا خواندن و فکر کردن به پیشرفت در کار و توسعه سازمانتان، یا وقت گذراندن با خانواده خود، تا آخر روز صبر کنید، شاید هیچکدام اینها اتفاق نیفتد. اگر قرار است این اتفاقات بیفتند باید اول از همه انجام شوند.»
ولی اگر شما ذاتاً مثل جغدها شب ها بیدار می مانید چه؟ واندرکم توضیح می دهد که تقریباً برای همه امید هست.
به گزارش تکناز : حدود 10 تا 20 درصد از افراد مثل جغدها شب ها بیدار می مانند. پیروی نکردن از برنامه و زمان بندی برای این افراد اصلاً عاقلانه نیست – آنها باید شغل ها و روش های کاری و نحوه رسیدگی به خانواده را به همین طریق انتخاب کنند. من فکر می کنم که آموزش به خودتان برای نزدیک شدن به مسائل شادتر می تواند مزایایی داشته باشد.
واندرکم در کتاب خود یک فرآیند 5 مرحله ای برای کمک به خود در تغییر عادت بیدار شدن با کمترین مشکل می دهد:
زمان خود را در طول روز رصد کنید: «بخشی از بهتر گذراندن زمان دانستن این است که چگونه این زمان را سپری می کنید. تا آنجا که می توانید کارهایی که انجام می دهید را بنویسید و هر چه جزئیات بیشتری بنویسید بیشتر برایتان مفید است.»
یک صبح عالی را تجسم کنید: «از خودتان بپرسید که یک صبح عالی برای شما چگونه است. این به شما الهام می دهد. بعضی افراد از زمانی که در صبح زود دارند برای نوشتن استفاده می کنند، بعضی ها مدیتیشن می کنند. بعضی دیگر هم به کارهای جنبی خود می رسند.»
در مورد یک استراتژی برای کارهایتان فکر کنید: «یک برنامه برای صبحتان بریزید. چه کارهایی باید انجام دهید تا بتوانید برنامه خود را عملی کنید؟ چه زمانی باید بیدار شوید؟ و مهمتر از همه این است که شب ها چه وقت باید به رختخواب بروید تا صبح بتوانید در ساعت مورد نظر از خواب بیدار شوید؟»
یک عادت برای خود بسازید: «این مهمترین مرحله است.» واندرکم می گوید برای آنکه عادتی برای خود بسازید، به برنامه خود وفادار بمانید، یادداشت برداری کنید و به خودتان جایزه های کوچکی برای زود بیدار شدن بدهید.
در صورت لزوم برنامه خود را تنظیم کنید: «زندگی در جریان است. پس عادات و آداب هم می توانند تغییر کنند.»
 
ادامه مطلب
شنبه 17 فروردین 1392  - 7:46 AM

ازدواج اگرچه بعد از بلوغ فکری و اجتماعی افراد اتفاق می افتد اما برای داشتن یک ازدواج موفق شما نیازمند یادگیری مهارت هایی هستید که با هم بودنتان را ساده تر و سازگارانه تر می کنند. این مهارت ها اگرچه جزو مهارت هایی هستند که هر کسی در زندگی به آنها احتیاج دارد اما در ازدواج نقش پررنگ تری را برای شما ایفا خواهند کرد.

مهارت در خود آگاهی

آگاهی از خود و خصوصیات خویش به انسان كمك می كند با توانایی ها، ضعفها، و سایر خصوصیات خود آشنا شود. و همچنین در صورت برخورد با مشكلات طرف مقابل و تشكیل زندگی مشترك بهتر و عمیق تر با مسائل روبرو شود. خود آگاهی موجب شناخت نیازهای افراد و یافتن راه مناسب برای مواجهه با آنها می شود. و همچنین اهداف زندگی را مشخص تر و واقع بینانه تر می كند. خود آگاهی فرآیند سالم هویت یابی را برای انسان آسانتر ساخته، به زندگی او آرامش می دهد و احساس رضایتمندی را رونق می بخشد. خود آگاهی تضمین كننده استحكام موجودی فرد در هنگام بزرگسالی است و باعث پرورش روابط زن ومرد در رویارویی با مشكلات و حل مناسب آن هاست. خود آگاهی شناخت احساسات اهداف و برنامه های زندگی، تفریحات و سرگرمی ها، توانایی ها، ضعف ها، ارزشها، مسئولیت ها، شناخت فرهنگ مذهب، علائق، آرزوها، و استعدادها را به دنبال دارد. كشف و درك شناخت و مهارتها و توانایی های خود به این دلیل مهم است كه: فرد قبل از ازدواج بداند چه هدفی دارد و براساس هدف اصلی زندگی اش برنامه ریزی كند.

مهارت تصمیم گیری

انسانها در صورت های مختلفی تصمیم می گیرند خواه این تصمیم معامله ای یا اشتغال به كاری یا ازدواج باشد.

انواع تصمیم گیری عبارتند از:

۱- تصمیم گیری احساسی : كه براساس احساس خاص ( عشق، خشم، و …) گرفته همدلی به معنی توانایی درك و فهم احساسات دیگران است. به طوری كه فرد بتواند خود را به جای دیگران بگذارد، از دید او به موضوع نگاه كند و احساسات او را درك كند. همدلی به معنی تایید رفتارهای فرد مقابل نیست بلكه فقط به این معنی است كه او و شرایط او را درك می كنیم می شود.

۲- اجتنابی: یعنی فرد به دلیل ترس و نگرانی كه دارد آن را به تعویق می اندازد امكان آن وجود دارد كه فرد فرصت های مناسب زندگی را از دست بدهد.

۳- اخلاقی

۴- عجولانه : این تصمیم گیری بسیار سریع و بدون توجه به عاقبت كار و یا ارزیابی كامل موقعیت ها و شرایط گرفته می شود.

۵- مطیعانه: در این تصمیم گیری برای یك یا دو نفر تصمیم می گیرند و بدون آنكه فرد با افرادی در این تصمیم گیری نقشی داشته باشند مانند ازدواج سنتی.

۶- عقلانی: سالم ترین نوع تصمیم گیری ها تصمیمی است كه براساس تفكر، بررسی، و مطالعه و ارزیابی دقیق صورت گیرد.

اصول تصمیم گیری عقلانی

تصمیم گیری عقلانی نیز دارای اصول مهارت به ترتیب زیر است:

- مواجه شدن با یك تصمیم: زمانی كه فرد متوجه می شود باید تصمیم بگیرد روی آن تمركز و ضمن روشن كردن تصمیم اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری می كند.

- ارزیابی پیامدهای پیش بینی شده ی حق انتخاب: فرد پیامد های متفاوت انتخاب ها را مورد بررسی و ارزیابی می دهد تا معقول ترین آنها را انتخاب كند.

- تعهد به تصمیم: نسبت به تصمیمی كه گرفته می شود باید پایبند بود و به آن اعتقاد داشت.

- برنامه ریزی برای انجام تصمیم: حتی تصمیم عقلانی نیز نیاز به برنامه ریزی دقیق دارد.

- اجرا یا انجام تصمیم: در این مرحله فرد به صورت عملی وارد مراحل اجرای برنامه خودش می شود.

- ارزیابی پیامد های واقعی اجرا یا انجام تصمیم: فرد به بررسی و ارزیابی تصمیم می پردازدكه یا ناموفق بوده یا موفقیت كاملی را به دست نیاورده است.

در اینجا فرد مراحلی را كه پشت سر گذاشته مورد بررسی قرار می دهد.

مهارت همدلی

همدلی به معنی تایید رفتارهای فرد مقابل نیست بلكه فقط به این معنی است كه او و شرایط او را درك می كنیم. ناتوانی در بیان همدلی یعنی شما در مواجهه با فرد مقابل شروع به نصیحت، راهنمایی و ارائه راه حل، سرزنش، به رخ كشیدن و مقایسه، بی اهمیت و كوچك كردن مشكل، اغراق آمیز یا بزرگ كردن مشكل، تعریف و تحسین و کارهایی از این دست کنید.

برای آنکه همدلی به بهترین شکل صورت گیرد باید بتوانید به احساسات و هیجانات همسرتان توجه كنید. از دید او به صحبت هایش خوب گوش دهید. در حالی که به صورتش نگاه می کنید و احساساتتان را به او انعکاس می دهید. سعی كنید با احساس طرف مقابلتان همراه و همرنگ شوید و خلاصه ای از احساسات فرد مقابل را به او برگردانید.

ادامه مطلب
جمعه 16 فروردین 1392  - 8:25 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 46

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5899884
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی