به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

ترس کودکان کاملا طبیعی است. تشویش و نگرانی نیز احساسی کاملا نرمال است که ما را از موقعیت های خطرناک دور می کند. 

کودکان اصولا از مسایل مشخصی همچون حشرات، سگ، تاریکی یا صداهایی بلند همچون صدای جاروبرقی می ترسند. بعضی از آنها از موقعیت های جدید و ملاقات با افراد جدید می ترسند. اما ترس کودکان هنگامی که احساس امنیت می کنند به طور کامل از بین می رود. 

چگونه می توان ترس کودکان را کاهش داد؟

راهکارهایی که در ادامه ذکر می کنیم شاید موثر باشند اما نباید انتظار داشته باشید کودک شما بتواند در لحظه بر ترس های خود غلبه کند. اینکه کودک بتواند بر ترس خود غلبه کند ماه ها و شاید حتی یک سال طول بکشد. این کاملا طبیعی است مسایلی که کودکتان را می ترساند و همه فکر و ذکر او را مشغول کرده است را در نقاشی یا بازی خود نشان دهد و بی مورد درباره آنها صحبت کند. 



کمک به کودک برای غلبه بر ترس
 

•    به ترس های او نخندید

شاید مسایلی که فرزندتان را می ترساند برای شما بی ارزش و خنده دار باشد اما برای او کاملا جدی و واقعی است. هنگامی که او از چیزی همچون صدای فلاش تانک یا موجودات خیالی می ترسد او را تحقیر نکنید یا به او نخندید. سعی کنید به او دلداری دهید که احساس ترس او را درک کرده اید. اگر به او این تسلی و خاطر جمعی را بدهید او متوجه می شود ترسیدن امری طبیعی است و باید تلاش کند تا بر آن غلبه کند.

متقاعد کردن کودک برای اینکه دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد، نتیجه عکس می دهد. اگر به او بگویید: «نگران نباش. سگ که ترس ندارد» در واقع او را غمگین و نگران کرده اید. به جای آن به او احساس امنیت و خاطرجمعی بدهید و بگویید: «می دانم که سگ باعث ترسیدن تو شده است. بیا با هم از کنار او رد شویم. اگر دوست نداری می توانم او را نگه دارم تا از اینجا رد شوی.»

•    محبت کردن

به اصطلاح وسایل آرام کننده  همچون بالش کهنه یا عروسک – می تواند به کودکان کمک کنند تا بر ترس خود غلبه کنند. وسایلی مشابه اینها به کودک احساس نزدیکی و اطمینان می بخشند – به ویژه زمانی که شما مجبور به ترک او هستید و نمی توانید در کنارش باشید. 

این گونه وسایل به کودک کمک می کنند تا راحت تر با ترس های خود همچون ترس از افراد جدید، حضور در زمین های بازی گروهی یا ملاقات با دکتر کنار بیاید. بنابراین، به کودک خود اجازه دهید بالش یا عروسک آرامش‌بخش خودش را همراه داشته باشد. مطمئن باشید او از 4 سالگی به بعد این وسایل را کنار خواهد گذاشت و به دنبال روش های دیگری برای کم کرد ترس خود خواهد بود.

•    توضیح مسایل

برخی از کودکان با شنیدن توضیحات منطقی و تشریحی در مورد آنچه او را ترسانده است، می توانند بر ترس خود غلبه کنند. به طور مثال، هنگام کار کردن فلاش تانک به کودک خود توضیح دهید آب توالت به طور کامل پایین کشیده می شود اما کودکان یا اردک ها را نمی تواند پایین بکشد. یا مثلا به او بگویید صدای بلند آمبولانس برای این است که دیگران متوجه آمدن آن بشوند و راه را برایش باز کنند. 



کمک به کودک برای غلبه بر ترس

شنیدن توضیحات برای برخی از کودکان حس امنیت و خاطرجمعی دارد. به کودک خود توضیح دهید با اینکه جاروبرقی همه آلودگی ها و زباله را به داخل می کشد اما نمی تواند عروسک، اسباب بازی یا انگشت پای پدرشان را ببلعد. یا قدم زدن هنگام غروب ترس تاریکی را در کودک از بین می برد. یا اگر کودک از آرایشگاه می ترسد از آرایشگر بخواهید تا موهای شما یا بخش کوچکی از آن را قیچی بزند تا کودک باور کند قیچی به او آسیب نمی رساند.

اگر تجربیات قدیم کودک باعث ترس او شده اند – مثلا واکسن زدن هفته قبل باعث ترس او از مطب دکتر شده است – ساده از کنار آن عبور نکنید. البته خیلی هم مساله را بزرگ نکنید. خیلی آرام و منطقی برای او توضیح دهید که واکسن یا آمپول ابتدا کمی درد و سوزش دارد اما خیلی زود از بین می رود و شما می توانید پس از آن با هم بیرون بروید و خوش بگذرانید. این وعده تفریح تا حدی حواس او را از ترس پرت می کند. 

می توانید در فاصله ای امن به کودک در مورد مسایل خطرناک توضیح دهید. به طور مثال، اگر از حیوانات می  ترسد او را به باغ وحش ببرید تا زندگی و غذا خوردن آنها را از نزدیک ببیند. روش کمک کننده دیگر این است که برای کودک خود داستانی از کودکی تعریف کنید که ترس مشابه داشته است و توانسته بی مشکل از آن عبور کند. 

•    حل مشکل با کمک یکدیگر

اگر کودک شما از تاریکی می ترسد، هنگام شب با هم به اتاق او بروید. یکی دیگر از راهکارهای غلبه بر این ترس کمک گرفتن از گارد محافظ (همچون یک عروسک)، تفنگ آبپاش یا جمله ای جادویی است که هیولای ذهن کودک را از آنجا دور کند. 

با سعی و خطاهای مستمر شما و کودکتان با هم، می توانید احساس قدرت و کنترل بر ترس را در او افزایش دهید. 

•    تمرین در طول بازی 

اگر کودک از دکتر می ترسد، شاید بازی در نقش دکتر یا وسایل پزشکی اسباب بازی بتواند تا حدی به او کمک کند. برخی از کودکان با در دست داشتن اسباب بازی وسایل پزشکی خود خیلی راحت تر و با ترس کمتر به مطب پزشک می روند. اگر کودک شما از روبه رو شدن با غریبه ها می ترسد، می تواند با داشتن برخوردهای مشابه با عروسک ها یا حیوان های اسباب بازی خود تا حد زیادی بر این ترس غلبه کند. 
  


کمک به کودک برای غلبه بر ترس
 

•    ترس های خود را جلوی او بروز ندهید

اگر کودک شما ببیند از دیدن سوسک یا عنکبوت حسابی ترسیده و عرق کرده اید، یا هنگام رفتن به دندان پزشکی حس بدی دارید، او نیز باور می کند این مسایل ترسناک هستند و حتما از آنها خواهد ترسید. بنابراین سعی کنید ترس های خود را از بین ببرید یا دست کم جلوی کودک آنها را بروز ندهید. 

اشکالی ندارد به کودک خود اعتراف کنید دوست ندارید دندانپزشکی بروید اما برای سلامت دندان های خود مجبور به رفتن هستید. 

مراقب این زنگ خطرها باشید

هنگامی که ترس کودک روی فعالیت های روزانه او تاثیر می گذارد، مثلا حمام نمی رود چون از آب می ترسد یا از ترس روبه رو شدن با سگ بیرون نمی رود، زنگ خطری برای شماست و باید حتما با پزشک کودک خود در این رابطه مشورت و مشکل او را مطرح کنید. به ویژه اگر این ترس ها به مرور زمان بیشتر می شوند. شاید کودک شما دچار فوبیا (ترس غیرمنطقی زیاد و پایدار) یا نوعی ناهنجاری تشویشی داشته باشد. 
حتی اگر ترس کودک زیاد است و به راحتی آرام نمی شود نیز باید به پزشک متخصص مراجعه کنید. 

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 فروردین 1392  - 5:59 PM

بسیاری از افراد برای سلامت جسم و روان خود برنامه ریزی  و اهداف بلندمدت تعیین می کنند، ولی خوب است بدانیم که کارهایی هم وجود دارد که می توانند به صورت روزانه انجام شوند و به ما کمک کنند تا روزی شاد و پر از احساسات مثبت داشته باشیم.



چگونه روزی خوب و شاد داشته باشیم
 

دقیق برنامه ریزی کنید.

هیچ چیز خوب و ارزشمندی یک شبه و بدون تلاش و کوشش به دست نمی آید. برای اینکه زندگی سالم به صورت یک عادت یا بخشی از فعالیت های روزمره شما دربیاید، لازم است برنامه ریزی کنید. به جای اینکه برای خود وظایفی کلی و مبهم تعیین کنید (مثلا بگویید از این به بعد سالم غذا می خورم یا کمی ورزش می کنم)، بهتر است یک برنامه ریزی دقیق و مشخص برای روز خود داشته باشید. مثلا غذایی را که خواهید خورد به طور دقیق تعیین  یا زمان و مکان ورزش را مشخص کنید. 



چگونه روزی خوب و شاد داشته باشیم
 

در ورزش صبحگاهی افراط نکنید.

درست است که ورزش روزانه در سلامت افراد نقش مهمی دارد، ولی تحقیقات نشان می دهند که بهتر است ورزش را به زمان دیگری در طول روز موکول کنیم. در پژوهشی که در دانشگاه برونل انجام گرفت مشخص شد که ورزش سنگین در صبح باعث تضعیف دستگاه ایمنی بدن شده و خطر ابتلا به عفونت های ویروسی یا باکتریایی را افزایش می دهد. پس بهتر است ورزش های سنگین را هنگام صبح انجام ندهیم.

روزتان را مثبت آغاز کنید.

خیلی از افراد در ابتدای صبح روزنامه می خوانند یا اخبار گوش می کنند. اگرچه خوب است از آنچه در جهان می گذرد مطلع باشیم، ولی این امر می تواند شروعی منفی یا ناراحت کننده برای روز ما باشد. بنابراین بهتر است در ابتدای صبح متنی الهام بخش، نقل قولی آموزنده یا ای میل دوستان را بخوانیم. وقتی روز خود را مثبت شروع می کنیم نه تنها با خلق و خو و خلاقیت بهتری خواهیم داشت، بلکه همان طور که تحقیقات نشان می دهند خطر ناراحتی های قلبی یا سکته مغزی را کاهش خواهیم داد.



چگونه روزی خوب و شاد داشته باشیم
 

ناهار را روی میز کار صرف نکنید.

سرتان شلوغ است؟ هرگز از استراحت وقت ناهار خود نگذرید و ناهار را با عجله روی میز کار میل نکنید. عدم استراحت نه تنها بر سلامت روان شما تاثیر خواهد گذاشت، بلکه عدم تمرکز هنگام صرف غذا ممکن است موجب پرخوری شود. ضمن اینکه اگر برای صرف ناهار از پشت میز کارمان بلند نشویم شانس یک فعالیت فیزیکی (هرچند کوتاه) را از خود گرفته ایم. نکته دیگر اینکه با توجه به آلودگی میزکار (که تقریبا 400 برابر سنگ دستشویی میکروب دارد) خوردن ناهار روی میز کار ما را در معرض آلودگی و عفونت قرار می دهد. 

بیشتر فعالیت کنید.

همان طور که بعضی تحقیقات نشان می دهند، نشستن طولانی مدت احتمال ابتلا به بیماری های خطرناکی نظیر بیماری های قلبی را افزایش می دهد. برای کاهش این خطر سعی کنید در محل کار خود به روش های گوناگون حرکت خود را بیشتر کنید. هراز گاهی از جا بلند شوید و حرکات کششی انجام دهید، بیشتر از قبل به سمت آبخوری بروید و بعضی چیزها را دور از دسترس خود قرار دهید تا برای برداشتن آنها ناچار از روی صندلی بلند شوید. حتی کوچکترین فعالیت ها هم اگر به طور مرتب انجام شوند به سلامت ما کمک خواهند کرد.  



چگونه روزی خوب و شاد داشته باشیم
 

موسیقی گوش کنید.

گوش کردن به موسیقی چه هنگامی که در حال رفتن به محل کار هستید، چه زمانی که پشت میزتان نشسته اید و چه هنگام ورزش، کمک بسیار بزرگی به سلامت شما می کند. تحقیقات حاکی از آن است که گوش کردن به موسیقی موردعلاقه در سلامت قلب ، تحمل درد و تقویت دستگاه ایمنی بدن تاثیرگذار است. همین طور اگر هنگام ورزش به موسیقی گوش کنیم، توان بدنیمان تا 15 درصد افزایش می یابد.

برنامه های کمدی تماشا کنید.

ایده آل ترین حالت این است که عصرها به جای تماشای تلویزیون از خانه بیرون برویم و ورزش کنیم.  اما خیلی از ما نمی توانیم در مقابل وسوسه تماشای یک فیلم یا سریال مقاومت کنیم. در این صورت حداقل کاری که می توان انجام داد این است که در مورد محتوای برنامه هایی که نگاه می کنیم دقت کنیم. محققان می گویند تماشای فیلم های خنده دار و کمدی برای قلب مفید است در حالی که تماشای فیلم ترسناک یا جنگی موجب ایجاد استرس روانی می شود.



چگونه روزی خوب و شاد داشته باشیم
 

یادداشت های روزانه تهیه کنید.

محققان به این نتیجه رسیده اند که افرادی که در پایان هر روز وقایع و خاطرات خود را یادداشت می کنند سیستم ایمنی قوی تر و سطح استرس کمتری دارند و آسیب های روحی در این افراد سریع تر از دیگران بهبود می یابد. علاوه بر این، فکر کردن به قایع خوب و شیرین زندگی به ما کمک می کند تا مثبت تر فکر کنیم. پس بهتر است هر شب به وقایعی که در طول روز با آنها روبرو شده ایم بیندیشیم واتفاقات خوب را مرور کنیم.

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 فروردین 1392  - 5:56 PM

شاید شما هم جزو افرادی باشید که تصمیمی در زندگی می گیرند و هیجان بالایی هم برای انجام آن دارند اما پس از مدتی آتش هیجانشان خاکستر می شود و فراموش می کنند چه نقشه ها در ذهن و چه آرزوها در دل داشته اند. وقتی هیجان این تفکرات از بین رفت دوباره به زندگی عادی و همیشگی برمی گردید بدون اینکه تغییری در خود، زندگی یا افکارتان ایجاد کرده باشید. اما چه بلایی سر آرزوهایی می آید که روزی هیجان بالایی برای آنها داشتیم؟ بیشتر مردم این تصمیم ها را پشت گوش می اندازند و برخی دیگر واقعا مشغله دارند. اما حقیقت هرچه که باشد، همیشه یک دلیل مخفی برای طفره رفتن وجود دارد.

اینکه برخی از کارهای خود را عقب بیندازید و امروز و فردا کنید، چندان اشکالی ندارد اما مشکل زمانی هویدا می شود که این تاخیر و پشت گوش انداختن ها باعث شود از زندگی عادی و روزمره خود هم عقب بمانید. این مساله همچون یک کارشکنی شخصی است، اما چرا این کار را همچنان ادامه می دهیم؟ دلایل مختلفی برای پشت گوش انداختن ها وجود دارد. جالب اینجاست که این نوع مسامحه کاری ها نشانه مشکلات دیگری هستند که در ابتدا خود را به صورت طفره رفتن نشان می دهند. 



چگونه از انجام کارها طفره نرویم

  
جنگ درونی


طفر رفتن در واقع نوعی رفتار پیشگیرانه برای انجام کارها است. هنگامی که از زیر انجام کاری به اصطلاح در می رویم، دو نیمکره مغز ما با هم درگیر می شوند. همه قسمت های این دو نیمکره از سلول های خاکستری گرفته تا سیستم عصبی احساسی و پوسته مغز با هم وارد جنگ داخلی می شوند که «این کار را انجام بده» یا «کمی بیشتر استراحت کن». قشر جلویی مغز که پشت پیشانی قرار دارد در تصمیم گیری ها و استراتژی ها دخیل است. این قسمت کمی ضعیف است و  به طور خودکار هم کار نمی کند. سیستم عصبی احساسی به طور خودکار کار می کند و خیلی زود هم خسته نمی شود. این بخش از مغز مسوول یافتن لذت است. این قسمت از مغز بسیار فعال و قدرتمند است و رضایتمندی فوری به انسان می بخشد. 
هنگامی که به طور ناآگاهانه مشغول کاری هستید، سیستم عصبی احساسی مسوولیت فعالیت های شما را به عهده می گیرد. این مساله هم خوب و هم بد است. خوب برای اینکه بدون دخالت شما همه کارها خوب پیش خواهند رفت و امکان خطا وجود ندارد. بد برای اینکه باعث می شود همیشه دو نیمکره مغز شما با هم درگیر باشند. البته برای جلوگیری از این مساله نیز راهکارهایی وجود دار که در پایین ذکر کرده ایم.

1.    تشخیص

نخستین قدم برای حل مشکل، شناختن آن است. باید بدانید چرا در انجام کارها امروز و فردا می کنید. برای درک این مساله باید همه احساسات خود را هنگام طفره رفتن بنویسید. آیا احساس بی انگیزگی، شفاف بودن، اعتماد به نفس می کنید یا از شکست می ترسید؟ در مورد راهکارها و مسایلی فکر کنید که می توان جایگزین این افکار و تنبلی ها کرد و باعث آسان تر شدن کارها شد. به این نکته هم توجه داشته باشید شاید این مساله ذاتی و درونی باشد و قدرت اراده شما را امتحان می کند. 

2.    برنامه ریزی

در این مرحله تا حدی می دانید چرا از انجام کارها طفره می روید. اکنون باید به دنبال از بین بردن این عادت و پیدا کردن راهی باشید تا به اهدف و خواسته های خود برسید. باید مسامحه را برای همیشه کنار بگذارید. برای این منظور باید اراده، از وسایل یادآوری کننده استفاده، دوست مشوق پیدا و خود را قابل اعتماد کنید. صبح ها زودبیدار شوید و شب زود بخوابید. برنامه ریزی کنید و بر اساس آن پیش بروید و هر روز کاری انجام دهید. با این کارها می توانید تا حدی از پشت گوش انداختن های آزار دهنده دست بردارید.

هیچ چیز مهم تر از جنگ داخلی نیست

اگر مطمئن شدید که به طور ژنتیکی و ذاتی مشکلی در عقب انداختن کارها و تصمیمات خود ندارید باید مراحل زیر را انجام دهید:



  • مانع فعالیت سیستم عصبی احساسی شدن – شما باید همه وسوسه ها و حواس پرتی ها را از بین ببرید زیرا سیستم عصبی احساسی مغز با وجود وسوسه ها قوی تر عمل می کند. منظور این است که مثلا اینترنت را قطع کنید، ایمیل های خود را هنگام کار چک نکنید و تا حد امکان مواردی که باعث حواس پرتی شما از انجام کارها می شوند را کمرنگ کنید
  • راهکار طولانی مدت – لایه پیش مغزی خود را فعال نگهدارید. مغز همچون ماهیچه است و با تمرین، قوی تر و تمرکز روی مسایل موردنظر نیز آسان تر می شود. 
  • با انجام به موقع کارها و طفره نرفتن از انجام آنها می توانید کارهای بزرگی انجام دهید و مسلما شرایط زندگی شما متفاوت خواهد بود. 
ادامه مطلب
چهارشنبه 14 فروردین 1392  - 5:54 PM

مهمترین اشتباهی که اکثر افراد در مواجهه با فرایند هدف گذاری مرتکب می شوند این است که از وضعیت فعلی خود آگاهی کافی ندارند. تصور کنید در یک جاده ناشناخته قرار دارید و هیچ تابلویی در اطراف شما وجود ندارد و از طرفی نقشه ای در دست دارید که در آن راه هایی مشخص شده است. 

به نظر شما در چنین شرایطی نقشه به چه کار می آید؟ وقتی نمی دانیم درکجای نقشه قرار داریم چگونه می توانیم راهی برای رسیدن به مقصد بیابیم؟ بنابراین اولین قدم برای رسیدن به اهداف این است که به شکلی دقیق موقعیت فعلی خود را بررسی کنیم و به آن اشراف کامل داشته باشیم. 

حال کمی وقت بگذارید و به این سوالات پاسخ دهید: در حال حاضر از نظر موقعیت مالی / شغلی / تحصیلی / اجتماعی / خانوادگی در چه وضعیتی هستم؟ از چه امکاناتی برخوردارم؟ (پول / مسکن / اتومبیل / مدرک / اعتبار اجتماعی و ...) ارتباطات من در چه حد است؟ (خانواده / دوستان / اساتید / مدیران و ...)



مدل S.O.S برای رسیدن به اهداف
 

چه استعددها و توانمندی هایی دارم؟
از چه تجاربی برخوردارم؟
اگر دست به قلم نشده اید به شما پیشنهاد می کنم دوباره به سوالات برگردید و به آنها پاسخ دهید. بگذارید در این خصوص توضیح بیشتری بدهم.

2- اما مدل S.O.S چیست؟

S مخفف Sitation و به این معناست که هم اکنون در چه وضعیتی به سر می بریم.

O مخفف Objective و به این معناست که می خواهیم به چه هدفی برسیم.

S مخفف Strategy به این معناست که راه رسیدن به این هدف چیست؟

پس همانگونه که مطرح شد اولین قدم برای رسیدن از نقطه A به نقطه B در زندگی این است که به خوبی از مختصات نقطه A آگاهی داشته باشیم و سپس نوبت می رسد به بررسی نقطه B یا همان هدفی که مد نظر ماست.

اشکال دیگری که بسیاری افراد با آن مواجه هستند این است که به خوبی هدف را برای خود ترسیم نمی کنند. لطفا به طور موقت دست از مطالعه برداشته و به این سوال پاسخ دهید:

اگر همین الان غول چراغ جادو بر شما نمایان می شد و به شما 30 ثانیه فرصت می داد که 3 هدف اصلی خود در زندگی را بیان کنید تا بلافاصله برآورده کند آن 3 هدف چه چیزهایی بودند؟

30 ثانیه شما از همین حالا شروع شد ...

من بارها این سوال را از افراد پرسیده ام و در اکثر مواقع با جواب هایی اینچنین روبرو شده ام. (البته در بعضی از موارد، جوابی در مدت زمان 30 ثانیه نشنیدم!): «می خواهم خوشبخت شوم»، «می خواهم پولدار شوم»، «می خواهم زندگی خوبی داشته باشم»، «می خواهم در یک خانه بزرگ زندگی کنم» و جواب هایی از این دست.

3- اگر شما هم اینگونه پاسخ داده اید، بدانیدکه غول چراغ جادو به هیچ وجه متوجه منظور شما نشده است! او معنی خوشبختی را نمی داند زیرا خوشبختی برای هر کسی به گونه ای منحصر به فرد تعریف می شود، برای او پولدار شدن تعریف مشخصی ندارد زیرا افراد بسیاری هستندکه با به دست آوردن 10 میلیون تومان خود را پولدار فرض می کنند و افرادی هستند که حتی 10 میلیارد تومان هم برایشان عدد بزرگی نیست. غول چراغ جادو منظور شما از زندگی خوب را نمی داند. وقتی می گویید خانه ای بزرگ او ممکن است فکر کند شما خانه ای 60 متری می خواهید زیرا قبلا با کسی روبرو شده که در خانه ای 40 متری زندگی می کرده و آرزویش داشتن خانه ای بزرگ به اندازه 60 متر بوده است! (دیگر بماند که مشخص نکرده اید این خانه بزرگی که خواسته اید باید در کجای این دنیای پهناور باشد؟ در بهترین خیابان شهرتان یا وسط کویر لوت!)



مدل S.O.S برای رسیدن به اهداف
 

4- بنابراین اهدافتان را به شکلی واضح بیان کنید. ضمنان آن را به صورت مثبت مطرح کنید. مثلا اینگونه هدفگذاری اشتباه است: «من نمی خواهم چاق باشم.» در اینصورت طبق قانون جذب، ذهن شما به چاقی متمرکز خواهد شد و به میزان بیشتری چربی برایتان فراهم می کند!

هدفتان را به صورت دقیق و قابل اندازه گیری مطرح کنید و برای بیان هدف، آن را به گونه ای به زبان آورید که گویی اتفاق افتاده است و نکته مهم این که برای رسیدن به آن، زمان مشخصی را تعیین کنید.

حال می خواهم بر اساس این اصول هدف کاهش وزن را اینگونه مطرح کنم:

«امروز 10 فروردین 1393 من در نهایت سلامتی، 65 کیلوگرم وزن دارم.»

این هدف کسی است که اکنون (به عنوان مثال در فروردین 92) 85 کیلوگرم وزن داشته و قصد دارد طی یک سال 20 کیلوگرم از وزن خود را کم کند. در اینجا باید به نکته مهمی اشاره کنم. بسیاری از افرادی که در دوره های غیراصولی موفقیت شرکت می کنند به دلیل اینکه با ساز و کار دقیق رسیدن به اهداف به طور کامل آشنا نمی شوند تحت تاثیر جَوِ موجود، دچار توهم می شوند و انتظار واهی رسیدن به اهداف بلندمدت را در مدت زمانی بسیار کوتاه دارند. مثلا توقع دارند که طی 3 ماه یک اتومبیل آخرین سیستم بخرند آن هم در شرایطی که حتی یک دوچرخه هم ندارند! طبیعی است که پس از 3 ماه این اتفاق نمی افتد و آنها به شدت سرخورده می شوند. (من شخصا یکی از طرفداران قانون جذب هستم اما استفاده از آن برای رسیدن به اهداف، شرایطی دارد که باید لحاظ شود.

5- نتیجه می گیریم که اهدافتان باید با توجه به امکانات فعلی با زمانبندی صحیحی انتخاب شوند. اهداف کوتاه مدت باید کاملا دست یافتنی و به شدت واقع گرایانه باشند. مثل مطالعه یک کتاب، ثبت نام در یک دوره آموزشی، خرید لباس ورزشی، نوشتن یک مقاله و چیزهایی از این قبیل. اما برای اهداف بلندمدت اجازه دهید ذهن تان به پرواز درآید و از مرزها و محدودیت ها عبور کند. 

گویی هیچ مانعی برای تحقق اهدافتان وجود ندارد. مهم نیست که از الان کل مسیر برایتان روشن باشد. در فرایند هدفگذاری، درصد بالایی از موفقیت شما به مکتوب کردن اهدافتان و آن هم به شیوه درست بستگی دارد ودر نهایت به تعریف راهی برای رسیدن به هدف می رسیم. برای این کار می خواهم شما را با تکنیکی به نام پله گذاری آشنا کنم. در این تکنیک هدف را به مراحل کوچکتری تقسیم می کنیم.

ابتدا به قول استفان کاوی ذهنی از پایان آغاز می کنیم. در مورد مثال کاهش وزن، فرض را بر این می گذاریم که قرار است یک سال آینده به وزن 65 کیلوگرم برسیم واین در حالی است که اکنون 85 کیلوگرم وزن داریم.



مدل S.O.S برای رسیدن به اهداف

6- در روش پله گذاری به این صورت عمل می کنیم که ابتدا پله آخر را رسم می کنیم و کنارش می نویسیم فروردین 93 / 65 کیلوگرم.و سپس ماه به ماه (و برای بعضی اهداف سال به سال) از آن کم می کنیم تا به په فعلی یعنی فروردین 92 / 85 کیلوگرم برسیم. حال فرض کنید برای اردیبهشت 92 وزن 84 کیلوگرم را مشخص کرده ایم. اینگونه ذهن ما تغییر یک کیلوگرمی را به راحتی می پذیرد و امکان اجرای آن بسیار آسان می شود.کار دیگری که بایید بکنید این است که برای رسیدن به اولین پله، برنامه اجرایی لازم را یادداشت کنید. مثلا در هر وعده 5 قاشق کمتر غذا می خورم. روزی نیم ساعت پیاده روی می کنم. هفته ای 3 روز به باشگاه بدنسازی می روم و ... و با تعهد کافی آن را به انجام برسانید.

ابزار دیگری که به شما توصیه می کنم استفاده از «تصویرسازی ذهنی» است. بدین صورت که از وضعیت ایده آل خود تصویری بسازید. هر روز آن را در ذهن خود مرور کنید واز تماشای آن لذت ببرید. تلاش کنید این تصویر تا حد ممکن واضح و شفاف و رنگی باشد. تصویرسازی ذهنی ضمن ایجاد تعهد بیشتر در شما می تواند قانون جذب را در راستای رسیدن به هدفتان به شدت فعال کند.

7-  از فرصتی که دارید استفاده کنید. وضعیت فعلی خود را بررسی کنید. وضعیت مطلوب را نیز مشخص کنید و سپس راهکاری اجرای برای رسیدن به آن ترسیم کنید و متعهدانه و با اشتیاق به سمت اهداف خود گام بردارید. سالی پر از موفقیت را برایتان آرزو دارم.

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 فروردین 1392  - 5:52 PM

 

 

هویت اتاق کودک به موضوع اصلی دکوراسیون آن برمی گردد. اگر کودک شما به موضوع خاصی همچون نجوم، ماشین، هواپیما، کشتی، گل و گیاه، عروسک، حیوانات و غیره علاقه دارد، چرا از همین موضوعات استفاده نکنید و به اتاق او هویت و شخصیت نبخشید.

 اگر نمی دانید چطور اتاق او را دکوره کنید، از علایقش کمک بگیرید. نمی گوییم اتاق او را درست مثل اتاق هایی زیر دکوره کنید. دکوراسیون بعضی از اینها هزینه زیادی دارد، ولی حداقل به شما ایده می دهد.


 
منظومه شمسی در این اتاق بر روی سقف و دیوارها نقاشی شده و خورشید و سیارات از سقف آویزان شده اند. حتی تابلو، اشیای تزئینی و روتختی با موضوع منظومه شمسی انتخاب شده است.




اگر کودکان به قایق و دریا علاقه دارد، می توانید از اشیای تزئینی و روتختی و حتی پارچه هایی با طرح های راه راه و قایقی برای اتاق کودک استفاده کنید. قالی قایقی این اتاق را ببینید.




دختر کوچولوی شما به گل و گیاه علاقه دارد؟ می توانید از برچسب های دیواری با طرح گل و پرده های گلدار هماهنگ استفاده کنید. از پارچه های مخمل با رنگ های هماهنگ با آن گلها استفاده کنید. سعی کنید دیگر روتختی و بالش ها گلدار نباشند.




اکثر پسربچه ها به هواپیما علاقه دارند. این کاغذ دیواری منحصر به فرد و ماکت آویزان شده از سقف و رنگ آبی دیوارها و پرده و قالی همه چیزهایی هستند که به اتاق بچه شخصیت می دهند و در عین حال چندان خرج برنمی دارند.




قطعاً این یکی خرج زیادی دارد، ولی حداقل ایده های جالب افراد را نشان می دهد. تخت کشتی شکل و دیوارهایی که انسان را یاد دنیای زیر آب و ماهی ها می اندازند.




آیا فرزند شما به سرخپوست ها علاقه دارد و دائماً با اسب خیالی اش به این سو و آن سو می دود و برای خودش چادر می زند؟ این دکوراسیون را می توانید با هزینه کم برای کودکتان فراهم کنید. کودکان عاشق چادر زدن هستند.




دخترخانم ها رنگ های صورتی و بنفش را دوست دارند. اگر دوست دارید اتاق فرزندتان مرتب و تمیز به نظر برسد، کاغذ دیواری گلدار انتخاب نکنید. در عوض چند سایه از یک رنگ را بکار ببرید و مثل این اتاق دو تابلوی گلدار به دیوار آویزان کنید.




تب پرندگان خشمگین مدتی است در میان کودکان و نوجوانان شروع شده و همه چیز آنها به شکل این پرنده هاست. این اتاق و وسایلش می تواند برای کودک شما هم جالب باشد.




این اتاق با رنگ های صورتی و نارنجی برای همه دختر کوچولوهایی که در رویاهای کودکانه خود غرق هستند، ایده آل است. پرده، روتختی، رومبلی، بالش ها و کاغذ دیواری اکثراً به رنگ صورتی هستند.




یک اتاق دخترانه دیگر با رنگ مایه آبی و موضوع باغچه رویایی، که دو تخت با دو زاویه جالب برای فرزندان شما فراهم می کند. این دو تخت را در یک جهت هم می توان قرار داد.
 

 

ادامه مطلب
چهارشنبه 14 فروردین 1392  - 5:44 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 46

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5899942
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی