ممکن است شما به گروههاي بحث آنلاين تعلق (علاقه) داشته باشيد، نامههاي الکترونيکي، روزنامه و مجلههاي کاغذي دريافت کنيد. شايد اين شبکه يک گروه محلي از طراحان، نويسندهها، تعليمدهندگان يا هر چيز ديگري باشد که در خط شغل شما قرار دارد، ولي هر ماهيتي داشته باشد، هر چند وقت يك بار دور هم جمع ميشويد تا ايدهها و تجارب خود را با يکديگر به اشتراک بگذاريد.
اين يک تمرين عالي است، بويژه براي کساني که در منزل، کار خود را انجام ميدهند و تشکيلات اجتماعي معمولي مربوط به کارمندان يک سازمان را ندارند. اين افراد مجبورند ارتباطات حرفهاي و اجتماعي خود را بسازند تا منابع ايدهها را جمعآوري کنند و بتوانند سطح خود را بالا ببرند.
حال اگر افرادي كه در شبكههاي اجتماعي با آنها در ارتباط هستيد، صرفا دوستانتان هستند و از مشتريان خود غافل ماندهايد، احتمالا برخي از فرصتهاي بزرگ براي رشد شغلتان را از دست دادهايد.
توجه داشته باشيد منظور از شبکهاي که در اينجا از آن صحبت ميکنيم، روش جمعآوري اطلاعات بيشتر است که به کسب و کار شما کمک ميکند. اين روشها شامل خواندن مقالات و گوش دادن به پادکستها نيز ميشود.
جايي که بايد رفت
با توجه به اين تعريف، يک تکه کاغذ برداريد يا يک سند خالي باز کنيد، عنوان «شبکه حرفهاي» را بالاي آن قرار دهيد و تمام راههاي مستقيم يا غيرمستقيم تعامل با دوستانتان براي پشتيباني از کسب و کار خود را بنويسيد. روشهايي مثل قهوه خوردن با يک دوست کاري، عضويت در يک خبرنامه الکترونيکي و رفتن به يک جلسه انجمن محلي.
حال يک سند خالي ديگر باز کنيد، توضيح بازار هدف خود را بالاي آن بنويسيد (انواع کسب و کارهايي که با آنها کار ميکنيد) و تمام راههاي تعامل با آنها را خارج از كار فهرست کنيد. آيا به جلسههاي سازماني آنها رفتهايد؟ آيا در يک خبرنامه الکترونيکي که هدفشان اينگونه کسب و کارهاست عضو هستيد؟
يکي از بهترين سوالاتي که ميتوانيد از مشتري خود بپرسيد (هر نوع مشتري که ميخواهيد کار بيشتري با او انجام دهيد)، «چه چيزي مطالعه ميکنيد؟» است تا اگر عضو يک روزنامه تجاري سازماني است، گروه بحث و گفتوگويي را دنبال ميکند، به منابع خاصي علاقه دارد يا وبسايتهايي را بفهميد که به نظرش بيشتر قابل استفاده هستند.
با آنها همراه شويد
همه ما وقتي با افرادي هستيم که شبيه ما هستند، بيشتر احساس راحتي ميکنيم. اين که در بحثهايي شرکت کنيم که افرادي مثل طراحان وب يا مربيان مديريت در آن حضور دارند، براي ما بسيار جذابتر از اين است در گروهي وارد بحث شويم که روي توليد يا سرويسهاي سرمايهگذاري يا استراتژيهاي مشاغل کوچک تمرکز کردهاند.
ولي در تلاش براي وارد شدن به بازار هدفتان و اين که در آنجا نيز احساس راحتي بکنيد، سودهاي بسيار زيادي نهفته است، از جمله: اطلاعات پيشرفته کسب ميکنيد. اگر صنعت کسب و کار مشتري شما تغييري کند يا روشي که آنها کسب و کار خود را انجام ميدهند، عوض شود، براحتي و بسرعت ميتوانيد آنها را درک کنيد. خيلي سريعتر از اين که از يک رسانه يا از همکارانتان ياد بگيريد. زبانشان را ياد ميگيريد. هر بازار هدفي زبان مخصوص به خودش را دارد. هرچه بيشتر در محيط آنها قرار بگيريد، راحتتر ميتوانيد آن طور که آنها ميخواهند صحبت کنيد.
اعتماد ميسازيد. افرادي که بهطور سنتي و فقط براي هدايت کردن وارد شبکهاي ميشوند، معمولا افراد ديگر را ميرنجانند. اگر شما از آن دسته افرادي هستيد که از خود علاقه واقعي براي کمک به ديگران نشان ميدهند، به سوالات جواب ميدهند يا استراتژيهايي پيشنهاد ميکنند تا کسب و کار آنها را رونق بخشند، قطعا يکي از اعضاي خانواده آنها خواهيد بود.
زمان و تلاش بيشتري براي گذراندن زمان در دنياي مشتري اختصاص دهيد. مشتريانتان نيز مثل شما دوست دارند با افرادي بگردند که شبيه خودشان هستند. اگر خود را در گروههاي آنها قرار دهيد اين طور به نظر خواهد رسيد که واقعا يکي از آنها هستيد و دفعه بعدي که به کسي نياز داشته باشند تا وبسايتشان را پيادهسازي کند يا کارمندانشان را آموزش دهد، به نظر شما، از خارج آن شخص را انتخاب ميکنند يا کسي را برميگزينند که کسب و کار آنها را ميفهمد و به زبان آنها سخن ميگويد؟
منبع: freelancefolder.com
محمدحسين کردوني