به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

فدراسیون دانشمندان آمریکا در پژوهشی 6 سناریو از 

مواجهه ایران و آمریکا را در نظر گرفته و هزینه‌های هرکدام را برآورد کرده است.

 

به گزارش 
 
 
خبرآنلاین در این گزارش با برآورد میزان هزینه های اقتصادی ناشی از اقدامات احتمالی تحریمی یا نظامی آمریکا علیه ایران نوشته است که این هزینه در کمینه ترین حالت از 64 میلیارد دلار تا بیشینه ترین سناریو که ممکن است تا 1700 میلیارد دلار خسارت به همراه داشته باشد در نوسان است.
(برای دیدن تصاویر در ابعاد بزرگتر روی آن‌ها کلیک کنید)
1- افزایش فشار: در این سناریو آمریکا به سمت تحریم کامل بانک مرکزی ایران و مجازات شرکت ها و دولت هایی که به بانک مرکزی معامله می کنند حرکت می‌کنند‌. هزینه این سناریو بر اقتصاد جهانی 64 میلیارد دلار برآورده شده است.
2- محاصره دریایی ایران و بستن تنگه هرمز: در این سناریو ایران محاصره دریایی می شود و از فروش نفت آن به هر خریدار بین المللی جلوگیری می شود. هزینه این سناریو بر اقتصاد جهانی 325 میلیارد دلار برآورد می شود.
3- بمباران ناگهانی به اهداف از پیش تعیین شده: در این سناریو حملاتی محدود و هدفمند علیه تاسیسات هسته ای و برخی مراکز نظامی ایران انجام می شود. هزینه این سناریو بر اقتصاد جهانی 713 میلیارد دلار برآورد می شود.
4- بمباران همه جانبه ایران: در این سناریو آمریکا نه تنها به دنبال نابودی تاسیسات هسته ای است بلکه توان ایران برای واکنش و حمله به منافع آمریکا در منطقه را نیز هدف می گیرد. هزینه این اقدام نظامی برای اقتصاد جهانی 1200 میلیارد دلار برآورد می شود.
5- تهاجم تمام عیار: در این سناریو اقتصاد جهانی متحمل 1700 میلیارد دلار هزینه خواهد شد.
6- تنش زدایی و رسیدن به تفاهم: اقتصاد جهانی از این مساله 60 میلیارد دلار منتفع خواهد شد.
مقایسه کلی سناریوها
ترجمه : سید صادق روحانی
ادامه مطلب
پنج شنبه 2 آذر 1391  - 4:38 PM

 

 امسال کاروان بزرگ حج ایران با کاهش حدود 30 درصدی همراه بود، اما با این حال پروسه‌ی اعزام زائران ایرانی از چهارم مهرماه گذشته به مقصد مدینه‌ی منوره آغاز شد و در نهایت با پایان یافتن اعزام آخرین گروه زائران مدینه دوم (مدینه بعد) به مقصد جده - در نزدیکی مکه‌ی مکرمه - در تاریخ 29 مهرماه، به پایان رسید. سرانجام پس از انجام اعمال و مناسک حج ابراهیمی، پروسه‌ی بازگشت حاجیان ایرانی از دهم آبان‌ماه از فرودگاه جده به 17 مقصد فرودگاهی کشورمان آغاز شد و در نهایت با بازگشت آخرین گروه آن‌ها در شامگاه دوشنبه و بامداد سه‌شنبه (30 آبان‌ماه) به ایستگاه پایانی 230 پرواز رسید.
 
عملیات انتقال زائران و حاجیان ایرانی که امسال تماما توسط دو ایرلاین وطنی ماهان و ایران‌ایر انجام و طبق اعلان، با حدود 14میلیون دلار صرفه‌جویی انجام شد، با تأخیرهای کمی نسبت به پروازهای چند سال گذشته صورت گرفت. البته کاهش میزان خرید سوغاتی توسط حجاج ایرانی که به‌دلیل فرهنگ‌سازی‌های صورت‌گرفته و افزایش نرخ ارز واقع شد، با توجه به کاهش 30 درصدی بار، در کاهش تأخیر پروازهای برگشت، موثر اعلام شد.
 
امسال بیش از 75هزار زائر ایرانی در قالب 449 کاروان به عربستان سعودی عزیمت کردند و سه‌هزار زائر ایرانی نیز از طریق کشورهای دیگر در قالب 24 کاروان در موسم حج 91 حضور یافتند. اجتماع ایرانیان در سرزمین وحی که شش‌هزار نفر از آن‌ها را اهل سنت کشورمان تشکیل می‌دادند، همچنین با حضور دو کاروان از جانبازان سرافراز جنگ تحمیلی هشت ساله نیز همراه بود.
 
در میان زائران و حاجیان کشورمان چهره‌های شناخته‌شده‌ای هم حضور داشتند که برخی از آن‌ها را مسئولان و برخی دیگر را اهالی فرهنگ و هنر تشکیل می‌دادند. علاوه بر حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی قاضی‌عسکر - نماینده‌ی مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت - و معاونان او از جمله محمدرضا باقری - معاون وزیر امور خارجه در دولت نهم - و همچنین حجت‌الاسلام سیداحمد موسوی - رییس سازمان حج و زیارت -، این افراد نیز از مشاهیر و مقامات حاضر در حج امسال بودند:
 
حجت‌الاسلام والمسلمین محمدکاظم راشد یزدی، آیت‌الله مهدی هادوی تهرانی، حجت‌الاسلام رسول جعفریان - رییس کتابخانه‌ی مجلس شورای اسلامی -، آیت‌الله عباس کعبی - نماینده‌ی مجلس خبرگان رهبری -، ناصر سودانی - نایب رییس مجلس شورای اسلامی -، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا میرتاج‌الدینی - معاون رییس‌جمهوری در اجرای قانون اساسی -، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدرضا تقوی - رییس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه -، سیدمهدی مصطفوی – رییس پیشین سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی -، بهروز کمالوندی - معاون اداری و مالی وزارت امور خارجه -، محمدحسن شجاعی‌فرد - عضو هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی -، علی‌اصغر پورمحمدی - مدیر سابق شبکه‌ی 3 -، حجت‌الاسلام موسی قربانی - نماینده‌ی پیشین مجلس شورای اسلامی -، مسعود ده‌نمکی – سازنده‌ی سه‌گانه‌ی اخراجی‌ها -، سهیل کریمی - مستندساز بازداشت‌شده به‌همراه سعید ابوطالب در عراق -، حجت‌الاسلام سیدجواد شهرستانی - مسئول دفتر آیت‌الله سیستانی -، امیرحسین مدرس – مجری تلویزیون، خواننده و بازیگر -، محمد محمدزاده - مدیر رادیو معارف -، مهدی آقابیگی – مجری تلویزیون -، حسن گروسی - مدیر امور حج و زیارت سازمان صدا و سیما -، احمد توکلی – مدرس علوم ارتباطات -، علی آقاغفار همدانی – نویسنده -، سیدجواد رسولی محلاتی - و سلیمان جعفرزاده – عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی.
 
همچنین از افراد مشهور سایر کشورها نیز به عامرخان - بازیگر معروف بالیوود – و غلام شبیر - بلندترین مرد جهان از پاکستان – می‌توان نام برد که در حج امسال حضور داشتند.
 
از مقامات سیاسی کشورهای دیگر هم به حضور این افراد می‌توان اشاره کرد: محمد ششم - پادشاه مراکش -، رجا پرویز اشرف – نخست‌وزیر پاکستان -، المعتصم بالله محب‌الدین توانکو الحاج عبدالحلیم معظم شاه - پادشاه مالزی -، الفا کوندی - رییس‌جمهوری گینه -، بودیونو - معاون رییس‌جمهوری اندونزی -، طارق الهاشمی - معاون فراری رییس‌جمهوری عراق -، دلیتا محمد دلیتا - نخست‌وزیر جیبوتی -، دبیرکل سازمان همکاری اسلامی و دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس.
 
همچنین طبق خبرها و تصاویر منتشرشده در آغاز موسم حج، بازیگران و کارگردان‌هایی مانند لعیا زنگنه، سحر قریشی، رزیتا غفاری، ماه‌چهره خلیلی، بهنوش طباطبایی، جهانبخش سلطانی و محمدعلی باشه‌آهنگر نیز در این سفر حضور داشتند.
 
 
 
ایسنا
ادامه مطلب
چهارشنبه 1 آذر 1391  - 4:34 PM

 

 باشگاه خبرنگاران، چین برای پروازهای با مسافت متوسط خود تعداد زیادی هواپیمای C919 سفارش داده که ساخت شرکت چینی کوماک است. اما این دومین قدرت اقتصادی جهان برای رقابت با شرکتهای هواپیماسازی ایرباس اروپا و بوئینگ آمریکا و همچنین حضور فعال در بازار بسیار گسترده داخلی، باید تلاشهایشان را بشدت افزایش دهد.
طبق پیش‌بینی‌ها، چین در 20 سال آینده به پنج هزار هواپیمای مسافر‌بری نیاز خواهد داشت که هزینه تامین این هواپیماها بالغ بر 500 میلیارد دلار می ‌شود. بر اساس این پیش بینی ‌ها،هفت هواپیما از هر 10 هواپیمای مورد نیاز چین برای خطوط هوایی با مسافت متوسط و با ظرفیت 170 تا 180 مسافر خواهد بود.
 
شرکت چینی کوماک ساخت 380 فروند از این هواپیماها را برعهده گرفته است که 50 فروند آن در نمایشگاه بین المللی هوانوردی ژوهای در جنوب چین تحول داده شد اما این شرکت چینی برخلاف رقبای اروپایی و آمریکایی خود هنوز چیزی را ثابت نکرده است. هنوز اطمینان این هواپیماها و همچنین توان کوماک برای تولید انبوه در مهلت‌ های اعلام شده ثابت نشده است.
تحلیلگران می‌ گویند کوماک می‌ تواند در بازار چین سهیم باشد اما سالها طول می ‌کشد تا توان رقابت با ایرباس و بوئینگ را بدست آورد. هواپیمای C919 که شرکت کوماک قصد دارد سالانه 150 فروند از آن را تولید کند، با همکاری شرکت‌ های خارجی همچون سافران فرانسه جنرال الکتریک آمریکا و آریتکس اسپانیا ساخته می ‌شود.
افزون بر این شرکت چینی کوماک و شرکت کانادایی بومباردیه قراردادهای کلان و راهبردی در زمینه بازاریابی، فروش، خدمات مشتریان، آزمایش و کیفیت تولید امضا کرده‌ اند.
 
ادامه مطلب
سه شنبه 30 آبان 1391  - 9:52 AM

 

بحث رابطه با آمریکا همواره یکی از مسائل چالش‌برانگیز در حوزه‌ی سیاست خارجی محسوب می‌شده است؛ چرا که بسیاری این موضوع را تا یک رابطه‌ی سیاسی صرف میان 2 کشور جهان تنزل می‌دهند، در حالی که مشکل ایران با آمریکا چیزی فراتر از یک مشکل سیاسی صرف است.

خبرگزاری فارس: چرا رابطه با آمریکا نتیجه‌ی معکوس می‌دهد؟

 

مشکل رابطه‌ی ایران با آمریکا همچون دیواری میان 2 کشور است که خشت‌های نخست آن پس از اشغال ایران در جریان جنگ جهانی دوم بنا نهاده شد؛ تا آنکه در ماجرای کودتای 28 مرداد به خوبی خود را نمایان کرد و بعدها در جریان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی ادامه یافت و پس از آن نیز در حوادث سیاسی و اقتصادی 2 دهه‌ی اخیر ایران با 2 واژه‌ی تهدید و تحریم آمیخته شد.

لذا شاهد آن هستیم که اندکی پس از هیاهوی رسانه‌ها و سخنان رئیس‌جمهور، در حاشیه‌ی شصت‌و‌هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، رهبر معظم انقلاب در جریان سفر خود به استان خراسان شمالی، ضمن رد هر گونه مصالحه با استکبار آمریکا، فرمودند: «ما به پیروى از تعالیم اسلام، اهل تجاوز و تعرض به این و آن نیستیم، اما اهل کوتاه آمدن در مقابل هیچ متجاوزى هم نیستیم.»

ایشان در تبیین علل اتخاذ چنین رویکردی، به قدرت و صلابت ملت ایران اشاره فرمودند و ضمن یادآوری توانمندی‌های ملت ایران افزودند: «امروز ملت ایران در مقابله‌‌‌ى با دشمنان خود احساس قدرت می‌کند. این احساس قدرت، یک احساس کاذب نیست؛ یک احساس واقعى است؛ متکى به واقعیات است. این را دشمنان ما هم می‌دانند.»[1]

معظم‌له این سخنان را در شرایطی مطرح فرمودند که پیش‌تر نیز در باب مذاکره با آمریکا هشدار داده بودند که آمریکا به دنبال نابودی انقلاب و دستاوردهای آن است. ایشان در دیدار ماه رمضان خود با کارگزاران نظام در مردادماه 1390، ضمن بیان این موضوع، فرموده بودند: «مخالفت متقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا با جمهوری اسلامی مخالفتی بنیانی است... مخالفت بنیانی در واقع مخالفت با موجودیت است و همان گونه که ما رژیم صهیونیستی را غاصب و جعلی و دچار فروپاشی حتمی و بدون تردید می‌دانیم، آن رژیم هم با موجودیت نظام اسلامی مخالف است... نگاه آمریکا به ما، با وجود همه‌ی حرف‌های آمریکایی‌ها درباره‌ی لزوم تغییر رفتار جمهوری اسلامی، نگاهی مبتنی بر نفی موجودیت نظام اسلامی است. ما نیز متقابلاً جنبه‌ی استکباری و ابرقدرتی آمریکا را مردود می‌دانیم و نفی می‌کنیم.»[2]

مجموع این مطالب بهانه‌ای شد تا در گذری هرچند کوتاه، به بررسی برهه‌های تاریخی طرح بحث رابطه با آمریکا بپردازیم. دورانی که برخی به زعم خود می‌پنداشتند مذاکره در فضای برابر و عادلانه امری است که آمریکایی‌ها به آن تن خواهند داد و قابل تحقق است، اما تجربه نشان داد بسیاری از برداشت‌ها دور از ذهن و «کودکانه» بوده است.

دورانی که برخی به زعم خود می‌پنداشتند مذاکره در فضای برابر و عادلانه امری است که آمریکایی‌ها به آن تن خواهند داد و قابل تحقق است، اما تجربه نشان داد بسیاری از برداشت‌ها دور از ذهن و «کودکانه» بوده است.

از ابتکار گفت‌وگوی تمدن‌ها تا اتهام محور شرارت

پس از انتخابات دوم خرداد 1376 فضای سیاسی و اجتماعی کشور دستخوش تغییراتی بنیادین شد که یکی از ثمرات آن استحاله‌ی شعار آرمانی ملت ایران در خصوص برائت از آمریکا بود. دولت اصلاحات قائل به تعامل و گفت‌وگو بود و در این مسیر می‌کوشید پیش‌قدم تنش‌زدایی در عرصه‌ی بین‌الملل باشد. لذا دستگاه رسانه‌ای وابسته به دولت وقت اندک‌اندک به سمت تحریف و تغییر شعار «مرگ بر آمریکا» رفت و کوشید با فرهنگ‌سازی، موضوع تعامل و زندگی در کنار آمریکا را جایگزین برائت از خوی استکباری این کشور کند.

این رویکرد با تصویب پیشنهاد ایران برای نام‌گذاری نخستین سال هزاره‌ی جدید میلادی به نام «گفت‌وگوی تمدن‌ها» شدت دوچندانی پیدا کرد، اما دیری نپایید که پاسخ طرف مقابل با خطابه‌ی تاریخی و موهن بوش پسر در کنگره‌ی آمریکا، آن هم با برابر شمردن نظام مردم‌سالار دینی ایران با دیکتاتوری کره‌ی شمالی و رژیم بعث عراق در محور شرارت جهانی، به گوش جهانیان رسید.

اما آنچه برای مردم ایران و جهان اسلام باقی ماند رویکرد غیرسازنده‌ی غرب به تمدن ایرانی‌ـ‌اسلامی بود؛ تمدنی که کوشید صلح و آرامش را به جهانیان عرضه کند، اما با پاسخ غیرانسانی و خشونت‌بار غرب در عراق و افغانستان مواجه شد. لذا از این برهه به بعد بحث رابطه با آمریکا، که دوره‌ای تابلوی سیاسی جریانات اپوزیسیون نظیر ملی‌ـ‌مذهبی‌ها و نهضت آزادی بود و پس از آنان به اصلاح‌طلبان رسیده بود، به اغما رفت و با رأی مردم در انتخابات تیر 84 آخرین میخ تابوت آن کوفته شد و انتظار می‌رفت تا پایان دولت عدالت‌محور دکتر احمدی‌نژاد همچنان مسکوت بماند.

رابطه با آمریکا، که دوره‌ای تابلوی سیاسی جریانات اپوزیسیون نظیر ملی‌ـ‌مذهبی‌ها و نهضت آزادی بود و پس از آنان به اصلاح‌طلبان رسیده بود، به اغما رفت و با رأی مردم در انتخابات تیر 84 آخرین میخ تابوت آن کوفته شد.

فتنه‌ی 88؛ تجربه‌ی نزدیکی به آمریکا

سال 1388 فرارسید و بهار سیاسی آن با دید و بازدیدهای انتخاباتی 4 کاندیدای حاضر در عرصه‌ی انتخابات آغاز شد، اما در ابتدای این سال اتفاق سیاسی نادر دیگری نیز به وقوع پیوست و آن پیام تبریک اوباما به مناسب نوروز ایرانی بود؛ پیامی که بسیاری را بر آن داشت تا از آن به عنوان فرصتی برای تجدید روابط سیاسی ایران و آمریکا یاد کنند.

اوباما در این پیام به صراحت گفت: «ما برای تاریخ، مردم و دولت ایران احترام قائلیم و حاضریم تمام موارد اختلافاتمان را بحث و بررسی و مشکل‌گشایی کنیم، اما تصمیم نهایی از شماست که آیا بر اختلافاتمان تأکید کنید یا بر موارد مشترکمان که هر 2 صلح و آسایش و پیشرفت برای مردمان می‌خواهیم. هر ملتی در تاریخ بر اساس آنچه می‌سازد و آباد می‌کند قضاوت خواهد شد و نه بر اساس آنچه تخریب و منهدم می‌کند.»[3]

لذا برخی کارشناسان سیاسی در تفاسیر خود، با اشاره به پیام اوباما به مردم ایران، مدعی می‌شدند فصل جدیدی از روابط سیاسی میان 2 کشور در راه است؛ فصلی که البته در آن برای احمدی‌نژاد و دولتش نقشی تعریف نشده بود. لذا در سایه‌ی انتقادات داخلی از احمدی‌نژاد و دولت وی، برخی اظهارات حاکی از آن بود که کاخ سفید روند عادی‌سازی روابط با تهران را به فرصت پس از انتخابات موکول کند.

بی‌تردید چنین نگرشی می‌توانست برای طرف مقابل نیز هزینه‌های مذاکره و امتیازات احتمالی نهفته در پس آن را کاهش دهد. لذا بحث رابطه با آمریکا تا برهه‌ی پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری معلق ماند، اما با آغاز ناآرامی‌های تهران، پیام‌های سیاسی واشنگتن به تهران رنگ‌وبویی دیگر به خود گرفت و لحن تهدیدآمیز و مداخله‌جویانه‌ی کاخ سفید سبب شد تا نه تنها بحث مذاکره با آمریکا به حاشیه رود، بلکه مسئله‌ی حمایت مادی و معنوی این کشور از اغتشاشگران به بحث روز مردم کوچه و خیابان تبدیل شود؛ به طوری که برای دولت آمریکا اذعان رسمی و علنی به آن، امری بدیهی و عادی تلقی می‌شد. لذا در جریان برگزاری اجلاس جی 8، در تاریخ 7 تیر 1388، رئیس‌جمهور آمریکا، ضمن حمایت آشکار از میرحسین موسوی، اظهار داشت: «موسوی به منشأ الهام‌بخش آن دسته از هم‌وطنان خود تبدیل شده است که خواهان گشایش به سوی غرب هستند.»[4]

این در حالی بود که دولت اوباما حتی حاضر نشد همچون سال 88 پیام نوروزی را برای دولت و ملت ایران صادر کند؛ موضوعی که از نگاه رسانه‌های خبری ایران آن را می‌بایست در راستای تشدید اختلافات سیاسی میان 2 کشور در جریان ناآرامی‌های تهران خلاصه کرد.

لذا در یک جمع‌بندی کلی از رفتارشناسی دولت آمریکا در قبال تحولات سیاسی ایران و نیز واکنش جریانات سیاسی داخل کشور نسبت به مسئله‌ی عادی‌سازی روابط با آمریکا در مقطع حساس فتنه‌ی 88 می‌توان گفت که مشی مداخله‌جویانه‌ی این کشور و حمایت‌های غیرحقوقی آن از اخلالگران و قانون‌شکنان عاملی شد تا مشخص شود آمریکا در برهه‌های سرنوشت‌ساز کشوری قابل اعتماد نیست.

در جمع‌بندی کلی از رفتارشناسی دولت آمریکا در قبال تحولات سیاسی ایران و نیز واکنش جریانات سیاسی داخل کشور نسبت به مسئله‌ی عادی‌سازی روابط با آمریکا در مقطع حساس فتنه‌ی 88 می‌توان گفت که مشی مداخله‌جویانه‌ی این کشور و حمایت‌های غیرحقوقی آن از اخلالگران و قانون‌شکنان عاملی شد تا مشخص شود آمریکا در برهه‌های سرنوشت‌ساز کشوری قابل اعتماد نیست.

دولتی که مدعی عادی‌سازی روابط و ازسرگیری مناسبات و رفع اختلافات بود، تنها 4 ماه پس از پیشنهادات به اصطلاح سازنده و دیپلماتیک، رسماً از دشمنان و معارضان داخلی حکومت ایران حمایت کرده و این روند را به شکلی فزاینده تا به امروز ادامه داده است. او می‌پنداشت با سیاست یک بام و دو هوا می‌تواند، ضمن ایجاد اختلاف در میان مردم ایران، بستر جلب لایه‌هایی از جامعه‌ی ایران به سمت خود را تسهیل و تسریع کند و در عین حال هزینه‌ی مراوده و عادی‌سازی روابط با ایران را، به جای آنکه خود در پای میز مذاکرات بپردازد، دلباختگانش در کوچه و خیابان‌های تهران بپردازند.

به عبارت دیگر، آمریکا ترجیح داد، به جای آنکه خود مبدع مذاکرات باشد، طرفدارانی را در ایران بیابد، به نحوی که با تقویت آن‌ها بتواند از درون جامعه‌ی ایران بستری را برای طرح مسئله‌ی گفت‌وگو با آمریکا تبلیغ کند و دیگر نیازی به مذاکره با نظام جمهوری اسلامی ایران نداشته باشد.

اظهارات ناقص+ تفاسیر مغلوط= طرح مطالبات جدید

پرونده‌ی هسته‌ای ایران مرحله‌ای سخت و البته سرنوشت‌ساز را طی می‌کند. مرز گفت‌وگوهای طرفین امروز نه بر سر اجازه‌ی غرب برای تحقیق دانشجویان ایران در مباحث هسته‌ای، که بر سر به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی در ایران است. بحث امروز ایران و غرب بر سر حق تأمین داروهای درمانی یک میلیون بیمار ایرانی با اورانیوم غنی‌شده تا سطح 20 درصد است. لذا در چنین شرایطی شاهد آن هستیم که غرب امید و چاره‌ای جز دلبستن به شکست درونی در ایران ندارد.

شاید به همین خاطر است که به تحریم‌های گسترده و غیرانسانی در حوزه‌های اقتصادی و حتی درمانی روی آورده‌اند و می‌کوشند تا از این طریق مردم ایران را به این نتیجه برسانند که نخست، تمامی مشکلات ایران به خاطر اثرات سوء تحریم‌هاست و دوم آنکه راه‌حل رفع این موانع توافق با غرب و جلب نظر آن در پرونده‌ی هسته‌ای است. حال اگر بتوانند در این مسیر اختلافی را نیز در میان مسئولان ایرانی ایجاد کنند که نتیجه بسیار دلخواه‌تر خواهد بود.

غربی‌ها می‌کوشند تا مردم ایران را به این نتیجه برسانند که نخست، تمامی مشکلات ایران به خاطر اثرات سوء تحریم‌هاست و دوم آنکه راه‌حل رفع این موانع توافق با غرب و جلب نظر آن در پرونده‌ی هسته‌ای است. حال اگر بتوانند در این مسیر اختلافی را نیز در میان مسئولان ایرانی ایجاد کنند که نتیجه بسیار دلخواه‌تر خواهد بود.

این درست همان رویکردی است که شواهدی از آن را می‌توان در مواضع اخیر مقامات غربی ملاحظه کرد؛ به طوری که پس از مصاحبه‌ی علی‌اکبر صالحی با نشریه‌ی «اشپیگل» آلمان و تحلیل این نشریه از سخنان وزیر خارجه‌ی ایران مبنی بر «آمادگی ایران برای سازش در پرونده‌ی هسته‌ای»، فیلیپ هاموند، وزیر دفاع انگلستان، در گفت‌وگو با نشریه‌ی انگلیسی «ابزواتور» چاپ لندن، ضمن اشاره به اینکه «درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌ای هم‌اکنون در درون رژیم شکاف‌هایی ایجاد شده است» افزود: «تنها چیزی که می‌تواند رژیم ایران را به واکنش جدی وادارد فراهم آمدن شرایطی است که رژیم ببیند و یا احساس کند که موجودیتش در خطر است.»[5]

روزنامه‌ی «نیویورک تایمز» نیز چندی پیش، به نقل از یک مقام امنیتی رژیم صهیونیستی، مدعی شده بود که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، سیاست خود را نسبت به ایران عوض کرده است و بیش از آنکه به دنبال حمله‌ی نظامی به این کشور باشد، در پی تحریم‌های بیشتر ایران است.[6]

این مواضع در شرایطی مطرح می‌شود که ناآرامی‌های نقطه‌ای در بازار تهران، یک روز پس از نشست خبری رئیس‌جمهور، فضای رسانه‌های جهانی را به خود جلب کرد و آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه‌ی رژیم صهیونیستی، را بر آن داشت تا پس از ابراز خرسندی سخنگوی وزارت امور خارجه‌ی آمریکا در خصوص اثرگذاری تحریم‌ها بر اقتصاد ایران و اظهارات بان کی مون مبنی بر «عواقب قابل توجه تحریم‌ها بر مردم ایران»، در مصاحبه با رادیو ارتش اسرائیل، مدعی شود: «بعد از بهار عرب، بهار ایرانی خواهد آمد. بی‌ثباتی نه فقط در تهران، که در تمامی کشور در حال انتشار است.»[7]

حال اگر به وضعیت موجود بخواهیم اظهارات ناپخته و گاه نارسا را بیفزایم، تنها خروجی معقول معادله‌ی پیش رویمان افزایش سطح مطالبات در طرف مقابل خواهد بود؛ مطالباتی که برای غرب حد و حصری ندارد و تجربه‌ی تعلیق داوطلبانه‌ی فعالیت‌های غنی‌سازی در دوران اصلاحات نیز مؤید همین نکته است؛ چه آنکه در آن دوران حاصل توافق معروف به سعدآباد، اگرچه با موافقت و همراهی کلیت نظام و در راستای اعتمادزایی در عرصه‌ی بین‌الملل صورت گرفت، اما باعث جری شدن طرف مقابل و بازنگری در محاسبات سیاسی آن شد؛ به طوری که نهادهای تصمیم‌ساز غرب از آن به عنوان نشانه‌ای از ضعف ایران یاد کردند و خروجی نهایی کار آن شد که در مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب، مقامات غربی یک گام جلوتر بیایند و گستاخانه‌تر از گذشته، خواستار تعطیلی مطالعات علمی در زمینه‌ی هسته‌ای شوند!

جمع‌بندی

رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و مطالب فوق، گذاری تاریخی بر ابعاد و عوارض طرح رابطه با آمریکا، بدون توجه به پیش‌شرط‌ها و بسترهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن است؛ به طوری که ورود به مقوله‌ی مذاکره با این کشور می‌تواند آغازی بر یک پایان سیاسی باشد و بسان شوکران خوش‌نوش و البته جان‌کاه، مسیر آینده‌ی انقلاب را دگرگون کند.

لذا کسانی که در پی مذاکره با آمریکا و عادی‌سازی روابط با این کشور هستند و می‌پندارند این رهگذری امن برای عبور از مشکلات و نارسایی‌های داخلی است باید به این نکته توجه داشته باشند که آمریکا نه تنها دوستی قابل اعتماد نیست، بلکه مذاکره با آمریکا این کشور را در طرح خواسته‌هایش مستحکم‌تر و مطالباتش را افزون‌تر خواهد کرد، مگر زمانی که طرف مذاکره با آمریکا از قدرت و توانمندی متناسب و متناظر با آن برخوردار باشد؛ توانی که آمریکا قادر به انکار آن نباشد و در پای میز مذاکره این کشور را به رعایت قواعد مناظره مجبور کند. (*)

منابع:

[1]- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21177

[2]- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام، 3 مرداد 1390، چهارم رمضان‌المبارک 1433.

[3]- http://features.kodoom.com/iran-politics/

[4]- http://www.rajanews.com/detail.asp?id=31827

[5]- رادیو فرانسه، 7 اکتبر 2012.

[6]- نیویورک تایمز، 3 اکتبر 2012.

[7]- رادیو رژیم صهیونیستی، 4 اکتبر 2012.

* سجاد سلامی؛ کارشناس مسائل بین‌الملل

منبع: سایت برهان

ادامه مطلب
سه شنبه 30 آبان 1391  - 8:50 AM

 

رهبر معظم انقلاب برای نخستین بار در سال ۱۳۸۹ ضرورت پدیدآوردن اقتصاد مقاومتی در کشور را عنوان کردند. پس از آن نیز بر ثمربخش بودن اقتصاد مقاومتی، مکرراً تأکید داشته‌اند.مجموعه‌ی این موارد نشان می‌دهد که بنا به تشخیص ایشان، این موضوع برای آینده‌ی کشور بسیار مهم است.

خبرگزاری فارس: 6 آسیب اقتصاد ما

 

 این نوشتار در پی آن است که ابعاد اهمیت  موضوع اقتصاد مقاومتی  را بررسی کند و رئوس موضوعاتی را تشریح نماید که باید در کشور مد نظر قرار گیرد.

آیا اقتصاد مقاومتی انفعالی است؟

جمهوری اسلامی از سال‌های آغازین پس از انقلاب اسلامی علی‌رغم همه‌ی مشکلات و کاستی‌ها توانسته است اولاً حرف نو و جدیدی را مبتنی بر اسلام ناب محمدی صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله به عرصه‌ی جهانی عرضه کند و حکومتی را بر پایه‌ی آن اداره نماید. ثانیاً توانسته است به پشتوانه‌ی «رهبری دینی» و «مردم انقلابی» در مقابل همه‌ی مشکلات ایستادگی کند و توطئه‌ها را خنثی نماید. ثالثاً در عرصه‌های مختلف علمی و زیربنایی پیشرفت‌هایی جدی داشته باشد. بدیهی است که چنین نظامی موجودیت اندیشه‌های پوشالی غرب و نظام‌های سیاسی بنا شده بر آنها را با تهدید مواجه ‌کرده است، به‌ویژه که نظام‌های مذکور هنوز نتوانسته‌اند پاسخی جامع به همه‌ی نیازهای انسانی بدهند.

در اقتصاد مقاومتی قرار نیست روند پیشرفت کشور متوقف و حتی سرعت آن کاهش یابد، بلکه قرار است برای یک پیشرفت مستمر و باسرعت را به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنیم که از آسیب تهدیدات دشمن مصون بمانیم.

اهمیت اقتصاد مقاومتی از آن‌جا ناشی می‌شود که هجمه‌ی دشمنان انقلاب اسلامی برای متوقف کردن روند پیشرفت انقلاب در سال‌های اخیر بیش از هر زمان دیگری بر عرصه‌ی اقتصاد تمرکز یافته است. دشمنان در پی فشار اقتصادی به دنبال این هستند که اولاً روند پیشرفت کشور را متوقف نمایند، ثانیاً از طریق دشوارساختن زندگی اقتصادی برای مردم، اعتماد و دلبستگی ایشان را به نظام کاهش دهند3 و نظام جمهوری اسلامی را از درون به سمت تضعیف و نهایتاً فروپاشی ببرند.

بنابراین تحریم‌های اخیر اگرچه به بهانه‌ی انرژی هسته‌ای افزایش یافته است، اما درحقیقت با هدف مقابله با کلیّت نظام جمهوری اسلامی برنامه‌ریزی شده است.4 این تحریم‌ها برای کشور ما یک مسأله‌ی کوتاه‌مدت نیست. پس برای مقابله با آنها تدبیری بلندمدت در عرصه‌ی اقتصاد لازم است و این تدبیر، همین اقتصاد مقاومتی است که در سال‌های اخیر مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است.

با این نگاه، اقتصاد مقاومتی یک برخورد انفعالی در برابر تهاجمات دشمن نیست، بلکه یک طراحی فعال برای کاهش آسیب‌پذیری و مقاوم‌سازی اقتصاد کشور در مقابل تهدیدهای خارجی است. در اقتصاد مقاومتی قرار نیست روند پیشرفت کشور متوقف و حتی سرعت آن کاهش یابد، بلکه قرار است برای یک پیشرفت مستمر و باسرعت را به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنیم که از آسیب تهدیدات دشمن مصون بمانیم.

نقاط اصلی ضعف اقتصاد کشور چیست؟

برای این‌که بتوانیم در مقابل تهدیدهای دشمن، آسیب‌پذیری کشور را کاهش دهیم، باید دقیقاً نقاط ضعف این عرصه را شناسایی کنیم. در یک نگاه اجمالی مهم‌ترین نقاط ضعف اقتصاد کشور را می‌توان این‌گونه برشمرد:

1. وابستگی کشور به کالاهای حیاتی و استراتژیک خارجی

اگرچه در سال‌های پس از انقلاب، کشور در بسیاری از نیازهای حیاتی به خودکفایی رسیده است، اما هنوز هم در بخشی از مهم‌ترین نیازهایش به خارج وابسته است. نگاهی به لیست واردات کشور نشان می‌دهد که در عرصه‌ی کالاهای خوراکی مواردی همچون: برنج5، دانه‌ی ذرّت دامی6، قند و شکر7، گوشت8، روغن خام سویا9 در زمره‌ی بیست کالای اول وارداتی هستند. در حوزه‌ی صنعتی نیز شمش فولاد به عنوان یکی از مهم‌ترین اقلام صنعت، اولین کالای وارداتی کشور است.10 به طور کلی آمار واردات کشور نشان می‌دهد که بیش از 25 درصد واردات کشور در بیست قلم کالا خلاصه می‌شوند که بخش عمده‌ای از آنها به نیازهای مهم و استراتژیک کشور مرتبط هستند.11

در عصر جدید، اصلی‌ترین عامل تعیین‌کننده در خلق ارزش اقتصادی، دانش است. دانش دارایی‌ای است که با مصرف بیشتر، رویش بیشتری را در پی دارد. لذا اگر اقتصاد کشوری بر پایه‌ی دانش شکل گیرد (اقتصاد دانش‌بنیان) اولاً امکان رویش مستمر را دارد، ثانیاً پایدار و مستقل خواهد بود.

2. وابستگی به دانش و فناوری کشورهای غربی

«تولید کارآمد» با «چرخه‌ی نوآوری و پیشرفت در تولید» تفاوت دارد. به این معنی که علاوه بر تولید کالا در داخل، بومی‌شدن توان تولید، همراه با نوآوری مستمر آن اهمیت دارد. علم و فناوری عامل اصلی است که باعث می‌شود بتوانیم محصول را تولید کنیم و به طور مستمر آن را با نیازهای روز پیشرفت دهیم.

علی‌رغم پیشرفت‌های علمی فراوان کشور، هنوز پایه‌ی علمی و تحقیقاتی در بسیاری از تولیدات شکل نگرفته و علاوه بر این در محصولات با فناوری بالا و دانش‌بنیان توان کافی در کشور وجود ندارد. مثلاً صنعت نفت، صنعتی با فناوری بالا است که هنوز در کشور پایه‌های علمی و فناوری آن به طور کامل شکل نگرفته است، در حالی که بیش از صد سال است که نفت ملی شده است.

3. اتکا و وابسته‌شدن به ساختارهای متمرکز بین‌المللی و جهانی

امروزه دیگر بر کسی پوشیده نیست که ساختارهای جهانی از ابتدا برای تسهیل سلطه‌ی کشورهای قلیل قدرتمند بر مناسبات جهانی و دیگر کشورها طراحی شده‌اند. لذا وابسته کردن کشور به نظام‌های جهانی این فرصت را به کشورهای غربی می‌دهد تا از ظرفیت این نهادها برای فشار بر کشور استفاده نمایند که ملت ایران نمونه‌هایی از برخوردهای تبعیض‌آمیز این نهادها را در مسائل سیاسی از جمله انرژی هسته‌ای، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و ... تجربه کرده است.

در عرصه‌ی اقتصادی نیز نهادهای جهانی و ساختارهای آنها چنین رفتار و کارکردی دارند. وابسته‌شدن تبادلات مالی، کالایی و اطلاعاتی کشور به زیرساخت‌های جهانی این فرصت را برای کشورهای غربی فراهم کرده است تا کشور را با مشکلاتی مواجه نمایند. به عنوان مثال به دلیل اتکا به ارز جهانی و زیرساخت‌های تبادل پول، با تحریم بانک‌های کشور و بستن گلوگاه‌های تبادلات مالی، واردات و صادرات با اتکا به برخی دیگر از سیستم‌های جهانی تبادل کالا به کشور دشوار شده است.

4. وابسته‌شدن درآمد کشور به صادرات نفت

درآمد حاصل از نفت همچنان بخش مهمی از درآمد کشور را تشکیل می‌دهد. این درآمد اولاً تک محصولی و ناشی از فروش دارایی‌های سرمایه‌ای کشور است و ثانیاً متاثر از رفتار کشورهای متخاصم است که تحریم خرید نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا نمونه‌ای از آن به شمار می‌رود. به‌ویژه وقتی این تصمیم با تحریم‌های مالی همراه می‌شود، دریافت درآمد فروش آن مقدار از نفت به دیگر کشورها هم عملاً مشکل می‌شود. لذا وابستگی بودجه‌ی کشور به این مقدار از درآمد نفتی یک نقطه‌ی ضعف مهم است.

5. فقدان مهندسی در تعاملات اقتصادی

به طور طبیعی منظور از اقتصاد مقاومتی، اقتصادی نیست که با دیگر کشورهای دنیا تعامل نداشته باشد. چنین اقتصادی نه ممکن است و نه مطلوب. نکته‌ی کلیدی در اقتصاد مقاومتی عبارت از «مهندسی تعاملات تجارتی» است. در صورت مهندسی درست تعاملات اقتصادی، می‌توان از دیپلماسی اقتصادی و فناوری در جهت پیشبرد اهداف انقلاب استفاده کرد. مثلاً در صورتی که کشور در عرصه‌هایی تصمیم به عدم تولید کالا در داخل و تأمین آن از خارج12 بگیرد، ضرورتی ندارد که این واردات از کشورهایی انجام شود که با ما دشمنی بیشتری دارند. چنان‌که در سال 1388 بیش از 75 درصد از واردات کشور ما از 11 مبدأ انجام گرفته است که هفت مبدأ آن یا اروپایی بوده است یا وابسته به غرب.

6. آسیب‌های درونی سیستم‌های اقتصادی

تجربه نشان داده است که در صورت وحدت و همراهی مردم و مسئولان، تهدیدهای بیرونی معمولاً در عزم کشور خللی وارد نمی‌کند. از این رو است که باید سیستم‌های اقتصادی کشور را از جهت وجودِ امکان کارشکنی، فرصت‌طلبی، سوء استفاده و ... اصلاح نمود. فقدان شفافیت در فعالیت‌های اقتصادی، امکان سوء استفاده‌ی عده‌ای را فراهم می‌آورد. همچنین امکان سوداگری در بازارهای غیر تولیدی مانند پول و ارز، طلا و ... مدتی کشور را مشغول می‌کند و هزینه‌های فعالیت‌های تولیدی را می‌افزاید. سیستم بانکی ناکارآمد نیز باعث می‌شود که منابع مالی آن‌گونه که باید، به دست تولیدکنندگان نرسد و ... .

برای اقتصاد مقاومتی چه باید کرد؟

اگر قرار باشد آسیب‌های فوق‌الذکر را برطرف کنیم، باید اقتصاد کشور از جهت ساختار تولید، منابع اولیه، نوع محصولات تولیدی، جایگاه دولت و ... ویژگی‌هایی داشته باشد. برخی از مهم‌ترین این ویژگی‌ها که در سال‌های اخیر هم مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته‌اند، به شرح زیر است:

در عرصه‌ی اقتصاد هنوز آن‌گونه که باید، از ظرفیت مردم برای تولید و رشد کشور استفاده نشده است. بنا بر اندیشه‌ی رهبر معظم انقلاب یکی از مهم‌ترین علل وجود مشکلات اقتصادی کشور، عدم شناخت ظرفیت مردمی و عدم استفاده از آن است

1. دانش‌بنیان13و 14: در عصر جدید، اصلی‌ترین عامل تعیین‌کننده در خلق ارزش اقتصادی، دانش است. دانش سرمایه‌ای پایان‌ناپذیر و متکی به انسان، یعنی اصلی‌ترین و پایدارترین دارایی هر کشور است. علاوه بر این، دانش دارایی‌ای است که با مصرف بیشتر، رویش بیشتری را در پی دارد. لذا اگر اقتصاد کشوری بر پایه‌ی دانش شکل گیرد (اقتصاد دانش‌بنیان) اولاً امکان رویش مستمر را دارد، ثانیاً پایدار و مستقل خواهد بود.

2. مردمی: مردم اصلی‌ترین سرمایه‌ی نظام اسلامی بوده و هستند. نظام در طول سال‌های گذشته در عرصه‌های سیاسی توانسته است با استفاده از این ظرفیت، بسیاری از مسائل و مشکلات را حل کند. اما در عرصه‌ی اقتصاد هنوز آن‌گونه که باید، از ظرفیت مردم برای تولید و رشد کشور استفاده نشده است. بنا بر اندیشه‌ی رهبر معظم انقلاب یکی از مهم‌ترین علل وجود مشکلات اقتصادی کشور، عدم شناخت ظرفیت مردمی و عدم استفاده از آن است15. در صورتی که بتوان اقتصاد کشور را بر پایه‌ی مشارکت حداکثری مردم شکل داد، از حیث مقابله با تهدیدها و اثرپذیری از آنها مقاوم خواهد شد.

3. اقتصادی درون‌زا و متمرکز بر زنجیره‌های تولید: کشور ما از حیث منابع اولیه‌ی تولیدی، غنی و سرشار از معادن و سرمایه‌های طبیعی است. از حیث بازار مصرف هم وجود جمعیت بیش از هفتاد میلیونی16 یک بازار بزرگ برای شکل‌گیری تولیدِ بصرفه و اقتصادی است. لذا رونق‌دادن اقتصادی که چه از نظر منابع اولیه و چه از نظر بازار مصرف به خارج وابسته نباشد، امری شدنی و مطلوب است. علاوه بر این، ظرفیت‌های مذکور (منابع غنی و جمعیت) این فرصت را به همراه دارد که زنجیره‌ی تولید تا آخرین حلقه‌های آن در کشور شکل بگیرید و حداکثر ارزش افزوده را نصیب تولیدکننده و کارگر ایرانی کند. ترکیب این دو نکته باعث می‌شود که بر نوعی از موضوعات تولیدی تمرکز کنیم که به «صنایع پیشران» معروف شده‌اند. با رونق این صنایع است که ده‌ها صنعت دیگر نیز رونق می‌یابد؛ صنایعی مانند ساخت‌و‌ساز مسکن، نفت و گاز و خودرو مثال‌هایی از این گونه صنایع است.

4. صادرات‌گرا: اقتصاد مقاومتی باید صادرات‌گرا باشد. صادرات، ظرفیت کسب درآمد خارجی و افزایش سرمایه‌های ملی را به همراه دارد. ضمن این‌که اقتصاد صادرات‌گرا اقتصادی است که امکان رقابت در دنیا را برای خود فراهم می‌کند و خود را در سطح اقتصادهای برتر و قدرتمند نشان می‌دهد. صادارت کالا کشور را از فروش خام سرمایه‌ها و دارایی‌های خود مانند نفت نیز بی‌نیاز می‌کند.17

5. ساختارسازی منطقه‌ای در مقابل نظام‌های جهانی: از اساسی‌ترین کارهای لازم در اقتصاد مقاومتی ایجاد ساختارها و سازوکارهایی است که کشور را متأثر از زورگویی به‌واسطه‌ی سیستم‌های جهانی نکند. مثلاً پیمان‌های دوجانبه با کشورهای همراه و همسو می‌تواند جایگزین پیوستن به پیمان‌های جهانی شود. استفاده از پول‌های کشورهای دو طرف برای تعاملات تجاری جای خود را به محوریت دلار در اقتصاد دنیا بدهد. شکل‌دهی مؤسسات مالی معتبر، بیمه‌های بزرگ، شرکت‌های معظم حمل و نقل و ... ظرفیت‌هایی موازی با ساختارهای در اختیار غرب را در اختیار ما نیز قرار می‌دهد.

لذا با اتخاذ تدابیر دقیق مسئولان، کشور ما می‌تواند از فرصت تحریم برای ایجاد یک اقتصاد متفاوت و متناسب با اقتضائات جمهوری اسلامی بهره بگیرد و در این عرصه کاملاً از آسیب‌پذیری در مقابل دشمن مصون بماند.

پی‌نوشت‌ها:

1. ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم.

2. بیانات رهبر انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام 1391/05/03 ، در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکت‌های دانش‌بنیان 1391/05/08 و در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت 1391/06/02

3. بیانات رهبر انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام 1391/05/03

4. بیانات رهبر انقلاب در اجتماع مردم بجنورد 1391/07/19

5. 1255 میلیون دلار با سهم 2.03 درصد از واردات کل کشور

6. 1234 میلیون دلار با دو درصد سهم از واردات کل کشور

7. 752 میلیون دلار با 1.22 درصد سهم از واردات کل کشور

8. 709 میلیون دلار با 1.15 درصد سهم از واردات کل کشور

9. 677 میلیون دلار با 1.1 درصد سهم از واردات کل کشور

10. 2390 میلیون دلار با 3.87 درصد سهم از کل واردات کشور

11. آمار واردات کشور

12. به طوری کلی نباید به این باور غلط رسید که باید همه چیز در کشور تولید شود. تولید برخی کالاها در کشور ضرورت ندارد و به‌راحتی می‌توان آنها را از خارج تأمین کرد بدون آن‌که برای اقتصاد و سیاست ما خطرناک باشد و در عوض فرصت‌ها و سرمایه‌های درگیر در آن تولید را به بخش‌های مهم و اولویت‌دار‌تر سوق داد. علاوه بر این، تولید برخی کالاها در کشور اقتصادی هم نیست و اگر خدشه‌ای به استقلال سیاسی و اقتصادی کشور نزند، باید آن را از خارج تأمین کرد، چرا که در غیر این صورت اقدام به تولید آن نوعی هدررفت منابع محسوب می‌شود.

13. جستار صنایع دانش‌بنیان

14. اگر ما ان‌‌‌شاءالله بتوانیم بنیانگذارى کارهاى اقتصادى بر پایه‌‌‌ى دانش را پیش ببریم و به وجه غالب اقتصاد کشور تبدیل کنیم، این نه‌تنها به کشور قدرت اقتصادى خواهد داد، بلکه قدرت سیاسى هم خواهد داد، قدرت فرهنگى هم خواهد داد. وقتى یک کشورى احساس کرد که با علم خود، با دانش خود می‌تواند زندگى خود را و ملت خود را اداره کند و به دیگر ملت‌ها خدمت برساند، احساس هویت می‌کند، احساس شخصیت می‌کند؛ این درست همان چیزى است که ملت‌هاى مسلمان امروز به آن احتیاج دارند... به نظر من یکى از بخش‌هاى مهمى که می‌تواند این اقتصاد مقاومتى را پایدار کند، همین کار شماست؛ همین شرکت‌هاى دانش‌‌‌بنیان است؛ این یکى از بهترین مظاهر و یکى از مؤثرترین مؤلفه‌‌‌هاى اقتصاد مقاومتى است؛ این را باید دنبال کرد. (از بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکت‌های دانش‌بنیان؛ 1391/05/08)

15. چنان که در عرصه‌ى بسیار دشوارِ جنگ این اتفاق افتاد، راه باز شد؛ کسانى توانستند راه را باز کنند - تا هر جوانى، هر پیرى، هر مردى، هر زنى که بخواهد در این کار بزرگ شرکت کند، راه برایش باز باشد. در زمینه‌هاى گوناگون هم می‌شود، در اقتصاد هم می‌شود. اقتصاد کشور، تولید کشور می‌تواند به وسیله‌ى همت مردم، با پول مردم، با ابتکارهاى مردم، با انگیزه‌هاى مردم، چندین برابر شکوفایى پیدا کند. سیاست‌هاى اصل 44 را که ما تدوین کردیم، بر اساس همین نکته بود. (بیانات رهبر انقلاب در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه‌؛ 1391/07/20)

16. نقش و اهمیت جمعیت در اقتصاد یکی از عواملی است که امروز بر ضرورت افزایش جمعیت کشور می افزاید.

17. انتظار هم داریم که در آینده بتواند رشد متناسب خودش را داشته باشد؛ به طورى که معادله‌ى صادرات و واردات حتماً مثبت باشد. ما باید به این‌جا برسیم و بتوانیم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بى‌نیاز کنیم. یکى از بزرگ‌ترین بلیّات اقتصاد ما، و نه‌فقط اقتصاد ما، بلکه بلیّات عمومى کشور، وابستگى ما به درآمد نفت است. (بیانات رهبر انقلاب در دیدار فعالان بخش‌هاى اقتصادى‌ کشور؛ 90/05/26 )

مرتضی فیروزآبادی/ کارشناس ارشد سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت اله سید علی خامنه ای

ادامه مطلب
سه شنبه 30 آبان 1391  - 8:46 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 156

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6265294
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی