خوش آمدید

تلاش ضد انقلاب برای احیای فتنه گران این روزها چنان شدت گرفته که حتی مرز میان گاف و تعمد نیز کمرنگ شده است.

سایت خبری ندای انقلاب نوشت:‌در حالی که پیش از این تصریح شده بود میرعباس موسوی عموی بزرگ میر حسین موسوی دار فانی را وداع گفته است سایت ضد انقلابی پیک نت در یک خبر سازی و یا یک گاف از فوت برادر میرحسین موسوی خبرداد.

این سایت در خبر خود نوشت که میرعبدالله موسوی ، برادر میر حسین موسوی،که هفته پیش با آگاهی از بیماری بی درمانش تلاش کرده بود میرحسین موسوی را برای آخرین بار ببیند، سرانجام، پیش از این که برادر را ببیند فوت کرد.!

گفتنی است وضعیت ضد انقلاب فتنه گران این روزها چنان وخیم شده که برای هر تحرکی حتی حاضربه جعل و دروغ نیز مثل سابق شده و حتی از جان دیگران نیز گذر نمی کنند.

نخستین ماموریت مهم بین المللی این ناو در زمان بحران موشکی کوبا رخ داد که در آن جریان ناو یو اس اس انترپرایز ماموریت یافت تجهیزات جنگی را به کوبا ببرد و برای غیر فعال کردن سایت های موشکی شوروی تلاش کند.

سایت خبری شفاف نوشت: در شرایطی که کمتر از سه هفته از خروج ناو آمریکایی یو اس اس جان استینز از خلیج فارس و هشدار فرمانده کل ارتش ایران در مورد عدم بازگشت ناوهای آمریکا به منطقه می گذرد، برخی اخبار حاکی از این است که یک ناوگان شامل هفت ناو جنگی آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی از تنگه هرمز عبور کرده اند و این در شرایطی است که آمریکا اعلام کرده است طی یک ماه آینده ناو یو اس اس انترپرایز نیز به خلیج فارس اعزام خواهد شد.

بر اساس این گزارش، ناو یو اس اس انترپرایز نخستین ناو هواپیمابر با قابلیت حمل سلاح اتمی در دنیا است که جد آن در جنگ جهانی دوم به موفقیت های زیادی دست یافت. این کشتی همچنین با 342 متر درازا، طویل ترین ناو جنگی دنیا محسوب می شود و همچنین با بیش از 93 هزار تن وزن یازدهمین ناو سنگین دنیا محسوب می شود. این کشتی همچنین دومین ناو جنگی آمریکا از نظر قدمت محسوب می شود.

این ناو به دلیل هزینه بسیار سنگین برای ساخت بدون داشتن موشک انداز تولید شد و در عوض سیستم دفاعی ضد موشکی بر روی این کشتی نصب شد و در نسخه های بعدی ساخته شده نیز دو سیستم کوچک موشک انداز ناتو بر روی آن تعبیه شد.

در عین حال این ناو آمریکایی تنها ناو موجود در جهان است که بر روی آن دو رآکتور هسته ای به منظور ایجاد آمادگی و سوخت رسانی به زیردریایی های هسته ای وجود دارد. این کشتی همچنین مجهز به یک سیستم راداری است که در زمان ردیابی اهداف چندگانه بسیار خوب عمل می کند.

نخستین ماموریت مهم بین المللی این ناو در زمان بحران موشکی کوبا رخ داد که در آن جریان ناو یو اس اس انترپرایز ماموریت یافت تجهیزات جنگی را به کوبا ببرد و برای غیر فعال کردن سایت های موشکی شوروی تلاش کند. این ناو که از سوی چند ناو دیگر حمایت می شد، در مسدود کردن مسیر حرکت کشتی های شوروی نقش مهمی ایفا کرد و در نهایت پایان دادن جنگ سرد میان دو کشور کمک شایانی کرد.

یو اس اس انترپرایز در سال 1999 به خلیج فارس آمد تا در اجرای ماموریت نظارت بر مناطق جنوبی این دریا به ناو کارل وینسون کمک کند، این ناو در طول سال 1999، 151 روز را در ماموریت گذراند و در عین حال در این مدت به سیستم های تلویزیونی، ارتباطی و کامپیوتری جدید مجهز شد.

این گزارش در ادامه می افزاید: این کشتی در شرایطی قرار است در یک ماه آینده وارد خلیج فارس شود که آخرین بار در ژانویه سال گذشته میلادی برای انجام ماموریت به این منطقه آمد.

در عین حال لئون پانتا وزیر دفاع آمریکا در اظهاراتی مدعی شده است که عبور «اینترپرایز» از تنگه هرمز پیامی مستقیم به ایران است.

وی در سخنان خود در این باره ادعا کرده است: ناو هواپیمابر «یو اس اس اینترپرایز» عازم خلیج فارس می شود و عبور آن از تنگه هرمز پیامی مستقیم به ایران است.

وی که در جمع ۱۷۰۰ نفر از خدمه این ناو هواپیمابر سخن می گفت، در ادامه سخنان خود تصریح کرد: آمریکا با وجود کمبود بودجه ۱۱ ناوهواپیمابر خود را همچنان حفظ خواهد کرد. در واقع تنش با ایران یکی از دلایلی است که نشان می دهد ناوهای عظیم تا چه اندازه برای امنیت ملی آمریکا مهم هستند.

این ناو آمریکایی حدود نیم قرن است که در نیروی دریایی آمریکا فعالیت می کند و قرار است پس از انجام سفر ماه مارس خود به خلیج فارس، در ماه نوامبر سال جاری بازنشسته شود. این در شرایطی است که آخرین سفر این ناو به خلیج فارس با تنش ها و تهدیدهای ایران بر سر بستن تنگه هرمز مصادف شده است.

اظهارات پانتا در این زمینه در شرایطی مطرح می شود که قرار است وزارت دفاع آمریکا در هفته جاری طرحی مبنی بر کاهش بودجه نظامی این کشور به منظور جبران کسری بودجه آمریکا را ارائه کند. احتمال می رود که در این طرح برنامه های صرفه جویانه برای کاهش ۲۶۰ میلیارد دلاری از بودجه نظامی آمریکا پیشنهاد شود. این در شرایطی است که گمانه زنی برخی تحلیلگران نشان می دهد پنتاگون ناوگان دریایی خود را کوچک خواهد کرد و روند ساخت کشتی های جدید برای جایگزینی ناوهای قدیمی چون اینترپرایز را کند می کند.

گفتنی است ناو اینترپرایز در حالی در نوامبر سال جاری بازنشسته خواهد شد که ناو جایگزین آن یعنی یو اس اس جرالد آر. فورد در سال ۲۰۱۵ به ناوگان دریایی آمریکا خواهد پیوست.

از سوی دیگر برخی گزارش ها حاکی از این است که همزمان با انتشار خبر اعزام این ناو به خلیج فارس در یک ماه آینده، هفت ناو آمریکایی، انگلیسی و فرانسه به خلیج فارس آمده اندکه ناو لینکلن که دستکم ۹۰ فروند هواپیما و هلی کوپتر را حمل می کند، یکی از آن ها است.

پدر شهید مصطفی احمدی روشن در برنامه تلویزیونی شبکه تابان یزد گفت: مصطفی جزء هیچ گروه و دسته ای نبود مگر یک سرباز برای اسلام و فرمانبردار صادق برای رهبر معظم انقلاب.

به نقل از یزدما http://www.yazdema.net/  رحیم احمدی روشن شب گذشته(یکشنبه) با حضور در پخش زنده شبکه تابان (یزد)با اشاره به آیه ای از قرآن کریم گفت: ما انسان ها همگی در حریم امتحان های الهی قرار داریم و اینکه صرفا با زبان بیان نموده مسلمانیم، در درگاه خداوند قابل قبول نیست.

پدر این نخبه هسته‌ای گفت: بر اساس این آیه شریف قرآن، خداوند انسان ها را در برابر سختی ها و مشکلات دنیوی می آزماید و بشارت می دهد بربندگانی که صبر و شکیبایی را پیشه نمایند و از این سختی ها و آزمایشات سربلند بیرون آیندو درود و سلام می فرستد و می فرماید اینان از رستگاران روزگارهستند.

وی افزود: وقتی خداوند چنین آیه ایی را برای امثال همچون بنده ناقابلی نازل می فرماید،ما می بایست سمعآ و طاعتآ قبول کنیم.خداوند ۳۲ سال پیش لطفی به من داشته و امانتی به بنده داده و حال میخواهد آن را پس بگیرد ، پس در این رابطه اصلا هیچ تردیدی نداشته و ناراحتی ندارم.

پدر شهید احمدی روشن در پاسخ به سوال مجری مبنی بر عضویت فرزند شهید شما در حزب و یا گروهی خاص گفت:آقا مصطفی جزء هیچ گروه و دسته ای نبود مگر یک سرباز برای اسلام و فرمانبردار صادق برای رهبر معظم انقلاب.

رحیم احمدی روشن در پایان صحبت های خود یادآور شد: من و مادر مصطفی، هم‌قسم شدیم یک مصطفی دیگر را تحویل جامعه دهیم (پسرمصطفی) و او را آماده می‌کنیم و حتمآ این پسر به پدر خود افتخار خواهد کرد.

مادر شهید مصطفی احمدی روشن هم گفت: ما از شهادت نمی‌ترسیم و دشمنان اصل کارشان این بود که اولا یک شخصیت تاثیر گزار در انرژی هسته ای و یک فرد مذهبی را حذف نمایند و ثانیا قصد ایجاد رعب و وحشت را در دل همکاران و خانواده اش ایجاد و برای آنان یاس و نا امیدی بوجود آورند.

مادر شهید احمدی در پاسخ به سوال مجری شبکه تابان که منظور شما از اینکه گفتید شهادت پسرم یک قربانی است چیست،گفت: مصطفی بچه مسلمان بود و هیچ زمان تظاهر به این کار نمی‌کرد و واقعآ بچه مسلمان بود و حکومت ما اسلامی است و ما در کشور امام زمان (عج) زندگی می‌کنیم و شهادت او یک قربانی است.

وی در پاسخ آخرین سوال مجری مبنی بر چگونگی رشد و تربیت علیرضا (فرزند شهید) گفت: به او خواهم گفت پدر تو اینقدر بزرگ بود که سرویس‌های جاسوسی امریکا و اسراییل احساس خطر کرده بودند و من به این انتخاب دستگاه های جاسوسی تبریک میگویم.

همسر شهید احمدی روشن نیز یکی دیگر از میهمانان ویژه برنامه شبکه تابان یزد بود.
وی با حضور در این برنامه اظهار داشت: مصطفی با کارها و اعمال خود باعث سربلندی و افتخار من شد و ایشان تکیه گاه بزرگی برای من بود.

مجری برنامه سوالی را مبنی بر اینکه آیا درست است فرزند شهید هنوز نمیداند پدرش شهید شده است، مطرح نمود که همسر این نخبه جوان یزدی پاسخ داد: با ورود حضرت آقا به منزل ما و دیدن عکس پدرش روی میز، پسرم علیرضا چند سوال پرسید و گفت: بابا کی می آید و در همان وقت که آقا علیرضا را بغل کردند و مورد مهر و احساس خود قرار دادند علیرضا متوجه شد و اگر بخواهم این قضیه را برای او در آینده بگویم حتما با ویژگی‌های پدرش خواهم گفت که فردی متعهد،متخصص و پدری را در ذهن او جلوه میدهم آنچنان که بود.

وی خاطرنشان کرد: من با ایشان مدت 7 سال زندگی کردم ویژگی بارز ایشان این بود که اصلآ اهل ریا نبود وتوصیه من به جوانان کشور این است که خود را از مصطفی احمدی روشن دور نبینند.

حسین فدایی در یادداشتی می نویسد: رهبری خردمند انقلاب تأکید دارند، در گیری و اختلاف نه تنها آثار زیان باری در رشد و پیشرفت کشور دارد، بلکه نقش جمهوری اسلامی در تحولات بین الملل را دستخوش آثار نامناسبی خواهد ساخت.

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی جبهه متحد اصولگرایان، حسین فدایی از اعضای شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان، در یادداشتی به تبیین رفتار نظام سلطه و گفتمان انقلاب اسلامی می پردازد:

1- در مسیر تاریخ بشر، نقاط عطفی وجود دارد که آن نقاط عطف، شرایط پیش رو را از گذشته متمایز می کند و در واقع شکل دهنده مسیر آینده است. درک آن نقاط عطف، اهمیت بسیاری دارد و اگر جامعه ای در آن مقطع تاریخی قرار بگیرد و نتواند آن شرایط را به خوبی درک کند و جهت گیری درست را انتخاب کند، ممکن است مسیر غلطی را بپیماید که آن مسیر در سرنوشت کلی بشر اثر منفی به جا می گذارد. ما در حال حاضر، در یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ بشر قرار داریم.

تجربه حاکمیت بیش از 400 ساله اندیشه مادی در غرب، منجر به شکل گیری یک نظام جامع شده که امروزه ما آن را با عنوان "نظام سلطه" می شناسیم. این نظام مجموعه ای از تئوری ها و ساختارها برای اداره جامعه و جهان است که امروزه ما اصلی ترین نمود آن را در ساختار «لیبرال دموکرااسی» یا «لیبرال سرمایه داری» می بینیم. نظام سلطه، امروزه در حوزه نظام سازی، در حکومت های سرمایه سالار مانند نظام آمریکا و کشورهای اروپایی تجلی یافته است. هرچند که نمود قبلی نظام سلطه در شکل نظام سوسیالیستی هم دیده می شد. البته هر دوی این نظامهای حکومتی، دین گریز، سکولار و لائیک هستند و خود را جایگزین خدا برای اداره جامعه و فرد می دانند و باور دارند که می توانند بشر و جامعه را منهای دین هدایت کنند.

ما اولین چالش جدی "نظام سلطه" را با فروپاشی نظام سوسیالیستی، همزمان با شکل گیری انقلاب اسلامی، شاهد بودیم و اکنون هم وارد مقطعی شده ایم که افول نظام سلطه در آن کاملا مشهود است. اگر اندیشمندان، تحلیل گران، فرهیختگان، سیاستمداران، نتوانند این مقطع تاریخی را خوب تحلیل کنند، ظلم بزرگی به ملت ایران و انقلاب اسلامی کرده اند. چرا که انقلاب اسلامی، با اعتقاد بر این که آن کسی که خالق هستی انسان است، بهترین هدایتگر او هم هست، به میدان آمد تا با نفی دو اندیشه سوسیالیستی و سرمایه داری، راه سومی را برای نجات بشر، نشان دهد.

ظهور و بروز اندیشه توحیدی در دوران حاضر در مشی و مرام امام خمینی(ره) جلوه گر شد و منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران گردید. ملتی در گوشه ای از این دنیا بر حق ایستادند و به برکت ایستادگی بر حق، بازیگر و هدایت گر اساسی در معادلات جهانی شدند و امروز شاهد آن هستند که نظام حاکم بر آمریکا در اوج قدرت، در حال فروپاشی است.

2- نظام حاکم بر آمریکا در شرایط سختی به سر می برد که در هیچ مقطع تاریخی چنین نبوده است. این نظام سیاسی، در ظاهر به اوج خود رسیده و دیگر حرفی برای گفتن ندارند. یعنی به لحاظ اندیشه و به لحاظ نهادسازی، به انتهای مسیرشان رسیده اند و هر آنچه در تاکنون چنته داشته اند را به میدان آورده اند. اگر شعار لیبرال دموکراسی سر داده اند، اگر آوای آزادی سر داده اند، اگر دم از کرامت انسانی زده اند و مردم سالاری را در بوق و کرنا کرده اند، اکنون دیگر به پایان خط رسیده اند. آنها هر چه سرمایه داشتند را به کار گرفتند تا فکر و اندیشه خود را عینیت بیرونی ببخشند. یعنی اکنون چنین به نظر می رسد نظام سلطه به لحاظ امکانات مادی و نظامی و رسانه ای، موقعیت کم نظیری در طول تاریخ دارد؛ اما واقعیت این است که در عین اینکه در اوج هستند به طور محسوس از درون، روند افول و فروپاشی را شروع کرده اند. حال اگر اندیشمندان ما نتوانند تحلیل درستی از شرایط داشته باشند و در تحلیل مسایل سیاسی- داخلی این تحولات را نادیده بگیرند و اختلافات داخلی و مسایل فرعی را مسئله اصلی خود بدانند، باید با قاطعیت گفت خیانت بزرگی را به مردم، جمهوری اسلامی و حرکت رو به پیشرفت و تکامل انقلاب اسلامی داشته اند و در واقعیت موضوع، کمکی بوده اند برای نظام سلطه که بیشتر استمرار حیات داشته باشد. ما اگر بتوانیم با درک درست از وضعیت کنونی جهان و وضعیتی که در چند ماه اخیر در کشورهای اسلامی شرح داده و بیداری اسلامی شکل گرفته است، مسیر جدیدی را با وحدت و انسجام در مسیری که رهبر خردمند انقلاب برای همه مسلمانان و مستضعفان عالم ترسیم کرده، دنبال کنیم، قطعاً مسیر بشر تغییر خواهد کرد و زمینه ساز شکل گیری تمدن بزرگ اسلامی خواهیم بود و قدرت مسلمانان روز به روز افزون خواهد بود. در ادامه این مسیر، کشورهای اسلامی از زیر سلطه حکومت های مستبد خود و نظامهای استکباری نجات خواهند یافت. این همان مشی ای است که امام خمینی (ره) در طول حیات پربرکتشان ترسیم می کردند. اکنون فرصت تاریخی برای محرومان و مسلمانان عالم به وجود آمده که باید آن را با قوت و وحدت دریابند و از آن در جهت رشد و تعالی امت اسلامی استفاده کنند.

3- در حوزه نظری تمام شعارهایی که نظام سلطه داده، به روشی برای مردم دنیا، دروغ بودن، و بی محتوا بودن آنها روشن شده است. مردم دنیا به روشنی دریافته اند که مبحث مردم سالاری آمریکا و غرب یک فریب بوده است. بحث مقابله با تروریسم شعاری پوچ و بی محتوا بوده است. طرفداری از حقوق بشر، مستمسکی دروغین برای فشار به دیگر کشورها بوده و بحث کرامت انسانی، صرفاً شعار پررنگ و لعاب برای فریب ملل دنیا بوده است. بنابراین در عرصه نظری سران غرب آنچه شعار و ایده جذاب و فریبنده داشته اند در صحنه اجرا و عمل تناقضات خود را نشان داده و بی محتوای، دروغ آنها برای مردم جهان و حتی خود مردم ایالات متحده عیان شده است. اکنون وقتی کسانی به عنوان نمایندگان 99 درصد جامعه آمریکا و غرب در مقابل مراکز مالی آمریکا و اروپا جمع می شوند و می گویند ما نمی خواهیم یک در صد بر ما 99 درصد حکومت کند، نشان از آن دارد که شعارها و "رویای آمریکایی" اعتبارش را نه فقط در بین مردم خاورمیانه و آفریقا که در بین مردم غرب هم از دست داده است. و به همین دلیل است که مشاهده می کنیم که هر چه از جنبش وال استریت می گذرد، اقبال عمومی و عمق شعارهای آن بیشتر می شود و نحوه برخورد خشن نظام سلطه را هم که با این افراد شاهد هستیم.

از لحاظ نظامی هم نمونه های افول قدرت نظام سلطه هویدا شده است. در گذشته، آمریکائیها با یک تلفن حکومتی را در هر نقطه از جهان جابه جا می کردند، ولی می بینید که ماه ها و سال هاست در عراق، افغانستان و برخی دیگر از نقاط جهان سرمایه گذاری کرده و می کنند، هزاران کشته می دهد و لیکن موفقیتی به دست نمی آورند و مجبور هستند برای کنترل تلفات خود بدون دستاوردهای خاص منطقه را ترک کنند یا به مذاکره با امثال طالبان رو بیاورند.

در بعد اقتصادی ابعاد ماجرا روشن تر است. بزرگترین بدهکار اقتصادی دنیا در حال حاضر، نظام حاکم بر آمریکا با بیش از 5/15 هزار میلیارد دلار بدهی است. از سویی دیگر کشوری مثل چین با رشد اقتصادی چشمگیر خود، در حال نابودسازی تولید در آمریکاست. خود حاکمان آمریکا، متوجه این مسئله هستند و برای همین است که دعواهای آنها در کنگره درباره شیوه حل مشکلات اقتصادی به حد تنش رسیده است. لذا در دنیا به دنبال حادثه آفرینی و حادثه سازی هستند تا بلکه با فرار به جلو، راه فراری برای نجات خود، دست و پا کنند و الا آنها می فهمند که در حال افول و فروپاشی هستند و بسیاری از اندیشمندان و متفکرین شان در اعتراف به این واقعیت، تصریح دارند.
همه این ناکامی ها در حوزه های نظری و عملی، نشان دهنده آن است که نظام سلطه به سمت افول است و متقابلاً مسلمانان در حال تقویت و ایجاد یک ظرفیت جدید در دنیا و جهان اسلام هستند.

4- اینجا باید نقش بی بدیل رهبری و ولی امر را مدنظر داشته باشیم. باید بدانیم که اگر هدایت های عالمانه و عالیه رهبری فرزانه را خوب درک کنیم، در می یابیم که ولی امر مسلمین، یک مهندسی جامع را برای حرکت جهانی انقلاب اسلامی، طراحی کرده و انسجام و وحدت را مورد تأکید دارند. رهبری خردمند انقلاب نخبگان، روشنفکران و صاحب اندیشه و فکر را به تقویت ظرفیت های داخلی توجه می دهند و تأکید دارند در گیری، اختلاف، انشقاق نه تنها آثار زیان باری در رشد و پیشرفت کشور دارد، بلکه نقش جمهوری اسلامی در تحولات بین الملل را دستخوش آثار نامناسبی خواهد ساخت. ایشان تأکید دارند که باید فکر و اندیشه را اوج دهیم و به قله ها بنگریم و در سایه حرکت عظیم انقلاب اسلامی، مسائل داخلی را رو به جلو، حل کنیم و نقش الهام بخش و الگو ساز خود را ایفا نماییم. و اگر از این نقش غفلت کنیم، ظلم عظیمی را مرتکب شده ایم.

متأسفانه هنوز در کشور ما و در خارج هستند کسانی که تصور می کنند آمریکا قوی تر از خداست. هنوز برخی فکر می کنند حوزه شمول آمریکا تا حوزه شمول خداست. این افراد اسم خودشان را روشنفکر هم می گذارند در صورتی که در اوج ارتجاع هستند. دقت کنید اگر جهان بینی توحیدی را درک کنیم و اگر مبدأ هستی را درک کنیم که خداوند برای نجات بشر بهترین و پاک ترین انسان ها را فرستاده است و در این مسیر آن کسانی که حق طلب بوده اند و روی مواضع حق، ایستادگی کرده اند، همیشه مورد ارج و قرب حضرت حق تعالی بوده اند، نگاه ما به مسائل جهان، آسان خواهد شد و تحلیل ها راحت ارائه می شود. ارزیابی تحولات و شرایط کنونی این باور را در بنده به وجود آورده که مسیر تاریخ به سمت و سویی می رود که این حقایق توحیدی برای بشر در حال شکوفایی و تبیین بیشتر است. مردم دنیا گرایش روزافزونی به معنویت دارند و از مکتب های دست ساخته فریبکارانه نظام سلطه و سرمایه داری به ستوه آمده اند و به پوچی و غلط بودن آنا پی برده اند. اکنون نقش بزرگ روشنفکران جهان اسلام این است که اسلام را خوب تبیین کنند و با وحدت در جهت الگو سازی حرکت کنند.

5- در داخل باید اتحاد و انسجام خود را حفظ و گسترش دهیم و گفتمان انقلاب، امام، رهبری و شهدا را دنبال کنیم. تجربه تاریخی حداقل 32 سال گذشته انقلاب نشان می دهد هر گاه پیوستگی امت و امام، حاصل شده پیروزی کامل به دست آمده و هر کجا در این رابطه خللی ایجاد شده، آسیب جدی دیده ایم.

در حوزه جهان اسلام برای نخبگان، اندیشمندان و علمای رسالت بزرگی متصور هستیم که علاوه بر تقویت و انسجام اسلامی، باید اختلافات قومی، دینی و غیر آن را، که نتیجه سیاست های انگلیسی و آمریکا و اسرائیل است را کنار بزنند و مسئمله اصلی خود را بر ظهور و بروز ظرفیت پتانسیل جهان اسلام قرار دهند. در فضای اتحاد و انسجام اسلام امکان ندارد نظام سلطه بتواند مقاومت کند. همه جهان اسلام اعم از مردم، نخبگان، فرهیختگان سیاستمداران، علما باید به روشنی دریافته باشند که دست به دست هم داده و به ریسمان الهی جنگ بزنند تا زمینه های فتح و پیروزی در جبهه حق را شاهد باشند که خداوند هم فرموده است: و اعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا

پس از اعلام کاندیداتوری پوتین و احتمال به قدرت رسیدن وی، نقش و جایگاه روسیه در امور منطقه‌ای و بین‌المللی تقویت خواهد شد که در این راستا ابتکار پوتین برای ایجاد اتحادیه اوراسیا بیش از هر امر دیگری واشنگتن را نگران کرده است.

سفیر جدید آمریکا در مسکو "مایکل ماکفول" بدون توجه به رعایت تشریفات دیپلماتیک و به ویژه عدم تقدیم استوارنامه به رئیس جمهور روسیه که زمینه فعالیت رسمی وی در این کشور را فراهم می‌کند، در دومین روز اقامت خود در مسکو با مخالفین دولت غربگرای روسیه دیدار کرد.
 
در این دیدار که در 17 ژانویه در محل سفارت آمریکا در مسکو برگزار شد، عمدتا رهبران احزاب و سازمان‌هایی شرکت کردند که از مخالفین دولت روسیه بوده و به‌ ویژه ایجاد موانع برای بازگشت دوباره "ولادیمیر پوتین" به قدرت ریاست جمهوری را از اهداف اساسی خود برای دورنمای کوتاه‌مدت عنوان کرده‌اند.
 
در ماه دسامبر سال گذشته میلادی بیشتر این احزاب و سازمان‌ها با تقلبی دانستن نتایج انتخابات دومای دولتی روسیه که بیشتر کرسی‌های نمایندگی را در اختیار حزب حاکم "روسیه واحد" قرار داد، اقدام به برگزاری تظاهرات در مسکو و مناطق این کشور کرده و برای ماه فوریه نیز برنامه‌های مشابهی را در نظر گرفته‌اند.
 
کارشناسان بر این نظرند که قبل از دیدار و گفت‌وگو با مقامات رسمی روسیه، به سراغ مخالفین دولت این کشور رفتن ماکفول حاکی از رویکرد جدید واشنگتن در جهت تقویت و تجهیز گروه‌های سیاسی، اجتماعی و حتی مالی مخالف پوتین می‌باشد که نماینده جدید واشنگتن در مسکو از آن‌ها به عنوان "نمایندگان جامعه مدنی روسیه" یاد می‌کند.
 
ضمنا ماکفول در وبلاگ خود در توئیتر دیدارهای نمایندگان رسمی کشورش با مخالفین دولت روسیه را "سیاست حضور دوگانه" دانسته و به آن اشاره کرده است که "این نوع دیدارها فرصت فراهم می‌کند تا بتوان با خیلی از چیزها آشنا شد".

به نوبه خود، مخالفین غربگرای دولت روسیه نیز به ستایش از سفیر جدید آمریکا پرداخته و روی حمایت‌های قاطعانه‌تر واشنگتن در دوران ماموریت ماکفول امید بسته‌اند.

قطع نظر از دیدگاه‌های موجود در میان کارشناسان سیاسی روسیه در رابطه با هدفمند بودن انتصاب ماکفول، "بوریس نمتساف" رئیس جنبش "سالیدارنوست" و یکی از مخالفین سرسخت پوتین انتصاب وی به عنوان سفیر جدید آمریکا در کشورش را "انتخاب موفق" دانست و رهبر حرکت اجتماعی موسوم به "دفاع از جنگل‌های خمکنسکی" خانم "ایوگینی چیریکاوا" معتقد است؛ "اینکه ماکفول نخستین دیدار خود را نه با پوتین بلکه با مخالفین پوتین آغاز کرد، کار خیلی درست و نشانگر وجهه مثبت سفیر آمریکا است".

ضمنا بیشتر نمایندگان احزاب و سازمان‌های مخالف دولت روسیه که در این دیدار شرکت داشتند، همانند نمتساف و چیریکاوا انتصاب ماکفول را گام مثبت از سوی واشنگتن ارزیابی کردند که پوشش گسترده این دیدار از سوی رسانه‌های غربگرای روسیه نشاندهنده یک حرکت هماهنگ‌شده از قبل می‌باشد.
 
به صورت طبیعی رسانه‌های دولتی و دولتگرای روسیه نیز نسبت به ملاقات ماکفول با مخالفین روسی بی‌توجه نبودند.

به عنوان مثال تلویزیون دولتی روسیه ضمن گزارشی اعلام کرد که ماکفول دیپلمات نبوده بلکه "متخصص انتشار دموکراسی در کشورهای خارجی" می‌باشد.

در این گزارش همچنین به آن اشاره شده که ماکفول هنوز در دهه 90 قرن گذشته به نمایندگی از انستیتوی ملی دموکراتی که با نهادهای جاسوسی آمریکا ارتباط نزدیک دارد، در روسیه فعالیت کرده و سپس در تحولات سیاسی برخی از کشورهای شوروی سابق نیز نقش داشته است.

رئیس کمیته امور بین‌المللی دومای دولتی (مجلس سفلی) روسیه "الکسی پوشکاف" با توجه به سابقه فعالیت‌های ماکفول در زمینه معرفی چهره منفی و مهیب از روسیه و به خصوص پوتین، هدف از انتصاب وی را پشتیبانی از بی‌ثباتی و تضعیف قدرت در روسیه دانست.

به اعتقاد وی، آمریکا از آن نگران است که با بازگشت پوتین به قدرت نقش و جایگاه روسیه در امور منطقه‌ای و بین‌المللی تقویت خواهد شد که در این راستا ابتکار پوتین برای ایجاد اتحاد اوراسیا بیش از هر چیزی واشنگتن را نگران کرده است.

حتی نمایندگان حزب کمونست روسیه که مخالف دولت این کشور می‌باشند، ناخرسندی خود از این انتصاب را بیان داشته و گفته‌اند که ماکفول در طراحی و اجرای خیلی از انقلاب‌های رنگی در مناطق مختلف دنیا دست داشته و ماموریت وی در روسیه نیز با این هدف مرتبط می‌باشد که در  چند ماه آینده در قالب سازمان‌ها و نهادهای مختلف آمریکایی و غربی اعضای تیم ماکفول وارد روسیه خواهند شد.
 
ماکفول ایران را هم فراموش نکرد
 
همانگونه که اشاره شد، دیدار با مخالفین دولت روسیه قبل از انجام تشریفات مربوطه دیپلماتیک مخالف عرف بین‌المللی است که در اصل ناراحتی و عصبانیت آمریکا از احتمال قرار گرفتن قدرت این کشور در اختیار ولادیمیر پوتین را بازگو می‌کند.

ضمنا برخی از مخالفین پوتین بعد از چند روز دیدار با ماکفول در مصاحبه‌های خود با رسانه‌ها اعلام کردند که در انتخابات ریاست جمهوری چهار مارس پیروزیی پوتین در نخستین دور امکان ندارد و چنانچه کار به دور دوم کشیده نشود، پس مسلم است که انتخابات با تقلب برگزار شده است.

در حالی صحبت از احتمال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه در 2 دور با هدف آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش تقلبی بودن نتایج انتخابات دنبال می‌شود که بر اساس نظرخواهی‌های انجام‌شده، پیروزی پوتین در نخستین دور انتخابات کاملا امکان‌پذیر خواهد بود.
   
جرأت و گستاخی رو به افزایش مخالفین دولت روسیه حاکی از آن است که واشنگتن حمایت‌های گسترده سیاسی و مالی آن‌هارا بیش از گذشته تضمین کرده و از این طریق به دنبال تاثیرگذاری روی تحولات داخلی روسیه می‌باشد.

به این منظور است که در کمتر از یک ماه پیش کنگره آمریکا با هدف گسترش تبلیغات علیه روسیه و تقویت مقابله با بازگشت احتمالی پوتین به قدرت، 50 میلیون دلار اختصاص داد در حالی که برای "کمک به حمایت از نهادها و اقدامات مربوط به رعایت دموکراسی و عدالت" در انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 روسیه، آمریکا 25 میلیون دلار در نظر گرفته بود.

جالب است که در دیدار ماکفول با مخالفین دولت روسیه بحث ایران نیز مطرح شده است.

یک منبع نزدیک به تیم پوتین به خبرنگار منطقه‌ای فارس در آسیای مرکزی گفت که سفیر جدید آمریکا رویکرد روسیه نسبت به ایران را "به طور غیر قابل تحمل" دانسته و به آن اشاره کرده است که "متاسفانه پول‌های کلانی که برای تغذیه خاورشناسان روسی هزینه می‌شود، توجیه و بازدهی مورد انتظار را نداشته است..."
 
نقش سفیر جدید آمریکا در انقلاب‌های رنگی  
 
ماکفول تا انتصاب خود به عنوان سفیر کشورش در روسیه، مسئولیت استادی دانشگاه استانفورد و دستیار ویژه رئیس جمهور آمریکا در مسایل امنیت ملی را بر عهده داشت.

وی کارشناس روسیه دانسته شده و در مورد این کشور حدود 20 کتاب و ده‌ها مقاله چاپ کرده است.

اما بیشتر نام ماکفول زمانی برده می‌شود که صحبت از انقلاب‌های رنگی در کشورهای شوروی سابق با محوریت نقش واشنگتن به میان می‌آید.

در این راستا، منابع خبری و تحلیلی غربی به طور مکرر به سهم ماکفول در وقوع انقلاب رنگی سال 2004 اوکراین و تامین پیروزی "ویکتور یوشنکو" در  انتخابات ریاست جمهوری این کشور اشاره می‌کنند.
 
گفته می‌شود که در سال 2004 آمریکا برای انجام امور تبلیغاتی مربوط به نامزد مورد نظر خود (یوشنکو) مبلغ 20 میلیون دلار اختصاص داده بود که ماکفول از جمله هماهنگ‌کنندان امور در این زمینه بود.
 
حتی بعدها وی در مطالب خود به آن اشاره کرده بود که در کنار این نوع سرمایه‌گذاری‌ها، برنامه‌های دقیق واشنگتن سرنوشت انقلاب را به شکلی رقم زد که خود انتظار داشت.

در آن موقع، ماکفول و همکارانش با سازمان‌های مختلف کشورش و به خصوص نهادهای آمریکایی "خانه آزادی"، انستیتوی ملی دموکراسی و انستیتوی بین‌المللی جمهوری‌خواهان، نمایندگان جامعه مدنی اوکراین را برای نظارت بر روند انتخابات ریاست جمهوری آماده می‌کردند.

حتی با پوشش نظارت بر نحوه برگزاری و ارزشیابی انتخابات، بیش از 1000 نفر نمایندگان سازمان‌های غیردولتی از لهستان، صربستان، اسلاواکی، روسیه، گرجستان، قرقیزستان، قزاقستان و برخی دیگر کشورهای شوروی سابق به اوکراین دعوت شدند که بعدها تلاش‌های برای تحقق این برنامه در کشورهای متبوعشان را دنبال کردند.

ماکفول در انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 اوکراین مسئول برقراری ارتباط و حمایت‌های مالی از احزاب و سازمان‌ها، کارشناسان و رسانه‌های جانبدار یوشنکو بود.

و اکنون نیز دیدار وی با مخالفین در مسکو نشان می‌دهد که ایجاد هماهنگی میان احزاب و سازمان‌های مخالف دولت روسیه و قرار دادن آن‌ها در مسیر هم‌سو با منافع راهبردی واشنگتن از اصلی‌ترین اهداف ماموریت ماکفول می‌باشد. 

ماکفول هنوز در 17 می سال 2007 قبل از انتخابات دومای روسیه در کمیته امور بین‌الملی کنگره سخنرانی کرده و توصیه‌های برای نحوه برخورد واشنگتن با نتایج این انتخابات و همکاری با احزاب مخالف دولت روسیه را ارائه کرده بود.

اینک ماکفول به عنوان سفیر آمریکا در روسیه حقوق بشر، آزادی رسانه‌ها و مبارزه با فساد را از مهمترین محورهای مامویت خود در این کشور عنوان کرده است.

محورهای که همواره برای آمریکا بهانه برای مداخله در امور داخلی کشورها را فراهم کرده و این بار روسیه را هدف گرفته است.