نکته برجسته اینجاست که آمریکا خود را خیر مطلق و حامی و نجات دهنده جهان میخواند و با ایجاد نمادسازی شر در دنیا، به دنبال اهداف اصلی خود است و در این بین اقدامات خود را نجات بشر از سقوط قلمداد میکنند.

به نقل از ارزشیها http://news.arzeshiha.ir/ چند روز پیش در خبرها آمد که ناو آمریکایی، ملوانان (ماهیگیران) ایرانی را از دست دزدان دریایی نجات داد و این خبر سبب شد برخی سایتهای وابسته به آمریکا نوشتند "مرگ بر آمریکایی که ملوانان ما را نجات داد". نکته درست اینجاست آمریکا تا کنون چه عملی خوبی در شأن ایران انجام داده است.
با مرور تاریخ معاصر ایران که در آن حضور آمریکاییها را شاهد هستیم، علی رغم تبلیغات حجیم رسانهای چهره زیبایی که نشان از انسان دوستی دولتمردان این کشور باشد، دیده نشده است.
تاریخ حضور دولتمردان آمریکایی در منطقه خاورمیانه و بویژه سرزمین ایران به بعد از جنگ جهانی دوم بر می گردد، زمانیکه بریتانیای کبیر به دلیل آسیب های این جنگ، دیگر نه توان مالی داشت و نه آن قدرت بلامنازه پیشین بود که به تنهایی بتواند منطقه خاورمیانه را اداره کند.
از این رو در این دوره شاهد قدرتگیری ایالات متحده در صحنه جهانی هستیم و در این جهت دولتمردان آمریکایی به دنبال افزایش قدرت خود در آمدند و به رقابت با انگلیسیها در منطقه خاورمیانه پرداختند و اهم این رقابت را در دستیابی به منابع نفت منطقه به ویژه ایران می توان مشاهده کرد.
در این بین ایالات متحده با مطرح نمودن اندیشه های تضاد خیر و شر در دنیا، خود را به عنوان خیر جهان مطرح میسازد و کسانی که در برابر گفتمان حاکم بر جهان ایستادگی و مقاومت نماید را شر محسوب مینماید و بدین سبب دست به اقداماتی برای مهار و نابودی این مفهوم ساخته ذهن خود، میزند و برای موجه ساختن آن به اقدامات خود ، رنگ بشر دوستانه و خیر خواهانه می بخشد.
یکی از این دست اقدامات انسان دوستانه ایالات متحده آمریکا که در آن زمان یعنی اوج رقابت کمونیسم با لیبرالیسم مواجه هستیم، سقوط دولت مردمی دکتر مصدق بود که به گفته خود دولتمردان آمریکایی دلیل آنها نجات ایران از دست کمونیسم بود، اما نکته برجسته اینجاست که آمریکا خود را خیر مطلق و حامی و نجات دهنده جهان میخواند و در مقابل، ایدئولوژی کمونیسم را شیطان و شر مطلق توصیف میکند که به دنبال انحطاط جهان است.
ما در این نوشتار به دنبال این نیستیم که به طرفداری از کمونیسم بپردازیم بلکه هدف نگاهی موشکافانه به این نگرش دولتمردان آمریکایی است که با ایجاد نمادسازی شر در دنیا، به دنبال اهداف اصلی خود میباشد و در این بین اقدامات خود را نجات بشر از سقوط قلمداد میکنند.
هنوز زمانی زیادی از ماجرای سقوط دولت مردمی نگذشته بود که نیات شوم این دولت مردم دوست بر ایرانیان نمایان شد، چراکه با سقوط دولت در کودتای سال 1332 زمینه های تسلط دوباره بر نفت این سرزمین، که پیش تر ملی شده بود، محقق شد. در این زمان شاهد سهمخواهی قدرت جدیدی با نام ایالات متحده در کنسرسیوم نفتی میان انگلیس و دیگر دوستان اروپایی آن هستیم که نشان از هدف والای این عمل بشردوستانه دولتمردان آمریکایی داشت!
با روی کار آمدن دوباره محمدرضا شاه به عنوان حاکم ایران، او خود را مدیون این عمل بشردوستانه میدانست. بدین سبب با آمریکائیان، قراردادهایی برای نجات منطقه خاورمیانه از گسترش دیدگاههای شیطانی کمونیسم به امضاء رساند. پیمان بغداد از این دست قراردادها بود که بعدها با خروج عراق به سنتو تغییر نام داد.
در کنار این پیمان، با اتخاذ سیاست دو ستونی ازسوی نیکسون، ایران به عنوان بازوی نظامی آمریکا سعی در کمک به نیات بشر دوستانه آمریکا در منطقه داشت و به جنگ عوامل شیطان آن روز یعنی جنگ با کمونیسم پرداخت و حتی برای از بین بردن نیات شوم و غیر بشردوستانه مردم ویتنام، به جنگ ویتنام نیز نیرو فرستاد.
همچنین اگر بخواهیم لب به سخن بازکنیم دریایی از خدمات به ظاهر بشر دوستانه دولتمردان آمریکایی و متحد آن یعنی انگلیس در ذهنها متبلور میشود. از ایجاد ساواک گرفته تا قانون کاپیتالاسیون، و خیلی موارد دیگر که شاهد آن روایت تاریخ است را می توان به عنوان این به ظاهر خدمات نام برد.
در این دوران محمدرضا شاه که از نیات خیرخواهانه دوستان آمریکایی خویش آشنا شد بخش اعظم درآمد نفتی ایران که میتوانست برای آبادانی کشور استفاده نماید، برای اجرای این نیات بشردوستانه صرف نمود و با خرید تجهیزات نظامی آمریکایی برای مبارزه با شیطان دوران یعنی شوروی و عوامل دیگر آن نظیر عراق و مصر، تلاش نمود تا از ثواب این اقدامات بینصیب نماند.
به واقع، زبان قاصر از گفتن این چنین اقدامات بشردوستانه دولتمردان آمریکایی است، چرا که آمریکا خود را همواره داعیه دار پیامبری جهان میداند و حتی مردم آمریکای جنوبی و بخصوص نیکارگوئه نیز که به دنبال ایجاد نظامی، مردمی بودند از این نیات خیرخواهانه آمریکائیان بینصیب نمادند.
با فروپاشی نظام دیکتاتوری پهلوی که متحدی ارزشمند و در عین حال، پیروی از نیات بشر دوستانه آمریکا را سرلوحه خود قرار داده بود، سبب شد که چالشی عظیم در برنامه های بشر دوستانه دولتمردان آمریکایی ایجاد شود. پس از انقلاب با حرکت دانشجویان پیرو خط امام اسناد خدمات خیرخواهانه دیگر دولتمردان آمریکایی پیدا شد تا مردم ایران با اقدامات بشردوستانه دولتمردان آمریکایی آشنا شوند.
با تشکیل نظام جمهوری اسلامی و مطرح شدن گفتمان صدور انقلاب، اقدامات به ظاهر بشر دوستانه آمریکا با تحریک صدام به جنگ علیه ایران تداوم پیدا کرد. کمکهای نظامی، مشارکت در جنگ نظیر زدن سکویهای نفتی ایران و سقوط هواپیمایی مسافربری ایران همه و همه از اقدامات خیرخواهانه سیاستمداران آمریکایی در آن دوران است.
مهمترین تحریم آمریکاییها پس از جنگ
عدم موفقیت آمریکا و همپیمانانش در 8 سال دفاع مقدس، آنها را مجبور کرد که برای پیگیری اهداف بشر دوستانه خود، تحریم علیه ایران را در صدر برنامه خود قرار دهند که برای نمونه می توان به قانون تحریم داماتو(تحریم شرکت هایی که در صنایع نفتی بالا دستی و پایین دستی ایران همکاری داشته باشند) اشاره کرد.
پس از یک دهه دوباره با وقوع حادثه 11 سپتامبر 2001 با موج جدیدی از اقدامات به ظاهر بشر دوستانه آمریکا رو به رو میشویم.
با اینکه ابهاماتی در وقوع طبیعی این حادثه در افکار عمومی جهان وجود دارد، امریکاییها از حادثه 11 سپتامبر استفاده لازم را نمودند و طبق اظهارات خودشان برای نجات جهان از دست شیطان صفتان القاعده به افغانستان حمله کردند.
قبل از حمله به عراق آمریکاییها برای اقناع افکار عمومی جهان در اقدامی تعجب برانگیز، دولت ایران را در کنار دو کشور کره شمالی و عراق قرار دادند. دو کشوری که به ظاهر دارای سلاح کشتار جمعی بودند. این مدعی از سوی دولتمردان آمریکا در حالی در سال 2002 مطرح شد که هیچ سندی دال بر داشتن سلاح هستهای در ایران وجود نداشت.
شرور دانستن ایران از سوی جورج بوش سبب شد تا همپیمانان اروپاییاش نیز با این سیاست به مخالفت بپردازند.
داستان حمایتهای بشر دوستانه آمریکا در کشورهای منطقه، این کشور را تا جایی پیش برد که در سرزمینهای مورد تجاوز خود دست به اقدامات خیرخواهانهای نظیر کشتن کودکان، زنان و غیر نظامیان زد و همچنین در پاکستان نیز با هواپیماهای بدون سرنشین خود بر این اقدام بشردوستانه خود پافشاری نمود و بخشی از روستاهای این کشور را با خاک و خون یکسان ساخت.
اکنون نیز که 33 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد، ایادی استکبار با ترور دانشمندان هستهای ایران به اقدامات به ظاهر خیرخواهانه خود ادامه میدهند تا جهان را به هدف و اصول والای خود برساند.
در این بین، نجات چند نفر از ماهیگیران ایرانی از سوی ناو آمریکایی جای کمی تامل دارد؛ چرا که در بین این همه اقدامات به ظاهرخیرخواهانه فوق، این اقدام اخیر نیز اگر در راستای همان نیات بشردوستانه نباشد، جای سوال دارد. اما هیچگاه این چنین اقدامات از پیش پا افتاده ای که هر کشوری بر انجام آن واقف است، نمیتواند دریای مواج این چنین اقدامات به ظاهر بشردوستانه آمریکا در قبال ایران را به آرامش وا دارد و سبب شود با یک پاک کن تمام این خاطرات به ظاهر خیرخواهانه را از ذهن یک ایرانی دوستار میهن پاک نماید.
باید افزود وجود خاطراتی این چنینی که دولتمردان آمریکایی در ایجاد آن نقش داشتند سبب شد که در ذهن هر ایرانی طرفدار میهن، این تنفر از دولتمردان آمریکایی نقش ببندد که باید گفت: "مرگ بر تو ای آمریکا".