ایسنا، از این نسل جدید کودکان، با عنوان « ۱۰۰ ساله‌های جدید» یاد می‌شود، چرا که یک سوم آنها از شانس دستیابی به این سن برخوردارند.
این پژوهش که توسط شرکت سرمایه‌گذاری «Scottish Widows» در اسکاتلند انجام شده، یک زندگی کاملا متفاوت را برای این کودکان نسبت به والدین و اجداد آنها پیش‌بینی کرده است.
طبق فرضیات این پژوهش، والدین این کودکان در سال ۱۹۸۳ و پدر و مادربزرگهای آنها در سال ۱۹۵۷ بدنیا آمده‌اند و بطور متوسط این ۱۰۰ ساله‌های جدید اولین فرزندان خود را در سن ۳۱ سالگی بدنیا می‌آورند که دو سال نسبت به والدین و پنج سال از پدر و مادربزرگ آنها دیرتر اتفاق می‌افتد.
این پژوهش همچنین انتظار دارد که نسبت فزاینده‌ای از این کودکان در آینده فرزند نداشته یا تنها به یکی اکتفا کنند که بسیاری دلیل آن را هزینه‌های بالای زندگی می‌دانند.
در حالیکه پدر و مادربزرگهای این کودکان در سن ۲۵ سالگی ازدواج کرده و حدود ۷۰۰۰ دلار برای ازدواج خود هزینه صرف کرده‌اند، این نسل جدید در سن ۳۳ سالگی و با هزینه ۶۲ هزار دلار این سنت را اجرا خواهند کرد.
بر اساس این پیش‌بینی، این نسل بر خلاف والدین خود در دهه ۲۰ سالگی با یک فشار مالی روبرو خواهند شد.
این گزارش بر اساس مصاحبه با ۱۰۰۰ تن از والدین دارای فرزندان زیر پنج سال و یک تحلیل ارقام اداری از اداره آمار ملی انگلیس بوده است.
گزارش فوق، یک تصویر مبهم از زندگی این کودکان در اوایل جوانی ارائه کرده است. صدساله‌های جدید در طول عمر خود با تنشهای پس‌انداز برای اولین خانه، پرداخت بدهی‌های دانشجویی با میانگین ۸۲ هزار دلار و آغاز یک مستمری برای پرداخت طولانی‌ترین بازنشستگی در تاریخ روبرو می‌شوند.
طبق پیش‌بینی‌های این موسسه، این نسل در سن ۷۰ سالگی بازنشسته می‌شوند، در حالیکه والدین آنها در ۶۶ سالگی و پدر و مادربزرگهای آنها در سن ۶۳ سالگی با این اتفاق روبرو شده‌اند.
اگرچه این گزارش همچنین هشدار داده که این نسل برای زندگی آرام در سه دهه پایانی عمر خود بدون کار کردن باید یک منبع مالی مناسب داشته باشند.
به گفته اداره آمار ملی، یک سوم از کودکان این کشور ۱۰۰ سالگی خود را جشن خواهند گرفت و در این میان شانس دختران هفت درصد از پسران بیشتر است.
همچنین طبق این پژوهش، نسل ۱۰۰ ساله‌های جدید برای زندگی آسوده در دوران پیری باید از ۲۵ سالگی به پس‌انداز بپردازند.
به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .
