مهدي سعيدي نويسنده وبلاگ "بيم موج "، مطلبي با عنوان "22 بهمن، توهمات سبز و دنياي مجازي " را در وبلاگ شخصي خود منتشر كرده است.
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:
رسانههاي مجازي كه به ابزار نوين استيلاي غرب بر ديگر كشورها تبديل گشتهاند، در ساختن دنيايي دروغين و دور از واقعيات عيني آنقدر مهارت يافتهاند كه هر كاربري را تا مرز باور به پيش ميبرند. ميليونها سايت و وبلاگ فعال در دنياي اينترنت كه هويت واقعي آنها معلوم نيست، امروز به طراحاني تبديل گشتهاند كه اذهان كاربران خود را متناسب با آنچه خود ميخواهند ميسازند.
فتنه سبز نيز از همان روز اول توهمي بود كه بر اساس بافته هاي دنياي مجازي براي سران فتنه شكل گرفت.
بخش عمدهاي از اطلاعات رسيده به موسوي مبتني بر اخباري بود كه رسانههاي دنياي مجازي از قبيل شبكههاي ماهوارهاي و سايتها و وبلاگهاي اينترنتي رصد و جعل كرده و به عنوان خبر در اختيار وي قرار داده بودند.
شايعات و اطلاعات نامطمئني كه متاسفانه توسط سران فتنه به عنوان اخبار مستند، مبناي تصميم گيري و رفتار و عمل سياسي قرار گرفت.
نتايج همين نظرسنجيهاي غيرواقعي، آمار و ارقام ساختگي، طومارها و بيانيههاي حمايتي با امضاهاي نامعلوم و مجهول الهويه، مقالات و يادداشتهاي پرطمطراق، گزارشها و برنامههاي مستند جعلي و ... بود كه نامزد جريان فتنه را چنان دچار توهم نمود كه پيش از پايان زمان رايگيري، خود را پيروز انتخابات دانست و وقتي واقعيت صحنه انتخابات آشكار شد، باز هم از دنياي ساختگي و مجازي بيرون نيامد و ادعاي تقلب را مطرح ساخت و بر آن اصرار نمود.
ذهنيت مشوش موسوي پس از انتخابات نيز بيش از پيش متاثر از دنياي مجازي شكل گرفت، آنگاه كه جمعيت تجمع غيرقانوني حاميان خود را 25 خرداد را بيش از 10 برابر اعلام كرده و بر اين باور شد كه ميتواند آراء بخش شمالي پايتخت را نمونهاي نرمال از آراء جمعيت سراسر كشور بداند و به پشتوانه آن خواستههاي غيرقانوني خود را در كف خيابانها طلب نمايد.
در ادامه همين مسير بود كه ماجراي دروغ پراكنيهاي كروبي در مورد كهريزك و جعل اسامي و آمار و ارقام شهداي ساختگي فتنه گران نيز ساخته و طراحي گرديد.
توهمات ناشي از دنياي مجازي سبزهاي فتنه گر، تا به آنجا ادامه يافت كه ستاد خارج نشين فتنه سبز از تسخير ميدان آزادي توسط سبزپوشان در روز 22 بهمن خبر داد و مدعي شد 22 بهمن سبز امسال با حضور ميليوني حاميان موسوي و كروبي برگزار خواهد شد.
اين خيالبافيها تا بدآنجا ادامه يافت كه آنها حتي از آكسيون نهايي و سقوط نظام اسلامي در 22 بهمن نيز سخن به ميان آوردند.
حجم هجمه تبليغاتي فتنه گران در فضاي مجازي و سايبر به حدي بود كه هر مرورگر صفحات اينترنتي و بيننده شبكه ماهوارهاي را دچار شك و توهم ميساخت كه 22 بهمن امسال متفاوت از سالهاي گذشته و به رنگ سبز خواهد بود!
صبح روز 22 بهمن فرا رسيد و به تدريج مسيرهاي منتهي به ميدان آزادي مملو از ميليونها جمعيتي شد كه از 8 ماه فتنهگري از 22 خرداد تا 22 بهمن به خشم آمده بودند، جمعيتي بيش از تمامي 22 بهمنهاي پيشين! و در اين بين خبري از فتنهگران سبزپوش نبود! ملت يكپارچه و يك رنگ همان شعارهاي انقلاب را فرياد ميزدند و از هرگونه تفرقه و چند رنگي برائت ميجستند.
حاضران در صحنه به خوبي ديدند كه فاصله بين دنياي مجازي ساختگي رسانهها، با جهاني كه ايرانيان در آن زيست ميكنند از كجا تا به كجاست!
حضور دهها ميليوني ملت ايران در بيعت دوباره با آرمانهاي انقلاب و امام در راهپيمايي سراسر كشور ميتواند سران فتنه سبز را به خود آورده و آنها را از خواب خرگوشي 8 ماهه بيدار سازد.
اين بشرطي است كه آنها حاضر باشند پلكهاي سنگين به هم بسته را باز كرده و پنبههاي فرو رفته در گوش را برداشته و از هپروت دنياي مجازي خارج شوند و حقيقت را ببينند!
آيا فتنهگران چشم بر حقيقت خواهند گشود و از دنياي دروغين مجاز و توهم خواهند رهانيد! يا اينكه زماني چشمانشان باز خواهد شد كه ديگر فرصتي براي بازگشت باقي نمانده است! ادامه مطلب
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:
رسانههاي مجازي كه به ابزار نوين استيلاي غرب بر ديگر كشورها تبديل گشتهاند، در ساختن دنيايي دروغين و دور از واقعيات عيني آنقدر مهارت يافتهاند كه هر كاربري را تا مرز باور به پيش ميبرند. ميليونها سايت و وبلاگ فعال در دنياي اينترنت كه هويت واقعي آنها معلوم نيست، امروز به طراحاني تبديل گشتهاند كه اذهان كاربران خود را متناسب با آنچه خود ميخواهند ميسازند.
فتنه سبز نيز از همان روز اول توهمي بود كه بر اساس بافته هاي دنياي مجازي براي سران فتنه شكل گرفت.
بخش عمدهاي از اطلاعات رسيده به موسوي مبتني بر اخباري بود كه رسانههاي دنياي مجازي از قبيل شبكههاي ماهوارهاي و سايتها و وبلاگهاي اينترنتي رصد و جعل كرده و به عنوان خبر در اختيار وي قرار داده بودند.
شايعات و اطلاعات نامطمئني كه متاسفانه توسط سران فتنه به عنوان اخبار مستند، مبناي تصميم گيري و رفتار و عمل سياسي قرار گرفت.
نتايج همين نظرسنجيهاي غيرواقعي، آمار و ارقام ساختگي، طومارها و بيانيههاي حمايتي با امضاهاي نامعلوم و مجهول الهويه، مقالات و يادداشتهاي پرطمطراق، گزارشها و برنامههاي مستند جعلي و ... بود كه نامزد جريان فتنه را چنان دچار توهم نمود كه پيش از پايان زمان رايگيري، خود را پيروز انتخابات دانست و وقتي واقعيت صحنه انتخابات آشكار شد، باز هم از دنياي ساختگي و مجازي بيرون نيامد و ادعاي تقلب را مطرح ساخت و بر آن اصرار نمود.
ذهنيت مشوش موسوي پس از انتخابات نيز بيش از پيش متاثر از دنياي مجازي شكل گرفت، آنگاه كه جمعيت تجمع غيرقانوني حاميان خود را 25 خرداد را بيش از 10 برابر اعلام كرده و بر اين باور شد كه ميتواند آراء بخش شمالي پايتخت را نمونهاي نرمال از آراء جمعيت سراسر كشور بداند و به پشتوانه آن خواستههاي غيرقانوني خود را در كف خيابانها طلب نمايد.
در ادامه همين مسير بود كه ماجراي دروغ پراكنيهاي كروبي در مورد كهريزك و جعل اسامي و آمار و ارقام شهداي ساختگي فتنه گران نيز ساخته و طراحي گرديد.
توهمات ناشي از دنياي مجازي سبزهاي فتنه گر، تا به آنجا ادامه يافت كه ستاد خارج نشين فتنه سبز از تسخير ميدان آزادي توسط سبزپوشان در روز 22 بهمن خبر داد و مدعي شد 22 بهمن سبز امسال با حضور ميليوني حاميان موسوي و كروبي برگزار خواهد شد.
اين خيالبافيها تا بدآنجا ادامه يافت كه آنها حتي از آكسيون نهايي و سقوط نظام اسلامي در 22 بهمن نيز سخن به ميان آوردند.
حجم هجمه تبليغاتي فتنه گران در فضاي مجازي و سايبر به حدي بود كه هر مرورگر صفحات اينترنتي و بيننده شبكه ماهوارهاي را دچار شك و توهم ميساخت كه 22 بهمن امسال متفاوت از سالهاي گذشته و به رنگ سبز خواهد بود!
صبح روز 22 بهمن فرا رسيد و به تدريج مسيرهاي منتهي به ميدان آزادي مملو از ميليونها جمعيتي شد كه از 8 ماه فتنهگري از 22 خرداد تا 22 بهمن به خشم آمده بودند، جمعيتي بيش از تمامي 22 بهمنهاي پيشين! و در اين بين خبري از فتنهگران سبزپوش نبود! ملت يكپارچه و يك رنگ همان شعارهاي انقلاب را فرياد ميزدند و از هرگونه تفرقه و چند رنگي برائت ميجستند.
حاضران در صحنه به خوبي ديدند كه فاصله بين دنياي مجازي ساختگي رسانهها، با جهاني كه ايرانيان در آن زيست ميكنند از كجا تا به كجاست!
حضور دهها ميليوني ملت ايران در بيعت دوباره با آرمانهاي انقلاب و امام در راهپيمايي سراسر كشور ميتواند سران فتنه سبز را به خود آورده و آنها را از خواب خرگوشي 8 ماهه بيدار سازد.
اين بشرطي است كه آنها حاضر باشند پلكهاي سنگين به هم بسته را باز كرده و پنبههاي فرو رفته در گوش را برداشته و از هپروت دنياي مجازي خارج شوند و حقيقت را ببينند!
آيا فتنهگران چشم بر حقيقت خواهند گشود و از دنياي دروغين مجاز و توهم خواهند رهانيد! يا اينكه زماني چشمانشان باز خواهد شد كه ديگر فرصتي براي بازگشت باقي نمانده است!