تقي دژاكام نويسنده وبلاگ "آب و آتش "، مطلبي با عنوان " شكارچي شنبه و طالبانيسم يهود " را در وبلاگ شخصي خود منتشر كرده است.
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:
در يك بندرگاه اسرائيل، زني يهودي كه پس از مرگ همسرش، با يك مرد مسيحي ازدواج كرده است، كودك 8-7ساله خود را درپي اقدامات حقوقي و اصرارهاي زياد پدربزرگش براي مدت كوتاهي به وي مي سپارد. پدربزرگ كودك كه يكي از سران جريان فكري صهيونيسم است در جواب نگرانيهاي مادر، وعده مي دهد كه او يك ماه بيشتر اينجا نمي ماند و پس از آن، كودك با اراده خود هركجا كه خواست بماند.
فيلم «شكارچي شنبه» هفتمين ساخته «پرويز شيخ طادي» ماجراي استحاله فكري و ذهني اين كودك و حركت از فطرت پاك انساني تا تبديل شدن به موجودي خشن و خطرناك و خونريز است.
«شيخ طادي» كه معمولاً همه او را با فيلمهاي اجتماعي و كودكانه و كم خرج كه اكثراً در محيطهاي مه آلود و سرسبز شمال مي گذرد مي شناسند، اين بار به نوعي از آن لطافت و از آن نگاه كودكانه پسند فاصله گرفته و به موضوعي كه خود آن را «طالبانيسم يهود» مي نامد پرداخته و هرچند در اين فيلم نيز، يك «كودك» محور آن است و او باز هم به سراغ دلمشغولي هميشگي خود رفته است اما موضوع فيلم و نوع پردازش آن به گونه اي است كه خود او پيشنهاد كرده است كودكان، فيلم او را نبينند!
«شكارچي شنبه» برخلاف آثار قبلي فيلمساز، نگاه اجتماعي محض به موضوع ندارد بلكه بر عنصر «تربيت» تأكيد دارد و پروسه تغييرات شخصيتي يك كودك از معصوميت و سلامت به خشونت و جنايت را بررسي مي كند. به موازات اين نگاه، وي با كارش در ايدئولوژي و انديشه هاي صهيونيسم، راهبردهاي تخريبي آنان را در آماده كردن نسلي كه فقط از مبلغان اسرائيل برمي آيد به ارزيابي مي گذارد.
از اين لحاظ، فيلم «شكارچي شنبه» از لحاظ موضوع، فيلمي متمايز از آثار مشابهي است كه به نقد صهيونيسم و افراطيگري يهودي مي پردازند كه البته رسيدن به لايه هاي پنهان اين موضوع، به گفته شيخ طادي محصول گفت وگوي او با بسياري از يهوديان بي طرف و بررسي متون و انديشه هاي اسرائيلي است.
اين موضوع ِ تازه ، با فيلمنامه اي كه بارها و بارها بازنويسي شده است، در عرصه ساخت هم خوب از كار درآمده است و بخصوص شروع جذاب فيلم و بيشتر از آن سكانسهاي انتهاي آن، از «شكارچي شنبه» فيلمي تأثيرگذار و ماندگار ساخته است. متأسفانه ريتم فيلم در نيمه هاي كار، تا حد زيادي كُند مي شود و ضرباهنگ آن را از يكدستي مي اندازد كه ضعفي بر آن محسوب مي شود و اگر كارگردان، نظرات مشابهي از اين انتقاد را دريافت كند شايسته است با تدوين مجدد، آن را ديدني تر و جذابتر كند.
شيخ طادي در اين فيلم كه بخش اعظم آن در لبنان فيلمبرداري شده است از بازيگران لبناني بخصوص «دارين حمسه» بهره گرفته است هرچند دو سه بازيگر ارمنستاني نيز در فيلم او حضور دارند تا او بتواند هم فضاي منطقه اي فيلم و هم زنان آن را واقع پذير كند . اما نكته جالب در اين زمينه اين است كه او در مصاحبه اش تأكيد كرده است كه براي من ، هم «اخلاق» بازيگران و هم «توانايي» آنان همزمان اهميت داشته است و نوع پوشش زنان هم به گونه اي طراحي شده كه بيشترين آراستگي را داشته باشد. چيزي كه متأسفانه در برخي فيلمهاي ديگر جشنواره امسال از جمله در فيلم «آل» رعايت نشده بود و دوربين بر پوششهاي نامناسب زنان فيلم كه برخلاف «شكارچي شنبه» فراوان هم بودند تأكيد هم مي كرد!
موسيقي فيلم كه ظاهراً انتخابي هم بود، كم اما به جا استفاده شده بود بخصوص در فصلهاي پاياني نتيجه گيري فيلم، بسيار مؤثر و تأثيرگذار از كار درآمده بود.
فيلم هوشمندانه توانسته است بدون شعاردادن، مفاهيم موردنظر خود را عرضه كند و به همين دليل بسياري از سكانس ها، تا مدتها در ذهن تماشاگر باقي مي ماند ازجمله سكانس ِ سواري دادن مرد عرب به «حانان» يا تناقض بين قول و عمل «حانان» آنجا كه به مادر كودك اعتراض مي كند كه چرا همسر يك مرد مسيحي شده اي و در اواسط فيلم مي بينيم كه خود او به دختر مسيحي خدمتكارش پيشنهاد ازدواج مي دهد.
شكارچي شنبه، بنيان هاي فكري صهيونيسم را به چالش كشيده و با نشان دادن آنها، تماشاگر را به ارزيابي واقعي مي رساند. به گونه اي كه بيننده مي تواند دريابد كه چگونه جلاداني كه فلسطين را اشغال كرده اند مي توانند براحتي كودكان و زنان را در نوار غزه و اردوگاههاي فلسطيني و... بكشند و به نسل كشي مسلمانان بپردازند.
درحقيقت اين فيلم پاسخي منطقي و مستدل به تبليغات ضداسلامي غرب در تروريست معرفي كردن مسلمانان است به همين دليل است كه به مجرد اعلام عمومي ساخت شكارچي شنبه، محتواي آن در شبكه هاي ماهواره اي و خبري بين الملل مورد نقد قرار مي گيرد، روندي كه به احتمال قوي پس از اين شتاب هم خواهد گرفت.
فيلم شيخ طادي پس از دو سه فيلم ديگري كه پس از انقلاب اسلامي در نقد جنايات اسرائيل و مظلوميت فلسطينيان ساخته شده بخصوص فيلم ماندگار و جاودانه «بازمانده» از زنده ياد «سيف الله داد» تلاشي ارزشمند و قابل تقدير است؛ هرچند در فيلم مرحوم سيف الله داد، قصه پررنگ تر و باتوجه به موضوع آن جذاب تر بود اما هر گام در سينماي ايران در اين مسير بايد با حمايت مادي و معنوي دست اندركاران و كساني كه وظيفه اي دراين زمينه دارند همراه شود و دراين راه، و در زمانه اي كه به گفته سازنده فيلم، هيچ تهيه كننده اي حاضر به سرمايه گذاري دراين پروژه نشده بود، بايد از «مؤسسه شهيد آويني» كه تهيه كنندگي «شكارچي شنبه» را به عهده گرفته است تقدير كرد و به همه عوامل اين فيلم، دست مريزاد گفت. ادامه مطلب
بر اساس اين گزارش در اين مطلب آمده است:
در يك بندرگاه اسرائيل، زني يهودي كه پس از مرگ همسرش، با يك مرد مسيحي ازدواج كرده است، كودك 8-7ساله خود را درپي اقدامات حقوقي و اصرارهاي زياد پدربزرگش براي مدت كوتاهي به وي مي سپارد. پدربزرگ كودك كه يكي از سران جريان فكري صهيونيسم است در جواب نگرانيهاي مادر، وعده مي دهد كه او يك ماه بيشتر اينجا نمي ماند و پس از آن، كودك با اراده خود هركجا كه خواست بماند.
فيلم «شكارچي شنبه» هفتمين ساخته «پرويز شيخ طادي» ماجراي استحاله فكري و ذهني اين كودك و حركت از فطرت پاك انساني تا تبديل شدن به موجودي خشن و خطرناك و خونريز است.
«شيخ طادي» كه معمولاً همه او را با فيلمهاي اجتماعي و كودكانه و كم خرج كه اكثراً در محيطهاي مه آلود و سرسبز شمال مي گذرد مي شناسند، اين بار به نوعي از آن لطافت و از آن نگاه كودكانه پسند فاصله گرفته و به موضوعي كه خود آن را «طالبانيسم يهود» مي نامد پرداخته و هرچند در اين فيلم نيز، يك «كودك» محور آن است و او باز هم به سراغ دلمشغولي هميشگي خود رفته است اما موضوع فيلم و نوع پردازش آن به گونه اي است كه خود او پيشنهاد كرده است كودكان، فيلم او را نبينند!
«شكارچي شنبه» برخلاف آثار قبلي فيلمساز، نگاه اجتماعي محض به موضوع ندارد بلكه بر عنصر «تربيت» تأكيد دارد و پروسه تغييرات شخصيتي يك كودك از معصوميت و سلامت به خشونت و جنايت را بررسي مي كند. به موازات اين نگاه، وي با كارش در ايدئولوژي و انديشه هاي صهيونيسم، راهبردهاي تخريبي آنان را در آماده كردن نسلي كه فقط از مبلغان اسرائيل برمي آيد به ارزيابي مي گذارد.
از اين لحاظ، فيلم «شكارچي شنبه» از لحاظ موضوع، فيلمي متمايز از آثار مشابهي است كه به نقد صهيونيسم و افراطيگري يهودي مي پردازند كه البته رسيدن به لايه هاي پنهان اين موضوع، به گفته شيخ طادي محصول گفت وگوي او با بسياري از يهوديان بي طرف و بررسي متون و انديشه هاي اسرائيلي است.
اين موضوع ِ تازه ، با فيلمنامه اي كه بارها و بارها بازنويسي شده است، در عرصه ساخت هم خوب از كار درآمده است و بخصوص شروع جذاب فيلم و بيشتر از آن سكانسهاي انتهاي آن، از «شكارچي شنبه» فيلمي تأثيرگذار و ماندگار ساخته است. متأسفانه ريتم فيلم در نيمه هاي كار، تا حد زيادي كُند مي شود و ضرباهنگ آن را از يكدستي مي اندازد كه ضعفي بر آن محسوب مي شود و اگر كارگردان، نظرات مشابهي از اين انتقاد را دريافت كند شايسته است با تدوين مجدد، آن را ديدني تر و جذابتر كند.
شيخ طادي در اين فيلم كه بخش اعظم آن در لبنان فيلمبرداري شده است از بازيگران لبناني بخصوص «دارين حمسه» بهره گرفته است هرچند دو سه بازيگر ارمنستاني نيز در فيلم او حضور دارند تا او بتواند هم فضاي منطقه اي فيلم و هم زنان آن را واقع پذير كند . اما نكته جالب در اين زمينه اين است كه او در مصاحبه اش تأكيد كرده است كه براي من ، هم «اخلاق» بازيگران و هم «توانايي» آنان همزمان اهميت داشته است و نوع پوشش زنان هم به گونه اي طراحي شده كه بيشترين آراستگي را داشته باشد. چيزي كه متأسفانه در برخي فيلمهاي ديگر جشنواره امسال از جمله در فيلم «آل» رعايت نشده بود و دوربين بر پوششهاي نامناسب زنان فيلم كه برخلاف «شكارچي شنبه» فراوان هم بودند تأكيد هم مي كرد!
موسيقي فيلم كه ظاهراً انتخابي هم بود، كم اما به جا استفاده شده بود بخصوص در فصلهاي پاياني نتيجه گيري فيلم، بسيار مؤثر و تأثيرگذار از كار درآمده بود.
فيلم هوشمندانه توانسته است بدون شعاردادن، مفاهيم موردنظر خود را عرضه كند و به همين دليل بسياري از سكانس ها، تا مدتها در ذهن تماشاگر باقي مي ماند ازجمله سكانس ِ سواري دادن مرد عرب به «حانان» يا تناقض بين قول و عمل «حانان» آنجا كه به مادر كودك اعتراض مي كند كه چرا همسر يك مرد مسيحي شده اي و در اواسط فيلم مي بينيم كه خود او به دختر مسيحي خدمتكارش پيشنهاد ازدواج مي دهد.
شكارچي شنبه، بنيان هاي فكري صهيونيسم را به چالش كشيده و با نشان دادن آنها، تماشاگر را به ارزيابي واقعي مي رساند. به گونه اي كه بيننده مي تواند دريابد كه چگونه جلاداني كه فلسطين را اشغال كرده اند مي توانند براحتي كودكان و زنان را در نوار غزه و اردوگاههاي فلسطيني و... بكشند و به نسل كشي مسلمانان بپردازند.
درحقيقت اين فيلم پاسخي منطقي و مستدل به تبليغات ضداسلامي غرب در تروريست معرفي كردن مسلمانان است به همين دليل است كه به مجرد اعلام عمومي ساخت شكارچي شنبه، محتواي آن در شبكه هاي ماهواره اي و خبري بين الملل مورد نقد قرار مي گيرد، روندي كه به احتمال قوي پس از اين شتاب هم خواهد گرفت.
فيلم شيخ طادي پس از دو سه فيلم ديگري كه پس از انقلاب اسلامي در نقد جنايات اسرائيل و مظلوميت فلسطينيان ساخته شده بخصوص فيلم ماندگار و جاودانه «بازمانده» از زنده ياد «سيف الله داد» تلاشي ارزشمند و قابل تقدير است؛ هرچند در فيلم مرحوم سيف الله داد، قصه پررنگ تر و باتوجه به موضوع آن جذاب تر بود اما هر گام در سينماي ايران در اين مسير بايد با حمايت مادي و معنوي دست اندركاران و كساني كه وظيفه اي دراين زمينه دارند همراه شود و دراين راه، و در زمانه اي كه به گفته سازنده فيلم، هيچ تهيه كننده اي حاضر به سرمايه گذاري دراين پروژه نشده بود، بايد از «مؤسسه شهيد آويني» كه تهيه كنندگي «شكارچي شنبه» را به عهده گرفته است تقدير كرد و به همه عوامل اين فيلم، دست مريزاد گفت.