فارس، "باراك اوباما " رئيسجمهور آمريكا در گزارش جامع راهبرد جديد
امنيت ملي واشنگتن كه به تازگي منتشر كرد، در دو بخش جداگانه به طور صريح
به رويكرد آمريكا در قبال ايران پرداخت و بار ديگر ادعاهاي پيشين غرب
درباره موضوع هستهاي ايران را مطرح كرد.
خبرگزاري فارس بنا به اهميت اين گزارش اقدام به ترجمه متن كامل آن كرده است كه بخش پنجم آن به شرح زير خدمت خوانندگان محترم ارائه ميشود.
بقيه در ادامه
پيشبرد صلح، امنيت و فرصت در خاورميانه بزرگتر
آمريكا داراي منافع مهمي در خاورميانه بزرگتر است. اين منافع شامل همكاري گسترده در زمينه موضوعات متعدد با دوست نزديك آمريكا يعني اسرائيل و تعهد تزلزل ناپذير به امنيت اسرائيل، دستيابي به خواست مشروع مردم فلسطين به داشتن كشور، ارايه فرصت و تحقق پتانسيلهاي فوقالعاده آنها، اتحاد و امنيت عراق و ترغيب دموكراسي در اين كشور و بازگشتن اين كشور به آغوش منطقه، ايجاد تغيير در سياست ايران و دور كردن اين كشور از پيگيري سلاحهاي هستهاي، حمايت از تروريسم و تهديدات آن براي كشورهاي همسايه و همچنين منع گسترش تسليحاتي، همكاري در زمينه مبارزه با تروريسم، دسترسي به انرژي و ورود و ادغام خاورميانه به بازارهاي جهاني است.
تلاش ما براي تعامل با اين منطقه در عين حال بايد جامع و راهبردي باشد. اين تعامل بايد بسيار فراتر از تهديدات كوتاه مدت تعميم يابد و اين كار را ميتوان از طريق جذب تمايلات مردم منطقه براي عدالت، آموزش و فرصتها و همچنين از طريق پيگيري يك ديدگاه مثبت و پايدار از مشاركت آمريكا با منطقه محقق كرد. علاوه بر اين، روابط ما با اسرائيل و دوستان و شركاي عربي در منطقه فراتر از تعهد ما به امنيت اسرائيل و شامل روابط مستمري است كه ما در منطقه در زمينه هاي تجاري، مبادلاتي و همكاري در حوزههاي گسترده داريم.
- تكميل يك انتقال قدرت مسئولانه در عراق همزمان با پايان جنگ ما در اين كشور:
جنگ عراق، چالش خاص و مهمي را براي آمريكا، جامعه بينالمللي، مردم عراق و منطقه به همراه آورد. نيروهاي نظامي آمريكا همدوش با شركاي متحد ما عملكرد قابل توجهي در مبارزه با دشمنان مصمم از خود نشان دادند و در كنار غيرنظاميان ما براي كمك به عراق در بازپس گيري قدرت و سرنوشت خود، كار و تلاش كردند. در ادامه اين كار، ما بخاطر امنيت خود و امنيت منطقه مسئوليت خاصي برعهده داريم مبني بر اين كه با موفقيت به اين جنگ از طريق انتقال مسئولانه قدرت به عراقيها، خاتمه دهيم. ما رابطهاي پايدار با عراق بر پايه منافع مشترك و احترام متقابل بنا خواهيم نهاد.
هدف ما، ساختن عراقي مستقل، باثبات و متكي بر خود است. براي رسيدن به اين هدف، ما به ترغيب براي تشكيل دولتي در عراق ادامه ميدهيم كه عادل، نماينده همه اقشار ملت و مسئول بوده و نگذارد اين كشور محلي امن براي تروريستها باشد. آمريكا هيچ ادعايي درباره تماميت ارضي عراق يا منابع آن نخواهد داشت و ما تعهد خود را به دولت عراق كه به صورت دموكراتيك توسط مردم اين كشور انتخاب شده باشد، حفظ خواهيم كرد. اين تلاشها رابطهاي تازه تجاري و بازرگاني ميان عراق و جهان ايجاد خواهد كرد و اين كشور را قادر خواهد ساخت تا به جايگاه واقعي خود رد جامعه ملل دست يافته و در صلح و امنيت منطقه مشاركت داشته باشد.
ما اين اهداف را از طريق راهبردي پيگيري ميكنيم كه سه محور اصلي دارد:
" انتقال امنيت: اول اين كه، ما در حال انتقال كامل امنيت به عراقيها هستيم. ما تا پايان اوت سال 2010 به ماموريت رزمي خود در عراق خاتمه خواهيم داد. ما به آموزش، تجهيز و ارايه مشاوره به نيروهاي عراقي ادامه خواهيم داد، ماموريتهاي خاص و تعيين شده ضدتروريسم در عراق را حفظ خواهيم كرد و از تلاشهاي جاري نظامي و غيرنظامي در اين كشور همچنان حمايت خواهيم كرد. و در راستاي تعهد ما به دولت عراقي كه در توافقنامه امنيتي آمريكا و عراق آمده است، ما همه نيروهاي خود را از اين كشور تا پايان سال 2011 خارج خواهيم كرد.
" حمايتهاي غيرنظامي: دوم اين كه، با بهبود شرايط امنيتي در عراق، تعامل غيرنظامي آمريكا با اين كشور تعميق يافته و گسترده خواهد شد. ما تلاشهاي سياسي، ديپلماتيك و غيرنظامي خود براي كمك به مردم عراق را همزمان با تلاش خود عراقيها براي حل اختلافات اصلي دروني، بازگشت آن دسته از آوارگان عراقي كه ميتوانند به كشور خود بازگردند، ادامه خواهيم داد. ما همچنين به تلاش براي توسعه و ساختن نهادهاي دموكراتيكي كه ميتوانند بهتر به نيازهاي اساسي پاسخ دهند، ادامه خواهيم داد. ما با شركاي عراقي خود براي اجراي توافقنامه چارچوب راهبردي همكاري خواهيم كرد كه وزارت امور خارجه آمريكا مسئوليت اين امر را برعهده خواهد داشت. اين امر شامل همكاري در زمينه موضوعات مختلف از قبيل همكاري نظامي و دفاعي، همكاري ديپلماتيك و سياسي، حاكميت قانون، علوم، بهداشت، آموزش و اقتصاد خواهد بود.
" توسعه و ديپلماسي منطقهاي: سوم اين كه، ما به تعامل جامع در سراسر منطقه براي تضمين اين ادامه خواهيم داد كه خروج ما از عراق فرصتي براي پيشبرد امنيت دائم و توسعه پايدار براي عراق و خاورميانه بزرگتر باشد. ايالات متحده آمريكا حضور غيرنظامي قوي متناسب با منافع راهبرديمان در كشور و منطقه را پي خواهد گرفت. ما در حال تغيير شكل رابطه خود با عراق به گونهاي هستيم كه متناسب با رابطه ما با ديگر شركاي راهبردي ما در منطقه باشد.
- پيگيري صلح اعراب و اسرائيل:
ايالات متحده آمريكا، اسرائيل و فلسطينيها و كشورهاي عربي در حل و فصل مسالمتآميز مناقشه اعراب و اسرائيل منافعي دارند - به گونهاي كه تمايلات اسرائيليها و فلسطينيها براي صلح و شأن و جايگاه محقق شده باشد و اسرائيل بتواند به صلحي پايدار و ايمن با كشورهاي همسايه خود دست پيدا كند.
آمريكا به دنبال تشكيل دو كشور مستقل است كه بتوانند در كنار هم در صلح و امنيت زندگي كنند- كشوري اسرائيلي با امنيت كامل، قابل قبول و حقوق همه اسرائيليها و كشوري مترقي و مستقل فلسطيني با سرزمينهايي يكپارچه به گونهاي كه اشغالگرياي كه از سال 1967 آغاز شده است خاتمه يافته و پتانسيلهاي مردم فلسطين محقق شود. ما به همكاري منطقهاي و همكاري با شركاي همفكر خود به منظور پيشبرد مذاكراتي ادامه خواهيم داد كه بتواند به اين موضوعات هميشگي يعني امنيت اسرائيل و فلسطينيها، مرزها، آوارگان و مسئله بيتالمقدس رسيدگي كند. ما همچنين به كسب حمايت جهاني براي ايجاد نهادهايي براي اداره كشور مستقل فلسطيني و در عين حال حمايت از توسعه اقتصادي اين كشور به گونهاي كه فرصتهايي را براي مردم فلسطين فراهم آورد، ادامه خواهيم داد.
هر گونه صلح ميان اعراب و اسرائيل تنها زماني پايدار خواهد ماند كه مداخله مضر منطقهاي خاتمه يافته و حمايتهاي سازنده منطقهاي تقويت گردد. همانگونه كه به دنبال صلح ميان اسرائيليها و فلسطينيها هستيم، ما به دنبال صلح اسرائيل و لبنان، اسرائيل و سوريه و يك صلح گستردهتر ميان اسرائيل و همسايگانش خواهيم بود. ما ابتكار عمل منطقهاي را با مشاركت چندجانبه، همزمان با مذاكرات دوجانبه دنبال خواهيم كرد.
- ايجاد يك ايران مسئوليتپذير:
براي چندين دهه، جمهوري اسلامي ايران امنيت منطقه را به خطر انداخته است و آمريكا نتوانسته است به مسئوليتهاي بينالمللي خود در اين راستا عمل كند. علاوه بر برنامه هستهاي غيرقانوني، ايران به حمايت از تروريسم، تضعيف صلح ميان اسرائيل و فلسطينيان و نفي حقوق جهاني مردم خود ادامه ميدهد. سالهاي زياد خودداري آمريكا از تعامل با ايران نتوانسته اين روند را تغيير دهد، بلكه برعكس، رفتار ايران تهديدآميزتر شده است. تعامل مسئلهاي است كه ما بدون اين كه خود را فريب دهيم، دنبال آن هستيم. اين امر ميتواند به ايران مسير و راهي به سوي آينده بهتر ارايه كند البته در صورتي كه رهبران اين كشور آماده پذيرش آن باشند. اما اين راهكار تنها زماني محقق خواهد شد كه رهبران ايران روند خود را تغيير دهند و به گونهاي عمل كنند كه اعتماد جامعه جهاني را باز يافته و به تعهدات خود عمل كنند. آمريكا به دنبال آيندهاي است كه در آن ايران به مسئوليتهاي بينالمللي خود عمل ميكند و جايگاه واقعي خود را در جامعه ملل به دست آورده و از فرصتهاي سياسي و اقتصادي به آن گونهاي كه مردم آن لايق آن هستند، بهره ببرد. با اين حال، اگر دولت ايران همچنان از عمل به تعهدات بينالمللي خود اجتناب كند، با انزواي بيشتر مواجه خواهد شد.
سرمايهگذاري بر ظرفيتهاي شركاي قوي و توانمند
در جايي كه دولتها قادر به تحقق نيازهاي اساسي شهروندان خود و تحقق مسئوليتها در تامين امنيت در درون مرزهاي خود نيستند، پيامدها و عواقب اين ناكامي اغلب جهاني هستند و ممكن است بطور مستقيم مردم آمريكا را تهديد كنند. به منظور پيشبرد امنيت مشتركمان، ما بايد به رفع كمبودهاي سياسي و اقتصادي بپردازيم كه موجب بيثباتي شده و بنيادگرايي و افراطگرايي را شدت مي بخشند و توانايي دولتها براي اداره تهديدات در درون مرزهاي خود را كاهش ميدهند و توانايي آنها به مشاركت با آمريكا در رسيدگي به چالشهاي مشترك را كم ميكنند.
براي سرمايهگذاري بر ظرفيتهاي شركاي قوي و توانمند، ما در راستاي موارد زير تلاش خواهيم كرد:
- ترغيب امنيت و بازسازي بعد از يك مناقشه:
آمريكا و جامعه بينالملل نميتوانند از زير بار وظيفه دشوار ايجاد ثبات در مناطق و محيط مناقشه يا بعد از مناقشه شانه خالي كنند. در كشورهايي مانند عراق و افغانستان، ساختن ظرفيت لازم براي امنيت، رشد اقتصادي و اداره مناسب تنها راه صلح و امنيت بلندمدت است. اما ما همچنين آموختهايم كه كارايي اين تلاشها تا حدود زيادي تحت تاثير ظرفيت دولتها و اراده سياسي سران آنها است. ما در طراحي راهبردهاي جانبي مناسب اين محدوديتها را مدنظر قرار خواهيم داد و همكارياي را - در درون دولت يا با نهادها و سازمانهاي بينالمللي- تسهيل خواهيم كرد كه براي مواقعي كه ما هنگام كمك به پايان دادن مناقشه با دشواري مواجه ميشويم، امري اساسي به شمار ميروند.
- پيگيري نظامهاي امنيتي پايدار و مسئوليتپذير در كشورهاي در معرض خطر:
سرمايهگذاري فعالانه براي جوامع قويتر و رفاه انساني اقدامي كارآمدتر و موثرتر از نشان دادن واكنش بعد از فروپاشي و اضمحلال يك كشوربه شمار ميرود. ايالات متحده بايد ظرفيت خود را براي تقويت امنيت كشورهاي در معرض خطر جنگ و خشونت بهبود بخشد. ما تلاشهاي بلندمدت و مداومي را براي تقويت ظرفيت نيروهاي امنيتي در راستاي تضمين امنيت داخلي، دفاع در برابر تهديدات خارجي و ارتقاي امنيت منطقهاي و رعايت حقوق بشر و حاكميت قانون، انجام خواهيم داد. ما همچنين به تقويت دولت و قابليت نظارتي آن بر نهادها و موسسات بخشهاي امنيتي و كارآمدي محاكم جنايي ادامه خواهيم داد.
- ممانعت از بروز مناقشه:
راهبرد ما فراتر از رسيدگي به چالشهاي امروز خواهد بود و شامل جلوگيري از چالشها و مغتنم شمردن فرصتهاي فردا خواهد بود. اين امر مستلزم سرمايهگذاري كنوني در كشورهايي است كه قابليت تبديل شدن به شركاي آتي آمريكا را دارا هستند. ساختن ظرفيت لازم براي تقويت پايههاي امنيت مشترك ما و مدرنيزه كردن قابليتهاي ما در تضمين اين امر كه در مقابل تغييرات چابك باشيم در زمان حال الزامي است. ما هم اكنون شروع به جهتدهي و تقويت دستورالعمل توسعهاي خود كردهايم تا قابليتهاي خود را افزايش داده و ابزارهاي جديد و كارآمدتري براي به كارگيري توانمندي نظامي، ديپلماتيك و كارشناسي فراهم آوريم. اين نوع تدابير به ما كمك خواهد كرد تا خطرات نظامي را از بين برده و قبل از وقوع بحران يا مناقشه دست به كار شده و اين امر را تضمين كنيم كه دولتها بهتر بتوانند به مردم خود خدمت كنند.
فضاي سايبري امن
تهديدات امنيت سايبري يكي از جديترين چالشهاي امنيت ملي، ايمني عمومي و اقتصادي ملت ما است. فناوريهايي كه موجب رهبري و برتري مي شوند در عين حال موجب تقويت موضوعاتي ميشوند كه موجبات تخريب و نابودي را فراهم مي آورند. آنها برتري نظامي ما را ميسر مي سازند اما شبكههاي محرمانه دولتي ما نيز بطور مرتب از سوي مهاجمان مورد هجوم و تجسس قرار مي گيرند. زندگي روزمره و امنيت عمومي ما به برق و شبكههاي الكتريكي بستگي دارد اما دشمنان احتمالي ميتوانند از نقاط آسيبپذير سايبري استفاده كنند تا در حد وسيعي اين شبكه ها را برهم بزنند. اينترنت و تجارت الكترونيك براي رقابتپذيري اقتصادي ما امري مهم به شمار ميروند، اما مجرمان سايبري براي شركتها و مشتريانشان خسارت صدها ميليون دلاري به اطلاعات ارزشمندشان وارد ميكنند.
تهديداتي كه ما با آن مواجه هستيم، هكرهاي انفرادي تا گروههاي سازمانيافته جنايي و از شبكههاي تروريستي گرفته تا ملتها و كشورهاي پيشرفته را شامل ميگردند. دفاع در برابر اين موضوعاتي كه امنيت، شكوفايي و حريم خصوصي ما را تهديد مي كنند مستلزم داشتن شبكههايي امن، قابل اعتماد و منعطف است. از اين رو، زيرساختهاي ديجيتالي ما يكي از داراييهاي راهبردي ملي ما بوده و حفاظت از آن، ضمن حفاظت از آزاديهاي مدني و خصوصي ما، يكي از اولويتهاي امنيت ملي خواهد بود. ما از طريق روشهاي زير به بازداشتن، ممانعت، رهگيري و دفاع و همچنين بازيابي سريع در برابر حملات سايبري ادامه خواهيم داد:
- سرمايهگذاري بر نيروي انساني و فناوري:
براي پيشبرد اين هدف، ما در حال كار در كل دولت و يا بخش خصوصي براي طراحي فناوري امنتري هستيم كه به ما توانايي حفاظت بهتر و بهبود انعطاف دولت و سامانهها و شبكه هاي صنعتي ميدهند. ما به سرمايهگذاري در زمينه تحقيق و توسعه لازم براي نوآوري و كشفياتي ادامه خواهيم داد كه براي مواجهه با اين چالشها نياز داريم. ما يك تلاش جامع و گسترده ملي را آغاز كردهايم تا آمادگي امنيت سايبري و سواد ديجيتالي خود را از اتاقهاي كار گرفته تا كلاسهاي مدارس ارتقاء داده و يك نيروي كار ديجيتال قرن بيستويكمي بسازيم.
- تقويت مشاركت:
نه دولت و بخش خصوصي و نه شهروندان نميتوانند به تنهايي به اين چالشها رسيدگي كنند - ما راه همكاري با يكديگر را توسعه خواهيم بخشيد. ما همچنين مشاركتهاي بينالمللي خود را در موضوعات مختلف از جمله توسعه معيارهاي عملكرد قابل قبول در فضاي سايبري، قوانين مرتبط با جرايم رايانهاي، حفظ اطلاعات، حفاظت و حريم خصوصي و رويكردهاي دفاع شبكهاي و واكنش به حملات سايبري تقويت خواهيم كرد. ما همچنين با همه بازيگران مهم- از جمله همه سطوح حكومتي و بخشهاي خصوصي، ملي و بينالمللي- همكاري خواهيم داشت تا درباره حملات سايبري تحقيق كرده و واكنش سازماندهي شده و متحد به حوادث سايبري آتي را تضمين كنيم. همانند واكنش ما به فاجعههاي طبيعي، ما مجبوريم تا طرحها و منابعي را در اختيار داشته باشيم.
شكوفايي
"پاسخ به مشكلاتمان فراتر از آنچيزي نيست كه در اختيارمان است. اين پاسخها در آزمايشگاهها و دانشگاههايمان، زمينها و كارخانجاتمان و در ذهن پيمانكاران ما و همچنين در جايگاهمان به عنوان كوشاترين مردمان روي زمين وجود دارند. كيفيتهايي كه آمريكا را به عنوان قويترين قدرت پيشرفت و شكوفايي در تاريخ بشريت بدل كردهاند هنوز به مقدار فراوان در اختيار آمريكا وجود دارند. اكنون آن چه كه اين كشور بايد انجام دهد اين است كه همه اين كيفيتها را كنار هم قرار داده و با قدرت به چالشهايي كه پيش رويمان است، مقابله كند و يك بار ديگر مسئوليت آينده را برعهده گيرد. "
بخشهايي از سخنان باراك اوباما در جلسه مشترك كنگره 24 فوريه 2009
بنياد و زيربناي رهبري آمريكا بايد يك اقتصاد پررونق آمريكايي باشد. و يك اقتصاد باز و رو به رشد جهاني به عنوان منبع فرصت براي مردم آمريكا و منبعي براي قدرت آمريكا به شمار ميرود. جريان آزاد اطلاعات، مردم، كالاها و خدمات همچنين به پيشبرد صلح در ميان ملتها كمك ميكند زيرا كشورهايي كه شكوفاتر هستند معمولا باثباتتر هستند. با اين حال ما شاهد بوديم كه چگونه شوك وارده به اقتصاد دنيا مي تواند به فاجعهها سرعت بخشد - فاجعههايي مانند از دست رفتن مشاغل، كاهش استانداردهاي زندگي در بخشهايي از آمريكا و بيثباتي و كاهش نفوذ آمريكا در جهان. در عين حال، شكوفايي فزاينده در سراسر دنيا موجب شده است كه قدرت اقتصادي گسترش بيشتري يافته و فضاي رقابتي بيشتري براي مردم و تجارتخانهها آمريكا ايجاد شود.
به منظور فراهم آوردن امكان اين امر براي هر آمريكايي به اين كه فرصتهايي را كه شكوفايي ما به آنها وابسته است، پيگيري نمايد ما بايد بنيان قويتري براي رشد اقتصادي خود بسازيم. اين بنيان بايد شامل دسترسي به تحصيل كامل و رقابتي براي هر آمريكايي و تغيير شكل توليد و مصرف انرژي در كشور به گونهاي باشد كه وابستگي ما به سوخت فسيلي كاهش يابد و ما در اشتغالزايي و صنعت در جهان سرآمد باشيم. ضمن اين كه مردم به سيستم بهداشت و درمان مناسب و تجارت دسترسي داشته باشند و هزينههاي فزاينده موجب محدوديت در دولت نگردد و مديريت مسئولانهاي بر بودجه فدرال به گونهاي انجام گيرد كه بتوانيم اولويتهاي خود را متوازن ساخته و تحت فشار بدهي نباشيم. برا ي موفقيت در اين راه، آمريكا بايد در اوج علوم و نوآوري كه حامي شكوفايي، دفاع و رهبري تكنولوژيكي بينالمللي ما است، باقي بماند.
اين بنيان جديد بايد باعث قوت گرفتن و ادامه نظام اقتصادي جهاني باشد. نظامي كه براي شكوفايي و صلح و امنيت جهاني حياتي است. ما بايد اين امر را براي قرن بيستويكم قوت و قوام بخشيم. اين كار از طريق صرفهجويي بيشتر و هزينه كمتر، مقابله با انحصارطلبي و ارتقاي تجارت آزاد و عادلانه، هماهنگي اقدامات ما با ديگر كشورها، اصلاح نهادهاي بينالمللي به منظور فرصت دادن و مسئوليتها به اقتصادهاي نوظهور و از طريق حمايت از توسعه كشور كه اداره مناسب كشور را بهبود ميبخشد، پتانسيلهاي جمعيتهاي مختلف را آزاد ميكند و بازارهايي در خارج از مرزهاي آمريكا فراهم ميآورد، امكانپذير است. اين اقدامات در كنار يكديگر ميتواند تضمين كننده رشدي گسترده باشد كه متوازن و مداوم نيز هست.
تقويت تحصيل و سرمايه انساني
در يك اقتصاد جهاني داراي پويايي و ارتباط دروني، شكوفايي و رهبري ما بطور فزايندهاي به توانايي ما در ارايه تحصيلات مورد نياز براي موفقيت و همچنين جذب سرمايه انساني برتر براي نيروي كار كشور بستگي دارد. ما بايد اين امر را تضمين كنيم كه بيشتر ايدهها نوآورانه ريشه در آمريكا داشته باشد و ضمنا اين كه مردم ما به تواناييهايي دست داشته باشند كه براي رقابت نياز دارند. معني اين امر آن است كه ما بايد به موارد زير اقدام كنيم:
- بهبود آموزش در همه سطوح:
آمريكا كنترل خود را بر تحصيلات از دست داده با وجود آن كه قابليت رقابتپذيري ما به آموزش و تحصيل فرزندانمان بستگي دارد تا بتواند در يك اقتصاد جهاني مبتني بر دانش و نوآوري رقابت كند. ما مشغول همكاري براي ارايه تحصيلات كامل و رقابتي براي همه آمريكاييها هستيم كه شامل حمايت از عاليترين معيارها براي يادگيريهاي اوليه، اصلاح مدارس دولتي و افزايش دسترسي به آموزش عالي و آموزش فني و حرفهاي و ارتقاي مهارتهايي كه درخواستهاي زيادي براي آنها وجود دارد و آموزش در زمينه صنايع نوظهور ميشود. ما همچنين رهبري آمريكا در آموزش عالي را از طريق تلاش براي رسيدن به هدف اول شدن در جهان در نسبت فارغ التحصيلان دانشگاهي تا سال 2020، احياء خواهيم كرد.
- سرمايهگذاري در علوم، فناوري، مهندسي و آموزش رياضيات (STEM):
رهبري بلندمدت آمريكا به كسب و توليد علوم و نوآوريهاي آتي بستگي دارد. ما سرمايهگذاري خود را در علوم، فناوري، مهندسي و رياضيات بيشتر خواهيم كرد تا دانشجويان بتوانند در علوم، رياضات، مهندسي و فناوري عميقتر و حساستر فكر كنند. بهبود كيفيت آموزش رياضيات و علوم به گونهاي كه دانشآموزان آمريكايي از دانشآموزان و دانشجويان ديگر كشورهاي جهان عقب نمانند. توسعه آموزش علوم، فناوري، مهندسي و رياضيات و فرصتهاي شغلي براي گروههايي كه محرومترند از جمله زنان و دختران از ديگر اين اقدامات است. ما با شركاي خود - اعم از بخش خصوصي و سازمانهاي غيرانتفاعي و دانشگاهها- براي بهبود آموزش و پيشرفت علمي و فناوري همكاري خواهيم كرد.
- افزايش آموزشها و مبادلات بينالمللي:
توان گسترش يافتن زبان انگليسي و نفوذ فرهنگ آمريكا از اولويت اصلي و بزرگ آمريكاييها در سفر، كار و مذاكرات با كشورهاي خارجي است. اما ما بايد مهارتهايي را توسعه دهيم كه به ما كمك ميكند تا در اقتصادي پويا و متنوع جهاني موفق باشيم. ما از برنامههايي حمايت خواهيم كرد كه منافع و رهبري ما در زبانهاي خارجي و امور درون فرهنگي را ترويج ميدهند، از جمله برنامههاي مبادلات بينالمللي. اين امر به شهروندان ما امكان مي دهد تا با مردم ديگر كشورها رابطه برقرار كرده و مهارتها و تماسهاي ما را توسعه دهند و به آنها كمك ميكند تا در اقتصاد جهاني رونق يابند. ما بايد همچنين از مبادلات دانشجويي خارجي به كشور خود استقبال كنيم و سود و منفعتي كه از رابطه عميقتر با افكار عمومي خارج از كشور و افزايش شناخت از جامعه آمريكا عايد ميشود را درك كنيم.
- پيگيري اصلاح جامع قانون مهاجرت:
ايالات متحده آمريكا كشوري ساخته شده از مهاجران است. توانايي ما در نوآوري، رابطه ما با جهان و شكوفايي اقتصاد ما بستگي به قابليت ملت ما در استقبال و جذب مهاجران و يك سامانه رواديد (ويزا) دارد كه از افراد كارشناس و ماهر ديگر نقاط جهان استقبال كند. در عين حال، امنيت موثر مرزي و مهاجرت ميتواند كشور را امن نگه داشته و از ورود غيرقانوني ممانعت به عمل آورد. در حقيقت، مشكلات مداوم در سياست مهاجرتي موجب مصرف منابعي مي شود كه براي پيشبرد ديگر اهداف امنيتي لازم است و كار را براي تمركز كردن بر تهديدات خطرناكي كه جامعه ما با آن مواجه است، دشوار مي سازد. در نهايت اين كه امنيت ملي آمريكا بستگي به ايجاد توازن ميان امنيت و بازبودن جامعه دارد. براي پيشبرد اين هدف، ما بايد اصلاح جامعي را در مهاجرت پيگيري كنيم كه بطور كارآمدي امنيت مرزهاي ما را تامين كرده و سيستم ناقصي را بازسازي كنيم كه نميتواند به نيازها و ملت ما پاسخ بگويد.
ادامه دارد... ادامه مطلب
خبرگزاري فارس بنا به اهميت اين گزارش اقدام به ترجمه متن كامل آن كرده است كه بخش پنجم آن به شرح زير خدمت خوانندگان محترم ارائه ميشود.
بقيه در ادامه
پيشبرد صلح، امنيت و فرصت در خاورميانه بزرگتر
آمريكا داراي منافع مهمي در خاورميانه بزرگتر است. اين منافع شامل همكاري گسترده در زمينه موضوعات متعدد با دوست نزديك آمريكا يعني اسرائيل و تعهد تزلزل ناپذير به امنيت اسرائيل، دستيابي به خواست مشروع مردم فلسطين به داشتن كشور، ارايه فرصت و تحقق پتانسيلهاي فوقالعاده آنها، اتحاد و امنيت عراق و ترغيب دموكراسي در اين كشور و بازگشتن اين كشور به آغوش منطقه، ايجاد تغيير در سياست ايران و دور كردن اين كشور از پيگيري سلاحهاي هستهاي، حمايت از تروريسم و تهديدات آن براي كشورهاي همسايه و همچنين منع گسترش تسليحاتي، همكاري در زمينه مبارزه با تروريسم، دسترسي به انرژي و ورود و ادغام خاورميانه به بازارهاي جهاني است.
تلاش ما براي تعامل با اين منطقه در عين حال بايد جامع و راهبردي باشد. اين تعامل بايد بسيار فراتر از تهديدات كوتاه مدت تعميم يابد و اين كار را ميتوان از طريق جذب تمايلات مردم منطقه براي عدالت، آموزش و فرصتها و همچنين از طريق پيگيري يك ديدگاه مثبت و پايدار از مشاركت آمريكا با منطقه محقق كرد. علاوه بر اين، روابط ما با اسرائيل و دوستان و شركاي عربي در منطقه فراتر از تعهد ما به امنيت اسرائيل و شامل روابط مستمري است كه ما در منطقه در زمينه هاي تجاري، مبادلاتي و همكاري در حوزههاي گسترده داريم.
- تكميل يك انتقال قدرت مسئولانه در عراق همزمان با پايان جنگ ما در اين كشور:
جنگ عراق، چالش خاص و مهمي را براي آمريكا، جامعه بينالمللي، مردم عراق و منطقه به همراه آورد. نيروهاي نظامي آمريكا همدوش با شركاي متحد ما عملكرد قابل توجهي در مبارزه با دشمنان مصمم از خود نشان دادند و در كنار غيرنظاميان ما براي كمك به عراق در بازپس گيري قدرت و سرنوشت خود، كار و تلاش كردند. در ادامه اين كار، ما بخاطر امنيت خود و امنيت منطقه مسئوليت خاصي برعهده داريم مبني بر اين كه با موفقيت به اين جنگ از طريق انتقال مسئولانه قدرت به عراقيها، خاتمه دهيم. ما رابطهاي پايدار با عراق بر پايه منافع مشترك و احترام متقابل بنا خواهيم نهاد.
هدف ما، ساختن عراقي مستقل، باثبات و متكي بر خود است. براي رسيدن به اين هدف، ما به ترغيب براي تشكيل دولتي در عراق ادامه ميدهيم كه عادل، نماينده همه اقشار ملت و مسئول بوده و نگذارد اين كشور محلي امن براي تروريستها باشد. آمريكا هيچ ادعايي درباره تماميت ارضي عراق يا منابع آن نخواهد داشت و ما تعهد خود را به دولت عراق كه به صورت دموكراتيك توسط مردم اين كشور انتخاب شده باشد، حفظ خواهيم كرد. اين تلاشها رابطهاي تازه تجاري و بازرگاني ميان عراق و جهان ايجاد خواهد كرد و اين كشور را قادر خواهد ساخت تا به جايگاه واقعي خود رد جامعه ملل دست يافته و در صلح و امنيت منطقه مشاركت داشته باشد.
ما اين اهداف را از طريق راهبردي پيگيري ميكنيم كه سه محور اصلي دارد:
" انتقال امنيت: اول اين كه، ما در حال انتقال كامل امنيت به عراقيها هستيم. ما تا پايان اوت سال 2010 به ماموريت رزمي خود در عراق خاتمه خواهيم داد. ما به آموزش، تجهيز و ارايه مشاوره به نيروهاي عراقي ادامه خواهيم داد، ماموريتهاي خاص و تعيين شده ضدتروريسم در عراق را حفظ خواهيم كرد و از تلاشهاي جاري نظامي و غيرنظامي در اين كشور همچنان حمايت خواهيم كرد. و در راستاي تعهد ما به دولت عراقي كه در توافقنامه امنيتي آمريكا و عراق آمده است، ما همه نيروهاي خود را از اين كشور تا پايان سال 2011 خارج خواهيم كرد.
" حمايتهاي غيرنظامي: دوم اين كه، با بهبود شرايط امنيتي در عراق، تعامل غيرنظامي آمريكا با اين كشور تعميق يافته و گسترده خواهد شد. ما تلاشهاي سياسي، ديپلماتيك و غيرنظامي خود براي كمك به مردم عراق را همزمان با تلاش خود عراقيها براي حل اختلافات اصلي دروني، بازگشت آن دسته از آوارگان عراقي كه ميتوانند به كشور خود بازگردند، ادامه خواهيم داد. ما همچنين به تلاش براي توسعه و ساختن نهادهاي دموكراتيكي كه ميتوانند بهتر به نيازهاي اساسي پاسخ دهند، ادامه خواهيم داد. ما با شركاي عراقي خود براي اجراي توافقنامه چارچوب راهبردي همكاري خواهيم كرد كه وزارت امور خارجه آمريكا مسئوليت اين امر را برعهده خواهد داشت. اين امر شامل همكاري در زمينه موضوعات مختلف از قبيل همكاري نظامي و دفاعي، همكاري ديپلماتيك و سياسي، حاكميت قانون، علوم، بهداشت، آموزش و اقتصاد خواهد بود.
" توسعه و ديپلماسي منطقهاي: سوم اين كه، ما به تعامل جامع در سراسر منطقه براي تضمين اين ادامه خواهيم داد كه خروج ما از عراق فرصتي براي پيشبرد امنيت دائم و توسعه پايدار براي عراق و خاورميانه بزرگتر باشد. ايالات متحده آمريكا حضور غيرنظامي قوي متناسب با منافع راهبرديمان در كشور و منطقه را پي خواهد گرفت. ما در حال تغيير شكل رابطه خود با عراق به گونهاي هستيم كه متناسب با رابطه ما با ديگر شركاي راهبردي ما در منطقه باشد.
- پيگيري صلح اعراب و اسرائيل:
ايالات متحده آمريكا، اسرائيل و فلسطينيها و كشورهاي عربي در حل و فصل مسالمتآميز مناقشه اعراب و اسرائيل منافعي دارند - به گونهاي كه تمايلات اسرائيليها و فلسطينيها براي صلح و شأن و جايگاه محقق شده باشد و اسرائيل بتواند به صلحي پايدار و ايمن با كشورهاي همسايه خود دست پيدا كند.
آمريكا به دنبال تشكيل دو كشور مستقل است كه بتوانند در كنار هم در صلح و امنيت زندگي كنند- كشوري اسرائيلي با امنيت كامل، قابل قبول و حقوق همه اسرائيليها و كشوري مترقي و مستقل فلسطيني با سرزمينهايي يكپارچه به گونهاي كه اشغالگرياي كه از سال 1967 آغاز شده است خاتمه يافته و پتانسيلهاي مردم فلسطين محقق شود. ما به همكاري منطقهاي و همكاري با شركاي همفكر خود به منظور پيشبرد مذاكراتي ادامه خواهيم داد كه بتواند به اين موضوعات هميشگي يعني امنيت اسرائيل و فلسطينيها، مرزها، آوارگان و مسئله بيتالمقدس رسيدگي كند. ما همچنين به كسب حمايت جهاني براي ايجاد نهادهايي براي اداره كشور مستقل فلسطيني و در عين حال حمايت از توسعه اقتصادي اين كشور به گونهاي كه فرصتهايي را براي مردم فلسطين فراهم آورد، ادامه خواهيم داد.
هر گونه صلح ميان اعراب و اسرائيل تنها زماني پايدار خواهد ماند كه مداخله مضر منطقهاي خاتمه يافته و حمايتهاي سازنده منطقهاي تقويت گردد. همانگونه كه به دنبال صلح ميان اسرائيليها و فلسطينيها هستيم، ما به دنبال صلح اسرائيل و لبنان، اسرائيل و سوريه و يك صلح گستردهتر ميان اسرائيل و همسايگانش خواهيم بود. ما ابتكار عمل منطقهاي را با مشاركت چندجانبه، همزمان با مذاكرات دوجانبه دنبال خواهيم كرد.
- ايجاد يك ايران مسئوليتپذير:
براي چندين دهه، جمهوري اسلامي ايران امنيت منطقه را به خطر انداخته است و آمريكا نتوانسته است به مسئوليتهاي بينالمللي خود در اين راستا عمل كند. علاوه بر برنامه هستهاي غيرقانوني، ايران به حمايت از تروريسم، تضعيف صلح ميان اسرائيل و فلسطينيان و نفي حقوق جهاني مردم خود ادامه ميدهد. سالهاي زياد خودداري آمريكا از تعامل با ايران نتوانسته اين روند را تغيير دهد، بلكه برعكس، رفتار ايران تهديدآميزتر شده است. تعامل مسئلهاي است كه ما بدون اين كه خود را فريب دهيم، دنبال آن هستيم. اين امر ميتواند به ايران مسير و راهي به سوي آينده بهتر ارايه كند البته در صورتي كه رهبران اين كشور آماده پذيرش آن باشند. اما اين راهكار تنها زماني محقق خواهد شد كه رهبران ايران روند خود را تغيير دهند و به گونهاي عمل كنند كه اعتماد جامعه جهاني را باز يافته و به تعهدات خود عمل كنند. آمريكا به دنبال آيندهاي است كه در آن ايران به مسئوليتهاي بينالمللي خود عمل ميكند و جايگاه واقعي خود را در جامعه ملل به دست آورده و از فرصتهاي سياسي و اقتصادي به آن گونهاي كه مردم آن لايق آن هستند، بهره ببرد. با اين حال، اگر دولت ايران همچنان از عمل به تعهدات بينالمللي خود اجتناب كند، با انزواي بيشتر مواجه خواهد شد.
سرمايهگذاري بر ظرفيتهاي شركاي قوي و توانمند
در جايي كه دولتها قادر به تحقق نيازهاي اساسي شهروندان خود و تحقق مسئوليتها در تامين امنيت در درون مرزهاي خود نيستند، پيامدها و عواقب اين ناكامي اغلب جهاني هستند و ممكن است بطور مستقيم مردم آمريكا را تهديد كنند. به منظور پيشبرد امنيت مشتركمان، ما بايد به رفع كمبودهاي سياسي و اقتصادي بپردازيم كه موجب بيثباتي شده و بنيادگرايي و افراطگرايي را شدت مي بخشند و توانايي دولتها براي اداره تهديدات در درون مرزهاي خود را كاهش ميدهند و توانايي آنها به مشاركت با آمريكا در رسيدگي به چالشهاي مشترك را كم ميكنند.
براي سرمايهگذاري بر ظرفيتهاي شركاي قوي و توانمند، ما در راستاي موارد زير تلاش خواهيم كرد:
- ترغيب امنيت و بازسازي بعد از يك مناقشه:
آمريكا و جامعه بينالملل نميتوانند از زير بار وظيفه دشوار ايجاد ثبات در مناطق و محيط مناقشه يا بعد از مناقشه شانه خالي كنند. در كشورهايي مانند عراق و افغانستان، ساختن ظرفيت لازم براي امنيت، رشد اقتصادي و اداره مناسب تنها راه صلح و امنيت بلندمدت است. اما ما همچنين آموختهايم كه كارايي اين تلاشها تا حدود زيادي تحت تاثير ظرفيت دولتها و اراده سياسي سران آنها است. ما در طراحي راهبردهاي جانبي مناسب اين محدوديتها را مدنظر قرار خواهيم داد و همكارياي را - در درون دولت يا با نهادها و سازمانهاي بينالمللي- تسهيل خواهيم كرد كه براي مواقعي كه ما هنگام كمك به پايان دادن مناقشه با دشواري مواجه ميشويم، امري اساسي به شمار ميروند.
- پيگيري نظامهاي امنيتي پايدار و مسئوليتپذير در كشورهاي در معرض خطر:
سرمايهگذاري فعالانه براي جوامع قويتر و رفاه انساني اقدامي كارآمدتر و موثرتر از نشان دادن واكنش بعد از فروپاشي و اضمحلال يك كشوربه شمار ميرود. ايالات متحده بايد ظرفيت خود را براي تقويت امنيت كشورهاي در معرض خطر جنگ و خشونت بهبود بخشد. ما تلاشهاي بلندمدت و مداومي را براي تقويت ظرفيت نيروهاي امنيتي در راستاي تضمين امنيت داخلي، دفاع در برابر تهديدات خارجي و ارتقاي امنيت منطقهاي و رعايت حقوق بشر و حاكميت قانون، انجام خواهيم داد. ما همچنين به تقويت دولت و قابليت نظارتي آن بر نهادها و موسسات بخشهاي امنيتي و كارآمدي محاكم جنايي ادامه خواهيم داد.
- ممانعت از بروز مناقشه:
راهبرد ما فراتر از رسيدگي به چالشهاي امروز خواهد بود و شامل جلوگيري از چالشها و مغتنم شمردن فرصتهاي فردا خواهد بود. اين امر مستلزم سرمايهگذاري كنوني در كشورهايي است كه قابليت تبديل شدن به شركاي آتي آمريكا را دارا هستند. ساختن ظرفيت لازم براي تقويت پايههاي امنيت مشترك ما و مدرنيزه كردن قابليتهاي ما در تضمين اين امر كه در مقابل تغييرات چابك باشيم در زمان حال الزامي است. ما هم اكنون شروع به جهتدهي و تقويت دستورالعمل توسعهاي خود كردهايم تا قابليتهاي خود را افزايش داده و ابزارهاي جديد و كارآمدتري براي به كارگيري توانمندي نظامي، ديپلماتيك و كارشناسي فراهم آوريم. اين نوع تدابير به ما كمك خواهد كرد تا خطرات نظامي را از بين برده و قبل از وقوع بحران يا مناقشه دست به كار شده و اين امر را تضمين كنيم كه دولتها بهتر بتوانند به مردم خود خدمت كنند.
فضاي سايبري امن
تهديدات امنيت سايبري يكي از جديترين چالشهاي امنيت ملي، ايمني عمومي و اقتصادي ملت ما است. فناوريهايي كه موجب رهبري و برتري مي شوند در عين حال موجب تقويت موضوعاتي ميشوند كه موجبات تخريب و نابودي را فراهم مي آورند. آنها برتري نظامي ما را ميسر مي سازند اما شبكههاي محرمانه دولتي ما نيز بطور مرتب از سوي مهاجمان مورد هجوم و تجسس قرار مي گيرند. زندگي روزمره و امنيت عمومي ما به برق و شبكههاي الكتريكي بستگي دارد اما دشمنان احتمالي ميتوانند از نقاط آسيبپذير سايبري استفاده كنند تا در حد وسيعي اين شبكه ها را برهم بزنند. اينترنت و تجارت الكترونيك براي رقابتپذيري اقتصادي ما امري مهم به شمار ميروند، اما مجرمان سايبري براي شركتها و مشتريانشان خسارت صدها ميليون دلاري به اطلاعات ارزشمندشان وارد ميكنند.
تهديداتي كه ما با آن مواجه هستيم، هكرهاي انفرادي تا گروههاي سازمانيافته جنايي و از شبكههاي تروريستي گرفته تا ملتها و كشورهاي پيشرفته را شامل ميگردند. دفاع در برابر اين موضوعاتي كه امنيت، شكوفايي و حريم خصوصي ما را تهديد مي كنند مستلزم داشتن شبكههايي امن، قابل اعتماد و منعطف است. از اين رو، زيرساختهاي ديجيتالي ما يكي از داراييهاي راهبردي ملي ما بوده و حفاظت از آن، ضمن حفاظت از آزاديهاي مدني و خصوصي ما، يكي از اولويتهاي امنيت ملي خواهد بود. ما از طريق روشهاي زير به بازداشتن، ممانعت، رهگيري و دفاع و همچنين بازيابي سريع در برابر حملات سايبري ادامه خواهيم داد:
- سرمايهگذاري بر نيروي انساني و فناوري:
براي پيشبرد اين هدف، ما در حال كار در كل دولت و يا بخش خصوصي براي طراحي فناوري امنتري هستيم كه به ما توانايي حفاظت بهتر و بهبود انعطاف دولت و سامانهها و شبكه هاي صنعتي ميدهند. ما به سرمايهگذاري در زمينه تحقيق و توسعه لازم براي نوآوري و كشفياتي ادامه خواهيم داد كه براي مواجهه با اين چالشها نياز داريم. ما يك تلاش جامع و گسترده ملي را آغاز كردهايم تا آمادگي امنيت سايبري و سواد ديجيتالي خود را از اتاقهاي كار گرفته تا كلاسهاي مدارس ارتقاء داده و يك نيروي كار ديجيتال قرن بيستويكمي بسازيم.
- تقويت مشاركت:
نه دولت و بخش خصوصي و نه شهروندان نميتوانند به تنهايي به اين چالشها رسيدگي كنند - ما راه همكاري با يكديگر را توسعه خواهيم بخشيد. ما همچنين مشاركتهاي بينالمللي خود را در موضوعات مختلف از جمله توسعه معيارهاي عملكرد قابل قبول در فضاي سايبري، قوانين مرتبط با جرايم رايانهاي، حفظ اطلاعات، حفاظت و حريم خصوصي و رويكردهاي دفاع شبكهاي و واكنش به حملات سايبري تقويت خواهيم كرد. ما همچنين با همه بازيگران مهم- از جمله همه سطوح حكومتي و بخشهاي خصوصي، ملي و بينالمللي- همكاري خواهيم داشت تا درباره حملات سايبري تحقيق كرده و واكنش سازماندهي شده و متحد به حوادث سايبري آتي را تضمين كنيم. همانند واكنش ما به فاجعههاي طبيعي، ما مجبوريم تا طرحها و منابعي را در اختيار داشته باشيم.
شكوفايي
"پاسخ به مشكلاتمان فراتر از آنچيزي نيست كه در اختيارمان است. اين پاسخها در آزمايشگاهها و دانشگاههايمان، زمينها و كارخانجاتمان و در ذهن پيمانكاران ما و همچنين در جايگاهمان به عنوان كوشاترين مردمان روي زمين وجود دارند. كيفيتهايي كه آمريكا را به عنوان قويترين قدرت پيشرفت و شكوفايي در تاريخ بشريت بدل كردهاند هنوز به مقدار فراوان در اختيار آمريكا وجود دارند. اكنون آن چه كه اين كشور بايد انجام دهد اين است كه همه اين كيفيتها را كنار هم قرار داده و با قدرت به چالشهايي كه پيش رويمان است، مقابله كند و يك بار ديگر مسئوليت آينده را برعهده گيرد. "
بخشهايي از سخنان باراك اوباما در جلسه مشترك كنگره 24 فوريه 2009
بنياد و زيربناي رهبري آمريكا بايد يك اقتصاد پررونق آمريكايي باشد. و يك اقتصاد باز و رو به رشد جهاني به عنوان منبع فرصت براي مردم آمريكا و منبعي براي قدرت آمريكا به شمار ميرود. جريان آزاد اطلاعات، مردم، كالاها و خدمات همچنين به پيشبرد صلح در ميان ملتها كمك ميكند زيرا كشورهايي كه شكوفاتر هستند معمولا باثباتتر هستند. با اين حال ما شاهد بوديم كه چگونه شوك وارده به اقتصاد دنيا مي تواند به فاجعهها سرعت بخشد - فاجعههايي مانند از دست رفتن مشاغل، كاهش استانداردهاي زندگي در بخشهايي از آمريكا و بيثباتي و كاهش نفوذ آمريكا در جهان. در عين حال، شكوفايي فزاينده در سراسر دنيا موجب شده است كه قدرت اقتصادي گسترش بيشتري يافته و فضاي رقابتي بيشتري براي مردم و تجارتخانهها آمريكا ايجاد شود.
به منظور فراهم آوردن امكان اين امر براي هر آمريكايي به اين كه فرصتهايي را كه شكوفايي ما به آنها وابسته است، پيگيري نمايد ما بايد بنيان قويتري براي رشد اقتصادي خود بسازيم. اين بنيان بايد شامل دسترسي به تحصيل كامل و رقابتي براي هر آمريكايي و تغيير شكل توليد و مصرف انرژي در كشور به گونهاي باشد كه وابستگي ما به سوخت فسيلي كاهش يابد و ما در اشتغالزايي و صنعت در جهان سرآمد باشيم. ضمن اين كه مردم به سيستم بهداشت و درمان مناسب و تجارت دسترسي داشته باشند و هزينههاي فزاينده موجب محدوديت در دولت نگردد و مديريت مسئولانهاي بر بودجه فدرال به گونهاي انجام گيرد كه بتوانيم اولويتهاي خود را متوازن ساخته و تحت فشار بدهي نباشيم. برا ي موفقيت در اين راه، آمريكا بايد در اوج علوم و نوآوري كه حامي شكوفايي، دفاع و رهبري تكنولوژيكي بينالمللي ما است، باقي بماند.
اين بنيان جديد بايد باعث قوت گرفتن و ادامه نظام اقتصادي جهاني باشد. نظامي كه براي شكوفايي و صلح و امنيت جهاني حياتي است. ما بايد اين امر را براي قرن بيستويكم قوت و قوام بخشيم. اين كار از طريق صرفهجويي بيشتر و هزينه كمتر، مقابله با انحصارطلبي و ارتقاي تجارت آزاد و عادلانه، هماهنگي اقدامات ما با ديگر كشورها، اصلاح نهادهاي بينالمللي به منظور فرصت دادن و مسئوليتها به اقتصادهاي نوظهور و از طريق حمايت از توسعه كشور كه اداره مناسب كشور را بهبود ميبخشد، پتانسيلهاي جمعيتهاي مختلف را آزاد ميكند و بازارهايي در خارج از مرزهاي آمريكا فراهم ميآورد، امكانپذير است. اين اقدامات در كنار يكديگر ميتواند تضمين كننده رشدي گسترده باشد كه متوازن و مداوم نيز هست.
تقويت تحصيل و سرمايه انساني
در يك اقتصاد جهاني داراي پويايي و ارتباط دروني، شكوفايي و رهبري ما بطور فزايندهاي به توانايي ما در ارايه تحصيلات مورد نياز براي موفقيت و همچنين جذب سرمايه انساني برتر براي نيروي كار كشور بستگي دارد. ما بايد اين امر را تضمين كنيم كه بيشتر ايدهها نوآورانه ريشه در آمريكا داشته باشد و ضمنا اين كه مردم ما به تواناييهايي دست داشته باشند كه براي رقابت نياز دارند. معني اين امر آن است كه ما بايد به موارد زير اقدام كنيم:
- بهبود آموزش در همه سطوح:
آمريكا كنترل خود را بر تحصيلات از دست داده با وجود آن كه قابليت رقابتپذيري ما به آموزش و تحصيل فرزندانمان بستگي دارد تا بتواند در يك اقتصاد جهاني مبتني بر دانش و نوآوري رقابت كند. ما مشغول همكاري براي ارايه تحصيلات كامل و رقابتي براي همه آمريكاييها هستيم كه شامل حمايت از عاليترين معيارها براي يادگيريهاي اوليه، اصلاح مدارس دولتي و افزايش دسترسي به آموزش عالي و آموزش فني و حرفهاي و ارتقاي مهارتهايي كه درخواستهاي زيادي براي آنها وجود دارد و آموزش در زمينه صنايع نوظهور ميشود. ما همچنين رهبري آمريكا در آموزش عالي را از طريق تلاش براي رسيدن به هدف اول شدن در جهان در نسبت فارغ التحصيلان دانشگاهي تا سال 2020، احياء خواهيم كرد.
- سرمايهگذاري در علوم، فناوري، مهندسي و آموزش رياضيات (STEM):
رهبري بلندمدت آمريكا به كسب و توليد علوم و نوآوريهاي آتي بستگي دارد. ما سرمايهگذاري خود را در علوم، فناوري، مهندسي و رياضيات بيشتر خواهيم كرد تا دانشجويان بتوانند در علوم، رياضات، مهندسي و فناوري عميقتر و حساستر فكر كنند. بهبود كيفيت آموزش رياضيات و علوم به گونهاي كه دانشآموزان آمريكايي از دانشآموزان و دانشجويان ديگر كشورهاي جهان عقب نمانند. توسعه آموزش علوم، فناوري، مهندسي و رياضيات و فرصتهاي شغلي براي گروههايي كه محرومترند از جمله زنان و دختران از ديگر اين اقدامات است. ما با شركاي خود - اعم از بخش خصوصي و سازمانهاي غيرانتفاعي و دانشگاهها- براي بهبود آموزش و پيشرفت علمي و فناوري همكاري خواهيم كرد.
- افزايش آموزشها و مبادلات بينالمللي:
توان گسترش يافتن زبان انگليسي و نفوذ فرهنگ آمريكا از اولويت اصلي و بزرگ آمريكاييها در سفر، كار و مذاكرات با كشورهاي خارجي است. اما ما بايد مهارتهايي را توسعه دهيم كه به ما كمك ميكند تا در اقتصادي پويا و متنوع جهاني موفق باشيم. ما از برنامههايي حمايت خواهيم كرد كه منافع و رهبري ما در زبانهاي خارجي و امور درون فرهنگي را ترويج ميدهند، از جمله برنامههاي مبادلات بينالمللي. اين امر به شهروندان ما امكان مي دهد تا با مردم ديگر كشورها رابطه برقرار كرده و مهارتها و تماسهاي ما را توسعه دهند و به آنها كمك ميكند تا در اقتصاد جهاني رونق يابند. ما بايد همچنين از مبادلات دانشجويي خارجي به كشور خود استقبال كنيم و سود و منفعتي كه از رابطه عميقتر با افكار عمومي خارج از كشور و افزايش شناخت از جامعه آمريكا عايد ميشود را درك كنيم.
- پيگيري اصلاح جامع قانون مهاجرت:
ايالات متحده آمريكا كشوري ساخته شده از مهاجران است. توانايي ما در نوآوري، رابطه ما با جهان و شكوفايي اقتصاد ما بستگي به قابليت ملت ما در استقبال و جذب مهاجران و يك سامانه رواديد (ويزا) دارد كه از افراد كارشناس و ماهر ديگر نقاط جهان استقبال كند. در عين حال، امنيت موثر مرزي و مهاجرت ميتواند كشور را امن نگه داشته و از ورود غيرقانوني ممانعت به عمل آورد. در حقيقت، مشكلات مداوم در سياست مهاجرتي موجب مصرف منابعي مي شود كه براي پيشبرد ديگر اهداف امنيتي لازم است و كار را براي تمركز كردن بر تهديدات خطرناكي كه جامعه ما با آن مواجه است، دشوار مي سازد. در نهايت اين كه امنيت ملي آمريكا بستگي به ايجاد توازن ميان امنيت و بازبودن جامعه دارد. براي پيشبرد اين هدف، ما بايد اصلاح جامعي را در مهاجرت پيگيري كنيم كه بطور كارآمدي امنيت مرزهاي ما را تامين كرده و سيستم ناقصي را بازسازي كنيم كه نميتواند به نيازها و ملت ما پاسخ بگويد.
ادامه دارد...