آنچه كلام امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري را در موضوع هنجارهاي مطبوعات از سطح نظريهپردازي به سطح ارائه الگو براي ايران و ساير كشورهاي اسلامي ارتقا ميبخشد، توجه موضوع ارزشهاي انساني، اسلامي، انقلابي، اخلاقي و... است

زهره عليعسگري، دانشجوي ارتباطات اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي(ره)، در پاياننامه كارشناسي ارشد خود به بررسي نظريههاي هنجاري مطبوعات در كلام امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري پرداخته است و آنچه در ذيل ميآيد چكيدهاي از اين پاياننامه است كه براي خبرگزاري فارس ارسال داشته است:
معمولاً پژوهشهاي مطبوعاتي با محوريت جهتگيري مخاطب يا پيام انجام شده است و چيزي كه شايد كمتر به آن پرداخته شده پژوهشهايي با جهتگيري فرستنده است. به راستي ضوابط و چارچوب كاركرد فرستنده مطبوعاتي چيست؟ به ديگر سخن حيطه بايدها و نبايدهاي فعاليت مطبوعاتي و حدود و مرزهاي آن كجاست؟
Read More
*مطبوعات در كشورهاي در حال توسعه، هنوز به جايگاه ثابتي دست نيافتهاند
از آنجايي كه مطبوعات، هم انعكاس دهنده افكار گردانندگان آن و هم نشاندهنده نظرات مخاطبان هستند، نقش مهمي در ايجاد مشاركت حداكثري جوامع نوين ايفا ميكنند، اما همين موضوع در جوامع در حال گذار، به شكلي چالش برانگيز ظهور كرده است. در برخي كشورهاي در حال توسعه، مطبوعات هنوز به جايگاهي ثابت، مستقر و مورد توافق مردم و دولتها نرسيده اند.
*روش مطلوب اداره مطبوعات در ايران چيست؟
در اين راستا جا دارد كشورها متناسب با اهداف سياسي، اجتماعي و فرهنگي كوتاه مدت و دراز مدت خود به پيريزي الگويي مناسب اقدام كنند. برخي از كشورهاي در حال گذار كه موضع خود را در برابر اين مسئله مشخص كردهاند، از چندگانگي رها شده، از ميان الگوهاي مشهور هنجاري يكي را انتخاب كردهاند.
اين تحقيق به دنبال نقد يا تأييد اين نظريهها نيست، اما آنچه مهم است، انتخابي است كه خواهناخواه ايران نيز به عنوان يك كشور در حال توسعه بايد انجام دهد. به راستي روش مطلوب اداره مطبوعات در ايران چيست؟ رسالتهاي اصلي مطبوعات چگونه بايد ترسيم شود؟ چه كساني حق نوشتن در مطبوعات و دسترسي به آن را دارند؟ چارچوب، ابزار كنترل، ممنوعيتها، مالكيت، پيگيري و تعقيب پس از انتشار در مطبوعات مناسب ايران چگونه بايد ترسيم شود؟
مسلم است كه با ارائه پاسخي مستدل به هركدام از پرسش هاي بالا، ميتوان قدمي در جهت استقرار الگوي مناسب برداشت. محدوده اين سؤال و قالب آن در اين تحقيق «ايران» به عنوان كشوري است كه انقلاب بينظيري با ويژگيهايي خاص در قرن بيستم داشته و منادي آزادي و آزاديخواهي در جامعهاي مبتني بر آراي مردم بوده است. بنابراين مهم است كه همه اركان يك جامعه انقلابي و آن هم از نوع اسلامي، از جمله مطبوعات ساختمند شوند . ساختمند شدن مطبوعات ميتواند با دو هدف ارائه چارچوب هنجاري مطبوعات براي ايران و ارائه الگو به ديگر كشورهاي اسلامي و انقلابي صورت گيرد.اما به راستي حوزه دريافت پاسخ براي پرسش هاي ذكر شده كجاست؟
*برخوردهاي ناهمگون با مطبوعات با اهداف توسعه پايدار، سازگاري ندارد
تحقيق حاضر درصدد برآمده است تا قدمي در اين مسير بردارد و تلاشي در جهت رفع مشكلات اين حوزه داشته باشد. نميتوان انكار كرد كه برخوردهاي ناهمگون با مطبوعات، با اهداف توسعه پايدار سازگاري ندارد و نشان ميدهد كه كشور از يك الگوي ثابت در اين حيطه پيروي نميكند. به تبع آن، وظايف مسئولان، اصحاب رسانه و مردم نيز در اين حوزه شفاف نيست.
*الگوگيري بيقيد و شرط از روشهاي اداره مطبوعات دركشورهاي ديگر، روش مناسبي نيست
تجربه نشان داده است كه الگوگيري بيقيد و شرط از روشهاي فعلي اداره مطبوعات دركشورهاي ديگر، نميتواند روشي موفق براي كشورهاي در حال توسعه محسوب شود. مخصوصا اينكه ايران به طور كامل در مقابل الگوپذيري بي قيد و شرط، نوعي مقاومت تاريخي از خود بروز ميدهد. بنابراين مقدمه، تحقيق پيشرو پيشنهاد ميكند كه براي شناخت الگويي شامل بايدها و نبايدهاي هنجاري مناسب شرايط ايران اقدام شود. گام بعدي اين تحقيق، يافتن منبعي مناسب براي استخراج اين بايدها و نبايدها است.
*رهنمودهاي امام خميني هنوز هم فصلالخطاب عملكرد مسئولان و مردم است
ايران كشوري است با تجربه يك انقلاب 30 ساله كه هنوز بسياري از شرايط انقلاب را براي خود حفظ كرده است، به گونهاي كه بدون شك يكي از تأثيرگذارترين انديشهها كه هنوز هم نفوذ خود را بر مردم و مسئولان حفظ كرده، انديشههاي امام خميني است. در اينكه رهنمودهاي امام خميني (ره) در دوره 10 ساله اول انقلاب در سياستگذاري ها و عملكرد مسئولان و مردم دخالت داشته و هنوز هم به عنوان فصلالخطاب زمينههاي گوناگون به كار ميرود، شكي نيست.
بعد از رحلت امام (ره) و با توجه به وصاياي ايشان در مورد حمايت از ولي فقيه، التزام عملي مردم به چنين وصيتي و همچنين با توجه به جايگاه رهبري در عرف و دين مردم و همچنين در قانون اساسي، همين نقش را در 20 سال پس از امام خميني، رهبري آيت الله خامنهاي ايفا كرده است.
شرايط بعد از انقلاب و جايگاه نقش ولايت فقيه چه از منظر قانون اساسي( اصل 110) و چه فرهنگ عمومي و همچنين فصلالخطاب بودن مواضع وليفقيه در حوزههاي گوناگون سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، نشان از يك مرجع قانوني و عرفي در جامعه ايران دارد، به طوري كه مواضع وليفقيه در جهتدهي به اعمال مسئولان، برنامهريزان و شكلدهي به اذهان عمومي غير قابل انكار مينمايد.
*الگوي مطلوب مطبوعات از ديدگاه رهبران انقلاب داراي چه ويژگيهايي است؟
بنابراين، منبع مورد استفاده براي استخراج الگوي مناسب جمهوري اسلامي، از حيث هنجارهاي اداره و كنترل مطبوعات، در اين پژوهش، بيانات دوره 10 ساله رهبري امام خميني و دوره 20 ساله رهبري آيتالله خامنهاي است. تحقيق حاضر در پي دريافت اين مسئله است كه الگوي مطلوب مطبوعات از ديدگاه رهبران انقلاب داراي چه ويژگيهايي است؟ آيا الگوي پيشنهادي رهبران در قالب هيچ كدام از الگوهاي مشهور هنجاري ميگنجد؟ نقاط اشتراك و افتراق اين الگو با نظريههاي هنجاري در كجاست؟
بنابراين، جامعه آماري در اين تحقيق، كل بيانات امام خميني در 22 جلد صحيفه نور و تمام جملههايي كه به نوعي به موضوع مطبوعات، مبتني بر شاخصههاي هنجاري آن مربوط ميشود و همچنين كل بيانات مقام رهبري در همين راستا است.
روش تحقيق حاضر تحليل محتوا است. «روشهاي تحليل دادهها،در برگيرنده عمليات مختلف مقولهبندي، تقسيم و تفسير مجموعه اطلاعات يا شواهد است. اين سطح از تحليل شامل مقايسه ميشود. به يك معنا همه تحليلها، شكلي از مقايسه واحدهاست» (اسماعيل يزدان پور،رسانه شماره 63 صفحه 7).
در نتيجه، واحد تحليل در اين تحقيق، شامل تمامي جملههاي مندرج در بيانات امام خميني و مقام رهبري است كه در آنها به گونهاي به نحوه اداره و كنترل مطبوعات اشاره شده است.
در اين تحقيق علاوه بر استخراج الگوي پيشنهادي امام خميني و مقام رهبري و تطبيق آن با الگوهاي هنجاري، به مقايسه تطبيقي ميان دو الگوي مورد نظر امام خميني و مقام رهبري پرداخته شده است.
*مبناي نظري اين تحقيق شش نظريه هنجاري رسانهاي "مك كوئل " است
نظريهاي كه در اين تحقيق مورد استفاده قرار گرفته، طبقهبندي مشهوري است كه ابتدا توسط «سيبرت»، «پترسون» و «شرام» در 1956 و در كتابي زير عنوان «چهار نظريه در مطبوعات» ارائه شد و سپس توسط ديگران در طول زمان مورد مداقه قرار گرفت و در گذر از فراز و نشيبهايي توسط «دنيس مك كوئل» با عنوان «شش نظريه هنجاري رسانهها» تكميل و ارائه شد.
هرچند كه لفظ «رسانه» بسيار فراتر از مطبوعات است، اما نبايد از نظر دور داشت كه كوشش اوليه سيبرت و ديگران درباره مطبوعات بوده و بعدها فراتر از مطبوعات را هم در برگرفت. اين تحقيق، شش نظريه هنجاري رسانههاي «مك كوئل» را براي «مطبوعات» لحاظ كرده و مبناي چارچوب نظري خود قرار داده است. اين شش الگو عبارتند از: نظريههاي اقتدارگرا، آزاديگرا، مسئوليت اجتماعي، كمونيستي(شوروي)، كثرتگرا و توسعهاي.
موضوع مورد تحقيق فرضيه ندارد و مسئله محور است، بنابراين درصدد پاسخگويي به مسئله تحقيق است كه همانا يافتن تشابه و تفاوت ميان الگوي هنجاري مطبوعات در كلام رهبران انقلاب با الگوهاي مشهور هنجاري و سپس مقايسه ميان كلام رهبران از همين منظر است.
* كاركرد مثبت مطبوعات مستلزم ساختمند شدن محدوده هنجارهاي متناسب با فرهنگ است
مسلماً آنچه كه ميتواند مطبوعات را به كاركردهاي مثبت اجتماعي سوق دهد، ساختمندشدن محدوده هنجارهاي مطبوعاتي، متناسب با قوانين و فرهنگ جامعه است. رسالت اصلي اين تحقيق نيز در همين راستا، يافتن پارامترها و بايدها و نبايدهايي است كه از نظر رهبران، مناسب با جامعه بعد از انقلاب اسلامي در ايران است.
جامعه آماري و نمونه در اين تحقيق مساوي و به اين معني است كه بيانات در قالب جمله، كل شماري شده است. جمعآوري اطلاعات از دو نرمافزار با امكان جستجو، به نامهاي «به سوي نور»، شامل متن كامل 22 جلد صحيفه نور امام خميني، و «حديث ولايت» شامل متن كامل بيانات مقام رهبري، از آغاز رهبري ايشان تا زمستان 88 ، صورت گرفته است.
مهمترين خصيصههاي شش نظريه هنجاري، شامل رسالتهاي اصلي مطبوعات، حق نوشتن در مطبوعات، چگونگي و ابزار كنترل، ممنوعيتها، مالكيت مطبوعات و پيگيري و تعقيب پس از انتشار در دستورالعمل كدگذاري به طور مجزا براي تمام الگوها تعريف شد و برخي از خصوصيات ديگر در مباحثي چون « موضوع مورد نصيحت، دستور، انتقاد و گلايه، تهديد و كاركرد مطبوعات» جاي داده شد. سپس كار انطباق تمامي جملههاي استخراج شده از بيانات، با اين اصولِ اساسي انجام گرفت.
ماحصل اين كار تحقيقي نشان ميدهد كه نميتوان الگوي ارائه شده از طرف رهبران انقلاب را به طور كامل بر يكي از نظريههاي هنجاري مطبوعات «دنيس مك كوئل» منطبق كرد. در طول كار مشاهده شد كه كلام رهبران در هر يك از خصوصيات بالا به الگوهاي مختلف تعلق دارند و گاهي نيز براي برخي خصيصهها، الگويي جديد در چارچوبي جديد ترسيم شده است.
*امام (ره) «انعكاس آرمان انقلاب، خدمت به اسلام، خدا، مردم و ...» رسالت اصلي مطبوعات ميدانست
در برخي موارد ميان الگوي رهبران تشابه و در برخي موارد تفاوت وجود دارد. به عنوان مثال «رسالت اصلي مطبوعات، ممنوعيتها، نصيحت به رعايت اصول الگوهاي هنجاري و انتقاد وگلايه» در كلام امام خميني، ترسيم الگوي جديدي را نشان ميدهند.
رسالت اصلي در كلام امام «انعكاس آرمان ملت، كشور و انقلاب، خدمت به اسلام، خدا، مردم و خواست آنها و مسير و پيام ملت، تبليغ احكام اسلام، تعهد به خدا و جمهوري اسلامي، تربيت جوانان، برخورد با انحراف، تبليغ براي ارزش هاي اسلامي و...» است.
ممنوعيتها شامل « تحت تاثير غرب بودن، همراهي با دشمنان انقلاب، توطئه و خيانت، سمپاشي، اضلال، فساد، تشويق به قيام مسلحانه، دشمني با اسلام و انقلاب و مردم و...» است.
شاخصههاي نصيحت عبارتست از: « عدم سمپاسي بر خلاف انقلاب، عدم بدگويي از افراد، برخورد مسئولانه با رخدادها و شرايط بحراني و جنگ، عدم ايجاد تشنج، عدم حركت برخلاف مسير ملت، توطئه نكردن، اصلاحگري و خدمت به انقلاب، چاپ مطالب مفيد به حال ملت و ...» است.
اصول مطرح شده درباره انتقاد و گلايه از مطبوعات مسائلي چون: « حمايت از جنايتكاران و خيانتكاران، همراهي با دشمن، حرفهاي باطل، تخريب و توطئه، مخالف خواني و براندازي، تشويش اذهان و تحريك مردم، شارلاتانيزم مطبوعاتي، هوچيبازي، بمباران فرهنگي و...» را نشان ميدهد.
اين درحالي است كه در هرچهار موضوع مطرح شده در بالا، كلام مقام معظم رهبري با مواضع امام خميني (ره) تشابه دارد، با اين تفاوت كه مقام معظم رهبري در موضوع رسالتهاي اصلي، علاوه بر شاخصههاي ذكر شده به شاخصههاي الگوي آزاديگرا با همان درصد توجه كردهاند. اصول اين الگو در اين زمينه عبارتست از « انتقاد و نظارت بر حكومت» .
در دو موضوع مربوط به مطبوعات، يعني «حق نوشتن و چگونگي كنترل»،آنچه در كلام رهبران به شكل مشترك مشاهده ميشود اصول اساسي الگوي مسئوليت اجتماعي است. «حق نوشتن» در زير مقوله «هر كس كه در جهت اهداف جمعي و قانوني حرفي براي گفتن دارد » و «چگونگي كنترل » در زير مقوله «با رعايت اصول اخلاق حرفهاي و احترام به عقايد عمومي يا توسط قانون مطبوعات» قرار ميگيرند.
مالكيت در كلام امام خميني الگوي جديد، اما تعريف نشدهاي است كه از لفظ «عمومي» براي آن استفاده شده است. با توجه به اينكه اين كلمه، معناي مورد توافقي ندارد نميتوان درباره آن قضاوتي كرد. موضوع مالكيت در كلام مقام رهبري، در دو الگوي مسئوليت اجتماعي و توسعهاي به طور مشترك جاي ميگيرد. شاخصه الگوي مسئوليت اجتماعي، «خصوصي مگر اينكه دولت براي تامين خدمات عمومي از مطبوعات بهره بگيرد» و شاخصه الگوي توسعهاي، «تركيبي از دولتي ،عمومي و خصوصي» است.
در مورد «تعقيب و پيگيري پس از انتشار» و اينكه اين وظيفه بر عهده كيست نيز بايد اشاره كرد كه امام خميني (ره) مرجع را «قانون» ميدانند كه با توجه به اينكه مشخص نشده كه منظور ايشان چه قانوني است (آيا قانون مطبوعات است يا قانون عادي)، الگويي براي آن در نظر نميگيريم. اما مقام معظم رهبري در همين زمينه به روش جديدي اشاره داشتهاند كه عبارتست از دولت با كمك قانون اساسي، قانون مطبوعات و قوانين عادي(همه با هم).
*موضوع مغفول در الگوهاي پيشين، مسئله مهم «ارزش ها» است
لازم به ذكر است كه يافتههاي اين تحقيق به طور كامل در هيچكدام از الگوهاي هنجاري مشهور نميگنجد بلكه ميتواند خود به عنوان يك الگوي جديد مطرح شود. نام اين الگوي جديد را ميتوان از موضوعي كه مورد توجه خاص رهبران قرار گرفته استنباط كرد، موضوعي كه در نظريههاي قبلي و در طول چند دهه مورد غفلت قرار گرفته است. موضوع مغفول در الگوهاي پيشين چيزي جز مسئله مهم «ارزشها»نيست.
ارزش در معناي گسترده آن به عنوان در نظر گرفتن ارزشهاي انساني، اسلامي، انقلابي، اخلاقي و... موضوعي است كه بارها و بارها رهبران، اصحاب مطبوعات را به آن فراخواندهاند. همين موضوع است كه كلام رهبران انقلاب را از سطح نظريهپردازي به سطح ارائه الگو براي ايران و ديگر كشورهاي اسلامي و انقلابي ارتقا ميبخشد.
*امام (ره) مطبوعات را منعكسكننده آمال و آرزوي ملت ميدانستند
بنابراين كلام رهبران به جاي محدود شدن در قالب شاخصههاي نظريهاي، درس عرفان و اخلاق است براي هر كسي كه مطبوعات را نه تنها به عنوان هدف تلقي نميكند، بلكه آن را به سطح ابزار براي رسيدن به هدف نيز تنزل نميدهد و همان گونه كه امام خميني (ره) فرمودند، مطبوعات را «منعكسكننده آمال و آرزوي ملت» تلقي ميكند و آن را طبق فرموده مقام معظم رهبري وقف «پرداختن به دغدغههاي عمومي» ميكند.