به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

به نقل از شبكه ايران، اگرچه بسياري از مبارزين زمان طاغوت، در مقابله با رژيم پهلوي اهل جانفشاني بودند ولي شرايط مخوف شكنجه‌گاه‌هاي آن رژيم موجب مي‌شد كه اغلب مبارزين، دست كم در زمان بازداشت، تقيه كرده و كمتر به مقابله صريح و مستقيم بپردازند.

در اين ميان برخي افراد شجاع يافت مي‌شدند كه بنابر تشخيص وظيفه در برابر شيطنت‌هاي رژيم، در همان ايام بازداشت هم مسائل را با شجاعت و صراحت بيان مي‌كردند. به گواهي اسناد، رهبر معظم انقلاب يكي از آنان است. آيت‌الله آل اسحاق كه در ابتداي انقلاب از مسئولين سيستان و بلوچستان بوده‌است، در همين باره خاطره‌اي دارد:

"در زاهدان كه بوديم از راديو اعلام كردند يكي از مقامات بالا به زاهدان سفر مي كنند. ما هم خوشحال شده و فهميديم كه آقاي خامنه اي از طرف امام مي آيند. ... پرونده اي كه ساواك [زاهدان] در مورد ايشان تشكيل داده بود را ديدم.
يك بار در زمان شاه [وقتي آيت الله خامنه اي در تبعيد در سيستان بودند] ايشان را دستگير كرده و از ايشان مي پرسند: ازتجاع چيست؟ مرتجع كيست؟

ايشان در جواب، ارتجاع را در معني لغوي "عقب گرد كردن " و در اصطلاح به معناي "عقب گرد كردن در مسائل سياسي و اقتصادي " معنا كرده بودند و مرتجع واقعي در ايران را شاه معرفي كرده بودند. به خاطر اين كه كشور را از نظر سياست، در وضعيت عقب نگه داشته است، در حالي كه حتي مصري ها نيز هواپيما مي‌سازند.

سپس ايشان را به شكنجه گاه تهران فرستاده بودند. بعد از مدتي، دوباره ثابتي [از مقامات ارشد ساواك]، همان سؤال‌ها را از ايشان پرسيده و ايشان هم گفته بود كه در زاهدان به اين سؤالات پاسخ دادم. قبل از اين مكالمات، شنبه يا يكشنبه را نوشته بودند كه خامنه‌اي حال پاسخ دادن ندارد. مشخص مي‌شود كه ايشان را آنقدر اذيت [و شكنجه] كرده بودند كه حتي توان حرف زدن را نداشته است. در ادامه نوشته بود: وقتي بهبود يافت از او بپرسيد.

بعد از بهبودي كه از او سؤال مي‌كنند، ايشان مي‌گويند: "در زاهدان جواب داده‌ام. " دوباره از او مي‌پرسند: "نمي شود، بايد مفصل پاسخ دهي " و ايشان دوباره همان پاسخ را مي‌دهد [و شاه را مرتجع مي‌خواند].

من فريفته اين شجاعت ايشان شده بودم. وقتي به زاهدان آمدند گفتم: آقا شما عجب جوابي به ساواكي‌ها داده‌ايد.
گفت: شما از كجا فهميده‌ايد؟
گفتم: پرونده‌تان را مطالعه كردم.
گفت: الآن اينجاست؟
گفتم: خير، سر جايش گذاشتم. "
(خاطرات آيت الله علي آل اسحاق، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، صفحه 256)

ادامه مطلب
چهارشنبه 22 دی 1389  - 9:04 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5975792
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی