نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 28 اسفند 1393 ساعت 5:44 AM | نظرات (0)
گفتگویی متفاوت با حجتالاسلام پناهیان در آستانه نوروز فاطمی
عید نوروز با عزاداری برای حضرت زهرا(س) منافات ندارد. جدا از اینکه مردم فرصت بیشتری برای شرکت در مجالس اهلبیت(ع) پیدا میکنند، اساساً محافل عزاداریهای ما آنچنان که برخی تصور میکنند ماتمکده نیست، انسان در عزاداری اهلبیت(ع) نشاط پیدا میکند؛ نشاطی که در تفریحاتِ رایج نیست. پس اگر نشاط لازمهٔ عید است، نشاط برآمده از محبّت اهلبیت(ع) زیباترین نشاط است.
دیگر ویژگیهای برجستهٔ عید نوروز، صلهٔ رحم و مسافرت است که این هردو مطلقاً با ایّام فاطمیه منافات ندارند. ضمن آنکه مگر چند روز از ایّام نوروز مقارن ایّام فاطمیه است؟ امیدوارم کسی در ایّام عید داغدار نشود و در سوگ نزدیکان خود نباشد وگرنه سوگ اهل بیت(ع) مغایرتی با نوروز ندارد.
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت 4:46 AM | نظرات (0)
آیا شیعه های مادری امسال عید دارند؟
هفت سین چه طور؟
سینه سوراخ و سیلی جفا کافی نیست؟ هفت تا نمی شود اما به اندازه تمام عالم درد دارد.
سال تحویل چه چیز را به هم تبریک بگوییم؟
نفس های خسته و بریده فاطمه(س) را؟
بیایید با هم عیدمان را سیاه پوش کنیم، سوگ مادر را بر هر چیز دیگری ترجیح بدهیم ، بیایید شیعه مولا بمانیم و برایش سنگ تمام بگذاریم.
اگر چه علی در تاریکی شب و غربت مدینه برای تشییع زهرا تنها بود، بیایید در این سال نو علی را تنها نگذاریم.
به جای نشستن روبروی تلویزیون و شکستن تخمه یک یاعلی بگوییم وبرخیزیم .یکی باید زیر شانه های علی را بگیرد. یکی باید اشک از چشمان بچه ها پاک کند. یکی باید بیاید در سوخته را تعمیر کند...
بیایید به همتی عظیم سال جدید را به سال ظهور مولایمان صاحب الزمان عجل الله گره بزنیم تا با انتقام مادر از قاتلانش به جشن ظهوربنشینیم.
برای ما هنوز عید نرسیده. عید اصلی در راه است...
صدای سم سمندش را می شنوید آیا؟
اللهم عجل لولیک الفرج
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت 11:12 PM | نظرات (0)
دست که به پهلو گرفتی، کشتی عمر علی بود که پهلو میگرفت..
آن طرف، گوشه تنهایی نمناک و ترک خورده خود،
زینبت داشت نگاهت میکرد
ناخدایی می آموخت برای آن روز که سفینه النجاتت پهلو میگیرد..
امّا علی (ع)...
علی شفیع خلیل در آتش است
اینجای روضه را سربسته بگویم بهتر است،
این آتشی که گلستان علی را گرفته، همان است که برای ابراهیم گلستان شد!
..
حکمت خدا را میبینی؟
میدانست چقدر میسوزیم که همین آتش را نماد جهنمش کرد..
بیمِ نار را باید از علی آموخت که تمام عمر را با یاد آتش میسوخت،
چه در نماز، چه در خانه، چه در تنور
و چه در چاه نخلستان...
... الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم، باغم، بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند
(((نوروزمون فاطمی)))
پ.ن: طرح اگر شلوغ شده ببخشید،
تقصیر من نیست
تقصیر کوچه ایست که شنیدم شلوغ بود..
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 25 اسفند 1392 ساعت 6:53 AM | نظرات (0)
در استانه ی بهاریم اما
هوای دلم هنوز زمستانیست
صدای بلند شادی ادم ها اثری در آن ندارد....
حتی صدای پرنده های سرخوش از آمدن بهار هم بیدارش نکرده انگار...
گویی گوش دل من کر شده!
اری!
گوش دل من فقط صدای ناله میشنود این روزها...
#وای مادرم
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 25 اسفند 1392 ساعت 6:46 AM | نظرات (0)
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 25 اسفند 1392 ساعت 6:34 AM | نظرات (0)