دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

بیش از 250 راوی از سوی ارتش به یادمان‌های شهدا اعزام شده‌اند


فرمانده قرارگاه راهیان نور ارتش جمهوری اسلامی گفت: بیش از 250 راوی از سوی ارتش به یادمان‌های شهدای اعزام شده‌اند.
بیش از 250 راوی از سوی ارتش به یادمان‌های شهدا اعزام شده‌اند

امیر سرتیپ "رضا خرم طوسی" فرمانده قرارگاه راهیان نور ارتش جمهوری اسلامی ایرانی در گفت‌وگو با خبرنگاردفاع پرس در جهاد رسانه‌ای شهید رهبر، حرکت عظیم راهیان نور را دارای مغناطیس قوی در جذب دل‌ها دانست و گفت: معنویت حاکم بر فضای این یادمان‌ها دلهای عاشق را مجذوب خود می‌سازد.

وی بهره برداری از فرصت‌های این سفر را متذکر شد و خاطرنشان کرد: زائران یادمان‌های شهدا به ویژه نسل جوان در زیارت با معرفت بکوشند و از برکات توسل غافل نشوند.

وی همچنین به نقش ارتش در گسترش فرهنگ دفاع مقدس اشاره کرد و افزود: تربیت و اعزام راویان دفاع مقدس در رأس کارهای قرارگاه راهیان نور ارتش است.

فرمانده قرارگاه راهیان نور ارتش، به اعزام راویان ارتش به یادمان‌ها اشاره کرد و گفت: تا پایان دوره کنونی راهیان نور، بیش از ۲۵۰ راوی از سوی قرارگاه راهیان نور ارتش به یادمان‌های شهدا اعزام می‌شوند.

وی تربیت راویان جوان را امری لازم در جهت زنده ماندن حماسه دفاع مقدس برای آیندگان معرفی و تأکید کرد: جوانان استعداد بالایی در کسب معارف جنگ و انتقال آن به زائران دارند که باید استعدادیابی شوند.

امیر خرم طوسی زنده نگه داشتن فرهنگ مقاومت را خنثی کننده تهدیدات دشمن در مقابل حمله نظامی به ایران دانست و تصریح کرد: دشمنان نظام اسلامی و در رأس آن‌ها آمریکا ملت ایران را آزموده‌اند و می‌دانند که کمترین اشتباه آن‌ها خسارت جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت.

فرمانده قرارگاه راهیان نور ارتش، ادامه داد: اتاق‌های فکر و مراکز مطالعاتی آمریکا این حداقل را فهمیده‌اند.

انتهای پیام/

 

 


ادامه مطلب

[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 1:03 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

شهادت در اذان ظهر به افق عشق


آنهایی که همچون شهید رستگار و شهید حمید بهمنی ولایی و پیرو امام (ره) بودند به فرمان ایشان تمکین کردند و به جبهه برگشتند و جنگیدند و گروهی دیگر امثال اکبر گنجی که از همان آغاز هم امام(ره) را قبول نداشتند سپاه را ترک کردند و به جبهه هم نیامدند.
شهادت در اذان ظهر به افق عشق

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، حاج کاظم نجفی رستگار در نخستین روزهای بهار سال ۱۳۳۹ در شهر ری به‌ دنیا آمد.مانند دیگر کودکان هفت سالگی به مدرسه رفت و تا کلاس سوم دبیرستان درسش را ادامه داد. پس از آن در صف عناصر انقلابی قرار گرفت.

با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز غائله کردستان و تحرکات نیروهای ضد انقلاب، همراه نیروهای «شهید دکتر مصطفی چمران» راهی کردستان شد و آموزش‌های چریکی را در آن‌جا فرا گرفت.

او پس از بازگشت از کردستان و آموختن فنون نظامی و جنگ شهری از سوی شهید چمران و جاویدالاثر «حاج احمد متوسلیان»،در «پادگان توحید» به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و بعد از مدتی به «فیروزکوه» رفت و کلاس‌های آموزش احکام دینی و مسائل نظامی را برای جوانان و نوجوانان برپا کرد.

پس از مدتی حاج کاظم را به‌ عنوان فرمانده یکی از گردان‌های تیپ رسول الله(ص)، که فرمانده آن احمد متوسلیان بود، انتخاب کردند و بعد از شش ماه فعالیت، «مسئولیت واحد عملیات» را در پادگان توحید پذیرفت و تا شروع جنگ در این سمت باقی ماند.

حاج کاظم در این زمان طی مأموریتی جهت توانمندسازی نیروهای «حزب‌الله»، به‌عنوان فرمانده گردان به جنوب لبنان اعزام شد و مسئولیت تعدادی از عملیات‌ها را برعهده گرفت.وی در راه آماده‌سازی شیعیان لبنان از هیچ کوششی فروگذار نکرد. بازگشت او با تشکیل تیپ دوم سپاه تهران مصادف شد که این تیپ به‌ نام مبارک «سیدالشهدا(ع)» مزین شد و با جمعی از یاران و دوستانش،فرماندهی عملیات تیپ را عهده‌دار شد.

در مهرماه سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و چند روز بعد به جبهه رفت. تا اینکه پس از حضور مداوم در جبهه در جریان عملیات «بدر»، روز پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳ هنگام اذان ظهر در شرق دجله (منطقه هور الهویزه) در حال شناسایی منطقه، همراه چند نفر از فرماندهان تیپ سیدالشهدا (ع) به درجه رفیع شهادت نائل . پیکر این فرمانده شهید بعد از ۱۳ سال همچون سید و سالار شهیدان، قطعه قطعه به وطن بازگشت.

محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسدارن و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در سخنانی که سال 1389 بیان کرده است توضیح می‌دهد: در عملیات «خیبر» تیپ 10 سیدالشهدا (ع) وارد عمل شد. پس از آن عملیات، ابهاماتی در بین فرماندهان پدید آمد، چون عملیات‌هایی که پس از فتح خرمشهر مثل «رمضان»، «والفجر مقدماتی» «والفجر 1» و خیبر به نتایج مطلوبی نرسیده بود،
در بین برخی فرماندهان همچون شهید رستگار و شهید «حمید بهمنی»(مسئول عملیات تیپ10 سیدالشهدا) ابهاماتی به وجود آورده بود که باید به همین سبک به جنگ ادامه دهیم یا سبک دیگری را برگزینیم؛ بنابراین، نظراتی در سپاه تهران شکل گرفت که این نظرات مدتا درباره نحوه ادامه عملیات‌ها بود.

یک گروه سیاسی هم با محوریت «اکبر گنجی» در پادگان امام حسین (ع) بود که تلاش کردند، از این اعتراضات به سود خودشان بهره ببرند؛ برای همین، در منطقه 10 سپاه که مرکزش تهران بود و پادگان حضرت ولیعصر(عج) اعتراضاتی شکل گرفت پس از اینکه امام راحل پیامی دادند، امتحان سختی شکل گرفت. آنهایی که مانند شهید رستگار و شهید بهمنی ولایی و پیرو امام (ره) بودند به فرمان امام تمکین کردند و به جبهه برگشتند و جنگیدند و گروهی دیگر امثال اکبر گنجی که از همان آغاز هم امام(ره) را قبول نداشتند سپاه را ترک کردند و به جبهه هم نیامدند.

رضایی با بر شمردن شاخصه‌های فرماندهی و اخلاقی شهید رستگار می‌گوید: زندگی شهید رستگار نشان می‌داد که این شهید بزرگوار یک ولایتی آزاده بود و در عین اینکه ولایت‌پذیر بود، اشکالات و معایبی را که در صحنه جنگ و نبرد می‌دید، آشکارا طرح می‌کرد و در حقیقت، شهید رستگار به معنای واقعی یک ولایتی آزاده بود.

آزادمنشی و آزادگی او مبنای ولایت‌پذیری او بود.

به همین دلیل بود هر مطلبی را که حق می‌دانست، پیگیری و دنبال می‌کرد و هر مطلبی که امام می‌فرمودند را نصب العین و راهنمای خود قرار می داد.

متن وصیتنامه شهید کاظم نجفی رستگار به شرح زیر است:

«بسم ‌الله ‌الرّحمن الرّحیم

انا لله و انا الیه راجعون


ستایش خدای عزوجل را که مرا از امت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم و شیعه علی علیه السّلام قرار داد و سپاس خدای را که با آوردن حق از ظلمت به روشنایی و از طاغوت نجاتم داد و مرا از کوچک‌ترین خدمتگزاران به اسلام و انقلاب اسلامی قرار داد.

امیدوارم که خداوند متعال رحمت خود را نصیب بنده گناهکار خود بفرماید و مرا به آرزوی قلبی خود، یعنی شهادت فی سبیل‌الله برساند که تنها راه نجات خود می‎دانم و آرزوی دیگرم این است که اگر خداوند شهادت را نصیب بنده گناهکار خود کرد، دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین به‏ خصوص سیدالشهدا علیه السّلام بروم.

من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانه‎روز در اختیار این انقلاب گذاشتم، چون خود را بدهکار انقلاب و اسلام می‌دانم و انقلاب اسلامی گردن بنده حق زیادی داشت که امیدوارم توانسته باشم جزء کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد رضایت خداوند بوده باشد.

پدر و مادر و همسر و برادران و خواهران و آشنایانم مرا ببخشند و حلالم کنند و اگر نتوانستم حقی که بر گردن من داشتند ادا کنم، عذر می‌خواهم. برای پدر و مادر و خواهران و برادرانم از خداوند طلب صبر می‌نمایم و امیدوارم تقوا را پیشه خود قرار دهند.

از همسرم عذر می‌خواهم که نتوانستم حقش را ادا کنم و چه‎ بسا او را اذیت فراوان کردم و از خداوند طلب اجر و رحمت برای او می‌کنم که در مدت زندگی صبر زیاد به خاطر خداوند انجام داد و رنج‌های فراوان کشید.

از تمام اقوام و آشنایان و دوستان طلب حلالیت و التماس دعا دارم؛ به علت وضعیت جنگ مدت سه سال که در جبهه بودم، نتوانستم امر واجب خدا یعنی روزه را انجام بدهم. همچنین در رابطه با خرید خانه به مبلغ 223 هزار تومان از علی تاجیک و 65 هزار تومان از حسین کاوکدو و 10 هزار تومان از حاج محمد علی دولابی قرض کردم و مبلغ 30 هزار تومان از همسرم که خانه برای همسرم است و موتورم را برای جبهه در نظر گرفتم.

والسلام

کاظم نجفی رستگار

ساعت 9 شب مورخ 3 اسفند 1362

شرق بصره (جفیر)

 

 

منبع:مشرق

 


ادامه مطلب

[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 1:02 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

کتاب "غواصی در دل کویر" در قم رونمایی شد


کتاب غواصی در دل کویر یادبود نوجوان شهید ابوالفضل قنبریان طی مراسمی با حضور جانشین فرمانده سپاه استان قم رونمایی شد.
کتاب

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از قم، مراسم گرامیداشت یاد و خاطره شهید ابوالفضل قنبریان که با عنوان "آبروی محله" و در فضای باز مقابل منزل شهید در بلوار فردوسی قم برگزار شد، با رونمایی از کتاب غواصی در دل کویر که با هدف معرفی شهید و با کوشش سید صادق حسینی مقدم گردآوری شده است، همراه بود.

رضا حافظی جانشین فرمانده سپاه استان طی سخنانی دراین مراسم که همزمان با ایام سالگرد شهادت قنبریان برگزار شد، طی سخنانی اهمیت راه و مرام و پیام شهدا را یادآور شد و مسئولیت کنونی آحاد جامعه را در برابر شهدا با اطاعت از رهنمودهای ولایت مورد تاکید قرار داد.

شهید ابوالفضل قنبریان از غواصان گردان خط شکن حضرت رسول(ص) بود که در 25 اسفند سال 63 در عملیات بدر-جزیره مجنون- به شهادت رسید.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 1:01 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

30 دستگاه اتوبوس از ناحیه امام حسین(ع) قم به مناطق عملیاتی اعزام می‌شود


معاون روابط عمومی ناحیه بسیج امام حسین(ع) سپاه قم از اعزام 30 دستگاه اتوبوس زائران به مناطق عملیاتی خبر داد.
30 دستگاه اتوبوس از ناحیه امام حسین(ع) قم به مناطق عملیاتی اعزام می‌شود

به گزارش دفاع پرس از قم، سیدحسن حسینی نوده با اشاره به اهمیت اردوهای راهیان نور اظهار داشت: بازدید از مناطق عملیاتی و قتلگاه شهدا میراثی است گرانبها برجای مانده از رشادت ها و جان فشانی های رزمندگان دوران دفاع مقدس که می بایست فرهنگ ایثار و شهادت و خاطرات آن دوران را حفظ و به نسل جوان منتقل نمود.

وی با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند: "راهیان نور حافظ افتخارات و نقطه های عطف سر بلندی و عزت ملت است"، بیان داشت : مهم ترین هدف اردوهای راهیان نور انتقال روحیه ایثار و شهامت است و این اردو، تفریح و سیاحت نیست بلکه یک اردوی زیارتی -معنوی است که در اعماق دلها تاثیر می گذارد.

معاون روابط عمومی ناحیه مقاومت بسیج امام حسین(ع) ادامه داد: تعداد 30 دستگاه اتوبوس به استعداد 1500 نفر بسیجی در فواصل نیمه اسفند تا نیمه فروردین 95 از این ناحیه به مناطق جنوب رهسپار می شوند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: به منظور آشنایی بیشتر علاقمندان با رزم دریایی و حماسه رزمندگان اسلام در دریا، اردوی راهیان نور دریایی به صورت خانوادگی در تاریخ چهارم فروردین ماه سال 95 برپا خواهد شد.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 1:01 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

نصب پرچم‌های کشورهای مقاومت اسلامی در یادمان هویزه به معنای وسعت یافتن دفاع مقدس است


مسئول دفتر صدور انقلاب اسلامی دانشگاه امام صادق(ع) گفت: نصب پرچم‌های کشورهای مقاومت اسلامی در یادمان هویزه به معنای وسعت یافتن دفاع مقدس است.
نصب پرچم‌های کشورهای مقاومت اسلامی در یادمان هویزه به معنای وسعت یافتن دفاع مقدس است

کوهکن مسئول دفتر صدور انقلاب اسلامی دانشگاه امام صادق(ع) در گفت‌و‌گو با خبرنگار دفاع پرس در جهاد رسانه‌ای شهید رهبر در خصوص علت نصب پرچم‌های کشورهای اسلامی در یادمان شهدای هویزه گفت: هدف اصلی از نصب این پرچم‌ها این بود که زائران نگاه جهانی داشته باشند و فقط به ایران توجه نکنند. نصب پرچم‌ها در یادمان شهدای هویزه، ضمن یادآوری جبهه جهانی اسلام برای مردم، پیامی را انتقال می‌دهد.

وی ادامه داد: برمبنای سیره‌ی شهید علم الهدی، به خاطر زمان شناسی ایشان و شناختی که از جبهه‌ی خودی داشتند، بانصب پرچم‌ها می‌خواهیم بگوییم اگر37 سال پیش دفاع مقدس ما جنگ بین ایران و عراق بود امروز دفاع مقدس ما به وسعت عالم است و 10 پرچم نصب شده جزء کشورهای مقاومت هستند و نگاه بیشتر این کشورها به ایران است.

کوهکن گفت: پرچم‌های نصب شده شامل کشورهای عراق، نیجریه، بحرین، افغانستان، ایران، پاکستان، سوریه، یمن، لبنان و فلسطین است.

وی در پایان گفت: نصب پرچم‌ها برای اولین بار است که در این یادمان صورت می‌گیرد و کار مبارکی است و امیدواریم ان شاءالله باهمت مسئولین این کار برای سال‌های بعد تداوم داشته باشد.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 1:01 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

انتشار اسناد "نقش نیروی دریایی ارتش در دفاع مقدس"


مدیر مرکز مطالعات راهبردی نیروی دریایی ارتش گفت: نیروی دریایی ارتش برای بیان نقش این نیرو در دوران دفاع مقدس اسنادی را پس از تقلیل طبقه‌بندی آنها، تحت عنوان «تقویم تاریخ دفاع مقدس» در دست انتشار دارد.
انتشار اسناد

ناخدا یکم فرهاد ملایری مدیر مرکز مطالعات راهبردی نیروی دریایی ارتش در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگ و هنردفاع پرس، درباره فعالیت‌های این مرکز اظهار داشت: فعالیت های این مرکز در حوزه انتشارات کتاب های تخصصی و عمومی نیروی دریایی ارتش است؛ به‌عنوان مثال در حوزه تخصصی هر کدام از یگان‌های تابعه این نیرو که کتابی را تدوین می‌کنند، این مرکز برای انتشار آنها اقدام می کند.

وی با اشاره به چاپ کتاب‌هایی تخصصی مانند پزشکی غواصی، جدول غواصی، و ایمنی و بازرسی توسط این مرکز افزود: در بخش کتاب‌های عمومی نیز می توان به مجموعه کتاب های تقویم تاریخ دفاع مقدس اشاره کرد که این سری از کتاب ها شامل اسناد مربوط به فعالیت‌های نیروی دریایی ارتش در دوران دفاع مقدس است و به‌صورت روزشمار و مستند و با ذکر ساعت و ثانیه آنچه روی داده، جمع‌آوری شده و پس از تقلیل طبقه‌بندی منتشر شده اند.

مدیر مرکز مطالعات راهبردی نیروی دریایی ارتش با تأکید بر اینکه این کتاب ها شامل روایت و خاطره نمی شود، ادامه داد: این سری از کتاب ها علاوه بر چاپ برای ماندگاری بیشتر به‌صورت الکترونیکی هم جمع‌آوری می شوند.

وی اضافه کرد: مجموعه کتاب های تقویم تاریخ دفاع مقدس از حوادث اواخر 58 و اوایل 59 شروع و تا پایان جنگ تحمیلی را شامل می‌شود؛ البته تاکنون موفق شدیم 22 جلد از این سری کتاب‌ها که تا تاریخ سی ام دی 1360 را در بر می‌گیرد، جمع‌آوری و منتشر کنیم.

ناخدا یکم ملایری با بیان اینکه دو جلد دیگر از این کتاب ها زیر چاپ قرار دارد، تصریح کرد: پیش بینی می کنیم مجموعه این سری از کتاب ها به حدودا 60 جلد منتهی شود.

گفتنی است در نمایشگاه راهیان نور نیروی دریایی ارتش که در پایگاه دریایی این نیرو در خرمشهر برپا شده، تعدادی از کتب منتشره توسط مرکز مطالعات راهبردی نیروی دریایی ارتش به نمایش گذاشته شده است.

 


ادامه مطلب

[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 1:00 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

فرزندان رهبر انقلاب در کدام عملیات ناپدید شدند؟


یکی از سرداران سپاه می‌نویسد: آزادی مهران عملیاتی بود که اتفاقاً سعید، پسر من، مصطفی، پسر آقای ناطق، یاسر و مهدی، پسران آقای هاشمی و آقا مجتبی، پسر آقا، باهم بودند و یک هفته بود که گم‌شده بودند و از آن‌ها خبر نداشتیم...
فرزندان رهبر انقلاب در کدام عملیات ناپدید شدند؟

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، محسن رفیق‌دوست در خاطراتش درباره ناپدید شدن فرزندان مسؤولین در جنگ می‌نویسد: آزادی مهران عملیاتی بود که اتفاقاً سعید، پسر من، مصطفی، پسر آقای ناطق، یاسر و مهدی، پسران آقای هاشمی و آقا مجتبی، پسر آقا، باهم بودند و یک هفته بود که گم‌شده بودند و از آن‌ها خبر نداشتیم. بعد اطلاع دادند که درجایی بین ایران و عراق گیرکرده‌اند. من خدمت آقا رفتم. ایشان فرمودند: دعا کنیم اگر برایشان اتفاق افتاده شهید بشوند. انشاء الله اسیر نشوند.

آن‌ها در خطی بین عراق و ایران محصور بودند. نیروهای ما جلو رفتند و بچه‌ها از آن مشکل بیرون آمدند. این همان حمله‌ای بود که منجر به آزادی مهران شد.[1]

هاشمی رفسنجانی نیز در قسمتی از خاطرات خود درباره ناپدید شدن مصطفی خامنه‌ای فرزند دیگر رهبر انقلاب، می‌نویسد:

سه‌شنبه 28 اسفند 1363

«اول وقت خبر دادند که یک موشک دیگر به مناطق نظامی و حساس و استراتژیک بغداد زده‌شده. احمد آقا (سید احمد خمینی، فرزند امام) تلفنی گفت خبرگزاری‌های خارجی گفته‌اند که موشک امروز به مرکز صنعتی و نفتی الدوره در بغداد اصابت کرده است؛ گفت که مصطفی فرزند آقای [آیت‌الله[خامنه‌ای که در جبهه بوده اطلاعی از ایشان در دست نیست... بالاخره معلوم شد که مصطفی سالم است و به تهران برگشت.»[2]

[1] - برای تاریخ می‌گویم (خاطرات محسن رفیق‌دوست)، به کوشش سعید علامیان، تهران، سوره مهر، 1393، چاپ سوم، دوجلد
[2] - خاطرات هاشمی رفسنجانی، به سوی سرنوشت، سال 1363، صفحه 367

منبع:مشرق

 


ادامه مطلب

[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 12:59 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

خادمی شهدا در یادمان‌ها، دانشگاه تربیتی است


دبیر شبکه ملی وارثون گفت: خادمی جایگاه و پایگاهی بی نظیر است که خداوند به خادمان عطا فرموده است و باید این فرصت را مغتنم شمرد و نهایت بهره را از آن برد.
خادمی شهدا در یادمان‌ها، دانشگاه تربیتی است

به گزارش خبرنگار دفاع پرس در جهاد رسانه‌ای شهید رهبر، حجت الاسلام جوشقانیان دبیر شبکه ملی وارثون در جمع خادمان یادمان شهدای کانال‌های کمیل و حنظله گفت: بهترین رسانه برای انتقال مفاهیم دین شهدا هستند.

وی ادامه داد: خادمی جایگاه و پایگاهی بی نظیر است که خداوند به شما خادمان عطا فرموده است و باید این فرصت را مغتنم بشمرید و نهایت بهره را از آن برد. اینجا بهترین دانشگاه تربیتی است و باید غرور و خودبرتربینی را از خود دور و یک حراست معنوی از خود داشته باشیم.

جوشقانیان تصریح کرد: در این مکان مقدس باید زیارت عاشورا خواند. سوره واقعه را در شب قرائت کرد و خلوت داشته باشیم.

وی افزود: برای خدمت‌رسانی به زائران از همدیگر پیشی بگیرید و به همه زوار در هر جایگاه و مقامی خدمت کنید بخصوص خانواده محترم شهدای گرانقدر.

به گفته مهدی دهقان مسئول این یادمان، ۷۰ خادم در این مکان مقدس مشغول خدمت رسانی به زوار هستند.

لازم به ذکر است یادمان شهدای کانال‌های کمیل و حنظله در نزدیکی یادمان فکه و در شمال غربی استان خوزستان قرار دارد.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ جمعه 28 اسفند 1394  ] [ 12:59 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سلفی سه سردار مدافع حرم با حاج قاسم


تصویری از سلفی سه سردار مدافع حرم لبنانی، افغانستانی، ایرانی با سردار سلیمانی در شبکه های اجتماعی انتشار یافت.
سلفی سه سردار مدافع حرم با حاج قاسم

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 اسفند 1394  ] [ 2:00 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

روایت آغاز زندگی مشترک شهیدی که شیرینی پیوند آسمانی‌اش به شهادت متبرک شد


وقتی محرم شدیم، سر و صدایی بلند شد و متوجه شدیم که شهیدی را تشییع می‌کنند. روی تابوت، چند تا شکلات افتاده بود. محمدرضا از من جدا شد، از میان جمعیت رفت. خود را به تابوت رساند و یکی از آن شکلات‌ها را برداشت...
روایت آغاز زندگی مشترک شهیدی که شیرینی پیوند آسمانی‌اش به شهادت متبرک شد

به گزارش دفاع پرس از مشهد، کتاب دخیل مجموعه‌ای است از خاطرات شهدای خراسان؛ هفتاد خاطره متفاوت و مشابه. متفاوت از آن منظر که هرکدام مربوط به یکی از شهدای خراسان است و مشابه به لحاظ آنکه در تمامی این خاطرات، هر شهید به طریقی ارتباطی با حرم مطهر رضوی و امام رضا(ع) داشته است. به برکت نام و مقام امام رضا(ع) و برای ایجاد نظم بیشتر در نوشته، خاطرات را به هشت قسمت تقسیم می‌کنیم که در این فرصت به قسمت سوم از معرفی این کتاب می‌پردازیم.

همسر شهید محمدحسن نظرنژاد می‌گوید : وقتی او از جبهه می‌آمد، ابتدا برای زیارت امام رضا(ع) می‌رفت. روزی محمدحسن خواست برای زیارت امام رضا(ع) برود. وقتی ظاهر آراسته‌اش را دیدم به او گفتم اگر با لباس خاکی می‌رفتی، بهتر بود و او گفت: «زیارت آداب خاص خودش را دارد، باید ظاهری آراسته و تمیز داشته باشی».

خاطرة پنجاه و هشتم

در خاطرة پنجاه و نهم از شهید نظرنژاد- که از زبان همسر شهید بیان شده است-  می‌خوانیم که یکی از شب‌های جمعه، نظرنژاد همراه با خانواده‌اش به حرم رفته بود. همسرش می‌گوید: آن شب  وسط دعا، دو نفر که پشت سرمان نشسته بودند، راجع به معاملة زمین صحبت می‌کردند. صورت محمد برافروخته شد، رو به آن‌ها کرد و گفت: «ما به حرم اومدیم که فقط دعای کمیل را گوش کنیم... اگر می‌خواهید ما از اینجا بلند شویم و شما به صحبتتان ادامه دهید» ... ص83

روز تولد حضرت علی(ع) به اتفاق محمدرضا به حرم امام رضا رفتیم تا صیغة عقدمان را جاری کنند. وقتی محرم شدیم، سر و صدایی بلند شد و متوجه شدیم که شهیدی را تشییع می‌کنند. روی تابوت، چند تا شکلات افتاده بود. محمدرضا از من جدا شد، از میان جمعیت رفت. خود را به تابوت رساند و یکی از آن شکلات‌ها را برداشت و آمد. آن شکلات را خوردیم اما آن روز هنوز نمی‌دانستم که  اولین شیرینی پیوند آسمانی‌مان به شهادت متبرک شده است.

 صفحة 83_ راوی: کلثوم درودگری، همسر شهید محمدرضا مهدی‌زاده طوسی

حاجتی زیرکانه:

«... یک هفته بعد، وقتی‌که خبر شهادتش را آوردند یقین پیدا کردم هدف زیرکانه محمد از اینکه من پول را داخل ضریح بیندازم و دعا کنم که حاجتش برآورده شود، همان شهادت بوده!»

خاطرة شصت و یکم_سکینه عبداللهی، مادر شهید محمد مجاوری_ صفحة 85

خاطرة شصت و دوم:

بعد از زیارت، پا به پای هم از حرم بیرون آمدیم که گفت: شنیده‌ام که  آرزوهای رزمنده‌ها برآورده می‌شوند. وقتی از او پرسیدم «برای من چه آرزویی کردی؟» گفت: آرزوی صبر. «برای اینکه در نبود من خدا به شما صبری بدهد که بتوانی بچه‌ها را بزرگ کنی». و به چشم‌هایم نگاه کرد و گفت:  «برای خودم هم آرزوی شهادت کردم».

راوی ماه بی‌بی حسینی،  همسر شهید سید عباس رضوی

زن درست همان‌جا ایستاده بود. درست کنار پنجرة فولاد. پسرش حسین، که دکتر از او قطع امید کرده بود، چشمش به تابوت یکی از شهدا افتاد که روی دست، به طرف حرم مطهر پیش می‌رفت. صدای پسر به گوش زن رسید: «چه خوب می‌شد که منم رشد می‌کردم، بزرگ می‌شدم و جبهه می‌رفتم».

زن درست همان‌جا ایستاده بود. کنار پنجرة فولاد. و تابوت حسین جوانش، برای طواف روی دست‌ها به طرف حرم پیش می‌رفت.

خاطرة بتول توسلی از  پسرش شهید حسین دباغ

بخش هشتم (خاطرة 64 تا 70)

خاطرة شصت و چهارم «شب تولد»

خیلی از پدرها، شبی که قرار است شب تولد فرزندشان باشد را پشت در اتاق عمل منتظر می‌مانند، اما او رفته بود حرم امام رضا(ع) تا برای سلامتی همسر و فرزندش دعا کند. او رفت و چندساعتی بعد با یک جعبه شیرینی برگشت و گفت: «می‌دانستم که امام رضا(ع) شب تولد فرزندم دعایم را مستجاب می‌کند».

به همراه یکی از  هم‌رزم‌های مهدی در حرم نشسته بودیم. فرزندمان در آغوش مهدی بود که حرف از رفتن به جبهه شد. مهدی که از حرف دوستش ناراحت شده بود، رو به ضریح امام رضا(ع) کرد و گفت «این بچه هم فدای اسلام...» می‌دانستم که دیگر مهدی هیچ وابستگی به دنیا و زندگی ندارد و به حتم شهید خواهد شد.

«فدای اسلام»_ خاطرة شصت‌وپنج_ عذرا طالبیان، همسر شهید مهدی رفتاری

خاطرة شصت‌وشش: «پیراهن متبرک» :

علاقة بسیاری به فرزندانش داشت. برای همه لباس خریده بود. نوبت که به نوزاد رسید، او را درآغوش کشید و پیراهنی را روی سینه‌اش گذاشت و گفت: «امروز این را در حرم متبرک کردم». با آن همه علاقه، هنوز نمی‌دانم چگونه توانست دل بکند و برود.

راوی: ام‌البنین  اسدی، همسر شهید موسی‌الرضا رمضانی

عباس با احترام به پدر گفت: «شما کاملاً صحیح می‌گویید ولی من تمام تفریح و لذت‌های روحی‌ام را وقتی به حرم امام رضا(ع) می‌روم به دست می‌آوردم... این است که نیاز به تفریح و گردش در خیابان‌ها ندارم...»آن وقت من و عباس راهی حرم شدیم.                                   

رجبعلی رجبی، دوست شهید بهنام تقدسی

نشانه:

وقتی خبر آوردند که شهید شده... آن روز از طریق آن دو انگشت اضافی توانستیم اسحاق را شناسایی کنیم. در معراج شهدا بود که دانستیم هیچ کار خدا بی حکمت نیست.

راوی: غلام محمدی، پدر شهید اسحاق محمدی

خاطرة شصت و نهم  با عنوان «کبوترانه» از زبان دو راوی بیان شده است؛ مادر و دایی شهید.

علی در زمان نوجوانی‌اش برای خود چند جفت کبوتر داشته و هنگامی که قصد دارد به جبهه برود، نیت می‌کند که بعد از بازگشتش، کبوترها را به حرم برده و در آنجا رها کند.

محمدعلی عاقلی‌مقدم - دایی شهید علی قصائی ایرج- عنوان می‌کند: یک روز یکی از کبوترهای علی(که من در حرم رها کرده بودم) به اسم «طوقی» آمد و روی لبة دیوار نشست... صدای در که به گوشم رسید، دویدم پشت در. ساک خون‌آلود علی را که گرفتم، طوقی از لب دیوار پر زد و رفت...

خاطرة پایانی:

بعد از زیارت و نماز در حرم امام رضا(ع)، محمدحسین رو به من گفت: « من دو چیز از خدا و امام رضا(ع) خواسته‌ام...اول یک زن خوب،... اگه یه خونه خوب و یه ماشین مدل‌بالا هم به من بده، دیگه تقاضایی از او ندارم».

خندیدم و گفتم «... اگر عشق در زندگی مشترک وجود داشته باشه، ارزشش از هر چیزی بیشتره».

با خوشحالی گفت «آفرین! می‌خواستم خانمم را امتحان کنم...»

راوی: همسر شهید محمدحسین مهاجر قوچانی

تمام رزمندگان خراسانی، عموماً قبل و بعد از جبهه به زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) رفته و با ایشان دردِ دل و راز و نیاز داشته‌اند.کتاب «دخیل»  اثری است روایی،که گوشه‌ای از خاطرات شهدای خراسان-  که به طریقی ارتباط میان شهید و حرم مطهر رضوی و امام رضا(ع) را در خود دارد-   را به نگارش در آورده است.

این اثر به قلم مریم عرفانیان و در 100 صفحه در شمارگان3000  نسخه، قطع رُقعی و توسط نشر ستاره‌ها که در مشهد در سال 1390به چاپ رسیده است.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 26 اسفند 1394  ] [ 1:59 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ] [ 5 ] [ 6 ] [ 7 ] [ 8 ] [ 9 ] [ 10 ] [ > ]