دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

روز 21 فروردین 1378 برای آقای سپهبد جور دیگری آغاز شد. فرمانده نمی دانست که پس از سالها مجاهدت و حضور در میدان آتش و خون بالاخره روزی که منتظرش بود رسیده آن هم در یک روز معمولی و در قلب پایتخت و جلوی خانه اش.
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  ] [ 3:44 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

همسر سردار شهید "سعید قهاری سعید" گفت: شاید به ظاهر اینگونه زندگی کردن برای ما سخت باشد اما من چون بر اساس اعتقاد و دینم با او ازدواج کرده بودم و زندگیم را شکل داده بودم، راضی بودم و احساس سختی نمی‌کردم و این برای من توفیق بود.
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  ] [ 2:03 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

شهدا حاضر و ناظر به اعمال ما هستند… زنده هستند… حال ما رو می دونند……
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  ] [ 2:02 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

کدام آدم عافیت طلبی است که راه عرفا و عشاق را که در راه حضرت حق ذوب شده اند و دست از دنیا شسته و بی صبرانه در پی دیدار پروردگارشان هستند بتواند با دو دوتا چهارتای منطق خود درک کند حتی اگر نشانه هایی مثل روز پیش چشمانش روشن باشد؟
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  ] [ 2:01 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

نماز برنده ترین سلاح برای نابودی دشمنان خداست...
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  ] [ 2:00 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

امروز 23 اردیبهشت 1394 هجری شمسی برابر با 24 رجب 1436 هجری قمری و 13 می 2015 میلادی
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  ] [ 1:59 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مراسم استقبال از دو شهید گمنام با حضور مسئولین لشکری و کشوری و مردم شهیدپرور استان آذربایجان غربی در فرودگاه ارومیه برگزار شد.
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  ] [ 1:58 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

مدیر کل بنیاد شهید و امورایثارگران کردستان، تجلیل و تقدیر از جانبازان را وظیفه‌ همه مسئولان دانست و گفت: احیاء نام و یاد جانبازان، موجب ترویج فرهنگ ایثار، شهادت و مقاومت است.
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  ] [ 1:57 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

«از شجاعت شهید محمود جهان‌پناه همین بس که برای به اسارت در نیامدن خلبان خودی که مابین خط ما و دشمن سقوط کرده بود، با دست خالی به آن طرف خاکریز دوید و در حالی که بعثی‌ها به طرفش شلیک می‌کردند، بی‌محابا به سمت‌شان یورش برد».
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  ] [ 1:57 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

"روز تعطیل بود و قرار برود با دوستان به خرید بروم. پول نقد در خانه نداشتم. با ناراحتی خوابیدم. در خواب محمدآقا را دیدم که گفت برای شما و جمال الدین مقداری پول در جیب کتم گذاشتم. از خواب که بیدار شدم شتابان به سمت کمد رفتم و در همان جایی که گفته بود مقداری پول یافتم."
 

ادامه مطلب

[ چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  ] [ 1:55 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 50 ] [ 51 ] [ 52 ] [ 53 ] [ 54 ] [ 55 ] [ 56 ] [ 57 ] [ 58 ] [ 59 ] [ > ]