نام پدر: - | تاریخ تولد: - / - /1333 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 13/06/1361 |
محل شهادت: خیابان رودکی-تهران | طول مدت حیات: 28 سال |
مزار شهید: - |
در سال ۱۳۵۴ پس از خاتمه تحصیلات متوسطه وارد آموزشگاه هوایی شد لیکن به دلیل شرایط نامساعد ارتش در زمان حاکمیت طاغوت نتوانست خدمت را در آن مکان بپذیرد و لذا از آموزشگاه خارج و برای گذراندن دوران سربازی عازم سبزوار گردید.
دوران سربازی اش همزمان بود با اوج انقلاب که بنا به دستور امام مبنی از خروج از پادگان ها سربازخانه را ترک کرد.
پس از انقلاب به استخدام آتش نشانی درآمد و به عنوان مأمور این اداره به خدمت در مجلس شورای اسلامی پرداخت.
جنایات منافقین به یک یا دو دسته محدود نمی شود و در هر گوشه از خاک گلگون میهن اسلامی شاهدی بر جنایات این دارودسته وابسته می باشد. در روز سیزدهم شهریور ۱۳۶۱ دو نفر از تروریست های منافق جهت انجام یک عملیات اقدام به سرقت یک موتورسیکلت می کنند. آن ها در محدوده خیابان رودکی علی اصغر را که با موتور از آن محل عبور می کرد را متوقف کرده و به زور اسلحه خواستار موتور سیکلت او شدند وی با آگاهی از ماهیت خود فروخته تروریست ها و نیت پلید آن ها از دادن موتور خوداری می کند و در این درگیری وی را در سن 28 سالگی به شهادت می رسانند.
ادامه مطلب
[ شنبه 17 مرداد 1394 ] [ 2:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ شنبه 17 مرداد 1394 ] [ 2:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ شنبه 17 مرداد 1394 ] [ 2:36 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ شنبه 17 مرداد 1394 ] [ 2:36 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ شنبه 17 مرداد 1394 ] [ 2:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ شنبه 17 مرداد 1394 ] [ 2:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات1 ]
[ شنبه 17 مرداد 1394 ] [ 2:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ شنبه 17 مرداد 1394 ] [ 2:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ شنبه 17 مرداد 1394 ] [ 2:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
نام پدر: مهدی
تاریخ تولد: 12/08/1339
محل تولد: ایران - تهران - تهران
تاریخ شهادت: 18/06/1360
محل شهادت: میدان ولیعصر-تهران
طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف93-شماره42-تهران
17 ساله بود که پدرش را از دست داد و مسئوليت خانوادگياش سنگينتر گرديد. همراه با آغاز انقلاب اسلامي در راهپيماييها و تظاهرات حضوري فعال داشت و به همين سبب يک بار نيز دستگير شد. با پيروزي انقلاب و تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به آن پيوست و از دل و جان براي تحکيم مباني جمهوري اسلامي کوشيد.
اخلاقي خوب و دلي مهربان و قلبي آکنده از نور خدا داشت و سخنانش آنقدر شيرين بود که بر هر دلي نمينشست. ميگفت: "بايد بکوشيم تا اسلام و شيوه پيامبر پيروز باشد و جاني که خدا داده بايد در راه او بدهيم". پس از فاجعه انفجار دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي و شهادت آيتالله بهشتي و هفتاد و دو تن از ياران صديق امام مسئوليتهاي سنگينتري را بر عهده گرفت و اکثر شبها حتي به منزل نميرفت و شهادت رجايي و باهنر آنچنان تأثيري بر وي گذاشت که هميشه اشک در چشمانش حلقه ميبست و چندين روز نتوانست غذا بخورد. درباره شهادت اين عزيزان ميگفت: "مردن آنها نيز قلب دشمنان را سوراخ خواهد کرد." به حضرت امام ارادتي خاص داشت و ميگفت "تمام عمرم فداي يک لحظه عمر امام، امروز اگر امام را تنها بگذاريم، امام حسين(ع) را تنها گذاشتهايم."
انسان همانگونه ميميرد که زندگي کرده است و شهيد شعبانپور نيز آنگونه مرد که زندگي کرده بود، مرگي سرخ شايسته پيروان حسين(ع)، مرگي افتخارآميز و درخور سربازان امام زمان(عج). در روز هيجدهم شهريور 1360، اين پاسدار جان بر کف در کنار چند تن ديگر از همرزمانش در يک رويارويي نابرابر با تروريستهاي منافق در ميدان وليعصر آماج گلولههاي آمريکايي اين دارودسته جنايتکار قرار گرفت و در 21 سالگي جان بر سر ايمان و اعتقادش نهاد و در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 93 شماره 42 آرميد.
ادامه مطلب
نام پدر: سیدرسول
تاریخ تولد: 01/11/1341
محل تولد: ایران - گیلان - بندرانزلی
تاریخ شهادت: 24/08/1360
محل شهادت: جنگل های آمل
طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: گلزارشهدای بندرانزلی-گیلان
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بازوان توانمند نظام در توزیع مایحتاج و ارزاق مردم شهر انزلی بسیار فعالیت نمود و در این رابطه از سوی افراد ضدانقلاب و مغرض، تهمت های ناروا بسیار شنید، اما با هیچ ترفندی موفق نشدند خللی در اراده آهنین سید به وجود آورند زیرا رضای حضرت باری تعالی و انجام به تکلیف، برایش بسیار مهم و از اهمیت ویژه ای برخودار بود.
مدتی به عنوان رئیس زندان مشغول به کار شد و در طول مدت تصدی مسئولیت از سر اخلاص خدمت نمود، و از هیچ کار و کوششی در جهت رفع مشکلات اداری و رفتاری زندانیان دریغ نورزید. او که مرد مبارزه و جهاد و شهادت بود، برای سپری کردن آموزش عملیات جنگل به چالوس (منطقه آموزشی۳) اعزام شد و پس از طی آموزش جهت پاکسازی جنگل های آمل که محل اختصاصی گروهک های وطن فروش شده بود و از آنجا برنامه های آشوب و نفاق و ترور چهره های مذهبی و انقلابی را هدایت و منطقه را ناامن کرده بودند، وی بدانجا اعزام شد و در 24 آبان 1360 به وسیله اصابت تیر مستقیم منافقین به قلب این سید جوان پاک و مؤمن به اسلام و انقلاب در سن 19 سالگی، جان به جان آفرین تسلیم کرد و به فیض عظیم شهادت نائل آمد، و پیکر مطهرش توسط آن سرسپردگان مزدور و وطن فروش، به آتش کشیده شد و باقیمانده جسم بی جانش را در گلزار شهدای بندرانزلی به خاک سپردند.
ادامه مطلب
نام پدر: عبدالجواد
تاریخ تولد: 17/06/1311
محل تولد: ایران - مازندران - - اندرات
تاریخ شهادت: 25/08/1360
محل شهادت: جاده آمل
طول مدت حیات: 49 سال
مزار شهید: -
کودک بود، اما پدر دوست داشت او از علم بهره ای داشته باشد، لذا او را به مدرسه فرستاد و کم کم علوم دینی را فرا گرفت و دوره ی سطح را در گرگان گذراند. 19 ساله بود که راهی مشهد مقدس شد تا احکام اسلامی را جامع و کامل در حوزه ی علمیه بیاموزد و هر از گاهی در تعطیلات پدر را در کار کشاورزی کمک می نمود. شریعتی فرد چندی بعد به نجف مهاجرت کرد و در جوار مرقد مطهر امیرمؤمنان (ع) 14 سال به کسب فیض پرداخت. تا این که به اجبار دولت عراق به ایران بازگشت و در سال 1354 در گرگان ساکن گردید.
او در گرکان در مسجد حضرت محمد (ص) به اقامه ی نماز و ارشاد مسلمین مشغول شد و در مدرسه ی رضویه، علوم دینی را تدریس کرد و بارها مورد تعقیب ساواک قرار گرفت. با پیروزی انقلاب، حجت الاسلام شریعتی فرد به مبارزه با اشرار و ضدانقلاب برخاست تا این که در روز بیست و پنجم آبان ماه سال 1360 عازم شهر مقدس قم شد. اما در بین راه در جنگل های آمل در کمین منافقین قرار گرفت. منافقین او و پسرش پاسدار محمدرضا شریعتی فرد را به داخل جنگل برده و پس از شکنجه ی زیاد و شکستن دو بازوی پسرش، سینه های آنان را آماج گلوله های خود قرار داده و این دو عزیز ملت ایران را به شهادت رساندند.
حجت الاسلام شریعتی فرد در سن 49 سالگی به اوج آسمان پر کشید و با شهادتش دفتر انقلاب را زرّین نمود.
ادامه مطلب
نام پدر: یوسف
تاریخ تولد: 27/08/1332
محل تولد: ایران - تهران - تهران
تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی
طول مدت حیات: 28 سال
مزار شهید: -
ادامه مطلب
نام پدر: بهرام
تاریخ تولد: 01/10/1336
محل تولد: ایران - قم - قم
تاریخ شهادت: 25/10/1360
محل شهادت: بندرعباس
طول مدت حیات: 24 سال
مزار شهید: روستای جیمزقون_قم
شاهوند پس از اخذ مدرک کارشناسی به سمت دادیاری دادگاه انقلاب اسلامی منصوب شد. وی فردی متعهّد، مقیّد و باایمان بود و همواره دوستان و آشنایان را به پرهیزگاری دعوت می کرد. اما دشمنان اسلام و قرآن، اخلاص و تقوایش را تاب نیاوردند و او را در روز بیست و پنجم دی ماه سال 1360 در بندرعباس به شهادت رساندند.
مزار پاکش در روستای جیمزقون استان قم قرار دارد.
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: 12/07/1306
محل تولد: ایران - خوزستان - شوشتر
تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی
طول مدت حیات: 54 سال
مزار شهید: بهشت زهرا (س) گلزار شهدای هفتم تیر
ادامه مطلب
نام پدر: حبیب الله
تاریخ تولد: 03/08/1337
محل تولد: ایران - خراسان - مشهد
تاریخ شهادت: 25/08/1360
محل شهادت: جنگل آمل
طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: امامزاده عبدالله گرگان
پس از پیروزی انقلاب، همزمان با جریان انقلاب فرهنگی، به سپاه پاسداران پیوست و با تمام توان به پرورش اندیشه ها و عقاید مردم گرگان پرداخت و بدلیل تسلط به زبان عربی، اطلاعات اسلامی و مطالعات وسیع در تاریخ اسلام اداره کلاس های عقیدتی، نظامی و قرآن را عهده دار شد.
منافقین که فعالیت های او را خطری بزرگ برای خود می دیدند، بارها اقدام به تهدید و ترورش نمودند اما هر بار ناموفق بودند. تا اینکه در 25 آبان سال 1360 هنگامیکه محمد رضا به همراه پدر و همسر و فرزندش در مأموریتی عازم تهران بودند، توسط منافقین محاصره شدند و تیغ وحشت و نفرت دشمنان پیکر او و پدر عالمش را همرنگ شقایق های آزاد صحرا ساخت. مدتی پس از شهادت محمد رضا فرزندش علیرضا متولد شد تا یاد و خاطره جهادگرانی چون او همواره زنده و روشن بماند و فاطمه ای که باید رسالت رقیه سه ساله را بدوش می کشید.
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: 20/01/1311
محل تولد: ایران - تهران - تهران
تاریخ شهادت: 10/10/1357
محل شهادت: مشهد
طول مدت حیات: 46 سال
مزار شهید: -
ادامه مطلب
نام پدر: محمدیوسف
تاریخ تولد: 28/10/1335
محل تولد: ایران - تهران - تهران
تاریخ شهادت: 08/05/1360
محل شهادت: خیابان سمیه-تهران
طول مدت حیات: 25 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف88-شماره7-تهران
در دوران دبيرستان با مسائل سياسي _ مذهبي آشنا شد و با جديت به مطالعه پرداخت. در همين دوران به علت فشار اقتصادي ناچار شد روزها در کارخانه کار کند و شبها به تحصيل ادامه دهد. در اواخر تحصيلات دبيرستان پدر خود را از دست داد و عملاً به عنوان بزرگترين فرزند خانواده مسئوليت خانواده را نيز بر عهده گرفت و با پشتکار فراوان به کار و تلاش و تحصيل ادامه داد.
مشکلات اقتصادي مانع از آن شد که بتواند به دانشگاه راه يابد و لذا به خدمت سربازي رفت و اين دوره مقارن با اوجگيري نهضت شکوهمند اسلامي بود. با شنيدن پيام امام امت مبني بر فرار سربازها از پادگانها به تشويق همقطارانش جهت اجابت فرامين امام پرداخت و در همين رابطه نيز دستگير و مدتي زنداني شد.
پس از پيروزي انقلاب نخست براي چند ماه در کميته انقلاب اسلامي به پاسداري همت گماشت و با تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به اين نهاد مردمي پيوست و در پادگان وليعصر به خدمت مشغول شد. به هنگام آغاز بلواي گروهکها در کردستان به آن منطقه عزيمت کرد و پس از چند ماه جهت خنثي کردن دسائس گروهکهاي آمريکايي در خرمشهر به آنجا رفت و پس از بازگشت در ستاد مرکزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به خدمات خود ادامه داد. به دنبال يورش تجاوزکارانه مزدوران بعثي جهت دفاع از کيان اسلام در همان نخستين روزهاي جنگ به خرمشهر عزيمت کرد.
در زندگي جز خدا هيچ کس را در نظر نميگرفت و به همگان توصيه ميکرد که در همه امور اول خدا را در نظر گيرند.
در روز پنجشنبه 8 مرداد ماه سال 1360 به ياري سازمان اطلاعاتي 36 ميليوني يکي از لانههاي فساد تيمي منافقين کشف شد و شادکار به اتفاق جمعي از همرزمانش جهت خنثي کردن اين کانون شوم به خيابان سميه رفت. تروريستهاي مسلح با مشاهده برادران پاسدار اقدام به تيراندازي کردند و پاسدار جان بر کف اسلام محمدسعيد شادکار در اين درگيري در 25 سالگي به شهادت رسيد.
لانه فساد پس از شهادت محمد از لوث وجود تروريستهاي منافق پاک شد و توطئهاي که ميرفت تا به قيمت جان تعدادي از مردم بيگناه تمام شود خنثي گرديد.
پيکر مطهر او را که نشان از اصابت گلوله در سينه داشت در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 88 شماره 7 به خاک سپردند.
ادامه مطلب