محمدسعید شادکار
نام پدر: محمدیوسف | تاریخ تولد: 28/10/1335 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 08/05/1360 |
محل شهادت: خیابان سمیه-تهران | طول مدت حیات: 25 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف88-شماره7-تهران |
زندگینامه
محمدسعيد شادکار در سپيدهدم بيست و هشتم دي ماه 1335 در خانوادهاي مذهبي در شهر تهران به دنيا آمد و از زمان طفوليت آثار خلوص و پاکي در چهرهاش نمودار بود. تحصيلات ابتدايي و متوسط را در دبستان و دبيرستان شهرآرا به پايان رساند و در تمام طول تحصيل شادگردي با استعداد و کوشا بود. در دامان خانواده با تعاليم اسلام آشنا شد و از همان کودکي عشق و علاقهاي وافر به آن پيدا کرد به طوري که از نه سالگي شروع به يادگيري تجويد و قرائت قرآن نمود و در سن 12 سالگي در جلسات قرائت قرآن حاضر ميشد و با صوتي خوش و شنيدني قرآن را تلاوت ميکرد و بسياري از سورههاي بزرگ و کوچک قرآن را حفظ بود. در اواخر دوره دبستان روزه گرفتن را آغاز کرد و وقتي به او ميگفتند که هنوز براي تو زود است ميگفت از حالا ميخواهم خودم را آماده کنم و اين چنين با خلوص نيت در زندگي گام برميداشت و خود را مهياي ايفاء مسئوليتهاي آيندهاش مينمود.
در دوران دبيرستان با مسائل سياسي _ مذهبي آشنا شد و با جديت به مطالعه پرداخت. در همين دوران به علت فشار اقتصادي ناچار شد روزها در کارخانه کار کند و شبها به تحصيل ادامه دهد. در اواخر تحصيلات دبيرستان پدر خود را از دست داد و عملاً به عنوان بزرگترين فرزند خانواده مسئوليت خانواده را نيز بر عهده گرفت و با پشتکار فراوان به کار و تلاش و تحصيل ادامه داد.
مشکلات اقتصادي مانع از آن شد که بتواند به دانشگاه راه يابد و لذا به خدمت سربازي رفت و اين دوره مقارن با اوجگيري نهضت شکوهمند اسلامي بود. با شنيدن پيام امام امت مبني بر فرار سربازها از پادگانها به تشويق همقطارانش جهت اجابت فرامين امام پرداخت و در همين رابطه نيز دستگير و مدتي زنداني شد.
پس از پيروزي انقلاب نخست براي چند ماه در کميته انقلاب اسلامي به پاسداري همت گماشت و با تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به اين نهاد مردمي پيوست و در پادگان وليعصر به خدمت مشغول شد. به هنگام آغاز بلواي گروهکها در کردستان به آن منطقه عزيمت کرد و پس از چند ماه جهت خنثي کردن دسائس گروهکهاي آمريکايي در خرمشهر به آنجا رفت و پس از بازگشت در ستاد مرکزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به خدمات خود ادامه داد. به دنبال يورش تجاوزکارانه مزدوران بعثي جهت دفاع از کيان اسلام در همان نخستين روزهاي جنگ به خرمشهر عزيمت کرد.
در زندگي جز خدا هيچ کس را در نظر نميگرفت و به همگان توصيه ميکرد که در همه امور اول خدا را در نظر گيرند.
در روز پنجشنبه 8 مرداد ماه سال 1360 به ياري سازمان اطلاعاتي 36 ميليوني يکي از لانههاي فساد تيمي منافقين کشف شد و شادکار به اتفاق جمعي از همرزمانش جهت خنثي کردن اين کانون شوم به خيابان سميه رفت. تروريستهاي مسلح با مشاهده برادران پاسدار اقدام به تيراندازي کردند و پاسدار جان بر کف اسلام محمدسعيد شادکار در اين درگيري در 25 سالگي به شهادت رسيد.
لانه فساد پس از شهادت محمد از لوث وجود تروريستهاي منافق پاک شد و توطئهاي که ميرفت تا به قيمت جان تعدادي از مردم بيگناه تمام شود خنثي گرديد.
پيکر مطهر او را که نشان از اصابت گلوله در سينه داشت در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 88 شماره 7 به خاک سپردند.
در دوران دبيرستان با مسائل سياسي _ مذهبي آشنا شد و با جديت به مطالعه پرداخت. در همين دوران به علت فشار اقتصادي ناچار شد روزها در کارخانه کار کند و شبها به تحصيل ادامه دهد. در اواخر تحصيلات دبيرستان پدر خود را از دست داد و عملاً به عنوان بزرگترين فرزند خانواده مسئوليت خانواده را نيز بر عهده گرفت و با پشتکار فراوان به کار و تلاش و تحصيل ادامه داد.
مشکلات اقتصادي مانع از آن شد که بتواند به دانشگاه راه يابد و لذا به خدمت سربازي رفت و اين دوره مقارن با اوجگيري نهضت شکوهمند اسلامي بود. با شنيدن پيام امام امت مبني بر فرار سربازها از پادگانها به تشويق همقطارانش جهت اجابت فرامين امام پرداخت و در همين رابطه نيز دستگير و مدتي زنداني شد.
پس از پيروزي انقلاب نخست براي چند ماه در کميته انقلاب اسلامي به پاسداري همت گماشت و با تشکيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به اين نهاد مردمي پيوست و در پادگان وليعصر به خدمت مشغول شد. به هنگام آغاز بلواي گروهکها در کردستان به آن منطقه عزيمت کرد و پس از چند ماه جهت خنثي کردن دسائس گروهکهاي آمريکايي در خرمشهر به آنجا رفت و پس از بازگشت در ستاد مرکزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به خدمات خود ادامه داد. به دنبال يورش تجاوزکارانه مزدوران بعثي جهت دفاع از کيان اسلام در همان نخستين روزهاي جنگ به خرمشهر عزيمت کرد.
در زندگي جز خدا هيچ کس را در نظر نميگرفت و به همگان توصيه ميکرد که در همه امور اول خدا را در نظر گيرند.
در روز پنجشنبه 8 مرداد ماه سال 1360 به ياري سازمان اطلاعاتي 36 ميليوني يکي از لانههاي فساد تيمي منافقين کشف شد و شادکار به اتفاق جمعي از همرزمانش جهت خنثي کردن اين کانون شوم به خيابان سميه رفت. تروريستهاي مسلح با مشاهده برادران پاسدار اقدام به تيراندازي کردند و پاسدار جان بر کف اسلام محمدسعيد شادکار در اين درگيري در 25 سالگي به شهادت رسيد.
لانه فساد پس از شهادت محمد از لوث وجود تروريستهاي منافق پاک شد و توطئهاي که ميرفت تا به قيمت جان تعدادي از مردم بيگناه تمام شود خنثي گرديد.
پيکر مطهر او را که نشان از اصابت گلوله در سينه داشت در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 88 شماره 7 به خاک سپردند.