دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

کنسرت "روزشمار عاشقی" ویژه دفاع مقدس در یزد به روی صحنه می‌رود


مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان یزد گفت: دوم و سوم مهرماه امسال "روزشمار عاشقی" کنسرت بزرگ دفاع مقدس در یزد برگزار می‌شود.
کنسرت

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از یزد، اثر موسیقایی نمایشی "روزشمار عاشقی" با حضور بیش از 60 نفر از هنرمندان موسیقی و نمایش استان یزد و با آهنگ‌سازی "مجتبی حبیبی" و به کارگردانی "احمد ندافی" در یزد اجرا می‌شود.

مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان یزد به‌عنوان تهیه کننده‌ی این اثر اظهار داشت: کانون پس از خلق آثار موسقایی نمایشی، "رستم و سهراب"، "موسی و شبان"، "لیلی و مجنون"، "دعای باران" و "قند و عسل" بر خود لازم دانست تا در شان رشادت‌های دلاورمردان هشت سال دفاع مقدس اثری حماسی و ماندگار تولید کند.

عباس‌علی دانافر با اشاره به این‌که "روزشمار عاشقی" در هفته‌ی دفاع مقدس روی صحنه می‌رود، افزود: این اثر حماسی روایت موسیقایی و نمایشی از حصر تا آزادسازی خرمشهر است.

وی از تعامل و همکاری سازمان‌هایی که در برگزاری این کنسرت بزرگ کانون را همراهی کردند، تشکر کرد و گفت: استانداری یزد، اداره کل حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس، سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری یزد، اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعیت هلال‌احمر استان یزد از جمله سازمان‌های همراه کانون در تولید این اثر هستند.

دانافر تصریح کرد: از ویژگی‌های بارز هنری اثر موسیقایی نمایشی "روزشمار عاشقی" حضور هنرمندان طراز اول استان در کنار هنرجویان تئاتر و موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان است.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 22 شهریور 1394  ] [ 4:38 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

پیکر مدافع حرم فاطمیون شهید "رضا سروری" در مشهد تشییع می‌شود


پیکر شهید مدافع حرم "رضا سروری" پس از احراز هویت، فردا(دوشنبه) در مشهد تشیع می‌شود.
پیکر مدافع حرم فاطمیون شهید

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، پیکر مطهر شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون شهید "رضا سروری" که در دفاع از حرم آل الله به شهادت رسید در مشهد تشییع می‌شود.

مراسم تشییع پیکر پاک شهید "رضا سروری" فردا(دوشنبه) همزمان با سالروز شهادت حضرت جواد الائمه(ع) و با حضور خانواده‌های شهدا و ایثارگران و مسئولان شهر مشهد از ساعت 9 صبح از مهدیه مشهد واقع در میدان امام رضا(ع) آغاز و پس از طواف مرقد شریف ثامن الائمه در گلزار شهدای بهشت رضا به خاک سپرده می‌شود.

گفتنی است شهید رضا سروری اردیبهشت ماه امسال در سن 20 سالگی به شهادت رسید و پیکرش بعد از قریب به 4 ماه و پس از انجام آزمایش DNA  شناسایی و به خانواده‌اش بازگردانده شد.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 22 شهریور 1394  ] [ 4:37 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

پخش برنامه زنده تلویزیونی "شبهای کویر و دفاع مقدس" از شبکه هامون


مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سیستان و بلوچستان از پخش ویژه برنامه زنده تلویزیونی "شبهای کویر و دفاع مقدس" به مدت هفت شب از شبکه هامون خبر داد‌.
پخش برنامه زنده تلویزیونی

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از زاهدان، جلسه هماهنگی برنامه های صداوسیمای استان با حضور مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس سیستان و بلوچستان ، مدیرکل صداوسیمای مرکز سیستان و بلوچستان ، معاونین و تهیه کنندگان صداوسیما در محل سالن اجتماعات صداوسیما برگزار شد.

سرهنگ حمزه دهقان مدیرکل حفظ آثارونشر ارزش های دفاع مقدس سیستان و بلوچستان ضمن تبریک فرا رسیدن سی و پنجمین سالگرد هفته دفاع مقدس گفت: صداوسیما همیشه پیشگام در دفاع مقدس است هم در دوران جنگ و هم در این دوران.

وی افزود: ویژه برنامه شبهای کویر و دفاع مقدس بمدت هفت شب بصورت زنده با حضور کارگردانان، بازیگران مطرح کشور در حوزه دفاع مقدس ، فرماندهان ، رزمندگان  و ایثارگران دوران دفاع مقدس می باشد تا بتوان ایثارگریها و رشادتهای شهدا و رزمندگان را به نسل جوان منتقل کرد.

مهندس کردستانی مدیرکل صداوسیمای مرکز استان گفت : در برنامه های هفته دفاع مقدس به معرفی شهدای استان ، آثار فرهنگی و هنری دفاع مقدس پرداخته می شود تا بتوان بدرستی نقش استان را در دوران دفاع مقدس نشان داد.

 


ادامه مطلب

[ یک شنبه 22 شهریور 1394  ] [ 4:36 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

پیکر ستوان‌یکم شهید «میثم ملایی کندلوسی» در نوشهر تشییع شد


پیکر مطهر ستوان‌یکم شهید «میثم ملایی کندلوسی» صبح امروز با حضور فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و مقامات کشوری و لشکری در نوشهر تشییع شد.
پیکر ستوان‌یکم شهید «میثم ملایی کندلوسی» در نوشهر تشییع شد

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از ساری،صبح امروز با حضور امت شهیدپرور مازندران، به‌ویژه نوشهر، چالوس و بخش کجور پیکر مطهر ستوان‌یکم شهید میثم ملایی کندلوسی با حضور مقامات کشوری و لشکری در نوشهر تشییع و برای خاک‌سپاری به زادگاهش روستای کندلوس منتقل شد.

این مراسم از مقابل ناحیه مقاومت بسیج نوشهر به‌سمت میدان آزادی دنبال شد که در آن اقشار مختلف مردم، خانواده‌های معظم شهدا، ایثارگران،  همکارانش در ناجا، استاندار تهران و فرمانده پلیس پایتخت، رؤسای بخش‌های تخصصی پلیس تهران بزرگ حضور داشتند، سپس امام جمعه نوشهر بر پیکر پاک ستوان یکم شهید میثم ملایی کندلوسی جمعی پایگاه هفتم پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ، نماز اقامه کرد.

خاطر نشان می سازد پیکر مطهر شهید ملایی از سبزه میدان تهران تا میدان ارک  نیز تشییع شد.

یادآور می شود ستوان یکم شهید میثم ملایی‌کندلوسی جمعی پایگاه هفتم پلیس امنیت عمومی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در شامگاه 17 شهریور ماه جاری طی عملیاتی در منطقه قیام‌دشت شرق تهران در مأموریت تعقیب اراذل و اوباش و قاچاقچیان موادمخدر از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و با جراحت سنگین به بیمارستان سینا انتقال یافت که حوالی ساعت چهار صبح 18 شهریور ماه به درجه رفیع شهادت نائل شد.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ شنبه 21 شهریور 1394  ] [ 5:27 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

روزشمار دفاع مقدس (21 شهریور 94)


21 شهریور 1394 هجری شمسی برابر با 28 ذی القعده 1436 هجری قمری و 12 سپتامبر 2015 میلادی
روزشمار دفاع مقدس (21 شهریور 94)

رویدادهای مهم این روز در تقویم شمسی ( 21 شهریور 1394 )

• شهادت روحانی مبارز و مجاهد مشروطه ‏خواه "شیخ محمد خیابانی" (1299ش)

• رحلت استاد اخلاق آیت ‏الله "علی احمدی میانِجی" نماینده مجلس خبرگان رهبری (1379 ش)

• ارتشبد محمد خاتمی فرمانده نیروی هوائی، هنگام پرواز با کایت (بال پرنده) در نزدیکی پایگاه وحدتی سقوط کرد و کشته شد(1354ش)

• امام خمینی (ره) در پیامی به ملت ایران، فاجعه روز 17 شهریور را تسلیت گفت و مردم را به ادامه مبارزه دعوت کرد.(1357ش)

• شهادت بهروز آذری معاون گردان حمزه سید الشهدا (ع) لشکر 27 محمد رسول الله (ص) (1366ه.ش)

 


ادامه مطلب

[ شنبه 21 شهریور 1394  ] [ 5:26 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

پدرم رفت تا لباس و حجاب زهرایی بر تن زنان باقی بماند


فرزند شهید محمد حسین مختاری حسن آبادی گفت: پدرم در جایگاه یک روحانی به مقام شهادت رسید تا لباس و حجاب حضرت زهرا(س) بر تن زنان کشور باقی بماند.
پدرم رفت تا لباس و حجاب زهرایی بر تن زنان باقی بماند

 به گزارش دفاع پرس، فرزند شهید مختاری حسن آبادی در مراسم استقبال که در قطعه اصحاب الشهدای آرامستان اراک برگزار شد، با اشاره به رسالت زنان امروز جامعه اظهار داشت: هدف اصلی از شهادت پدرم و همرزمان ایشان دفاع از دین، ناموس و وطن بود و آنها می خواستند با حرکت خود نشان دهند که یک زن می تواند با رعایت عفاف و حجاب پرچم دار حضرت زهرا(س) مادر همه شهیدان باشد.

وی افزود: امروز در شرایطی هستیم که دربسیاری از کشورهای دنیا جنگ است و اگر ما می خواهیم در سرزمین ما بار دیگر این واقعه رخ ندهد، راه این است که از آرمان های خود دفاع کرده و حفظ حجاب از جمله وظائف مهم برای زنان و مردان متعهد جامعه باشد.

فرزند شهید محمد حسین مختاری حسن آبادی تصریح کرد: دشمن در شرایط امروزی جنگ نرم را پیش رو گرفته و سعی دارد که با بهره گیری از ابزارهای امروزی راه نفوذ به کشور را باز کند که هوشیاری و آگاهی جوانان ما باید بیش از گذشته باشد.

دکتر احمد مختاری حسن آبادی با اشاره به حمایت و حرکت در مسیر منویات مقام معظم رهبری گفت: شهدا با گوش به فرمانی و اطاعت از منویات رهبر زمان خود به جبهه ها قدم گذاشته و این درس را به ما دادند که باید همیشه از پیشوا و ولایت فقیه زمان خود اطاعت کنیم .

وی ادامه داد: مسئولان نیز توجه کنند که جوانان امروزی همانند همان مردان غیور دیروز که بیشترشان جوان بودند عاشق کشور و مملکتشان هستند و با اعتماد به آنها می توان مسئولیت های بزرگی را به شانه هایشان سپرد.

یادآور می‌شود؛ روحانی شهید مختاری که از اهالی اشکذر استان یزد است در سال 61 در عملیات رمضان به شهادت رسید و پیکر پاک وی در تاریخ 18 بهمن ماه سال 84 به عنوان شهید گمنام در آرامستان اراک دفن شد که چند روز گذشته از طریق آزمایشات DNA هویت وی احراز شد.

 


ادامه مطلب

[ شنبه 21 شهریور 1394  ] [ 5:24 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

«دختر شینا» سوایِ این‌ها، روایتِ شدنِ مداومِ یک انسان است که فرمود :«والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا!» دختر و پسرِ روستایی ابتدایِ داستان که یکی کارگرِ ساختمانی بود و میان تهران و همدان در رفت و آمد و دیگری نیز دختری آفتاب و ماهتاب ندیده که حتی سوادِ خواندن و نوشتن نیز ندارد…
 

ادامه مطلب

[ شنبه 21 شهریور 1394  ] [ 5:20 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

همایش فرهنگی کوهستانی پیشکسوتان جهاد و شهادت ساری برگزار شد


به همت بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت ساری، همایش فرهنگی کوهستانی پیشکسوتان جهاد و شهادت ساری همراه با برنامه های متنوع فرهنگی معنوی در منطقه کوهستانی زرین آباد ساری برگزار شد.
همایش فرهنگی کوهستانی پیشکسوتان جهاد و شهادت ساری برگزار شد

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از ساری،به همت بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت ساری همراه با برنامه های متنوع فرهنگی معنوی در منطقه کوهستانی زرین آباد ساری برگزار شد.

 بر اساس این گزارش کوهپیمایی پیشکسوتان جهاد و شهادت مرکز مازندران از ابتدای جاده کوهستانی زرین آباد علیا آغاز و تا حسینیه  این روستا خاتمه یافت و فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس شهرستان ساری در طول مسیر با دادن شعارهای انقلابی ضمن محکوم کردن جنایات نظام های سلطه به ویژه صهیونیست ها در کشورهای اسلامی بر تکریم والای شهیدان و ولایتمداری مردم همیشه در صحنه تأکید کردند.

این گزارش حاکیست سرداران اباذری و داوری از فرماندهان دوران دفاع مقدس مرکز مازندران در اجتماع پرشکوه پیشکسوتان جهاد و شهادت شهرستان ساری در حسینیه زرین آباد علیا هر یک طی سخنانی با اشاره به حضور حماسی مردم شهیدپرور و ولایی مازندران در مراسم تشییع پیکرهای مطهر شهدای غواص، بر انتقال ارزش های دفاع مقدس تأکید کردند.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ شنبه 21 شهریور 1394  ] [ 5:13 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

همرزم «حاج قاسم» نشان شهامت و شجاعت گرفت


جانباز 65 درصد یاسوجی نشان شهامت و شجاعت را دریافت کرد.
همرزم «حاج قاسم» نشان شهامت و شجاعت گرفت

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، همایش فرهیختگان استان کهگیلویه و بویراحمد با حضور آیت‌الله ملک‌حسینی نماینده ولی فقیه، استاندار و برخی مدیران استان برگزار شد.

در این همایش سردار عوض شهابی‌فر جانباز 60 درصد از دستان استاندار و آیت‌الله ملک‌حسینی نشان شهامت و شجاعت را دریافت کرد.

همه آن‌هایی که در هشت سال دفاع مقدس حضور داشته‌اند با نام عوض شهابی‌فر و رشادت‌های این سردار سرافراز آشنا هستند؛ سرداری که در عملیات‌های مختلف حضوری پررنگ داشت و اوج رزم و شجاعت وی به عملیات والفجر ۸ در نبرد تسخیر شهر فاو برمی‌گشت.

 

این جانباز 65 درصد چندی به عنوان فرمانده ارشد نظامی کهگیلویه و بویراحمد، فرماندهی سپاه فتح را بر عهده داشت.

 

شهابی‌فر از همرزمان سردار قاسم سلیمانی است.

 

منبع: ایسنا

 


ادامه مطلب

[ شنبه 21 شهریور 1394  ] [ 5:13 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

فرماندهان عراقی به سربازان می‌گفتند فردا در تهران هستیم و صدام در آنجا سخنرانی می‌کند!


با اسرا که صحبت می کردیم، می‌گفتند فرماندهان به ما گفتنده بودند شما بروید، هیچ کس جلوی شما نیست، ما فردا تهران هستیم و صدام در آن جا برای شما سخنرانی می کند.
فرماندهان عراقی به سربازان می‌گفتند فردا در تهران هستیم و صدام در آنجا سخنرانی می‌کند!

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از گرگان، اسماعیل احمدی متولد 1336 در سن 22 سالگی در ابتدای جنگ از سوی بسیج عازم جبهه شد و فعالیت ها و سمت های مختلفی در در منطقه بعهده گرفت. وی جانباز 35 درصد است و با حضور در عملیاتهای فتح المبین، بیت المقدس، والفجر 4 و 6 و 8، کربلای 1 و 4 و 5، محرم و رمضان، نقش پررنگی را در دوران دفاع مقدس ایفا کرد. مطالب زیر برشی از خاطرات این رزمنده استان گلستان در 8 سال دفاع مقدس برگرفته از کتاب "تلخ و  شیرین" است.

عضویت در بسیج و آموزش های نظامی

از سال 58 عضو بسیج پایگاه امام رضا شدم و در سال 59 از بسیج به جبهه اعزام شدم. در همان بدو تاسیس بسیج، قبل از اینکه جنگ شروع شود، در پادگان شصت کلا گرگان آموزش نظامی دیدیم. یک گروه 60 نفری بودیم و سال 58، به کوه های چهارباغ کردستان عملیات کمین و ضد کمین را تمرین می کردیم.

اعزام به جبهه در اوایل جنگ

پس از آغاز حمله سراسری عراق علیه ایران، حدود 11 نفر از ما بلافاصله به کردستان اعزام شدیم. معیار گزینش ما 11 نفر، روحیه جنگندگی و آمادگی بدنی بود. پرویز جعفریان نیز فرمانده گروه ما بود.

ما از گرگان به سپاه بابل و از آنجا به تهران و پادگان امام حسین (ع) رفتیم و اسلحه گرفتیم و سازماندهی شدیم. کل نیروهای جمع شده حدود 360 نفر بودیم و فرمانده ما محمد بروجردی بود که از پشت بیسیم با اسم رمز عقاب شناخته می شود.

عراق با 12 لشکر به ایران حمله کرده بود که 2 لشکر آن از طرف قصر شیرین بود. بعد از 24 ساعت ما را به سمت کرمانشاه و سپس به کرند بردند. ساعت 11 شب بود که به سرپل ذهاب رسیدیم. آن زمان فکر می کردیم جنگ در قصر شیرین است، اصلا فکرش را نمی کردیم که جنگ در نزدیک ما و تنها 5 کیلومتر بعد از سرپل ذهاب است. دشمن در آن زمان قصر شیرین را گرفته بود و 45 کیلومتر جلو آمده بود و قصد داشت به سمت تهران بیاید.

واقعیت های جنگ از نزدیک

تا آن زمان اصلا جنگ را ندیده بودیم و هیچ تصوری از آن نداشتیم. شاید فکر می کردیم که در جنگ، ما با تیر و تفنگ آن ها را می زنیم و آن ها هم با تیر و تفنگ ما را می زنند. اما وقتی رفتیم دیدیم دشمن توپ و تانک و همه انواع امکانات دارد و این ما هستیم که هیچ امکاناتی نداریم. در همان شرایط هم که با واقعیت جنگ رو به رو شدیم، باز هم هیچ دلهره ای در دل هیچ کدام از رزمندگان ما نبود. روحیه همه ما بسیار قوی بود. این روحیه ای بود که ما از حضرت امام گرفته بودیم و خدا در دل و جان ما قرار می داد. امکانات دشمن به حدی بود که اگر ما 10 تیر می زدیم، از آن سو شاید با 100 تیر جواب ما را می دادند، اما بعد از مدتی، این وضعیت برای ما عادی شده بود.

آن ها قبل از جنگ اعلام کرده بودند که ما سه روزه به تهران می رسیم

شب دوم یا سوم جنگ بود. یک ستون از نیروهای عراقی داشتند حرکت می کردند که از قصر شیرین عبور کنند. آن ها قبل از جنگ اعلام کرده بودند که ما سه روزه به تهران می رسیم و فکر می کردند هر چه جلو بیایند هیچ نیروی ایرانی در برابرشان نیست و می توانند به راحتی به هدف خود برسند، اما همان شب که دیدیم نیروهای عراقی دارند جلو می آیند، ما حدود 40 ماشین آن ها را به همراه نیروهایش از بین بردیم و تعدادی را هم اسیر گرفتیم. سلاح های ما در آن جا فقط ژ3، تیربار و آرپی جی 7 و توپ 106 بود. با اسرا که صحبت می کردیم، می گفتند فرماندهان به ما گفتند که شما بروید، هیچ کس جلوی شما نیست، ما فردا تهران هستیم و صدام در آن جا برای شما سخنرانی می کند.

و اما چفیه ...

چفیه در جنگ برای رزمندگان یک وسیله همه کاره بود. سفره غذای ما بود، اگر زخمی می شدیم دست یا پایمان را با همان می بستیم، مهمات را با آن حمل می کردیم، تدارکات را با آن حمل می کردیم، دست اسرای عراقی را با آن می بستیم، وقتی می خواستیم بخوابیم، آن را خیس می کردیم و روی صورتمان می انداختیم، اگر شیمیایی زده بودند می توانستیم جلوی دهانمان را بگیریم تا کمی از عوارض آن جلوگیری کنیم.

هوشمندی ایرانی

پس از عملیات محرم ماموریت ما تمام شد که به ما گفتند خط شکن هستید. به سمت دشمن حرکت کردیم. به 70 متری عراقی ها رسیده بودیم. حدود 350 نفر بودیم. عراقی ها متوجه ما شدند. من آن زمان فرمانده گروهان 2 بودم. به علی فردوس که فرمانده گردان بود، گفتم که عراقی ها فهمیده اند، بیا نفوذ کنیم. وی مخالفت کرد اما من رفتم. با تمام سرعت از سمت چپ به طرف عراقی ها رفتم. در فاصله دو سه متری عراقی ها روی زمین خوابیدم. یک تیر به کمر آنها زدم. چند بار این کار را تکرار کردم. آن ها فکر می کردند که درگیری شروع شده. همه همدیگر را بیدار کردند. بچه های ما هم نزدیک آنها بودند. درگیری شدیدی آغاز شد. من می خواستم نیروهایی را که از سمت چپ به بچه های ما فشار آورده بودند را درو کنم. می خواستم از پشت عراقی ها بروم. تنها بودم. باران در آن جا رودخانه ای کوهستانی درست کرده بود.

من هر چه از آن نقطه می خواستم بالا بروم، سر می خوردم و پایین می افتادم. صدای بچه ها را از آن پایین می شنیدم که الله اکبر می گفتند و تیر اندازی می کردند که بتوانند خط را بشکنند. فقط علی فردوس بود که می دانست من بالا رفته ام و هیچ کس از من خبر نداشت. از آن نقطه که بالا رفتم، فکر کردم آن جا نهایتا 3 یا 4 نفر هستند. دیدم حدود 37 ، 38 نفر هستند که فقط 7 ، 8 نفر می جنگند و بقیه در کانال خواب هستند. من با کلاش در سر هر کدام از آن ها یک تیر زدم. بطوری که یا کشته شوند و یا اگر زخمی می شوند، دیگر توان حرکت نداشته باشند. چند نفر را که زدم، فشنگ هایم تمام شد. ناگهان یکی از عراقی ها که هیکل درشتی هم داشت، داخل کانال از کنارم رد شد، اما مرا نشناخت. کلاه سرم نبود. پیراهن آستین کوتاه خاکی هم به تن داشتم. او در آن لحظه فکر کرد که من از نیروهای خودشان هستم. من هم سریع اسلحه ام را به سمت رو به رو گرفتم که او فکر کند من دارم با ایرانی ها می جنگم!

با خودم فکر کردم که چه کنم؟ فکر می کردم نکند نیروهای ما عقب نشینی کنند و من اینجا جا بمانم. با این که فشنگ در کوله پشتی ام بود، اما گویی فکرم از کار افتاده بود و به خاطر نداشتم که فشنگ به همراه دارم. حتی تفنگ عراقی ها در کنارم افتاده بود، اما گویی پیش خود فکر می کردم که من باید حتما با اسلحه خودم با آنها بجنگم. کمی که گذشت دیدم که عملیات نیروهای ما شروع شد. برای اینکه عراقی ها را وادار به تسلیم کنم، فریاد زدم: «دخیل الخمینی، دخیل الخمینی»

من پشت سرشان بودم. عراقی ها فکر می کردند که ما حداقل یک دسته نیروی ایرانی باشیم و اصلا فکرش را نمی کردند که من تنها باشم. سلاح ها را انداختند و اسیر شدند. نیروهای خودی را صدا کردم و اسرا را به آن ها تحویل دادم. عملیات ادامه یافت. فشار زیادی به دشمن وارد کردیم. عملیات به اتمام رسیده بود که به دلیل ضعف زیادی که بر اثر فشار دو مرحله از عملیات بر من وارد شده بود، کارم به بیمارستان کشید. بعد از بهبودی، به جبهه برگشتم. بعد از عملیات محرم بود که تیپ کربلا به لشکر 25 کربلا ارتقا پیدا کرده بود.

انتهای پیام/

 


ادامه مطلب

[ شنبه 21 شهریور 1394  ] [ 5:11 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 10 ] [ 11 ] [ 12 ] [ 13 ] [ 14 ] [ 15 ] [ 16 ] [ 17 ] [ 18 ] [ 19 ] [ > ]