هدایای تگزاس برای اسرای نوجوان
یک روز خودرو حامل هدایای ایرانیان مقیم تگزاس آمد که پر از انواع سیگارها،شکلات و مواد خوراکی دیگر بود ولی اسرای نوجوان نه تنها از این هدایا مصرف نکردند بلکه همه آنها را در چاه فاضلاب ریختند. اما عراقیها این هدایا از جمله سیگارها را از چاه خارج کرده و استفاده کردند.
|
![]() |
به گزارش گروه سایررسانه های دفاع پرس، "سید اصغر چاوشی زاده" از آزادگان و جانبازان بالای 40 درصد که در عملیات والفجر مقدماتی (61/11/12) به همراه تعدادی از همسنگرانش به اسارت دشمن بعثی درآمدند و حدود 90 ماه در اسارتش به طول انجامید.
وی میگوید: اسرای ایرانی با مظلومیت تمام به اسارت برده میشدند به طوری که ما را سوار خودروهای روباز کرده و برای اینکه به مردم عراق حقانیت خود را ثابت کنند و بگویند اینها دشمنان ما هستند، خیابان به خیابان در شهر بغداد میچرخاندند، هل هله و رقص و پایکوبی مردم بغداد، کوچه و خیابانها را به لرزه درآورده بود و با پرتاب سنگ و آب دهان از ما پذیرایی میکردند.
موقع ورود به اردوگاه در موصل متوجه صف طولانی سربازان عراقی شدیم که برای ما بسیار تعجببرانگیز و جای سئوال بود ولی بعد متوجه نحوه پذیرایی آنها از ما با کابل شدیم.
اسرا یکی یکی پیاده میشدند و الزاماً باید از راهی که عراقیها برای ما آماده کرده بودند، میگذشتند، البته هر کسی سریعتر میدوید، کمتر کابل میخورد اما اسرای زیادی به دلیل مجروحیت نمیتوانستند بدوند و کابلهای زیادی به بدنشان به ویژه زخمهایشان میخورد و تنها در آن لحظه فریاد "یا حسین، یا حسین" همه فضا را پر میکرد.
از آنجایی که دعا خواندن به صورت عمومی در اسارت ممنوع بود، به مدت بیش از یک سال، دعاخوان شخصی حاج آقا ابوترابی بودم به طوری که صبحهای پنجشنبه و جمعه هر هفته در گوشه خلوتی از اردوگاه، دعای کمیل و ندبه را از حفظ برای ایشان میخواندم و آنجا بود که فهمیدم معنویت آن مرد بزرگ بی نهایت است. یکی از مهمترین نعمات دوران اسارتم حضور در کنار حاج آقا ابوترابی، سید آزادگان بود. آن بزرگوار خط مشی زندگی ایمانی را به همه اسرا آموخت و به آنها برای زندگی، امید میداد.
این سید بزرگوار به اسرا میفرمود اگر زمانی به میهن اسلامی بازگشتید، سعی کنید بین مردم طوری زندگی کنید که احساس کنید همه از شما انتظار دارند، اما شما از هیچکس انتظار نداشته باشید، آن وقت است که میفهمید در زندگی چه آرامشی به دست آوردهاید.
****
در الرمادی یک اردوگاه اطفال بود که "بین القفسین" نام داشت و همه اسرای کم سن و سال در آنجا نگهداری میشدند و این اردوگاه جنبه تبلیغاتی برای عراقیها داشت.
یک روز خودرو حامل هدای ایرانیان مقیم تگزاس آمد که پر از انواع سیگارها، شکلات و مواد خواراکی دیگر بود ولی اسرای نوجوان نه تنها از این هدایا مصرف نکردند بلکه همه آنها را در چاه فاضلاب ریختند اما عراقیها این هدایا از جمله سیگارها را از چاه خارج کرده و استفاده کردند.
چاووشیزاده که در زمان اسارت 17 سال و در زمان بازگشت به میهن 25 ساله بوده است، از سال 87 تاکنون مدیریت گمرک استان یزد را برعهده دارد.
منبع: ایسنا
ادامه مطلب
[ شنبه 21 شهریور 1394 ] [ 5:01 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، آیین اختتامیه نمایشگاه و نشست لالههای شهریور 57 بعد از ظهر امروز در نگارخانه عکاسان حوزه هنری برگزار شد.
«هدایت الله بهبودی» رییس دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری با بیان اینکه سند ماده اولیه برای پژوهشگر است، گفت: سند در دورههای مختلف انواع خاصی داشته است و عکس در دوره معاصر یک نوع سند محسوب می شود.
وی افزود: در رابطه با انقلاب اسلامی پژوهشگر میتواند با استفاده از عکس که لحظه خاص را منجمد کرده است، اطلاعات زیادی به دست آورد.
رییس دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری گفت: چهرهها، ساختمانها، پوششها و تابلوها در عکسها بیانگر واقعیات اجتماعی هستند.
وی در پاسخ به سوال مجری این برنامه در رابطه با پژوهش در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی بر مبنای عکس، اظهار داشت: تقریبا دو دهه است که اسناد را خوب زیر و رو می کنیم و به تحلیل آنها میپردازیم اما فراتر از اسناد مکتوب کار نکردهایم، البته چند کاری انجام شده است اما مرسوم نیست.
وی خاطرنشان کرد: عکسها را باید دسته بندی کنیم، تا امکان دستیابی آسان فراهم شود.
این پژوهشگر تاریخ انقلاب در پایان صحبتهای خود بیان داشت: همانطور که بودن یک عکس میتواند سند باشد، عدم دستریسی به عکس نیز میتواند یک سند باشد. به طور مثال در روزنامههای پیش از انقلاب آمده است که استقبال بی نظیری در فلان مراسم از شاه صورت گرفت اما تصویری از آن تاکنون منتشر نشده است.
در بخش دیگری از این مراسم اکبر ناظمی عکاس انقلاب اسلامی، گفت: 10 سال پیش نمایشگاه عکسی از آثار تاریخی در کانادا برپا کردم، یکی از مسئولان بخشهای هنری آن کشور که به نمایشگاه آمده بود از من پرسید عکسهای دیگری از ایران هم دارید؟ و من عکسهای دوران انقلاب را به آنها دادم، و آنها پس از ماهها تلاش با تبلیغات زیاد نمایشگاهی از آن عکسها را برای مخاطبان ارائه کردند.
وی همچنین اضافه کرد: برای من جای سوال بود که دلیل برپایی نمایشگاه عکس از انقلاب ایران و هزینه 80 هزار دلاری برای آن چه بوده است؟! وقتی این سوال را از مسئول اجرایی پرسیدم گفت: این کمترین هزینهای بوده است که ما برای به دست آوردن اطلاعات خرج کردیم. امروز در صحنه بینالملل آن کشوری قدرتمندتر است که اطلاعات بیشتری داشته باشد.
ناظمی تصریح کرد: سپس به گنجینه بسیار بزرگی برد که عکس هایی از جنگ های مختلف جهان جمع آوری شده بود و به من گفت: ما این عکس ها را تحلیل و در جهت سیاست خارجی استفاده میکنیم.
این عکاس انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: از اینرو عکس ها ارزشمند هستند. و عکسی ارزشمندتر است که اطلاعات بیشتری را ارائه کند.
در زمان انقلاب رایج بود عکس های سیاه و سفید گرفته شود به طوریکه حس تاریخی داشتو اما من بنظرم رسید که اگر عکس رنگی باشد رنگ برای پژوهشگران و کارشناسان اطلاعات بیشتری را به همراه خواهد داشت.لذا بیشتر عکس های من رنگی است.
در پایان شرکت کندگان با اهدای گل به قبور مطهر دو شهید گمنام غواص و خط شکن مدفون در حوزه هنری یاد شهدا را گرامی داشتند.
انتهای پیام/
[ چهارشنبه 18 شهریور 1394 ] [ 5:37 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، من در کنار مدرس بودم که دو نفر آمدند که یکی از آنها فرنگی بود. لحظه ای بعد، مردی که مترجم بود گفت: «ایشان یکی از مامورین عالی رتبه سفارت انگلیسند. چکی تقدیم می دارند برای اینکه به هر نوعی صلاح بدانید، مصرف نمایید.»
مدرس خندید و گفت: «به ایشان بگویید من پول و چک قبول ندارم. اگر خواست به من پول بدهد، باید تبدیل به طلا و بار شتر کند و ظهر روز جمعه و هنگام نماز به مدرسه سپهسالار بیاورد و آنجا اعلام کند که این محموله را مثلا انگلستان یا هرجای دیگر برای مدرس فرستاده است تا آن وقت من قبول کنم!»
بعد از ترجمه این سخنان، فرنگی چیزی گفت. مترجم رو به آقا کرد و گفت: «ایشان می گویند شما می خواهید در دنیا حیثیت ما را نابود کنید.» مدرس خندید و گفت: «به ایشان بگویید از نابودی چیزی که ندارید، نترسید.»
به نقل از دکتر عبدالباقی مدرسی(نوه شهید)
شهید آیت الله سید حسن مدرس
منبع: جام نیوز
[ چهارشنبه 18 شهریور 1394 ] [ 5:35 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ چهارشنبه 18 شهریور 1394 ] [ 5:32 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
سردار غلامرضا علاماتی معاون مطالعات، تحقیقات و آموزش پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، درباره برگزاری اولین نشست تخصصی دفاع مقدس در سال 94، اظهار داشت: هدف نهایی پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، نهادینه کردن تجارب علمی و عملی دفاع مقدس به منظور جلوگیری از تحریف تاریخ و میراث گرانبهای شهیدان و نابودی آن است.
وی افزود: پژوهشگاه دفاع مقدس وظیفه دارد این علم و تجارب را نهادینه کند و برای این امر، یکی از برنامههایی که در حوزه پژوهشی پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس در اولویت قرار گرفته است، برگزاری نشستهای تخصصی است؛ تا این نشستها بتوانند بخشی از مطالب مورد نیاز مخاطبین خود در حوزه عام و خاص پاسخگو باشند.
علاماتی تصریح کرد: ما مفتخریم در آستانه هفته دفاع مقدس و برای شروع کار، اولین نشست را برگزار کردیم و انشاءالله بهصورت سلسلهوار و ماهانه این نشستها شکل خواهد گرفت و ادامه پیدا خواهد کرد.
معاون مطالعات، تحقیقات و آموزش پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس با بیان اینکه امیدواریم با این نشستها نقش موثری در راستای پاسخگویی به نیازهای مخاطبین اعم از نیروهای مسلح و مردم ایفا کنیم، بیان داشت: امیدواریم این نشستها به رشته تحریر در بیاید و ما بتوانیم با انتشار سلسله مطالب ویژه این نشستها، در خدمت تمام کسانی که نیازمند این مباحث هستند، باشیم.
وی خاطرنشان کرد:سعی ما این است که این نشستها را به صورت ماهانه و و در صورت امکان، هر 15 روز یکبار برگزار کنیم.
سردار علاماتی تاکید کرد: این نشستها ممکن است در حوزه پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس و یا با همکاری دانشگاهها و مراکز نیروهای مسلح و در آن مکانها برگزار شود و این موضوع به نوع پژوهش و موضوعات مورد بحث بستگی دارد. چون برخی موضوعات تخصصی هستند که مخاطبان و مدعوین خاص دارد. برخی مباحث هم عام هستند که باید در دانشگاهها این مباحث مطرح شوند و مخاطبان دانشگاهی از این نشستها بهرهبرداری کنند.
انتهای پیام/
[ چهارشنبه 18 شهریور 1394 ] [ 5:30 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، چهارده یا پانزدهم تیر ماه بود که زمزمه های تبادل اسرای اردوگاه قوت گرفت. سربازها به جلوی پنجره آسایشگاه ها می آمدند و می گفتند به زودی ما را تحویل صلیب سرخ می دهند.
منبع: سایت جامع آزادگان
[ چهارشنبه 18 شهریور 1394 ] [ 5:30 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
رویدادهای مهم این روز در تقویم شمسی( 18 شهریور 1394 )
• پایان عملیات کوچک قادر در اشنویه توسط ارتش (1364 ش)
• در پی کشتار مردم در میدان شهدای تهران توسط مزدوران پهلوی و اعلام حکومت نظامی در 12 شهر کشور،امام خمینی(ره) در پیامی به ملت ایران محمد رضا پهلوی را مجرم دانست و حکومت نظامی را محکوم کرد. (1357ش)
• شهادت ابراهیم رضایی، جانشین محور کامیاران سنندج (1360ه.ش)
• اعزام نخستین ستونهای نظامی برای پاکسازی شهر سردشت به فرماندهی شهید دکتر مصطفی چمران (1358ه.ش)
• عملیات پاکسازی گرماب و سور کوه در بانه توسط لشکر 52 قدس سپاه (1364ه.ش)
• روز "دَحوالارض" :
روز دَحوُالارض برای اهل معنی و صاحبان سیر و سلوک، یکی از روزهای مهم سال است که شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان اعمال زیادی برای این روز نقل میکند. از جمله میگوید: یکی از چهار روزی است که روزهاش بسیار سفارش شده است و این روزی است که رحمت خدا در زمین منتشر گردیده است.
* تولد حضرت ابراهیم(ع) به نقل از امام رضا(ع)
• خروج پیامبر اکرم(ص) از مدینه به قصد حجة الوداع(10 ق)
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( 9 سپتامبر 2015 )
• آغاز جنگ های "هفت ساله" میان امپراتوری ایران و روم (572م) (ر.ک: 24 ژوئیه)
[ چهارشنبه 18 شهریور 1394 ] [ 5:29 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ چهارشنبه 18 شهریور 1394 ] [ 5:28 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش خبرگزار دفاع مقدس از سمنان، دوره آموزش راویان دفاع مقدس در دو سطح پیشکسوتان و جوانان علاقه مند به روایت گری در مجتمع فرهنگی شهید کلاهدوز شهمیرزاد استان سمنان به مدت سه روزدر حال برگزاری می باشد.
این دوره آموزشی که با مشارکت و همت مرکز حفظ آثار سپاه قائم استان سمنان، بنیاد شهید و امور ایثارگران استان واداره کل حفظ اثارونشرارزشهای دفاع مقدس استان سمنان برگزار شد.
فریدون رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان در ابتدا ضمن خوش آمدگویی به حاضران به ایراد سخن پرداخت و افزود: انتقال صحیح روایت، پژوهش و تحقیق در خصوص روایت باید ویژگی، احساسات روایت، باور پذیری روایت، نتیجه روایت رعایت شود.
در این دوره که باحضور 100 نفر ازفرماندهان گردانها ، مسئول واحدها و راویان دفاع مقدس و خواهران و برادران راوی در سطح استان برگزار شد از استادان و راویان مطرح کشوری دعوت به عمل امده و به مدت سه شبانه روز به صورت کارگاهی و عملی ادامه خواهد داشت.
شایان ذکر است در پایان این دوره به حاضران در دوره کارت روایت گری درجه 1،2،3 داده خواهد شد.
انتهای پیام/
[ چهارشنبه 18 شهریور 1394 ] [ 5:24 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، نشست خبری سردار سرتیپ بسیجی "بهمن کارگر" رئیس ستاد مرکزی بزرگداشت هفته دفاع مقدس و رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس دوشنبه(23 شهریور) در ستاد مرکزی راهیان نور برگزار میشود.
این نشست در آستانه هفته دفاع مقدس و در جهت اعلام برنامههای این هفته خواهد بود.
لازم به ذکر است شعار امسال هفته دفاع مقدس "ما میتوانیم؛ با همدلی و همزبانی" است.
انتهای پیام/
اختتامیه نمایشگاه و نشست لالههای شهریور 57 برگزار شد
ادامه مطلب
ماجرای پیشنهاد رشوه انگلیسی ها به شهید مدرس
ادامه مطلب
ادامه مطلب
دانشگاهها میزبان نشستهای تخصصی دفاع مقدس میشوند
ادامه مطلب
وقتی مجبور شدیم با بعثی ها فوتبال بازی کنیم!
۲۹ مرداد ماه ۶۹ بود و از سه روز پیش تبادل اسرا آغاز شده بود. عراقی ها گفتند به مناسبت تبادل اسرای دو کشور باید با تیم ژاندارمری آنها مسابقه فوتبال بدهیم. وقتی موضوع را با حاج آقا ابوترابی در میان گذاشتیم گفتند عیبی ندارد ولی احتیاط کنیم.
بازی شروع شد. تیم ما خوب بازی می کرد. توپ را تا جلو دروازه عراقی ها می بردیم و دوباره بر می گرداندیم. می ترسیدیم گل بزنیم و آن وقت عراقی ها به جای توپ پای بچه ها را بزنند و برای همه مشکل درست شود. سی، چهل دقیقه گل نزدیم و وقتی از حاج آقا پرسیدیم چه کنیم؟ گفت: اگر تونستین گل بزنین.
گل اول را زدیم. اسرا در گوشه و کنار ایستاده بودند و تشویق می کردند. سربازهای عراقی هم با سوت و کفشان اردوگاه را روی سرشان گذاشته بودند. چند دقیقه بعد گل دوم را هم زدیم. فریاد خوشحالی اسرا بلند شد و از این کار بچه ها سربازهای عراقی کفری شدند و شروع کردند به لگد پرانی و جفتک انداختن.
از دید خودشان هم اصلا خطا نبود. به بچه ها گفتیم گل بخورند تا بلکه با جفتک هایشان به بچه ها آسیب نرسانند. بعد از گل طوری خوشحالی می کردند که انگار در عملیاتی پیروز شده اند. کف دستهایشان را به هم زدند و ماچ و بوسه و رد و بدل کردند. بازی دو بر یک بود ولی کماکان پای بچه ها را با توپ اشتباه می گرفتند تا اینکه داخل محوطه جریمه یکی از آنها را دراز کردیم تا پنالتی شان را گل کنند و دست از سر کچلمان بردارند.
گل شان را زدند و بازی به تساوی کشید. چند دقیقه وقت مانده را به این طرف و آن طرف دویدیم و در نهایت بازی با تساوی پایان یافت. فرمانده اردوگاه گفت صلیب سرخ تا یک ساعت دیگر وارد اردوگاه می شود. گفت همه به حمام بروند و آماده رفتن شوند.
همه با خوشحالی زیر دوش ها ایستادند و مشغول آماده کردن وسایلشان شدند. صلیب سرخی ها وارد اردوگاه شدند و به همه یک جفت کتانی و یک دست لباس آستین کوتاه نظامی دادند و اسامی بچه ها را نوشتند.
حاج آقا ابوترابی گفت من هم بروم و اسمم را بنویسم. می گفت چون عراقی ها روی من حساس هستند، ممکن است اتفاقی بیافتد. رفتم توی صف و اسمم را نوشتند. عراقی ها حاج آقا ابوترابی را بردند به یک کمپ دیگر. رفتیم با صلیب سرخ صحبت کردیم و گفتیم اگر او را پیش ما برنگردانند از آنجا نمی رویم. حاج آقا توسط یکی از بچه ها پیغام فرستاد که کاری نکنیم به ضرر همه تمام شود.
راوی: آزاده کریم رجب زاده
ادامه مطلب
روزشمار دفاع مقدس (18 شهریور 94)
ادامه مطلب
ادامه مطلب
برگزاری دوره آموزشی راویان دفاع مقدس در سمنان
ادامه مطلب
نشست خبری سردار کارگر در آستانه هفته دفاع مقدس برگزار میشود
ادامه مطلب