یادواره 300 شهید جامعه کارگری استان قزوین برگزار میشود
یادواره 300 شهید جامعه کارگری استان قزوین و شهید محمدعلی بمانی شهید شاخص بسیج کارگری این استان روز دوشنبه 25 اردیبهشت برگزار میشود.
کد خبر: ۲۳۹۳۶۷
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۴ - 14May 2017
به گزارش دفاع پرس از قزوین، در راستای کنگره 14 هزار شهید جامعه کارگری کشور، یادواره 3000 شهید جامعه کارگری استان قزوین و شهید محمدعلی بمانی شهید شاخص بسیج کارگری استان قزوین برگزار میشود.
در این یادواره که دوشنبه 25 اردیبهشت از ساعت 9 صبح در مسجد جامع حضرت ابوالفضل (ع) شهر الوند قزوین برگزار میشود، سردار علی فضلی سخنرانی خواهد کرد.
به گزارش دفاع پرس، استان قزوین 3 هزار شهید تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کرده که از این میان 300 شهید متعلق به جامعه کارگری است.
انتهای پیام/
ادامه مطلب
[ یک شنبه 24 اردیبهشت 1396 ] [ 4:24 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
وی با اشاره به اینکه در این ایام برنامههای متنوع دیگری در نظر گرفته شده است گفت: رونمایی از دو فتوکلیپ چهار دقیقه ای که تصاویری از شهدای عملیات «بیت المقدس» گیلان است از جمله برنامه های شاخص این ایام میباشد. مدیر هنری و ادبیات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس گیلان در ادامه خاطرنشان کرد: تقدیر از شاعران دفاع مقدس در هفته آزادسازی خرمشهر، رونمایی از کتاب شعر «یوسفهای شهر» و اجرای مسابقه رادیویی و تلویزیونی با همکاری صدا و سیما از دیگر برنامههای پیشبینی شده بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس گیلان به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر است. محمدپور افزود: یکی دیگر از برنامه های این ایام ایجاد ایستگاه نقاشی در پیاده راه فرهنگی شهر رشت است که 10 هنرمند نقاش استان با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان جهت ترویج فرهنگ دفاع مقدس و گرامیداشت یاد و خاطرات حماسه سازان خرمشهر با خلق نقاشیهای خود در اذهان عمومی، بار دیگر باعث مروج فرهنگ ایثار و مقاومت و آزادی خواهند بود.
[ یک شنبه 24 اردیبهشت 1396 ] [ 4:24 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
شهید نعیمی در وصیتنامهاش نوشت: به خودسازی مشغول شوید. توبه را برای زمان پیری نگذارید. فرصت را غنیمت شمارید. وقت طلاست؛ از ساعت، روز، ماه و سال استفاده کنید. نگذارید این عمر عزیز به هدر رود. کد خبر: ۲۳۹۳۷۴ تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۷ - 14May 2017 به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، شهید نبیالله نعیمی در تاریخ 1322.8.4 متولد و در تاریخ 1363.2.24 در یک عملیات پدافندی به شهادت رسید. وی در نامه ای به ملت ایران نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم وقت طلا می باشد؛ از ساعت، روز، ماه و سال استفاده کنید. نگذارید این عمر عزیز به هدر رود که دیگر پشیمانی سودی ندارد و بعد سلام بر رهبر عزیز انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، امام امت خمینی بت شکن و درود بر شهیدان راه حق و خانواده های شهیدپرور و سلام بر مستضعفان جهان و ستمدیدگان و درود بی پایان بر مادرانی که جوانان خود را برای اسلام در راه حق فدا می کنند و به امید خدا دشمنان دین اسلام و قرآن را ذلیل می کنند. اکنون که بنده این نوشته ها را بر روی کاغذ سیاه می کنم، پرحرفی می کنم هرگز، به خاطر این است که کوردلانی هنوز رهبری و انقلاب را درک نکرده اند و مانند زالو خون مستضعفان بی گناه را میمکند و سربار جامعه هستند.
[ یک شنبه 24 اردیبهشت 1396 ] [ 4:24 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
شاید کمتر کسی در جریان بهروز پرستویی برادر بازیگر مطرح کشور پرویز پرستویی باشد که در منطقه عملیاتی شلمچه در سال 65 به شهادت رسید. به مناسبت سالگرد این شهید، پرویز پرستویی اینستاگرامش را با دلنوشتهای به روز کرد. کد خبر: ۲۳۹۳۷۸ تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۲ - 14May 2017 به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، پرویز پرستویی با انتشار عکسی از برادرش نوشت: سلام بهروز جان
[ یک شنبه 24 اردیبهشت 1396 ] [ 4:23 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
«سردار صبور» عنوان کتابی بهقلم «ناصر کریمی نیک» است، که زندگی سردار شهید «علی اصغر فتاحی» را برای خوانندگان خود روایت میکند. کد خبر: ۲۳۸۹۶۴ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۱:۳۳ - 13May 2017 کتاب «سردار صبور» از روزشمار زندگی شهید آغاز و با عکسها و تصاویر ایشان به پایان میرسد. «ناصر کریمی نیک» با قلم داستانی خود در این کتاب سعی دارد که ضمن معرفی ابعاد زندگی و محورهای اخلاقی و خانوادگی شهید فتاحی برای نسل نوجوان و جوان در قالب داستان، الگوسازی را نیز به همراه داشته باشد. این کتاب که بر اساس خاطرات همرزمان این شهید جمع آوری و نگارش شده است سعی دارد که شخصیت شهید علی اصغر فتاحی را برای آن دسته از افرادی که او را نمی شناسند، بازگو کند. در بخشی از این کتاب آمده است: با اتفاقات کردستان و وصف دلاوریهای اصغر، همه آشنایان و دوستانش در شهر او را به چشم رزمندهای تأثیرگذار میدیدند اما برای اصغر شهر جای آرامش و استراحت نبود. بعد از 50 روز دلش برای خانه تنگ شده بود اما دلش برای بچه های جنگ میتپید با این که تازه عضو سپاه پاسداران شده بود اما اهل میز و اتاق و دفتر نبود، هئیتهای شبانه و حضور در پایگاههای باصفای هنرستان باهنر در کنار دانش آموزانی که به چشم الگو به او نگاه میکردند اصغر را آرام می کرد. بعد از غائله کردستان، مسئولیت تبلیغات و ساماندهی پایگاه مردمی را در منطقه «قنات شهر» اراک بر عهده گرفت . . . انتهای پیام/
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:07 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
23 اردیبهشت 1396 خورشیدی برابر با 16 شعبان 1438 هجری و 13 می 2017 میلادی کد خبر: ۲۳۸۵۱۷ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۳ - 13May 2017 رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی (23 اردیبهشت) • تهیه و تنظیم آییننامه راهنمایی و رانندگی در ایران (1330 ه.ش) • لغو نهایی کاپیتولاسیون در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی (1358 ه.ش) • شهادت شهید مسعود ارشادی (1365 ه.ش) • درگذشت حجت الاسلام و المسلمین سید محمدباقر شیرازی، از مراجع تقلید (1393 ه.ش)
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:06 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان قم با صدور بیانیهای اعلام کرد: سربازان گمنام امام زمان (عج) تمام موفقیتها و سرافرازیهای داخلی و بینالمللی را در نهایت گمنامی و دژ مستحکم بینشانی خویش ثبت نموده و رقم زدهاند. کد خبر: ۲۳۹۱۵۹ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۳ - 13May 2017 این بیانیه میافزاید: تقدیر واقعی امروز از آن این قهرمانان است که دژ مستحکمی از گمنامی خویش ساختهاند تا در پناه آن، با دقت رگههای نفوذ و تهاجمات خاموش دشمنان را رصد نمایند و بسترهای رشد و توسعه کمی و کیفی امور فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، تکنولوژی و فنآوری و دستیابی به اصول و آرمانها و به طور کلی عزتمندی و صلابت نظام را فراهم نمایند. در ادامه این بیانیه آمده است: بدون شک در کشاکش زندگی روزمره و آناتی که ممکن است هرگونه تهدید امینتی در فضاهای فیزیکی و مجازی نسبت به جامعه پویا و رو به پیشرفت را به چالش بکشاند، نقش سربازان گمنام امام زمان (عج) که در سایهسار تبعیت از رهنمودها و تدابیر مقام معظم رهبری و در جهت پاسداشت دستاوردهای انقلاب اسلامی و خون مطهر شهیدان والامقام، با حرکتهای جهادی خود سایه انواع تهدیدات را از این مملکت علوی دور مینمایند، بر هیچ کس پوشیده نیست. در فراز دیگری از بیانیه چنین عنوان شده است: اگر امروز تفکر پیشرفت همهجانبه کشور در حوزههای مختلف مطرح میشود، قطعا بسترسازی امنیت پایدار و فراگیر از ملزومات گسستناپذیر آن است و البته هوشیاری و بصیرت دائمی مردم بیدار ایران اسلامی و همدلی مسئولان و تلاش جمعی در راستای حرکت جامعه به سوی تعالی در کنار تلاشهای تمامی ردههای نیروهای مسلح کشور است که میتواند مکمل تلاش شبانهروزی بانیان و حافظان امنیت باشد. در این بیانیه با اشاره به امنیت بینظیر کنونی در جامعه تصریح شده است: امنیت مثالزدنی ایران اسلامی در حال حاضر به گونهای است که ضمن ایجاد رعب و وحشت در دل خفاشانی که هر لحظه با توطئههای آشکار و پنهان و سلفی گری و توحش و ... در منطقه در فکر مکر و کید ضربه زدن به ساختارها و ارزشها و سرمایههای نظام هستند و سربازان گمنام ضمن سخره گرفتن سرویسهای اطلاعاتی دنیا، گوی سبقت نظام را در اشراف اطلاعاتی و خنثی نمودن توطئههای دشمنان از سازمانهای مشابه ربوده است. این بیانیه میافزاید: تبرک نام سربازان گمنام به نام نورانی امام زمان (عج) و بزرگداشت تلاشهای عاشقانه، عالمانه و خالصانه آنان در خجسته سالروز میلاد منجی عالم بشریت، نویدبخش آن است که این قهرمانان خاموش با تاسی به رهنمودهای نایب بر حق امام زمان (عج) تا رسیدن به صبح ظهور، دمی از تامین امنیت جامعه چشم بر نمیدارند تا هم راستا با آرمانهای شهیدان بزرگوار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم، دست طمع ظالمان و مستکبران را از این مرز و بوم قطع نمایند. فراز پایانی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدا تاکید کرده است: در سالروز بزرگداشت سربازان گمنام امام زمان (عج) یاد و خاطره تمامی شهدای گرانقدر بخصوص شهدای عرصه امنیت و مرزداران شهید را گرامی میداریم. انتهای پیام/
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:06 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
كتاب «دو طبيب عاشق» نگاهی گذرا به زندگی «شهیدان سلیم و سلمان نوعیاقدم» دارد که توسط انتشارات خط هشت به چاپ رسیده است. کد خبر: ۲۳۹۰۵۵ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۲ - 13May 2017 به گزارش دفاع پرس از اردبیل، كتاب «دو طبيب عاشق» گوشهای از میراث تسلیبخش پزشکان دانشگاه کربلا، «شهیدان سلیم و سلمان نوعیاقدم» میباشد که به همت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل و با کوشش سید سعید اطهرنیاری و محسن نوعیاقدم تهیه و توسط انتشارات خط هشت به چاپ رسیده است. این کتاب در 188 صفحه به انضمام عکسها و اسناد مرتبط با برادران شهید نوعیاقدم است و زندگی این شهیدان را از ابتدای زندگی تا حضور در جبهههای جنگ تحمیلی علیه ایران تا شهادت در عملیات کربلای 5 روایت میکند. ضمن روایت خاطرات توسط خانواده، دوستان، معلمان و همرزمان شهیدان، قسمتی از کتاب به دلنوشتهها و نامههای این شهیدان اختصاص دارد. قسمتی از متن کتاب: داخل کانال، منتظر فرمان حمله و شنیدن رمز عملیات بودیم و زمان وصال نزدیک بود. بچّهها روحیه بالا و قابل ستایشی داشتند تا با فرمان حمله، سینه خصم دون را بشکافند و دلهای لبریز خون مادران مفقودالاثر عملیات کربلای 4 را با به دست آوردن مناطق و رسیدن به پیکر پاک شهدا، شاد کنند. بچّهها از هم حلالیت میخواستند و همدیگر را در بغل میگرفتند و غرق بوسه میکردند. صحنههای زیبا و تکرار نشدنی که همچون تابلویی همیشه مقابل چشمانم هست. با بچّهها روبوسی میکردیم و طلب شهادت و شفاعت داشتیم که چشمم به جمال نورانی برادران نوعیاقدم روش شد. سلمان با روحیه شادی که داشت اسلحهاش را مانند تبر به دوش گذاشته بود و با دیدن من گفت: دیدارمان در شهر بصره؛ و با خنده ادامه داد: در بازار زرگری بصره میبینمتان. با سلمان روبوسی کردیم و آرام در گوشش گفتم: شفاعت یادتان نرود. خندید و همدیگر را در آغوش گرفتیم. سلیم به من نزدیک شد و مرا در آغوش گرفت و گفت: دیدارمان اگر خدا خواست سرِ پل صراط. نمیدانم از خوشحالی بود یا غم؛ اشک از چشمانم سرازیر شد. با دستهای گرم و پر محبّتاش اشک از گونههایم پاک کرد؛ بغض گلویم را گرفته بود؛ انگار داشتم خفه میشدم؛ دیگر هیچ کلامی بین ما رد و بدل نشد و از هم جدا شدیم. همرزمان عزیزم؛ آن شب حضور خدا را درک کرده بودند و دلاورانه و با ایمان قوی میجنگیدند. سلیم با شهادت فرمانده گروهان و معاونش از پشت بیسیم به فرماندهی گفته بود: نگران گروهان جندالله نباشید. رزمندگان با جان و دل دفاع میکنند و به قلب دشمن زدهایم. سلیم در ساعت 5 صبح و سلمان در ساعت 10صبح به آرزوی دیرینهشان که شهادت بود؛ رسیدند. انتهای پیام/
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:06 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
مادر جان؛ اینجا وضع ما خوب است؛ دیروز برایمان شلغم آوردند؛ به هر پنجاه نفر، پنج عدد شلغم رسید. کد خبر: ۲۳۹۱۳۹ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۱ - 13May 2017 به گزارش دفاع پرس از کرمان، کتاب «رنج شیرین» مجموعه خاطرات «احمد یوسف زاده» نویسنده دفاع مقدس و از آزادگان کرمانی است. در ادامه یکی از خاطرات این کتاب به قلم این نویسنده توانمند را مرور می کنیم: پنج شلغم؛ پنجاه نفر وقتی گرسنگی و تنگدستی به اوج خود می رسید، تا جایی که می توانستیم، به این و آن شکایت می کردیم. اگر عراقی ها جوابمان را نمی دادند، به صلیبی ها می گفتیم و اگر آنها نیز کاری نمی کردند؛ شکایت همه شان را از طریق نامه به مادرهایمان می کردیم. یک روز افسر توجیه سیاسی وارد اردوگاه شد و سراغ مرتضی را گرفت. وقتی پیدایش کرد؛ پس از نواختن یکی سیلی محکم به گوشش، گفت: «چرا در نامه یتان حرف های دروغ می نویسید؟ خوبی به شما نیامده؟» مرتضی: «کی حرف دروغ نوشته؟ منظورتان را نمی فهمم جناب سروان». افسر عراقی: «خودت را نزن به آن راه. کی ما پنج تا شلغم به پنجاه نفر دادیم که ورداشتی تو نامه ات نوشتی؟» مرتضی: «من نوشتم؟» مرتضی شستش با خبر شد. ماه قبل؛ شکایت عراقی ها را به مادرش کرده بود. افسر توجیه سیاسی؛ نامه ای از جیب بیرون آورد و پیش چشم مرتضی گرفت و گفت: «این نامه از تو نیست؟» مرتضی که راه گریز را بسته دید؛ درمانده گفت: «بله، مال من است». افسر عراقی: «اینجا را بخوان». افسر یکی از خطوط نامه را که زیرش خط قرمزی کشیده بود؛ به مرتضی نشان داد. مرتضی من و من کرد. افسر تشر زد: «با توام؛ این را بخوان». مرتضی خواند: «مادر جان؛ اینجا وضع ما خوب است؛ دیروز برایمان شلغم آوردند؛ به هر پنجاه نفر، پنج عدد شلغم رسید». افسر؛ گوش مرتضی را گرفت و به شدت فشرد و گفت: «چرا دروغ نوشتی». مرتضی لحظه ای مردد ماند و سپس مثل این که جوابی را به یاد آورده باشد, گفت: «دروغ ننوشتم جناب سروان! شما بد برداشت کرده اید! اتفاقاً من می خواستم پیش مادرم از شما تعریف کرده باشم». افسر عراقی گفت: «تعریف کرده باشی؛ چه تعریفی؛ این جوری تعریف می کنند؟ جواب محبت را این جوری می دهند». مرتضی گفت: «نه؛ نه؛ ببین جناب سروان، من فقط می خواستم بگویم که شلغم های عراق این قدر بزرگند که پنج تاش پنجاه نفر رو سیر می کند. آخر جناب سروان، شلغم های ایران خیلی کوچکتر از شلغم های عراق هستند. من خدای ناکرده منظور بدی نداشتم». افسر عراقی به همین سادگی ادعای مرتضی را باور کرد و گفت: «آفرین آفرین.... همیشه در نامه هایتان بنویسید که با شما مثل مهمان برخورد می شود». مرتضی گفت: «این که گفتن ندارد جناب سروان! ما آدم های نمک نشناسی نیستیم! حتماً حقیقت را می نویسیم». افسر راضی و خشنود از اردوگاه خارج شد. انتهای پیام/
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:06 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
خاطرهای جالب و کمتر شنیده شده از حمید داودآبادی از انتخابات ریاست جمهوری در دوران دفاع مقدس انتشار یافت. کد خبر: ۲۳۹۱۷۷ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۵ - 13May 2017 قرار بود در آخرین روزهای مرداد ماه 1364، انتخابات چهارمین دورهی ریاست جمهوری برگزار شود. خیلی دوست داشتم در تهران باشم؛ هم به این دلیل که شناسنامه همراهم نبود تا رأی بدهم، هم این که در کنار بچههای محل در جریان برگزاری انتخابات باشم. وقتی از برادر "مصطفی عبدالرضا" (معاون گردان شهادت) درخواست کردم مرخصی دو سه روزهای بدهد تا بروم و برگردم، خندید و گفت: بین این همه رزمنده که اینجا و جاهای دیگهی جبهه هستند، فقط حضرتعالی میخوای رأی بدی؟ خوب که فکر کردم، دیدم راست میگوید. هیچ کداممان شناسنامه همراه نداشتیم. پس تکلیف رأی دادن چی میشد؟ که عبدالرضا گفت: غصه نخور. قراره روز جمعه، صندوق رأی سیار بیارن اینجا تا همه رأی بدن. وقتی پرسیدم: خب وقتی شناسنامه نداریم، چیکار کنیم؟ اعلام شد "کارت پلاک" خود را همراه بیاوریم. قبل از این که فرم مخصوص را پرکنیم و رأی خودمان را بدهیم، نمایندگان وزارت کشور تذکراتی دادند. از جمله این که هیچکدام از برادران حق ندارد اطراف صندوق اخذ رأی، به تبلیغ برای کاندیدایی خاص بپردازد. او تذکر داد: هر رزمنده فقط حق یک رأی دارد و اگر کسی تخلف کند، شرعا حرام است.
ویژهبرنامههای سالروز آزادسازی خرمشهر در گیلان اعلام شد
ادامه مطلب
نامه یک شهید به مردم ایران
به نام خدا آغاز میکنم. اول به خودسازی خودمان مشغول شویم، که عمرمان به هدر می رود و توبه را برای زمان پیری نگذارید. همینطور شیطان وسوسه می کند؛ اندیشه و فکر در هر کاری پسندیده است و فرصت را غنیمت شمارید.
ای منافقان و ای سنگ دلان و ای بعثیان هرگز درک نخواهید کرد که این انقلاب سازش نخواهد کرد و بعد بنده راهی را انتخاب کرده ام؛ باید بروم و خواهم رفت.
امید که مرا حلال کنید پسرهایم و خانواده و اقوام؛ چون حقیر در راه خدا قدمی برنداشتهام. برای رهبر عزیزمان همه دعا کنید، برای رزمندگان عزیز دعا کنید. این حقیر ناچیز پرگناه برای رضای خدا با نیت خالص در راه دین و قرآن به دستور رهبر از قرآن دفاع می کنم. من چیزی نمی خواهم؛ فقط هدفم پیروزی اسلام است.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
ادامه مطلب
دلنوشته پرویز پرستویی برای برادر شهیدش
برادر خوب و مهربون و شجاع من
هرسال که بیست و چهارم اردیبهشت ماه میشه
از کودکی تا روزی که قرار بود بیای و ما رو چشم انتظار گذاشتی و نیومدی رامرور میکنم
یادش بخیر
چه روز و شب های سختی رو گذروندیم
بهار
تابستون
پاییز
زمستون
خیلی چیزها دلم میخواد بنویسم
باور کن
نمیتونم
نمیشه
اگه قرار بشه بنویسم
دست کم یه جلد کتاب کامل میشه
ولی تو این صفحه نمی گنجه
دو هفته پیش اومدم پیشت
با مصطفی زند و ابوالفضل
نمیدونم میدونی ،یا باخبر شدی یانه
نقی سیف جمالی هم اومد نزدیکای تو
الان با مرتضی مسجد جامعی
هم خونه شدن
فقط یه چیز بگم و ختم کلام
چقدر زود دیر میشه
قرار بود خیلی باهم رفاقت بکنیم
خیلی حرف ها قرار بود باهم بزنیم
ولی نشد که بشه
امیدم به این بود بعد پایان خدمتت
که اومدی
تازه بشینیم کلی باهم درد دل کنیم و بخندیم و گریه کنیم
ولی با رفتنت
خنده هم از من گرفته شد
ولی به وجودت وبه شکل شهادتت
که پر از مردانگی و جوانمردی بود افتخار میکنم
تو رفتی وبه بچه های خط مقدم آب و غذا رسوندی ولی خودت برنگشتی
این مرام و معرفتت شد سر لوحه زندگی من
وخیلی چیزارو به من یاد دادی
تا ابد تو قلبمی برادر عزیزم
بهروزجان.....
روح همه شهدا ودرگذشتگان شاد ویادشان گرامی باد
ادامه مطلب
روایت زندگی شهید «علی اصغر فتاحی» در کتاب «سردار صبور»
به گزارش دفاع پرس از استان مرکزی، «سردار صبور» کتابی است در 256 صفحه که زندگی سردار شهید «علی اصغر فتاحی» را برای خواننده خود روایت میکند.
ادامه مطلب
روزشمار دفاع مقدس (23 اردیبهشت)
ادامه مطلب
سربازان گمنام امام زمان (عج) اوج سرافرازی را با دژ مستحکم گمنامی به ارمغان آوردهاند
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از قم، در بیانیه اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان قم به مناسبت هفته سربازان گمنام آمده است: نیمه شعبان سالروز میلاد حضرت مهدی موعود (عج) یادآور حماسه عزیزانی است که به لقب زیبای سربازان گمنام امام زمان (عج) انتساب یافته و با رهیدن از تمام تعلقات دنیوی، همه خطرها را مستقیما به جان میخرند تا با چشمان بیدار و تیزبین خود، امنیت جامعه اسلامی را تمام و کمال تامین نمایند.
ادامه مطلب
روایت زندگی برادران شهید نوعیاقدم در «دو طبیب عاشق»
ادامه مطلب
ماجرای شلغمهای اردوگاه اسرای ایرانی
ادامه مطلب
خاطره داودآبادی از انتخابات در دوران دفاع مقدس
به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، خاطرهای جالب و کمتر شنیده شده از حمید داود آبادی از رزمندگان و نویسندگان دفاع مقدس درباره انتخابات ریاست جمهوری در دوران دفاع مقدس انتشار یافت. در ادامه این خاطره را میخوانیم.
گفت: اون دیگه با خود مسئولینه. شما فقط رأیت رو بده.
صبح روز جمعه 25 مرداد 1364، کوهپیمایی صبحگاهی برگزار نشد و راحتباش دادند. صبحانه را که خوردیم، نزدیک ساعت 8 بود که دو دستگاه نیسان پاترول به اردوگاه آمدند. بلندگوی تبلیغات اعلام کرد:
"همهی نیروها برای شرکت در انتخابات، در محوطهی صبحگاه به خط شوند."
هر چند که همهی بچهها زیر لب نام آقای خامنهای را زمزمه میکردند.
حتی اعلام کرد رأی خود را جلوی همدیگر ننویسیم.
بهجای شناسنامه، پشت کارت پلاک مهر زدند. آنقدر سختگیر بودند که به نیروهایی که به هر دلیلی کارت پلاک نداشتند، اجازهی رأی دادن ندادند.
مسئول صندوق، جوانی حدود 17ساله بود که خیلی خوش برخورد و خندهرو بود. نمیدانم چرا از او خوشم آمد و بنا گذاشتم تا هم از او و هم از صحنهی رأی دادن بچهها چندتایی عکس بگیرم.
نام او را که پرسیدم، خودش را "سیدمهدی تهرانینژاد" معرفی کرد. وقتی پرسید از کدام محلهی تهران آمدهام، تا گفتم تهراننو، با خنده گفت که پسرخالهاش اهل آنجاست که او را شناختم و همین باعث شد زودتر رفیق شویم.
یوسف محمدی و جعفرعلی گروسی در کنار صف بچهها ایستادند. یوسف گفت که دوست دارد موقع انداختن رأی به صندوق از او عکس بگیرم که گرفتم.
آن روز این شهیدان در عکسهای انتخاباتی ای که گرفتم، بودند و امروز جایشان خالی.
ادامه مطلب