شعر دفاع مقدس بر جنبههای قدسی جنگ تأكيد دارد
حمیدرضا شکارسری گفت: شعر دفاع مقدس بر جنبههای قدسی جنگ، بر دفاع از مرزها و باورهای دفاع مقدس تأکید میکند و با جریان روشنفکری تفاوت دارد. شعرهایی که روشنفکران میگویند شعر جنگ است هرچند تجربههایشان به لحاظ بیانی و فرمی میتواند برای شاعران دفاع مقدس کارآمد باشد.
کد خبر: ۲۳۹۱۷۹
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۶ - 13May 2017
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، شعر دفاع مقدس از زمان جنگ تا امروز دورههای مختلفی را تجربه کرده است. در هر دوره زمانی به فراخور شرایط سیاسی و اجتماعی نگاه ومحتوایی متفاوت پیدا کرده است.
ورود شاعران نسل جدید به شعر دفاع مقدس نگاهی تازه و نو بهاین حوزه آفریده که در کنار نگاه حماسی شاعران قدیم فضاییجالب توجه را رقم زده است. حمیدرضا شکارسری از شاعران دفاع مقدس در گفتوگویی وضعیت امروز شعر دفاع مقدس رابررسی میکند و از وضعیتی که این حوزه از دیرباز تا کنون پیموده سخن میگوید.
اگر بخواهیم یک ارزیابی کلی از وضعیت امروز شعر دفاع مقدس داشته باشیم، چه جایگاهی برای این حوزه قائل هستید؟
شعر دفاع مقدس یک روند کاملاً طبیعی در روزگار ما دارد. یعنی به لحاظ کمی دارای یک افت بسیار چشمگیر است. چون ازیک حادثه عینی دارای ماهیت سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک دههها گذشته و طبیعی است به لحاظ کمی سرایش شعر در این زمینه کم شود. اما به لحاظ کیفی شعر دفاع مقدس در روزگاری به سر میبرد که اگر نگویی بهترین، لااقل میتوانیمبگوییم شعرهای بسیار خوبی در سالهای پس از جنگ سروده است. اگرچه تعدادش کم است اما احتمال آفرینش شعرهایموفق در این زمینه بیشتر است.
جنگ در روزگار خودش زبان را عصبی و شاعر را سیاسی و اجتماعی میکند و جذابیتهای فرمی و ساختاری را عقبمیزند چون میخواهد وجهی حماسی و محرک از خودش نشان دهد. از اینها گذشته یکسری ملاحظات سیاسی،اجتماعی، امنیتی و ایدئولوژیک وجود دارد که باعث میشود شاعر در سالهای دفاع مقدس خیلی واقعگرایانه به موضوع جنگ نزدیک نشود و بیشتر آرمانگرایانه به موضوع جنگ نگاه کند.
اما وقتی جنگ به پایان میرسد این ملاحظات کمرنگتر میشود. آن وجه حماسیِ روزآمد و روزمره شعر، وجه انسانی پیدامیکند. یعنی آن لحظات ناب انسانی که در هنگامه جنگ مطرح بوده ولی در سر و صدای جنگ فرصتی برای ظهور و بروز پیدانکرده حالا با خوابیدن سر و صداها فرصتی برای دیده شدن پیدا کرده است. شعر از حالت سیاسی به حالتی رمانتیک وانسانگرایانه تبدیل میشود.
این گونه بیانی نه اینکه در زمان جنگ وجود نداشته بلکه وجه غالب نبوده است. وقتی سالها از پایان جنگ فاصله میگیریماین گونه بیانی فرصت ظهور و بروز بیشتری پیدا میکند. از طرفی در سالهای دفاع مقدس، جنگ را میتوان مثل یک تابلویخیلی عظیم و بزرگ در نظر گرفت که شما به این تابلو چسبیدهاید و چیزی از این تابلو نمیبینید. اما هر چقدر که از جنگمیگذرد از این تابلو فاصله میگیرید و دقیقتر نگاهش میکنید و به زوایای پنهانی میرسید که زمان جنگ به چشمتاننمیآمد.
اسطورهها و اسوههایی که چون در کنارمان زندگی میکردند به چشممان نمیآمدند ولی الان آنها را میبینیم. آن ملاحظاتوقتی کنار میرود شما جزئیات بیشتری از تابلو میبینید و واقعگرایانهتر و انسانگرایانهتر جنگ را میبینید. این فرصتی استکه شاعران در روزگار ما دارند و خوشبختانه به تعداد خیلی کم هنوز کسانی که دغدغه جنگ دارند با این رویکردها به جنگنزدیک میشوند. رویکرد حماسی جنگ امروز دیگر کارکرد خاصی ندارد.
درست است از دوران دفاع مقدس فاصله گرفتهایم ولی شعر دفاع مقدس به بیان دیگری راهش را ادامهمیدهد و از شهدای مدافع حرم، پایداری و مقاومت شعر میگوید. شاعران امروز تا چه اندازه نسبت به اینمضامین تازه آشنایی دارند؟
انقلاب بیشتر از اینکه یک مفهوم سیاسی باشد یک مفهوم فرهنگی بود و به همین خاطر جنگ هم بیشتر از اینکه صرفاً یکپدیده مخرب سیاسی اجتماعی باشد، یک پدیده ایدئولوژیک و فرهنگی به شمار میرود. بنابراین با پایان جنگ شعر دفاع مقدس تمام نمیشود چون دفاع از مرزهای عقیده همچنان سرجایش هست. اگر مسئله صرفاً دفاع از آب و خاک بود دیگرتهدیدی وجود نداشت و شعر باید به پایان میرسید.
ولی میبینیم شعر دفاع مقدس همچنان که رمان و داستان این حوزه ادامه دارد وجود دارد چون باور و عقیده هنوز زیر هجوم است و این ادبیات و شعر در نویسندگان و شاعران میراث دارد. به تعبیری شعر مقاومت از جمله شعر مربوط به مدافعان حرمبه نوعی میراثدار شعر دفاع مقدس است و به لحاظ موضوعی و محتوایی این مقاومت در ادامه دفاع مقدس اتفاق میافتد.
سمت دیگر میراث ادبی آن شعر دفاع مقدس است. شاعران امروز از تجربههایی که سه دهه سرایش شعر دفاع مقدس بهدست آوردهاند از همان تجربیات در سرایش شعر برای مدافعان حرم و جبهه مقاومت استفاده میکنند. این باعث میشود ازبیان خامی که در سالهای اولیه جنگ داشتیم مبرا شویم و بیانمان پیراستهتر و به فرمهای پیچیده شعرمان نزدیکتر شویم. به همین خاطر از تجربه شعر دفاع مقدس و شاعران دفاع مقدس استفاده میکنیم. شعر مقاومت نه به لحاظ موضوع و مفهومسیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک میراثدار دفاع مقدس است بلکه شعر مقاومت هم از تجربیات شعر دفاع مقدس بیشتر ین وبهترین استفاده را میبرد.
شاعران توانستهاند به این فضا نزدیک شوند؟
بله، در واقع اگرچه هنوز در دل این جنگ هستیم و از آن فاصله نگرفتهایم تا بتوانیم دقیق کنجها و زوایایش را ببینیم اما درعین حال انجام وظیفه ادبی در رابطه با مقاومت شده است. یک نهضت جمعآوری شعر مقاومت مورد نیاز است. شعرهایی کهنه فقط انجام وظیفه سیاسی، ایدئولوژیک باشد بلکه انجام وظیفه ادبی هم باشد. یعنی شاعر مقاومت به لحاظ فرمی وساختاری هم حرفهای جدیدی برای گفتن داشته باشد. این کارها را جمع کنیم تا بتوانیم مجموعههای آبرومندی از آثار ارائهشده فراهیم کنیم.
شعر دفاع مقدس گاهی حالتی اعتراضی به شرایط اجتماعی پیدا میکند. آیا این دسته از اشعار را هممیتوانیم در زمره شعر دفاع مقدس به حساب بیاوریم؟
اگر این کار را نکنیم اشتباه کردهایم. شعر دفاع مقدس وقتی از سنگرها فاصله گرفته و رزمنده به پشت جبهه آمده و خاطراتش را با خود به همراه دارد ممکن است وجهی دیگر پیدا کند. وجهی که باعث میشود آن نگاه نوستالژی و انسانگرا ازصحنههای جنگ بیشتر به چشم بیاید. دیگر اینکه آن رزمنده زندگی امروزش که از جنگ و تبعاتش متأثر است را دارد و اگر بنا نباشد نسبت به کمرنگ شدن ارزشها اعتراض کند دیگر چه میخواهد بگوید. از مشخصات شعر دفاع مقدس مگرآرمانگراییاش نبوده حالا اگر بگوییم نمیتواند شعار دهد و چندان شعارها را به رخ بکشد اما میتواند در قالب شعر،اعتراضاتی شاعرانه به وضعیت نامطلوبی که میبیند داشته باشد. شاعر دفاع مقدس مثل یک آنتن حساس ناظر وضعیتروزگار خودش است و طبیعی است این وجه اعتراضی در شعرش ظهور پیدا کند.
ظهور شاعران جوان را با اندیشه و جهانبینی متفاوت نسبت به نسل گذشته که در فضای مجازی هم فعالیتدارند چطور میبینید؟
حضور این شاعران جوان در شبکههای مجازی نه تنها بد نیست بلکه خیلی خوب و مفید است. ادبیات همواره به نگاههایتازه، بداعت و تازگی نیاز دارد و این شاعران جوان میتوانند این تازگی را به شعر دفاع مقدس تزریق کنند. درست است کهتجربه عینی از جنگ هشت ساله نداشتند اما سینه به سینه به آنها خبر رسیده است. چرا ما هنوز از عاشورا شعرمیگوییم، مگر آن روزها را دیدهایم؟ بلکه سینه به سینه این روایت به ما رسیده است.
دفاع مقدس هم با فاصلهای کمتر چنین حالتی دارد. این شاعران جوان هم میتوانند در داشتن نگاه تازه به این حادثهشریک شوند. بعد از جنگ تجربه اوضاع منطقه را داریم که تجربهای زنده است و خوشبختانه از طریق فضای مجازی دیگرچیزی پنهان نمیماند. در سالهای گذشته برای نوشتن صحنه، شاید حضور عینی لازم بود یا شاید نقل قول مستقیم از شاهدان صحنه لازم بود ولی امروزه شاعر از طریق فضای مجازی از تمام حوادث مطلع میشود. به همین خاطر جوانان ما بابهرهمندی از فضای مجازی این امکان را به شعر جنگ میدهند که نگاههای تازه و پرانرژیشان را تزریق و فرمهای تازه را تجربه کنند.
اگر بخواهیم شعر دفاع مقدس را با ادبیات این حوزه مقایسه کنیم فکر نمیکنید شعر عقبتر حرکت میکند؟
بیتردید همینگونه است. این کاملاً طبیعی است و نباید انتظار داشته باشید شعر روایتگر صرف ماجرا باشد. شعر اشارهگر است ولی ادبیات داستانی اشارهگر نیست و گوینده است. میگویند ادبیات داستانی محل تفصیل و شعر محل اجمال است.طبیعی است جنگ یک حادثه دراماتیک است که خصلت روایی دارد و با ادبیات داستانی چفت و بست بیشتری دارد. یکسرنوشت محتوم است که برای پرداختن جنگ یک ساختار دراماتیک مناسبتر است و طبعاً ادبیات داستانی مناسبتر است.باید از هر ژانر ادبی همان انتظاری را داشته باشید که برایش درست شده است. شعر برای روایتگری و قصهپردازی نیست وجزء نگری و فضای استدلالی در قالب داستانی وجود دارد.
ورود جریان روشنفکری به شعر دفاع مقدس میتواند یک فرصت باشد یا تهدید؟
کاملاً یک فرصت و مورد خوب است. ما داریم به روزگاری میرسیم که باید جنبههای انسانی و لحظات ناب جنگ را نشاندهیم. ممکن است این لحظات روشن نباشد و لحظههای تلخ و سیاهی را در برگیرد. اینها باید مطرح شود. ما به زمانیرسیدهایم که شعر جنگ میتواند مطرح شود و به تجربه شاعران دفاع مقدسمان کمک کند. منتها نکته مهمی که وجود دارداین است که شعر این بزرگواران شعر دفاع مقدس نیست بلکه شعر جنگ و ضدجنگ است. یا تحریک به جنگ میکند، یاحماسی است یا از سیاهیها و تاریکیهای جنگ میگوید و ضدجنگ میشود.
اما شعر دفاع مقدس هیچکدام از این دو حالت نیست. شعر دفاع مقدس بر جنبههای قدسی جنگ، بر دفاع از مرزها وباورهای دفاع مقدس تأکید میکند و با جریان روشنفکری تفاوت دارد. شعرهایی که این بزرگواران میگویند شعر جنگ است هرچند تجربههایشان به لحاظ بیانی و فرمی میتواند برای شاعران دفاع مقدس کارآمد باشد. به ویژه که الان دیگر ملاحظات قبل را نداریم که از جنگ بد نگوییم. اگر کنار شعر دفاع مقدس، شعر جنگ حضور داشته باشد، نفس بکشد و با هم تعامل هم داشته باشند به رشد و پیشرفت شعر دفاع مقدس کمک میکند.
آیا شعر دیروز و امروز دفاع مقدس قابلیت جهانی شدن دارد؟
خیر، مگر ادبیات ما جهانی است که شعرمان جهانی باشد. ما یک نهضت تجربه و یک حرکت منسجم برای ترجمه نداریم. مگرادبیات ما جهانی شده که ادبیات دفاع مقدس که زیرمجموعهاش محسوب میشود بخواهد جهانی شود؟ در شرایط فعلی اینانتظار بیهودهای است. از سوی دیگر شعر دفاع مقدس آرمانگرا، محتواگرا و ایدئولوژیک است و چه انتظاری دارید مخاطبآنسوی مرزها که با این فرهنگ آشنایی ندارد در فرصت کوتاه شعر با ارزشها، باورها و آرمانها همزبان شود. فرصتی برایاین کار وجود ندارد مگر در مجموعههای طولانی که آن هم نهضت ترجمه میخواهد تا تعداد قابل توجهی از شعرهای دفاع مقدس در سالهای جنگ تا امروز را ترجمه کند و در یک بسته کامل به مخاطب آنسوی مرزها ارائه دهد که باز نسبت به انتقال این فرهنگ در ژانری به نام شعر تردید دارم.
منبع: روزنامه جوان
ادامه مطلب
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:05 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
شهید «علی اکبر عربی» در قسمتی از وصیتنامه خود نوشته است: خدایا! خون شهیدان را در تن ما جاری گردان، تا به ماندن خو نکنیم و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز تا مشت خونینشان را برافراشته داریم. کد خبر: ۲۳۹۱۸۲ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۲ - 13May 2017 به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، در طول چندین سال جنگ سوریه که محل رویارویی جبهه کفر و اسلام شده است جوانان بسیاری از گوشه گوشه کشور اسلامی ایران برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم این کشور شدند. امروز از هر شهر کشور شهدای مدافع حرمی را میبینیم که پرچمداران مبارزه با ظلم و الگوی جوانانی هستند که به ندای مظلومان پاسخ دادند و به تاسی از مولایشان اباعبدالله به پا خاستند. شهید «علی اکبر عربی» متولد تیرماه 1355 در خمین بود. وی از پاسداران سپاه انقلاب اسلامی و فرمانده گردان بیت المقدس لشکر 17 علی بن ابی طالب(ع) قم بود که پس از تلاش بسیار برای اعزام به سوریه در پانزدهم دی ماه سال 1394 به این کشور اعزام شد و سرانجام در سیزدهم بهمن ماه پس از مجروحیت از ناحیه دست و پا با اصابت گلوله تک تیرانداز به سر در شهر نبل به شهادت رسید. شهید عربی در قسمتی از وصیتنامه خود نوشته است: خدایا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست آموز نشویم و از نور خویش آتش در ما بیفروز تا در سرمای بی خبری نمانیم، خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندن خو نکنیم و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز تا مشت خونینشان را برافراشته داریم. خدایا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید، دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد، پایی عطا کن که جز راه تو را نرود و جانی عطا کن برای تو برود. فاطمه هشت ساله، محمد مصباح 6 ساله و طهورا دو ساله فرزندان این شهید مدافع حرم هستند. انتهای پیام/141
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:05 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
فاطمه منتظر گفت: انتخاب شهید محمدحسین محسنی برای نقاشی به خاطر این بود که شهید مادر نداشت و پدرشان هم در سوریه مدافع حرم بودند. راستش غربت این شهدا باعث شد برای طراحی انتخاب بشوند. قرار بر این شد تصویر شهدایی را طراحی کنیم که از همه غریبتر است. کد خبر: ۲۳۹۱۹۱ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۹ - 13May 2017 به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، میان تمامی حرف و حدیثهایی که برخی از چرایی لزوم حضور مدافعان حرم در جبهه مقاومت اسلامی بر زبان جاری میکنند، دو جوان نسل سومی انقلاب که نه روزهای انقلاب را دیدهاند و نه زمان جنگتحمیلی را درک کردهاند عزمشان را جزم کردهاند تا شهدای مدافع حرم را به همسن و سالان خودشان با همان راه وروشهای مرسوم و معمول خودشان بشناسانند. آشنایی ما با زینب و فاطمه منتظر این دو خواهر خوشذوق از نقاشی شهید مدافع حرم محمدحسین محسنی شروع شد.زینب منتظر نقاش چهرههای آسمانی شهدا است، خودش میگوید حرف زیادی برای گفتن ندارد اما با اصرار ما لب به صحبتمیگشاید. شهید سیدجلال حبیباللهپور اولین شهیدی بود که نقاشیشان را کشیدم و بعد هم شهدایی چون سیدمصطفی موسوی ازشهدای فاطمیون، شهیدان سیدضیاء حسینی، محمدامین کریمیان، عدیل حسینی از شهدای زینبیون، شهید مطهر حسین،شهید محمدحسین محسنی و شهید مکیان. شهدا را چطور انتخاب میکنید؟ چطور شهدا را انتخاب میکنید؟ منبع: روزنامه جوان
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:05 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
جهانبخش سلطانی بازیگر سینما و تلویزیون گفت: فیلمهای سینمایی دفاع مقدس راوی عشق، ایثار، گذشت، پهلوانانی و از خودگذشتگی هستند و هرآنچه زیبایی و عشق در ادبیات داریم همه در نگاه و حرکت رزمندگان ما خلاصه شدهاند. کد خبر: ۲۳۹۱۷۶ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۳ - 13May 2017 گروه استانهای دفاع پرس: چند روز قبل در دفتر کارم بودم، که یکی از همکارانم گفت اطلاع دارید «جهانبخش سلطانی» بازیگر سینما و تلویزیون برای تولید «سردلبرانه» ویژه ماه مبارک رمضان در یزد هستند. پیگیر شدیم تا بتوانیم مصاحبه ای با ایشان داشته باشیم و از انگیزه و هدفشان بپرسیم؛ برعکس آن چیزی که همیشه از بازیگران بنام شنیده بودیم، جهانبخش سلطانی خیلی افتادهحال بود. دعوتشان کردیم و ساعتی در خدمت ایشان بودیم. ماحصل گپ و گفت صمیمانه خبرنگار دفاع پرس در استان یزد با این بازیگر سینما و تلویزیون را در ادامه میخوانید: دفاع پرس: فیلم و سریال هایی حوزه دفاع مقدس در آن ایفای نقش داشتید چه تعداد هستند؟ بین 12 تا 13 فیلم دفاع مقدس بود که من در آن نقشی داشتهام. دفاع پرس: چه شد که به بازی در نقشهایی که مربوط به جنگ تحمیلی است تمایل پیدا کردید؟ من کارشناس تئاتر بودم، در بحبوحه انقلاب در جهاد دانشگاهی کار تئاتر انجام می دادم، آن زمان با آقای شورجه و رحیم رحیم پور آشنا بودم. آقای شورجه مرا با مرحوم «رسول ملاقلی پور» که از جانباز جنگ تحمیلی هست آشنا کرد؛ ملاقلی پور به من گفت «باید در فیلم من با نام «افق» که به مناسبت هفتیمن سالگرد سال دفاع مقدس تدارک دیده شده است بازی کنی»؛ این موضوع مربوط به حدود 29 سال قبل میشود که در حین آماده شدن فیلم افق جنگ به پایان رسید. کارم را با فیلم افق آقای ملاقلی پور شروع شد، 8 ماه زیر آب بودیم و همه دریاهای ایران را سیر کردیم؛ موضوع کار غواصان خط شکن یونس بود. فرمانده این غواصان، که من نقش اش را بازی می کردم فلج و ویلچری بود، من را می بردند با هم صحبت می کردیم تا با کارشان آشنا بشوم و بتوانم نقش را بهتر ارائه کنم. کار بسیار سخت بود البته من جوانتر بودم و به یاری خدا کار بسیار خوبی شد. بعد از آن چون توان من را برای بازی در نقش های دفاع مقدس دیدند، کارهای بعدی پیشنهاد شد. فیلم دیگرم با نام «حماسه مجنون» از آقای شورجه بود که در کشتی عاشورا و بندر انزلی فیلم برداری شد؛ این کار هم بسیار سنگین بود و 6 ماه زمان برد و ماندگار شد. در فیلم «الماس بنفش» به ایفای نقش شهید خرازی پرداختم. فیلم آخرین مرحله در بیابان های کرمان تصویر برداری شد؛ فیلم «باشگاه سری» که در اقیانوس هند و روی کشتی فیلم برداریاش شروع شد و در بندرعباس فیلم به پایان رسید. دفاع پرس: فضایی را در آن زمان برای فیلم برداری فیلم های جنگی انتخاب می کردند کجا بود؟ آن زمان شهرکی به نام دفاع مقدس و انفجارهای نمادین وجود نداشت؛ اکثر فیلم هایی که من بازی کردم در مناطق جنگی بود؛ شب ها در سنگر شهید خرازی می خوابیدیم. گاها پیش می آمد بچه هایی که در فیلم بودند در زمان استراحت برای ادای دین به خط مقدم می رفتند و شهید می شدند دیگر بر نمی گشتند. دفاع پرس: میزان تاثیر گذاری و استقبال مردم از فیلمهای مربوط به دفاع مقدس چگونه است؟ آن زمانی که این فیلم ها تولید می شد رویکرد مردم خیلی با اکنون فرق داشت، آن موقع فضا، فضای شهادت بود و ایثار و مبارزه، ایام پهلوانی بود. در حال حاضر کمتر اسپانسر ها و تهیه کنندهها در حوزه دفاع مقدس سرمایه گذاری می کنند، بخاطر اینکه ساخت این گونه فیلم ها هزینه بسیاری سنگینی را در بر دارد و باید از مضمون خوبی برخودار باشد و حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد تا با استقبال مردمی همراه شود. فلیم های سینمایی جنگ باید با واقعیت و امید همراه باشد و برگرفته از جانفشانی قهرمان های واقعی هشت سال دفاع مقدس باشد.اکنون نگاه مخاطبین تغییر کرده است؛ باید یادمان باشد که کارهای تولیدی، هویت و شناسنامه ایرانی و اسلامی داشته باشد و عاری از فرهنگ کشورمان نباشد. به نظرم «هنرمند باید به گونه ای انتقال تفکر و دانش را بدهد که این امید را به نسل فردا بدهد که زیر درخت معرفت فرهنگ و دانش در نهایت آرامش آینده زیبا و و روشن خود را با اطمینان و امید ببینند» این گونه است که فیلم ها ماندگار خواهند شد. دفاع پرس: چرا تهیه کنندگان و کارگردانها کمتر به حوزه دفاع مقدس میپردازند؟ تهیه اینگونه فیلم ها بسیار سخت و مشکل است و باید از موضوع و فیلم نامهی با محتوایی برخوردار باشد؛ از زمان کلید زدن کار، حدود 6 ماه برای فیلم برداری زمان لازم است. تهیه فیلم های دفاع مقدس عاشق می خواهد؛ شهادت، سعادت است و مستلزم آگاهانه عاشق شدن است. بازی در این فیلم ها ادای دین است برای هنرمندان و همین فیلم ها است که به یادگار می ماند و می شود باقیات و صالحات برای بازیگر، کارگردان و یا تهیه کنندگان. دفاع پرس: خاطرهای از زمان فیلمبرداری فیلمهایتان در زمان جنگ بگویید. پشت صحنه فیلم های دفاع مقدس تماماً خاطره است، برای اینکه مردم فیلم را باور کنند باید از قوت بیشتری برخوردار باشد. سکانس به سکانس پر از خاطره است، چون در بردارنده انفجار های بسیار مهیب است که در فیلم هایی که من اجرای نقش داشتم 6 نفر از بچه های همراه مان بر اثر همین انفجار ها شهید شدند. در فیلم «افق»، رسول ملاقلی پور که کارگردان فیلم بود از انفجار های عظیم برای رساندن واقعیت به مردم استفاده می کرد؛ در بوشهر بودیم که به من گفت «جهان تو با انفجار سوم می روی جلوی دوربین»؛ انفجار اول سه تا نخل از وسط قطع شد و ایستگاه صلواتی پودر شد؛ در انفجار دوم فیلم بردار پرت شد، من کمی مکث کردم به رسول گفتم اگر قرار بمیرم بزار برم بجنگم که اگر کشته شدم با نام شهید باشم. اما نپذیرفت. یکبار دیگر هم در هوای بسیار گرم بوشهر لباس غواصی پوشیده بودیم که از سرتا پایمان عرق می ریخت با «سید جواد هاشمی» روی قایق عاشورا بودیم که من احساس کردم نمی بینم و حالم خیلی بده اما خجالت می کشیدم بیان کنم، وقتی رسیدم به ساحل سید جواد هاشمی پیاده شد و به من گفتند که پیاده شو، نتونستم و پرت شدم که باعث شد از نیمه تنه فلج شدم حدود 8 روزی در اهواز در بیمارستان بستری شدم؛ در حین بیهوشی می شنیدم که پرستار می گفت که این را بفرستید تهران حالش خوب نیست اما در همین حال رسول ملاقلی پور که آمده بود دیدنم بهم گفت «جهان نمیری ما قرار گاه را منفجر کردیم»؛ (چون بخش مهم فیلم انجام شده بود اگر میمردم کار خیلی سخت می شد. اگر این بخش فیلم برداری نشده بود یک نفر را جایگرین می کردند.) در فیلم «شب دهم» شورجه که رفته بودیم اهواز، در نخلستان ها انفجار های بسیار مهیبی می زدند که خود من بعد از اینکه فیلم را دیدم تازه ترسیدم. در سکانسی عراقی ها پل اهواز را منفجر می کردند و من باید پرت می شدم در آب های کارون که فاصله بسیار زیادی دارد، من شیرجه زدم، تو آب بودم؛ قایقی که آمد دنبالم خورد به سنگ متوجه شدیم در فاصله چند سانتی من سنگ بسیار بزرگی بود و خیلی امکان داشت که من روی آن فرود بیام که به نظرم خدا دوستم داشت. در حماسه مجنون سکانسی بود که هواپیماهای عراقی باید می آمدند ما را بمباران میکردند، در اثر انفجارها باک بنزین هواپیما سوراخ شد، خلبان ها خیلی دلاور بودند که توانستند بدون صدمه فرود بیایند. در انتها باید بگویم که، حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد» چون بچه ها عاشق بودند و به یک رهایی و سلوک رسیده بودند، پهلوان و ایثارگر بودند و تمام معرفت، دانش و عشق درونشان مثل نوری جلوی رویشان بود و صدایی آنها را می خواند «ارجعی الی ربک» به سوی پروردگار خود بیا؛ تمام باورشان شهادت بود و قبول داشتند شهادت، آنها را به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) پیوند می دهد. فیلمهای سینمایی دفاع مقدس، راوی عشق، ایثار، گذشت، پهلوانانی و از خودگذشتگی بود و هر آنچه زیبایی و عشق در ادبیات داریم همه در نگاه و حرکت رزمندگان ما خلاصه شده بود؛ من حدود 8 سال در سپاه تئاتر درس می دادم و با کسانی بودم که جانباز جنگ تحمیلی بودند، به آنچه می گویم اعتقاد قلبی دارم چون دیدهام. حضرت آیت الله خامنهای ( مدظله العالی) می فرمایند: «فضیلت های یک بسیجی باید میان یک کارزار عشق باشد» فضلیت یعنی دانش، معرفت، تفکر و عشق نه کلاشینکف، که رزمندگان ما به این رسیده بودند برای همین حماسه آفریدند. گفتوگو از «زهرا عابدی» انتهای پیام/
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:05 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
مراسم بزرگداشت شهید «محمدعلی دانشمقدم» شامگاه شنبه 23 اردیبهشتماه در یزد برگزار میشود. کد خبر: ۲۳۹۱۹۳ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۰ - 13May 2017 به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، مراسم گرامیداشت شهید «محمد علی دانش مقدم» از شامگاه شنبه 23 اردیبهشتماه به مدت 7 شب بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء در منزل پدر شهید واقع در یزد، 24 متری امام شهر، بلوار شیخ کلینی، جنب مسجد حضرت ولی عصر (عج)، کوچه شماره 4 برگزار میشود. این مراسم نورانی با حضور خانوادههای معزز شهدا، جانبازان و ایثارگران و عموم مردم همراه با مدیحهسرایی ذاکر اهل بیت (ع) برگزار خواهد شد. انتهای پیام/
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:04 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
«آ سید مجتبی» نوشته «بهرام سیاهپوش» روایتگر زندگانی یکی از شهدای انقلاب اسلامی و شهید ترور استان مرکزی است. کد خبر: ۲۳۹۱۹۲ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۸ - 13May 2017 به گزارش دفاع پرس از استان مرکزی، «سید مجتبی حسینی» نخستین شهید خبرنگار استان مرکزی بود که از دوران جوانی خود در مبارزات مختلف انقلابی حضور داشت و فعالیتهای فرهنگی و سیاسی انجام می داد، که سرانجام در پنجم مهرماه 1358 به دست منافقین به شهادت رسید. «آ سید مجتبی» عنوان کتابی است که در 84 صفحه به زندگی شهید «سید مجتبی حسینی» پرداخته است و برای مخاطب از ابعاد زندگی یکی از شهدای ترور استان مرکزی روایت میکند. «بهرام سیاهپوش» نویسنده این اثر در 15 عنوان مطالب مورد نظر خود را به مخاطب ارائه داده و در تصاویری از فعالیتهای این شهید نیز ضمیمه کتاب کرده است. در بخشی از کتاب آمده است: مجتبی به دوردست خیره شده بود و به روزگاری فکر می کرد که قانون انقلاب اسلامی حاکم شده است و رویای آزادی و استقلال تحقق یافته، به روزگار خوش عاشقی فکر میکرد، او غرق در رویاهای معطر بود، اندکی از ساعت شش عصر گذشته بود و شعبه اخذ رأی همچنان پر و خالی میشد. مجتبی که بازرس انتخابات بود از پس استراحتی کوتاه به شعبه اخذ رأی میدان «پانزده خرداد» نزدیک می شد، جایی که بیشتر از هرکسی سایه ای حقیر در سیاهی آن شب اتظار آمدنش را میکشید. کم کم همهمه ای شروع شد و مشاجره و درگیری و نزاع. لحظاتی بعد دستی با خنجر نفاق بالا رفت و در سینه ملتهب و سوزان مجتبی فرود آمد. مجتبی چشمش را بست و باز کرد و فرشتگان را در رداهای نور دید که به سمتش آغوش گشوده اند... انتهای پیام/
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:04 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
حضور هوانیروز در عملیات بدر امری اجتنابناپذیز بود؛ شروع حمله با بالگردها و نیروهای هوانیروز صورت گرفت. کد خبر: ۲۳۹۲۱۲ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۹ - 13May 2017
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:04 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
کتاب «پاسدار قرآنی» با موضوعیت داستان زندگی شهید «محمد منتظر قائم» به همت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس یزد منتشر شده است. کد خبر: ۲۳۹۱۸۷ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۸ - 13May 2017 نویسنده این کتاب «محمد حامد حرزاده» و تصویرگر آن «طاهره رضایی» میباشد که در حوزه کودک و نوجوان این کتاب را نگارش کردهاند. کتاب پاسدار قرآنی در اختتامیه کنگره شهید شاخص سال 1395 «محمد منتظر قائم» رونمایی شد و اکنون در بازار عرضه میشود. انتهای پیام/
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:03 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
استاندار سیستان و بلوچستان به همراه هیئت همراه از مرکز فرهنگی انقلاب و دفاع مقدس این استان بازدید کرد. کد خبر: ۲۳۹۲۰۹ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۸ - 13May 2017 به گزارش دفاع پرس از زاهدان، علی اوسط هاشمی استاندار سیستان و بلوچستان به همراه فرماندار زاهدان، شهردار زاهدان، اعضای شورای شهر، مسئول برنامه و بودجه و جانشین استاندار از روند ساخت مرکز فرهنگی انقلاب و دفاع مقدس سیستان و بلوچستان بازدید کرد. استاندار سیستان و بلوچستان در این جلسه گفت: نگهداری از میراث شهدا و ترویج فرهنگ شهدا، روشن نگهداشتن این چراغ هدایت کار بسیار دشواری است. هاشمی در ادامه افزود: مرکز فرهنگی انقلاب و دفاع مقدس باید کانونی برای یافتن حق و حقیقتشود. سردار غلام نبی کوهکن مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سیستان و بلوچستان ضمن تبریک اعیاد شعبانیه گفت: این مرکز به نحوی طراحی خواهد شد که حداقل صدها سال بازدیدکننده داشته باشد و تمام و کمال بر پایه وحدت بنا خواهد شد. انتهای پیام/
[ شنبه 23 اردیبهشت 1396 ] [ 3:03 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
حاج قاسم صادقی از رزمندههایی بود که از همان آغازین روزهای جنگ تحمیلی به خرمشهر و آبادان رفت. کد خبر: ۲۳۹۲۱۵ تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۸ - 13May 2017 به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، حاج قاسم صادقی از رزمنده هایی بود که از همان آغازین روزهای جنگ تحمیلی با گروه فداییان اسلام به فرماندهی شهید سید مجتبی هاشمی به خرمشهر و آبادان رفت. او چند سالی است که در آبادان به یاد همرزمان شهیدش، یادمان شهدای دشت ذوالفقاری آبادان را تاسیس کرده و به همراه خانواده اش در این یادمان مشغول خدمت رسانی به زائران کربلای ایران است. آنچه می بینید، نمایی از حضور او در عملیات کربلای ۵ است. منبع: مشرق
خدایا! خون شهیدان را در تن ما جاری گردان
ادامه مطلب
تصویر شهدایی را طراحی میکنیم که از همه غریبترند
زینب منتظر
کمی از خودتان بگویید. از چه زمانی کار نقاشی شهدای مدافع حرم را شروع کردید؟
من 22 سال سن دارم و اهل یکی از روستاهای بابلسر هستم. در حال حاضر در رشته مهندسی نرمافزار مشغول بهتحصیلم و هم در دانشگاه و هم در محلهمان بسیجی هستم. از همان دوران کودکی خیلی نقاشی را دوست داشتم. هیچدوره آموزشی نرفتم و نقاشی را فقط برای آرامشی که به من میدهد دوست دارم. دو سالی میشود که کار نقاشی برایشهدای مدافع حرم را شروع کردهام.
چرا شهدای مدافع حرم؟
آرامشی که در به تصویرکشیدن تمثال شهدا به دستم یآورم با هیچ کار و هنر دیگری قابل مقایسه نیست.
اولین شهیدی که تصویرش را با هنرتان خلق کردید تمثال کدام شهید بود؟
بیشتر خواهر کوچکم فاطمه شهدا را انتخاب میکند و پیشنهاد میدهد. انشاءالله بعد از امتحاناتم باز هم قرار است که ادامه بدهم از الان هم خواهرم اسم شهدا را برایم لیست و آماده کرده است.
بعد از کشیدن نقاشی، آنها را به دست خانوادههایشان میرسانید؟
البته اگر به خانوادهها دسترسی داشته باشیم و امکانش وجود داشته باشد بله قطعاً. تا به حال چند مورد از این نقاشیهارا خواهرم فاطمه به دست خانوادههایشان رسانده است. خانوادهها با الطافشان ما را خوشحال کردهاند. حس خیلی خوبیهمراه دارد. در پایان هم باید بگویم که من دوست دارم ادامهدهنده راه شهدا باشم. چراکه شهدا پیرو میخواهند.
فاطمه منتظر
در همکلامی با خواهرتان متوجه شدیم که ایده این کار هنری از شماست؟
بله؛ آغاز این کار به ارادت من به شهید مصطفی موسوی برمیگردد. آشنایی با این شهید و شهدای عملیات بصرالحریر و بعد هم شناخت خانواده شهید سیدجلال حبیباللهپور که برای یادواره شهدای مدرسهمان دعوتشان کرده بودیم. اتفاقات خوبیهم در مدرسه افتاد. مثلاً خانمی از بچههای مدرسه چند روز بعد از یادواره پیش من آمد و از من درباره کلیپ شهدا و نقاشیآنها پرسید. انگار مراسم تأثیر خودش را روی ایشان گذاشته بود. این یادواره باعث آشنایی بچهها با شهدا و نگاه بیشتر به مسائل دینی شد.
از برخورد با خانواده شهدای مدافع حرم چه احساسی داشتید؟
در واقع این نقاشیها بهانهای شد تا اولین بار از نزدیک با خانواده شهدا رو به رو شوم. آن هم شهدای مدافع حرم که تمامدنیایم شده بودند. آنها برایم دعا میکردند. حال و روز من بینظیر شده بود.
سیدجلال حبیبالله پور را برای برنامه یادواره مدرسه انتخاب کرده بودیم. شهید سیدمصطفی از شهدای فاطمیون بود کهخیلی گمنام بود برای اینکه کمی شناخته بشود تمثالش را کشیدیم. شهید مصطفی موسوی از شهدای ایرانی بود که با توجه به شناخت قبلی از مادر و پدرشان، تصویر ایشان را برای طراحی انتخاب کردیم. نام شهید سیدضیا حسینی را هم درکانال شهید سیدمصطفی دیدم. شهید 19 ساله از شهدای بصرالحریر که فوقالعاده غریب هستند و نامی از آنها دیدهنمیشود.
سال 1395 بود که با شهدای زینبیون آشنا شدم. خیلی پیگیری کردم. آنها هم خیلی غریبند آنقدر که عکسی در فضایمجازی و اینترنت ندارند و اگر هم باشد کیفیت خوبی ندارد. در نهایت عکس شهید عدیل حسینی را پیدا کردیم و خواهرمنقاشی ایشان را هم کشید. انتخاب شهید محمدحسین محسنی هم برای این بود که یکی از همرزمان خبر شهادت او را داد اما خبری از پیکر نبود. کمی بعد پیکر برگشت. شهید مادر نداشت و پدرشان هم همان زمان در سوریه در جبهه مقاومتاسلامی مدافع حرم بودند. راستش غربت این شهدا باعث شد برای طراحی انتخاب بشوند. قرار بر این شد تصویر شهدایی راطراحی کنیم که از همه غریبتر است. البته این کار با زخم زبان و طعنههایی همراه بوده است، اما میدانم قطعاً تأثیرخودش را روی نسل جوان دارد.
در نظر داریم این دو خواهرخوشذوق را با خانواده شهدای مدافع حرم ارتباط بدهیم تا انشاءالله بتوانند در آینده نمایشگاهیبرای نشان دادن تمثال شهدای غریب مدافع حرم برگزار کنند.
ادامه مطلب
فیلمهای دفاع مقدس راوی ایثار و از خودگذشتگی است
ادامه مطلب
تجدید میثاق یزدیها با شهید «محمدعلی دانش»
ادامه مطلب
روایت نخستین شهید خبرنگار استان مرکزی در «آ سید مجتبی»
ادامه مطلب
نقش هوانيروز در عمليات بدر
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، حضور هوانیروز درعملیات بدر، همانند مجموعه عملیات پیشین، امری تثبیت شدهو اجتنابناپذیر بود. تمام مسئولین و نیروها میدانستند و برایآنها ثابت شده بود که هیچ عملیاتی بدون شرکت و حضورهوانیروز امکانپذیر نمیباشد و به همین منظور، جهت اجرایعملیات بدر، جایگاه شروع و نوک حمله را با بالگردها و نیروهایآن پیش بینی کرده بودند.
در عملیات خیبر با اعلام حمله و شروع عملیات، شش فروند بالگرد شینوک به پرواز درآمدند و هلی برن نیرو و مهمات به داخل هورالهویزه و جزایر مجنون را انجام دادند. پس از اعلام حملهنیز 7 فروند از بالگردهای ترابری 214 و جنگنده کبرا در قالب یک تیم 7 فروندی، به سوی مردابهای هورالهویزه بال گشودند. بااین تفاوت که نیروهای دشمن در زمان عملیات خیبر در داخل هورالهویزه و جزایر مجنون در حد قابل توجهی نبودند وکوچکترین اطلاعی از یورش قوای ما نداشتند؛ اما در عملیات بدر، این مسأله درست برعکس بود.
بیش از دو لشکر از نیروهای عراقی با تجهیزات کامل و استحکامات بسیار محکم، آمادهی رویارویی با نیروهای ایران بودند و مانند عملیات خیبر غافلگیر نشدند.
فرماندهان و نیروهای عراقی که تجربهی بسیار تلخی از عملیات خیبر داشتند و متحمل تلفات سنگینی از نیرو تا تجهیزات واراضی در آن عملیات شده بودند، در عملیات بدر به نوعی میخواستند تلافی آن شکست را بکنند. هر چند هم در ابتدا تلاش کردند تا با آسیب رساندن به چند بالگرد و به شهادت رساندن تنی چند از خلبانان و متخصصین هوانیروز، موتور حملهی بدر را از تحرک بازدارند؛ اما در انتها، باز هم آنها(دشمن) بودند که شکست خوردند و مغبون شدند؛ چرا که هوانیروز به سرعتتوانست بالگردهای دیگری جایگزین بالگردهای ساقط شده کند.
منبع: کتاب هوانیروز و حماسه بزرگ بدر، نویسنده: مرتضی سلطانی، انتشارات سوره سبز، ص19
ادامه مطلب
داستان زندگی شهید «محمد منتظرقائم» در کتاب «پاسدار قرآنی»
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، کتاب داستانی «پاسدار قرآنی» با موضوعیت زندگی شهید مبارزه با نفوذ «محمد منتظر قائم» توسط انتشارات «خط شکنان» ( وابسته به اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس یزد) منتشر شد.
ادامه مطلب
بازدید استاندار سیستان و بلوچستان از مرکز فرهنگی انقلاب و دفاع مقدس
ادامه مطلب
حاج قاسم در کربلای ۵+ عکس
ادامه مطلب