دیدار کارکنان سپاه شهرستان «بهار» با خانواده شهید «سیدمیلاد مصطفوی»
جمعی از کارکنان سپاه ناحیه شهرستان «بهار»، امروز (یکشنبه) با حضور در منزل شهید «سیدمیلاد مصطفوی» با خانواده این شهید سرافراز دیدار کردند.
کد خبر: ۲۶۹۸۹۰
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۴ - 10December 2017
به گزارش دفاع پرس از همدان، فرمانده و جمعی از کارکنان سپاه ناحیه «بهار» همدان، صبح امروز (یکشنبه) با خانواده شهید مدافع حرم «سیدمیلاد مصطفوی» دیدار کردند.
سرهنگ پاسدار «سیدجواد حسینی» فرمانده سپاه ناحیه بهار در این دیدار، با گرامیداشت یاد و خاطره همه شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، به فداکاری و ایثار شهدا اشاره کرد و اظهار داشت: یکی از مهمترین ویژگیهای شهید مدافع حرم «سیدمیلاد مصطفوی» روحیه اخلاص بود که در این شهید گرانقدر دیده میشد.
پدر این شهید سرافراز نیز در این دیدار، با اشاره به فعالیتهای چشمگیر سیدمیلاد، بیان داشت: فرزندم در تمام عرصهها تلاش میکرد که ورزش و خادمی شهدا در راهیان نور در طول 10 سال، از جمله این فعالیتها بود.
انتهای پیام/
ادامه مطلب
[ یک شنبه 19 آذر 1396 ] [ 9:14 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
مدیر واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری با اشاره به آسیبهای ورود تخلیل در خاطرات دفاع مقدس، گفت: اکثر خاطرات دفاع مقدس دلی و هیاتی جمعآوری شده که اتفاق خوبی است؛ اما امروز برای ایجاد توازن در گونههای ادبی نیازمند برنامه هستیم. کد خبر: ۲۶۹۹۰۹ تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۸ - 10December 2017 حجتالاسلام سعید فخرزاده در این نشست با بیان اینکه خاطره از مقولههای سهل و ممتنع است، اظهار داشت: وقتی وارد حیطه خاطرهنگاری میشویم، دامنه وسیعی از اطلاعات پیشِ روی ما قرار میگیرد که نیازمند پژوهش است. وی خاطرنشان کرد: اگر در حوزه رسانههای مکتوب، از دوران دفاع مقدس تا کنون پژوهشی صورت بگیرد، دهها میلیون فیش مطلب از طریق رسانهها درباره دفاع مقدس منتشر شده است که اگر دسته بندی شود، به دهها میلیارد بودجه برای کار پژوهشی نیاز دارد.
[ یک شنبه 19 آذر 1396 ] [ 9:13 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
اعضای ستاد فرهنگی یادمان شهدای هویزه توسط فرمانده سپاه حضرت ولی عصر (عج) خوزستان معرفی و احکام آنها ابلاغ شد. کد خبر: ۲۶۹۹۲۲ تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۸:۴۲ - 10December 2017 رئیس ستاد فرهنگی یادمان شهدای مظلوم هویزه، هدف از تشکیل این ستاد را انسجام بیشتر مسائل فرهنگی هویزه عنوان کرد و گفت: لازم بود انسجام بیشتری در حوزه اجرای فعالیتهای فرهنگی هویزه شاهد باشیم، تا فعالیتهای بهتر و مطلوبتری که مورد اقبال زائران است، اجرا شود. وی روز 16 دی را که سالگرد شهادت شهیدان مظلوم هویزه است، نقطه عطف فعالیتهای یادمان دانست و افزود: یکی از دغدغههای مهم ما ایام 16 دی است که باید به صورت ویژه مورد توجه قرار گیرد، تا بتوانیم با توان بیشتر و بهتر، این روز تاریخی و بهیادماندنی را در سطح ملی به نمایش بگذاریم. سردار شاهوارپور همچنین بر فراهم کردن امکان حضور پر رنگ دانشجویان و عشایر در مراسم سالگرد 16 دی تأکید کرد. در ادامه این جلسه حاضران درباره برگزاری هرچه بهتر و باشکوهتر سی و هفتمین سالگرد شهدای مظلوم هویزه به بحث و تبادل نظر پرداختند و در پاپان احکام اعضای ستاد از سوی سردار شاهوارپور ابلاغ شد که طی آن حجت الاسلام سید حمید علم الهدی (برادر شهید و عضو هیأت امنا)، محمد حسین قدوسی (برادر شهید و عضو هیأت امنا)، محمد علی سلحشور (برادر شهید و عضو هیأت امنا)، حاج عبدالعلی مرعی (مدیر جدید یادمان شهدای هویزه)، سرهنگ غلامرضا بروجردی (دبیر قرارگاه راهیان نور و مدیر زیارتگاههای سپاه ولی عصر خوزستان)، سرهنگ عادل عساکره (مسوول اداره حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس سپاه ولی عصر(عج))، بهمن شهریاری (رئیس بسیج دانشجویی خوزستان)، سردار یونس شریفی (همرزم شهدای هویزه و عضو هیأت امنا) و سید محمد حسین علم الهدی به عنوان عضو ستاد و میلاد کریمی به عنوان دبیر ستاد معرفی شدند. یادمان شهدای هویزه در 25 کیلومتری جنوبغربی شهر هویزه و محل رشادت شهید علمالهدی و یارانش از یادمانهایی است که زائران راهیان نور به خصوص دانشجویان جوان بیشتر از آن بازدید میکنند و به دلیل نحوه شهادت شهیدانش و شباهتهایی که به واقعه عاشورا دارد به کربلای هویزه مشهور است. انتهای پیام/ 231
[ یک شنبه 19 آذر 1396 ] [ 9:13 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
کد خبر: ۲۶۶۲۹۰ تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۰ - 15November 2017 به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، تاریخ انقلاب اسلامی به ویژه دهه 60 همواره دچار تحریف و جعل شده و میشود. شناخت لایههای پنهان انقلاب و شخصیتهای برجسته آن میتواند تا حد زیادی پاسخ به شبههها و رفع تحریفها را ممکن کند. یکی از شخصیتهایی که همواره برای ایجاد تفرقه و شبهه توسط دشمنان مورد استفاده قرار گرفته شخصیت مرحوم «آیتالله منتظری» است. این شخصیت فارغ از هر اظهار نظری بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی است و باید ویژگیهای شخصیتی او عاری از هرگونه غرضورزی شناخته شده و آرا و نظراتش مورد بازنگری قرار گیرد. «خاطرات منتظری و نقد آن» نوشته «اسدالله بادمچیان» از جمله آثاری است که با نگاهی نقادانه زندگی و زمانه منتظری را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. این کتاب در 10 فصل به تفصیل از تولد، دوران کودکی، نوجوانی، تحصیلات حوزوی تا فعالیتهای مبارزاتی در جریان انقلاب، پیروزی انقلاب، انتصاب به قائم مقامی رهبری و عزل وی از این منصب را شرح داده است. نویسنده اصل خاطره آیتالله منتظری را عینا نقل کرده و سپس به نقد آن خاطره بر اساس اسناد و منابع موجود کرده است. از این نظر کتاب مورد اشاره در نوع خود قابل تامل است. نویسنده در مقدمه کتاب خود آورده است: «حداکثر سعی بر این بوده که نقد و انتقاد محترمانه باشد حتی در مواردی که از احساسات هر فرد ارادتمند به امام و روحانیت جریحه دار شده باز دقت شده است که قلم تابع احساسات نشود و بیان به صورت منطقی و متین باشد. کوشش بر این بوده که نقدها کوتاه و فشرده و ناظر به مطالب اصولی و کلان باشد، تا به اختصار موضوع را نشان دهد لذا از شیوه تبلیغاتی و القاء دیدگاه نقد کننده پرهیز شده تا قضاوت هر خواننده بر اساس برداشت خودش باشد.» مطالعه این کتاب در شرایط فعلی که معاند نظام به هر حربهای برای ضربه زدن به آن متوسل میشوند ضروری است. برخی از مخالفان جمهوری اسلامی ایران فقط به منظور دشمنی با مردم و انقلاب مساله منتظری را مطرح میکنند تا به اصطلاح آبی را گل آلود کرده و ماهی خود را بگیرند در حالی که نه منتظری را میشناسند و نه ولایت فقیه برای آنها اهمیت دارد چه رسد به اینکه قائم مقامی رهبری برای آنها مهم باشد. قسمتی از متن کتاب: «شایعه فرار شاه س: ظاهرا بعد از این قضایا حضرتعالی با اصرار مانع رفتن مرحوم امام به حرم مطهر شدهاید و به این وسیله توطئهای را خنثی نمودید؟ ج: جریانی که به آن اشاره کردید از این قرار است: سر شب من در خانه نشسته بودم که کسی آمد و گفت: شایع است که شاه فرار کرده! من بلافاصله به سرعت از منزل به مقصد منزل آیتالله خمینی حرکت کردم، در راه نیز شایعه شنیده میشد، به منزل ایشان که رسیدم دیدم جمعی از جمله آقای امینی، حاج سیدمحمدحسین لالهزاری و سرهنگ اشراقی ـ در حالی که لباس شخصی به تن داشت ـ نشستهاند و همان شایعه مطرح بود و گفته میشد که از شهربانی قم سئوال شده آنها هم اظهار بیاطلاعی کردهاند. ایام هم ایام زیارتی بود و قم شلوغ بود، در این اثنا بعضی مصر بودند که آیتالله خمینی به حرم مشرف شوند و غرض در حقیقت شعار و تظاهرات بود ولی به نظر مساله مشکوک و مورد شبهه بود و احتمال توطئه میدادیم. من و آقای امینی با تشرف ایشان به حرم مخالفت کردیم و گفتیم در این شرایط و شلوغی صحن حرم تشرف شما صلاح نیست. ایشان اول قبول نمیکردند ولی بالاخره با اصرار ما منصرف شدند، آقای امینی میگفت من به قدری ناراحت بودم که تصمیم داشتم اگر ایشان منصرف نشوند قبای ایشان را بگیرم و بکشم ولو موجب پرت شدن ایشان باشد. نقد خاطره داستانی که آقای منتظری در رابطه با شایعه فرار شاه پس از حوادث فیضیه میگوید بسیار جالب است. اما با لحنی که وی بیان نموده است بسیار تلخ میباشد. ... وقتی موضوع در خاطرات باز میشود، معلوم میشود که همه مساله یک شایعه بوده که شاه فرار کرده است! و قضیه در ذهن سئوال کننده تبدیل به توطئه شده و البته تمام این توطئه توسط آقای منتظری خنثی شده است. شایعهای که در قم منتشر میشود، یک نفر به آقای منتظری اطلاع میدهد. وی بدون تحقیق و بدون توجه به اینکه شاه که بدون دلیل و فشار فرار نمیکند. به سرعت به منزل امام میآید. تصور میکند که امام این شایعه را باور کرده است. بعد فکر میکند که امام را میخواهند وادار کنند به حرم بیاید، و امام چرا به حرم میرود؟ ظاهرا چند نفر اصرار داشتند که امام به حرم بروند تا در میان مردم باشند و آقای منتظری لابد آنها را توطئهگر نمیداند زیرا درباره آنها چیزی نمیگوید. بعد امام منصرف میشوند و توطئه از بین میرود!! جالب است آقای منتظری طوری سخن میگوید که گویا امام با آن بینش عظیم و سیاست شناسی کم نظیر، متوجه توطئه نبودهاند و فقط به اصرار آقای منتظری و همراهش از این توطئه نجات یافتهاند. آیا کسی اگر امام را کمی بشناسد میتواند باور کند که او بر اساس یک شایعه سست، تصمیم بگیرد و اسیر توطئه شود و آقای منتظری او را نجات دهد؟» «خاطرات منتظری و نقد آن» در 780 صفحه مصور به قلم «اسدالله بادامچیان» تالیف و توسط نشر «اندیشه ناب» در 3000 نسخه منتشر شده است. انتهای پیام/ 161
[ چهارشنبه 24 آبان 1396 ] [ 7:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
یادواره سرلشکر شهید «احمد اسکندری» و 18 شهید روستای «چنار» از توابع شهرستان خمین، روز جمعه 26 آبانماه برگزار میشود. کد خبر: ۲۶۶۴۲۹ تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۷ - 15November 2017 به گزارش خبرنگار دفاع پرس از اراک، یادواره سرلشکر شهید «احمد اسکندری» و 188 شهید گلگون کفن روستای «چنار»، روز جمعه 26 آذرماهماه مصادف با سالروز رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) بعد از اقامه نماز ظهر و عصر با حضور خانوادههای معظم شهدا در مسجد جامع این روستا برگزار میشود. این مراسم با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین میرزایی همراه خواهد بود. انتهای پیام/
[ چهارشنبه 24 آبان 1396 ] [ 7:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
یک گروه فانوس درست شده بود. دو تا ماشین بود و یک مسئول داشت. آقایان «خلیل حسن بیگی»، «بلال کردی» و «عباس خوری» و «محمد ابراهیمی ورکیانی» به ترتیب مسئول آن بودند... . کد خبر: ۲۶۶۰۷۸ تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۰۰:۴۵ - 15November 2017 ابوالفضل حسن بیگی فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) جهادسازندگی در این کتاب به جهت حضور مستمر در خط مقدم و شرکت در جلسات فرماندهان جنگ، خاطراتی شنیدنی از نقش مهندسی رزمی در دفاع مقدس بیان نموده است. خاطرات زیر برگرفته از این مجموعه می باشد که با هم مرور می کنیم. آتش دشمن یک روز محسن رفیقدوست خودش تصمیم گرفت بیاید و بازدید کند. بچه های نگهبانی نگذاشتند داخل بیاید. آنجا تعداد زیادی تویوتا لندکروز جمع شده بود. دیده بان های عراقی هم می دیدند. آتش سنگین توپخانه و بمباران شروع شد. چند تا از کمپرسیهای ما بمباران شد. آنها برگشتند و رفتند. دو سه ساعت کار تعطیل شد. گفتند کمپرسی ها ترسیدند. رفتم پشت کمپرسی نشستم و حرکت کردم. حاج محمد اسماعیلی [شهید] گفت: «نامردها! فلانی خودش آمده نشسته پشت فرمان. دارد می رود». یکی آمد ماشین را از من گرفت. رفتم روی رکاب یکی دیگر ایستادم تا همه ببینند. ماشینها راه افتادند. ماشینها که راه افتادند، رفتم قرارگاه و گفتم: «آقای رضایی کجاست؟» گفتند: «رفته تهران گزارش بدهد». فردای آن روز رفتم جلوی در. تا او را دیدم، گفتم: «آقا محسن اینطوری جاده تعطیل میشود! » گفت: «می خواهم بروم وضو بگیرم». گفتم: «میخواهم بروم. کار دارم». جلوی در ایستاد. گفتم: «رفیق دوست آمد تا بازدید کند. چهار پنج تا لندکروز بودند. عراقی ها هم آنجا را کوبیدند و بمباران کردند. تعدادی شهید دادیم. چند ماشین ما تکه پاره شد. اگر اطمینان نداری ما را بردار! گفت: «فردا ساعت 11 به قرارگاه بیایید». فردا محمدتقی رضوی هم که فرمانده قرارگاه ما بود، آمد. آقای ستار وفایی باز شروع به گزارش دادن کرد. گفتم: «آقای ستار ما الان یک کیلومتر جاده ساختیم. رفتیم تو نی ها. دیگر کمپرسی ها دیده نمی شوند که عراقی ها بخواهند بزنند. قبلش هر چی خاک می ریختیم فرار می کرد، می رفت. نیها ریشه ای شده و خاکها کمتر در میروند». جاهایی که نی نبود جاده سازی سخت تر بود. در قرارگاه دعوا شد. گفتم: «آقای رضایی الا و بلا من ول می کنم، میروم. امکان ندارد وایسم. یا من یا سپاه!» آقا محسن رضایی محکم تصمیم گرفت. گفت: «آقای ستار وفایی! شما می روید جاده شط علی. جهاد بماند». گفتم: «ما امکانات می خواهیم. آقای زنگنه باید بیاید». آن موقع وزیر جهاد بود. زنگ زدند و آقای زنگنه آمد. تصمیم گرفتند که پانصد تا مایلر از سراسر استانها به ما مأمور کنند. ما سه هزار تا خودرو می خواستیم. حدود دو هزار تا کمپرسی مردمی بودند که میرفتند از معادن رامهرمز شن و ماسه می آوردند. پانصد دستگاه هم داخل جاده بودند. حدود بیست تا بولدوزر دست محمد قربانی بود که حدود 10 دستگاه آنها شب و روز فقط خاک دپو می کردند. کار، عشق و علاقه و شور گرفت. پیشروی جاده از روزی 100 متر به 500 متر هم رسید. کمپرسی های مردمی در عملیات خیبر 2 هزار و 500 کمپرسی به کار گرفتیم؛ 2 هزار دستگاه آن کمپرسی مردمی بودند. حدود یک هزار و 800 دستگاه آن را ستاد مرکزی از طریق استانها فرستاد. حدود 200 دستگاه هم از خود استان خوزستان آمدند. به اینها پول می دادند تا شن را از رامهرمز حمل کنند. هر باری که می آوردند، تناژی پول می دادند. حدود 500 مایلر هم مربوط به جهاد سازندگی بود و از قرارگاه حمزه، کربلا و نجف آمدند. به راننده کمپرسی هم نیاز داشتیم. کمپرسی که از یک شهرستان می آمد و مثلاً دو ماه کار داشتیم، یک ماه بود و میرفت و دیگر برنمی گشت. کمپرسیاش را حق نداشت ببرد. اگر رانندهاش مجروح یا شهید می شد یا مشکلی برایش پیش می آمد، کمپرسی اش را میگذاشت و می رفت. به همین دلیل رانندههای لودر و بولدوزر هم رانندگی کمپرسی یاد گرفته بودند. با طرح صیاد شیرازی، برای واحدهایی که در منطقه بودند، تعداد زیادی دستگاه مهندسی انتقال یافت. تمام لشکرهایی که در منطقه بودند، کارهای عمومی خودشان، مثل سنگرسازی را، خودشان انجام می دادند. فقط بعضی اوقات که فشار دشمن زیاد می شد و نیاز به کمک بود، بچه های شاهرود را به آنها مأمور می کردیم، ولی برای ما اصل، جاده بود. بچهها از نقطه صفر مرزی در داخل جزیره، خاک برمی داشتند و می ریختند. تقریباً جزیره هم تثبیت شد. عراقی ها هم ناامید شدند. فهمیدند که نمی توانند جزایر را پس بگیرند. ساخت جاده را سرعت دادیم. بعضی از روزها مثلاً 500 متر از آن طرف و 100 تا 150 متر از طرف جزیره کار میکردیم. از این طرف، سه شیفت کار می شد. از طرف جزیره، دو شیفت کار میشد، چون نیرویمان کمتر بود. عقبه آن طرف هم سخت تر بود. نمی توانستیم کمپرسی بیشتری داخل جزیره ببریم، چون حجم آتش عراقی ها سنگین بود. ستون پنجم داشتند و وقتی فهمیدند، حجم آتششان روی این جاده زیاد کردند. آتش نمرود بیشتر مواقع، از هر پنج فروند هواپیما که می آمد سه فروند فقط جاده را بمباران میکرد. شانسی که داشتیم این بود که در بعضی جاها، دو طرف جاده، آب بود؛ بمب میآمد و می افتاد داخل آب و گل و لای می آورد و بیرون میریخت. موج و صدایش هم گرفته می شد. 3 تا 4 متر ارتفاع آب و حدود دو متر هم باتلاق بود. گل ها را به سر و کله نیروها میپاشید. گلولۀ توپ هم میآمد. یک بار با مرحوم غلامرضا بوغیری در فاصله 200 متری جایی که خاک خالی میکردند، نشسته بودیم. عمد داشتیم که بیاییم به جاده تا راننده ها ما را ببینند و بگویند که خودشان اینجا هستند. به غلامرضا بوغیری گفتم: «تو برو جلو ماشینها تا وقتی سر و ته میکنند داخل آب نیفتند». همین که روی زمین خط می کشیدم و آقای بوغیری را توجیه میکردم، صدایی شنیدیم. وقتی چشمم را باز کردم دیدیم که لامصب یک هواپیما این قدر پایین آمده که فکر کردم به ما می خورد. با تیربارش روی جاده گرفت. مثل کسی که می خواهد جاده را بکند و یک کابل کار بگذارد، همین کار را کرد. جلوی دست من، به فاصله 20 سانتی متری، در محل رگبارش یک کانال کوچک درست شد. خاکها روی سر و صورت ما ریخت. گفتم: «خدایا باز این چه نوع سلاحیه!» عراقیها هر روز یک سلاح جدید امتحان می کردند! هلیکوپترها هم همین طور، می آمدند و می زدند و می رفتند. نگران بودیم که شبها قایق های دشمن بیایند و کمپرسی ها را بزنند. برای ماشینهایمان چند جا پایگاه زدیم. برای هر 20 تا 30 ماشین کمپرسی، یک پارکینگ درست می کردیم. اینها مستقر میشدند، ولی نگهبانان فقط سلاح سبک داشتند. هلیکوپتر می آمد نزدیک ما و کمپرسیها را با موشک می زد. خیلی کم می خورد، چون این طرفش نی بود و دیده نمی شد. هلیکوپتر نمیتوانست خیلی بالا بیاید، چون بچه ها می زدنش. باید کارش را از سطح پایین انجام میداد. البته گاهی هم میخورد. وقتی می خورد، روحیه ها را خراب میکرد. رفتیم قرارگاه و صحبت کردیم. آیت الله شاهرودی (رئیس قوه قضائیه) آن موقع مسئولین لشکر بدر و معاون آقای حکیم هم آنجا نشسته بود. به ایشان گفتند: «تعدادی نیرو بیارید آنجا». گفتم: «چه نیرویی بیاورند؟» به سراغ صیاد رفتم. گفت: «چرا نارحتی؟» داستان را گفتم. گفتم: «این بدری ها به درد ما نمی خورند. سلاح سبک دارند. فکر دیگری بکنید». گفت: «پاشو بریم!» با هم رفتیم تا به جاده هور رسیدیم. تا چشمش به کانتینر من افتاد، گفت: «این کانتینر چیه؟» گفتم: «بچه های راننده باید ببینند که من اینجایم. گاهی پیش ما یک شربت آبلیمو می خورند». گفت: «خود همین کمپرسی که میایستد خطرناک است!» گفتم: «این خطرش خیلی کمتر از اینه که بترسند و تو خط نروند». همان وقت حاج محمد حاج اسماعیلی ایستاد. راننده کمپرسی بود. خیلی شجاع بود. گفت: «ما به حرف امام آمدیم. هدفمان را شناختیم». وقتی صیاد آمد، فهمید که دشمن چه آتشی دارد. پیاده رفت و یک دور زد و گفت: «این نقطه را که نمی زند؟» گفتم: «نه. به این نقطه، تک و توک گلوله می آید». به معاونش که سرهنگ و فرمانده توپخانه ارتش بود گفت که توپخانه فلان و فلان این مسیر را می زند. باید خاموشش کنید. گفت: «اینجا یک آتشبار توپخانه می آوریم». آنجا ایستاد. صبر کرد تا چند گلوله آمد. به آتشبارهای توپخانه دستور آتش داد. وقتی آتش ریختند، دود غلیظ و عجیبی بلند شد. تا دو روز بعد، ما یک گلوله هم ندیدیم. یک نفر را آنجا گذاشت تا آتش توپخانه ها را هدایت کند. دو تا توپ ضد هوایی اورلی کن هم آوردند تا هلی کوپتر عراق نزدیک نشود. صیاد اعجوبه ای بود. آدم عجیب و غریبی بود. روز دوم هلی کوپتر دشمن آمد. نزدیک اورلی کن شد، اورلی کن رویش آتش کرد. سریع، پایین روی آب رفت؛ طوری که وقتی ملخش کار می کرد آب به این طرف و آن طرف می پاشید. فرار کرد. اورلی کن نمی توانست پایین را بزند؛ جلویش خاکریز زده بودیم تا دیده نشود. میگ ها و سوخوها بیشتر بمباران می کردند. سرعت ساخت جاده در یک روز، به 700 متر رسید. همه شاد بودند و دعا می کردند که باران نیاید. خدا هم لطف کرد و باران نشد، چون زمین گل می شد. در عملیات طریقالقدس دعا می کردیم که باران بیاید تا بتوانیم روی رملها برویم؛ به عکس، اینجا دعای کمیل و زیارت عاشورا می خواندیم تا باران نیاید. نذر می کردند. رزمنده ها به خانه هاشان زنگ می زدند که آش رشته بدید تا باران نیاید! یکی دو بار باران کار ما را یک روز تعطیل کرد. دو روز به پایان، کار سرعت گرفت. بچه های تبلیغات و مهندسی محاسبه کردند و گفتند روز تولد امام حسین (ع) کار تمام می شود. به مسئول تبلیغات گفتم: «زود می روید آن تابلوی جلوی جاده را می کَنید! دیگر اینجا، جاده خیبر نیست! جاده سیدالشهداست. تابلو را عوض کنید!» روز آخر دیدم که تابلوی قبلی سر جایش است! هر کاری کردیم کنده نشد. با تویوتا لندکروز بکسلش کردند ولی کنده نشد. کمپرسی آمد. گفتم روی این تابلو برو. رویش نوشته بود بزرگراه خیبر. گفتم: «بنویس بزرگ راه سیدالشهدا!» خدای کعبه شاهد است که ضربان قلبم خیلی تند شده بود. از اهواز، سوسنگرد و حمیدیه هر کس می آمد، با خود یکی دو گوسفند قربانی میآورد. گفتم: «50، 60 تا گوسفند؟!» یکی گفت: «نه آقا 200، 300 تا گوسفند اینجاست». صبح روز تولد آقا امام حسین (ع) هوا ابری شد. هوای خوزستان در عین حال که ابر می شد، مه هم می شد. از یک طرف میگفتیم:« خدایا به حق زهرا (س) باران نیاید که امروز جاده تمام شود!» از یک طرف هم میگفتیم: «خدایا این مه از بین نرود!» یک گریدر در مسیر گذاشتیم؛ مرتب تیغ می زد. چون مه زمین را خیس می کرد، کمی شن ریخته بودیم. به راننده گریدر گفتم: «گرده ماهی اش کن! اگر باران آمد، وا نیستد.» راننده گریدر حسین ترک بود. می گفت: «حاجی این قدر شیب باشد، کمپرسی ها سر میخورند، ویژ می روند می افتند تو آب!» خدا، دشمن را کور کرد! نه یک هلی کوپتر آمد! و نه یک گلوله! همه رزمندگان هم، به هم خبر می دادند. آن طرف، الی ماشاءالله از همه تیپها و لشکرها آمده بودند. بالاخره دو سر جاده به هم رسید. من واقعاً حالم بد شده بود. یعنی از خوشحالی داشتم سکته می کردم. آنچنان بغض گلویم را گرفته بود که نمیتوانستم آب دهانم را قورت بدهم! به بچه ها گفتم زود بروید به آقا محسن گزارش بدید که ما جاده را وصل کردیم. گفتند: «از هر تیپ و لشکری 10 تا آدم اینجاست که دائم خبر می برند». نگهبانی را برداشتیم. علی مقبلی، از تبلیغات آمد و گفت: «تابلوی بزرگراه سیدالشهدا را کاشتیم». گفتند کمپرسی ها را بگو بیرون بروند و جاده را تعطیل کنند. گفتم: «تعطیل کنم! اینها همه مرخصی می روند. یکیشان هم نمیماند. کمپرسی را برمی دارند و درمی روند. شن ریزی مانده. بگذارید شن ریزی بکنیم». عرض 13 متر، پر از کمپرسی و ماشین های جور واجور شده بود. اگر ابر و مه نبود، معلوم نبود، هواپیماها با ما چه می کردند. ذوق و شوق و شادی بود. روی جاده، زیارت عاشورا و نماز شکر خوانده می شد. قیامتی شده بود. یک سری عرب محلی هم آمدند. گفتم: «عربها کجا بودند؟» گفتند: «مردم حمیدیه و روستاهای سوسنگرد هم چشمشان به اینجا بوده!» به یکی از آنها گفتم: «شما اینجا چه کار دارید؟» گفت: «ما شب و روز رادیو عراق گوش می کنیم. تلویزیون عراق نگاه می کنیم. صدام گفته اگر این جاده تمام شود، فرمانده را اعدام می کنم». خستگی از تنم در رفته بود. ظهر، رادیو سراسری ایران اعلام کرد. بعد از ظهر احمد کاظمی تماس گرفت که ما یک سری امکانات داخل جزیره داریم و می خواهیم جا به جا کنیم. یک ساعت به ما کمپرسی بدهید. بعد از ظهر در جلوی سنگرم نشسته بودم. از داخل جزیره، عین کاروان، لودر، بولدوزر، تانک، نفربر، خودرو و کمپرسی بیرون می آمد. روزهای بعد برنامه ریزی کردیم تا ترافیک جاده کم شد. سه کیلومتر باقی مانده را هم شن ریزی کردیم. گروه فانوس دشمن حتی شب هم با هلی کوپتر دور می زد. دید داشت. برای آنکه راننده ها دید داشته باشند و داخل هور نیفتند، مجبور شدیم کنار جاده، فانوس بگذاریم. دو طرف جاده نی بود. 400، 500 متری که نی سبز نشده بود، یک طرف شیشه ی فانوسها را گل میمالیدند یا کنارش یک کپه خاک می ریختند تا دیده نشود. جاده فانوسِ معروف، اینجاست. شب و روز کار میکردیم. در طریق القدس و فتح المبین، شبها کار نمی کردیم. دشمن ما را می دید؛ ولی اینجا در طول شبانه روز، هیچ وقت کار تعطیل نمی شد. یک گروه فانوس درست شده بود. دو تا ماشین بود و یک مسئول داشت. آقایان «خلیل حسن بیگی»، «بلال کردی» و «عباس خوری» و «محمد ابراهیمی ورکیانی» به ترتیب مسئول آن بودند. روزها فانوسها را تمیز می کردند؛ چون بعضاً دود می زد. نفتش می کردند. نزدیک غروب همه را روشن میکردند و آنجا می آوردند. چند نفر هم مأمور بودند تا اگر خاموش شد، آنها را روشن کنند. وقتی کمپرسی می رفت، گاهی بادِ کمپرسی فانوس را خاموش می کرد. حیفم می آید جاده فانوس بگویم. به دلیل اینکه جاده سیدالشهدا و جاده خیبر بود. انتهای پیام/
[ چهارشنبه 24 آبان 1396 ] [ 7:43 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
یادواره 76 شهید دهستان «اسفیورد» و «شوراب» بخش مرکزی ساری پنجشنبه دوم آذرماه در حسینیه روستای «تلوباغ» برگزار میشود. کد خبر: ۲۶۶۳۱۱ تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۰۱:۳۹ - 15November 2017 به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مازندران، یادواره 76 شهید دهستان «اسفیورد» و «شوراب» بخش مرکزی ساری، ساعت 14 روز پنجشنبه دوم آذرماه در حسینیه روستای «تلوباغ» برگزار میشود. این مراسم با سخنرانی سردار دهقان مشاور فرمانده کل قوا و مداحی کربلایی «علی کلهر» همراه خواهد بود. انتهای پیام/
[ چهارشنبه 24 آبان 1396 ] [ 7:42 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در بیانیهای «سالروز حماسه آزادسازی سوسنگرد» را فرصتی برای بازخوانی عبرتهای دفاع مقدس برای شرایط خطیر و حساس کنونی انقلاب و میهن اسلامی دانست. کد خبر: ۲۶۶۴۵۹ تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۵ - 15November 2017 در ابتدای این بیانیه آمده است: «یادآوری و تبیین نقاط عطف تاریخی هشت سال دفاع مقدس به مثابه یک تلاش تأثیرگذار و آگاهی بخش نسبت به میزان آمادگی و هوشیاری جامعه در قبال طرحها و توطئههای پنهان و آشکار جبهه دشمن علیه میهن اسلامی امری ضروری و صیانت بخش به شمار میرود.» این بیانیه می افزاید: «26 آبانماه سالروز حماسه بزرگ آزادسازی سوسنگرد قهرمان در دومین ماه از آغاز جنگ تحمیلی همه جانبه و جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران، از جمله نقاط عطف و الهام بخش دفاع مقدس است که نقش ارزنده و پیامبرگونه حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) با صدور فرمان تاریخی «سوسنگرد تا فردا باید آزاد گردد» مقاومت و اراده راسخ رزمندگان عزیز و افتخارآفرین اسلام و هوشمندی و بصیرت مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای عزیز (مدظله العالی) در برابر ارتش تا بن دندان مسلح و برخوردار از حمایت قدرتهای بزرگ استکباری بوده و درس ولایت پذیری، پایداری و ایستادگی در برابر دشمن را به آحاد نسلهای ایران اسلامی یادآور میشود.» در این بیانیه با اشاره به پیامدها و تأثیرات پیروزی عملیات آزادسازی سوسنگرد در 26 آبانماه 1359در ادامه دفاع مقدس هشت ساله ملت ایران تصریح شده است: «این حماسه بزرگ و ماندگار نشان داد اگر ملتی با ایمان، باور و اعتقاد راستین و با هوشمندی و هوشیاری در برابر دشمنان خود به مصالح و منافع ملی بیاندیشد بی تردید با یاری الهی خواهد توانست بر چالشها و موانع فائق آید و روند پیشرفت و عبور از سدها و سختیها را تضمین نماید.» در ادامه این بیانیه یادآوری و تبیین نقش راهبردی و تعیین کننده مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای عزیز (مدظله العالی) در حماسه آزادسازی سوسنگرد را از نکات آموزنده به ویژه برای نسل امروز انقلاب و ایران اسلامی قلمداد و خاطرنشان کرده است: «در شرایطی که حضور بنی صدر و جریان نفوذ در ساختار تصمیم سازیها و تصمیمگیریهای آن دوره از تاریخ انقلاب و نظام اسلامی خسارتهای بی شماری متوجه منافع و امنیت ملی کشور به ویژه در عرصهی رویارویی با جنگ تحمیلی استکبار جهانی شده بود، حضور میدانی و نقش ارزنده و محوری مقام معظم رهبری - که در آن مقطع نمایندگی حضرت امام (رحمة الله علیه) در شورایعالی دفاع را عهده دار بودند - همراه با شجاعت و شهامت شهید دکتر مصطفی چمران موجبات خلق حماسه شگفتآور "آزادی سوسنگرد" در شرایط بسیار سخت و غیرقابل باور را فراهم آورد.» این بیانیه در پایان با گرامیداشت حماسه آزادسازی سوسنگرد و تعظیم به مقام شامخ شهیدان این رخداد بزرگ، حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) و دیگر شهدای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، عرصههای امنیت کشور و نیز مدافعین حرم تأکید کرده است: «بی تردید بازخوانی و تشریح وقایع و رخدادهای درس آموز دفاع مقدس و نقش های تأثیرگذار و ارزنده مقام معظم رهبری در آن دوران و به ویژه در عملیات آزادسازی سوسنگرد در 26 آبانماه 1359 که برغم تلاش های به عمل آمده در هالهای از مظلومیت و مهجوریت قرار دارند میتواند برای آحاد ملت ایران به ویژه رزمندگان مدافع انقلاب و تمامیت ارضی کشور بسیار عبرت آور و بسترهای ارتقای قدرت بازدارندگی و آمادگی های همه جانبه دفاعی را تقویت کرده و ملت ایران را در عرصه تقابل با جبهه خبیث و مکار دشمنان انقلاب و نظام اسلامی مصمم تر از گذشته یاری بخشد.» انتهای پیام/ 112
[ چهارشنبه 24 آبان 1396 ] [ 7:41 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
در آستانه فرا رسیدن 28 صفر مراسم بزرگداشت 12 شهید «دهستان دهشیر» پنجشنبه 25 آبانماه برگزار میشود. کد خبر: ۲۶۶۴۶۳ تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۳ - 15November 2017 این مراسم نورانی با حضور خانواده معظم شهدا، ایثارگران، جانبازان و عموم مردم با سخنرانی حجتالاسلام «دهقان نیری» امام جمعه زارچ و مداحی «مجتبی رمضانی» برگزار میشود. انتهای پیام/
[ چهارشنبه 24 آبان 1396 ] [ 7:39 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
اولین مراسم سالگرد شهید گمنام در پادگان امام حسن عسگری(ع) زنجان برگزار شد. کد خبر: ۲۶۶۴۹۹ تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۷ - 15November 2017 در این مراسم نماینده ولی فقیه در استان زنجان بر تقویت و تبیین فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه تاکید کرد و اظهار داشت: باید راه و هدف این شهیدان در جامعه حفظ شود. آیتالله خاتمی گفت: امروز نظام جمهوری اسلامی ایران پرچمدار اسلام ناب محمدی است و دشمنان از این اقتدار و عزت میترسند. نماینده ولی فقیه در استان زنجان با بیان اینکه یاد و خاطره شهیدان باید برای همیشه زنده بماند، گفت: تحقق این امر این است که خانوادههای آنها را احترام بگذاریم و نباید فرهنگ ایثار و شهادت در کشور فراموش شود. وی افزود: خانواده های شهدا و ایثارگران حق بزرگی بر گردن کشور دارند و همه باید برای خدمت به این خانواده ها تلاش کنند و خانواده شهدا خود سنگرداران و پاسداران اصلی انقلاب اسلامی هستند. آیتالله خاتمی با اشاره به اینکه نسل امروز جنگ و انقلاب را ندیدهاند، تاکید کرد: دستاوردهای انقلاب باید به جوانان به خوبی بیان و تبیین شود. امام جمعه زنجان اضافه کرد: اقتدار و استقلال نظام جمهوری اسلامی ایران در تمام حوزهها به خاطر جان فشانیهای شهیدان بوده و بزرگترین انقلاب دینی را حضرت امام خمینی (ره) ایجاد کردند. وی خاطرنشان کرد: امروز دشمن با جنگ نرم وارد عرصه شده و باید فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه به خوبی تبیین و ترویج شود. انتهای پیام/
آسیبهای ورود «تخیل» به خاطرات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، نشست تخصصی پژوهشی «خاطرهنگاری» به مناسبت هفته پژوهش و هنر انقلاب اسلامی عصر امروز (یکشنبه 19 آذرماه) با حضور «حجتالاسلام سعید فخرزاده» مدیر واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری و «محمد قاسمیپور» در حوزه هنری برگزار شد.
وی با طرح این سوال که چگونه میتوان در خاطره واقعیت را بیان کنیم و جنس خاطره چیست؟، عنوان کرد: پاسخ دادن به بسیاری از سوالات درباره خاطره و خاطرهنگاری نیازمند پژوهشهای وسیعی است. نزدیک به 10 هزار عنوان کتاب خاطره تاکنون به چاپ رسیده است که نیازمند پژوهش است.
مدیر واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری افزود: در موضوع خاطرهنگاری بحثی مطرح میشود که آیا اجازه استفاده از خلاقیت ذهنی میتواند در خاطرهنگاری مورد استفاده قرار گیرد. خاطرهنگاری به دلیل تفاوتهای عمده با داستان و لزوم حفظ سندیت، باید بدون دخل و تصرف نوشته شود و نباید خاطرات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس همراه با تخیل باشد.
حجتالاسلام فخرزاده گفت: انجام پژوهش در امر خاطرهنگاری موجب ورود به لایههای زیرین جریان مقاومت میشود. تاکنون حدود 12 هزار عنوان کتاب در حوزه دفاع مقدس و حدود 8 هزار عنوان کتاب در حوزه انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است که 80 درصد این آمار در قالب خاطره نوشته شده و به چاپ رسیده است. عمده کتابهای منتشر شده درباره خاطرات رزمندگان دفاع مقدس است که جریانساز بودهاند.
مدیر واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری عنوان کرد: فراوانی کتاب با موضوع دفاع مقدس در بخشهای مختلف بر اساس فکر و برنامه نبوده است. اکثر خاطرات دفاع مقدس دلی و هیاتی جمعآوری شده که اتفاق خوبی است؛ اما امروز برای ایجاد توازن در گونههای ادبی نیازمند برنامه هستیم.
انتهای پیام/ 121
ادامه مطلب
اعضای ستاد فرهنگی یادمان شهدای هویزه معرفی شدند
به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، سردار «حسن شاهوارپور» فرمانده سپاه حضرت ولی عصر (عج) استان خوزستان در جلسه ستاد فرهنگی یادمان شهدای هویزه که در قرارگاه مرکزی راهیان نور این استان برگزار شد، با ابراز رضایت از اقدامات مناسب فرهنگی صورت گرفته در یادمان شهدای هویزه، اظهار داشت: به دلیل قدمت یادمان، حساسیت خانوادههای شهدا و پیشکسوتان بومی، احساسی که در سطح کشور نسبت به شهدای مظلوم هویزه وجود دارد و حضور پرشمار دانشجویان از سراسر کشور به عنوان قشر علاقهمند به این مکان مقدس، اقدامات خوبی در حوزه فرهنگی این یادمان صورت گرفته است.
ادامه مطلب
«خاطرات منتظری و نقد آن»
ادامه مطلب
یادواره شهید «احمد اسکندری» و 18 شهید روستای «چنار» برگزار میشود
ادامه مطلب
ماموریت «گروه فانوس» در جاده سیدالشهدا
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از سمنان، کتاب «عبور از رمل» خاطرات «ابوالفضل حسن بیگی» به قلم «محمدمهدی عبدالله زاده» به رشته تحریر در آمده و توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس منتشر شده است.
ادامه مطلب
برگزاری یادواره 76 شهید دهستان «اسفیورد» و «شوراب» بخش مرکزی ساری
ادامه مطلب
سالروز آزادسازی سوسنگرد فرصتی برای بازخوانی عبرتهای دفاع مقدس است
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس با صدور بیانیهای سالروز حماسه آزادسازی شهر سوسنگرد را گرامی داشت.
ادامه مطلب
یادمان شهدای «دهستان دهشیر» برگزار میشود
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، در آستانه سالروز ارتحال جانگداز پیامبر اسلام (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع)، مراسم بزرگداشت 12 شهید گلگونکفن «دهستان دهشیر» پنجشنبه 25 آبانماه بعد از نماز مغرب و عشا در حسینیه بزرگ صاحبالزمان (عج) دهشیر برگزار خواهد شد.
ادامه مطلب
برگزاری اولین مراسم سالگرد شهید گمنام در زنجان
به گزارش دفاع پرس از زنجان، پیش از ظهر امروز اولین مراسم سالگرد شهید گمنام در پادگان امام حسن عسگری(ع) زنجان با حضور آیتالله «علی خاتمی» نماینده ولی فقیه در استان زنجان، سردار «جهانبخش کرمی» فرمانده سپاه استان، سرهنگ «علی مهدیخانی» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان و جمعی از خانواده شهدا برگزار شد.
ادامه مطلب