نام پدر: محمدعلی | تاریخ تولد: 10/11/1332 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 21/06/1360 |
محل شهادت: خیابان نواب صفوی-تهران | طول مدت حیات: 28 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف94-شماره20-تهران |
پس از پيروزي انقلاب اسلامي به سبب ارادتي که به اسلام و روحانيت داشت فعالانه در مبارزات مردم مسلمان ايران حضور مييافت و در سخنرانيها و پخش اعلاميههاي حضرت امام شرکت ميجست. در سال 1356 پس از شرکت در سخنراني شهيد مفتح و کسب فيض از محضر اين عالم رباني در مسجد قبا در کنار ساير شرکتکنندگان در اين مراسم مورد حمله مزدوران گارد شاهنشاهي قرار گرفت و همان شب دستگير و به پادگان باغشاه منتقل گرديد. پس از آزادي از زندان با شور و شوق بيشتري به مبارزه ادامه داد و به سهم خود در راه پيروزي اسلام کوشيد.
در فرخنده روز بازگشت پيروزمندانه حضرت امام امت، يکي از فعالين مراسم استقبال از ايشان بود و در مسير حرکت امام گل ميگذاشت که تصويرش در روزنامههاي وقت به چاپ رسيده است. عشق و علاقهاش به حضرت امام و تعهدش به تداوم و گسترش انقلاب اسلامي به حدي بود که پس از پيروزي انقلاب لحظهاي از خدمت به اسلام باز نميماند و با شور و شوق در مراسم مذهبي و راهپيماييهاي امت مسلمان شرکت ميجست و سهم خود را در اين راه ادا ميکرد.
در روز شنبه بيست و يکم شهريور 1360 منافقين بار ديگر کوشيدند تا با ايجاد اغتشاش مسلحانه در سطح شهر تهران و به خاک و خون کشيدن امت حزبالله ورقي ديگر بر کارنامه خوش خدمتي خود به استکبار جهاني بيافزايند.
جوانمرد، در آن روز در محل کار خود بود و شاهد جنايات منافقين گرديد. او ديد که چگونه اين تروريستهاي سنگدل مردم را به گلوله ميبستند و نتوانست بيش از اين تحمل کند و به تعقيب تروريستها پرداخت و با شعارهاي "مرگ بر منافقين"، "درود بر خميني" و "الله اکبر" به آنان حملهور شد و به خلع سلاح تروريستها پرداخت و گرچه ميتوانست اين جنايتکاران را با سلاحي که از خود آنها به دست آورده بود به سزاي اعمالشان برساند ليکن به تيراندازي هوايي اکتفا کرد. اما تروريستها ناجوانمردانه وي را آماج گلوله ساختند و رحمتالله جوانمرد، در حالي که جمجمهاش بر اثر اصابت گلوله منافقين متلاشي شده بود در 28 سالگي شهد شهادت را نوشيد و در راه آرمانهاي والايش به شهادت رسيد.
پيکر پاکش را در قطعه 24 رديف 94 مزار شماره 20 بهشت زهرا(س) به خاک سپردند.
همسر شهيد جوانمرد به هنگام شهادت او فرزندي را باردار بود که پس از شهادت خونبار همسرش به دنيا آمد. بنا به وصيت شهيد نام نوزاد را عليرضا گذاشتند تا رهروي صديق در ادامه راه پدر و همه رهروان مسير حق گردد.
ادامه مطلب
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 5:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 5:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 5:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 5:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 5:17 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 5:16 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 5:13 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 5:13 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
[ پنج شنبه 8 مرداد 1394 ] [ 5:13 PM ] [ مهدی گلشنی ]
[ نظرات0 ]
نام پدر: -
تاریخ تولد: - / - /1313
محل تولد: افغانستان - قندهار
تاریخ شهادت: 05/06/1371
محل شهادت: تهران_ بهشت زهرا (س)
طول مدت حیات: 58 سال
مزار شهید: -
ادامه مطلب
نام پدر: علی
تاریخ تولد: 01/04/1320
محل تولد: -
تاریخ شهادت: 19/07/1360
محل شهادت: اندیمشک
طول مدت حیات: 40 سال
مزار شهید: گلزارشهدای اندیمشک-قطعه قدیم-خوزستان
ادامه مطلب
نام پدر: علی
تاریخ تولد: 01/01/1323
محل تولد: ایران - تهران - تهران
تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: منطقه سرچشمه-تهران
طول مدت حیات: 37 سال
مزار شهید: -
عباس دوران کودکی را با فقر و تنگ دستی و با مشاهده تبعیضهای اجتماعی سپری کرد. او در همان دوران، به عنوان دستفروش، کمک خرج خانوادهاش بود. در کنار کارکردن به تحصیلات خود ادامه داد و موفق به اخذ مدرک تحصیلی دیپلم شد.
در کنار کار و تحصیل، در جلسات مذهبی و نماز جماعت مساجد، شرکت فعال داشت. در عین تنگدستی به محرومان و نیازمندان کمک مینمود و با همه وجود به این خدمت عشق میورزید. عباس پس از تحصیل به عنوان کارمند در دانشکده علوم اجتماعی مشغول به کار شد.
عباس از اوایل جوانی به سبب ارتباطی که با روحانیت داشت، روح مبارزه را در خود پرورش داده بود. او مبارزات مخفی خود را در سایه حضور در جلسات مذهبی و دینی آغاز نمود و با ورود به دانشکده علوم اجتماعی، افشاگری علیه خیانتها و چپاولهای رژیم منحوس پهلوی را شدت بخشید و دیری نگذشت خانهاش به محل اجتماع مبارزان اسلامی و مخفیگاه افراد تحت تعقیب جلادان ساواک تبدیل شد. او حتی در برخی مواقع تا شش ماه از سال، نیروهای مبارز را در خانهاش پناه میداد و از آنها محافظت مینمود.
ساواک که از مبارزات و فعالیتهای انقلابی وی مطلع شده بود، چند بار به خانهاش هجوم آورد اما نتوانست کاری از پیش ببرد.
حمزهنژاد ارشاد پس از واقعه خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ ه.ش به همراه چند تن از دوستانش، انجمن اسلامی مددکاران را با هدف رسیدگی به وضع معیشتی خانواده شهدای انقلاب و مجروحان و معلولان تشکیل داد.
او در راهپیماییهای ضد رژیم شرکت، و دیگران را نیز به این امر مهم و انقلابی تشویق میکرد. پخش اعلامیههای حضرت امام، همکاری با روحانیت مبارز برای ارتقاء سطح آگاهیهای مردم از جمله فعالیتهای مبارزاتی شهید به حساب میآید.
با پیروزی انقلاب اسلامی، عباس جهانبخش همهی وقت خود را صرف رسیدگی به وضع معیشتی محرومان و رفع تبعیض و بیعدالتی به جا مانده از رژیم طاغوت نمود. با انتخاب دانشجویان و کارکنان دانشکده خدمات اجتماعی به عنوان ریاست این دانشکده برگزیده شد و منشاء خدمات فراوانی در توسعه آموزش و ارتقاء سطح تحصیلی دانشجویان گردید. او هم چنین با عضویت در حزب جمهوری اسلامی، در بخش مددکاری حزب جمهوری اسلامی، به فعالیت پرداخت.
سپس با دعوت سازمان بهزیستی، عهدهدار معاونت دفتر آموزش این سازمان شد.
با آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام علیه ملت انقلابی ایران اسلامی، بارها به جبهههای نور علیه ظلمت شتافت و در کنار رسیدگی به وضع معیشتی اقشار آسیبپذیر جامعه، به سرپرستی ستاد تداوم امداد جنگزدگان غرب کشور منصوب شد و تا شش ماه در مناطق جنگزده به رسیدگی وضع جنگزدگان مشغول بود.
سرانجام در فاجعه تروریستی هفتم تیر ماه سال ۱۳۶۰ در منطقه سرچشمه تهران، به دست منافقین بد سرشت در سن 37 سالگی به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
از شهید عباس جهانبخش حمزهنژاد ارشاد دو فرزند به نامهای کاوه (۱۳۵۰) و سینا(1355) به یادگار مانده است.
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: - / - /1336
محل تولد: -
تاریخ شهادت: 03/06/1360
محل شهادت: تهران
طول مدت حیات: 24 سال
مزار شهید: -
روزها و ماه ها از پی هم گذشت و او در عنفوان جوانی به جمع یاران امام (ره) پیوست و به منظور دفاع از کیان ایران اسلامی با تمام توان تلاش نمود. جمشیدی سرانجام توسط منافقین در روز سوم شهریورماه سال 1360 در سنّ 24 سالگی در تهران به شهادت رسید.
ادامه مطلب
نام پدر: حسین
تاریخ تولد: 20/01/1341
محل تولد: ایران - تهران - تهران
تاریخ شهادت: 01/09/1360
محل شهادت: -
طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: گلزارشهدای روستای نیارک-قزوین
علاقه پدر و مادرش به وی بر آن شد تا الفبای کودکی را با محبت به ائمه اطهار (ع) آموخته و درس مردانگی را پیشه راه خویش سازد. با شروع حرکتهاي انقلابي مردم غيور ايران به جرگه یاران امام خمینی (ره) پیوست و در پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشت.
پس از مدتی جنگ از سوی عراق به کشور عزیزمان تحمیل شد؛ او نیز به منظور پاسداری از کیان ایران اسلامی به خدمت مقدس سربازی رفت تا از مرزهای کشور عزیزمان دفاع نماید.
در این میان گروهکهای تروریستی منافقین که طی اعمال جنایتکارانه خود هیچ برگی از تقویم انقلاب اسلامی را از ترور مردم بی گناه خالی نگذاشته بودند در تاریخ 1 آذر ماه سال 1360 طی عملیات مسلحانه وی را در سن 19 سالگی به شهادت رساندند.
پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای روستای نیارک واقع در قزوین به خاک سپرده شد.
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: - / - /1318
محل تولد: -
تاریخ شهادت: - / - /1360
محل شهادت: تبریز
طول مدت حیات: 42 سال
مزار شهید: -
جعفریان خیلی زود درس ایثار و جوانمردی را از مکتب سرخ سیدالشهداء (ع) آموخت و دل بسته ی سیره ی اهل بیت (ع) گشت.
وی با آغاز جنگ تحمیلی در جرگه سربازان لشگر اسلام به مصاف با بعثیان پرداخت و سرانجام در سال 1360 در تبریز از شربت طهور بهشتی نوشید و در سن 42 سالگی بر اثر ترور منافقین کوردل شهید راه حق شد.
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: - / - /1309
محل تولد: ایران - آذربایجان شرقی - تبریز
تاریخ شهادت: 07/04/1360
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی
طول مدت حیات: 51 سال
مزار شهید: -
ادامه مطلب
نام پدر: -
تاریخ تولد: - / - /1300
محل تولد: ایران - یزد - یزد
تاریخ شهادت: 11/04/1361
محل شهادت: مسجد ملااسماعیل_ یزد
طول مدت حیات: 61 سال
مزار شهید: گلزار نجف آباد_ یزد
پس از فوت همسرش با یکی از پسرانش به نام "محمدحسین" در خانه ای مشترک ایام می گذراند. حفظ حجاب، اهمیت به نماز سر وقت و انس با قرآن کریم در رفتار او مثال زدنی بود.
روز جمعه یازدهم تیرماه سال 1361 فاطمه 7 جزء از قرآن را قرائت نمود سپس عازم نماز جمعه شد و بعد از اتمام نماز در مسجد ملا اسماعیل یزد بر اثر انفجار بمب توسط منافقین در سنّ 61 سالگی به شهادت رسید. آن روز آیت الله صدوقی نیز به جمع آسمانیان پیوست. مزار پاکش در گلزار شهدای نجف آباد یزد قرار دارد.
ادامه مطلب
نام پدر: یونس علی
تاریخ تولد: 28/11/1324
محل تولد: ایران - چهارمحال و بختیاری - سامان
تاریخ شهادت: 01/10/1360
محل شهادت: مشهد
طول مدت حیات: 36 سال
مزار شهید: گلزارشهدای سامان-شهرکرد
سال ۱۳۴۵ به خدمت سربازی اعزام گردید و در دوران سربازی خود سپاهی دانش ممتاز بود. دوستان هم دوره اش میگویند، در سال ۱۳۴۶ عکس امام(ره) را به آنها نشان می دهد و می گوید: روزی این زعیم عالیقدر حکومت اسلامی را پیاده خواهد کرد. در سال ۱۳۴۷ واردکارخانه ذوب آهن اصفهان گردید و بعد از دیدن دوره یکساله فنی مشغول بکار شد.
شهریور سال ۱۳۴۷ ازدواج کرد که ثمره این ازدواج یک دختر و دو پسر است. در سال ۱۳۴۹ برای دیدن دوره یک ساله ازطرف کارخانه ذوب آهن اصفهان عازم شوروی شد ولی به علت برخورداری از استعداد و نبوغ زیاد، این دوره را در مدت هفت ماه و نیم تمام کرد و به کشور بازگشت. در این مدت که در شوروی اقامت داشت تمام موازین شرعی را اجرا میکرد و قرارگرفتن در محیط فاسد و غیراسلامی کوچکترین خللی در ایمان واراده او ایجاد نکرد. بعد از بازگشت از شوروی فعالیتهای خویش را دوباره از سرگرفت وبا مبارزان منطقه چهارمحال واصفهان مانند برادران؛ صلواتی، پرورش، آیتالله طاهری، حجهالاسلام میرزائی امام جمعه زرین شهر و شهدایی چون ترکی، فولادی و... ارتباط تنگاتنگ داشت. در آن خفقان رژیم دیکتاتوری پهلوی، به ایجاد نمایشگاهای کتاب در فولادشهر، شهرکرد، سامان همت گماشت و همچنین در سایر شهرستانها نمایشگاههای کتاب بسیاری تشکیل داد. اودراین نمایشگاهها به روشنگری افکار تودههای مردم می پرداختند و به کارهای تشکیلاتی اهمیت بسیار میداد .
به همین جهت همراه با سایر برادران مکتبی و مبارز نسبت به تشکیل جلساتی چند در فولادشهر همت گماشت. شهری که به دلیل رواج فرهنگ فاسد طاغوتی از معنویت در آن اثری نبود .اوبارها هزاران اعلامیه حضرت امام(ره) را مخفیانه و با چابکی، زیرکی و بدون ترس از عوامل ساواک به داخل کارخانه ذوب آهن اصفهان میبرد و پخش میکرد. در چهلمین روز شهادت حاجآقا مصطفی خمینی، در حالی که در مسجد سید اصفهان سخنرانی میکرد، دستگیر شد. در زمان پیروزی انقلاب زحمات زیادی کشید و بارها خطر راازسر گذراند اما به شهادت نرسید. ا و تمام مال و جان خویش را فدای مکتب اسلامی ساخته بود. لحظهای از یاد خانوادههای زندانی، تبعیدی و خانوادههای بیسرپرست و مستضعف غافل نمیشد و با انجمن مددکاران و صندوق قرضالحسنه اصفهان همکاری داشت. وقتی که نماز میخواند با تمام وجودش به یاد خدا بود و با تمامی وجودش دعای کمیل میخواند و اشک میریخت. به معنای واقعی کلمه مقلد امام(ره) و معتقد به ولایت فقیه بود. به امام (ره)عشق میورزید و او را الگوی خویش قرار داده بود.
در زمان پیروزی انقلاب به همراه دیگر برادران مبارز کارخانه ذوبآهن را به اعتصاب کشاندند. وی دارای بینش سیاسی قوی بود و هیچگاه در مسائلی که در مملکت بوجود میآمد اشتباه نمیکرد. دراول انقلاب که حجم زیادی ازحملات ناجوانمردانه ی منافقین وملی گراهای دروغین متوجه آیت الله مظلوم دکتربهشتی وسایرشخصیتهای انقلابی بود؛ ایشان به آنها عشق میورزید و میگفت: روزی شهید بهشتی و حقانیت حزب جمهوری بر مردم ثابت میگردد. توصیه میکرد که از روحانیت مبارز دفاع کنید. به مال دنیا دل نبندید که شما را گرفتار میکند. همیشه شهادت را از خدا آرزو میکرد و در قبال خون شهدا احساس تعهد میکرد. مرتب قیامت را یادآوری میکرد و به آقای رجایی، رفسنجانی، خامنهای و همراهان علاقه بخصوصی داشت و میگفت: که اینها بازوان امام هستند، بعد از پیروزی انقلاب به سمت مدیریت انتظامات شهر صنعتی فولاد شهر انتخاب گردید و در این پست خدمات شایانی کرد. مدت هشت ماه در این پست خدمت نمود و بعد به جهاد سازندگی شهرکرد آمد و در مدت ده ماه در این شغل خدمت کرد و بعد به علت حساسیت منطقه به انتظامات بازگشت . بعد وارد سپاه پاسداران شدودر قسمت اطلاعات مشغول خدمت گردید. بعد از آن مسئول اداره حراست کارخانه ذوبآهن اصفهان شد و مدتی هم در این قسمت خدمت کرد .او در بیست و نهم مهرماه ۱۳۶۰ به سمت فرماندار شهرکرد انتخاب شد. در تاریخ یکم دیماه وقتی که به اتفاق همراهانش از بازدید جبههها برمیگشت تصمیم میگیرند به حرم امام رضا(ع) بروند و زیارت کنند.
پس از زیارت معشوق و کمی استراحت در شهر مشهد موقع خروج از اقامتگاه خود مورد شناسائی قرار میگیرند و به دست منافقین جنایتکار در تاریخ 1 دی ماه سال 1360 در سن 36 سالگی به درجه شهادت نائل می شود تا به آرزوی خود برسد.
پیکر پاکش را در گلزار شهدای شهر سامان به خاک سپردند.
ادامه مطلب