دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

کیومرث بلوری

نام پدر: یوسف تاریخ تولد: 10/02/1328
محل تولد: - تاریخ شهادت: 26/08/1371
محل شهادت: - طول مدت حیات: 43 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه74-ردیف55-شماره35-تهران


زندگینامه
کیومرث بلوری در دهم اردیبهشت ماه سال 1328 به دنیا آمد و تا دوره متوسطه به تحصیل پرداخت و سپس به کادر ارتش پیوست. وی متاهل و دارای یک فرزند بود که به همراه خانواده اش در تهران زندگی می کرد. کیومرث در بیست و ششم آبان 1371 توسط نیروهای سازمان تروریستی مجاهدین خلق "منافقین" شناسایی شد ودر یک حمله تروریستی بر اثر اصابت گلوله در 43 سالگی به شهادت رسید.
پیکر پاکش را در بهشت زهرا(س) در تهران به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 7 مرداد 1394  ] [ 11:15 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عباس بنایی خلیل آبادی

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1332
محل تولد: ایران - یزد - یزد تاریخ شهادت: 17/06/1361
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 29 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
در سال 1332 در شهر يزد، در خانواده ای متوسط چشم به جهان گشود. پس از پايان تحصيلات ابتدايي مجبور به ترک تحصيل گرديد و به کار پرداخت. 
پس از تجاوز ددمنشانه ارتش مزدور صدام به خاک ميهن اسلامي مشتاقانه خواهان عزيمت به جبهه های نبرد حق عليه باطل گرديد، و از آنجا که پيشه اش خياطي بود در پادگان ابوذر سرپل ذهاب به کار پرداخت و برای همرزمانش دوزندگي مي کرد. 
پس از يک ماه، هفت روز مرخصي گرفت. هفت روز مرخصي شهيد در شرف اتمام بود و او برای عصر جمعه آماده برگشتن به جبهه بود، اما آنچه در جبهه های نبرد عليه متجاوزين بعثي انتظارش مي کشيد در جبهه داخلي و در مغازه خياطي در تهران به سراغش آمد. صبح روز چهارشنبه هفدهم شهریور 1361 دو نفر از منافقين به مغازه خياطي وی وارد مي شوند و ناگاه او و يکي ديگر از کارکنان خياطي را هدف گلوله قرار مي دهند و با به شهادت رساندن بنايي از محل ارتکاب این جنایت مي گريزند. 
از عباس 29 ساله سه فرزند به یادگار مانده است.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 7 مرداد 1394  ] [ 11:15 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

سیدناصر بنی جمال

نام پدر: سیدمحسن تاریخ تولد: 28/04/1336
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 09/06/1360
محل شهادت: خیابان دکتر بهشتی طول مدت حیات: 24 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
روز بیست و هشتم تیر ماه سال 1336 کودکی از سلاله آل طه دیده به جهان هستی گشود و در شهر تهران و در سایه پدری متدین و اهل تقوا بزرگ شد. سید در سن 7 سالگی به مدرسه رفت و با شوق و علاقه به آموختن علم پرداخت. چندی بعد به علت علاقه به علوم دینی تحصیل در حوزه علمیه ی قم را نیز آغاز کرد. سال 1357 مدرک دیپلم خود را در رشته علوم انسانی دریافت کرد و در سال 1358 بعد از شرکت در کنکور سراسری در رشته ی الهیات دانشگاه به تحصیل پرداخت.
او همچنین در زمینه های ورزشی نیز افتخاراتی کسب کرد و کاندید سرپرستی تربیت بدنی کشور شد. 
در زمان اوج گیری انقلاب اسلامی با پخش اعلامیه و حضور در تظاهرات از امام (ره) حمایت نمود. با پیروزی انقلاب از طرف امام (ره) به عنوان دادستان معرفی شد. 
چندی بعد با سمت دادیاری دادسرای انقلاب اسلامی کرج و مدیریت داخلی دایره مبارزه با منکرات تهران به فعالیت ادامه داد. 
سرانجام در تاریخ نهم شهریورماه سال 1360 در پی دستیابی به خانه تیمی منافقین بر اثر اصابت گلوله توسط منافقین در سن 24 سالگی به شهادت رسید و در بیکران آسمان جای گرفت.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 7 مرداد 1394  ] [ 11:15 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

حسن بهادرنژاد

نام پدر: - تاریخ تولد: - / - /1339
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 20/05/1361
محل شهادت: تهران_ خیابان موسوی طول مدت حیات: 22 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
حسن بهادرنژاد در سال 1339 در تهران و در خانواده ای متدین دیده به جهان گشود. حسن از همان دوران نوجوانی، انسانی پرشور و فعال و عاشق خدا و مکتب بود و در دوران اختناق به همراه دیگر برادران هم رزمش و با الهام از پیام های پیامبر گونه امام عزیز با رژیم منفور پهلوی به مبارزه برخاست و اقدام به پخش اعلامیه های امام در شهرستان ها نمود و در این رابطه چندین بار نیز تحت تعقیب و دستگیری مأمورین ساواک قرار گرفت تا این که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به خاطر عشق به حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی بعد از مدتی خدمت خالصانه در کمیته و عزیمت به منطقه جنگی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و خدمت عاشقانه خود را در این ارگان مقدس با شور بیشتری ادامه داد. و هم چنین به دستور امام امت در تشکیل ارتش بیست میلیونی در مسجد محل خود با ایجاد پایگاه مقاومت نقش به سزایی داشت.
حسن،دوش به دوش امت حزب الله به مقابله با توطئه های شیطانی منافقین برخاست که چندین مرتبه دست به ترورش زدند و از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت که به خواست خداوند از همه آنان جان سالم بدر برد، ولی از آن جایی که دشمنان اسلام نمی توانستند وجود حسن را تحمل کنند، بالاخره در روز چهار شنبه 20/5/1361 ساعت 3 بعد از ظهر در خیابان مولوی تهران اورا طی یک نقشه از پیش طراحی شده ترور کرده و در سن 22 سالگی به شهادت رساندند و روح پاک حسن به پرواز درآمد .
او که بیش از یک سال از ازدواجش نگذشته بود 10 روز بعد از شهادتش خداوند دختری برای تسلای خانواده اش به آنان عطا کرد.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 7 مرداد 1394  ] [ 11:15 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمدرضا بهروزنژاد

نام پدر: - تاریخ تولد: 14/01/1336
محل تولد: ایران - آذربایجان غربی - مراغه تاریخ شهادت: 23/06/1375
محل شهادت: مراغه طول مدت حیات: 39 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
محمدرضا در تاریخ چهاردهم فروردین ماه 1336 در حالی که نقاش چیره دست طبیعت تابلوی بهار را با شکوفه های رنگارنگ آراسته بود، در دامان خانواده ای قهرمان پرور دیده به جهان گشود و با عشق به انجام وظایف دینی بالید و دوران تحصیل را با موفقیت پشت سر گذاشت. از کودکی بسیار فعال و مؤمن و متعهّد بود. 
بعد از اخذ دیپلم برای خدمت به کودکان محروم روستایی، راهی روستاهای اطراف مراغه شد و شروع به تدریس و خدمت به محرومین کرد. وی همیشه شیفته ی ادامه ی تحصیل بود و بعد از چند سال تدریس، در کنکور شرکت و در رشته ی ریاضی مشغول ادامه ی تحصیل شد و پس از پایان تحصیلات در دبیرستان مشغول تدریس گشت. 
او با عشق و آگاهی و علاقه ی قبلی خود، شغل شریف آموزگاری را انتخاب کرده بود؛ چرا که عقیده داشت آموزگاری شغل تربیت و پرورش و انسان سازی است؛ شغلی است که چون با تعهّد همراه گردد، رضای خدا در آن است. 
محمدرضا همیشه و همه جا کمک حال مستمندان و محرومان بود و به صله ی رحم علاقه ی فراوان داشت و در احترام و اکرام به پدر و مادر و نزدیکان، زبانزد همه بود. 
عشق به برقراری حکومتی اسلامی، همه جا با او بود و در دوران قبل از انقلاب در حسینیه ی جوانان مراغه فعالیت داشت و بعد از شروع جنگ هنگام بمباران به مناطق بمباران شده می رفت و به افراد مجروح و زخمی کمک می کرد و در این راه خستگی و تشنگی و گرسنگی فراموشش می شد. 
بالاخره در تاریخ بیست و سوم شهریورماه سال 1375 در پارک عمومی شهر مراغه، انفجار بمب توسط منافقین کوردل بهانه ی رسیدن او به خدا شد و زندگی سبزش را شکوفه سرخ شهادت آراست. 

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 7 مرداد 1394  ] [ 11:15 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

احمد بلندقامت پور

نام پدر: حاجی بابا تاریخ تولد: 01/02/1335
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 14/09/1360
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 35 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف113-شماره24-تهران


زندگینامه
در اول ارديبهشت 1335 در تهران متولد گرديد. خانواده مذهبي و متدين او براي تربيتش از هيچ کوششي فروگذار نکردند. احمد در سال 1356 پس از اخذ ديپلم به سربازي اعزام گرديد. 
در دوران سربازي با سيستم ضداسلامي حاکم بر ارتش و نظام سرکوب آن آشنا شد و از کشتار مردم مسلمان توسط سرسپردگان خائن آگاهي پيدا کرد. بدين سبب با ياري گرفتن از همراهان انقلابي و خانواده‌اش سعي در تنوير افکار سربازان و روشن کردن اذهان آنان نمود تا مبادا دست آنان به خون بي‌گناهان آلوده شود. با اوج‌گيري انقلاب فرار از خدمت را برگزيد و همراه سيل خروشان مردم به ياري انقلاب و بنيان‌گذار جمهوري اسلامي ايران امام خميني(ره) پرداخت و در بحث‌ها و مشاجراتي که در اوان پيروزي توسط منافقين و معاندين مطرح مي‌گرديد به طرفداري از روحانيت و ولايت فقيه پرداخت خصوصاً به طرفداري شهيد مظلوم دکتر بهشتي شهره بود. 
با تشکيل کميته انقلاب داوطلبانه به همکاري با آن نهاد پرداخته و با تشکيل بسيج جزو نيروهاي پرکار مسجد انصارالحسين(ع) گرديد و در سال 1359 جذب دادستاني انقلاب شد. 
حادثه انفجار دفتر دادستاني و شهادت حضرت آيت‌الله قدوسي(ره) از تلخ‌ترين وقايعي بود که وي هميشه از آن نام مي‌برد. 
احمد به خلوص و صداقت، راست‌گويي، دلسوزي و تعصب خاص نسبت به انجام وظايف ديني مي‌توان اشاره کرد. 
سرانجام پس از چندين بار تهديد توسط مزدوران نفاق در تاريخ 14 آذر ماه سال 1360 در تهران توسط منافقين ناجوان‌مرد ترور شد و در 35 سالگي با خون مطهرش شجره طيبه انقلاب را بارورتر نمود. 
پيکر پاکش را در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 113 شماره 24 به خاک سپردند.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 7 مرداد 1394  ] [ 11:15 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

جواد برج علی

نام پدر: صفرعلی تاریخ تولد: - / - /1330
محل تولد: ایران - البرز - کرج - وردآورد تاریخ شهادت: 23/12/1360
محل شهادت: خیابان یوسف آباد_ تهران طول مدت حیات: 30 سال
مزار شهید: -


زندگینامه
جواد برج علی در خانواده ای مذهبی به سال 1330 در منطقه ی وردآورد دیده به جهان گشود. با مسجد و مجالس مذهبی و شعائر دینی انس گرفت. هیأتی به نام محبان امام زمان (عج) تشکیل داد؛ علاوه بر این که به آموزش قرآن می پرداخت، مراسم سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام ) را با شکوه برپا می داشت. در کلیه ی راهپیمایی ها حضوری فعال داشت. پس از مدتی به جهادسازندگی رفت و در بخش فرهنگی این نهاد مقدس مشغول به کار شد و در خدمت به محرومین تلاش می کرد. جواد در آرزوی شهادت بود و سرانجام در صبح یکی از روزهای سرد زمستان در بیست و سوم اسفندماه سال 1360 درحالی که 30 سال داشت در یوسف آباد تهران به همراه شهید مرتضی یزدی و حجت الاسلام هوسی در میان شعله ای که پیکر پاکشان را می سوزاند، لباس شهادت بر تن کردند و در این روز اتومبیل حامل آن ها طعمه ی مزدوران خود فروخته ی استکبار جهانی شد و تروریست های منافق و از خدا بی خبر پس از این که آن ها را به رگبار گلوله بستند، اجساد مطهرشان را به وسیله ی بمب های آتش زا سوزاندند و رقمی دیگر به کارنامه ی سرتاسر سیاه خود افزودند. 
لعنت خدا بر منافقان روسیاه و حامیان آن ها و درود خداوند بر شهدا و حافظان راه آن ها. 

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 7 مرداد 1394  ] [ 11:11 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

عباس برغمدی

نام پدر: حسین تاریخ تولد: 16/07/1330
محل تولد: ایران - خراسان - سبزوار - برغمد تاریخ شهادت: 07/06/1360
محل شهادت: محله چهارراه فرودگاه-سبزوار طول مدت حیات: 30 سال
مزار شهید: گلزارشهدای مرکزی سبزوار-خراسان


زندگینامه
عباس برغمدی فرزند حسین در روز 16 مهر ماه سال ۱۳۳۰ در روستای برغمد سبزوار دیده به جهان گشود هنوز کودکی بیش نبود که پدرش از دنیا رفت و به تنهایی سکان زندگی خانواده را به دست گرفت برای همین به مدرسه نرفت و درس نخواند. به همراه مادر و خواهرش به شهر آمد و مشغول کار نقاشی ساختمان شد. با اینکه درس نخوانده بود اما درک و فرهنگ بالایی داشت.
عباس نوجوانی اش با کار عجین شده بود اخلاق بسیار پسندیده و نیکویی داشت چنانکه همه دوستان از ایشان راضی بودند. او با همه به خصوص خانواده اش بسیار مهربان بود هیچ گاه راز و نیاز و عبادتش با خدا قطع نمی شد. اهمیت زیادی به انجام فرائض دینی قائل بود و به همه احترام می گذاشت و اگر مجال کمک به دیگران می یافت از سر شوق مددکار ایشان می شد با آنکه ازدواج کرده بود و یک پسر و سه دختر داشت اما هیچ گاه خواهر و مادرش را فراموش نکرد و همیشه کمک حالشان بود. اوقات فراغت شهید کمک به زیر دستان و همسایگان و همکاری و فعالیت در مسجد و نهادهای انقلابی شده بود. 
بعد از پیروزی انقلاب به دلیل علاقه به انقلاب و روحیه انقلابی و مذهبی خوبی که داشت به عضویت کمیته ی انقلاب در آمد در آن زمان مدت شش ماه بود که منافقین و ضد انقلاب ها در خانه ی تیمی علیه انقلاب و نظام مشغول به فعالیت شده بودند و عباس را سدی بزرگ و مانع اهداف پلیدشان می دانستند از این رو همیشه عباس را تعقیب می کردند. حتی یکبار هم به او چاقو زدند عباس به منطقه جنگ اعزام نشد اما همیشه در حال مبارزه با منافقین و گروهک های ضد انقلابی بود . تمام وجودش مبارزه با ضد انقلابی ها بود و سرانجام توسط منافقین در روز ۷ شهریور سال ۱۳۶۰ ساعت ۳ بعدازظهر در محله ی چهار راه فرودگاه هنگامی که در حال رنگ کردن ساختمان بود با شلیک پنچ گلوله به قلب و پهلویش در سن 30 سالگی شهد شهادت را به کام این شهید بزرگوار نشاندند. 
پیکر پاک و مطهرش را در گلزار شهدای مرکزی سبزوار به خاک سپردند. 

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 7 مرداد 1394  ] [ 11:11 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

محمدتقی بشارت

نام پدر: حاجی بابا تاریخ تولد: - / - /1324
محل تولد: ایران - اصفهان - سمیرم تاریخ شهادت: 07/10/1360
محل شهادت: خیابان صبای جنوبی_ تهران طول مدت حیات: 36 سال
مزار شهید: قم_ قبرستان شیخان


زندگینامه
محمدتقی بشارت در سال 1324در دهاقان مرکز سمیرم از توابع استان اصفهان دیده به جهان گشود.تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در زادگاهش گذراند و سپس جهت فراگیری معارف اسلامی به شهرهای اصفهان، مشهد و قم مهاجرت کرد و در محضر اساتید حوزه های علمیه این شهر تلمذ نمود و تحصیلات خود را تا سطوح عالی فقه و اصول دنبال کرد. در جریان مبارزات انقلابی مردم ایران روشنگریهای بی باکانه و افشاگریهای او بر علیه رژیم پهلوی منجر به دستگیری وی توسط ساواک و ممنوع المنبر شدن او گردید اما ظلم شاهان دیری نپایید و آفتاب انقلاب از پس ابرهای اختناق بیرون آمد و جان خستگان را گرما بخشید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهید بشارت با سمت های نمایندگی امام در گچساران، نمایندگی امام در جهادسازندگی و سرپرستی کمیته و بنیاد شهید انقلاب اسلامی به انجام وظیفه پرداخت و به عنوان نماینده مردم استان کهکیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان حاضر شد و سرانجام با اخذ رای موافق 5/62 درصد از اهالی شهرستان سمیرم نمایندگی مردم این شهرستان در مجلس شورای اسلامی را بر عهده گرفت.
نقش موثر بشارت در نشست های دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، حضور او در کمیسیون امور داخلی مجلس و تحقیق مجلس شورای اسلامی وی را به خارچشم دشمنان مبدل ساخت و سرانجام این یار وفادار خمینی کبیر (ره) که غم غیبت در فاجعه هفتم تیر و محرومیت از فوز شهادت جانش را می خست در خیابان صبای جنوب شهر تهران توسط سه منافق مسلح مورد حمله قرار گرفت و در تاریخ 7/10/1360 در حالی که 36 سال داشت به آسمان پر گشود و در گلزار قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد. در حالیکه آثار و تالیفات خود را در میان ما به یادگار نهاد. از او 4 فرزند به یادگار مانده است.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 7 مرداد 1394  ] [ 11:11 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

بهروز بلندی

نام پدر: محمدحسین تاریخ تولد: 01/01/1343
محل تولد: ایران - همدان تاریخ شهادت: 01/09/1364
محل شهادت: سقز طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: گلزارشهدای روستای جنت آباد-همدان


زندگینامه
بهروز در روز 1 فروردین ماه سال 1343 در همدان به دنیا آمد و با قدوم مبارکش چشم و چراغ خانه شد. 
علاقه پدر و مادرش به وی بر آن شد تا الفبای کودکی را با محبت به ائمه اطهار (ع) آموخته و درس مردانگی را پیشه راه خویش سازد. با شروع حرکت‌هاي انقلابي مردم غيور ايران به جرگه یاران امام خمینی (ره) پیوست و در پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشت. 
پس از مدتی جنگ از سوی عراق به کشور عزیزمان تحمیل شد؛ او نیز به منظور پاسداری از کیان ایران اسلامی به عنوان سرباز از مرزهای کشور عزیزمان دفاع کرد. 
در این میان گروهک‌های تروریستی منافقین که طی اعمال جنایتکارانه خود هیچ برگی از تقویم انقلاب اسلامی را از کشتار خالی نگذاشته بودند در تاریخ 1 آذر ماه سال 1364 در منطقه عملیاتی سقز طی عملیات مسلحانه وی را در سن 21 سالگی به شهادت رساندند. 
پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای روستای جنت آباد واقع در همدان به خاک سپرده شد.

 


ادامه مطلب

[ چهارشنبه 7 مرداد 1394  ] [ 11:11 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]

.: تعداد کل صفحات :. [ <> [ 50 ] [ 51 ] [ 52 ] [ 53 ] [ 54 ] [ 55 ] [ 56 ] [ 57 ] [ 58 ] [ 59 ] [ > ]