اتاقش یک قفسه کتابی داشت که دیگر جوابگوی حجم کتابهایش نبود....
فرش اتاقش را هم شسته بود پسرم مهیای رفتن بود....
اتاقش یک قفسه کتابی داشت که دیگر جوابگوی حجم کتابهایش نبود....
|
![]() |
به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، اتاقش یک قفسه کتابی داشت که دیگر جوابگوی حجم کتابهایش نبود. پیشنهاد دادم که در اتاقش یک کمد دیواری درست کند تا بزرگتر باشد، به همین منظور قفسه کتاب را خالی کرد و کتاب ها چند ماهی در گوشه اتاق جمع آوری شده بود.
من یک روز به شوخی به او گفتم که اگر برایت اتفاقی بیفتد، اینجا می خواهیم مراسم برگزار کنیم، اینطوری که نمی شود!
کمد را درست کن و این کتاب ها را از روی زمین جمع کن. همان روز رفت و سفارش طبقات کمد را داد و تا صبح در حال اندازه گیری و نصب طبقات آن بود. فرش اتاقش را هم شسته بود.
پسرم مهیای رفتن بود.
راوی: مادر شهید