خان زاده احمدی
نام پدر: - | تاریخ تولد: - / - / - |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 23/04/1361 |
محل شهادت: خرم آباد | طول مدت حیات: - |
مزار شهید: - |
زندگینامه
بيست و سوم تير ماه سال 1361 بود. مادري به همراه 5 فرزند فداکار و با دو نوهي خردسال با لباني تشنه به سوي ديدار سالار شهيدان شتافتند. خانم خانزاده احمدي مادري دلسوخته که ثمره تمام زندگي سختش را به همراه جان خويش در راه اعتلاي توحيد نثار نمود دختراني را که فاطمهگونه تقديم بانوي اسلام نمود، دختراني به نامهاي مهري پانزده ساله، معصومه 17 ساله، طيبه 21 ساله، طاهره بيست و هفت ساله، به همراه دو طفل عاشق که فرزندان طاهره بودند به نامهاي سارا رشنو هجده ماهه و علي رشنو چهار ساله و در آخر شيرمرد راه خدا، جواني بيست و يک ساله که در اولين ساعت ورودش به منزل پس از اتمام دو سال خدمت وظيفه در شديدترين جبهه حق عليه باطل به نام مصطفي، همگي به نداي پروردگار لبيک گفته و به شهادت رسيدند و در ساعت دوازده و پنج دقيقه ظهر در ايام مبارک رمضان با دهان روزه همانند سالار شهيدان خاک ميهن را گلگون نمودند. پدر خانواده، حاج عباس سپهوند با ديدن پسرش مصطفي که از خدمت مقدس سربازي ترخيص شده بود و با بدني ضعيف، و صورتي که از آفتاب داغ خوزستان سوخته بود اشکهاي شوق از ديدگانش ميچکيد و پسر رزمندهاش را در آغوش گرفته و با اشتياق ميبوسد. بله منزل حال و هوايي عجيب داشت، پدر به شکرانهي بازگشت پسر، قرآن قديمياش را زير بغل گرفت و راهي مسجد شد و مصطفي را در ميان گريه شوق مادر و خواهران واگذاشت، انگار حال و هواي منزل دوباره جان گرفته بود طاهره نيز به خانهي مادر آمد. طفل هجده ماههاش سارا را در بغل گرفته و دست کودک خردسالش علي را در دست، با ديدن برادر عزيزش انگار دوباره زنده ميشود، بياختيار مصطفي را به آغوش ميکشد و بازگشتنش را خوشآمد ميگويد. ياد دارم هنگامي که طاهره اولين فرزندش علي را به دنيا آورده بود مصادف بود با روزهاي پرالتهاب قبل از انقلاب حس مسئوليت اين زن فداکار تا حدي بود که هنوز ده روز از به دنيا آمدن نوزادش نگذشته اين طفل شيرخوار را با بدني ضعيف در آغوش ميکشيد و در مبارزه عليه عوامل ستمشاهي هميشه در صف اول قرار ميگرفت.
غرش هواپيماهاي بعثي فضاي جمع عرفاني خانواده را که با آمدن مصطفي گرم شده و هنوز ساعتي از ورودش نگذشته بود شکست و لحظهاي بعد، هشت انسان مظلوم هشت کبوتر بهشت در خرمآباد به سوي ديدار يار پرواز کردند. يکايک آنها بدنهاي پارهپارهشان را تقديم انقلاب نمودند.
غرش هواپيماهاي بعثي فضاي جمع عرفاني خانواده را که با آمدن مصطفي گرم شده و هنوز ساعتي از ورودش نگذشته بود شکست و لحظهاي بعد، هشت انسان مظلوم هشت کبوتر بهشت در خرمآباد به سوي ديدار يار پرواز کردند. يکايک آنها بدنهاي پارهپارهشان را تقديم انقلاب نمودند.