دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

بشری ریاحی

نام پدر: علی تاریخ تولد: - / - /1348
محل تولد: ایران - ایلام - مهران تاریخ شهادت: 25/11/1362
محل شهادت: ایلام طول مدت حیات: 14 سال
مزار شهید: گلزارشهدای صالح آباد-ایلام


زندگینامه
به سال 1348 در مهران یکی از شهرستان های ایلام، آخرین فرزند خانواده ریاحی با قدوم خویش شادی و هیجان را به کانون خانواده هدیه کرد. او که دخترکی سالم وبا نشاط بود بشری نام گرفت. 
پدرش ایرانی و از مادری عرب زاده شده بود، پس از گذشت چند سال آن ها راهی عراق شدند و در کربلا سکنی گزیدند. این خانواده همجواری با امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) را نعمتی عظیم می دانستند و با زیارت مرقد مطهر ایشان گرد و غبار دل را می زدودند. 
برادرهای بشری به نام های عبدالرزاق و کریم، جوانانی فعال و انقلابی بودند. پس از تشکیل حکومت اسلامی در ایران آن ها نیز آرزو می کردند؛ که ای کاش در عراق نیز دولتی این چنین به رهبری روحانیت متعهد و دلسوز تشکیل می شد از همین رو به برادران مجاهد عراق پیوستند و با جمع آوری اعلامیه و عکسهای امام خمینی (ره) قصد داشتند آنان نیز به صورت همگانی قیام کنند و نسبت به سرنگونی حاکم وقت یعنی صدام جنایتکار اقدام نمایند و سرانجام نیز عبدالرزاق و کریم پس از تحمل شکنجه و آزار فراوان به شهادت رسیدند. امّا پیکر آن ها هرگز به خانواده هایشان تحویل داده نشد. 
از سوی دیگر رژیم عراق حق اقامت خانواده ریاحی در کربلا را از آنان سلب کرد. این خانواده داغدیده در حالی مسیر کشور ایران را در پیش گرفتند که مدتی از جنگ میان ایران و عراق می گذشت. علی ریاحی پدر خانواده که اهل مهران بود خانواده اش را در همان شهر سکونت داد. امّا این شهر از شهرهای مرزی کشور بود و هر روزه بمباران هوایی در آن جا خسارات مالی و جانی فراوانی به بار می آورد. 
ناگزیر آن ها در ایلام رحل اقامت گزیدند. امّا ایلام هم از حملات هوایی کشور عراق بی بهره نبود. 
خانواده ریاحی از نظر اعتقادات مذهبی بسیار مقیّد بود. اجرای احکام و فرامین الهی از قبیل روزه، نماز، حجاب و غیره آن ها را می آراست. حسن خلق و آداب معاشرت در رفتار همگی شان مشاهده می شد امّا بشری دختر کوچک خانواده علاوه بر این مسائل از اعمال مستحبی نیز غافل نبود. در طول سال روزهای دوشنبه و پنج شنبه روزه دار بود و سه ماه رجب، شعبان و رمضان را به صورت متوالی روزه می گرفت. 
تلاوت روزانه قرآن را عادت خویش ساخته بود، با مادر رابطه ای خاص و عمیق داشت به طوری که سایر بچّه ها نیز متوجه این علاقه و صمیمیّت می شدند. مهربانی، خوش زبانی و احترام به والدین به شخصیّت وی شکوه و جلوه ای دیگر می بخشید. 
عشق بشری به امام خمینی تنها منحصر به وی نبود بلکه تمام اعضای خانواده چهره برجسته ای چون امام را دوست داشتند. بشری 14 سال بیشتر نداشت امّا با شناخت کافی از خود و دین راستینش، در کارهای خود بر اساس قرآن و تعالیم احکام اسلامی عمل می کرد. وی در تمام شئون زندگی اعمّ از اخلاق و رفتار، سیره انبیاء و امامان را الگو قرار داده بود. او در این راستا بسیار مطالعه می کرد. 
با شهادت برادرانش و اوضاع جبهه و جنگ در ایران، سنگینی روح پر تلاطم را بر جسم خویش حس می نمود. او چشم انتظار دیدار یار، منتظر بود تا حقیقت زندگی، در به رویش بگشاید. او در رؤیایی شهادت خویش را دیده بود. 
ساعت 10 صبح 25/بهمن/1362 شهر ویران شد، ایلام بار دیگر مورد حمله هوایی دشمن واقع شد. این بار خانه ریاحی هدف قرار گرفت. 
بشری درگیر امتحانات سال سوّم راهنمایی بود و خود را برای امتحان ثلث دوم آماده می ساخت. با وقوع این حادثه امتحان زندگی را با سرافرازی و موفقیّت پشت سر گذاشت و به حیات جاودانه رسید. خواهرش نیز صدمه دید و مجروح شد. 
بشری راهی که بزرگسالان در طول سالیان دراز با تجربه، علم و ایمان در صورت توفیق یافتن از بارگاه الهی با مشقّت، طی می نمایند تا به سعادت ابدی دست یابند میانبر زد و در نوجوانی پیر سلوک عشق گشت. 
بشری در وصیّت نامه خویش، عشق به امام را به امّت مسلمان توصیه نمود و اطاعت از ولایت فقیه را رکن بقای دین و کشور برشمرد. 
پیکر این نوجوان 14ساله در گلزار شهدای صالح آباد، واقع در شهرستان ایلام به خاک سپرده شد.

 



[ شنبه 2 خرداد 1394  ] [ 7:26 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]