دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

اینجا معراج شهدا، همه آرامند. تنها صدای شاتر دوربین‌های عکاسی فضای معراج را پر کرده. نوحه خوان نوحه آشنای کجایید ای شهیدان خدایی را زمزمه می‌کند و شهید در تابوت شیشه‌ای می‌درخشد تا زنده کند روح مرده‌ی زمینیان را...
 

فاخلع نعلیک، اینجا وادی مقدس شهداست


اینجا معراج شهدا، همه آرامند. تنها صدای شاتر دوربین‌های عکاسی فضای معراج را پر کرده. نوحه خوان نوحه آشنای کجایید ای شهیدان خدایی را زمزمه می‌کند و شهید در تابوت شیشه‌ای می‌درخشد تا زنده کند روح مرده‌ی زمینیان را...
فاخلع نعلیک، اینجا وادی مقدس شهداست

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، دو هفته‌ای است که یک خبر نقل محافل می‌شود. "تفحص پیکرهای 175 شهید غواص و خط شکن". به‌محض اعلام این خبر واکنش‌ها آغاز می‌شود. هرکس به هر نحوی زنجیره این جریان می‌شود. یکی با غزل یکی با طرحی از شهدای غواص، دیگری با ذکر خاطرات غواصان.

دراین‌بین ذهنم به‌سوی خانواده‌های شهدا می‌رود. مادران چشم‌به‌راهی که فرزندانشان را به رود نیل جبهه‌هافرستاده بودند و حالا خبر تکان‌دهنده‌ی کشف ۱۷۵ شهید غواص، بازگشت موسی‌گونه آنها را نوید می‌دهد

صبح روز یکشنبه است. چیزی به ساعت ده نمانده است و خبرنگاران برای شنیدن جزئیات خبر کشف پیکر ۱۷۵شهید غواص از زبان سردار باقرزاده فرمانده کمیته جست‌وجوی مفقودین، وارد معراج شهدای تهران می‌شوند.

به در ورودی که می‌رسم زمزمه می‌کنم: "فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی" کفش‌هایت را در بیاور، اینجا وادی مقدس است.

فضای معراج آکنده از عطر شهداست. مسیر اربعه عرفان شهیدان، امروز در آخرین خانه خود به "فی الخلق به الحق" شده است. شهدا برای  جان دادن به نفس‌های خسته‌ی مردمان آشفته، از آسمان به زمین آمده‌اند۲پارچه سبز و قرمز با عبارت "یا حسین" حک‌شده روی آن، کنار محل سخنرانی جلوه می‌کند.

سردار باقرزاده در سخنان خود، جواب برخی شبهه‌های مطرح‌شده را می‌دهد.  شبهاتی که با انتشار خبر کشف ۱۷۵ شهید از سوی معاندان نظام مطرح شد؛ همان‌ها که سال‌هاست زخم می‌زنند و نمک می‌پاشند تا چهره سیاه خود را رنگی بزنند.

با پایان یافتن صحبت‌ها، سردار به سمت ۲ پرچم سبز و قرمز می‌رود. توضیح اینکه شهدای ما مظلومانه به شهادت رسیده‌اند بار دیگر گفته می‌شود۲ هفته است که مردمان سرزمین عشق، با دست‌های بسته‌ی شهدایشان عشق‌بازی کرده‌انددست‌هایی که پر پرواز پرستوها شده بود.

روی پارچه قرمزرنگ، پرچمی سبزرنگ با نام اباعبدالله دیده می‌شود. سردار باقرزاده توضیح می‌دهد که این پرچم متبرک به ضریح حضرت زینب (س) است و توسط سیدحسن نصرالله به شهید مدافع حرم "محمدعلیالله‌دادی" هدیه شده است.

پارچه برداشته می‌شود و دست بندها، سیم‌ها و مفتول‌ها به نمایش در می‌آید. همان سیم‌هایی که دست غواصان را تا رسیدن روحشان به ملکوت همراهی کرد. پارچه‌ها کمی پوسیده‌اند ولی سیم و مفتول‌ها مثل روز اولشان سالم هستند. تنها گرد خاک‌ها روی آنها نشسته است. انگار به‌ همان قوت باقی مانده‌اند تا صحنه اسارت، دست‌های بسته، تشنگی و روزهای جان دادند را یادآوری کنند.

چلیک چلیک دوربین و هجوم عکاسان برای گرفتن عکس دستبندها تمامی ندارد. سردار به پارچه قرمز رنگاشاره می‌کند و آن را سند جنایت‌های صدام و حامیان آنها می‌داندهمان‌ها که امروز شبهات درباره شهدا را مطرح می‌کنند. پارچه برداشته می‌شود و همگان شهیدی با لباس غواصی و دست‌بسته، خفته در تابوت شیشه‌ای را نظاره می‌کنند.

اشک از چشم‌ها سرازیر می‌شود. مظلومیت شهید گویای همه واقعیت‌هاست. همین یک شهید، برای نشان دادن مظلومیت هزاران شهید دفاع مقدس کافی استگریه‌ها امان چشم دوختن به غواص شهید را نمی‌دهد. مثل آبی روی آتش و هجمه‌ها، خاموش می‌شود آتش کینه دشمن، و رشته می‌شود همه بافته‌هایی که بافندگان غربی برای شهدای ما بافته بودند.

اینجا معراج شهدا، همه آرامند. تنها صدای شاتر دوربین‌های عکاسی فضای معراج را پرکردهنوحه‌خوان نوحه آشنای کجایید ای شهیدان خدایی را زمزمه می‌کند و شهید در تابوت شیشه‌ای خود می‌درخشد تا زنده کند روح مرده‌ی زمینیان را...

انتهای پیام/



[ یک شنبه 17 خرداد 1394  ] [ 3:04 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]