دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

کتاب «در خلوت تنهایی» نوشته دیگری از رضا خدری نویسنده دفاع مقدسی است که تا کنون از وی کتاب‌هایی چون «زار قاسم بلم ران خرمشهری»، «خرمشهر از اسارت تا آزادی»، «از خونین شهر تا خرمشهر» و. . . منتشر شده است.
 

درد دل‌های یک خبرنگار جنگی


کتاب «در خلوت تنهایی» نوشته دیگری از رضا خدری نویسنده دفاع مقدسی است که تا کنون از وی کتاب‌هایی چون «زار قاسم بلم ران خرمشهری»، «خرمشهر از اسارت تا آزادی»، «از خونین شهر تا خرمشهر» و. . . منتشر شده است.
درد دل‌های یک خبرنگار جنگی

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، خدری که اهل آبادان و خبرنگارروزنامه کیهان بود، به عنوان یک شاهد عینی در اغلب وقایعی که موضوع کتاب‌هایش را شامل می‌شود حضور داشته است. بنابر این وجه بارز کتاب‌های او، حضور عینی در رویدادهای مختلف دفاع مقدس و حتی انقلاب به شمار می‌رود که باعث می‌شود کتاب‌های این نویسنده را به نوعی تاریخ‌نگاری وقایع دیداری و شفاهی بدانیم. از همین جاست که اغلب کتاب‌های رضا خدری به وقایع دفاع مقدس و خصوصاً هجوم دشمن به همسایه آبادان یعنی خرمشهر معطوف می‌شود که خدری به عنوان یک خبرنگار در خونین شهر حضور یافته بود.

اما در خلوت تنهایی در مقایسه با سایر نوشته‌های این نویسنده تا حدی مستثنی است. چراکه در واقع این کتاب دلنوشته‌های یک خبرنگار جنگی بازنشسته و کهنه رزمنده‌ای پای کار است که اکنون در سنین کهن سالی خود را با تجربیات بیش از چهار دهه خبرنگاری و حضور در متن وقایع مختلف، روبه‌رو می‌بیند و به نوعی می‌خواهد داشته‌های درونی‌اش را با دیگران سهیم شود.

خود خدری در این خصوص به «جوان» می‌گوید: من همیشه در افکارم غرق رشادت‌های ایثارگران هشت سال دفاع مقدس و جانفشانی شهدای عزیزمان هستم. قبل از اینکه جنگ به شکل رسمی شروع شود، 21 شهریورماه 59 به عنوان خبرنگار روزنامه کیهان خبر حمله عراق را مخابره کردم، ولی هیچ کس در تهران باور نمی‌کرد که روستاهای مرزی خرمشهر زیر آتش عراق باشند. از آن زمان تا پایان جنگ در مناطق عملیاتی بودم و اکنون که به سن 65 سالگی رسیده‌ام، خیلی وقت‌ها خاطرات آن دوران را مرور می‌کنم و خود را با انبوهی از خاطرات تنها می‌بینم. خدری در کتاب «در خلوت تنهایی» شیوه نویی را در نگارش کتاب‌های دفاع مقدسی برگزیده و در فصل ابتدایی این کتاب، یادی از شعرای بنام کشورمان کرده و دلتنگی‌ها و مشکلات منعکس شده زمان آنها را در اشعارشان بیان کرده است. سپس در فصول بعدی به دغدغه رزمندگان دفاع مقدس پرداخته و به واکاوی و کنکاش بزرگ‌ترین دغدغه آنان یعنی «جنگ تحمیلی» پرداخته است و به کنکاش زوایای مختلف این رویداد پرداخته است.

به همین ترتیب ما در این کتاب با کشکولی از دانسته‌های جبهه‌ها روبه‌رو می‌شویم؛ از علل شروع جنگ گرفته تا نظرات حضرت امام در خصوص تحمیلی بودن جنگ و همچنین فرهنگ جبهه و. . . که گاه عنان کار از دست نویسنده نیز رها شده و تا حدی مطالب رابطه خود را از دست می‌دهند. اما یکی از داشته‌های ارزشمند این کتاب، معرفی مهم‌ترین عملیات‌های دفاع مقدسی و همچنین ارائه جدولی از عملیات‌های بزرگ، متوسط و حتی کوچک دوران جنگ است که وجود چنین جدولی را در کمتر کتابی مشاهده می‌کنیم.

در فصول پایانی کتاب با عنوان «پیام بسیجی روایتی دیگر از دلباختگی» نیز نویسنده به واکاوی انگیزه‌های رزمندگان دفاع مقدس و همچنین آسیب‌شناسی تربیت دینی جوانان نسل حاضر کشورمان پرداخته و انتقادهای تندی را به مسئولان و دست اندرکاران فرهنگی کشورمان روا داشته است.

خود خدری در این خصوص به «جوان» می‌گوید: این روزها در بسیاری از محافل و مجالس صحبت از این می‌شود که نسل جوان ما از دین گریزان شده و نسبت به ظواهر و شعائر دینی بی‌اعتنا گشته‌اند. اما در واقع این ما هستیم که نتوانستیم در سیستم تبلیغی خودمان مخاطب‌شناسی درستی داشته باشیم و بر اساس نیازهای مخاطب، از داشته‌های خودمان بهره ببریم. مسلماً در هشت سال جنگ تحمیلی، به اندازه کافی الگوهای رفتاری در شهدا و رزمندگان وجود دارد که بتوان از آن برای مخاطب جوان، نمونه‌ها و الگوهایی ارائه داد، اما ما در این خصوص موفق عمل نکرده‌ایم.

در یک نگاه کلی کتاب «در خلوت تنهایی» را باید بازتاب اندیشه‌های رزمنده‌ای پا به سن گذاشته دانست که با همان دغدغه رزمندگان دوران دفاع مقدس، به تجزیه و تحلیل وقایع جنگ و کاستی‌های فرهنگی پس از آن پرداخته و قصد دارد به نوبه خود باری از دوش معضلات فرهنگی کشور بردارد. توجه شما را به بخشی از مطالب این کتاب جلب می‌کنیم:

«من نگارنده که دلاوری دلاورمردان این سرزمین اسلامی را در جبهه‌های غرب و جنوب کشورمان از نزدیک دیده‌ام، پی برده‌ام که همه جلال و عظمت در جبهه‌ها بود. در آن جا رزمندگان جان بر کف می‌دانستند که جهاد میدان تعالی و تکاملی است که خداوند پیش روی او گسترده است.»

 

منبع: روزنامه جوان



[ شنبه 13 تیر 1394  ] [ 3:22 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]