دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

مقام معظم رهبري فرمود‌ه‌اند: «شهيد، چيز عظيم و حقيقت شگفت‌آوري است. ما چون به مشاهده شهدا عادت كرده‌ايم و گذشت‌ها و ايثارها و عظمت‌ها و وصايا و راهي كه آنها را به شهادت رساند، زياد ديده‌ايم، عظمت اين حقيقت نوراني و بهشتي براي ما مخفي مي‌ماند» اين سخن رهبري شرح حال زمانه‌ماست كه با وجود بيش از چندین هزار شهيد دفاع مقدس و هزاران شهيد در ساير حوادث انقلاب اسلامي، گاه گفتن از شهدا و مسير طي شده توسط آنها را ساده مي‌انگاريم. در حالي كه داستان زندگي هر شهيدي حركت يك انسان به سوي تكاملي است كه او را در خط سرخ حسيني و جزو ياران سيدالشهدا(ع) قرار مي‌دهد. اين بار نيز زندگي شهيد داريوش جهانگيري از شهداي مظلومي را مد نظر قرار داده‌ايم كه با وجود قرار داشتن در شهر كوچك مسجد سليمان و نيز درگذشت والدينش، ‌شايد نام و نشاني از او نخواهيم يافت جز خاطراتي محو در ذهن همرزمان و برادر بزرگترش...
 
اجازه نمي‌داد حرف امام(ره) قضا شود
  فرازي از زندگي شهيد كوروش جهانگيري از زبان برادر و همرزمان 
مقام معظم رهبري فرمود‌ه‌اند: «شهيد، چيز عظيم و حقيقت شگفت‌آوري است. ما چون به مشاهده شهدا عادت كرده‌ايم و گذشت‌ها و ايثارها و عظمت‌ها و وصايا و راهي كه آنها را به شهادت رساند، زياد ديده‌ايم، عظمت اين حقيقت نوراني و بهشتي براي ما مخفي مي‌ماند» اين سخن رهبري شرح حال زمانه‌ماست كه با وجود بيش از چندین هزار شهيد دفاع مقدس و هزاران شهيد در ساير حوادث انقلاب اسلامي، گاه گفتن از شهدا و مسير طي شده توسط آنها را ساده مي‌انگاريم. در حالي كه داستان زندگي هر شهيدي حركت يك انسان به سوي تكاملي است كه او را در خط سرخ حسيني و جزو ياران سيدالشهدا(ع) قرار مي‌دهد. اين بار نيز زندگي شهيد داريوش جهانگيري از شهداي مظلومي را مد نظر قرار داده‌ايم كه با وجود قرار داشتن در شهر كوچك مسجد سليمان و نيز درگذشت والدينش، ‌شايد نام و نشاني از او نخواهيم يافت جز خاطراتي محو در ذهن همرزمان و برادر بزرگترش...

بسيجي فعال

خدارحم جهانگيري، برادر بزرگ‌تر كوروش است كه روند زندگي اين شهيد از كودكي‌اش را با او مرور كرديم. متأسفانه به دليل آنكه خدارحم بسياري از خاطرات گذشته را فراموش كرده، ‌صرفنظر از تاريخ تولد كوروش كه متولد 1346 است، مطلب زيادي از كودكي‌هايش به دست نياورديم اما همين قدر يادش هست كه وقتي با برادر كوچك‌تر بر سر مسئله‌اي بحث مي‌كرد، پاسخ كوروش سكوت بود و سر به زيري، شهيد جهانگيري با خاطراتي از محجوبيت خود در دل خانواده‌اي مذهبي در يكي از كوچه‌هاي شهر كوچك مسجد سليمان رشد يافت و بعد از انقلاب، ‌هنگامي كه به سنين نوجواني رسيد، ‌جذب فعاليت‌هاي بسيج شد. خدا رحم در اين خصوص مي‌گويد: سه برادر بوديم كه بين ما جهانگير مذهبي‌تر بود. رسيدگي ‌اكيدش به واجبات ديني، يكي از خصوصيات بارز جهانگير به شمار مي‌رفت كه او را متمايز مي‌كرد. اين پسر عاشق امام و انقلاب بود، اغلب اوقاتش را در پايگاه بسيج مي‌گذراند و به محض اينكه از نظر سني توانايي حضور در جبهه‌ها را يافت، راهي جنگ شد.

ديدار در مسجد
بررسي روند زندگي اغلب شهدا ما را به مساجد محله‌شان مي‌رساند. مكاني مقدس كه سنگر مستحكم انقلاب اسلامي از بدو آغاز نهضت بوده و در دوره جنگ نيز بخش اعظم اعزام‌ها از آنجا صورت مي‌گرفت. علي جاني، ‌همشهري و همرزم شهيد كوروش جهانگيري هم سابقه اولين ديدارش با او را به مسجد محله مي‌رساند و مي‌گويد: با شهيد جهانگيري در مسجد آشنا شديم. از آن دست بسيجي‌هاي فعال پايگاه بود كه هميشه در آنجا حضور داشت. از همان مسجد به منطقه اعزام شديم. در كل آن زمان خيلي از بچه‌هايي كه پايشان به جبهه و جنگ كشيده شد از پايگاه‌هاي بسيج مساجد ساماندهي مي‌شدند. چراكه مسجد محل تجمع بچه‌هاي مذهبي و انقلابي بود و با وجود حضور پايگاه‌هاي بسيج در مساجد، اين اماكن شبكه‌اي از جذب، ساماندهي و گاه آموزش رزمندگان را ايجاد مي‌كردند و يكي از مراكز عمده پشتيباني از جبهه‌ها محسوب مي‌شدند.
جمشيد رضايي ميرقاعد،برادر شهيد داريوش رضايي نيز از ديگر همشهريان و همرزمان شهيد جهانگيري است كه خاطرات جالبي از حضور كوروش در مساجد شهر مسجد سليمان دارد: هرچند با شهيد جهانگيري در گروهان فجر از گردان سلمان آشنا شدم، ولي خوب يادم مي‌آيد كه هروقت به مرخصي مي‌آمديم، كوروش بيشتر از آنكه در خانه باشد به مسجد محله مي‌رفت و وقتش را در آنجا سپري مي‌كرد، البته پيش از ديدار با بچه‌هاي بسيج و حضور در محيط مقدس مسجد، اين كار او دلايل امنيتي هم داشت و با توجه به فاصله كم مسجد سليمان به مناطق جنگي، ‌كوروش و باقي بچه‌هاي بسيج براي حفظ امنيت شهر فعاليت‌چشمگيري انجام مي‌دادند. آن روزها كوروش و بچه‌بسيجي‌هاي مسجد سليماني براي خود حال و هوايي تماشايي داشتند.

شهيد و نماز شب

راز و نياز شهدا يكي از خاطراتي است كه غالبا از آنها در ذهن اطرافيانشان نقش مي‌بندد، هرچند شايد اين نوع رفتارها در مراحل بعدي زندگي‌شان و حتي در روزهاي پاياني عمرشان رقم خورده باشد، ولي همواره شهدا در صحنه‌هايي ديده مي‌شدند كه خود را منحصرا در عبادت معبودشان قرار مي‌دادند، رضايي در مورد خصوصيات بارز اخلاقي شهيد جهانگيري مي‌‌گويد: خيلي از شهدايي كه مي‌شناختم اهل نماز شب بودند. مثل كوروش كه علاوه بر واجبات، به مستحباتي مثل نماز شب نيز توجه زيادي داشت. خصوصيات اخلاقي اين شهيد همانند حجب، حيا، وقار و متانت همواره يكي از مسائلي است كه به محض شنيدن نامش به ذهنم خطور مي‌كند. خداكرم جهانگيري برادر شهيد هم در اين خصوص مي‌گويد: خيلي وقت‌ها شاهد بودم برادرم در گرماي سخت تابستان استان خوزستان، روزه‌هايش را مي‌‌گرفت، در حالي كه زير تابش مستقيم آفتاب و گرماي سخت اينجا خيلي از افراد بزرگسال به سختي روزه مي‌گرفتند، كوروش با وجود سن كم مقيد به انجام مستحبات ماه رمضان هم بود. فقط خدا مي‌داند به اين افراد چه نيرويي اعطا كرده بود كه اين طور خاطرات زيبا از خود به يادگار مي‌‌گذاشتند.

هيجان يا بصيرت

يكي از نكاتي كه در گفت‌وگو با دو همرزم شهيد جهانگيري مطرح كرديم، انگيزه‌هاي حضور وي در جبهه‌ها بود. رضايي درخصوص اين سؤال كه آيا نوجواناني چون شهيد جهانگيري با فكر و بصيرت پاي در ميادين جنگ مي‌گذاشتند يا از سر هيجاني كه برخي معتقد به آن هستند، چنين راهي را طي مي‌كردند؟ پاسخ مي‌دهد: از نكات بارز اخلاقي شهيد جهانگيري دنبال كردن صحبت‌هاي امام(ره)‌ به صورت جدي بود. او هميشه آن بخش از سخنان ايشان كه در خصوص رزمندگان و جبهه‌هاي جنگ بود را ياد مي‌كرد و سرلوحه خودش قرار مي‌داد. شهيد جهانگيري پيش از آنكه به شهادت برسد، چند بار ديگر نيز در جبهه‌هاي جنگ حضور يافته بود. شايد برخي بگويند كه اين جوانان با سن كم و بعضاً با تحصيلات مقطع راهنمايي يا دبيرستان، ‌بصيرت لازم براي حضور در جنگ را نداشتند، ولي همان طور كه امام(ره)‌ مي‌فرمايند جبهه‌ها خود دانشگاه بودند و خيلي از بچه‌هاي به ظاهر كم سن و سال با بهره‌گيري از چنين فضايي به درجاتي از بصيرت و آگاهي دست مي‌يافتند كه همين الان تصورش براي ما كه با آن بچه‌ها در ارتباط بوديم مشكل است. شهيد جهانگيري نمونه‌اي از همين افراد است. او نيز چون ساير رزمندگان راه امام، كلام ايشان، سيره و روششان را سرلوحه امور قرار داده بود و با حركت در مسير ولايت فقيه، از كوچك‌ترين لغزشي برخوردار نشد. خدا رحمتش كند شهيد حاتمي معاون گردان‌سلمان را، يك‌بار كه به همراه او و تعدادي از بچه‌ها به ميدان ميني برخورد كرده بوديم، وقت را غنيمت شمرد و گفت: شاخص ما پيروي از كلام رهبري است تا چون معبري ما را از دل خطرات عبور دهد. همان طور كه در عبور از اين ميدان اگر پايمان بلغزد و از معبر خارج شويم امكان آسيب‌مان مي‌رود، پيروي از خط ولي فقيه نيز رشته محكمي براي عبور از خطرات است. با چنين برداشتي ما حتي اجازه نمي‌داديم حرف امام قضا شود و به محض پخش شدن سخنان ايشان همه رزمنده‌ها كلمه به كلمه‌اش را گوش داده و حتي الامكان انجام مي‌دادند.

علي جاني ديگر همرزم شهيد جهانگيري،در اين خصوص مي‌گويد: شهيد جهانگيري و باقي بچه‌هاي رزمنده از بصيرتي برخوردار بودند كه اكنون كمتر نظير آن را مي‌توان يافت. اگر كسي مي‌گويد اين بچه‌ها بر اثر هيجانات به جبهه‌ مي‌رفتند، بايد بگوييم هر هيجاني بعد از بار اولي كه يك نفر در جبهه حضور مي‌يافت از بين مي‌رفت و با وجود انبوه گلوله باران دشمن، مگر مي‌شد شخصي تنها از سر هوي و هوس به جبهه‌ها جنگ قدم مي‌گذاشت. همين شهيد جهانگيري چندين بار در جبهه‌ها حاضر شد تا اينكه شهادت را با فكر و آگاهي‌اش پذيرا شد. شهيد كوروش جهانگيري در دوم ارديبهشت سال 1365 در مراحل تكميلي عمليات والفجر هشت و در جزيره فاو آسماني شد. 

 

نگارنده : fatehan1 در 1392/5/15 10:53:0


[ یک شنبه 21 تیر 1394  ] [ 4:58 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]