دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

شهید سید علی اصغر درّودی در فرازی از وصیت‌نامه‌اش می‌گوید: «خداوند می‌فرماید آنها که‌ هرگاه‌ پیشامدی‌ مصیبتی‌ و مشکلی‌ برایشان‌ بوجود بیاید، عزیزشان‌ را از دست‌ بدهند، بچه‌شان‌شهید یا مفقود بشود و یا به‌ هر شکلی‌ در آزمایش‌هایی‌ که‌ خداوند از ما می‌گیرد، بگویند انّاللّه‌ و انّا الیه‌ راجعون‌»
 

ملت ما در سایه صبر، این قدرت عظیم را پیدا کرده است


شهید سید علی اصغر درّودی در فرازی از وصیت‌نامه‌اش می‌گوید: «خداوند می‌فرماید آنها که‌ هرگاه‌ پیشامدی‌ مصیبتی‌ و مشکلی‌ برایشان‌ بوجود بیاید، عزیزشان‌ را از دست‌ بدهند، بچه‌شان‌شهید یا مفقود بشود و یا به‌ هر شکلی‌ در آزمایش‌هایی‌ که‌ خداوند از ما می‌گیرد، بگویند انّاللّه‌ و انّا الیه‌ راجعون‌»
ملت ما در سایه صبر، این قدرت عظیم را پیدا کرده است

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از مشهد، علی­ اصغر درّودی (نائب) در سال 1337 در خانواده ­ای مذهبی و کشاورز، در روستای درود از توابع نیشابور به دنیا آمد. نام او را به علت اینکه در ماه محرم به دنیا آمده بود، علی­ اصغر گذاشتند.

در جوانی همزمان با شروع مبارزات علیه نظام طاغوت، در جلسات مخفی که با حضور آقای مجتهدی نیا تشکیل می­ شد شرکت می­ کرد. در سال 1356 از طرف ژاندارمری به پادگان آموزشی اعزام گردید. ولی تحمل وضع ارتش برایش ناممکن بود، بنا براین از پادگان فرار کرد.

با پیروزی انقلاب، علی ­اصغر دوباره خود را برای خدمت سربازی معرفی نمود. سربازی او مصادف با درگیری­های کردستان بود. مدتی از دوران سربازی خود را در مبارزه با احزاب در کردستان سپری کرد.

علی ­اصغر(نائب) در سال 1359 عضو سپاه پاسداران نیشابور گردید. او ابتدا در واحد عملیات سپاه مسئولیت داشت که بعد از آن در واحد حفاظت فعالیت خود را ادامه داد، سپس به عنوان مسئول این واحد از طرف لشکر 5 نصر معرفی شد و همچنین عضو شورای فرماندهی لشکر بود.

در منطقه کردستان، عملیات بیت المقدس، فتح­ المبین، والفجرها و کربلای یک شرکت داشت. همیشه مراجعه به قرآن را به همه سفارش می­ کرد و می­ گفت:«مطالب آن را مطالعه کنید و کارهای زندگیتان را از روی قرآن پیاده کنید.» اغلب به برادران روحانی مراجعه می­ کرد و قسمت­هایی از قرآن را برایش تفسیر کنند و ترجمه آن را یادداشت می­ کرد و سعی می­ کرد در مسائل روزمره­ اش با قرآن باشد.

برادر شهید می­ گوید:«در نوروز سال 1365 که علی ­اصغر به درود آمده بود و قرار بود با خانواده به منطقه عملیاتی بازگردد، گویی شهادت به ایشان الهام شده بود. روزی دختر کوچکش سمیه گفت: بابا چقدر خوب است بر­گردیم، آن قسمت­های بالا طرف مهمانسرا گردش کنیم. شهید درودی گفت: تابستان می­ رویم و بلافاصله ادامه داد البته با عمو می­ روید!.»   

همسرش می­ گوید: دو روز به عملیات بود که آمدند و گفتند: من می­ خواهم به اسلام ­آباد بروم، اگر می­ آیید آماده شوید تا از نظر روحی مقداری عوض شوید. همین طور که در بین راه می­ رفتیم، بچه­ ها از سرو کول او بالا می ­رفتند. در آن لحظه علی­ اصغر شروع به گریه کردند و من تا آن لحظه گریه او را ندیده بودم. ماشینی را کناری زدند. گفتم: چه شده است؟ گفتند: فکر می­ کنم که شما الان در کنار من هستید، حال اگر لیاقت شهادت داشته باشم به این دلخوش هستم که دو روز به عملیات شما را دیده­ ام، دلم برای آنهایی می­ سوزد که ماهاست زن و بچه­ شان را ندیده­ اند و می­ خواهند در عملیات شرکت کنند و معلوم نیست که کدامیک از آنها می­ توانند دوباره خانواده­ شان ببینند. آن شب به اسلام­ آباد رفتیم و او گفت: خانم، امشب، شب خواب نیست. بیایید بنشینید و دعا و قرآن بخوانید و تا صبح نخوابید. گویی شهادت به او الهام شده بود. نور خاصی در صورتش موج می­زد.»

همرزم شهید می­ گوید:«عراق مهران را گرفته بود. ما در سنگر نشسته بویدم که ناگهان علی­ اصغر آمد و پرده را محکم کنار زد و بلند گفت: چرا نشستید؟ عراق مهران را گرفت و شما این جا صحبت می­ کنید؟ با سرعت به همراه شهید قدمیاری و بچه­ ها رفتند خط و از آن لحظه دیگر شهید نائب را ندیدم. قبل از ارتفاعات قلاویزان بچه­ های سید الشهدا(ع) به عراق تک زده بودند و ما در امامزاده حسن مستقر شدیم. از برادر حامد پرسیدم که آقای نائب کجاست؟ گفت:خوابیده­. نگاه کردم و دیدم روی صورت او خون خشکیده. برادر حامد گفت که در عبور از اولین ارتفاعاتی که از مهران می­ گذشت تا به قلاویزان برسد، ترکشی به صورت او اصابت کرد.

علی­ اصغر درّودی (نائب) در تاریخ 1365/4/13 در عملیات کربلای 1- که با رمز یا ابوالفضل(ع) آغاز گردیده بود- به شهادت رسید.

 وصیتنامه شهید سید علی اصغر درّودی(نائب)

بسم‌اللّه‌ الرحمن‌ الرحیم‌

اللّهم‌ صل‌ علی‌ محمّد و آل‌ محمّد اعوذ باللّه‌ من‌الشّیطان‌ الرّجیم‌. اللّهم‌لاتکلنی‌ الی‌ نفسی‌ طرفة‌ عین‌ ابدا.

«فاذکرونی‌ أذکرکم‌ واشکروالی‌ ولاتکفرون‌. یاایّها الّذین‌ آمنوا استعینوابالصّبر و الصّلاة‌ ان‌ّ اللّه‌ مع‌ الصّابرین‌ و لاتقولوا لمن‌ یقتل‌ فی‌ سبیل‌ اللّه‌ اموات‌ُ بل‌احیاءٌ ولکن‌ لاتشعرون‌. ولنبلوکم‌ بشی‌ءٍ من‌الخوف‌ والجوع‌ و نقص‌ من‌الاموال‌ والأنفس‌ و الثّمرات‌ و بشّرالصّابرین‌. الّذین‌ اذااصابتهم‌ مصیبة‌ُ قالوا انّا للّه‌ و انّا الیه‌راجعون‌ اولئک‌ علیهم‌ صلوات‌ُ من‌ ربّهم‌ و رحمة‌ُ و اولئک‌ هم‌ المهتدون‌.

گاهی‌ اوقات‌ من‌ با خودم‌ فکر می‌کنم‌ اگر انسان‌ این‌ آیه‌ها را سرمشق‌ خودقرار دهد، تمام‌ مسائل‌ و مشکلاتش‌ حل‌ است‌. خداوند در این‌ آیات‌ می‌فرماید:«مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم‌ و مرا شکر کنید و کفران‌ نورزید. ای‌ کسانی‌ که‌ایمان‌ آوردید، از صبر و نماز استعانت‌ بجویید و همانا خداوند با صابران‌ است‌. و به‌آنها که‌ در راه‌ خدا کشته‌ می‌شوند، جهاد می‌کنند، شب‌ زنده‌داری‌ می‌کنند، ستیز ومقابله‌ می‌کنند با دشمنان‌ خدا و در نهایت‌ به‌ آرزوی‌ خودشان‌ که‌ شهادت‌ است‌می‌رسند، کشته‌ نگویید! بلکه‌ اینها زنده‌ هستند ولکن‌ شما نمی‌توانید درک‌ کنید.

حافظ ارزشهایی باشیم که آنها را به دست آوردیم

در آیه‌ی‌ بعد می‌فرماید، ما شما را به‌ هر چیزی‌ آزمایش‌ می‌کنیم‌. خداوندا! به‌ همه‌ی‌ ما توفیق‌ بده‌! که‌ از این‌مراحل‌ آزمایش‌ سرافراز و قبول‌ بیرون‌ بیاییم‌. باز می‌فرماید: «و بشّرالصّابرین‌«.چقدر خداوند بشارت‌ داده‌ است‌ به‌ آنهایی‌ که‌ صبر پیشه‌ بکنند. ملّت‌ ما اگر صبر نمی‌داشت‌، این‌ قدرت‌ عظیم‌ را به دست‌ نمی‌آورد. شرق‌ و غرب‌ متزلزل‌ هستند و وحشت‌ زده‌ شدند. از همان‌ صبری‌ که‌ ملّت‌ ما و خانواده‌ی‌شهدا دارند. خوشا به‌ حال‌ کسانیکه‌ خداوند آنها را بشارت‌ می‌دهد. و جداً ای‌خانواده‌ی‌ شهدا! تأکید من‌ هم‌ روی‌ همین‌ صبر و اسقامت‌. دفاع‌ از اسلام‌ و گوش‌به‌ فرمان‌ امام‌ بودن‌، هماهنگ‌ با نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ حرکت‌ کردن‌، هماهنگ ‌با فرمایش‌ مسؤولان‌ حرکت‌ کردن‌ است‌. وللّه‌ ما نمی‌دانیم‌ چقدر عظمت‌ داریم‌. نمی‌دانیم‌ که‌ دشمن‌ چه‌ حسابی‌ برای‌ ما باز کرده‌ است‌؟ ما نمی‌دانیم‌ ارزش‌ ما مسلمانها و ایرانیها چقدر است‌؟ اگر بدانیم‌، سعی‌ می‌کنیم‌، خودمان‌ این‌ ارزش‌ راحفظ‌ کنیم‌. مسلمانها، سپاه‌ و بسیج‌ خیلی‌ عظمت‌ دارند. همه‌ بیایند در این ‌بسیجی‌ که‌ برای‌ دفاع‌ از اسلام‌ به‌ فرمایش‌ امام‌، همه‌ بسیج‌ شدند، شرکت‌ بکنند،در صحنه‌ باشند، از کنار به‌ این‌ برادرهای‌ بسیجی‌ نگاه‌ نکنند.

رضای خداوند رمز پیروزی ملت ما است

شهادت‌، اسارت و مفقود شدن‌ پیروزی‌ است‌. به‌ قول‌ امام‌ عزیزمان‌ مهم‌ جلب‌رضایت‌ خداست‌. ما اگر رضای‌ خدا را به دست‌ آوریم‌، مهمترین‌ پیروزی‌ را به‌ دست‌آورده‌ایم‌. بعد از بشّرالصّابرین‌، خداوند می‌فرماید: آنها که‌ هر گاه‌ پیشامدی‌مصیبتی‌ و مشکلی‌ برایشان‌ بوجود بیاید، عزیزشان‌ را از دست‌ بدهند، بچه‌شان‌شهید یا مفقود بشود و یا به‌ هر شکلی‌ در آزمایش‌های‌ که‌ خداوند از ما می‌کند،می‌فرماید: «بگویند، انّاللّه‌ و انّا الیه‌ راجعون‌». چه‌ جالب‌، شیوا و چه‌ شیرین‌ است‌که‌ بگویید ما و همه‌ چیزمان‌ از خداست‌. همه‌ بازگشتمان‌ به‌ سوی‌ خداست‌. چقدرخوب‌ است‌! آنهایی‌ که‌ برمی‌ گردند با سرافرازی‌ و قبولی‌ امتحان‌ برگردند. این‌ درذهن‌ همه‌ باشد که‌ ما از خداییم‌ و بازگشتمان‌ به‌ سوی‌ اوست‌. آن‌ آیه‌ای‌ که‌ لبخندبر لب‌ همه‌ی‌ رزمنده‌ها و خانواده‌ی‌ شهدا می‌آورد این‌ است‌ که‌: «اولئک‌ علیهم‌صلوات‌ُ من‌ ربّهم‌ و رحمة‌ و اولئک‌ هم‌المهتدون‌». آنها که‌ درودها و رحمت‌ها ازسوی‌ پروردگارشان‌ برایشان‌ است‌، آنها هدایت‌ شدگان‌ هستند.

با موجی که انقلاب اسلامی به وجود آورده، حرکت کنید

در هر حال‌ چون‌ وقتی‌ برای‌ نوشتن‌ وصیّت‌نامه‌ نبود و خوب‌ معمولاً دروصیت‌نامه‌ها، عزیزان‌ رزمنده‌، بسیجیان‌ عزیز از مردم‌ چیزهایی‌ طلب‌ می‌کنند،بنده‌ی‌ حقیر کوچکتر از آن‌ هستم‌ که‌ بخواهم‌ به‌ این‌ ملّت‌ شریف‌ و این‌ ملّت‌بزرگ‌، پیامی‌ داشته‌ باشم‌. در هر حال‌ انسان‌ در حال‌ آزمایش‌ است‌ و صبر واستقامت‌ پیشه‌ کردن‌ مهمترین‌ کارهاست‌ و این‌ یک‌ اصل‌ است‌. این‌ را همیشه‌ ماباید از خدا بخواهیم‌ که‌ ما را به‌ اندازه‌ی‌ یک‌ چشم‌ بر هم‌ زدن‌ به‌ خودمان‌وانگذارد. چون‌ در همان‌ لحظه‌ است‌ که‌ آدم‌ سقوط‌ می‌کند. همه‌ی‌ عزیزان‌خودشان‌ را وفق‌ بدهند با این‌ حرکت‌ و با این‌ موجی‌ که‌ روز به‌ روز پیش‌ می‌رود،این‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و عظمت‌ اسلام‌ که‌ به‌ زودی‌ در تمام‌ دنیا طنین‌ افکن‌ خواهدشد و خودشان‌ را از این‌ موج‌ کنار نزنند که‌ از همه‌ چیز عقب‌ می‌مانند. ان‌شاءاللّه‌خداوند توفیق‌ چنین‌ حرکتی‌ را به‌ همه‌مان‌ عنایت‌ کند.

امیدوارم‌ به‌ همین‌ زودی‌ خبر پیروزی‌ عزیزان‌ رزمنده‌، دل‌ امام‌ زمان‌ (عج‌) وامام‌ امّت‌ و امّت‌ شهید پرور، بخصوص‌ خانواده‌های‌ معظّم‌ شهدا و مفقودان‌ واسرا و همه‌ی‌ کسانی‌ که‌ دعا کردند، از خدا خواستند که‌ خداوند رزمنده‌ها را پیروز وشاد بکند.



[ شنبه 3 مرداد 1394  ] [ 1:27 PM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]