دفاع مقدس

دفاع همچنان باقی است

با این اوضاع عجیب، "علی" چطور درس می‌خواند!


اوضاع و احوال زندگیمان خیلی عجیب و غریب بود. مانده بودم که چطور علی توی اون اوضاع، درس و مشق انجام می داد!
با این اوضاع عجیب،

به گزارش فضای مجازی دفاع پرس، اوضاع و احوال زندگیمان خیلی عجیب و غریب بود. مانده بودم که چطور علی توی اون اوضاع، درس و مشق انجام می داد!

 

سر ظهر می رفتیم مکتب. باید حتما جلوی ملا چهارزانو می نشستیم و هوش و حواسمان رو جمع درس می کردیم. بعد که می آمدیم خانه، پدرمان ما را می فرستاد دنبال گوسفندها.

 

هنوز نرسیده، مادرمان می گفت: علی، این مشک را بگیر و برو قنات آب بیاور. بعد از آوردن آب، پدرمان داس می داد دستمان و می گفت: تا شب نشده برید هیزم جمع کنید.

 

تازه شب، موقع نوشتن تکالیف مکتب بود؛ ملا گفته بود اگه کسی ننویسه، سر و کارش با ترکه اناره!

 

با همه این احوال، علی اینقدر خوب درس می خواند که بارها تعریفش را پیش بابام کرده بود.

 

(راوی: برادر شهید علی بینا)

 



[ چهارشنبه 7 مرداد 1394  ] [ 11:47 AM ] [ مهدی گلشنی ]

[ نظرات0 ]